مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
مدیریت بحران
حوزه های تخصصی:
موضوع جنگ نرم به دفعات در فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح شده است، معظم له استادان و پژوهشگران دانشگاه ها را به عنوان فرماندهان در میدان مقابله با جنگ نرم دشمن ، مورد خطاب قرار داده اند . جنگ نرم اقتصادی از ابعاد مهم در صحنه جنگ نرم است که به رغم اهمیت و تمرکز روزافزون دشمنان بر آن، کمتر در ادبیات جنگ نرم مورد کنکاش قرار گرفته است .
تحقیق حاضر با هدف شناسایی ماهیت و اهداف جنگ نرم اقتصادی و معرفی ظرفیتها و محدودیتهای مدیریت این صحنه ، به روش توصیفی- پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شده و از طریق روشهای آماریِ توصیفی و استنباطی به سؤالات تحقیق پاسخ داده است . نتایج این تحقیق با تمرکز بر اصول مدیریت پیشگیرانه بحران در صحنه جنگ نرم اقتصادی در سه سطح نهادی ، ابزاری و شناختی -انسانی در دو بعد داخلی و خارجی ، برای هر یک از سه حوزه عموم مردم(افکار عمومی)، نخبگان ،دولت و کارگزاران دولتی تشریح شده است .
یافته های تحقیق حاکی از آن است که جنگ نرم اقتصادی را می توان مترادف با تضعیف یا فروپاشی باورها ، ارزشها و الگوهای رفتاری یک کشور در حوزه اقتصاد دانست که اهداف آن در قالب ارزشها و الگوی تولید، ارزشها و الگوهای مصرف و نیز ارزشها و الگوی مدیریت اقتصادی شامل ساختار رسمی و غیر رسمی اقتصاد کشور قابل دسته بندی می باشد . در پایان ، نتایج نهایی تحقیق، در 51 شاخص به عنوان ظرفیت و33 شاخص به عنوان محدودیت در مقابله با جنگ نرم اقتصادی دشمن شناسایی شده و چگونگی استفاده از آنها در بیان راهبرد و مدل مفهومی موضوع موردمطالعه، خلاصه شده است.
ارائه الگوی جامع رهبری بحران برای رهبران و مدیران بسیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به محیط متلاطم و متغیر جهان امروز، مدیران و رهبران بسیج، با جامعه و سایر ذی نفعان به صورت جدی تعامل و همکاری هستند. هنگامی که بحرانی به وقوع می پیوندد، شهروندان و جوامع از رهبران بسیج انتظار دارند تا نقش ها و مسئولیت های مهم و سرنوشت سازی را بر عهده بگیرند، اقداماتی را انجام بدهند، و بحران ها را برطرف نمایند. برخلاف رهبران تجاری و رهبران دولتی؛ رهبران بسیج تحت فشارهای بسیاری (به ویژه، سیاسی، اجتماعی و ...) برای تصمیم گیری و اقدام صحیح و پاسخ گوئی در قبال این تصمیمات و اقدامات قرار دارند. هدف از تحقیق حاضر، ارائه ی یک الگوی رهبری بحران برای رهبران و مدیران بسیج است، تا با استفاده از آن بتوانند بحران ها را برطرف کرده یا دستِ کم، صدمات و آسیب های ناشی از آن ها را برای جامعه و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران کاهش دهند، یا به عبارت دیگر، بتوانند بحران ها را به طور اثربخشی رهبری کنند. روش تحقیق حاضر عبارت از مرور نظام مند ادبیات[1] مربوط به رهبری بحران است که در نهایت، منجر به ارائه ی الگو می شود. نتیجه این که رهبران بسیج در بحران باید 1. بحران ها را تشخیص بدهند؛ 2. برای نشان دادن واکنش نسبت به بحران، تصمیم گیری کنند؛ 3. بحران ها را برای جامعه و ذی نفعان مفهوم سازی کنند؛ 4. به بحران خاتمه دهند؛ 5. از بحران بیاموزند و اقداتالتادنامات اصلاحی را به اجرا درآورند، و 6. بحران پس از بحران را رهبری نمایند.
الگوی رفتاری قدرت های بزرگ در مدیریت بحران های بین المللی در نظام تک چندقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه در این پژوهش کانون توجه و تمرکز است، مسئله الگوی رفتاری قدرت های بزرگ در مدیریت بحران های بین المللی تحت تأثیر شرایط و نظمی خاص می باشد. بسته به اینکه ساختار و فرآیند نظام بین الملل چگونه است، نحوه مدیریت بحران ها والگوی رفتاری دولت ها نیز، متفاوت خواهد بود. بنابراین، این مقاله با کاربست نظریه واقع گرایی ساختاری درصدد یافتن الگوی مدیریت بحران ها از سوی قدرت های بزرگ در نظام تک-چندقطبی است. از این رو، سئوال اصلی آن است که اقتضائات نظام تک-چندقطبی چگونه بر الگوی رفتاری قدرت های بزرگ در مدیریت بحران های بین المللی تأثیر گذاشته است؟ بر این اساس، فرضیه این است که محدودیت های نظام تک-چندقطبی الگوی رفتاری قدرت های بزرگ را به سمت «موازنه قوای نامتقارن» در عرصه سیاست بین الملل در مدیریت بحران ها سوق داده است. موازنه قوای نامتقارن به عنوان یک الگوی رفتاری از ابزارهای متفاوتی مانند ابزار نهادی، ابزار ائتلافی، ابزار تهاجمی و ابزار تحریمی بهره می گیرد تا بحران ها را مدیریت کند. سطح تحلیل پژوهش مطابق با نظریه واقع گرایی ساختاری از نوع تصویر سوم یا سطح نظام بین الملل پیروی می کند. روش پژوهش نیز مبتنی بر راهبرد پژهشی توصیفی- تحلیلی می باشد.
ارزیابی آسیب پذیری مساکن روستایی در برابر زلزله با رویکرد مدیریت بحران در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی آسیب پذیری سکونت گاههای روستایی استان فارس (ارزیابی مسکن و جمعیت) در برابر زلزله با رویکرد مدیریت بحران است. روش: پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد کاربردی، با استفاده از منابع کتاب خانه ای و اطّلاعات آماری سال ۱۳۹۰ انجام و داده ها با نرم افزار سیستم اطّلاعات جغرافیایی و اکسل، تجزیه وتحلیل شده است. پهنه بندی خطر با استفاده از سه معیار زلزله، گسل و لیتولوژی در محیط سیستم اطّلاعات جغرافیایی انجام شده و وزن دهی به معیارها نیز با روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی صورت گرفته است. معیارهای مورد استفاده برای ارزیابی مسکن، شامل قدمت بنا، مصالح به کاررفته در ساخت بنا، مساحت قطعات مسکونی، تراکم جمعیتی، تراکم واحد مسکونی و تراکم خانوار در واحد مسکونی می باشند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که بیش از ۸۰ درصد از مساحت استان، ۸۶ درصد از جمعیت و بیش از ۸۵ درصد از مسکن روستایی که عمدتاً غیرمقاوم، فرسوده و کوچک مقیاس در پهنه های پرخطر قرار دارند. هم چنین شهرستان های لارستان، قیروکارزین و بوانات در اولویت بیش تری برای به سازی و نوسازی مسکن قرار دارند. محدودیت ها/ راهبردها: از جمله محدودیت های پژوهش، عدم دسترسی به اطّلاعات دقیق سازه ای مسکن روستایی برای انجام مدل سازی زلزله در منطقه مورد مطالعه و عدم هم کاری متخصصّان مرتبط در تکمیل پرسش نامه های تحقیق است. هم چنین الزامات به سازی و نوسازی مسکن و رعایت استانداردهای لرزه ای باید در رأس برنامه ریزی های روستایی و مدیریت بحران قرار گیرد. راه کارهای عملی: با توجّه به نتایج به دست آمده، باید نوسازی مساکن روستایی غیرمقاوم با نظارت دقیق و با توجّه به آیین نامه لرزه ای و ضوابط آن و هم چنین با توجّه به اولویت بندی شهرستان ها انجام شود. اصالت و ارزش: اهمّیّت پژوهش حاضر در این است که پهنه بندی خطر زمین لرزه و ارزیابی سکونت گاه های روستایی استان فارس، علاوه بر مشخص کردن محدوده های پرخطر، به برنامه ریزان کمک می کند که برنامه ریزی های دقیق تری را در نواحی بحرانی جهت کاهش خسارات ناشی از بحران زلزله تدوین کنند.
سنجش میزان آسیب پذیری سکونتگاه های غیررسمی در برابر خطر وقوع زمین لرزه با استفاده ازGIS مورد پژوهش: محله زیر نهر تراب شهر پارس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب شهرهای کشورهای در حال توسعه با مسئله سکونتگاه های غیررسمی مواجهند. شکل گیری و رشد این سکونتگاه ها به دلایلی از جمله ساخت و سازهای شتابان و خارج از عرف ساختمانی، از مسائل تهدید کننده برای اجتماعات ساکن در آنها محسوب می شود. از آنجایی که خطر زمین لرزه در اغلب مناطق ایران، سکونتگاه های شهری و از جمله سکونتگاه های غیررسمی را تهدید می کند، بررسی، سنجش و تحلیل میزان آسیب پذیری این سکونتگاه ها در مقابل خطر وقوع زمین لرزه های احتمالی برای بکارگیری اصول مدیریت بحران در مقیاس محله ای ضروری است. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی میزان آسیب پذیری محله زیر نهر تراب پارس آباد در برابر خطر وقوع زمین لرزه احتمالی است. این پژوهش از نوع اسنادی و میدانی است. بعد از مطالعات اسنادی و تدوین مبانی نظری، داده های خام به صورت میدانی و از نهادهای متولی گردآوری شده اند. سپس برای تعیین وزن معیارها، از روش فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است. در ادامه از مدل های همپوشانی در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) از جمله شاخص همپوشانی وزین (WOI) برای تلفیق زیرمعیارها و تعیین میزان آسیب پذیری ساختمان ها، استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که؛ در هنگام وقوع زلزله احتمالی، میزان آسیب پذیری حدود 80 درصد از واحدهای ساختمانی محله زیر نهر تراب، زیاد و بسیار زیاد است. از این رو،، برای پیشگیری از وقوع بحران، پیشنهاداتی بر مبنای مؤلفه های پژوهش ارائه شده اند.
بررسی تاثیر هوش سازمانی بر مدیریت بحران در کارخانه نیروکلر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر سازمان ها با بحران های گوناگونی روبرو هستند که از هر سو حیات و بقای آنها را مورد هجوم قرار می دهند. در چنین شرایطی، سازمانها زمانی موفق عمل خواهند نمود که ضمن کسب شناخت کافی نسبت به این بحرانها و پیش بینی آنان، شرایط مناسبی برای کاهش یا از بین بردن آن فراهم آورند. در این راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی تأثیر هوش سازمانی بر مدیریت بحرانهای سازمانی و بر مبنای مطالعه ای توصیفی-همبستگی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش مدیران و کارکنان در کارخانه نیرو کُلر اصفهان که حداقل مدرک آنان کارشناسی بوده، به تعداد 400 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 178 نفر محاسبه و روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم جامعه آماری بوده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه 49 سوالی استاندارد آلبرخت (2010) برای سنجش هوش سازمانی و پرسشنامه 21 سوالی محقق ساخته برای سنجش مدیریت بحران می باشد که روایی آنان به دو روش محتوایی و سازه و پایایی پرسشنامه هابا استفاده از روش آلفای کرونباخ برای هوش سازمانی (942/0) و مدیریت بحران (908/0) تأیید گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Amos 21 و به روش مدلسازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج حاصل از بررسی فرضیه-های پژوهش نشان داد هوش سازمانی با ضریب 945/0 تأثیر مستقیم بالایی بر کنترل بحران های سازمانی در قبل، حین و بعد از وقوع داشته است. این در حالی است که در بین مؤلفه های هفت گانه هوشمندی سازمانی، «سرنوشت مشترک» با ضریب 987/0 بیشترین تأثیر را در کنترل بحران های سازمانی داشته است.
نقش و جایگاه برنامه ریزی شهری در کاهش اثرات بلایای طبیعی ( سیل و زلزله) در شهرستان اسدآباد با استفاده از تحلیل swot
با توسعه جوامع و پیچیده شدن روابط درونی جوامع بر تعداد بحرا ن های ناشی از بلایای طبیعی و انسان ساز افزوده شده است، و این بحران ها هر روز رو به افزایش است. در بین بلایای طبیعی بلایای هیدرو اقلیمی از جمله سیل و بلایای ژئولوژیک از جمله زلزله بیشتر از سایر بلایا تلفات انسانی و خسارت های اقتصادی به همراه دارد، از طرفی نحوه پاسخگویی و حل بحران های ناشی از حوادث با سطح توسعه یافتگی و پیشرفت هرکشوری رابطه مستقیمی دارد. اهداف این پژوهش شامل بررسی و شناخت نقش مدیران و برنامه ریزان شهری در کاهش بلایای طبیعی، شناخت نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدها ، شناسایی محاسن و محورهای محورهای توسعه اسدآباد و در نهایت انتخاب امن ترین محور توسعه می باشد.پژوهش حاضر بر این فرضیات استوار است که توانایی مدیران و برنامه ریزان شهری در کاهش بلایای طبیعی شهر اسد آباد نقشی موثر داشته و تاحدودی برنامه ریزان شهری را در طرح های جامع و تفضیلی بر کنترل بلایای طبیعی واقف ساخته است. روش پژوهش در این تحقیق توصیفی - تحلیلی است و با استفاده از استراتژی یا تحلیل swot به بررسی نقش و جایگاه برنامه ریزی شهری در کاهش اثرات بلایای طبیعی ( سیل و زلزله) و بیان نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدها در شهرستان اسد آباد پرداخته شده است. در نتیجه می توان گفت به نظر می رسد ایجاد تشکیلات مناسب و واحد برای ایجاد هماهنگی و انسجام در مدیریت مراحل مختلف بحران ( قبل از وقوع، زمان وقوع و بعد از وقوع) از اولویت برخوردار باشد.
مکان یابی مراکز اسکان و امداد از منظر مدیریت بحران با ترکیب تکنیک TOPSIS و روش AHP-GIS در شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم از دیدگاه پدافند غیرعامل و مدیریت بحران، شناسایی مکان های مناسب جهت استقرار مراکز اسکان و امداد مصدومین به منظور ساماندهی سریع آسیب دیدگان است. ازاین رو پژوهش حاضر به دنبال شناسایی شاخص های کارآمد جهت مکان یابی مراکز اسکان و امداد و همچنین اولویت بندی این شاخص ها با توجه به شرایط شهر سبزوار است. در این تحقیق ابتدا شاخص های عمده مکان یابی مراکز اسکان و امداد با استفاده از روش تاپسیس اولویت بندی گردیده و سپس بر مبنای شاخص های اولویت بندی شده، مکان یابی مراکز اسکان و امداد برای شهر سبزوار با کمک روش تحلیل سلسله مراتبی انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که معیارهای نزدیکی به کاربری های مسکونی، نزدیکی به مراکز درمانی، نزدیکی به ایستگاه آتش نشانی، دسترسی مناسب به راه ها و دوری از تأسیسات شهری خطرناک در مکان یابی مراکز اسکان و امداد دارای بیشترین اهمیت می باشد. همچنین با توجه به شرایط و ویژگی های شهر سبزوار معیارهای نزدیکی به کاربری های مسکونی و دسترسی مناسب به راه های دسترسی دارای بیشترین اولویت در مکان یابی این مراکز می باشد. در نهایت بر مبنای معیارهای اولویت بندی شده مشخص گردید بهترین مکان برای مراکز اسکان و امداد در شمال، شمال غرب، جنوب و غرب شهر سبزوار به ترتیب واقع درحوالی خیابان های طالقانی، میدان دکتر علی شریعتی، خیابان امام رضا و خیابان امام خمینی می باشند.
مدیریت بحران امام خمینی (ره) در دوران جنگ تحمیلی
این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی و از لحاظ هدف کاربردی به بررسی نقش امام خمینی به عنوان مدیر بحران جنگ می پردازد. روش جمع آوری داده ها، بصورت اسنادی و کتابخانه ای و مصاحبه ای بوده است و از نظر زمان، تاریخی بوده و از نظر آماری، توصیفی و از لحاظ کنترل متغیرها، غیرآزمایشی است و روایی محتوایی و متنی توسط متخصصان و اساتید صاحب نظر مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. چرا که رهبران نقش اساسی را در مدیریت بحران ها و جنگ های بین المللی ایفا می نمایند و امام خمینی نیز به عنوان مدیر بحران های بین الملل، همواره با عمل به ادای تکلیف الهی و توجه به تعهدات و موازین بین الملل و در عین حال، اراده راسخ و خلل ناپذیر به اصول و احترام به یک سلسله وظایف شرعی و ارزش محور و برخوردار از رفتار مناسب در محیط اجتماعی و هنجارهای مشترک، با اتخاذ تدبیر استراتژیک، جنگ تحمیلی علیه ایران که پیامد بحران انقلاب اسلامی را به نحو مطلوب اداره و در طول آن به جهان صادر نموده است. استراتژی امام خمینی در عدم هراس از ابرقدرت ها موجب پیروزی ها و ناکامی دشمنان می شد.
بررسی راهکارهای بومی مدیریت مخاطرات طبیعی فعالیت های زراعی روستایی با تاکید بر (سرمازدگی، سیل و خشکسالی) مطالعه موردی: شهرستان رازوجرگلان
حوزه های تخصصی:
جوامع انسانی، همواره با بلایای طبیعی متعددی نظیر سرمازدگی، سیل ، خشکسالی، و ... مواجه بوده این بلایا موجب تخریب منابع درآمد مردم می شوند و امکانات زیستی و مراکز فعالیتی آنان را از بین می برندکه موجب آسیب های اقتصادی و فیزیکی نیز می شود. جوامع روستایی و فعالیت های تولیدی آنها (بخصوص زراعت) نیز به دلیل ارتباط تنگاتنگ با محیط طبیعی، ماهیت عوامل اصلی تولید، کار در فضای باز و داشتن توان محدود، از دیرباز در معرض تهدید بیشتر این نیروهای مخرب طبیعی قرار داشته اند. لذا ساکنان هر منطقه به تجربه، اقداماتی را در جهت کاهش آثار زیان بار این نیروها بر جوامع خود صورت داده اند و با اثرات این محدودیت ها و حوادث غیر مترقبه مقابله کرده اند. بطوریکه اقدامات آنها موجب شده است که توانمندی بیشتری در برابر بلایای طبیعی پیدا کنند بکارگیری دانش بومی و احیای مجدد این دانش ارزنده می تواند گامی مفید در پیشبرد اهداف توسعه پایدار محسوب شود. در مقاله حاضر سعی بر شناسایی راهکارهای بومی مقابله با مخطرات (سرمازدگی، خشکسالی، سیل) فعالیت های زراعی شده است. روش گردآوری مطالب به دو صورت میدانی و از طریق مصاحبه برای شناسایی راهکارهای بومی با تعدادی از افراد باتجربه خصوصاً کشاورزان خبره، در سطح بخش جرگلان شهرستان رازوجرگلان صورت گرفته، که در این مطالعات، مبنا استفاده از روش ها و رهیافت های تحقیق کیفی مانند ارزیابی مشارکتی روستایی (PRA) بوده است. در ادامه در این پژوهش، برای بیان و توصیف رابطه و همبستگی میان متغیر مستقل(دانش بومی) و متغیر وابسته میزان خسارت ناشی از بحران (سیل، خشکسالی، سرمازدگی) از روش تحقیق توصیفی- همبستگی استفاده شده است. n=213)) جامعه آماری زارعان روستاهای شهرستان رازوجرگلان بودند. که غالب پرسشنامه به صورت دو قسمت بوده است قسمت اول شامل مخاطرات محیطی و میزان خسارت مخاطرات محیطی بر فعالیت های زراعی، قسمت دوم شامل راهکارهای بومی مقابله با بحران های محیطی شناسایی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که استفاده از دانش بومی موجب کاهش آسیب های ناشی از بلایای طبیعی در روستاها می شود و باعث فرایند پیشگیری و آمادگی در برابر مخاطرات طبیعی (سرمازدگی، سیل ، خشکسالی) و نیز آمادگی و مقابله آنها را بهبود بخشد. همچنین در صورت تلفیق با دانش مدرن، ارتقای کارایی دانش مدرن را نیز به دنبال خواهد داشت.
تحلیل فضایی پهنه های مخاطره آمیز شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیرساخت های نامناسب واحدهای سکونتگاهی و نابرابری های اجتماعی- اقتصادی موجود میان شهرها و روستاها، منجر به نابسامانی فضایی در شبکه سکونتگاهی کشور شده و آسیب پذیری آنها را در برابر بلایای طبیعی پیوسته افزایش داده است؛ در همین راستا این پژوهش سعی دارد با استفاده از منطق فازی، مناطق مخاطره آمیز استان اردبیل را پهنه بندی کند. نتایج به دست آمده از پهنه بندی خطر لرزه خیزی، نشان می دهد مناطق خطرناک عمدتاً در نزدیکی گسل ها و سنگ هایی با مقاومت اندک در برابر زلزله، قرار گرفته اند. نکته جالب توجه این است که تقریبا بخش های وسیعی از منطقه در شمال و جنوب، به ویژه بخش هیر، در پهنه بسیار خطرناک قرار دارد؛ فقط بخش های کوچکی در غرب منطقه در پهنه کم خطر قرار گرفته است. همچنین بر مبنای نقشه به دست آمده، بخش های غربی و جنوب شرقی منطقه با داشتن ویژگی هایی از قبیل شیب های تند و آبراهه های متراکم، بیشترین میزان آسیب پذیری ناشی از حرکات دامنه ای را دارد. نتایج نشان می دهد بیشترین خطر سیل خیزی و فرسایش در حوالی شمال غربی تا غرب و تا حدودی جنوب شرق منطقه در محدوده بخش هیر است. به طور کلی نقشه نهایی پهنه بندی مخاطرات در منطقه مطالعاتی حاکی از آن است که بخش های شمال غربی و جنوب شرقی منطقه در پهنه های بسیار خطرناک قرار دارد.
سنجش و اولویت بندی تاب آوری شهری در مقابل زلزله (نمونه موردی شهر اردبیل و مناطق چهارگانه آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مهم ترین مخاطراتی که همواره شهرها را تهدید می نماید خطر وقوع زلزله است. ازاین رو، شهر اردبیل هم بمانند بسیاری از شهرها با توجه به قرارگرفتن بر روی چندین گسل فعال، ازجمله مناطق حساس و در معرض خطرات ناشی از وقوع زلزله است که دیر یا زود چنین چالشی را پیشرو خواهد داشت. لذا کاهش آسیب و مدیریت بحران و درنهایت تاب آور نمودن شهرها در برابر مخاطراتی همچون زلزله لازم و ضروری است. هدف این تحقیق، سنجش تاب آوری شهر اردبیل در برابر وقوع احتمالی زلزله و رتبه بندی مناطق چهارگانه آن می باشد. در این راستا برای تعداد ۵۰ نفر از کارشناسان شهرداری مناطق چهارگانه شهر اردبیل به روش نمونه گیری ساده و هدفمند پرسشنامه توزیع و تکمیل شد، و با استفاده از نرم افزارهایExcel ،SPSS ،Expert Choice و GIS و با بهره گیری از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره ی وضعیت تاب آوری شهر اردبیل و مناطق شهری آن مشخص شدند. با توجه به یافته های پژوهش، میزان تاب آوری شهر اردبیل در برابر احتمال وقوع زلزله در آزمون t تک نمونه ای برابر با ۳۳/۳ به دست آمده است که پایین تر از حد متوسط می باشد. همچنین نتایج تحقیق در روش AHP نشان داد که از معیارهای چهارده گانه مورد استفاده، معیار دوری از محیط های خطرآفرین با ۱۴۲/۰، با ارزش ترین معیار برای تاب آوری شهر اردبیل در بحث مخاطره زلزله، شناخته شده است. یافته های پژوهش، در چارچوب مدل ها نشان نیز می دهند که به ترتیب منطقه دو، یک، سه و چهار در رتبه های اول تا چهارم تاب آوری مناطق شهرداری شهر اردبیل قرار گرفته اند. منطقه دو که بافت نو و برنامه ریزی شده دارد، از تاب آوری بالایی برخوردار است و در مقابل مناطق با بافت فرسوده و دارای اجتماعات با هسته روستایی همچون منطقه سه و چهار از آسیب پذیری بالایی برخوردارند. نهایتاً نتایج نشان می دهد شهر اردبیل در برابر خطر وقوع زلزله در وضعیت آسیب پذیری قرار دارد تا تاب آوری.
سنجش سطح دانش و آگاهی روستاییان درباره مدیریت بحران خشکسالی (مطالعه موردی: روستاهای دهستان میان خواف شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخاطرات طبیعی یک چالش عمده در نواحی روستایی است و کنترل آن در روستا از اهمیت زیادی برخوردار است. با توجه به این مسئله هنوز عرصه های روستایی کشور از یک مدیریت فراگیر بحران برخوردار نبوده و سالیانه تعداد زیادی از ساکنان نواحی روستایی کشور در اثر سوانح طبیعی و غیرطبیعی دچار خسارات و تلفات جانی و مالی می شوند. روستاها و اهالی آن به عنوان پایه اصلی در مدیریت بحران با دانش و آگاهی، پیش بینی، آمادگی و بازسازی مناسب، نقش جدی در کاهش خسارات و تلفات مخاطرات خواهند داشت. پژوهش حاضر در بهار ۱۳۹۵، با هدف سنجش سطح دانش و آگاهی روستاییان درباره مدیریت بحران خشکسالی انجام شد. برای رسیدن به هدف پژوهش از روش شناسی توصیفی- تحلیلی از طریق شیوه مطالعه اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه محقق ساخته) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را ۲۶۰ نفر از خانوارهای روستایی دهستان میان خواف شهرستان خواف تشکیل داده اند. برای جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با ابزار پرسشنامه محقق ساخته بر اساس شاخص ها و مؤلفه های ابعاد ۴ گانه دانش مدیریت بحران خشکسالی از ادبیات نظری استفاده شد. پایایی ابزار اندازه گیری با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (۰.۷۸۴)، تأیید شد. نتایج و یافته های این پژوهش حاکی از آن است که خانوارهای روستایی نمونه در برخورداری از مؤلفه های ابعاد چهارگانه دانش مدیریت بحران و در کل دانش روستاییان درباره مدیریت بحران خشکسالی، پایین تر از سطح مطلوب میانگین عددی ۳ قرار دارند. همچنین با استفاده از مدل اولویت بندی کوپراس، بین روستاهای مورد مطالعه در خصوص برخورداری از دانش مدیریت بحران خشکسالی رتبه بندی انجام گرفت که روستای فایندر با بیشترین امتیاز در رتبه اول و روستای وراب در رتبه دوم و روستای مهاباد در پایین ترین رتبه قرار دارند.
بررسی و ارزیابی بافت فرسوده شهر ایلام با رویکرد مدیریت بحران زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زلزله به عنوان مخرب ترین حادثه طبیعی، عامل تلفات بشری و خسارات اقتصادی قابل توجه در کشور تلقی می شود که این مسأله در بافت های فرسوده شهری به مراتب شدیدتر است. چراکه بافت های فرسوده، ساختاری متمایز و منحصربه فرد دارند. مساحت محدوده بافت فرسوده شهر ایلام، 374 هکتار است که 19 % سطح کل محدوده را که شامل محلات قدیمی و بافت مرکزی شهر می باشد، در بر گرفته است. روش تحقیق انتخاب شده برای این پژوهش روش توصیفی تحلیلی و میدانی است. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی مدیریت بحران زلزله در بافت فرسوده شهر ایلام است که شاخص هایی همچون نوع مصالح، قدمت ساختمان ها، تعداد طبقات، نوع کاربری، سطح اشغال، کیفیت ابنیه، تراکم جمعیت، عرض معابر و مساحت بررسی شده اند.نتایج حاصله نشان می دهدکه مصالح ساختمانی بیش ترین وزن را به خود اختصاص داده و بقیه عوامل تابعی از وضعیت مصالح بکار رفته در سازه بوده است. نقشه خروجی آسیب پذیری نشان داد که از کل مساحت محدوده به استثنای معابر، 9/8 درصد دارای آسیب پذیری خیلی زیاد،59 درصد دارای آسیب پذیری زیاد، 23 درصد دارای آسیب پذیری متوسط، 6/3 درصد دارای آسیب پذیری کم و 5/5 درصد آسیب پذیری بسیار کم بوده است و در مجموع 9/67 درصد محدوده بافت فرسوده بر اساس شاخص های موجود آسیب پذیرمی باشند. پیشنهادات حاصل از پژوهش در سه حوزه آسیب پذیری زیاد آسیب پذیری متوسط و آسیب پذیری کم ارائه شده است.
تحلیلی بر وضعیت ساختمان های اداری شهر اصفهان به منظور برنامه ریزی و مدیریت بحران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت جغرافیایی ایران طوری است که همیشه مورد تهدید مخاطرات طبیعی قرار می گیرد. حوادث و بلایای طبیعی از مهم ترین دغدغه ها و نگرانی های زندگی بشر است. واحد های اداری به عنوان یکی از عناصر مهم شهری می تواند در مواقع بحرانی نقش مهمی در شهرها ایفا نمایند. از جمله به عنوان مدیریت، سازماندهی امور نجات، انبار داری، اسکان و پناهگاه های آسیب دیدگان از آن ها استفاده شود. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت دانش مدیریت بحران و تأکید آن بر ساختمان های اداری در خصوص سنجش میزان آسیب پذیری این ساختمان ها در مواقع بحرانی تدوین شده است. در این پژوهش ساختمان های اداری شهر اصفهان شامل: مخابرات، آتش نشانی، اداره برق، شهرداری، آموزش و پرورش، شرکت گاز و ... مورد بررسی قرار گرفته اند. تاکنون در شهر اصفهان مطالعه ای در خصوص ارزیابی وضعیت ساختمان های اداری صورت نگرفته است و از یافته های پژوهش می توان برای ساماندهی و بهسازی ساختمان های اداری شهر اصفهان بهره جست. روش این پژوهش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است، ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است که بر اساس ادبیات، پیشینه و اهداف تحقیق تنظیم شده است. در تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی AHP برای رتبه بندی ادارات استفاده شده است. از نرم افزار GIS نیز برای ترسیم نقشه ها بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که 7.9 درصد ادارات آسیب پذیری بسیار کم، 80.3 درصد آسیب پذیری کم، 10.1 درصد آسیب پذیری متوسط، 1.1 درصد آسیب پذیری زیاد و 6. درصد آسیب پذیری بسیار زیاد است. از میان ادارات مورد بررسی کمیته امداد و مدیریت شهرستان کم ترین آسیب پذیری و ساختمان قدیم شهرداری منطقه 3 بیشترین آسیب پذیری را دارا هستند.
تحلیلی بر ناکارامدی نظام مدیریت بحران در دگرگونی فضایی مناسب نواحی روستایی مورد مطالعه: شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاههای روستایی به مثابه نظام های مکانی– فضایی در معرض پویایی ودگرگونی مداوم قرار دارند.آشکار است که در این تحولات، مجموعه عوامل و نیروهای متفاوت ومتنوعی نقش آفرین هستند اما بیشتر این عوامل به نوعی متاثر ازنظام مدیریتی است که در فضاهای روستایی نقش آفرینی می کند. این نظام، با توجه به الگوهای مختلف، دارای اثر گذاری متفاوتی بر نظام های فضایی است. براین اساس، تحقیق حاضر به دنبال بررسی دگرگونی فضایی سکونتگاههای روستایی شهرستان ارومیه مبتنی بر نقش مدیریت بحران است. قلمرو جغرافیایی مورد مطالعه، شهرستان ارومیه است که در غرب دریاچه ارومیه قرار دارد. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و بر اساس روش، توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری مورد مطالعه، 70 نفر از خبرگان دستگاههای مرتبط با مدیریت بحران شهرستان ارومیه می باشند که با روش تعیین حجم نمونه با جامعه نا معلوم با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها واطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی، از فن پرسشگری و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کلموگروف اسمیرنوف، دوربین واتسون، رگرسیون، تحلیل مسیر و همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS بهره گیری شده است. مبتنی بر یافته های پژوهش، این نتیجه حاصل شده است که روستاهای تحت تاثیر اقدام نظام مدیریت بحران در مواجهه با مخاطره خشکیدن دریاچه ارومیه با دگرگونی های نامناسبی در ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی روبرو شدند. این دگرگونی ها، متاثراز سازوکار نظامی است که در آن بعلت دولتی بودن، تمرکز گرایی و بخشی نگری؛ پاسخگویی، مشروعیت، نقش پذیری کارآمد، عدالت محوری وجهت گیری برنامه ای در آن تضعیف شده است. در این میان، ضعف مشروعیت و ضعف در نقش پذیری کارآمد از اهمیت بالاتری برخوردار هستند. با تعمق در ماهیت عوامل و روابط مستقیم و غیر مستقیم آنها این نکته کلیدی مشخص شده است که نقش پذیری ضعیف روستاییان و نگاه ابزاری به مشارکت آنها در مدیریت بحران، عامل کلیدی بروز تحولات فضایی نامناسب در روستاهای مورد مطالعه است.
مکان یابی بهینه محل اسکان موقت پس از زلزله (مطالعه موردی : شهر مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین چالش های پیش رو در مدیریت بحران پس از زلزله، موضوع اسکان موقت حادثه دیدگان است. در این بین، تعیین مکان بهینه برای اسکان موقت پیش از وقوع بحران، از اساسی ترین نیازهای امروز شهرهای کشور است. علی رغم تحقیقات متعدد صورت گرفته، تاکنون تحقیق جامعی در زمینه مکان یابی بهینه محل اسکان موقت پس از زلزله از دیدگاه مدیریت بحران در نواحی شهری و براساس مجموعه ای جامع از همه معیارهای موثر صورت نگرفته است. تحقیق حاضر برای پاسخ گویی به این نیاز انجام شده و در آن در گام نخست، مهمترین عوامل موثر در انتخاب مکان بهینه برای اسکان موقت پس از زلزله در مناطق شهری در قالب 4 شاخص مهم ژئوتکنیکی، شهرسازی، دوری از تاسیسات خطرزا و دسترسی به تاسیسات حیاتی بررسی و به کمک روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) ارزش گذاری و اولویت بندی شده است. درادامه، با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و تعریف معیار های مورد نظر این شاخص ها به صورت لایه های اطلاعاتی در محیط GIS، اطلاعات حاصل ترکیب و تحلیل شده است. در نهایت مکان بهینه برای اسکان موقت برای شهر مهاباد با توجه به معیارهای مدیریت بحران شهری مشخص شده است. مطابق نتایج تحقیق، شاخص های دسترسی به تاسیسات حیاتی و دوری از تاسیسات خطرزا و معیارهای آنها از اهمیت بیشتری در مکان یابی بهینه برای اسکان موقت آسیب دیدگان برخوردارند. همچنین نتایج تحقیق نشان دهنده عدم توزیع مناسب فضاهای مورد نظر در سطح شهر و کمبود فضاهای باز کافی از جمله پارک ها و فضاهای باز شهری جهت استقرار آسیب دیدگان زلزله در سطح شهر مهاباد است.
بررسی همدیدی برف سنگین جلگه گیلان در بهمن 1392 و تأثیر آن بر سنجش مدیریت بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوادث و رخدادهای جوی هر از گاهی بسته به وسعت و دامنه زمانی وقوع شان در زمره بحران های طبیعی قابل پیش بینی، مشکلات جدی را در روند زندگی بشر ایجاد می کنند. یکی از پرمخاطره ترین آن ها بارش برف سنگین منطقه جلگه ساحلی گیلان در بهمن 1392 می باشد. در این پژوهش به منظور درک ساختار گردشی جو در زمان وقوع این مخاطره طبیعی، روش تحقیق محیطی به گردشی در نظر گرفته شد. بر این اساس داده های روزانه ایستگاه های هواشناسی استان گیلان برای روزهای 10ام تا 14ام بهمن 1392 مورد مطالعه قرار گرفتند و آمارهای مربوطه استخراج شدند. پس از آن با تعیین روز اوج بارش برف به منظور دستیابی به تهیه نقشه های ترکیبی همدید با استفاده از پایگاه داده مرکز ملی پیش بینی محیطی و مرکز ملی تحقیقات جوی آمریکا، داده های فشار سطح دریا، ارتفاع ژئوپتاسیل، نم ویژه، سرعت قائم، تابش طول موج خروجی، مولفه باد مداری و نصف النهاری در تراز های مختلف جوی دریافت شد. نتایج حاکی از بارشی سراسری در روزهای مذکور در جلگه گیلان می باشد. ایستگاه انزلی بیشترین و منجیل کمترین بارش ها را داشته اند. مهمترین عامل گردشی جو نیز مرکز پرفشار قوی است که در بخش های شمالی اروپا شکل گرفته است. این مرکز با جریانات جنوب سوی خود بر روی دریاچه خزر مستقر شده و با ایجاد اختلافات شدید دمایی بین آب دریا و توده هوای ورودی، با ایجاد همرفت شدید و صعود قوی بر روی منطقه ی مورد مطالعه بارش های شدید و مخاطره آمیز سواحل جنوبی خزر بویژه جلگه گیلان را منجر شده است. بنابراین در راستای برنامه ریزی مدیریت بحران حوادث غیرمترقبه، یک برنامه جامع پیش بینی و ایجاد یک ساختار عملیاتی مناسب دارای قابلیت اجرایی در هنگام وقوع چنین مخاطراتی در سطح ملی با هدف کاهش آسیب ها ضروری می باشد.
اولویت بندی مخاطبان و مسیرهای اطلاع رسانی برای آماده سازی شهروندان در مقابله با بحران زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات عمدة مدیریت بحران زلزله در ایران، کمبود آموزش و اطلاع رسانی عمومی مناسب است. گرچه معمولاً بعد از وقوع هر زلزله، مسئولان و رسانه ها بحث های مختلفی در رابطه با زلزله و لزوم آمادگی در مقابل آن مطرح می کنند، اما به طور کلی جامعه اطلاعات کافی در این باره ندارد و ضعف بزرگی در میزان آگاهی های عمومی وجود دارد. با توجه به احتمال بالای پیشامد زلزله در کلان شهر تهران تصمیم گیری دربارة چگونگی آگاهی بخشیدن به عموم شهروندان جهت مدیریت شرایط بحران ضروری است. این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی اجزاء آگاهی بخشی و اطلاع رسانی دربارة زلزله تهران به روش دلفی انجام شده است. مخاطبان و مسیرهای اطلاع رسانی به منظور آگاهی بخشی، شناسایی و اولویت بندی شده اند. اجماع ۴۳ نفر از خبرگان حوزه های مرتبط نشان داد که شش گروه دانش آموزان، زنان خانه دار، دانشجویان، افراد شاغل، کودکان و سالمندان به ترتیب مهم ترین مخاطبان هدف برای اطلاع رسانی هستند. برای هر یک از این گروه های شش گانه ۱۰ مسیر اطلاع رسانی برای انتقال پیام شناسایی شده است. در نهایت فهرست اولویت بندی شده از مخاطبان و مسیرها به دست آمد که می تواند در جهت آماده سازی شهروندان برای مقابله با بحران مورد توجه سیاست گذاران و مجریان نهادهای مرتبط قرار گیرد.
راهکار مدیریت بحران کاربری ها با تأکید بر کاربری های حساس شهری (مکان پژوهش: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی آسیب پذیری کاربری های حساس شهر یاسوج هنگام وقوع مخاطرات است. روش گردآوری اطلاعات به صورت پیمایشی و نوع تحقیق، توصیفی کاربردی و بر مشخصات کمّی و کیفی کاربری های حساس شهر یاسوج و مدل کارشناسانه دلفی مبتنی است. برای رسیدن به اهداف پژوهش حاضر، ابتدا آسیب پذیری کاربری های حساس شهر یاسوج (مراکز آموزشی، مراکز درمانی، مراکز نظامی، مراکز تجاری، ایستگاه های آتش نشانی و امداد و نجات) در برابر بحران های طبیعی بر اساس پنج شاخص اصلی (ساختاری کالبدی، موقعیت ساختمان، تراکم و ابعاد انسانی، ارتباط و دسترسی، تجهیزات و ایمنی ساختمان) ارزیابی شد. همچنین میزان آسیب پذیری کاربری های حساس در نواحی شهر یاسوج در برابر بحران های طبیعی بررسی و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهد بین نواحی شهر یاسوج، ناحیة 4 دچار بدترین وضعیت از نظر میزان آسیب پذیری با وزن (841/0) و بهترین ناحیه از نظر میزان آسیب پذیری ناحیه 1 با وزن (111/0) است. نواحی 2 و 3 شهر یاسوج با میزان آسیب پذیری (350/0) و (581/0) در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. بدین ترتیب، نواحی 4 و 3 باید در برنامه ریزی برای مدیریت بحران در اولویت قرار گیرند. بیشترین بعد آسیب پذیر کاربری های حساس شهر یاسوج، بعد ساختاری کالبدی و موقعیت ساختمان به ویژه در مصالح پی و اسکلت ساختمان و نزدیکی به گسل است. همچنین بر اساس نتایج پژوهش در شاخص های ارتباط و دسترسی به تجهیزات و ایمنی، بیشترین بعد آسیب پذیر، دوری از مراکز امداد و نجات و ایستگاه های آتش نشانی و همچنین کمبود خودروهای امدادرسان و کمبود تجهیزات پزشکی است. یافته های پژوهش آشکار کرد که راهکار پیشنهادی، ST است؛ بنابراین، پیشنهادهایی از این جمله به کاهش خسارت جانی و مالی زیادی، هنگام وقوع مخاطرات منجر می شود: نظارت بیشتر شهرداری بر ساخت و سازهای مقاوم و استفاده از مصالح مقاوم در برابر بحران های طبیعی در ناحیه 4، سامان دهی رودخانه بشار برای جلوگیری از طغیان رودخانه در ناحیه 1، ایجاد کانال هایی برای انتقال آب از درون شهر به خارج از شهر به ویژه در مسیر سه آبراهه اصلی شهر و غیره.