مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
تحلیل فضایی
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
633 - 649
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اندازه گیری و پهنه بندی غبار ریزشی شهر تهران در دوره آماری یک ساله (1/10/۱۳۹۶-30/9/۱۳۹۷) است. بدین منظور، غبار ریزشی شهر تهران جمع آوری شد. وزن غبار ریزشی در زمستان معادل با 18943.5 تن، در بهار معادل با 27119.5 تن، در تابستان معادل با 17111.2 تن، و در پاییز معادل با 23002.3 تن است. نقشه تحلیل فضایی گردوغبار ریزشی شهر تهران حاصل ترکیب نُه لایه بر اساس وزن تعیین شده برای هر لایه ترسیم شد. بیشترین میزان گردوغبار ریزشی در زمستان 1396 در غرب تهران و در بهار، تابستان، و پاییز 1397 در جنوب غرب تهران بوده است. بررسی های میدانی ثابت کرد گردوغبار ریزشی در ارتباط مستقیم با ساخت وساز شهری قرار دارد. این افزایش با pm10، تراکم کارخانه ها، تراکم پوشش گیاهی، رطوبت نسبی، بارش بالای 5 میلی متر، دما و سرعت و جهت باد نیز در ارتباط است. باد غالب تهران جهت غرب دارد که از معادن شن و ماسه می گذرد. باد غالب در تابستان جنوب شرقی است. باد جنوب شرقی از معادن شن و ماسه، کارخانه های سیمان عبور می کند و در مسیر خود گردوغبار این مناطق را وارد تهران می کند.
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر شهر شاد از نگاه شهروندان مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
19 - 39
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرنشینی و رشد شتابزده شهرها در قرن هجدهم و بهدنبال آن تفکرات مدرنیستی و تغییر الگوهای زندگی انسان مدرن، مشکلاتی را برای شهرها بهوجود آورده طوری که شهر به مثابه موجودی زنده، شادابی و سرزندگی خود را از دست داده است. هدف اصلی پژوهش، تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر شهر شاد از نگاه شهروندان در شهر یزد میباشد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته و از نوع پژوهشهای کاربردی است. برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز، از مطالعات اسنادی )چارچوب نظری پژوهش( و مطالعات میدانی از قبیل پرسشنامه و مشاهده استفاده شده است. جامعه آماری شهروندان 51 سال به بالای شهر یزد میباشد که تعداد نمونه مورد نظر، جهت بررسی میزان شادی، 483 نفر است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات این پژوهش از نرمافزار SPSS و روشهای تصمیمگیری چندمعیاره بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد که میزان شادی شهروندان ساکن شهر یزد متوسط رو به بالا میباشد و بین متغیرهای زمینهای تنها بین تحصیلات و شادی ارتباط معکوس وجود دارد، بین متغیرهای جنس، تاهل و سن با شادی رابطهای وجود ندارند، همچنین بین نوع فعالیت و میزان استفاده از فضاهای شهری با شادی رابطهای وجود ندارد. بین نوع دسترسی به فضاهای شهری و ابعاد اجتماعی با شادی ارتباط مستقیم و معناداری و بین ابعاد اقتصادی با شادی ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد برعکس بین ابعاد فضایی و شادی هیچ رابطهای وجود ندارد. اما مدل آنتروپی شانون نشان میدهد که ابعاد اجتماعی-فضایی به یک اندازه روی شادی تأثیر میگذارند و ابعاد اقتصادی در اولویت بعدی قرار میگیرد.
تحلیلی بر توزیع فضایی خدمات گردشگری (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها دارای جاذبه های گردشگری فراوان می باشند و همواره گردشگران زیادی را به سوی خود جذب می نمایند. لذا بررسی و تحلیل فضایی امکانات گردشگری موجود در سطح مناطق شهری اصفهان باعث می شود تا عدم تعادل در توزیع امکانات گردشگری بهتر مشخص شود و برنامه ریزی جهت توزیع عادلانه ی آن ها و دسترسی تمام افراد جامعه به خدمات مورد نظر، به نحو مطلوبی محقق گردد. هدف اصلی پژوهش، بررسی نحوه توزیع فضایی خدمات گردشگری در مناطق شهری می باشد. جامعه ی آماری پژوهش را، مناطق چهارده گانه ی شهر اصفهان تشکیل می دهد. این پژوهش از نوع توسعه ای-کاربردی و روش آن «توصیفی-کمی و تحلیلی» می باشد. در این پژوهش 39 شاخص با روش تحلیل عاملی خلاصه شده و به 8 عامل تقلیل یافته و سپس میزان اثرات هر یک از عامل ها در توسعه ی خدمات گردشگری مناطق مشخص و در نهایت جهت سطح بندی مناطق با استفاده از مدل موریس مناطق در پنج گروه (بسیار برخوردار، برخوردار، متوسط، محروم، بسیار محروم)سطح بندی شده اند. از طریق ایجاد رابطه ی رگرسیونی بین عوامل تأثیر گذار و درجه برخورداری، عامل هایی که در افزایش سطوح توسعه ی خدمات گردشگری مناطق مؤثرند مشخص گردید. نتایج نشان می دهد که، توزیع امکانات گردشگری در مناطق شهری اصفهان متعادل نیست و حاکی از تمرکز این خدمات در برخی از مناطق شهری است. به طوری که از مجموع 14 منطقه شهری، منطقه 6 با درجه 99/0 در سطح بسیار برخوردار و مناطق 8 و 14 به ترتیب با درجه 23/0 و 18/0 در سطح بسیار محروم قرار گرفته اند.
تحلیلی بر ساختار فضایی شاخص های توسعه با تاکید بر نابرابری منطقه ای (نمونه موردی: استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت نابرابری ها و بی تعادلی ها در چهارچوب محدوده های جغرافیایی مختلف (کشور، استان، شهرستان و بخش) و در نتیجه پی بردن به اختلاف ها و تفاو های موجود و سیاست گذاری در جهت رفع و کاهش نابرابری ها از وظایف اساسی متولیان توسعه مناطق به شمار می آید. هدف این پژوهش، بررسی نابرابری های فضایی و ارائه راه کارهای توسعه جهت دستیابی به تعادل و توازن منطقه ای در استان خوزستان است. رویکرد حاکم بر این پژوهش، توصیفی و تحلیلی است و ماهیت آن می تواند کاربردی باشد. بدین منظور داده های آماری موردنظر، از سازمان های مربوط اخذ و جهت سنجش داده ها از پرسشنامه ای در قالب نظرات خبرگان و صاحب نظران امر استفاده شده است و در ادامه از ترکیب لایه های مربوط، با استفاده از عملکرد ترکیبی سیستم اطلاعات جغرافیایی و تکنیک تصمیم گیری چند معیاره در قالب مدل تاپسیس فازی و تحلیل خوشه ای به تفسیر نقشه مربوط پرداخته ایم. نهایتاً با بهره گیری از نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، سطح توسعه یافتگی استان تعیین گردید. که در این تحلیل، سطح توسعه یافتگی مناطق استان، در 5 دسته از برخورداری تا عدم برخورداری تقسیم بندی گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد؛ تفاوت ها و نابرابریهایی در سطح توسعه یافتگی شهرستان ها وجود دارد، به طوری که شهرستان های اهواز، دزفول و ایذه در خوشه یک (توسعه یافته)، و شهرستان های هندیجان،اندیکا و هفتکل در خوشه 5 ( عدم برخورداری) را تشکیل می دهند. لذا وجود این تفاوت در سطح استان، لزوم اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را جهت تعدیل نابرابری های منطقه ای ایجاب می کند
بررسی و تحلیل نابرابری فضایی شهرستان های استان همدان بر اساس شاخص های بهداشتی- درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
: در هر جامعه ای، بهبود وضعیت بهداشت و سلامتی شهروندان یکی از ن شانه ه ای ارتقا و توسعه انسانی است. با توجه به اهمیت و نقش توسعه و توزیع مطلوب امکانات و شاخص های بهداشتی درمانی در بهبود کیفیت زندگی و توسعه پایدار مناطق، در پ ژوهش حاضر توزیع و توسعه این شاخص ها در سطح شهرس تان ه ای اس تان همدان ارزیابی مقایسه ای شده است. در این تحقیق، روش مطالعه توصیفی تحلیلی بوده و از روش تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای استفاده شده است . یافته های پژوهش حاکی از این است که محرومیتی نسبی در سطح کل استان از نظر برخورداری از شاخص های بهداشتی و درمانی حاکم است و توزیع امکانات موجود نیز چندان متناسب با ت وان و نی از جمعیت ی شهرستان ها انجام نشده است. شهرستان همدان، به عنوان مرک ز اداری سیاس ی و اقت صادی اس تان، در رتبه دوم برخ وردارترین شهرستان از نظر توسعه شاخص های بهداشتی درمانی بوده و اختلاف نسبتاً چشمگیری ب ا رتبه اول شهرستان ها که تویسرکان می باشد دارد. شهرستان های رزن، ملایر، نهاوند، بهار، کبودرآهنگ و اسدآباد ب ه ترتی ب در رتبه های بعدی قرار گرفته و فامنین نیز محروم ترین شهرستان شناخته شده است و با مدل تحلیل خوشه ای نیز 3 سطح مشخص شد که سطح یک که برخوردارترین شهرستان است فقط تویسرکان را شامل شد و سطح 2 که شامل 4 شهرستان نیمه برخوردار همدان، رزن، ملایر و نهاوند بودند و سطح 3 که 4 شهرستان دیگر استان را شامل شد که محروم شناخته شدند.
تحلیل روابط فضایی شهرهای کوچک و روستاهای پیرامونی (مطالعه موردی: شهر گهواره در استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت مناطق شهری تهران خارج از ظرفیت آن مشکلات کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی را برای برنامه ریزان شهری و شهروندان فراهم آورده است که بخش بزرگی از این جمعیت پذیری ناشی از عدم توجه برنامه ریزان به مسائل تراکمی می باشد. این معضل زمانی دوچندان می شود که در بافت فرسوده مناطق شهری برای ایجاد انگیزه در میان شهروندان جهت نوسازی بافت تسهیلاتی ارائه می گردد که ناخواسته تراکم جمعیتی را افزایش می دهد. هدف این پژوهش کاربردی، بررسی اثرات تراکم جمعیتی، تراکم کاربری و تراکم ساختمانی بر تاب آوری، محلات ناحیه یک منطقه چهارده شهر تهران می باشد. در این پژوهش از مدل فازی استفاده شده است و روش جمع آوری داده ها نیز به صورت اسنادی و میدانی صورت گرفته است. نتایج حاصل رابطه منفی را بین تراکم های شهری با تاب آوری نشان می دهد یعنی با افزایش تراکم، میزان تاب آوری محلات کاهش و آسیب پذیری آنها افزایش می یابد. از آنجایی که عدم قطعیت در مبحث تاب آوری حایز اهمیت است مدل فازی بهترین گزینه برای نرمال نمودن داده ها می باشد که مورد استفاده قرارگرفته است. براساس این پژوهش محله دژکام بالاترین رتبه تراکمی را به خود اختصاص می دهد که نشان از پایین بودن تاب آوری این محله و افزایش آسیب پذیری آن دارد و محله آهنگران با کمترین تراکم کاربری و تراکم ارتفاعی تاب آورترین محله ناحیه یک منطقه 14 از منظر تراکمی می باشد.
تحلیل فضایی شاخص های توسعه در مناطق روستایی شهرستان دشتستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرورت شناخت و تحلیل علل نابرابری ها و شکاف های منطقه ای، برنامه ریزان را بر آن داشته که تکنیک ها و روش هایی را ابداع کنند تا از طریق تعیین درجه توسعه یافتگی مناطق بتوانند به تفاوت های منطقه ایی دست یابند. از همین رو در دهه های اخیر، برای تصمیم گیری های پیچیده توسعه در سطح مناطق، توجه محققین به مدل های تصمیم گیری چند معیاره معطوف گردیده است . بر همین اساس بررسی حاضر نیز بعنوان یک پژوهش بنیادی با بهره جویی از روش های تصمیم گیری چندشاخصه و با هدف تبیین وضعیت توسعه در مناطق روستایی شهرستان دشتستان به انجام رسیده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ایی و ابزار جمع آوری با توجه به اهداف پژوهش مبتنی بر داده های آمارنامه سال 1390 استان بوشهر بوده است که طی آن 40 شاخص در ابعاد مختلف استخراج و با استفاده از تکنیک ویکور فازی، سطح بندی میزان توسعه یافتگی دهستان های شهرستان دشتستان به انجام رسید. یافته های پژوهش ضمن ترسیم سیمایی نامتعادل از توسعه مناطق روستایی، حکایت از وجود یک شکاف منطقه ای عمیق در شهرستان دشتستان دارد. به طوری که روند توزیع و دسترسی به منابع در 12 دهستان شهرستان دشتی حاکی از آن است دهستان های زیارت با ضریب 06/0 دارای بیشترین میزان توسعه و دهستان های اسماعیل خانی با ضریب 1، وحدتیه با ضریب 968/0، ارم با ضریب 897/0، پشتکوه با ضریب 811/0، دهرود با ضریب 782/0 و زیارت با ضریب 702/0 در رده مناطق روستایی محروم قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد توسعه متوازن مناطق روستایی شهرستان دشتستان مستلزم بازنگری در تخصیص منابع و توزیع برابر فرصت ها با رویکرد برنامه ریزی فضایی در مناطق محروم می باشد.
تحلیل فضایی اماکن ورزشی و ارزیابی نحوه دسترسی به این مراکز با توجه به الگوی توزیع فضایی آنها در سطح شبکه های ارتباطی (نمونه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد مکانهای مناسب برای ورزش و تفریح، در جهت سالم نگه داشتن افراد و همچنین در دسترس بودن این فضاها برای تمامی ساکنان شهر ودر نتیجه به وجود آوردن محیط های آرام می تواند به عنوان عاملی مهم در سلامت روانی و اجتماعی شهروندان ایفای نقش کند. بر این اساس هدف از این تحقیق تحلیل فضایی اماکن ورزشی و ارزیابی نحوه دسترسی به مراکز ورزشی با توجه به الگوی توزیع فضایی آنها در سطح شبکه های ارتباطی شهر اصفهان می باشد. روش انجام تحقیق تحلیلی-کاربردی است. جهت تحلیل داده ها از مدل های تحلیل شبکه، مدل ویلیامسون، شاخص میانگین نزدیکترن همسایه، شاخص موران و مدل تراکمی کرنل استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش مشخص ساخت که سرانه مراکز ورزشی شهر اصفهان با کمبود حدود 1.63 متر مربعی نسبت به حداقل سرانه پیشنهادی وزارت مسکن و شهر سازی روبه رو می باشد، همچنین توزیع فضایی خوشه این کاربری ها باعث عدم دسترسی مناسب شهروندان به این کاربری ها شده است و در بهترین حالت یعنی شعاع خدمات رسانی 8 دقیقه فقط حدود 7 درصد مساحت شهر را پوشش می دهند و در محدوده خدماتی 25 دقیقه ای از این کاربری ها حدود 65 درصد محدوده شهر را خدمات رسانی می کنند. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به برنامه ریزان شهری و مدیران ورزشی در جهت درک و اولویت بندی مسائل شهری و یافتن راه حل هایی برای رفع این مشکلات کمک شایانی نماید.
بررسی جغرافیای توسعه یافتگی استان های ایران با استفاده از شاخص توسعه انسانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
47 - 62
حوزه های تخصصی:
مفهوم توسعه انسانی، رویکردی کل نگر به زندگی بهتر است که به پرورش استعدادها و قوای ذهنی در کنار مصرف کالاها و خدمات تأکید دارد و با هدف قرار دادن زندگی بهتر افق پویایی را فراروی انتخاب های انسانی قرار می دهد. در افق چشم انداز بیست ساله ایران آمده است: ایران توسعه یافته، برخوردار از دانش پیشرفته، فرصت های برابر، توزیع مناسب درآمد و برخوردار از سلامت است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی بر آن است تا وضعیت موجود استان های کشور را از نظر برخورداری از شاخص های توسعه انسانی را برمبنای سرشماری های سال های 1390 و 1395 ارزیابی کند. براساس یافته های تحقیق میانگین شاخص آموزش در کشور 503/. شاخص سلامت 673/. و شاخص استاندارد زندگی 336/. و شاخص ترکیبی توسعه انسانی 749/. است. شاخص سلامت بیشترین میزان و شاخص استاندارد زندگی کمترین رقم را در سطح کشور دارد. مطلوب ترین وضعیت شاخص توسعه انسانی به ترتیب مربوط به استان های تهران با 936/. البرز با 926/. و یزد با 862/. است. نامطلوب ترین وضعیت این شاخص به ترتیب مربوط به استان های سیستان و بلوچستان با 446/. و کردستان با 561/. است. استان سیستان و بلوچستان در تمامی شاخص های توسعه انسانی نامطلوب ترین وضعیت را دارد. هرچند که سطح بندی استان ها براساس شاخص توسعه انسانی حاکی از آن است که رده بسیار محروم منطبق با استان های مرزی و رده استان هایی که مطلوب ترین وضعیت را دارا هستند مربوط به مناطقی است که اغلب در مرکز کشور واقع شده اند اما براساس نتایج در اغلب استان های کشور در بین دو سرشماری رشد مشاهده شده به طوری که استان های محروم بیشترین رشد را داشته اند.
تحلیل فضایی وضعیت زناشویی در نواحی شهری و روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
17 - 32
حوزه های تخصصی:
جغرافیای ازدواج، به مطالعه رفتار و الگوهای عمومی ازدواج و نظام خانواده و تغییرهای فضایی - زمانی آن می پردازد. هدف از این پژوهش تحلیل فضایی پراکنش نماگرهای وضعیت زناشویی در نواحی شهری و روستایی ایران می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. در جمع آورى اطلاعات از روش کتابخانه اى و اسنادى استفاده شده و شاخص های مقاله بر اساس داده های خام سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395 محاسبه شده است. به منظور بررسى ویژگی هاى فضایى وضعیت زناشویی در نواحی شهری و روستایی ایران، از شاخص های درصد افراد دارای همسر، درصد افراد بی همسر بر اثر فوت، درصد افراد بی همسر بر اثر طلاق و درصد افراد هرگز ازدواج نکرده استفاده شده است. برای تحلیل فضایی شاخص های وضعیت زناشویی از روش های لکه های داغ و خودهمبستگی فضایی موران در محیط نرم افزار Arc Gis استفاده شده است. نتایج روش لکه های داغ نشان می دهد، تمرکز افراد متأهل در نواحی شمالی به مراتب بیشتر از نواحی جنوبی کشور است، ولی تمرکز افراد هرگز ازدواج نکرده، در نیمه جنوبی کشور به ویژه جنوب شرق، جنوب غرب و غرب کشور از مقادیر بیشتری برخوردار بوده و خوشه فضایی قوی تری تشکیل داده است. همچنین تمرکز افراد بی همسر بر اثر فوت در نواحی شمال غرب، شمال شرق، مرکز و غرب و تمرکز افراد بی همسر بر اثر طلاق در شمال و شمال شرق کشور بیشتر از سایر نواحی کشور بوده است. در مجموع 8/63 درصد از جمعیت 10 ساله و بیشتر کشور دارای همسر (متأهل)، 1/4 درصد بی همسر بر اثر فوت (بیوه) ، 7/1 درصد بی همسر بر اثر طلاق (مطلّقه) و 3/30 درصد هرگز ازدواج نکرده اند.
بررسی الگوی پخش فضایی سرقت م سکونی در شهر مشهد طی بازه زمانی 96-1390(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۱۳
73 - 91
حوزه های تخصصی:
امروزه گسترش جرائم سرقت در فضاهای مختلف نظام شهری منجر به استفاده از تحلیل های فضایی در جهت پیشگیری از وقوع جرائم به ویژه در کلانشهرها شده است. برهمین اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی الگوی پخش فضایی سرقت مسکونی طی بازه زمانی 96-1390 در شهر مشهد براساس نظریه پخش فضایی هاگراستراند است. روشتحقیق دراینمطالعهمبتنیبرروش هایتوصیفی-تحلیلیوبهره گیریازشیوه هایکمّیاست. در این پژوهش محل وقوع جرائم سرقت مسکونی در شهر مشهد در بازه زمانی مذکور مورد بررسی قرار گرفته اند. همچنین برای بررسی پخش فضایی جرائم از روش هایKernelDensity، Moran’sIndex و HotSpotAnalysis در نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که جرائم سرقت مسکونی در شهر مشهد طی محدوده زمانی 96-1390 به میزان 87/58 درصد افزایش یافته به طوری که 70 درصد این جرائم در سکونتگاه های غیررسمی مشهد و در مناطق (دو، سه، چهار، پنج، شش، هفت و ده) اتفاق افتاده است. در محدوده زمانی مذکور به طور میانگین به ازای هر 100000 نفر جمعیت، تعداد 2/75 فقره سرقت مسکونی در شهر مشهد رخ داده است. نتایج حاصل از بررسی الگوی پراکنش فضایی جرائم با استفاده از ضریب موران نشان داد که پراکنش سرقت مسکونی در شهر مشهد از نوع الگوی خوشه ای می باشد. همچنین نتایج تحقیق حاکی از آن است که فرآیند پخش و انتشار جرائم سرقت مسکونی از سکونتگاه های غیررسمی به دیگر مناطق شهر مشهد در جریان است. در واقع، بررسی ها نشان می دهد که دو عامل فاصله جغرافیایی و شرایط اجتماعی- اقتصادی و محیطی سبب شده تا پدیده جرم (سرقت) به سرعت به مکان مجاور برسد و به جهت فاصله کم، ابتدا مکان های نزدیک را تحت تأثیر قرار داده است. همچنین الگوی فرآیند پخش از نوع پخش سازش پذیر می باشد.
بررسی نقش توسعه میان افزا دراصلاح بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: محله حکم آباد تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۲
183-204
حوزه های تخصصی:
شهرهای جدید لجام گسیخته در گوشه و کنار شهرهای بزرگ ایجاد می شوند. این امر باعث توسعه پراکنده، افزایش هزینه های شهری و در نهایت بزرگی بی حد و حصر شهری شده و مدیریت شهری را با پیچیدگی و مشکل مواجه می سازد، و ایجاد شهرهای جدید نه تنها به مهم ترین هدف خود که جذب سرریز جمعیت مادر شهرها هستند، دست نمی یابند، بلکه در اغلب موارد بعد از چند سال هنوز به مرحله بهره برداری نرسیده اند. توجه به این موضوع باید در دستور کار مدیران و مسئولین شهری باشد تا به جای توسعه پراکنده شهری، از بافت های ناکارآمد موجود (بافت های فرسوده) بهره جویند. بنابراین استفاده از توسعه میان افزا و بهره گیری از ظرفیت های موجود و کمک به حل مشکلات موجود هم از نظر فرسودگی مساکن و کاربری های جانبی و هم برطرف ساختن کمبود خدمات زیربنایی و روبنایی می تواند به توسعه شهری بی قواره انتظام بخشد. بدین منظور در این مقاله با بررسی نقش توسعه میان افزا در اصلاح بافت فرسوده محله حکم آباد تبریز با استفاده از روش تحلیل فضایی پرداخته شده است. که با استخراج شاخص های توسعه میان افزا (وجود اراضی قهوه ای و قطعات خالی، تعداد طبقات و...) و بافت فرسوده (کیفیت ابنیه، عمر ابنیه، مصالح بکارفته، اندازه قطعات، دسترسی قطعات و...) و نقشه های مربوطه و نهایتاً نقشه نهایی میزان توسعه میان افزا محله مربوطه، که با استفاده از همپوشانی لایه های تراکم جمعیت، اراضی قهوه ای، نقشه عمر ابنیه، مصالح بکاررفته و... استخراج گردیده است بیش از 95 درصد استعداد توسعه درونی وجود دارد. لازم بذکر، است که در زمینه شبکه معابر موجود موانعی جهت توسعه وجود دارد که در آن زمینه هم شبکه معابر جدید و تعریض برخی معابر موجود پیشنهاد گردیده است، تا از حالت فرسودگی بیرون آمده و مانند گذشته حیات خود را بازیابد.
تحلیل فضایی ظرفیت توریسم نواحی کویر و بیابان و نقش آن در پایداری اجتماعی مورد: استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
107-120
حوزه های تخصصی:
موقعیت جغرافیایی استان یزد در ایجاد تنوع فضایی و اقلیمی و فراهم نمودن بستری مناسب برای شکل گیری انواع جاذبه های طبیعی و فرهنگی تأثیر زیادی داشته است. با این وجود این مناطق نیازمند توجه بیشتری در زمینه توانسنجی توسعه توریسم در راستای پایداری اجتماعی می باشد. این پژوهش با هدف تحلیل فضایی ظرفیت توریسم مناطق کویری ونقش آن در پایداری اجتماعی، صورت پذیرفته و با توجه به ماهیت آن، از نوع کاربردی بوده و روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده های از روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. روش تحلیل داده ها به صورت کمی (آزمون آماری T تک نمونه ای، پیرسون و روش های AHP و بردا) بوده است. یافته ها نشان می دهند که، براساس نظرات متخصصان، شاخص های مؤثر در شناسایی ظرفیت های توریسم به ترتیب فاصله از راهها، فاصله از جاذبه های تاریخی، فاصله از مراکز سکونتگاهی، فاصله از جاذبه های طبیعی، نوع و قابلیت خاک، فاصله از منابع آب، ارتفاع، جهت شیب، شیب، کاربری اراضی و میزان بارش می باشند. نتایج نشان می دهد که 24 درصد از مساحت کل منطقه، دارای ظرفیت نسبتاٌ مناسب و مناسب هستند و بیشتر در قسمت های مرکزی، شرق و شمال شرقی استان قرار دارند. مهمترین معیارهایی که باعث شده اند این نواحی به عنوان نواحی بهینه انتخاب شوند تراکم المان های طبیعی- اکولوژیکی همچون وجود بیابان ها و کویرهای متنوع، ژئوتوپ ها، سیرک های یخچالی، و المان های تاریخی- فرهنگی همچون آب انبارهای سنتی، بازارها، زیارتگاه وآتشکده ها و ... می باشد. همچنین29 درصد از مساحت ، دارای توان متوسط بوده که بیشتر در شرق و شمال شرقی استان واقع شده است. و در نهایت پهنه هایی که دارای توان نامناسب و نسبتاٌ نامناسب هستند در قسمت های شرق استان کسترش یافته که 47 درصد از کل مساحت پهنه را در برگرفته اند. نتایج حاصل از سنجش وضعیت پایداری اجتماعی نواحی کویر و بیابان بر اساس شاخص های (پراکنش جمعیت، زیرساخت های حمل و نقل، وضعیت مهاجرت و میزان محرومیت نشان می دهد که شهرستان یزد بالاترین رتبه را دارا بوده و شهرستانهای اردکان، بافق، مهریز، تفت میبد و ابرکوه پایداری متوسط و در نهایت به ترتیب شهرستانهای خاتم، صدوق و بهاباد جزء شهرستانهای ناپایدار و کمتر توسعه یافته استان یزد می باشند. نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین توسعه توریسم و پایداری اجتماعی در نواحی مختلف استان یزد، رابطه معناداری در سطح 99 درصد وجود دارد. این بدان معنی است که مناطقی که با روند کاهش جمعیتی، مهاجرفرستی و سطح پایین پایداری اجتماعی مواجه بوده اند دارای قابلیت های گردشگری پایین تری نسبت به سایر شهرستان های استان یزد هستند.
تحول پارادایمی در اقتصاد فضا(عبور از رویکرد تحلیل فضایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد مطالعات ناحیه ای دردوره قبل ازجنگ جهانی دوم، دیدگاه غالب درجغرافیا بوده است. در این رویکرد، تفاوت های ناحیه ای مطالعه می شد و جغرافی دانان در پی کشف قوانین قابل تعمیم در جغرافیا نبودند. دررویکرد مطالعات ناحیه ای، هدف اصلی جغرافیای اقتصادی تجزیه وتحلیل نظم فضایی اقتصاد بود و جغرافیای اقتصادی، فعالیت های اقتصادی را که در داخل چشم انداز جغرافیایی اتفاق می افتاد، فهرست می کرد و به تشریح آن ها می پرداخت. با گسترش تحولات علمی و انقلاب کمی، دیدگاه مطالعات ناحیه ای در تحلیل پدیده های جغرافیایی کارایی خود را از دست داد و تحلیل فضایی، به پارادایم غالب جغرافیا تبدیل شد. این رویکرد، کاربرد مدل های کمی را در تحلیل فضایی پدیده های جغرافیایی رواج داد. بر اساس این رویکرد، پراکندگی پدیده های جغرافیایی، ظاهراً بی نظم است اما از اصولی منظم تبعیت می کنند که از نظر علمی قابل شناخت است. در این دوره، جغرافیای اقتصادی هم از قوانین ریاضی و فیزیک در تحلیل اقتصادی نواحی استفاده کرد. تبدیل شیوه تولید فوردیسم( تولید انبوه) به پست فوردیسم(تولید تخصصی و انعطاف پذیر) و انقلاب تکنولوژیک سبب شد که سرمایه داری تجدید ساختارپیدا کند؛ مدیریت انعطاف پذیر و تمرکز زدایی مورد توجه قرار گیرد. شرایط جدید، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیازمند پارادایم جدیدی بود. از این رو، رویکردهای پوزیتیویستی و نئوکلاسیکی نمی توانست پاسخگوی نیازهای شرایط جدید باشد. در نتیجه، رویکردی موسوم به " جغرافیای اقتصادی رابطه ای" مورد توجه قرار گرفته که با شرایط جدید تطابق بهتری دارد. این مقاله، تحول پارادایمی در اقتصاد فضا را مورد واکاوی قرار داده است و با بررسی نمونه های بین المللی و ملی نشان داده است که روند تحولات اقتصادی به دور از روندهای اجتماعی، سیاسی و ساختار روابط قدرت و تنها از طریق پارادایم فضایی و روابط ریاضی قابل تحلیل نیست.
تحلیل فضایی شاخص های کمّی و کیفی مسکن در نواحی شهری با رویکرد مسکن پایدار (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: در جهانی که به سرعت در حال شهری شدن و تغییر است راهبرد مسکن پایدار با توجه به اثرات منفی رشد شهرها راهکارهایی برای به حداقل رساندن مسائل شهری و به ویژه در ارتباط با مسکن مطرح می شود. هدف مقاله حاضر تحلیل شاخص های کمی و کیفی مسکن در نواحی شهری با تاکید بر مسکن پایدار است. روش: مقاله حاضر از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی باشد. روش گردآوری اطلاعات اسنادی- کتابخانه ای از قبیل سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 و طرح تفصیلی سال 1395 می باشد. برای تجزیه وتحلیل از نرم افزار Arc Catalog برای آماده سازی دادها و از مدل فرایند تحلیل شبکه برای وزن دهی معیارها و برای ارزیابی پایداری شاخص های کمی وکیفی مسکن از مدل تودیم و از مدل موران برای سنجش افتراق فضایی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد ناحیه 3-5(محلات نیک سازان، ولیعصر، زعفرانیه، منظریه، بهارستان، انصاریه) با رتبه اول دارای پایداری خیلی زیاد می باشد این در حالی است، ناحیه 6-4(محلات گلشهرکاظمیه) و نواحی منطبق با محلات فرودست از قبیل ناحیه 1-3(محله اسلام آباد). ناحیه 2-5(محلات بیسیم، بنیاد). ناحیه 1-2(محلات فاطمیه، شهدا، گلیجک آباد) از پایداری خیلی کم برخوردار است. از کل مساکن محدوده موردمطالعه 27.5 درصد پایداری خیلی کم، 16.1 درصد پایداری کم، 21.3 درصد پایداری متوسط، 11.6 درصد از پایداری زیاد،23.5 درصد از پایداری خیلی زیاد برخوردارند که بیانگر ناپایداری در بین نواحی 25 گانه شهر می باشد؛ براساس نتایج مدل موران، توزیع فضایی پایداری شاخص های کمی و کیفی مسکن در نواحی شهر زنجان از الگوی خوشه ای تبعیت می کند که نشان دهنده نابرابری فضایی در نواحی 25 گانه شهر زنجان می باشد. نتایج: بنابراین جهت اقدامات لازم به منظور کاهش نابرابری های فضایی کیفیت و کمیت مسکن در نواحی شهر زنجان، تدوین برنامه مدون بر اساس عدالت فضایی برای کاهش نابرابری های آن امری ضروری به نظر می رسد.
سطح بندی امکانات و خدمات کتابخانه های عمومی استان فارس با استفاده از توابع تحلیل فضایی و تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف سطح بندی کتابخانه های عمومی استان فارس و تعیین الگوی پراکندگی آن ها بر مبنای توزیع امکانات و خدمات انجام شده است. روش : این پژوهش از نظر هدف در دسته تحقیقات کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش تحقیق از دسته تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی است . جامعه آماری پژوهش همه 163 کتابخانه نهادی استان فارس بوده است که همه آن ها به روش سرشماری مورد بررسی قرار گرفته اند. ابزار گردآوری داده های تحقیق پرسش نامه بوده که در سه مرحله اجرا شده است. به منظور سطح بندی شهرستان های استان فارس در زمینه برخورداری از امکانات و خدمات کتابخانه های عمومی، پس از شناسایی عوامل مؤثر بر سطح بندی کتابخانه ها و به دست آوردن امتیاز عوامل با استفاده از نظر نخبگان و مدیران کتابخانه های عمومی و روش تحلیل سلسله مراتبی ( AHP )، به سطح بندی کتابخانه های استان در مقیاس شهرستانی با استفاده از روش فواصل وزن دار معکوس ( IDW ) پرداخته شد. برای تعیین نحوه پراکندگی کتابخانه ها و امکانات نیز از تکنیک های نزدیک ترین همسایگی و شاخص موران و توابع تحلیل فضایی استفاده شده است . یافته ها: یافته ها نشان داد که توزیع منابع و خدمات در کتابخانه های عمومی استان فارس، به صورت نامتوازن انجام شده است . طبق نقشه های نهایی بخش عمده ای از استان از نظر تمامی شاخص های امکانات و خدمات در وضعیت متوسط قرار گرفته است. برخوردارترین مناطق از نظر امکانات و خدمات، پیرامون مناطق شمالی ازجمله شهرستان های کازرون، سروستان و آباده است، در حالی که کم برخوردارترین مناطق در بخش های جنوبی و مرکزی استان متراکم شده اند. همچنین، توزیع امکانات و خدمات، در سطح کتابخانه های استان به صورت خوشه ای (همگنی پدیده های موردبررسی) و در مقیاس شهرستانی الگوی توزیع به صورت اتفاقی (تصادفی بودن پدیده های مورد بررسی) است. اصالت/ارزش : اصالت این پژوهش ناظر بر رویکرد به کاررفته درخصوص کتابخانه های استان فارس بوده است. این پژوهش با رویکرد توجه به شاخص های مکانی و عملکردی کتابخانه ها انجام شده است که منتهی به سطح بندی شهرستان های استان و همچنین، ارائه الگوی توزیع امکانات و خدمات در سطح استان و شهرستان ها شده است. تحقیقات پیشین انجام شده در کشور و استان فارس غالباً با رویکرد مکان یابی کتابخانه ها بوده است.
تحلیل فضایی شاخص های مؤثر در شکل گیری توسعه هوشمند روستایی مطالعه موردی: شهرستان جوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۰
1-20
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی شاخص های موجود توسعه هوشمند روستایی و تحلیل فضایی آنها در روستاهای شهرستان جوین است. روش تحقیق در نوشتار حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی (منابع کتابخانه ای، مجله های علمی) و میدانی(پرسشنامه) و اطلاعات مورد نیاز در زمینه توسعه هوشمند روستای و شاخص های آن با استفاده از پیشینه مطالعاتی، با توجه به شرایط منطقه بومی سازی شد. پرسش نامه به جهت بررسی وضعیت توسعه هوشمند روستایی در روستاهای نمونه، در قالب طیف پنج گزینه ای لیکرت تهیه و در بین روستاییان توزیع و تکمیل شده است. از مجموع 5716 خانوار در نقاط روستایی نمونه، با فرمول کوکران با خطای 065/0 درصد، حجم نمونه 210 خانوار بدست آمد. برای سنجش توسعه هوشمند روستایی با توجه به نوع داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، تی تک نمونه ای استفاده شد. در ادامه به جهت سطح بندی روستاهای مورد مطالعه به لحاظ دست یابی به توسعه هوشمند روستایی از تحلیل رابطه خاکستری(GRA) استفاده شد. در نهایت به جهت بررسی تاثیر شاخص های مورد بررسی بر توسعه هوشمند روستایی از روش معادلات ساختاری(Smart PLS) استفاده شد. براساس نتایج آزمون T، شاخص کالبدی و اقتصادی به ترتیب با میانگین های 18/4 و 03/4 به عنوان مهم ترین شاخص های توسعه هوشمند روستایی در روستاهای مورد مطالعه بوده اند. بر اساس نتایج تجزیه و تحلیل رابطه خاکستری، روستای کلاته میمری دارای رتبه اول، روستای حاجی آباد دارای رتبه دوم هستند و سایر روستاها به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند. همچنین نتایج معادلات ساختاری(Smart PLS) نشان داد که با توجه به ضریب مسیر 0.913 و مقدار آماره t 65.053 شاخص های مورد بررسی در منطقه مورد مطالعه بر توسعه هوشمند روستایی تاثیر مثبت و قوی دارد.
تحلیل فضایی شاخص های گردشگری و توسعه شهری با رویکرد شهر شاد (مطالعه موردی: کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۳
379-404
حوزه های تخصصی:
وجود امکانات و زیرساخت های شهری از جمله عوامل مؤثر در ایجاد شهر شاد است؛ چراکه بدون داشتن فضاهایی برای گذران اوقات فراغت، فضاهای عمومی که مردم در آن حضور یابند و ارتباطات افزایش یابد و بدون وجود امکانات و خدمات فرهنگی، آموزشی، ورزشی، درمانی و ... به عنوان نیازهای اولیه شهروندان، نمی توان به دنبال ایجاد شهر شاد بود. گردشگری نیز یکی از مهمترین حوزه های زندگی است که باعث ایجاد شادی و در نتیجه رضایت کلی زندگی می شود. بنابراین در این پژوهش تلاش براین است تا با مطالعه کاربری های گردشگری، وضعیت شهر شیراز از نظر این شاخص ها به تفکیک مناطق به عنوان شاخص های مؤثر در ایجاد شهر شاد بررسی شود. داده های پژوهش، براساس داده های سالنامه آماری شهر شیراز، نقشه های موجود و به روزرسانی آنها براساس اطلاعات مکانی موجود در نرم افزار های گوگل ارث، نشان، بلد، و برداشت میدانی؛ جمع آوری شده است. روش تحقیق پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش انجام پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. روش تحلیل داده ها تاکسونومی عددی اصلاح شده، واسپاس و ماباک است. نرم افزارهای مورد استفاده برای پردازش و تحلیل داده ها شامل نرم افزارهای WASPAS، Taxonomy Solver، Excel و Arc GIS است. براساس تحلیل تاکسونومی صورت گرفته برمبنای کل شاخص های مورد بررسی، مشخص شد که هیچ یک از مناطق شهر شیراز جزء سطح برخوردار قرار نمی گیرد. مناطق 8 و 1 نسبتاً برخوردار هستند. مناطق 2، 3، 6 و 10 در سطح سوم یعنی نسبتاً محروم قرار دارند. مناطق 4، 5، 7، 9 و 11 در پایین ترین سطح و جزو مناطق محروم از نظر شاخص های توسعه شهری مرتبط با گردشگری محسوب می شوند. به طور کلی هر چه از مرکز شهر دور می شویم، مناطق محروم تر می شوند. مناطق پیرامون منطقه 8 در رتبه های بالاتر، سپس به ترتیب مناطق شمالی، جنوبی در رتبه های پایین تر قرار می گیرند.
ارزیابی وضع موجود نظام سلسله مراتبی جمعیت شهرهای جنوب شرق ایران و تأثیر آن بر آینده شاخص های توسعه منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
1 - 18
حوزه های تخصصی:
تحلیل نظام شهری جنوب شرق کشور به دلیل اهمیت استراتژیک این منطقه و با هدف شناخت و فراهم سازی بسترهای توسعه متوازن، توزیع مناسب جمعیت و استفاده از توان های محیطی ضروری است. بنابراین شناخت پتانسیل ها و قابلیت های محیطی، اجتماعی و اقتصادی مختلف شهرهای بالای ده هزار نفر جمعیت در سه استان واقع در جنوب شرق ایران (کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان) با رویکرد توسعه منطقه ای، در راستای رسیدن به توسعه متوازن از دلایل نگارش این پژوهش است. هدف پژوهش حاضر این است که در ابتدا، نظام شهری مناطق جنوب شرق را مورد بررسی و کنکاش قرار داده و در ادامه با توجه به ارزیابی های وضع موجود نظام سلسله مراتب جمعیت شهری به تأثیر آن بر آینده شاخص های توسعه منطقه ای بپردازد. نتایج نشان داد؛ عدم تعادل سلسله مراتب شهری یکی از مشخصه های اصلی و بارز نظام شهری در منطقه جنوب شرق می باشد که سبب عدم برخورداری شهرهای کوچک از امکانات و زیرساخت های لازم شده است. همچنین نتایج حاصل از مدل آینده پژوهی نشان داد؛ با توجه به اهمیت شاخص های جمعیتی و تأثیر آن بر آینده شاخص های توسعه منطقه ای و دخیل بودن عناصر متعدد، به وضوح می توان از مواردی همچون؛ متغیرهای شیوه های مدیریت شهری (36) و وضعیت توسعه شاخص های انسانی (35) نام برد که به ترتیب بالاترین ارزش ستونی محاسبه شده را دارا می باشند. به عبارتی، مهم ترین ویژگی این متغیرها، تأثیرپذیری پایین و تأثیرگذاری بالاست و از آن ها به عنوان عوامل استراتژیک نام برده می شود که تقویت آن ها سبب رونق توسعه در این منطقه شده و تاثیر مثبتی بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی می گذارد.
تحلیل فضایی زیست پذیری اقتصادی در سکونتگاه های روستایی شهرستان ری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهبود شرایط زندگی در جوامع روستایی، هدف غایی برنامه ها و پروژه های توسعه روستایی است. پیش شرط دستیابی به این مهم، فراهم ساختن شرایط مناسب زندگی است. به همین خاطر، صاحب نظران، متخصصان و مدیران حوزه برنامه ریزی، مفهوم زیست پذیری را به عنوان یکی از مفاهیم نوین در حوزه برنامه ریزی روستایی که ارتباط نزدیکی با پایداری روستاها و بهبود کیفیت زندگی ساکنان آن دارد، پذیرفته اند. هدف تحقیق حاضر، تحلیل فضایی زیست پذیری اقتصادی در روستاهای شهرستان ری است. این پژوهش، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. جمع آوری داده ها با استفاده از دو نوع پرسشنامه محقق ساخته (یکی برای 98 روستای دارای سکنه به صورت تمام شمار و دیگری برای 360 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان جامعه نمونه که طبق فرمول کوکران محاسبه و به روش ساده انتخاب گردید) انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل موران دو متغیره نشان می دهد که 14 روستا از 98 روستای مورد مطالعه، در وضعیت کاملاً مطلوب، 37 روستا در وضعیت متوسط و 48 روستا در وضعیت نامطلوب قرار دارند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل HOT / COLD SPOT s نشان می دهد که 16 لکه سرد (زیست پذیری پایین « LL »)، و 12 لکه داغ (زیست پذیری بالا « HH ») در ناحیه وجود دارد. بزرگترین لکه داغ در شمال شرق شهرستان واقع شده و روستاهای قرار گرفته در این لکه دارای زیست پذیری اقتصادی بالایی هستند و در مجاور همدیگر قرار گرفته اند. بزرگترین لکه سرد نیز در جنوب غرب شهرستان قرار گرفته است.