مطالب مرتبط با کلیدواژه

نحو فضا


۲۱.

تحلیل فضاهای گردشگری شهرستان رامسر از منظر امنیت با استفاده از تکنیک چیدمان فضا (مطالعه موردی: باغ 33 هکتاری شهرستان رامسر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای شهری گردشگری نحو فضا امنیت باغ سیوسه هکتاری رامسر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۱۶
یکی از شاخصه های مهم حضورپذیری شهروندان در فضاهای شهری، امنیت در مکان های عمومی است که سبب رونق و پویایی محیط شهری می شود و در خلق فرهنگ تعامل، حیات شبانه، کاهش استرس، حضور فعال مردم و گروه های مختلف سنی و جنسیتی نمود دارد. این موضوع زمانی اهمیت بیشتری می یابد که تفاوت های فرهنگی، سنی و اقتصادی در بین کاربران یک مجموعه تنوع بیشتری یافته و عملکرد محیط، نیازمند تعامل دوسویه میان کاربران باشد و از این حالت می توان، فضاهای گردشگری را دارای این خصوصیت دانست. این مقاله به بررسی نیاز به افزایش امنیت در فضاهای گردشگری شهرستان رامسر می پردازد که به دلیل توسعه و تنوع فضاهای گردشگری از دیرباز و سفرهای مکرر گردشگران در روزهای مختلف سال در این منطقه، اهمیت زیادی دارد. در این پژوهش پس از مطالعات کتابخانه ای در حوزه امنیت و پارامترهای آن، به منظور تدقیق یافته های حاصل و بررسی شاخص های کالبدی مؤثر بر امنیت فضای گردشگری از راهکارهای تکنیک نحو فضا استفاده می شود. در مرحله بعد پرسشنامه اولیه، جهت شناسایی مناطق مختلف مجموعه گردشگری طراحی شده که منطقه بندی بر اساس نقشه برداری رفتاری از آن حاصل شده و مورد برداشت میدانی قرار می گیرد؛ سپس با استفاده از نرم افزار Depth Map،  به تحلیل مؤلفه های چیدمان فضایی در فضاهای برداشت شده پرداخته می شود. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤالات است که چه بخش هایی از محیط گردشگری در شهرستان رامسر دارای احساس امنیت بیشتر یا کمتری است؟ چه شاخص هایی از تکنیک نحو فضا، قرابت بیشتری با نظر کاربران این سایت در شناخت امنیت مکان دارد؟ در نتیجه این پژوهش به نظر می رسد هر کدام از شاخص های نحو فضا به بخشی از مسئله های امنیت فضای باغ سی وسه هکتاری شهرستان رامسر پاسخ دادند و در این میان شاخصه تقعر و تحدب فضا و عمق، نقش مؤثری در راهکار نظارت طبیعی و حریم فضایی دارد.
۲۲.

مطالعه تطبیقی نحو فضای معماری کاروانسرا های دوره قاجاریه (مطالعه موردی: کاروانسرا های قزوین و کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نحو فضا کاروانسرا های ایران نمودار توجیهی روابط فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۲۱۰
یکی از دستاورد های تکنیک های نحو فضا 1 جهت تحلیل روابط فضایی ساختمان ها، ترسیم نمودار توجیهی می باشد. هدف این پژوهش نمایش نحوه استفاده از تکنیک چیدمان فضا در تحلیل روابط خاص معماری کاروانسرا های ایرانی می باشد. «امنیت» و «دسترسی» از مهم ترین فاکتورها در خلق روابط فضایی کاروانسراهای ایران محسوب می شوند. این عوامل با ترسیم نمودار های توجیهی چندین نمونه از کاروانسرا های قزوین و کاشان مورد مطالعه قرار گرفته اند. در این پژوهش، با کمک مطالعات کتابخانه ای و میدانی، شناخت کاروانسرا های منتخب انجام شده ، پس از بررسی چیدمان فضایی این کاروانسرا ها، با ترسیم نمودار های توجیهی، به تحلیل آنها بر اساس نگرش نحو فضا پرداخته شده است. در پایان، مقایسه تطبیقی حجره ها، انبار ها و صحن کاروانسرا ها و ارتباط با سایر فضاها، دسترسی و امنیت آنها با استفاده از شیوه «ترسیم و تحلیل نمودار های توجیهی» انجام شده است. چنین برمی آید که بازخوانی مفاهیم معماری کهن در جهت احیای هویت ایرانی از دریچه دستاوردهای این پژوهش قابل پیگیری باشد.
۲۳.

تحلیل نقش حیاط در ساختار فضایی خانه های ایرانی با بهره گیری از روش نحو فضا (Space Syntax)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حیاط خانه ایرانی ساختار فضایی نحو فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۲۰۸
استفاده از حیاط الگوی بسیار کهنی در ساخت و ساز مسکن بوده و به طور قابل ملاحظه ای در شهرهای مختلف ایران مورد استفاده قرار گرفته است، فضاهای سکونتی با بهره گیری از تدابیر مختلفی در اطراف حیاط ها شکل گرفته اند نتیجه این نگرش، به حیاط جایگاه ویژه ای به آن داده است. در این پژوهش ساختار فضایی چند نمونه خانه های ایرانی بررسی، وجه اشتراک و مولفه هایی از خانه ها که بیانگر بیشترین ویژگی حیاط در فضای معماری این خانه ها است تبیین می گردد. باتوجه به موضوع پژوهش که به صورت مطالعه خانه ها صورت گرفته است. داده های کسب شده با استفاده از روش تفسیری و تطبیقی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و جهت تحلیل و بررسی ساختار فضایی نمونه های موردی پژوهش از روش اسپیس سینتکس"نحو فضا" و از نرم افزار های Depthmap و Pajek در این راستا استفاده می شود. نتایج حاصل از تحلیل در قالب آیتم هایی برای معماری حیاط در خانه معاصر بیان می گردد.
۲۴.

تحلیلی بر ساختار کالبدی-فضایی خانههای بافت میانه شهرها در تبیین مفهوم همپیوندی با زمینه بر پایه نظریه نحو فضا (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمینه هم پیوندی خانه نحو فضا شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۱۶۷
ارتباط بین معماری و زمینه آن ارتباطی نقش گرفته از یک تأثیرپذیری متقابل است. نبود چارچوب نظری بومی برای بازشناخت مفهوم کنش متقابل زمینه و معماری باعث گردیده است، روز به روز معماری و شهرسازی از هم نشینی با زمینه فاصله گرفته و تأثیرات این عدم تعامل مناسب زمینه و معماری را می توان در سیمای امروزی شهرهای ایران مشاهده کرد. هرچند باور تأثیرپذیری متقابل زمینه و معماری وجود داشته، لکن شناخت، تعریف و مدیریت این موضوع با چالش های بنیادی رو به رو است که نیاز به درکی عمیق تر از مفهوم کنش متقابل زمینه و معماری را آشکار می سازد. همواره مفهوم زمینه با پیچیدگی هایی همراه است که نیازمند تعریف و بررسی این مفهوم در بستر بومی معماری شهرها است. یکی از روش هایی که کالبد فضا را از منظر مطلوبیت عملکردی و ساختار کالبدی-فضایی مورد بررسی قرار می دهد، تکنیک نحو فضا است. این رویکرد که بیش از هر چیز به بررسی ساختار چیدمان فضا می پردازد، میزان راندمان یک ریز فضا بر پایه ساختار کالبدی پلان معماری را در یک نظام پیکره بندی فضایی معرفی می کند. در این پژوهش که هدف آن بررسی ساختار کالبدی خانه های بافت میانه شیراز در تبیین مفهوم هم پیوندی با زمینه است؛ به صورت نمونه موردی ساختار فضایی پنج خانه بافت میانه شهر شیراز در نرم افزار نحو فضا (<em>Deptmap ) مورد بررسی قرار گرفته است. مفاهیمی همچون خوانایی و ارتباط فضایی که از عوامل زمینه گرایی کالبدی محسوب می شود از طریق روش نحو فضا قابل بررسی بوده، لذا می توان شاخصه های هم پیوندی با زمینه کالبدی را در خانه های مورد نظر تحلیل نمود. به عبارتی، مطالعات نحو فضا، خوانایی یک پلان معماری را مولود سازمان فضایی آن در نهایت قرارگیری فضاها در مجموعه فضایی پیکره بندی شده می داند. به طور خلاصه می توان گفت، هدف این پژوهش ارائه یک تحلیل مفهومی از بررسی ساختار کالبدی-فضایی خانه های بافت میانی شهر شیراز در کنش متقابل با زمینه با استفاده از روش چیدمان فضا است. یافته های پژوهش گویای نقش پیکره بندی فضایی در بازیابی تأثیرات اصول هم پیوندی با زمینه در فرهنگ سکونتی به لحاظ مبانی کالبدی است.
۲۵.

سنجش محرمیت بر اساس روش نحو فضا در خانه های تاریخی بندر کنگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بندرکنگ نحو فضا مسکن بومی حیاط ورودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۲۱۶
معماری در گذشته متناسب با اقلیم، فرهنگ، کاربران و منطقه طراحی می شده است. لذا شناخت مسکن بومی و چگونگی الگوها در شکل گیری خانه ها امری ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر به منظور بررسی موضوع محرمیت فضاها در خانه های سنتی و تاریخی بندر کنگ انجام شده است. محرمیت در این پژوهش در قالب میدان دید مورد تحلیل قرار می گیرد این شاخص با استفاده از نرم افزار نحو فضا بررسی شده است. جهت تحلیل و بررسی ساختار فضایی نمونه های موردی پژوهش از روش نحو فضا (اسپیس سینتکس ) و نرم افزار دپس مپ استفاده شده است. این پژوهش ترکیبی از روش های کیفی و کمی است. در بخش تحلیل کمی از داده های حاصل از نرم افزار با استفاده از ایزوویست (میدان دید) به منظور استخراج یافته ها استفاده شده است و در انتها یافته های به دست آمده به وسیله استدلال منطقی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. به طور کلی نتایج به دست آمده از تحلیل خانه ها نشان می دهد که موضوع محرمیت به عنوان یک اصل جدایی ناپذیر علاوه بر مسایل اقلیمی، به عنوان یک اصل فرهنگی مورد توجه بوده است. همچنین این نتیجه حاصل شده است که ناظر در محل ورودی در فضای ایزوله ای قرار می گیرد که به سایر فضاهای خانه دسترسی و دید نخواهد داشت و از طرفی با قرار گیری ناظر در حیاط ، این فضا به عنوان یک فضای خصوصی برای ساکنان که می توانند به راحتی در آن رفت و آمد کنند، تبدیل خواهد شد.
۲۶.

ارزیابی الگوهای پایدار رفتاری در مرکز محله سلطان میر احمد کاشان با استفاده از تکنیک تحلیل نحو فضا

کلیدواژه‌ها: الگوی رفتاری نحو فضا محله سلطان میر احمد کاربران فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۲۱
در پژوهشحاضر از روش پیاده کردن الگوهای رفتاری روی نقشه، برای بررسی تأثیر محیط طراحی شده بر افراد، میزان موفقیت و تأثیر طراحی در هدایت رفتارها و ایجاد بسترهای مناسب برای رفتارهای مختلف استفادهشده است. در این مشاهده جمع آوری داده های مربوط به الگوهای رفتاری تحت سه دسته ضروری، تفریحی و اجتماعی مدنظر بوده است. هدف از انجام این پژوهش، مشاهده مستقیم با حضور در فضا در جهت تکمیل داده های جمع آوری شده است تا از کارایی لازم در روش ها و شیوه های آزمون کمی برخوردار باشد. ثبت تکرار مشاهده، یکی از ضرورت های مشاهده شد ه ر ا شکل می دهد که پایایی آن را ثبت می کند. ازآنجایی ک ه رفتارها ی غیرکلام ی مبنا ی اصل ی مشاهد ه ر ا شک ل می دهد، از دوربین عکاسی به همراه نقشه مکانی اتفاقات استفاده شدهاست تا علاوه بر ثبت الگوی رفتاری مدنظر، مکان نیز مشخص گردد. در ابتدا بافت موردنظر و ویژگی های کلی آن مطرح گردیده و پس از بررسی اجمالی مراکز محلات، مرکز محله سلطان میر احمد جهت مطالعه انتخاب شد. برای آزمون فرضیه های مطرح در این مقاله، تلفیقی از روشهای نرم افزاری به همراه مشاهدات میدانی انتخاب شده است. درنهایت با بررسی دقیق موضوع، رابطه رفتار و فضای شهری می تواند از طریق موارد مطرح شده مورد شناخت در محیط های شهری قرار گیرد. نتایج تحقیق نشان می ده د که ارتباط متقابل میان رفتار و محیط، می تواند در ارزیابی های کیفیت فضا موردتوجه قرار گیرد. تحلیل مشاهدات بصری رفتار کاربران فضا به ارائه الگویی مناسب منجر شده که می تواند در ارتقاء کیفیت های محیط کالبدی و میزان حضور تأثیرگذار باشد.
۲۷.

نحو فضا رهیافتی برای ادراک عرصه بندی خانه در شهر یزد (دوره های قاجاریه، پهلوی و جمهوری اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرصه بندی خانه نحو فضا دوره قاجاریه دوره پهلوی دوره جمهوری اسلامی شهر یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۴۷
جامعه ایران دوران گذر از جامعه سنتی به مدرن را بسیار سریع و بدون ایجاد زیرساخت های لازم به ویژه در حوزه ی ساخت وساز تجربه نموده است؛ در این دوره تغییرات ساخت وساز ناشی از تقلید شکل و بدون در نظر گرفتن مفاهیم متناسب با شرایط جامعه می باشد و خانه به عنوان اولین سرپناه بشر، منعکس کننده ی بیشترین تأثیرات فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی خواهد بود. مقاله حاضر سعی در ادراک «عرصه بندی فضاهای خانه» با استفاده از مدل تحلیلی «نحو فضا» را دارد و اصلی ترین سوال پیش روی مقاله آن است که با بررسی «ارتباطات فضایی خانه های سه دوره قاجاریه، پهلوی و جمهوری اسلامی» با روش نحو فضا تغییر در عرصه بندی و سازمان فضایی خانه ها چگونه می باشد. هر چند در این حوزه مطالعات دیگری نیز صورت گرفته ولی در پژوهش پیش رو تلاش بر این است تا براساس تئوری «نحو فضا» به این ادراک نایل شد، زیرا چنانچه این ادراک در قالب مدل تحلیلی سامان گیرد، زمینه های پیش بینی رفتارهای احتمالی در فضاهای مورد نظر خانه های دوره قاجاریه و پهلوی و تفاوت آن با خانه های دوره جمهوری اسلامی به دست خواهد آمد. روش پژوهش در این مقاله از نوع توصیفی تحلیلی است که با روندی از «جزء به کل» و استفاده از نرم افزارهای «ای گراف» و «دپت مپ» انجام می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد، پیکره بندی و سازمان فضایی خانه ها در دوره قاجاریه تا اوایل پهلوی دارای تداوم بوده و فرهنگ جامعه نقش مهمی در شکل گیری فضاها و نحوه سازمان دهی آن ها داشته است ولی با تغییر در شیوه زندگی و پیدایش مدرنیته و عدم وجود زمان لازم برای هماهنگ شدن با نیازهای جامعه برداشت التقاطی از تفکرات دیگر فرهنگ ها به وجود آمد. از این رو شکاف عمیقی بین نمونه های جدید ساخته شده در این دوره با نمونه های پیشین ایجاد شد.
۲۸.

آموختن از گذشته، کاربست نحو فضای خانه عطروش و محتشم شیراز در تداوم حس تعلق مکان ویلاهای معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حس تعلق حس مکان خانه ایرانی نحو فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۱۵۶
طبق تعریف خانه از دید بزرگان معماری از جمله تادائو آندو خانه بلافصل ترین فضای مرتبط با آدمی است (روزنامه شرق، 1390)، با این حال مواردی از جمله تغییر سبک زندگی ایرانیان سبب تغییردر ماهیت و تعاریف فضاهای معماری خانه های معاصر شده است؛ به نظر می رسد خانه های سنتی ایران دارای شاخص هایی هستند که می توانند حس تعلق به مکان را در انسان ایرانی زنده نگه دارند و روح فضا را از گذشته به حال منتقل کنند، این مهم می تواند بخش عمده ای از راه کارهای طراحی بومی خانه های ویلایی در ایران شود. از این رو پاسخ به این سوال که مولفه های شکل دهنده حس تعلق به مکان در خانه ایرانی کدامند و کدام یک از مولفه ها نیاز به باز آفرینی و باز اندیشی داشته و کدام باید حفظ شود، مطرح می گردد. روش تحقیق این پژوهش به لحاظ نوع، کاربردی است و به سبب ماهیت ترکیبی (هایبرید)، شامل تحقیق کیفی که با تحلیل و تفسیر اطلاعات به روش کتابخانه ای با تمرکز بر نظریه های حس تعلق به مکان بدست آمده و تحقیق بر مبنای نمونه موردی است که خانه های سنتی عطروش و محتشم شیراز و خانه های ویلایی به نام های ویلای مسعودی و آخر هفته از طریق مشاهده و تحلیل با شبیه ساز رایانه ای دپث مپ جهت بررسی چیدمان فضایی هر دو حالت مدرن و سنتی و مقایسه تطبیقی اطلاعات و به دست آوردن راه کارهای بومی، مزایا و معایب در پاسخگویی به عوامل تاثیرگذار در حس تعلق هر نمونه انجام شده و از طریق استدلال منطقی به استخراج عوامل کالبدی موثر در ایجاد حس تعلق فضای داخلی خانه به دو ویژگی فیزیکی IEQ (انعطاف پذیری) و آسایشی منتج شده است. تحلیل شبیه سازی شده نمونه های موردی نشان داد که اجزایی چون دالان ورودی، دالان های منتهی به اتاق های خصوصی و هشتی در خانه های مدرن حذف شده که سبب بروز مشکلاتی از قبیل عدم کارآمدی فضاها در ایجاد سلسله مراتب و محرمیت گشته است و فضاهایی مانند اتاق های خصوصی که اغلب شخصی نبودند در خانه های معاصر بازآفرینی شده که این عامل سبب افزایش احترام به حریم شخصی افراد خانواده و مهیا شدن محیطی جهت کار در خانه شده است. در نهایت پس از تحلیل نتایج دیده شد که معماری خانه ایرانی، با الگو برداری از خانه های سنتی و باز آفرینی اجزای حیاط مرکزی، هشتی و افزایش فضاهای واسط کارآمد می تواند سبب افزایش احساس تعلق کالبدی ساکنین شود.
۲۹.

مطالعه جایگاه بازار در فرآیند تغییر ساختار فضایی شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاشان بازار نحو فضا ساختار فضایی شهر تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۱۴۳
بازار از دیرباز ازنظر اقتصادی و فرهنگی اجتماعی، مهم ترین بخش و هسته اصلی شهر کاشان بوده است. در طی یک صد سال اخیر با وقوع توسعه شهری، کاشان دچار دگرگونی های ساختاری مهمی شده که نتیجه آن گسستگی بازار از بستر شهری، به حاشیه رانده شدن آن و درنتیجه عدم رونق کسب و کار است. این تغییرات که به طور عمده با ساخت خیابان همراه بوده اند، باعث شده تا بخش هایی همچون بازار نو مسگرها تخریب شود و یا مانند بازار پانخل راه انزوا پیش بگیرد. هدف مشخص کردن تأثیر تغییرات ایجادشده ناشی از ساخت خیابان ها بر ساختار فضایی شهر و نقش بازار در آن ساختار است؛ لذا پژوهشی توصیفی تبیینی و ازنظر کاربست، کاربردی است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این مقاله که بر مطالعه ساختار فضایی شهر استوار است و ترکیبی از روش های کمی و کیفی است، شامل سنجش پیکره بندی شهر بر اساس روش نحو فضا و همچنین مطالعه کارکردی بازار که نتایج آن در قالب رویکردی کل نگر و تفسیری و بر پایه خصوصیات تاریخی و نقش بازار و اجزاء آن در ساخت کلی شهر توصیف و تبیین می شوند. برای نیل به هدف، وضعیت ساخت فضایی شهر در سه دوره مختلف در طی سده حاضر بازسازی و مطالعه خواهد شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از دهه 1300 تا دهه 1340 و با ساخت مجموعه ای از خیابان ها، جایگاه بازار در ساخت شهر منسجم، در آغاز این سده تضعیف شده است و مجموعه ای از خیابان های یادشده ساخت فضایی شطرنجی شکل جدیدی را شکل داده اند که نقش بازار در آن کم رنگ شده است. با ادامه تغییرات، هم توسعه شهر و ساخت فضایی جدید که به سوی غرب و جنوب غربی رشد یافته سبب شده بازار در نسبت با شهر تاریخی در انزوا قرار گیرد و هم بازار تحت تأثیر خیابان های پیرامون خود تغییرات وسیعی کرده است. به نظر می رسد تحت تأثیر چنین خیابان هایی، بازار از بافت شهری پیرامون خود منفک شده و عناصر و اجزاء بازار یکپارچگی اولیه خود را از دست داده اند.
۳۰.

نقش نحو فضا در تحلیل منظرین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نحو فضا تحلیل نحوی منظر رویکرد منظرین در تعریف فضا مؤلفه های منظر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۲۰۴
نحو فضا نظریه و روشی است که با یک ساماندهی منطقی به شناخت پیکره بندی فضایی می پردازد و امکان تحلیل آن را میسر می سازد. در واقع نحو فضا با مطالعه فضا به صورت کمی، خصیصه های ذاتی فضا را به صورتی کمّی و ملموس بیان می کند. این امر باعث کاربردی تر شدن و اهمیت روزافزون این روش است. از سوی دیگر در حوزه دانش منظر، الگویی که بتواند با روش های محاسباتی و اندازه گیری قابلیت محاسبه هر دو بعد عینی و ذهنی منظر را داشته باشد وجود ندارد. با توجه به این که نظریه نحو فضا روش کمّی است که به کالبد صرف توجه ندارد بلکه به مسائل اجتماعی همچون فعالیت هم می پردازد، به نظر می رسد روش نحو فضا دارای قابلیت ها و ظرفیت هایی است که می تواند ما را در ارزیابی منظر یاری کند. این پژوهش در پی دستیابی به مؤلفه های اختصاصی منظر، جهت پرکردن خلأ ها و ضعف های روش های رایج اندازه گیری و مطالعه کمّی ابعاد عینی- ذهنی منظر و به دنبال پاسخ به این پرسش است که چگونه می توان از روش نحو فضا برای تحلیل منظر استفاده کرد؟  در این پژوهش با روش ترکیبی توصیفی و تحلیلی و تبیین قیاسی، ابتدا به تحلیل محتوا برای شناخت روش نحو فضا و نظریه و مفاهیم بنیادی آن پرداخته و در ادامه این مفاهیم در کنار مفاهیم منظری تحلیل و بررسی شده است تا میزان و نحوه کارایی نحو فضا در منظر حاصل شود. در نهایت می توان گفت، منظر پدیده ای عینی-ذهنی و توأمان است. خصایص منظر وابسته به ویژگی های عینی (کالبدی فضا) و ذهنی (معنا) است. عوامل ذهنی خود به دو گروه تجسمی و درام تقسیم شدند که قابلیت و روش های اندازه گیری و ارزیابی متفاوتی دارند. مؤلفه های تجسمی، به صورت انعکاسی و حسی ادراک می شوند و مؤلفه های درام وابسته به پردازش عقلی و ایجاد رابطه میان بخش های مختلف آن هاست. روش نحو فضا برای تحلیل برخی مؤلفه های منظر قابل استفاده و در برخی دیگر با نقصان همراه است. مؤلفه های عینی منظر به واسطه خصیصه نحوی خود با استفاده از روش نحو فضا قابل بررسی هستند؛ اما هر چه مؤلفه ها معنایی تر می شوند، روش نحو فضا برای شناخت و تحلیل فضا ناکارآمدتر می شود. 
۳۱.

وا کاوی تعاملات اجتماعی در بازار تاریخی تبریز با تأ کید بر بعد کالبدی فضا؛ نمونه مورد مطالعه: سرای امیر و سرای دودری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نحو فضا روابط اجتماعی بازار تبریز سرای امیر سرای دودری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۲۰۰
انسان فطرتاً موجودی اجتماعی است و فضای احاطه کننده وی، محل شکل گیری و برقراری روابط اجتماعی اوست. میزان و چگونگی اثرگذاری محیط بر عملکرد انسان، همواره یکی از دغدغه های مهم طراحان محیطی بوده است. در این بین بازارها به عنوان مکان هایی عمومی، پررونق و پر رفت و آمد، در درجه بالایی از اهمیت قرار دارند. هدف از این تحقیق دستیابی به مؤلفه های اثرگذار کالبد بر تعامل موجود در آن و بررسی میزان نقش فضای بازار تبریز به عنوان نمونه زنده و پویایی از بازارهای سنتی ایران، بر تعاملات موجود در آن است. در این تحقیق از دو روش توصیفی_تحلیلی و روش پیمایشی برای بررسی تعاملات اجتماعی و تأثیر کالبد بر میزان تعاملات استفاده شده که پس از به دست آوردن مؤلفه های نحو فضای بازار و تعاملات اجتماعی به بررسی تأثیر بازار بر تعاملات و مقایسه تطبیقی فعالیت های مختلف یک مجموعه به وسیله نرم افزار تخصصی نحو فضا (دپث مپ) می پردازد؛ سپس با کمک پرسشنامه، میزان تأثیر کالبد بر تعاملات موجود در بازار را ارزیابی می کند. از جمله سراهای این بازار دو سرای امیر و دودری هستند که از نظر کارکرد و شکل هندسی متفاوت از یکدیگر بوده و تعاملات متفاوتی ایجاد می نمایند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سه عامل ارتباط، هم پیوندی و کنترل تأثیر مستقیمی بر میزان دسترسی، نفوذپذیری و انعطاف پذیری فضایی دارند که هر سه این عوامل از جمله عوامل ارتقای تعاملات اجتماعی از منظر نحو فضا هستند؛ بررسی نحو فضا در هر دو سرا نشانگر تأثیر مرکزی بودن فضا و ورودی ها بر ارتقای رفت و آمد و متمرکز کردن مخاطب و محوری بودن این دو مورد بر جذب کمتر مخاطب و ایجاد فضاهای دنج برای تعاملات اجتماعی است. بررسی عوامل کالبدی بیانگر تأثیر مثبت کف سازی مناسب، امکان رؤیت، خوانایی، استفاده از عناصر طبیعی در میزان تعاملات اجتماعی بوده و هرکدام از مؤلفه های مبلمان مناسب، دسترسی و فضاهای مکث در دو سرا متفاوت بوده که بیانگر تفاوت در میزان تعامل در دوسرا هستند.
۳۲.

بررسی تأثیرات فرهنگ بر تغییرات الگوی خانه های بومی در روستای طولارود بالای شهرستان تالش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری بومی خانه روستایی نحو فضا مراحل تکوین تغییر شکل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۸۹
به زودی شاهد از بین رفتن الگوهای خانه های بومی به واسطه قوانین و روش های ساخت جدید خواهیم بود. این مهم بر اهمیت مطالعه و مستندسازی خانه های بومی تأکید می کند. در این راستا پنج خانه با ویژگی های بومی با الگوی یکسان، به صورت هدفمند به عنوان نمونه موردی برای این پژوهش انتخاب شدند که در پای کوه روستای طولارود بالای شهر تالش قرار دارند. ترکیبی از روش های کمی و کیفی در این مقاله استفاده شده است. شرایط موجود خانه های تغییریافته برداشت و ترسیم شد. از آنجا که تغییرات در مراحل مختلفی بوده، اطلاعات دقیق آن توسط مصاحبه از ساکنین به دست آمد. پس از ترسیم، پلان ها وارد نرم افزار ای گراف شدند که بواسطه تحلیل های کمی آن، لیست های عددی مستخرج گردید. این اطلاعات برای تحلیل های قیاسی در بخش نتایج و همراه با استدلال استنباطی و منطقی اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ساکنان قابل استفاده است. با مقایسه اطلاعات آشکار گردید که ایوان در این خانه ها با عمق کم در پیکره بندی فضایی همراه با ارزش های بالای ارتباط، کنترل و هم پیوندی، اولین و محتمل ترین فضا برای پذیرش تغییرات است. یکی از آثاری که برای روستاهای نزدیک شهر می توان قائل شد، احتمال تأمین زیرساخت هایی همچون برق، لوله کشی گاز و آب است که ایده جاگذاری فضاهایی همچون آشپزخانه، حمام و سرویس بهداشتی را برای استفاده از آن ها ترغیب می نماید. استفاده از تسهیلات مدرن زندگی از طریق تغییر دادن شکل خانه های اولیه بومی بواسطه تغییر فرهنگ ساکنین قابل پیش بینی است.
۳۳.

تأثیر مؤلفه های ذهنی بر آنالیز نحو فضا با بهره گیری از گراف وزن دار (نمونه موردی: خانه هنرمندان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نحو فضا حرکت طبیعی گراف وزندار همپیوندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۴۳
بیان مسئله : روش نحو فضای معماری به عنوان یکی از سامانه های منطقی پژوهش در دهه اخیر بسیار توسعه یافته است ولی با تمام مزایای آن نقدهای جدی نیز به آن وارد می شود. یکی از این نقدها کم توجهی به ویژگی های فردی و ذهنی محیط مصنوع و تمامیت وجودی انسان در فضا و قراردادن پیکره بندی فضا به عنوان اساس تحلیل الگوهای رفتاری است. سؤال اصلی پژوهش این است که چگونه می توان اثر چنین ویژگی هایی از فضا را همزمان با پیکره بندی فضا مورد بررسی قرار داد؟ در این مقاله فرض بر این است که با استفاده از گراف وزن دار به جای گراف ساده ارزش منحصر به فرد هر فضا تعیین می شود و نتایج حاصل دقیق تر و قابل استناد تر هستند. هدف پژوهش : هدف این مقاله، درنظرگرفتن تأثیر مؤلفه های ذهنی فضا در کنار پیکره بندی فضا بر حرکت و در نتیجه رفتار انسان در یک بنای معماری است. این تحلیل همزمان از وزن مؤلفه های ذهنی و آنالیز نحو فضا می تواند بخشی از نواقص روش فعلی در تحلیل های نحو فضا را برطرف سازد. روش پژوهش : تحلیل های این مقاله به دو روش کیفی و کمی صورت گرفته است. تحلیل هم پیوندی و تحلیل Agent-based به عنوان دو پارامتر مرتبط با موضوع مقاله به دو روش سازمان فضایی، خانه هنرمندان را بررسی کرده است. نخست به روش رایج و با بهره گیری از گراف ساده به وسیله نرم افزار «Depthmap» محاسبه شده و در روش دوم وزن مؤلفه های ذهنی به روش «AHP» تعیین شده و در محاسبات نحو فضا لحاظ شده است. در انتها به روش «دروازه شمارش» قابلیت استناد به نتایج قیاس شده است. نتیجه گیری : مقایسه دو روش ذکر شده نشان می دهد نتایج به دست آمده به وسیله گراف وزن دار توانسته است به صورت دقیق تری با جریان های حرکت در فضای خانه هنرمندان تطبیق داشته باشد.
۳۴.

نقش سازماندهی فضایی بر افزایش اجتماع پذیری فضاهای باز مجتمع های مسکونی؛ نمونه مورد مطالعه: مجتمع های مسکونی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازماندهی فضایی اجتماع پذیری فضای باز مجتمع های مسکونی نحو فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۲۴۱
تحقیقات مختلف نشان می دهد که عوامل متعددی از جمله عامل اجتماعی، کالبدی و اقتصادی بر میزان اجتماع پذیری یک محیط تأثیر گذارند. در این ارتباط نقش سازماندهی فضایی به عنوان نمونه ای از عوامل کالبدی مؤثر بر اجتماع پذیری فضاهای باز مجتمع های مسکونی، موضوعی قابل تأمل است که پژوهش حاضر به آن پرداخته است. بنابراین چهار الگوی سازماندهی فضایی در مجتمع های گفته شده شامل الگوی خطی، مجموعه ای، مرکزی تک عنصری و مختلط در چهار مجتمع مسکونی شهر شیراز به عنوان نمونه موردی انتخاب شده اند. ابزار تحلیل در پژوهش جاری تئوری نحو فضاست که با استفاده از روابط ریاضی و آنالیزهای نرم افزاری در محیط نرم افزارDepthmap ، به تجزیه و تحلیل ساختار کالبدی نمونه های مورد نظر پرداخته است. بر این اساس از شاخص های سلسله مراتب، دسترسی پذیری، جانمایی فضایی، شفافیت، تنوع فضایی و درصد فضاهای باز و بسته، در این پژوهش بهره گیری شده است. مقاله پیش رو علاوه بر روش نحو فضا از مشاهدات میدانی و نیز بررسی اسناد طرح در قالب نقشه ها و پروفیل ها نیز بهره برده است. در نهایت نتایج تحقیق حاکی از آنست که ساماندهی فضایی در مجتمع های مسکونی، نقش بارزی در افزایش یا کاهش اجتماع پذیری فضای باز یک مجتمع دارد. همچنین فضاهای باز با چیدمان مرکزی و مختلط نسبت به سایر الگوها اجتماع پذیرتر هستند و جانمایی نادرست عملکردهای مختلف در فضای باز یک مجتمع مسکونی، باعث کاهش اجتماع پذیری در فضای مورد نظر خواهد شد. این مهم می تواند توسط طراحان در تهیه لکه گذاری های اولیه طراحی فضاهای باز مجتمع های مسکونی، مد نظر قرار گیرد.
۳۵.

تحلیل الگوهایی غیرشکلی پلان بناهای مسکونی با ارزش شهر تهران در دهه های 1330 تا 1350(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معاصرسازی ساختمان مسکونی نحو فضا سبک زندگی الگوی غیرشکلی معماری معاصر پایداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۳۳
اهداف: هدف پژوهش، استفاده و به کارگیری از الگوی غیرشکلی بناهای ارزشمند تهران (دهه 1330تا1350) را با توجه به نیازهای روز جامعه و تکنولوژی موجود در مسکن ایده آل تهران در جهت معاصرسازی می باشد. روش ها: در مطالعه حاضر، روش تحقیق مورد استفاده بر حسب هدف، کاربردی – توسعه ای و شیوه ی مطالعه بر حسب روش و ماهیت، توصیفی پیمایشی می باشد. سپس در پرسشنامه بدون ساختار اولیه برای شناسایی متغیرها و موضوعات اصلی تحقیق از تحلیل های کیفی و آنالیز استفاده می گردد که نتایج آن به تدوین پرسشنامه دارای ساختار می انجامد، در مراحل بعدی پژوهش از روش های کمی استفاده می گردد، داده های پژوهش پس از جمع آوری در نرم افزارهای آماری وارد شده تحلیل می گردد. یافته ها: یافته ها نشان داد که الگوی تحلیلی غیر شکلی تعدادگره، امکانات، عمق فضا، قابلیت یافت شدن، فضای اجتماعی، میزان دید، انعطاف پذیری، یکپارچگی، کنترل، فضاهای باز، فضاهای نیمه باز، فضاهای بسته، پیچیدگی، فضاهای واسطه، فضاهای ارتباطی عمودی و افقی، عرصه های مختلف زندگی و دسترسی، الگوهایی هستند که در معاصرسازی امروزی مهم شناخته شده و منطبق بر نیازهای ساکنان امروزی و سبک زندگی آنان است. نتیجه گیری: الگوهای غیرشکلی پلان بدست آمده هر کدام قابلیت استفاده در معاصرسازی بناهای ارزشمند را دارند که با ایجاد آنان و یا حفظ آنان در بناها موجب معاصرسازی صحیح در راستای ترجیحات ساکنان و با توجه به سبک زندگی امروزی را دارند. شناخت این الگوها و به کاربندی آنان در راستای دست یابی به معاصرسازی صحیح و امروزی بسیار حائز اهمیت بوده است.
۳۶.

جست و جوی مفهوم خانه ایرانی با تکیه بر انطباق توصیفات تاریخی و ساختار کالبدی (مطالعه خانه های یزد و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مسکن خانه ایرانی توصیفات تاریخی ساختار کالبدی نحو فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۲۱۹
موضوع پژوهش حاضر بازاندیشی مفهوم خانه ایرانی است که با تکیه بر انطباق توصیفات تاریخی و ساختار کالبدی به ارزیابی مؤلفه های شکل دهنده این مفهوم و رویکردهای کالبدی مؤثر بر آن در نمونه های مطالعاتی می پردازد. سؤال تحقیق آن است که توصیفات تاریخی خانه ایرانی کدام مؤلفه های کالبدی در شکل دهی به مفهوم خانه را بازنمایی می کند؟ انطباق توصیفات تاریخی و ساختار کالبدی خانه ایرانی، نقش مؤلفه های مسکن را چگونه اولویت بندی می کند؟ رویکرد تحقیق شامل دو وجه کمی و کیفی است که با ترکیبی از روش های تحلیلی توصیفی، تاریخی تفسیری و استدلال منطقی در سه گام اصلی شامل مطالعات نظری مسکن، مطالعات تاریخی درباره خانه ایرانی و مطالعه شاخص های نظری و نحوی تحقیق در نمونه های منتخب از خانه های تاریخی انجام گرفته است. نمونه ها شامل 6 خانه در 2 شهر یزد و اصفهان از دوره صفوی و قاجار است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مؤلفه های پنج گانه خانه ایرانی متناظر با شاخص های نحوی تحقیق درمقایسه میان خانه های یزد و اصفهان از اولویت های متفاوتی برخوردار است؛ به طوری که خانه های اصفهان با دارابودن عمق فضایی اندک و دید محوری بالای مراحل ورود به عرصه ها، نسبت به خانه های یزد حد پایین تری از تقابل درون/ برون و میزان بالاتری از گونه گونی دیداری و امتزاج عرصه های طبیعی/ مصنوع را دارا هستند. همچنین تمرکزگرایی یا مرکزیت های چندگانه عملکردی، صورت دهی به جزء فضاهای شاخص فرهنگی/ آیینی و آمیختگی درجاتِ درون برحسب نقش عوامل فعالیتی/ معنایی دارای تفاوت هایی در شکل یابی کالبد خانه های یزد و اصفهان است که در تحلیل یافته ها به آن پرداخته شده است.
۳۷.

تحلیل ساختار فرمی مسیریابی در فضاهای مجتمع های مسکونی بر اساس نظریه نحو فضا (مطالعه موردی: مجتمع مسکن مهر فاز 3 شهر پردیس تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک فضا مسیریابی نحو فضا مجتمع مسکونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۱۹
چگونگی مسیریابی در محوطه مجتمع های مسکونی، موضوع مهمی برای طراحی معماری این گونه فضاها است. مسیری که محور دید و خوانایی بیشتری را برای انسان ایجاد نماید، می تواند مسیری بهینه باشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی ساختار فرمی مسیریابی در فضای مجتمع های مسکونی بر اساس نظریه نحو فضا است. در این پژوهش، یک توصیف ساختاری از رفتار محیطی انسان بر اساس مبانی نظری نحو فضا ارائه می شود. همچنین با استفاده از نرم افزار Depthmap X 0.50 و با استخراج روش های مبتنی بر گراف، ادراک و تفسیر مردم از مسیریابی در محوطه مجتمع مسکونی تبیین می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهند که سه نوع گردش مبتنی بر شبکه، منحنی و خطی در طراحی محوطه مجتمع های مسکونی صورت می گیرد که انسان با توجه به اهداف و منافع فردی و جمعی، می تواند یکی از این مسیرهای را برای عبور انتخاب نماید. همچنین بر اساس نتایج، مسیریابی در مسیر گردش خطی، آسان ترین مورد در جهت ادراک فضا است. همچنین مسیریابی شبکه ای به سبب خوانایی کمتر، دشوارترین مسیر جهت مسیریابی افراد می باشد. مسیریابی منحنی نیز به سبب اینکه دارای عمق فضایی کوتاه تری می باشد، دارای خوانایی مناسبی می باشد. به طورکلی یافته ها در این پژوهش نشان دادند که مسیریابی با عمق فضا و محور بصری افراد رابطه معناداری دارد.
۳۸.

معاصرسازی الگوی مسکن بومی اصفهان بر پایه تحلیل روابط غیرشکلی پلان، نمونه موردی: خانه جنگجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معاصرسازی مسکن بومی اصفهان نحو فضا پیکره بندی فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۴۹
معماری بومی به عنوان یکی از مهم ترین «اشکال سازمان دهی اجتماعی فضا» که فهم آن از طریق درک پیوند میان کالبد معماری و زندگی و فرهنگ جاری در آن ممکن می شود، بخشی از پیوستگی فرهنگی تاریخی معماری ایرانی را تشکیل می دهد که شناخت و بازیابی الگوهای رایج آن می تواند نقش مؤثری در پیشبرد تلاش معمار معاصر در حفظ هویت و اصالت فرهنگی در عین کارآمدی فضا و خلق میراث باارزش برای نسل های آینده ایفا نماید؛ همچنین معیاری در تشخیص ایرانی و غیرایرانی بودن الگوهای معماری نیز فراهم می آورد. در این راه تأکید می گردد این نگاه به معنی بازتولید الگوها و فضاهایی نیست که در روزگار معاصر از آن ها عبور شده است بلکه بیشتر به معنی فهمیدن نحوه ارتباط معماری با انسان و محیط پیرامونش و توسعه آن به فضای معاصر است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی با راهبرد نمونه موردی و بهره گرفتن از افزونه اسپیس سینتکس سعی دارد ضمن تشریح روابط ریاضی حاکم بر فضا در مفاهیمی چون عمق فضایی، ارزش کنترل، ارزش انتخاب، یکپارچگی و انتروپی، با ارزیابی و تحلیل رابطه بین همنشینی فضاها به کشف مفاهیمی که از معماری گذشته می تواند در معماری امروز نقش ایفا نماید، بپردازد. همچنین با مبنا قرار دادن ارزش های مورد اشاره و حفظ موقعیت و روابط میان فضاهای مختلف در گراف، یک الگو را به زبان معاصر بیان نماید. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اگرچه تفاوت ساختاری بین معماری گذشته و معماری معاصر در ضوابط توده گذاری وجود دارد، می توان با استفاده از مفصل های ارتباطی و فضاهای بینابینی، پیکره بندی فضایی یک الگو را به فضای معماری معاصر تسرّی داد و  امکان تداوم هویت معماری گذشته در معماری معاصر را فراهم آورد.
۳۹.

بازپژوهی در انگیزه و شیوه اجرای آداب اجتماعی زورخانه با تفحص در تناسب کارکرد و ساختار کالبدی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آداب اجتماعی تعامل اجتماعی زورخ‍ان‍ه ساختار کالبدی نحو فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۱ تعداد دانلود : ۱۳۱
زورخانه جزئی از مردمی ترین اندام واره های شهر به مثابه مکانی فراورزشی، میراث معنوی فرهنگ و معماری ایرانی و آموزه های تربیتی آن متضمن منشی پسندیده در روابط فردی و اجتماعی است. ازاین رو تناسب کارکرد و ساختار کالبدی در معماری زورخانه، موضوع پژوهش حاضر است که با هدف بازپژوهی در آداب اجتماعی و ارتقای تجربه تعاملات اجتماعی در نمونه های معاصر به ارزیابی مؤلفه های شکل دهنده آداب و کارکردها و نیز رویکردهای کالبدی مؤثر بر انجام پذیری این آداب در نمونه های مطالعاتی می پردازد. سؤال تحقیق آن است که عناصر سازمان کالبدی فضایی زورخانه چه نقشی در انگیزه و شیوه اجرای آداب اجتماعی آن دارد؟ کدام ویژگی ها و رویکردهای کالبدی فضایی در تسهیل شکل دهی به آداب اجتماعی زورخانه اثرگذارند؟ روش تحقیق شامل ترکیبی از رویکرد کیفی به صورت تحلیل و تفسیر اطلاعات کتابخانه ای پیرامون نظریه محیط و تعامل اجتماعی و نیز رویکرد کمی/کیفی و نرم افزاری برمبنای نمونه موردی است که به صورت مشاهده و تحلیل با شبیه ساز رایانه ای دپت مپ و ای گراف جهت بررسی چیدمان فضایی زورخانه های تاریخی ایران انجام گرفته است. نمونه ها شامل 8 زورخانه شاخص از 3 دوره تاریخی صفوی، قاجار و پهلوی در شهرهای تهران، یزد، اصفهان، قزوین، آران و بیدگل و خرم آباد است. عوامل مؤثر بر شیوه اجرای آداب اجتماعی در زورخانه های تاریخی ازطریق بررسی تطبیقی نمونه ها به روش استدلال منطقی و قیاسی ارزیابی و استنتاج شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که موقعیت و ارتباط عناصر در سازمان کالبدی فضایی زورخانه نقش مؤثری در تسهیل اجرای آداب اجتماعی آن دارد؛ به طوری که جایابی سردم در مسیر زنجیروار فضاهای ورودی، موقعیت گود در عمیق ترین لایه های پیکربندی و چیدمان غرفه های پیرامونی گود و رابطه بصری/ فیزیکی عناصر با یکدیگر بر شیوه شکل دهی به آداب اجتماعی زورخانه اثرگذار است.
۴۰.

خوانش پیکربندی مجموعۀ تاریخی سعدالسلطنه قزوین با تأکید بر شکل و موقعیت عناصر کالبدی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ساختار فضایی خوانش پذیری نحو فضا سعدالسلطنه قزوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۴۱
اماکن تاریخی به مثابه اجزای مهم و پر جاذبه شهر همواره به عنوان مقاصد بازدید گردشگران حائز اهمیت، هویت و شخصیت اند. از نتایج سازمان دهی مطلوب این گونه فضاها ماندگاری ذهنی تجربه فضایی، شکل دهی به قرارگاه تعاملات اجتماعی و تکرار بازدید مخاطبان است. هدف تحقیق حاضر تحلیل مؤلفه های اثرگذار کالبدی فضایی مجموعه های گردشگری شهری بر ارتقای خوانش پذیری و درنتیجه افزایش میزان بازدید و استفاده از آن هاست. این تحقیق با ترکیبی از روش های توصیفی تحلیلی، استدلال منطقی و موردپژوهی انجام شده و ابزار گردآوری داده ها مشاهدات میدانی و مطالعات کتابخانه ای است. اهتمام بازسازی مجموعه تاریخی سعدالسلطنه در بافت قدیم شهر قزوین در سالیان اخیر، جستجوی مفاهیم ساختار فضایی آن را به عنوان فضایی پویا در قالبی بدیع به واسطه استمرار حضور شهروندان، به موضوعی درخور تأمل تبدیل کرده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مؤلفه های اثرگذار کالبدی فضایی بر ارتقای خوانش پذیری و در نتیجه افزایش بازدید از اماکن تاریخی شامل گزینش پذیری فضا، رؤیت پذیری و نفوذپذیری بصری و حرکتی است. این عوامل در نمونه مطالعه از طریق ایجاد میدان های دید گسترده و چند سویه در بخش های کانونی، ایجاد کوتاه ترین مسیرهای ارتباط دهنده میان مقاصد مهم درونی و توجه به سامان دهی مطلوب ورودی های بافت تاریخی، بر افزایش میزان بازدید مؤثر بوده است.