مطالب مرتبط با کلیدواژه

زیستِ درون ماندگار


۱.

روش فوکو به مثابه سوژه شدن و توسعه یک زیستِ درون ماندگار نقد و بررسی کتاب تبارشناسی خاکستری است: تأملاتی درباره ی روش فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۶۵۸ تعداد دانلود : ۴۰۴
دغدغه ی اصلی این نوشتار مقابله با عقلانیت حاکم بر علوم انسانی است که تألیفات و کلاس های درس «فوکوی بی خطر و بهنگام» را ممکن می کنند. عقلانیتی که فوکو را برای بازتولید روابط استاد – دانشجویی و نگارش رساله ها و کتب علمی از آنِ خود کرده است. برطبق این عقلانیت، ابتدا فوکو دوره بندی می شود و سپس این دوره ها توسط استادی که به عنوان سوژه روبه روی ابژه ی فوکو قرار گرفته است و شیوه ی ارجاعات علمی را به طور دقیقی رعایت می کند، تدریس می شوند. درحالیکه فوکوی حقیقی (حقیت نه به معنای ارجاعات دقیق سوژه به ابژه ی آثار فوکو)، فوکوی نابهنگامی است که در زمانِ حال یک زیستِ درون ماندگار را توسعه می دهد. بنابراین، جهت مقابله با فوکوی دانشگاهی شده باید خوانشی از فوکو ارائه داد که دارای هیچ دوره بندی ای نیست (حتی نباید دوره ها را در ارتباط با یکدیگر فهم کرد) ، زیرا این دوره بندی کردن ها فضا را برای به تسخیر درآورده شدنِ فوکو توسط نیروهای عقلانیت دانشگاهی فراهم می کند. درنتیجه، باید روش فوکو را سوژه شدن و تولید مدام امر نابهنگام دانست که سوژه منقادسازی های دانش و روابط قدرت درون ماندگارِ سوژه به مثابه ی یک زیستِ درون ماندگارند.
۲.

حکمرانی اسلامی با بهره گیری از رویکردی غیرمعرفت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حکمرانی اسلامی غیرمعرفت شناختی حکومت مندی اسلامی زیستِ درون ماندگار انقلاب اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۲۸
رویکرد غالب به حکمرانی اسلامی، اسلام را دستگاه معرفت شناسانه ای در نظر می گیرد و از دلِ آن در صدد است نهادها، رویّه ها، اصول و احکام حکمرانی اسلامی را احصا و کشف کند. در این رویکرد همانند سایر دستگاه های معرفتی تحلیل بر روی بدیهیات استعلایی خاصی استوار می شود. از منظر معرفت شناسانه در باب حکمرانی اسلامی آثار و نوشته جات متعددی به رشته تحریر درآمده است. در این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که از منظری غیرمعرفت شناختی چگونه می توان به حکمرانی اسلامی اندیشید؟ جهت پاسخ به این سؤال فرضیه ای که با بهره گیری از روش درون ماندگار (در تقابل با روش استعلایی و رویکرد معرفت شناسانه) تنظیم شده بدین شرح است که در رویکرد غیرمعرفت شناسانه به حکمرانی اسلامی که می توان آن را «حکومت مندی اسلامی» نامید، اسلام به نیروی سیاسی فعال در زیستِ درون ماندگار سوژه ها بدل خواهد شد که رفتار سوژه ها را به واسطه نسبت های متغیر و هر روزه با خودشان، مقاومت در برابر بدیهیات متصلّب و سلطه آورِ زمان حال و تبدیل کردن سوژه های مسلمان به نیروهای خلّاق حکمرانی، تنظیم و هدایت می کند. مهم ترین نمونه بارز چنین حکمرانی غیرمعرفت شناسانه اسلامی ای (حکومت مندی اسلامی) را می توان در اسلام جاری در زیست سوژه های انقلابی در سال های منتهی به انقلاب اسلامی مشاهده کرد.