مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
تحلیل فضایی
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰۳
81-112
بیکاری و اشتغال از مهمترین معیارهایی هستند که در جوامع مختلف برای حرکت به سمت توسعه یافتگی مورد توجه قرار می گیرند. در این میان ساختار و شرایط گروه های سنی جمعیت و تغییرات آن می تواند آثار مهم و تعیین کننده ای بر رشد اقتصادی و تحولات آتی جوامع داشته باشد. داده های آماری موجود نشان دهنده آن است که در نواحی روستایی کشور نابرابری های زیادی در امر استفاده از نیروی انسانی و جمعیت فعال در بین گروه های سنی وجود دارد. هدف از تحقیق حاضر کشف و تحلیل الگو ها و روابط فضایی بین جمعیت بیکار و فعال در گروه های مختلف سنی است. روش پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و سؤال محور است. برای گردآوری اطلاعات از اسناد، کتب، مقاله های فارسی و لاتین و همچنین داده های آماری مربوط به جمعیت فعال و بیکار گروه های سنی و داده های پلیگونی مربوط به شهرستان های کل کشور استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های آماری نیز با استفاده از نرم افزار EXCEL ، EntroMap و Arc GIS انجام شد. برای کشف و تحلیل روابط و الگوهای فضایی در پهنه های مختلف کشور از نگاشت آنتروپی محلی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد گروه سنی جوانان دارای یکنواخت ترین الگوی فضایی است که در اغلب مناطق کشور دارای بالاترین نسبت جمعیت بیکار به جمعیت فعال است و بعد از آن گروه سنی نوجوانان و گروه سنی میانسالان بالاترین نسبت جمعیت بیکار به جمعیت فعال را دارد و الگوی فضایی به نسبت یکنواختی را در سطح کشور داشته است. بعد از آن دو گروه سنی کودکان و سالخوردگان بالاترین نسبت جمعیت بیکار به جمعیت فعال را دارند. گروه سنی سالخوردگان دارای نا متوازن ترین الگوی فضایی در سطح کشور است.
تحلیل فضایی شاخص های سالمندی در نواحی شهری و روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
921 - 937
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات قرن بیست ویکم مسئله سالخوردگی جمعیت و پیامدهای ناشی از آن است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل فضایی نماگرهای جمعیتی سالمندان (جمعیت 65 سال و بالاتر) در نواحی شهری و روستایی ایران است. روش مطالعه توصیفی - تحلیلی است و براساس هدف کاربردی است. برای جمع آورى اطلاعات از روش کتابخانه اى و اسنادى استفاده شده است و داده هاى خام مقاله براساس داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395 است. به منظور بررسى ویژگی هاى فضایى جمعیت سالمند از شاخص های نسبت سالمندی، نسبت وابستگی سالمندی، شاخص سالمندی، و شاخص پیری استفاده شده است. برای تحلیل فضایی شاخص ها از روش های لکه های داغ و خودهمبستگی فضایی موران در محیط نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد درصد جمعیت سالمند کشور طی دوره 1335 تا 1395 بیش از 5/1 برابر افزایش داشته است و پیش بینی می شود نسبت جمعیت سالمند به کل جمعیت از 1/6 درصد در سال 1395 به 4/20 درصد در سال 1440 برسد. نتایج حاصل از روش لکه های داغ نیز نشان می دهد نواحی شمالی و مرکزی کشور دارای مقادیر بالاتری از شاخص های سالمندی اند و خوشه فضایی داغ را تشکیل داده اند. در حالی که نواحی جنوب شرق، جنوب، و جنوب غرب کشور دارای مقادیر پایین تری از شاخص سالمندی بوده و خوشه فضایی سرد را تشکیل داده اند.
تحلیل فضایی شاخص های مسکن با رویکرد فرم شهری پایدار (مطالعه موردی: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: مسکن یکی از عناصر اصلی در شکل گیری ساختار شهر و بستر تحقق عدالت فضایی و اجتماعی در آن است. مهمترین عامل تأثیرگذار در میزان رضایت مندی فرد از سکونت در یک منطقه و نوع زندگی خویش، مسکن و شرایط محیطی آن منطقه است، بنابراین توجه به آن برای تعادل ساختار فضایی شهر و افزایش کیفیت محیط های مسکونی از ضروریات برنامه ریزی شهری به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر تحلیل فضایی شاخص های کمی و کیفی مسکن و ارتبط آن با فرم محلات در شهر بابل است. روش: روش تحقیق مطالعه حاضر توصیفی-تحلیلی و بر اساس هدف کاربردی می باشد. داده هاى خام مقاله از بلوک های آماری شهر بابل استخراج شده و فرم محلات بر اساس لایه های اطلاعات جغرافیایی موجود به دست آمده است. برای تحلیل فضایی شاخص ها، از مدل خودهمبستگی فضاییو شاخص موران و آماره Gi استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد 36 درصد محلات دارای فرم فشرده بوده و فرم های میانی و پراکنده هر کدام 32 درصد از محلات را در برگرفته اند. همچنین اکثر شاخص های مسکن در شهر بابل از خود همبستگی فضایی برخوردار بوده و دارای الگوی خوشه ای می باشند. نتایج: طبق نتایج حاصل از آماره Gi شاخص هایی که نشان دهنده مطلوبیت مسکن هستند بیشتر در فرم فشرده تشکیل خوشه داده اند و شاخص های نشان دهنده بد مسکنی، بیشتر در فرم میانی و پراکنده متمرکز می باشند. نتایج به دست آمده ضمن توجه به عدالت فضایی در گسترش و توسعه مسکن در بین محلات، ارتباط معنادار شاخص های مطلوبیت مسکن و فرم فشرده را تأیید می کند.
سنجش و تحلیل تنوع فرهنگی-اجتماعی در استان های ایران
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
35 - 63
حوزه های تخصصی:
تنوع فرهنگی جلوه ای است از زیبایی های خلقت و نشانه ای از آیات خداوند. اخیراً طیف وسیعی از مطالعات همچون شهر خلاق و نظریه طبقه خلاق بر نقش تنوع فرهنگی در رشد اقتصادی و افزایش خلاقیت و نوآوری تأکید کرده اند. به علاوه سازمان هایی همچون یونسکو با انتشار اعلامیه جهانی «تنوع فرهنگی» و سازمان آیسسکو با مصوب نمودن «بیانیه تنوع فرهنگی اسلامی»، ضمن به رسمت شناختن همه فرهنگ ها بر نقش محوری فرهنگ و تنوع فرهنگی تأکید کرده اند. با توجه به نقش محوری تنوع فرهنگی-اجتماعی، این تحقیق در پی آن است تا برای نخستین بار تنوع فرهنگی-اجتماعی را در سطح استان های ایران موردسنجش و تحلیل قرار دهد. برای سنجش تنوع فرهنگی-اجتماعی از شاخص تنوع شانون و برای تحلیل فضایی آن از شاخص های موران جهانی، موران محلی انسلین و تحلیل لکه های داغ در نرم افزار GIS استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که استان های ایران در شاخص ترکیبی تنوع فرهنگی-اجتماعی در 5 طیف بسیار متنوع، متنوع، نسبتاً متنوع، تنوع پایین و یکدست قرار می گیرند به طوری که استان های قم، البرز و تهران در طیف بسیار متنوع و استان های کردستان، آذربایجان شرقی، اردبیل و زنجان در طیف یکدست قرار می گیرند و بقیه استان ها در سایر طیف ها پراکنده می شوند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل فضایی آماره موران جهانی نشان می دهد پدیده تنوع فرهنگی-اجتماعی به صورت خوشه ای پراکنده شده است. به علاوه یافته های تحلیل موران محلی انسلین مؤید این مطلب است که در زمینه شاخص ترکیبی تنوع فرهنگی-اجتماعی 4 استان البرز، تهران، قم و اصفهان باهم یک خوشه بالا (HH) را می دهند که علاوه بر اینکه خود دارای بالاترین مقدار تنوع فرهنگی-اجتماعی در بستر ایران هستند بلکه همسایگان آن ها نیز از تنوع فرهنگی-اجتماعی بالایی برخوردارند. در مقابل استان آذربایجان شرقی و اردبیل باهم و استان کردستان به تنهایی کمی پایین تر از آن ها تشکیل یک خوشه پایین (LL) را می دهند و از پایین بودن مقدار تنوع فرهنگی-اجتماعی خود و استان های هم جوار خود خبر می دهند.
تحلیل فضایی آسیب پذیری اجتماعی در مراکز پیراشهری مورد مطالعه حصارک کرج
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
662 - 680
حوزه های تخصصی:
شهرکرج به عنوان مرکز استان البرز و قرارگرفتن در مجاورت پایتخت، دارا بودن شرایط ویژه صنعتی- اقتصادی، داشتن آب و هوای مناسب و قابلیت توسعه، بسیار مهاجرپذیراست. ویژگی های مذکور زمینه ی پدیدآمدن سکونتهای غیررسمی در پیراشهرکرج را موجب شده است. باتوجه به این موضوع هدف اصلی پژوهش تحلیل فضایی آسیب پذیری اجتماعی درمحله ی حصارک کرج (منطقه 5و6 شهرداری کرج) است. به طور کلی درباره آسیب ها و مسائل اجتماعی هفت رویکرد نظری وجود دارد. این هفت رویکرد عبارتند از آسیب شناسی اجتماعی، بی سازمانی اجتماعی، تضاد ارزش ها، کج رفتاری، انگ زنی، رویکرد انتقادی و رویکرد برساخت گرایی. تحقیق حاظر از لحاظ هدف شناختی و از منظر ارائه ی راهکار کاربردی است. این تحقیق به لحاظ ماهیت تحلیلی - اکتشافی، و در آن از داده های کمی-کیفی استفاده شده واز نظر زمان، مقطعی است. داده های پژوهش از طریق فن پرسشگری به تعداد350 پرسشنامه به صورت تصادفی- احتمالی از محدوده مورد مطالعه جمع آوری شد و با استفاده از تحلیل های آماره فضایی hot spot ,morans I, IDW ،high/low clustering, به تحلیل اکتشافی و بررسی تغییرات الگوهای فضایی شاخص های آسیب پذیری پرداخته شده است. نقشه های حاصل از تحلیل های اکتشافی نشان می دهدکه توزیع فضایی شاخص آسیب پذیری در منطقه از الگوی خاصی پیروی می کند واین الگوها تصادفی نیستند. نقشه های بدست آمده در قسمت یافته های تحقیق نشانگر چگونگی پراکنش نقاط داغ و سرد هر شاخص و خوشه بندی شدن الگوهای مربوط به همان شاخص درمنطقه است.
تحلیل فضایی پایداری سکونتگاه های مناطق روستایی در استان ایلام
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
587 - 607
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تحلیل فضایی پایداری سکونتگاه های مناطق روستایی در استان ایلام با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) می باشد. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی است و جهت جمع آوری اطلاعات از روش های اسنادی میدانی استفاده شده است. در انجام این مطالعه ابتدا اطلاعات مورد نیاز در زمینه موضوع و منطقه جمع آوری و سپس بر اساس روشی سیستمی و با استفاده از رایانه، تجزیه و تحلیل و جمع بندی داده ها و همچنین تلفیق و ترکیب لایه های اطلاعاتی صورت گرفته و در ادامه نقش عوامل موثر بر الگوهای استقرار فضایی سکونتگاه های روستایی استان ایلام تحلیل شده است. نتایج نشان داد، 42/28 درصد استان ایلام (5583 کیلومتر مربع) در پهنه ی مساعد قرار دارد که در این پهنه، 486 سکونتگاه روستایی استقرار یافته است. پهنه ی نسبتاً مناسب یا متوسط، به لحاظ استقرار پایدار سکونتگاه های روستایی، دارای مساحتی برابر با 8902 کیلومتر مربع بوده که 423 سکونتگاه روستایی برابر با 49/39 درصد از کل سکونتگاه های روستایی استان ایلام است را در بر می گیرد. همچنین، پهنه ی نامناسب به لحاظ استقرار پایدار سکونتگاه های روستایی، 5154 کیلومتر مربع یا 24/26 درصد از مساحت کل استان را در بر می گیرد که شامل 162 سکونتگاه روستایی می شود. بنابراین ملاحظه می شود که ساکنان سکونتگاه های روستایی در گذشته به صورت تجربی و بومی به درصد بالایی از عوامل مؤثر بر پایداری استقرار سکونتگاه ها توجه کافی نموده اند.
تحلیل فضایی فقر جنسیتی در فضاهای شهری (مورد مطالعه: شهر قائمشهر)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
335 - 352
حوزه های تخصصی:
اتخاذ رویکرد جنسیتی در برنامه ریزی و در مدیریت شهری برای از بین بردن فقر و نابرابری جنسیتی امری اجتناب ناپذیر است. هدف از این پژوهش تحلیل پراکنش فضایی شاخص ها و نماگرهای فقر جنسیتی در سطح بلوک های آماری شهر قائمشهر می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. داده های مربوط به مبانی نظری تحقیق به شیوه ی کتابخانه ای و اسنادی تهیه شده و داده های خام پژوهش از بلوک های آماری شهر قائمشهر استخراج شده است که بر اساس سرشمارى سال 1390 مرکز آمار ایران تهیه شده است. برای بی مقیاس سازی شاخص های فقر جنسیتی از روش فازی در محیط نرم افزار Excel استفاده شده است. برای تحلیل فضایی فقر جنسیتی از روش های لکه های داغ، خودهمبستگی فضایی موران، عارضه مرکزی، بیضی انحراف استاندارد و میانگین مرکزی در محیط نرم افزار Arc Gis استفاده شده است. نتایج مدل موران نشان می دهد که فقر شهری در هر دو گروه مردان و زنان در شهر قائمشهر دارای الگوی توزیع خوشه ای و خودهمبستگی فضایی می باشد. همچنین بر اساس پهنه بندی انجام گرفته 54/64 درصد جمعیت مردان و 52/94 درصد جمعیت زنان شهر قائمشهر فقیر و خیلی فقیر می باشند و نیز در هر دو گروه مردان و زنان بیشترین میزان فقر در محله های 5، 7، 12، 16 و 19 مشاهده می شود. همچنین بر اساس مدل های عارضه مرکزی، بیضی انحراف استاندارد و میانگین مرکزی نیز مشخص شده است که میانگین مرکزی و مرکز ثقل شاخص تلفیقی فقر در هر دو گروه زنان و مردان در کنار عارضه مرکزی قرار دارد و دارای جهت توزیع جنوب غرب - شمال شرق است.
سنجش میزان زیست پذیری محلات شهری (مورد مطالعه : منطقه 11 تهران)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
344 - 363
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری که مفهوم تحت بررسی این پژوهش است، از اواخر قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت است، زیرا فضاهای شهری دچار مسائلی چون کیفیت پایین محیط، آلودگی صوتی و هوا، و ... شده بودند. تحقیق حاضر با هدف شناخت تحلیل فضایی وضعیت موجود زیست پذیری شهری در محلات منطقه 11 شهر تهران بر اساس ابعاد زیست پذیری انجام شده است. پژوهش حاضر به لحاظ روش توصیفی - تحلیلی، به لحاظ نوع، کیفی و از نظر زمانی مقطعی و برای گرداوری داده ها از روش اسنادی- پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش ساکنین منطقه 11 تهران می باشد. داده های مورد نیاز برای تحلیل با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و تنظیم پرسشنامه با استفاده از طیف پنج گزینه ای لیکرت صورت پذیرفت. اعتبار پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان تایید شد، و برای سنجش میزان پایایی ابزار از روش الفبای کرونباخ استفاده و با نتیجه (8/0) مورد تایید قرار گرفت. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری ( آنوا، فرید من وone sample t test ) و ترسیم نقشه ها و تحلیل فضایی داده ها از روش IDWدر نرم افزار GIS انجام شده است. بر اساس یافته های پژوهش، محله منیریه از لحاظ زیست پذیری دارای وضعیت مطلوب و محله اسکندری دارای وضعیت نامطلوب هستند. نتایج پژوهش در تحلیل آماری و تحلیل فضایی نشان دهنده وضعیت زیست پذیری متوسط منطقه 11با گرایش به سمت وضعیت مطلوب را ارزیابی می کند.
تحلیل فضایی نگرش دهیاران به ابعاد توسعه در روستاهای حریم شهر (مطالعه موردی: روستاهای پیرامونی کلانشهر کرمان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
412 - 436
حوزه های تخصصی:
با وجود اتفاق نظر علمی درخصوص توجه به همه ابعاد توسعه، نگرش های موجود در کشور نشان می-دهد توجه به ابعاد خاصی در توسعه روستایی بیشتر است و بخش از این توجه در نتیجه نگرش های مدیریت روستایی در سطح کلان تا محلی است. مهم تر آنکه مدیریت روستایی ضمن هماهنگی امور توسعه روستایی، در روستاهای مختلف به شکل متفاوتی عمل می کند و علیرغم داشتن تشکیلات و وظایف یکپارچه، الگوی مدیریت ثابتی برای تمامی روستاها استفاده نمی شود. این مقاله با هدف بررسی نگرش مدیریت روستایی نسبت به ابعاد توسعه، به تحلیل فضایی این نگرش در روستاهای بخش مرکزی شهرستان کرمان بر اساس فاصله پرداخته است. جامعه آماری مورد پژوهش 40 روستای منتخب دارای دهیاری می باشد. روش شناسی این پژوهش از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی با استفاده از شیوه مطالعه کتابخانه ای - اسنادی و پیمایشی برای پاسخ گویی به پرسش های تحقیق است. داده ها و اطلاعات پژوهش با کمک پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شدند و برای تحلیل آنها از روش های آماری (آماره های توصیفی میانگین، انحراف معیار، و آزمون Tتک نمونه ای) در نرم افزار Spss استفاد شد. نتایج نشان داد که بیشترین توجه و واکنش دهیاران به ترتیب در بعد اقتصادی با میانگین3.88، بعد کالبدی فیزیکی با میانگین3.66، بعد اجتماعی-فرهنگی با میانگین3.49 و بعد زیست محیطی با میانگین 3.47 بوده است. همچنین در بررسی تأثیر فاصله از شهر تا روستاها با توجه به مولفه های رفتار واکنش دهیاران در برابر شهر نتایج بیانگر آنست که دهیاران که در روستاهای با فاصله کمتر از شهر مانند 1تا 10 کیلومتری(3.85) و 11 تا20کیلومتری (3.71) قرار دارند، نرخ بالاتری از سطح نگرش در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی را نسبت به دهیاران روستاهای با فاصله بیشتری از شهر نشان داده اند.
تحلیل فضایی مسجد در شهر اردبیل در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
55 - 66
حوزه های تخصصی:
شهر اردبیل به عنوان یکی از شهرهای مهم قلمرو تمدن دوران اسلامی معاصر در دهه های اخیر، با رشد شتابان شهرنشینی در دوره ی معاصر (از دهه ی 1340) مواجه بوده است. این روند منجر به ایجاد عدم توازن در توزیع مناسب فضایی خدمات و فضاهای عمومی شهری شده است. از جمله ی این فضاها، مسجد به عنوان یکی از ارکان شهر در دوره ی تمدن اسلامی معاصر است. توزیع نامتوازن فضایی مساجد در سطح شهر مسئله و تلاش برای ایجاد توازن در توزیع فضایی آن، چالش پیش روی برنامه ریزان، مدیران و سیاست گزاران شهری است. از این رو، ایجاد تعادل و توازن در توزیع مناسب مکانی مساجد از طریق برنامه ریزی فضایی، تحلیل فضایی این فضاها در مقیاس شهری و محله ای را ضروری مینماید. با درک این ضرورت، مقاله حاضر با هدف تحلیل الگوی فضایی پراکنش فضایی مساجد، ارتباط مساجد با تراکم جمعیت، ارتباط با فضاهای تاریخی شهر و تعیین سطح برخورداری محلات شهری از مساجد به عنوان فضاهای مذهبی و اجتماعی تهیه شده است. مقاله حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است. در گام نخست، مکان استقرار 179 مسجد از اسناد شهری استخراج شده است. در گام دوم، از فنون آمار فضایی همانند کرنل، نزدیکترین همسایگی، خود همبستگی فضایی و رگرسیون وزنی جغرافیایی در محیط نرم افزار آرک.جی.ای اس برای تحلیل های فضایی داده ها استفاده شده است. یافته های مقاله نشان میدهند که الگوی پراکنش فضایی مساجد اردبیل از نوع خوشه ای است. همچنین رابطه ی معنی دار مثبتی بین توزیع فضایی مساجد با تراکم جمعیت و ارکان تاریخی شهر وجود دارد. نتیجه اینکه، توزیع فضایی مساجد در سطح محلات شهر اردبیل به صورت ناهمگون است. در پایان بر مبنای یافته ها، پیشنهاداتی برای توزیع متناسب و عادلانه مساجد، ارائه شده است.
معرفی سیستم های سنجش ازدور فضایی (ماهواره ای) و کاربرد آن در باستان شناسی: مطالعه موردی دشت بهشهر مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه دشت بهشهر مازندران به دلیل شکل جغرافیایی خاص و قرارگیری در میان دریا و بخش کوهستانی در جنوب و وجود رودهای منتهی به دریا از گذشته موردتوجه گروه های انسانی قرار داشته است. بااین وجود اطلاعات ما از این منطقه محدود به چندین فصل بررسی و شناسایی محوطه های باستانی آن است و پژوهش دقیقی پیرامون شکل گیری استقرار و تأثیر عوامل جغرافیایی بر آن صورت نگرفته است. ازاین رو مطالعه شکل گیری الگوی استقراری این منطقه امری ضروری است. در پژوهش حاضر از روش های نوین در باستان شناسی و تلفیقی از داده های باستان شناسی و علم سنجش ازدور ماهواره ای به جای روش های سنتی بهره گرفته شد. برای باستان شناسان دانستن مزایا و معایب استفاده از سنجش ازدور ماهواره ای به عنوان ابزاری قدرتمند در تجسم چشم اندازهای گذشته مهم است. در این مقاله سعی گردید با به کارگیری سنجش ازدور در بررسی میدانی دشت بهشهر، مبنی بر تحلیل الگوی استقراری این منطقه به طور موردی، بخشی از فواید به کارگیری این روش نشان داده شود و ضمن استخراج اطلاعات محیطی و درجه بندی و وزن دهی آن ها با کمک تحلیل رگرسیون، به میزان تأثیرگذاری آن ها بر شکل گیری استقرارهای منطقه پژوهش پرداخته شود. در گام بعدی با تلفیق این داده ها و داده های حاصل از نرم افزار GIS، مطلوبیت استقرار در دشت بهشهر موردسنجش قرار گرفت و در ادامه نقشه پتانسیل مکانی استقرارهای باستانی تهیه گردید که نقاط مستعد شکل گیری استقرار را مشخص می سازد. ارزیابی نتایج کسب شده نشان می دهد مطابق پیش بینی دسترسی به منابع آب بیشترین نقش را در این رابطه داشته است. دسترسی به خاک حاصلخیز جهت انجام فعالیت های کشاورزی در اولویت بعدی قرار دارند.
تحلیل فضایی میزان تاب آوری کالبدی محلات شهر بابلسر با تأکید برکاربری اراضی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی میزان تاب آوری محلات 22 گانه شهر بابلسر در شاخص های کالبدی است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد. بدین منظور، از مدل آنتروپی شانول جهت وزن ده شاخص ها و مدل تصمیم گیری چندشاخصه ویکور (VIKOR) جهت تحلیل و سطح بندی محلات مورد مطالعه با توجه به تاب آوری کالبدی استفاده گردید. آن چه پژوهش حاضر را با تحقیقات پیشین متمایز می نماید، بررسی و تحلیل میزان تاب آوری بافت های مختلف شهر بابلسر به تفکیک محلات و با توجه به شاخص های کالبدی (براساس کاربری اراضی داخل بافت) آن ها است. بر اساس یافته های پژوهش، 40 درصد محلات شهر بابلسر تاب آور، 20 درصد نیمه تاب آور و 40 درصد تاب آوری پایین را از نظر شاخص های کالبدی نشان می دهد. ارزیابی نهایی نشان داد که تاب آوری کالبدی با تأکید بر کاربری اراضی در مواقع حوادث غیرمترقبه، می تواند موجب تسهل در خدمات رسانی و کاهش خسارت های احتمالی شود درحالی که 60 درصد محلات شهر بابلسر از این نظر تاب آور نمی باشند.
واکاوی الگوی مکانی بارش های بهاره شمال غرب ایران با روش های تحلیل فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
153 - 164
حوزه های تخصصی:
مؤلفه های مکانی از عوامل مؤثر در بروز تغییرات رفتار بارش در یک محدوده می باشند و این امر ضرورت استفاده از علم زمین آمار در مطالعات بارش را نشان می دهد. در پژوهش حاضر تلاش شده تا با استفاده از فراسنج های نیم تغییرنما و رگرسیون جغرافیایی موزون، الگوی بارش های 121 ایستگاه هواشناسی شامل 27 ایستگاه همدید،7 ایستگاه اقلیم شناسی و 87 ایستگاه باران سنجی سازمان هواشناسی کشور در دوره آماری 2014-1994 برای فصل بهار مورد بررسی قرار گیرد. نتایج حاصل از آماره نیم تغییر نما نشان داد که ساختار مکانی بارش از ماه آوریل به سمت ماه ژوئن کاهش یافته است ؛ که نشان دهنده کاهش وسعت عمل سیستم های بزرگ مقیاس در بارش محدوده مطالعاتی و افزایش توان عوامل محلی در وقوع بارش است. بر اساس مدل رگرسیون جغرافیایی موزون مشخص گردید که در تمام منطقه، ناهمواری ها بیشترین اثر را در کنترل بارش دارد و علاوه بر آن در کردستان و جنوب آذربایجان غربی جهت شیب، در اردبیل و شمال آذربایجان شرقی عامل شیب بر بارش اثر گذار هستند. همچنین اثرات عامل عرض جغرافیایی منطبق بر حضور بادهای غربی در محدوده بوده و در ماه آوریل در کردستان و در ماه های می و ژوئن در آذربایجان شرقی بیشترین اثرات را داشته است.
تأثیر خلاقیت اقتصادی بر تولید ناخالص داخلی در استان های ایران با رهیافت رگرسیون وزنی جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
53 - 66
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرها و مناطق خلاق باعث رشد و توسعه اقتصادی کشور می شوند. به همین دلیل است که مفهوم خلاقیت در مطالعات شهری و منطقه ای جایگاه ویژه ای به دست آورده است. ازاین رو شناخت و تقویت معیارها و شاخص های خلاقیت منطقه بسیار حائز اهمیت می باشد. نظریه ها و مطالعات مختلفی بیان کننده تأثیر خلاقیت بر رشد اقتصادی شهرها و مناطق می باشند. مطالعاتی که نشان می دهند بهبود شاخص خلاقیت و افزایش خلاقیت شهر و منطقه تأثیر مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی شهر و منطقه خواهد داشت. بنابراین هدف اصلی مقاله حاضر بررسی تحلیل فضایی تأثیر خلاقیت اقتصادی بر تولید ناخالص داخلی استان های ایران می باشد. برای رسیدن به این هدف، از تکنیک اقتصادسنجی فضایی و از روش رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شده است. در مطالعه حاضر از داده های مقطعی سال 1393 برای 31 استان کشور استفاده شده است. در ابتدا با استفاده از روش تاپسیس، به محاسبه شاخص خلاقیت در هر استان پرداخته شده است. سپس با استفاده از نتایج بدست آمده استان های ایران به لحاظ خلاقیت رتبه بندی شده است. بر اساس نتایج بدست آمده استان های خراسان شمالی، زنجان، سمنان، قزوین و چهارمحال و بختیاری به ترتیب دارای کمترین خلاقیت و استان های خوزستان، خراسان رضوی، تهران، خراسان جنوبی و مازندران به ترتیب دارای بیشترین خلاقیت بوده اند. نتایج حاصل از برآورد مدل با استفاده از روش رگرسیون وزنی جغرافیایی نشان می دهد هرچقدر خلاقیت در استان ها افزایش پیدا کند، تولید ناخالص داخلی استان ها نیز افزایش پیدا می کند. بنابراین یکی از عواملی که باعث رشد و توسعه اقتصادی منطقه و کشور می گردد، بهبود شاخص ها و معیارهای خلاقیت منطقه و در نتیجه افزایش خلاقیت استان ها می باشد.
تحلیل فضایی پراکنش خدمات عمومی شهری با استفاده از ماتریس فاصله اقلیدسی (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1373 - 1389
حوزه های تخصصی:
توزیع نامناسب و غیرعادلانه خدمات عمومی در شهرها به یکی از چالش های مهم در برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. شهر یزد نیز، به عنوان مرکز استان، از این قاعده مستثنا نبوده است. از این رو، هدف از این پژوهش تحلیل فضایی پراکنش خدمات عمومی در شهر یزد است. در این راستا،نخست موقعیت نقطه ای نُه گروه خدمات اصلی و 32 گروه خدمات فرعی براساس نقشه های کاربری اراضی طرح تفصیلی مکان یابی و لایه بندی شد. سپس، هر یک از خدمات اصلی و فرعی با استفاده از تکنیک دلفی و پرسش نامه کارشناسان وزن دهی شد. درنهایت، با استفاده از قابلیت های سیستم اطلاعاتی جغرافیایی (فاصله اقلیدسی و روش هم پوشانی لایه ها) پراکنش فضایی براساس وزن اختصاص یافته هر یک از خدمات مذکور تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد درمجموع بهترین پراکنش فضایی مربوط به خدمات فضای سبز و ضعیف ترین پراکنش فضایی در درجه اول مربوط به خدمات فرهنگی و سپس خدمات بهداشتی - درمانی است. به طوری که فضای سبز در سطحی معادل 71 درصد شهر یزد از پراکنش فضایی خوب و بسیار خوب برخوردار است و فقط در مساحتی معادل 6/10 درصد از شهر یزد پراکنش پارک ها در سطح ضعیف و بسیار ضعیف قرار دارد. در حالی که خدمات فرهنگی و بهداشتی - درمانی به ترتیب در سطحی معادل 52 و ۹/۵۶درصد از شهر یزد خوب و بسیار خوب و در 48 و 1/43 درصد متوسط تا بسیار ضعیف است. بررسی نقشه های حاصل از پژوهش نشان می دهد پراکنش های ضعیف و بسیار ضعیف در نواحی تازه توسعه یافته شهر اتفاق افتاده است.
تحلیل فضایی حس تعلق مکانی در احیای بافت ناکارامد با استفاده از رگرسیون وزن دار جغرافیایی: در منطقه سه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
157 - 171
حوزه های تخصصی:
بافت هایناکارامدشهریبهدلیلارزش هایتاریخی-فرهنگینیازمنددخالت و سامان دهی اند. امروزه، احیایاینبافت ها بااصلقراردادننیازساکناندربرقراریارتباطبافضایکالبدی ومباحثیچونحس تعلقبهمکانموردتوجهبسیاریازطراحان قرارمی گیرد. حس تعلق به مکان نشان دهنده علاقه و دلبستگی افراد به آن مکان است و به بازگشت فرد به آن مکان منجر می شود. هدف از این تحقیق تحلیل فضایی حس تعلق به مکان در احیای بافت ناکارامد با استفاده از روش رگرسیون وزن دار جغرافیایی (GWR) است. محدودهموردمطالعه منطقه سه شهرداری تبریز شامل چهار ناحیه با 96/2707 هکتار مساحت و دویست وپنجاه هزار نفر جمعیت است. جمع آوری داده ها به صورتکتابخانه ایومیدانیو با استفادهازابزارپرسش نامه انجامگرفتهاست. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS وLISRELو برای بررسی نتایج و تحلیل فضایی حس تعلق مکانی از روش رگرسیون وزن دار جغرافیایی (GWR) در محیط نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج رگرسیون وزن دار جغرافیایی نشان می دهد که در بین سه شاخص مورداستفاده (اجتماعی، کالبدی، و زیست محیطی) بیشترین تأثیر را شاخص اجتماعی دارد و دو شاخص کالبدی و زیست محیطی به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند. همچنین، نتایج تحلیل فضایی نشان می دهد که ناحیه های یک و دو (خیابان های چرنداب، لیل آباد، باغشمال، حافظ، و همچنین ناحیهمنظریه) ازنظر احیای بافت ناکارامد در وضعیت مناسب و مطلوبی قرار دارند.
تحلیل فضایی مقاطع حادثه خیز در سوانح جاده ای محورشاهرود-کاهک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقایسه با بسیاری از کشورها، میانگین نرخ تلفات و مجروحین ناشی از تصادفات در ایران بسیار نگران کننده است. میزان خسارت های ناشی از تصادفات ترافیکی، بالغ بر میلیاردها ریال می شود. میزان تصادفات و تلفات ناشی از آن در جاده های کشور به صورت یکسان نیست و با توجه به شرایط جغرافیایی، هندسه راه، تعداد تردد و عوامل دیگر متفاوت است. جاده هایی در کشور وجود دارد که به علت تردد بسیار بالای ناشی از عوامل گوناگون، دارای میزان تصادفات بالایی هستند. به طور مشخص یکی از این جاده ها، مسیر شاهرود به سبزوار است که به علت قرارگیری دو شهر میانه اندام در مقصد و مبدأ آن، قرارگیری تعداد زیاد روستاها در فاصله این دو شهر و همچنین نقش این جاده به عنوان متصل کننده کلان شهر تهران به مشهد، از میزان تردد بسیار بالایی برخوردار می باشد. هدف این پژوهش تحلیل فضایی مقاطع حادثه خیز مسیر شاهرود به سبزوار (تا روستای کاهک) است. پژوهش موردنظر از نوع کاربردی است که در آن ترکیبی از روش های توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. نتایج آن در بازه زمانی (۱۳۹۰-۱۳۹۴) نشان داده که میزان تصادفات طی این سال ها در این محور کاهش داشته و بیشترین میزان تصادفات مربوط به سال (۱۳۹۱) بوده است. طبق نتایج به دست آمده و تحلیل های آمار فضایی، موقعیت های نزدیک به نقاط شهری و روستایی دارای بیشترین تراکم تصادفات می باشند. همچنین مرکز ثقل تصادفات در (۱۷) کیلومتری شهر میامی به سمت کاهک، منطبق بر یک پیچ خطرناک است که با تغییر ارتفاع نیز همراه می باشد. از نتایج پژوهش چنین برمی آید که موقعیت تصادفات محور شاهرود-کاهک به صورت خوشه ای بوده و پراکنده نیست؛ همچنین موقعیت تصادفات دارای نظم خاصی است و از موقعیت محور تبعیت می کند.
تحلیل فضایی میزان برخورداری جامعه محلی از شاخص های اجتماعی موثر در تاب آوری در برابر مخاطرات محیطی(نمونه مطالعاتی:روستاهای منطقه سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بلایای اتفاق افتاده در دهه های اخیر، بیانگر این است که جوامع و افراد در معرض مخاطرات، به صورت فزاینده ای آسیب پذیر شده اند ، لذا تاب آوری اجتماعی ظرفیت تبدیل و تحول، تطبیق و سازگاری و توان مقابله با تنش و بحران های اجتماعی می باشد. هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی میزان برخورداری جامعه محلی از شاخص های اجتماعی مؤثر در تاب آوری در برابر مخاطرات محیطی در ناحیه سیستان بود. روش تحقیق به لحاظ ماهیت کاربردی و از حیث روش؛ توصیفی-تحلیلی با رویکرد کمی-پیمایشی مبتنی بر روش مدل سازی معادلات ساختاری است . جامعه آماری پژوهش شامل سرپرستان خانوار در 373روستا بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 189 نفر به روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از ابزار پرسشنامه استفاده گردید که روایی ابزارها به روش تحلیل عاملی تاییدی و پایایی ابزارها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی و تایید گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نیز در سطح آمار استنباطی از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SMART PLS 3 استفاده گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که براساس آماره های T و P ضریب مسیر ارتباط شاخص های اجتماعی با تاب آوری اجتماعی معنادار می باشد به گونه ای که مقدار T این مسیر برابر با 28/11 از مقدار بحرانی 58/2 بزرگتر بوده و مقدار P نیز کوچکتر از 05/0 می باشد. همچنین برای تحلیل فضایی عوامل اجتماعی مؤثر بر تاب آوری روستاهای موردمطالعه ازمدل WASPAS استفاده شد که حاکی از آن بود که روستاهای شهرستان زهک، بیشترین میزان Qi و روستاهای شهرستان هامون دارای کمترین میزان Qi می باشند. بنابراین می توان نتیجه گرفت بین شاخص های اجتماعی با تاب آوری روستاییان ارتباط معناداری وجود دارد و همچنین حجم اثر شاخص اجتماعی در حد زیاد می باشد و با توجه به اینکه روستاهایی که دارای Qi بیشتری هستند تاب آوری اجتماعی بیشتری دارند لذا می توان گفت روستاهای منطقه زهک از شاخص های تاب آوری اجتماعی بالاتری برخوردار می باشند.
تحلیل فضایی منابع آب زیرزمینی در نواحی روستا یی به منظور شناخت پهنه های بحرانی مورد: حوضه آبریز ماهیدشت استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر ساختاری در فضا دارای کارکرد یا کارکرد هایی مشخص است. در رویکرد «پویش ساختاری-کارکردی» پیوند این دو در بررسی تمامی پدیده های جغرافیایی مورد اهمیت و توجه قرار می گیرد. اگر بتوان یک حوضه آبریز را به عنوان یک ساختار فضایی-مکانی در نظر گرفت، چاه های موجود در آن حوضه می توانند نماینده یکی از کارکرد های آن در زمینه بهره برداری از آب های زیرزمینی باشند. تعداد چاه های حفر شده در حوضه آبریز ماهیدشت در استان کرمانشاه طی چهار دهه اخیر 23 برابر شده است. افزایش تعداد چاه در منطقه منجر به افزایش مصرف آب های زیرزمینی و در نتیجه پایین تر رفتن عمق چاه ها و ایجاد پهنه هایی شده که به لحاظ برداشت بی رویه آب به پهنه های بحران کم آبی معروف هستند. در این پژوهش، برای تعیین و ترسیم نقشه ی چنین پهنه هایی از دو مبنای اصلی تحلیل فضایی یعنی «موقعیت» و «فاصله» و داده های مربوط به چاه های منطقه به همراه تکنیک ها و ابزار های متداول در سیستم های اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) استفاده شده است. نتایج این پژوهش تعیین و ترسیم نقشه ی پهنه های بحرانی حوضه آبریز ماهیدشت است که اراضی حدود 60 روستای منطقه را در بر گرفته و نیازمند توجه بیشتر و اعمال و اجرای سیاست ها و راهبرد های سخت گیرانه تر در زمینه حفر چاه جدید در این گونه پهنه ها است. روش های مورد استفاده در این پژوهش می تواند برای تعیین پهنه های بحرانی برداشت آب در سایر حوضه های آبریز توصیه شود.
تحلیل فضایی اثرات بیکاری و بیکاری تحصیل-کردگان بر جغرافیای سیاسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیکاری از لحاظ اجتماعی و سیاسی ظرفیت بحران آفرینی بالایی دارد و می تواند مقبولیت و حتی مشروعیت حکومت ها را زیر سوال ببرد. پاسخ حکومتها به بیکاری، ایجاد فرصت های آموزشی است تا ورود نیروی جدید به بازار کار را به تعویق بیندازند که در ایران باعث افزایش بیکاری تحصیل کردگان شده است. تفاوت فضایی در نرخ بیکاری و سهم بیکاران تحصیل کرده در کشور، تبعیض فضایی مزمن و تسلط الگوی مرکز- پیرامون و انطباق این الگو بر محل زیست گروه های قومی، نگرانی های سیاسی و احتمال اوج گرفتن ناآرامی را در کشور افزایش می دهد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و آماری با تأکید بر کشف الگوهای فضایی بیکاری به طور عام و بیکاری تحصیل کردگان به طور خاص با استفاده از روش های تحلیل فضایی آماره موران و آماره Getis–Ord Gi* در پی پاسخ به این سوالات است که الگوهای فضایی بیکاری در ایران چگونه است و دارای چه اثراتی بر جغرافیای سیاسی کشور است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد الگوهای فضایی بیکاری با بیکاری تحصیل کردگان متفاوت است و پایداری این الگوها طی زمان باعث تقویت فرایندهای ناموزون مهاجرت و توسعه شده و برداشت مردم از آن را سیاسی ساخته است و تداوم این وضعیت از دیدگاه جغرافیای سیاسی، چالش بزرگی برای حاکمیت و دولتمردان است.