مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
تحلیل فضایی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارزیابی شاخص های توسعه فضای سبز شهری، دست یابی به میزان نابرابری های منطقه ای و در نهایت سطح بندی مناطق ۲۲ گانه شهر تهران ازنظر برخورداری از فضای سبز است. روش تحقیق در این پژوهش «توصیفی، قیاسی و تحلیلی» است. جامعه آماری آن، ۲۲ منطقه شهرداری تهران است. لذا پس از گردآوری اطّلاعات و داده های آماری و پردازش آن به وسیله نرم افزارهای SPSS و ArcGIS وضعیت فضای سبز مناطق شهری تهران تحلیل و شاخص های توسعه پایدار فضای سبز استخراج گردید و با استفاده از تحلیل GSSDI (شاخص توسعه پایدار فضای سبز) و فن TOPSIS، به سطح بندی وضعیت فضای سبز مناطق پرداخته شد تا براساس آن، مناطق محروم و در اولویت توسعه فضای سبز شناسایی گردد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که متوسط سرانه فضای سبز به دست آمده برای مناطق شهر تهران در سال ۱۳۸۸، ۵/۹ مترم ربع است که تقریباً نصف حداقل سرانه پیشنهادی برای شهر تهران (۱۰ مترمربع) براساس طرح جامع آن در سال ۱۳۸۶ است. کمترین سرانه، متعلق به منطقه ده با سرانه ۰/۱۶ مترمربع با جمعیت ۳۲۹۵۰۷ نفر و مساحت ۸۱۵۹۵۱۵,۰۸ مترمربع و بیشترین سرانه فضای سبز متعلق به منطقه سه با سرانه ۱۵ مترمربع با جمعیتی در حدود جمعیت منطقه ده، ۳۲۱۴۹۶ نفر و مساحت ۲۹۲۹۹۵۱۲.۳ متر مربع است.
تحلیل فضایی کیفیّت محیطی بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: منطقه ۱۱ شهرداری تهران)
حوزه های تخصصی:
کیفیّت محیط شهری، عبارت از وضعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی- فضایی محیط شهری که نشان-دهنده میزان رضایت یا عدم رضایت شهروندان از محیط شهری است؛ بنابراین، کیفیّت محیط باید در ارتباط با خواسته های انسان از لحاظ ذهنی و عینی با توجه به پیشرفت های فناوری و استانداردها در طول زمان تغییر و تحول یابد. این پژوهش با هدف تحلیل فضایی کیفیّت محیطی و ارتقای شاخص های کیفیّت محیطی در بافت های فرسوده محلّات ۱۹ گانه منطقه ۱۱ شهرداری تهران است. روش پژوهش، توصیفی– تحلیلی با بهره گیری از نرم افزار-های ArcGIS، Excel و مدل Topsis است. داده ها و اطلاعات جمع آوری شده درباره ۲۷ شاخص در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می باشد. یافته های پژوهش مشخص می سازد با سطح بندی محلّات بر اساس تکنیک تاپسیس، محلّات عباسی، انبار، راه آهن، پارک رازی، هلال احمر و خرمشهر به عنوان محلّات دارای کیفیّت محیطی نامطلوب و محلّات اسکندری و جمهوری جزو محلّات مطلوب شناخته شدند. با تحلیل ابعاد و شاخص های تحقیق (محلّات منطقه ۱۱) به لحاظ کالبدی بدترین وضعیت و به لحاظ فرهنگی و اجتماعی بهترین وضعیت را در سطح منطقه به خود اختصاص داده اند.
بررسی پراکنش فضایی تصادفات درون شهری و برون شهری کشور مطالعه موردی: تصادفات 1386
حوزه های تخصصی:
امروزه تصادفات رانندگی از مرز یک حادثه یا رویداد یا مشکل خارج شده و تبدیل به بحران شده است. تعداد متوفیان و مجروحین و نیز خسارات روحی و جسمی و معلولیت های ناشی از تصادفات به صورت لحظه ای در حال تغییر است، که در این میان کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه بیشترین سهم را از این حوادث دارا هستند.
بر اساس آمارهای موجود تخمین زده می شود سالیانه حدود یک میلیون نفر در جهان به علت تصادف با وسیله نقلیه فوت می کنند و حدود 15 تا 20 میلیون نفر آسیب می بینند. ضرر و زیان ناشی از تصادفات سالانه 1.3 درصد تولید ناخالص ملی کشورهای در حال توسعه را به هدر می دهد که طبق یک برآورد نقریبی میزان خسارت های ناشی از هزینه های بیمارستانی و از کار افتادگی و خسارت های دیگر ناشی از حوادث رانندگی، سالیانه 500 هزار میلیون دلار برآورد شده است(WHO,1993). طبق اخبار منتشر شده از رسانه های عمومی و رسمی کشور به نقل از سازمان جهانی بهداشت، کشور ایران از نظر میزان وقوع تصادفات رانندگی مقام اول را در جهان دارا می باشد (WHO, 2003). آمارهای منتشره نشان می دهد بطور سالیانه در ایران بیش از 210.000 مورد تصادف صورت می گیرد که 14.000 کشته و چندین برابر نیز مجروح دارد(وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، 1380). توزیع فضایی تصادفات و آسیبهای ناشی از آن در سطح کشور نشان می دهد که سهم استانها متناسب با جمعیت آنها و حجم جابجائیهای اتفاق افتاده در آنها نمی باشد.
مطالعه حاضر با استفاده از داده های ترکیبی سالنامه آماری استانهای کشور در 1386 و نتایج عمومی سرشماری 1385، به بررسی الگوی توزیع فضایی تصادفات درون شهری و برون شهری، مرگ و میر، مجروحین و خسارات ناشی از تصادفات در سطح شهرستانهای کشور با استفاده از تکنیک آمار مکانی و شاخص توزیع فضایی موران[1] پرداخت.نتایج بررسی ها نشان داد که در سطح کشور الگوی مختلف فضایی در وقوع تصادفات درون شهری و برون شهری وجود دارد. سنجش تاثیر چگالی جمعیت نشان داد که بر خلاف تصور کانونهای جمعیتی متراکم از سرانه مرگ و میر ناشی از تصادف کمتری برخوردار هستند و خوشه های معنادار مرگ و میر بر نواحی کم جمعیت و با چگالی کم متمرکز است.
تحلیل و تبیین عوامل موثر در شبکه فضایی بازاریابی شیر در نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان خدابنده استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازاریابی محصولات کشاورزی یکی از اساسی ترین و مهمترین شاخص های توسعه اقتصاد فضاهای روستایی محسوب می گردد. در این راستا، شناسایی فاکتورها و مولفه های تاثیرگذار بر فرآیند بازاریابی این محصولات به ویژه در محصولات فسادپذیری نظیر محصولات دامی و تولیدات لبنی می تواند در هدایت و تسهیل فرآیند بازاریابی و کاهش مشکلات و مسائل موجود در این عرصه به ویژه در اجتماعات محلی بسیار راهگشا باشد. شناسایی و تعدیل توزیع فضایی شاخص های موثر در فرایند بازاریابی محصولی نظیر شیر با در نظر گرفتن تمامی محدودیت های زمانی و زیستی این محصول، در سطح تولیدکنندگان خرد(سنتی و نیمه مدرن)؛ از مرحله تولید تا عرضه به مصرف کنندگان مختلف، و برنامه ریزی برای سازماندهی به توزیع عناصر تعیین کننده در عرصه بازاریابی و بازاررسانی، با بهینه سازی کاربرد منابع، جلوگیری از اتلاف هزینه و زمان، و همچنین کاهش مسیرهای بازار از طریق کاهش تاثیر واسطه گران، افزایش منافع و رشد اقتصادی تولیدکنندگان روستایی را در پی خواهد داشت. بر این اساس شناخت دقیق عوامل شکل دهنده و تسهیل کننده شبکه فضایی بازاریابی محصول شیر و تغییرات فضایی اشکال بازاریابی در مناطق روستایی با تاکید بر عوامل جغرافیایی به عنوان یکی از هدف اساسی در سطوح مختلف تصمیم گیری و مدیریت و برنامه ریزی اقتصاد روستایی کشور مطرح است. بر این اساس سوال اساسی مقاله شناخت عوامل موثر و تبیین کننده شبکه فضایی بازاریابی و تحلیل تغییرات فضایی فرآیند بازاریابی محصول شیر تحت تاثیر این عوامل در مناطق روستایی با پتانسیل اقتصاد دامداری و تولید شیر در شهرستان خدابنده استان زنجان می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش شناسی توصیفی و تحلیلی با بکارگیری داده های پرسشنامه ای، نظرات خبرگان، آزمون تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که از بین عوامل سه گانه شناسایی شده در شبکه فضایی بازاریابی شیر، مهمترین عامل از نظر سطوح مختلف تحلیل، عامل عملکردی- رفتاری یا توزیع فضایی عناصر بازاریابی است.
تحلیل نابرابری فضایی شاخصهای مسکن در مناطق روستایی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وضعیت مطلوب مسکن در نواحی شهری و روستایی یکی از شاخص های توسعه اقتصادی اجتماعی در کشورهای جهان محسوب می شود. تدوین یک برنامه جامع در بخش مسکن به منظور دستیابی به وضعیت مطلوب مسکن مستلزم شناسایی و تجزیه وتحلیل ابعاد گسترده این بخش می باشد. از راه های مهم آگاهی از وضعیت مسکن در فرایند برنامه ریزی های منطقه ای، استفاده از شاخص های مسکن می باشد. این شاخص ها که بیانگر وضعیت کمی و کیفی مساکن در هر مقطع زمانی است، راهنمایی مؤثر جهت بهبود برنامه ریزی مسکن برای آینده می باشد. در این رابطه پژوهش حاضر با استفاده از شاخص های مسکن به بررسی وضعیت مسکن مناطق روستایی شهرستان های استان کرمانشاه، و سطح بندی نواحی روستایی آن با استفاده از این شاخص ها پرداخته است. روش تحقیق پژوهش حاضر مبتنی بر روش اسنادی و توصیفی است. اطلاعات مورد نیاز از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 استان کرمانشاه استخراج شده است. در این مطالعه از 34 شاخص برای بررسی وضعیت موجود استفاده شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و مدل TOPSIS، سطح بندی شهرستان ها بر اساس تحلیل خوشه ای و نمایش توزیع آنها با استفاده از نرم افزار ArcGIS انجام گرفته است. به منظور سطح بندی نواحی همگن روستایی از روش تحلیل خوشه ای استفاده و نقاط روستایی استان به 3 گروه همگن طبقه بندی شده اند که بر اساس آن مناطق روستایی شهرستان های کنگاور و هرسین در بالاترین سطح و مناطق روستایی شهرستان های دالاهو، ثلاث و باباجانی، اسلام آبادغرب، پاوه، روانسر، قصرشیرین، گیلانغرب و جوانرود در پایین ترین سطح از حیث برخورداری از شاخص های مسکن قرار دارند.
تحلیل فضایی کیفیت زندگی در سکونتگاه های روستایی مورد: دهستان قرق شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی چندوجهی، نسبی، متأثر از زمان و مکان و ارزش های فردی و اجتماعی است که دارای ابعاد عینی و بیرونی، ذهنی و درونی می باشد. از این رو، معانی گوناگونی برای افراد و گروه های مختلف بر آن مترتب است. در این مقاله سعی شده است ضمن سنجش کیفیت زندگی مبتنی بر شاخص های ذهنی، مهمترین عوامل مکانی- فضایی مؤثر بر کیفیت زندگی روستاهای ناحیه شناسایی و تحلیل شود. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. محدوده جغرافیایی مورد مطالعه دهستان قرق شهرستان گرگان و جامعه آماری روستاییان 5 روستا از این دهستان و حجم نمونه 340 خانوار از روستاییان است که با استفاده از فرمول کوکران تعیین گردیده اند. روش نمونه گیری طبقه ای در انتخاب روستاهای نمونه بکار گرفته شد. برای جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون ANOVA استفاده شده است. نتایج نشان داد که کیفیت زندگی در ناحیه مورد مطالعه از نگاه روستاییان در ابعاد محیطی و کالبدی دارای شرایط مناسب تری بوده است. تفاوت فضایی در وضعیت روستا بر اساس شاخص های ذهنی کیفیت زندگی متاثر از عوامل بعد فاصله روستاها از جاده اصلی، فاصله روستا تا شهر گرگان و تنوع قومیتی است.
تحلیل فضایی الگوی اشتغال در بخش های عمده فعالیت نواحی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله ی اشتغال و به طور کلی نیروی انسانی در مسائل اقتصادی، جایگاه ویژه ای دارد. در اقتصاد ایران، اشتغال از دغدغه های اصلی سیاست گذاران اقتصادی است. تجزیه و تحلیل روند اشتغال و ساختار آن در سطح کشور و مناطق مختلف آن، مستلزم شناخت دقیق استعدادها و توان بالقوه ی بخش ها و ترکیب آن در مناطق است تا بتوان برنامه ریزی و اشتغال زایی متوازن و متعادلی را در هر یک از بخش ها و مناطق محقق ساخت. هدف از این تحقیق، شناخت وضعیت بخش ها و گروه های عمده فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی کشور می باشد. جامعه آماری پژوهش، 394 شهرستان کشور بوده است که آمار و اطلاعات آن از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 استخراج شده و با استفاده از تکنیک ضریب مکانی (LQ)، بخش های پایه که صادر کننده ی نیروی شاغل بوده اند، مشخص گردیده است. نتایج حاکی از آن است که در بخش کشاورزی، غرب و شمال غرب کشور و جنوب شرق از نواحی پایه ای می باشد. در بخش صنعت نیز نواحی مرکزی، شمال و بخشی از جنوب کشور صادر کننده نیروی کار به نواحی دیگر می باشد. بخش خدمات در مناطق مرکزی، شمال شرقی و غربی و جنوب کشور از نواحی پایه است که این نواحی به عنوان صادر کننده نیروی کار خدماتی شناخته می شود.
تحلیل فضایی و سنجش کمّی شاخص های مسکن روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های روستایی به عنوان چشم انداز فرهنگی، حاصل از تعامل بین انسان و محیط در طی فرآیندهای متأثر از عوامل و نیروهای درونی و بیرونی دچار تغییر و تحولاتی در بافت کالبدی – فضایی (خصوصاً در ابعاد مسکونی) خود شده است؛ این امر موجب پدید آوردن مسائل و نارسایی های بسیاری برای زیست و ادامه سکونت در این فضاها شده است. در این راستا پژوهش حاضر، با استفاده از روش های اسنادی- تحلیلی و رویکرد کاربردی حاکم بر آن، به دنبال روشن ساختن تفاوت های منطقه ای و سطح بندی نواحی همگن در زمینه ابعاد گوناگون مسکن (بهداشتی- درمانی، زیربنایی-رفاهی، تسهیلات و تأسیسات، استحکام و سازه) در مناطق روستایی ایران بوده است. برای این منظور، از روش های تحلیل عاملی و تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس فازی برای وزن دهی و برای تفسیر نتایج، به تهیه نقشه های مربوطه با از سیستم اطلاعات جغرافیایی اقدام شد. نتایج پژوهش نشان داد؛ مناطق روستایی استان های مازندران (467/0)، اصفهان (464/0)، البرز (455/0) و تهران (449/0) بالاترین سطح برخورداری و مناطق روستایی استان های سیستان و بلوچستان (265/0)، خراسان جنوبی (267/0)، هرمزگان (267/0) و کرمان (270/0) در پایین ترین سطح از حیث برخورداری از شاخص های مسکن روستایی قرار دارد. همچنین استان های کشور در زمینه ی شاخص های ذکر شده، تفاوت معناداری با یکدیگر دارند و سطح برخورداری استان ها در این زمینه با یکدیگر برابر نیست؛ بنابراین لازم است در جهت هدایت توسعه ی آتیه این روستاها به سوی توسعه ای پایدار و رهایی از مشکلات موجود، برنامه ریزی های مؤثر و عملی در جهت بهبود وضعیت توزیع فضایی مسکن در این سکونتگاه ها انجام گیرد و مناطق سطوح پایین نسبت به مناطق سطوح بالاتر، بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل فضایی الگوی توزیع درآمد و سطح رفاه اجتماعی خانوارهای روستایی مورد: شهرستان طالقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق تحلیل فضایی الگوی توزیع درآمد و سطح رفاه اجتماعی خانوارهای روستایی شهرستان طالقان (از توابع استان البرز) است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، از نوع مطالعات توصیفی است. داده های مورد نیاز این پژوهش مربوط به سال 93-1392 بوده که با مصاحبه و تکمیل پرسشنامه از خانوارهای نمونه جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل کلیه خانوارهای روستایی شهرستان طالقان است. برای اندازه گیری نابرابری توزیع درآمد از ضریب جینی، برای محاسبه سطح رفاه اجتماعی از شاخص سن و برای تعیین معنی داری نابرابری توزیع درآمد از آزمون کروسکال- والیس استفاده شده است. مقدار ضریب جینی برای دهستان های پایین طالقان، میان طالقان، کناررود و جوستان به ترتیب 63/0، 54/0، 41/0 و 49/0 برآورد شده است. نتایج نشان داد که توزیع درآمد خانوارهای روستایی در بخش پایین طالقان نسبت به دیگر مناطق ناپایدارتر است. نتایج آزمون کروسکال- والیس نیز نابرابری توزیع درآمد در شهرستان طالقان را نشان داده است. همچنین یافته ها حاکی است سهم درآمد حاصل از فعالیت های باغداری مهم ترین عامل نابرابری توزیع درآمد در شهرستان طالقان است. به لحاظ رفاه اجتماعی نیز خانوارهای روستایی منطقه بالا طالقان از بیشترین سطح رفاه اجتماعی برخوردار بوده است.
واکاوی روابط فضایی بارش های فرین غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارش های فرین در هر نقطه، به بارش های نابهنجار گفته می شود که در دنباله و دور از نقطه تمرکز توزیع فراوانی بارش آن نقطه قرار گرفته باشد. اخیراً آستانه ها و دنباله های بالایی توزیع فراوانی بارش مورد توجه بسیار بوده اند. در این راستا به فراخور ویژگی های جغرافیایی هر پهنه، آستانه های متعدد و متنوعی برای این ویژگی بارش معرفی و به کار گرفته شده است. یکی از نمایه های پرکاربرد مربوط به بارش روزانه، مبتنی بر توزیع تعمیم یافته مقادیر حدی است. در این پژوهش آستانه ی بارش های فرین غرب ایران به روش های آماری توزیع تعمیم یافته، مقادیر حدی تعیین و بارش های فرین منطقه ی مورد مطالعه شناسایی، و توزیع فضایی آن ها مورد تحلیل قرار گرفت. برای انجام این کار از داده های شبکه ای حاصل از میانیابی روزانه 69 ایستگاه سینوپتیک و اقلیم شناسی برای دوره ی آماری 1961 تا 2010 استفاده گردید. سپس با استفاده از روش توزیع تعمیم یافته مقادیر حدی، بارش های روزانه 22 میلیمتر و بیشتر از آن، به عنوان بارش های فرین انتخاب شدند. جهت شناسایی الگوی پراکنش و روابط فضایی بارش های فرین غرب ایران (استان های همدان، کردستان، کرمانشاه، لرستان و ایلام) از آماره مورن کلی[1]، مورن محلی[2] و نمایه گتیس ارد- جی استار[3] استفاده شد. الگوی فضایی برازنده بارش های فرین غرب ایران یک الگوی خوشه ای است که معنی داری آن در سطح 99 درصد اطمینان تأیید گردید. خوشه های فراوانی و خوشه های متوسط بارش های فرین در بعضی از نواحی مانند استان های همدان و کردستان بر همدیگر منطبق بوده ولی در بعضی نواحی با یکدیگر ارتباطی نداشتند. بیشتر بسامد و متوسط بارش های فرین در استان های همدان و کردستان به وقوع پیوست. بر اساس هر دو شاخص موران محلی و لکه های داغ ارتفاعات منطقه ی مورد مطالعه نقش قابل توجهی در الگوهای بارش های فرین با الگوی خوشه ی بالا داشته است. نتایج این تحقیق نشان داد که فراوانی و متوسط بارش های فرین غرب ایران تحت تأثیر ناهمواری ها و آرایش آن ها و همچنین سامانه های همدیدی است. [1]- Global Moran’s I statistic [2]- Local Moran’s I statistic [3]- Getis- Ord G* statistic#,
تحلیل الگوی فضایی توزیع شرکت های دانش بنیان مطالعه ی موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی سال های 1389- 1394، موج جدید اقتصاد اطلاعاتی و دانش بنیان، به شکل گیری شرکت های دانش بنیان در جغرافیای کلان شهر تهران انجامیده است؛ اما مسئله این است که مکان گزینی این شرکت ها، اغلب تابع قوانین بازار آزاد بوده و از چارچوب ها، هنجارها و اسلوب برنامه ریزی فضایی پیروی نکرده است؛ از این رو، بررسی و تحلیل فضایی این پدید ه ی نوظهور به منظور ارائه ی سیاست های برنامه ریزی فضایی ضروری به نظر می رسد. هدف اصلی این پژوهش، شناخت الگوهای فضایی توزیع شرکت های دانش بنیان و ارتباط فضایی آن ها با مؤلفه های محیطی، اجتماعی، اقتصادی، زیرساختی و آموزشی و پژوهشی در کلان شهر تهران است. در این پژوهش، داده های بیش از نهصدوسی شرکت ثبت شده تا پایان سال 1394 در محیط GIS پیاده شده و با استفاده از روش های آمار فضایی تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد که الگوی فضایی پراکنش شرکت های دانش بنیان تهران ازنوع خوشه ای است و ارتباط عمیقی بین زیرساخت های پایه، همانند خدمات حمل ونقل و نیز عناصر آموزش و پژوهش عالی وجود دارد. در پایان پیشنهاداتی برمبنای یافته های پژوهش مطرح شده اند.
تحلیل فضایی محرومیت های توسعه یافتگی (مطالعه موردی: شهرستان های استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، تحلیل فضایی محرومیت های توسعه یافتگی با مطالعة شهرستان های استان گیلان صورت گرفته است. براین اساس، از پنج معیار (فعالیت و سرمایه گذاری های صنعتی، نابرابری های اجتماعی- اقتصادی، جمعیت، راه و ارتباطات و بهداشت و درمان) و نوزده زیرمعیار استفاده شد. همچنین شهرستان های استان گیلان از طریق مدل تاپسیس و وزن دهی با شیوة AHP از منظر خبرگان در دو سطح حجم نمونه استادان دانشگاهی و مسئولان امر رتبه بندی و سطح بندی شده اند. در راستای تحلیل فضایی محرومیت ها، پس از ارزش گذاری زیرمعیارهای پژوهش از طریق سنجش میزان همبستگی، مهم ترین عامل، میزان نرخ بیکاری شناخته شده است. سپس با استفاده از روش دلفی راهکارهای مؤثر بر کاهش محرومیت های توسعه یافتگی از سوی کارشناسان شناسایی شده اند و از طریق مدل AHP میزان اهمیت عوامل مورد نظر اولویت بندی شده اند. مهم ترین راهکارها «بازشناسی فرصت های اشتغال از منطقة آزاد تجاری- صنعتی انزلی» و «فراهم آوردن فرصت های سرمایه گذاری بخش خصوصی» معرفی شده اند، اما تعامل دانشگاه و بخش صنعت از طریق پارک های علم و فناوری و رویکرد به شکل گیری خوشه های صنعتی به هدایت منطقة آزاد انزلی، موجب توسعة متوازن و ساماندهی فعالیت شهرک ها و نواحی صنعتی شهرستان های استان گیلان می شود و فرصت های اشتغال را بدون مهاجرت در شهرستان های استان فراهم می آورد تا از این طریق محرومیت توسعه یافتگی استان نیز کاهش یابد. مهم ترین موانع پیش روی توسعة متوازن شهرک های صنعتی استان گیلان نیز کمبود نقدینگی، تهیة مواد اولیه و ماشین آلات تأثیرگذار بوده است. در این پژوهش، شهرستان های شفت، فومن، رضوان شهر، ماسال و صومعه سرا شهرستان های محروم ناحیة غرب و شهرستان املش در ناحیة شرق استان گیلان شناخته شده اند.
تحلیل فضایی پراکنش سکونتگاه های روستایی منطقه سبزوار- نیشابور براساس منابع اکولوژیکی موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرگونه مطالعه و برنامه ریزی در نواحی روستایی به منظور تغییر و تحول برای پایداری، مستلزم بررسی دقیق و دستیابی به شناخت صحیح از نحوة استقرار و پراکندگی سکونتگاه های روستایی است. اگر سکونتگاه های روستایی در بستر طبیعی مناسبی شکل نگرفته باشند، بی شک در جریان رخدادهای طبیعی هزینه های گزافی متحمل می شوند و از مؤلفه های پایداری فاصله می گیرند. با توجه به ناهمسانی پراکنش فضایی سکونتگاه های روستایی از نظر تعداد و حجم جمعیت و توزیع گروه های سنی در روستاها، نابرابری در میزان و سطح تولیدات کشاورزی، خطرپذیری متعدد از حوادث طبیعی و... در سطح منطقة سبزوار- نیشابور، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش منابع اکولوژیکی (اقلیم، توپوگرافی، زمین شناختی و خاک) در پراکنش سکونتگاه های روستایی منطقة یادشده انجام گرفته است. برای دستیابی به این هدف با به کارگیری مدل اکولوژیکی توسعة شهری، روستایی و صنعتی و تطبیق آن با شرایط منطقه و نیز با روش توصیفی- تحلیلی و آنالیز فضایی اطلاعات در محیط GIS، پراکنش فضایی 925 آبادی دارای سکنه در زمینة منابع اکولوژیکی بررسی شد. نتایج نشان می دهد عوامل اکولوژیکی بیشترین توزیع را در دو طبقة I (مناسب) و II (نسبتاً نامناسب) دارند، اما عناصر اقلیمی بارش و رطوبت، علی رغم نقش مهم و تعیین کننده در اقلیم، کشاورزی و سکونت، از دامنة طبقة مناسب بسیار فاصله دارند. در نتایج پهنه بندی سه گانة نهایی، پهنة مناسب 32 درصد، پهنة نسبتاً مناسب 58 درصد و پهنة نامناسب 10 درصد سطح منطقه را پوشش داده اند و 51 درصد سکونتگاه ها در پهنة مناسب، 45 درصد در پهنة متوسط و 4 درصد در پهنة نامناسب مستقر بوده اند.
وجوه شکل شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزه های تخصصی:
گوناگونی مجموعه های زیستی در شناخت بشر از آن نیز انعکاس یافته است. غنای مطلب و لایه های متمایز این شناخت باعث پدیدار شدن روش های متفاوتی در پژوهش های شکل شهر شده است. حتی در حوزه ای مانند ریخت شناسی شهری، رویکردهای متفاوتی با منابع مطالعاتی مختلف وجود دارد. چالش اصلی، انتخاب میان این رویکردهای متنوع نیست، بلکه این است که چگونه آن ها را ترکیب و هماهنگ کنیم. مقصود این مقاله، یک تحلیل نقادانه اولیه از رویکردهای مختلف به ریخت شناسی شهری، در تلاش برای حل این چالش است. هدف اول، بازشناسی و تحلیل رویکردهای مختلف به مکاتب اصلی فرم شهر به عنوان مسئله اصلی موضوع ریخت شناسی است. هدف دوم، بازشناسی یک جنبه است که میان همه رویکردها مشترک باشد و بتواند به عنوان کلید مرجع برای هماهنگی میان دیدگاه های مختلف به صورت روشمند مورداستفاده قرار گیرد. هدف غایی نوشتار، دست یافتن به یک دیدگاه ترکیبی است که در آن رویکردهای گوناگون یکدیگر را حمایت کرده و ادراکی بهتر از زیستگاه های بشری ارائه کنند.
ارزیابی کاربری های زمین با توجه به دسترسی حمل و نقلی (مطالعه موردی: منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم ""دسترسی"" مشخصه ای مهم در فضاهای شهری بوده و رابطی حیاتی میان حمل و نقل و کاربری زمین است که در رشته های مختلف به خصوص برنامه ریزی حمل و نقل و برنامه ریزی شهری نقش مهمی را در سیاست های اتخاذ شده توسط تصمیم گیران ایفا می کند. بنابراین، در مطالعه پیش رو با اندازه گیری دسترسی به مراکز شهری و تسهیلات حمل و نقلی و با تکیه بر بررسی مطالعات گذشته، مجموعه مناسبی از پارامترهای مرتبط با دسترسی جمع آوری شده و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و بهره گیری از روش های تصمیم گیری چند معیاره برای وزن دهی به پارامترها، ارزش بلوک های منطقه بر اساس پارامترهای دسترسی مورد ارزیابی قرار گرفته شد. این مطالعه نشان می دهد دسترسی به ایستگاه های حمل و نقل عمومی بر ارزش نهایی هر بلوک تأثیر قابل توجهی دارد، بطوریکه حدود 94% بلوک های با دسترسی مناسب به ایستگاه ها، از حیث ارزش دسترسی نهایی نیز نسبت به بلوک های دیگر مسکونی منطقه دارای رتبه بالاتری هستند. در نهایت، با گردآوری نتایج حاصل از بررسی تمامی پارامترها مشخص شد 60% بلوک ها ارزشی بالاتر از میانگین منطقه و 40% پایین تر از حد میانگین در دسترسی به تسهیلات منطقه ای قرار دارند. همینطور مشخص شد از بین پارامترهای بررسی شده مؤثر در دسترسی، پارامتر ""فاصله از حمل و نقل عمومی"" بیشترین تأثیر را در ارزیابی میزان دسترسی مناطق دارد. به این طریق، این مطالعه می تواند به برنامه ریزان شهری به منظور تصمیم گیری مناسب در رابطه با توزیع مناسب خدمات شهری و تسهیلات حمل و نقلی در سطح منطقه یاری برساند.
تحلیل فضایی الگوی اشتغال زنان روستایی کشور در بخش صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجزیه و تحلیل روند اشتغال و ساختار آن در سطح کشور و مناطق مختلف آن مستلزم شناخت دقیق استعدادها و توان بالقوه ی بخش ها و ترکیب آن در مناطق می باشد. ازآنجایی که زنان نیمی از جمعیت روستایی کشور را تشکیل می دهند می توان با شناسایی وضعیت موجود، عوامل مؤثر بر مشارکت با توجه به مقتضیات محلی - منطقه ای و درنهایت درگیر نمودن پیش از پیش آن ها توسعه اقتصادی و نوسازی اقتصاد ملی را تسریع نمود. بر این اساس، در این پژوهش سعی شد با استفاده از رویکردهای تحلیل اکتشافی داده های فضایی به تحلیل الگوی توزیع فضایی اقتصاد پایه (LQ) زنان روستایی ایران در بخش کشاورزی پرداخته شود. داده های پژوهش از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 استخراج شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آماره های محلی و سراسری Moran's I و LISA به عنوان رویکردهایی از ESDA استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد شمال غرب کشور شامل استان های آذربایجان شرقی و غربی و بخش های از استان مرکزی از نواحی پایه، همچنین استان های غربی، جنوب و جنوب شرقی شامل استان های ایلام، کرمانشاه، کردستان، خوزستان، سیستان و بلوچستان و بخش های جنوبی استان کرمان از نواحی غیر پایه، در زمینه اشتغال زنان روستایی در بخش صنعت می باشند. همچنین یافته های شاخص موران سراسری نشان داد توزیع فضایی ضریب اقتصاد پایه (LQ) زنان روستایی کشاورز کشور به صورت اتفاقی یا پراکنده نبوده است بلکه به صورت خوشه ای توزیع شده است.
تحلیل فضایی رقابت پذیری آموزشی استان های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رقابت پذیری، به یکی از مفاهیم پرکاربرد در عرصه مباحث شهری و منطقه ای تبدیل شده است. علت توجه بیش از حد به این مفهوم، تغییرات در اقتصاد جهانی، ساختار دموگرافیکی بیشتر ملت ها، ساختارهای اجتماعی و فعالیت ها است. هدف این پژوهش، تحلیل فضایی رقابت پذیری استان های کشور در زمینه شاخص های آموزشی است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. به منظور تحلیل رقابت پذیری آموزشی استان های کشور، 75 معیار از سرفصل آموزش سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390، انتخاب و تحلیل شدند. برای انجام تحلیل از مدل های ضریب پراکندگی، ویکور و رگرسیون وزن دار جغرافیایی در نرم افزار ArcGIS استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از عدم پراکنش مناسب شاخص های آموزشی در سطح استان های کشور هستند. در مجموع 46 درصد شاخص های آموزشی از وضعیت پراکنشی مناسبی برخوردار نیستند و استان های سیستان و بلوچستان، کردستان و ایلام، از بیشترین نابرابری و استان های آذربایجان غربی، اصفهان و آذربایجان شرقی، از کم ترین نابرابری پراکنش برخوردار بوده اند. نتایج نهایی بیانگر آن بودند که از لحاظ رقابت پذیری آموزشی، در سطح اول، استان تهران، در سطح دوم، استان های خراسان رضوی، خوزستان، فارس، اصفهان، آذربایجان شرقی، کرمان، مازندران و در سطح سوم، استان های گیلان، سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی، لرستان، هرمزگان، گلستان، کرمانشاه، همدان، مرکزی، کردستان، البرز، قزوین، اردبیل، کهگیلویه و بویراحمد، بوشهر، یزد، چهارمحال و بختیاری، زنجان، سمنان، خراسان جنوبی، قم، ایلام و خراسان شمالی قرار دارند. به طور کلی، بررسی نتایج حاکی از آن بودند که وضعیت توسعه استان های کشور از لحاظ شاخص های آموزشی، سنخیت مناسبی با عدالت اجتماعی و فضایی ندارد که نیازمند توجه از پایین به بالا و برنامه ریزی غیرمتمرکز است. علاوه بر این، رشد اقتصادی نیازمند پایه گذاری سیستم آموزشی کاربردمحور است.
تحلیل فضایی پهنه های مخاطره آمیز شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیرساخت های نامناسب واحدهای سکونتگاهی و نابرابری های اجتماعی- اقتصادی موجود میان شهرها و روستاها، منجر به نابسامانی فضایی در شبکه سکونتگاهی کشور شده و آسیب پذیری آنها را در برابر بلایای طبیعی پیوسته افزایش داده است؛ در همین راستا این پژوهش سعی دارد با استفاده از منطق فازی، مناطق مخاطره آمیز استان اردبیل را پهنه بندی کند. نتایج به دست آمده از پهنه بندی خطر لرزه خیزی، نشان می دهد مناطق خطرناک عمدتاً در نزدیکی گسل ها و سنگ هایی با مقاومت اندک در برابر زلزله، قرار گرفته اند. نکته جالب توجه این است که تقریبا بخش های وسیعی از منطقه در شمال و جنوب، به ویژه بخش هیر، در پهنه بسیار خطرناک قرار دارد؛ فقط بخش های کوچکی در غرب منطقه در پهنه کم خطر قرار گرفته است. همچنین بر مبنای نقشه به دست آمده، بخش های غربی و جنوب شرقی منطقه با داشتن ویژگی هایی از قبیل شیب های تند و آبراهه های متراکم، بیشترین میزان آسیب پذیری ناشی از حرکات دامنه ای را دارد. نتایج نشان می دهد بیشترین خطر سیل خیزی و فرسایش در حوالی شمال غربی تا غرب و تا حدودی جنوب شرق منطقه در محدوده بخش هیر است. به طور کلی نقشه نهایی پهنه بندی مخاطرات در منطقه مطالعاتی حاکی از آن است که بخش های شمال غربی و جنوب شرقی منطقه در پهنه های بسیار خطرناک قرار دارد.
تحلیل فضایی گرد وغبار در شمال شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: گردوغبار پدیده طبیعی اقلیم مناطق خشک و نیمه خشک جهان، خاورمیانه و ایران است. در این مقاله، رفتار زمانی و مکانی این مخاطره طبیعی در شمال شرق ایران با داده ساعتی دید افقی، جهت و سرعت باد ۱۰ ایستگاه سینوپتیک از ۱۹۶۱ تا ۲۰۱۰ بررسی شد. روش: با شاخص دید کمتر از ۱۰ کیلومتر و ثبت کد هواشناسی۰۶ ۰۹ و۳۰ ۳۵ در یک نوبت دیده بانی، روز گردوغبار تعریف گردید. فراوانی ماهانه، فصلی، سالانه، تداوم، درصد وقوع، مسیر ورود و رژیم ساعتی گردوغبار در هر ایستگاه، تعیین شد. یافته ها/نتایج: بیشینه گردوغبار در نواحی شرق، غرب و جنوب خراسان رضوی و ناحیه مرکز تا شمال، کمترین گردوغبار را تجربه می کنند. سرخس، غبارآلوده ترین و قوچان و کاشمر، پاک ترین هوا را دارد و بیشترین تداوم گردوغبار در سرخس و مشهد حادث می-گردد. بیشترین ثبت گردوغبار منطقه در ساعت ۱۲ و ۱۵ گرینویج، به جز سرخس که در ساعت ۶ است و کمترین گرد وغبار منطقه در شب می باشد. مسیر عمده گردوغبار، بیابان ترکمنستان و شرق منطقه با جهت شرقی، شمال و شمال غربی است و در زمستان با ناپایداری هوا و موقعیت سیکلون ها، گردوغبار از غرب می وزند. بنابراین برنامه های مؤثّر روی کانون های ریزگرد شمال شرقی و شرق منطقه، جهت مدیریت ریسک و بحران گردوغبار مفید است.
ارزیابی و تحلیل فضایی وضعیت کالبدی مسکن محلاّت شهری پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: شهر باید به گونه ای باشد که نیازهای جمعیتی را پاسخ گو باشد. براین اساس در مقوله مسکن به عنوان یکی از اساسی ترین نیازهای زندگی انسان، این امر باید به گونه ای تدوین گردد که افراد با کمترین شکاف و اعتراض نسبت به استحقاق حقوق خود مواجه باشند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل فضایی وضعیت کالبدی مسکن محلاّت شهری پیرانشهر صورت گرفته است. روش تحقیق: نوع تحقیق در این پژوهش «کاربردی توسعه ای» و روش بررسی «توصیفی تحلیلی» است. جامعه آماری محلاّت شهر پیرانشهر در سال ۱۳۹۱ می باشد. شاخص های موردبررسی شامل ۵ دسته اصلی قدمت بنا، کیفیت ابنیه، ریزدانگی واحدهای مسکونی، تعداد طبقات و مصالح می باشد. جهت تجزیه وتحلیل اطّلاعات مذکور، از مدل Fuzzy TOPSIS و ANP استفاده گردید. یافته ها و نتایج: نتایج حاصل از تحلیل های انجام شده، نشان می دهد که ۷/۲۶ درصد از محلاّت شهر دارای تعداد طبقات با کیفیت مطلوب، ۳/۳۳ درصد با کیفیت متوسّط و ۴۰ درصد دارای کیفیت نامناسب می باشند. نتیجه گیری: یافته های به دست آمده حاکی از آن است که بیشتر محلاّت در بخش جنوبی شهر به لحاظ شاخص های کلّی مسکن، در وضعیت مناسبی نمی باشند. این خود نشان دهنده نوعی بی عدالتی فضایی می باشد. امید است هرچه سریع تر درجهت بهبود کلّی وضعیت مسکن این منطقه، به خصوص نواحی محروم و بهبود کیفیت زندگی اقدامات لازم انجام شود.