مطالب مرتبط با کلیدواژه

نحو فضا


۴۱.

باز اندیشی نظریه «نحو فضا»، رهیافتی در معماری و طراحی شهری؛ مطالعه موردی: خانه بروجردی ها، کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نحو فضا چیدمان فضا خانه بروجردی ها هم پیوندی جداافتادگی خوانایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۷۶
  هدف این مقاله، بازخوانی اصول و مبانی فکری نظریه "نحو فضا" و به روزسازی توسعه هایی است که درسال های اخیردر مفاهیم و ابزارهای این نظریه رخ داده است. پس از یک بازنگری تاریخی و مبادی ورودی نظریه به دانش معاصر معماری و شهرسازی در ایران، خاستگاه نظریه و مباحث آغازین و مبانی منطق اجتماعی فضا،مورد بحث و بازتعریف قرار گرفته اند.اساس و مبنای مباحث مطروحه، نظریه زیربنایی هیلیر و هانسون در 1984و پس از آن بسط و بررسی نظریه در دانشکده معماری بارتلت است.در ادامه، روش شناسی و فرایندهای روشمند در تجزیه و تحلیل فضای معماری مورد مدّاقه قرار گرفته و به صورت کاربردی با نرم افزار روز دپت مپ، شبیه سازی گردیده است. همه این مراحل بر روی یک نمونه معماری سنتی ارزشمند، خانه بروجردی های کاشان، پیاده گردیده است و جداول مربوط به این شبیه سازی استخراج و مورد بحث قرار گرفته است.در میانه بحث ها گریزهایی کاربردی به روش و نحوه پرداختن به مفاهیم و تکنیک ها در مقیاس شهری نیز زده شده و کاربرد نظریه در طراحی شهری نیز بحث و بررسی گردیده است. در نهایت، مسایل مرتبط با نظریه "نحو فضا" و در برابر سوال ادراک فضایی مورد مباحثه قرارگرفته است.
۴۲.

تحلیل دانه بندی بلوک های مسکونی از منظر جرم شناسی با استفاده تکنیک نحو فضا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جرم خیزی فضای باز مجتمع مسکونی نحو فضا نرم افزار Depthmap

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۴۷
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش دسترسی بصری و فیزیکی در فضاهای باز مجتمع های مسکونی و نقش آنها در تامین امنیت آن محیط است. پیرامون موضوع مطروحه، سه الگوی فضای باز در مجتمع های مسکونی در نظر گرفته شد که شامل"الگوی حیاط مرکزی"،"الگوی خطی یا ردیفی" و"الگوی بلوک های پراکنده" است. ابزار ارزیابی در این پژوهش، تئوری نحو فضا است. فرایند این پژوهش به این صورت انجام می شود که در ابتدا فاکتورهای مؤثر بر میزان جرم خیزی فضاهای باز مجتمع های مسکونی استخراج می گردد، سپس با استفاده از تئوری نحو فضا، به تبیین چارچوب نظری پژوهش پرداخته می شود. در ادامه با استفاده از نرم افزار Depthmap ، شاخص-های " قابلیت دسترسی فیزیکی"،" قابلیت دسترسی بصری"،"دسترسی محلی" و دسترسی فراگیر" در نمونه های موردی بررسی می شود و در نهایت الگوی نهایی بهینه که دارای کمترین میزان احتمال جرم خیزی است معرفی شده و راه کارهای حاصل تبیین می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه به تحلیل های کمی ذکر شده، فضای باز مجتمع مسکونی با الگوی حیاط مرکزی، دارای کمترین میزان جرم خیزی نسبت به دو الگوی دیگر است، این در حالی است که در فضاهای باز با الگوی بلوک های پراکنده، امکان وقوع جرم بیشتر از سایر نمونه ها می باشد.
۴۳.

رابطه سیستم فعالیت های جمعی و پیکربندی خانه های کوهدشت با رویکرد نحو فضا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نحو فضا پیکربندی فضایی عرصه های جمعی سیستم فعالیت ها قانونمندی های فرهنگی - اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۱۶
پژوهش حاضر به بررسی رابطه متقابل بین پیکربندی فضایی و نظام فعالیت ها در مقیاس عرصه های جمعی از طریق دسته بندی فعالیت های جمعی و اندازه گیری داده های نحوی خانه ها می پردازد. برای تعیین خواسته مورد نظر تعداد 110 خانه از سه گونه مسکن کوهدشت به صورت غیر تصادفی با توجه به روش مبتنی بر هدف و ملاحظات انتخاب گردید؛ برای تحلیل فعالیت های جمعی از مصاحبه ابزار–غایت، مشاهده و ثبت فعالیت ها استفاده شد و برای همخوانی و پیدایی مهمترین فعالیت ها از روش تحلیل تناظر استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آنست، گونه های مسکن پیکربندی های متفاوتی دارند اما با وجود تغییر پیکربندی فضایی، سیستم فعالیت ها تغییر نکرده و ساکنان خود را با فضاهای مورد نظر انطباق داده اند. میزان پاسخ گویی ساکنان به تطبیق پذیری بستگی به تامین نیازهای فضایی-رفتاری آنها دارد؛ بنابراین استمرار سیستم فعالیت ها نشان از قدرت قانونمندی های فرهنگی- اجتماعی است. ساکنان ترجیحات کالبدی خود را با تغییرات تطبیق داده و رفتارها، ارزش ها و نیازهای خود را با آن هماهنگ می کنند. توانایی افراد در انطباق با محیط، نتایج تحلیل های نحو فضا را مورد تردید قرار می دهد، لذا پیشنهاد می شود جهت اعتبار بخشی بیشتر به تحلیل های نحوی سطح رضایتمندی نیز بررسی گردد.
۴۴.

بررسی کیفیت نفوذپذیری لبه بر تامین امنیت فضا (نمونه موردی: تحلیل فضایی ساختار تیمچه در بازارهای سنتی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لبه نحو فضا امنیت بازار تیمچه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۱۳۸
مسئله تامین امنیت در بازارها، یکی از مهمترین عوامل در توسعه و رونق اقتصادی این اماکن شهری است. در همین ارتباط، میزان و کیفیت نفوذپذیری به این فضاها، عاملی تاثیرگذار بر این مهم می باشد. لذا پژوهش حاضر ضمن تحلیل کیفیت نفوذپذیری لبه های خارجی چند نمونه تیمچه به عنوان بخشی از فضای بازار، به بررسی مسئله تامین امنیت در این گونه از فضاها می پردازد. بر این اساس پس از تدوین چارچوب نظری تحقیق، سه پارامتر " خوانایی"، "کنترل و دسترسی بصری" و "یکپارچگی فضایی" به عنوان عوامل موثر بر امنیت فضایی معرفی گردید و با استفاده از تکنیک نحو فضا و در محیط نرم افزار Depthmap، به بررسی مسئله امنیت در نمونه های مورد نظر پرداخته شد. نمونه های موردی شامل هفت الگوی تیمچه با کیفیت نفوذپذیری متفاوت در لبه آنها می باشند. نتایج تحقیق نشان داد که تیمچه ی نفوذ ناپذیر از نظر شاخص خوانایی در سطح مطلوبی قرار دارد و به واسطه داشتن تنها یک ورودی، امکان کنترل ورود و خروج افراد را فراهم می آورد. این در حالی است که تیمچه ی چهار جهت نفوذپذیر، از منظر شاخص های کنترل و یکپارچگی فضایی در سطح بالاتری نسبت سایر به سایر تیمچه ها قرار دارد که این موضوع در تامین امنیت این گونه از تیمچه ها تاثیر بسزایی دارد.
۴۵.

واکاوی ارتباط بین نقشه های شناختی و مدل سازی های رایانه ای نرم افزار نحو فضا درشناخت محیط های اجتماع پذیر (نمونه موردی: بستر عمومی دانشکده های هنر و معماری دانشگاه بوعلی سینا و دانشگاه شهید بهشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقشه های شناختی فضاهای آموزشی نحو فضا رفتارهای اجتماعی بستر فضای عمومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۳
در پژوهش حاضر تطبیق نقش پیکره بندی فضایی محیط و نقشه های شناختی حاصل از آن بر رفتار های اجتماع پذیر افراد سنجیده شد. در همین راستا ساختار فضایی دو دانشکده ی هنر و معماری در نرم افزار نحو فضا مورد بررسی قرار گرفت. در حین پژوهش از روش های کمی و کیفی بهره گرفته شد بدین ترتیب که، متغیر کیفی رفتارهای اجتماعی افراد از طریق مقادیری کمی، در روش چیدمان فضا مورد سنجش قرار گرفت. همچنین به منظور پیمایش محیط در رویکردی کیفی، مشاهده و مصاحبه توامان با پرسش نامه (که حاصل شناخت فضایی ساکنان از ساختار فضایی محیط است) و نقشه های رفتاری تهیه شده توسط محققان، مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت با تطبیق نقشه های شناختی و نقشه های روش نحو فضا به شناسایی فضاهای عمومی اجتماع پذیر در بستر هر دو دانشکده اقدام شد. به نظر می رسد تطبیق نقشه های شناختی زایشی- غیر زایشی و نقشه های پیکره بندی فضایی، با دستیابی به رویکردی جامع در بازشناسی محیط های اجتماع پذیر رابطه معناداری دارد. به علاوه یافته های پژوهش، گویای نقش پیکره بندی فضایی در تشخیص راهکارهای کم هزینه در راستای بهبود ساختارهای فضایی محیط های آموزشی به لحاظ اجتماعی می باشد.
۴۶.

تحلیل تطبیقی روابط و چیدمان (نحو) فضا در ادراک پیکره بندی فضایی مسکن در خانه های ایرانی (نمونه موردی: خانه های دوره پهلوی و معاصر شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۸۰
هدف از این پژوهش تحلیل تطبیقی روابط و چیدمان (نحو) فضا در ادراک پیکره بندی فضایی مسکن در خانه های دوره پهلوی و معاصر شهر ارومیه می باشد. روش پژوهش حاضر، به دلیل استخراج معیارهای قابل اندازه گیری و کمی شدن، تلفیقی از راهبردهای کمی و کیفی می باشد که با تحلیل نحوی شش نمونه از پلان های خانه های دوره پهلوی و پلان های معاصر ارومیه صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که عمق فضایی در پلان های معاصر، بیشتر از عمق نسبی سه پلان دوره پهلوی می باشد. میزان هم پیوندی در پلان های معاصر کم می باشد به این مفهوم که این بناها به صورت متراکم می باشند. فضاها در سه مجموعه دوره پهلوی دارای هم پیوندی بالاتری هستند و در سه نمونه پلان دوره معاصر، افتراق فضاها از سیستم بیشتر است. فضاها در سه مجموعه دوره پهلوی دارای هم پیوندی بالاتری هستند و در سه نمونه پلان دوره معاصر، افتراق فضاها از سیستم بیشتر است و میزان کنترل کل مجموعه در 6 نمونه مطالعاتی تقریباً در یک تراز است، به جز نمونه پلان 1 معاصر که از سطح کنترل بیشتری برخوردار است.
۴۷.

واکاوی الگوی مکانی-کارکردی عناصر مهم شهر اسلامی با تمرکز بر تحلیل تطبیقی ساختار فضایی کالبدی پایتخت های عمده اسلام در بازه زمانی 1290 تا 1310 هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۹۰
پژوهش حاضر موقعیت و ارتباط کارکردی میان عناصر شهرهای اسلامی را در دو بخش عمده بررسی می کند. بخش اول شامل سابقه تاریخی الگوهای مکانی-کارکردی این عناصر از طریق اسناد کهن و بخش دوم شامل بررسی این الگوها از طریق تحلیل مفصل ساختار فضایی شهرها براساس نقشه های دقیق ترسیم شده در محدوده زمانی ۲۰ ساله از ۹ پایتخت مهم اسلامی است. گام اول تحقیق وابسته به توصیفات متون و انطباق با نقشه محدوده اولیه شهرها و گام دوم معطوف به تحلیل نقشه توسعه یافته ۹ شهر مهم اسلامی و متکی به نظریه نحو فضاست. روش تحقیق در گام اول، توصیفی-تحلیلی و در گام دوم استدلال منطقی و قیاسی است. برای تحلیل در بخش اول از فیش برداری و در بخش دوم از نرم افزار UCL Depthmap استفاده شده که نرم افزار تخصصی تحلیل فضا در ساختارهای معماری و شهری است. سؤال آن است که موقعیت مکانی و ارتباط کارکردی میان عناصر مهم شهر اسلامی و درحقیقت الگوی مکانی-کارکردی این ساختار دارای چه ویژگی هایی است؟ نتایج نشان می دهد که از میان چهار عنصر مورد مطالعه، بازار در بالاترین اتصال پذیری و انسجام ساختاری بافت شهر اسلامی استقرار دارد و درجه هم جواری مسجد جامع و سایر مساجد مهم شهری با آن، بر سهولت دسترس پذیری و اهمیت مکانی- کارکردی آنها اثرگذار است. به علاوه این الگوی مکانی- کارکردی که وابسته به عوامل متعددی چون نیازهای عملکردی، شرایط جغرافیایی، سنت های طراحی، توجیه عمومی، انگیزه های سیاسی و همچنین شکوه و عظمت گرایی است، متأثر از جهات توسعه شهر و میزان انسجام پیکربندی است.
۴۸.

سیرتحول پیکربندی فضا در خانه های صد سال اخیر نجف آباد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۱۹
بیان مسئله : خانه های صد سال اخیر نجف آباد با تغییر از خانه های حیاط مرکزی، در جریان مدرنسازی به ترتیب به چهار شکل هال مرکزی، سواره-پیاده، هال خصوصی و آپارتمانی ساخته شدند. تاکنون تحقیقی نه در مقام معرفی و نه تحلیل، بر روی این سیر تحول صورت نگرفته تا با معرفی گذشته و تغییرات آن، محققان و طراحان معاصر را  نسبت به زمینه و سابقه موضوع طراحی خانه در این شهر آگاه کند. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤالات است که سیر تحول معماری خانه های نجف آباد طی صد سال اخیر چگونه بوده است؟ مقایسه تطبیقی خانه های صد سال اخیر نجف آباد براساس تکنیک نحو فضا چه اطلاعاتی به دست می دهد؟ هدف پژوهش : هدف تحلیل سیر تحول معماری خانه های نجف آباد طی صد سال اخیر و مقایسه تطبیقی آنها براساس تکنیک نحو فضا است. روش پژوهش : این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و مقایسه تطبیقی با استدلال منطقی، به معرفی سیر تحول خانه ها از دیدگاه پیکربندی فضایی پرداخته و با مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و شبیه سازی با نرم افزار تخصصی نحو فضا، سیر تحول را در چند مقوله با چند شاخصه بررسی و الگوهای رفتاری در پیکربندی فضایی را تحلیل می کند. سه مقوله فضای ورودی، مسیر حرکتی و محرمیت با شاخصه عمق قابل پیمایش، سازماندهی داخلی فضاهای اصلی با شاخصه هم پیوندی و چگونگی فضاهای مکث، حرکت و سلسله مراتب فضایی با شاخصه عمق بررسی و برای اثبات نتایج عددی روش های آمار استنباطی با آزمون همبستگی پیرسون از نرم افزار (SPSS20) استفاده می شود. نتیجه گیری : با گذر زمان پیکربندی فضایی خانه ها چنان تغییرکرده که حریم خصوصی کاهش یافته است. همبستگی آماری مستقیمی بین همپیوندی، عمق و عمق قابل پیمایش از فضاهای مشترک در تمام دوره های زمانی وجود دارد و تغییری تدریجی در موارد زیر مشخص است: کاهش ارتباط حیاط با بنا و تغییر نقش آن از حالت فعال به منفعل، کم رنگ شدن محرمیت در ورودی، تشخص یافتن و چند عملکردی شدن مسیرهای ارتباطی عمودی، کم رنگ شدن سلسله مراتب در مسیرهای افقی، افزایش تعداد عناصر سازمان دهنده و تغییر نحوه سازمان دهی از حالت مرکزی به خطی. این نتایج برای محققان و نیز طراحان معاصر مسکن موضوعی قابل تأمل جهت تأمل در کیفیت های فضایی مسکن معاصر به منظور کاستن از نواقص فوق است.
۴۹.

بررسی توانمندی نحو فضا در شناخت نظام فضایی-اجتماعی مسکن معاصر نمونه موردی: خانه های تک واحدی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۶۱
بیان مسئله: نحو فضا به عنوان مجموعه ای از نظریات و تکنیک های مرتبط با شناخت پیکره بندی فضا و تأثیر آن بر شکل گیری روابط اجتماعی در محیط های شهری و معماری به کار گرفته می شود. در این پژوهش با بررسی نمونه هایی از مسکن معاصر اصفهان ضمن پی بردن به ساختار کلی مسکن معاصر این محدوده به این سؤال پاسخ داده می شود که آیا تحلیل های نحو فضا توانسته اند در درک رابطه میان پیکره بندی فضا و الگوهای رفتاری مؤثر بوده و ساختار فضایی-اجتماعی مسکن معاصر اصفهان را تشریح کنند؟ به نظر می رسد نحو فضا در درک روابط میان فضای مصنوع و رفتار ساکنین به طور کلی بسیار مؤثر بوده، اما نمی توان از نقش مهم ویژگی های منحصربه فرد هر فضا صرف نظر کرد. هدف پژوهش: این مقاله به میزان توانمندی نحو فضا در پیش بینی تعاملات اجتماعی مبتنی بر تحلیل نحو فضا در مسکن معاصر می پردازد. روش پژوهش: به منظور تحقق اهداف پژوهش، ابتدا پنج نمونه از خانه های تک واحدی که در دهه اخیر احداث شده اند به وسیله ترسیم گراف توجیهی و تحلیلVGA  مورد بررسی قرار گرفته اند. پس از آن به وسیله مصاحبه با ساکنین این خانه ها، نقشه الگوی های رفتاری بر مبنای مؤلفه های ایجاد تعامل تهیه شده و سپس به وسیله استدلال منطقی مورد قیاس قرار گرفته و نحوه ایجاد ارتباط میان پیکره بندی فضا و تعامل افراد در شکل گیری نظام فضایی-اجتماعی مسکن معاصر تدوین شد. نتیجه گیری: تحلیل نحو فضا در مقیاس کلان و به طور کلی می تواند در تعیین حریم و عرصه ها و شکل گیری رفتار بر مبنای روابط میان اجزای مسکن معاصر  به درستی عمل کند. اما در مقیاس خردتر و زمانی که رفتار مخاطب در رابطه نزدیک تر با اجزای فضا قرار می گیرد، از کارایی آن کاسته شده و تحلیل های محیطی مؤثرتر واقع می شوند.  
۵۰.

نحو منظر؛ سنجش منظر با شاخص منظرین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۳۶
تئوری نحو فضا روشی کمی و ملموس برای شناخت و تحلیل ساختار و یا پیکره بندی فضایی ارائه می دهد. این روش با وجود اینکه تکنیک نوپایی نیست، اما همچنان کاربردی و در حال تکامل است. در این راستا این پژوهش با ارائه روش نوینی از طریق شناخت ابعاد منظر، در صدد رفع برخی کاستی ها یا محدودیت های ساختاری و مفهومی نحو فضاست. با استفاده از دستاورد این روش می توان به تعریف واژه بدیع «نحو منظر» دست یافت. این پژوهش در پی پاسخگویی به این سؤال است که اگر به جای نحو فضا نحو منظر جایگزین شود، معیارهای شاخص و روش سنجش چه تفاوتی خواهدکرد؟ این پژوهش با هدف ایجاد آشتی بین تعریف منظر از فضا و الگوهای نحوی فضا، در صدد ایجاد امکان یک الگوی اختصاصی نحوی منظر، برای شناخت نحو منظر است. پژوهش بنیادین حاضر از لحاظ ماهیت از نوع کیفی با هدف کاربردی است. روند پژوهش به صورت روش ترکیبی از تحلیل محتوا (به صورت توصیفی و تحلیلی- تبیین قیاسی) است. با استفاده از روش تحلیل محتوا، مفاهیم نحو فضا دسته بندی شده و با مفاهیم منظر تطبیق یافته است. بر طبق نتایج این پژوهش، منظر دارای ابعادی است که در مفاهیم نحو فضا نادیده گرفته شده است. بخش عمده ای از فاکتورهای منظرین جدید که در سیستم نحوی نیستند، فاکتورهای معنایی به ویژه ذهنی-تفسیری هستند. این فاکتورها دارای شاخص های ارزشی هستند که باید وارد محاسبات گراف ساده نحوی شوند. به این منظور شبکه ای از شاخص های جدید منظرین را روی شبکه نحوی قرار داده تا نقاط پرارزش مشخص شود. شبکه جدید به وجود آمده، شبکه نحو منظر است. گراف حاصل از نحو منظر گرافی وزن دار است که از طریق ارزش شاخص های منظرین ضریب وزنی به خود گرفته اند. با اضافه شدن ابعاد جدید منظرین به نحو فضا، نحو منظر شکل می یابد که نسخه توسعه یافته و ارتقا یافته ای از نسخه های قبلی است.
۵۱.

تحلیل نحوی نمودپذیری شفافیت فضایی در معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۹۷
جایگاه مثبت فضا یا به عبارتی فضامحوری در برابر حجم انگاری، از وجوه شاخص معماری ایران است و در این راستا، شفافیت از اصول و مبانی و ازجمله کیفیات ویژه و بنیادین در ساختار فضایی معماری ایرانی به حساب می آید. بر همین اساس، برخی معماران معاصر ایران بر این اصل پای فشرده و با الهام از آثار جاودانه این سرزمین سعی در نمودپذیری و تحقق و تداوم آن داشته اند. با تکیه بر اهمیت پرداختن به این شاخصه، هدف تحقیق حاضر، سنجش نحوه کاربرد مفهوم شفافیت و چگونگی بروز آن در عناصر فیزیکی و ساختارهای فضایی معماری معاصر ایران است. بر این مبنا پژوهش حاضر اقدام به بررسی موضوع در دو مرکز فرهنگی از دوره معاصر ایران و مقایسه و تطبیق تدابیر بکار رفته در تحقق این اصل نموده و جهت پیشبرد تحلیل از تکنیک نحو فضا و ترسیم و تفسیر نمودارهای توجیهی و محیط نرم افزارهای UCL Depthmap و Agraph بهره برده است. دو بنای مطالعاتی شامل مرکز فرهنگی سینمایی دزفول و مرکز بین المللی فرهنگی اصفهان از آثار معمار معاصر، فرهاد احمدی است. رویکرد تحقیق شامل دو وجه کمی و کیفی است. به طوری که شاخص های چهارگانه شفافیت از طریق بررسی ادبیات تحقیق به روش تحلیلی توصیفی استنتاج شد و پس از بررسی و گزینش شاخص های مرتبط با موضوع در نظریه نحو فضا، فرآیند تحلیل به روش استدلالی قیاسی و منطقی پی گرفته شد. به این ترتیب با استفاده از خروجی شاخص هایی چون عمق، اتصال، تعداد فضا، یکپارچگی فضایی و مخروط دید، موضوع شفافیت در چهار زیربخش گشایش فضایی، انسجام فضا، تداوم و توالی و ادغام و همپوشانی در بناهای مطالعاتی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که تدابیر متعدد در کنار هم و گاه با اولویت بندی هایی نسبت به یکدیگر در ایجاد شفافیت بصری و فیزیکی مؤثرند. هم چنین نحوه نمودپذیری شفافیت در دو بنای مرکز فرهنگی دزفول و اصفهان، تفاوت ها و شباهت هایی را آشکار می کند که می تواند در غنای معماری معاصر ایران مؤثر گردد. 
۵۲.

بررسی تأثیر غنای حسی برتسهیل مسیریابی- جهت یابی کاربران در ایستگاه های حمل ونقل ریلی شهرتهران؛ نمونه موردی: ایستگاه مترو میدان ولی عصر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۱۸
حمل ونقل ریلی ایران، به دلیل رویکرد عملکردمحور و مبتنی برحس بینایی صرف، علی رغم مزایای فراوان آن، تنها امکان بهره مندی طیف خاصی ازکاربران را ازاین سامانه مفید انبوه بر، فراهم نموده است. این نقص، آسیب هایی همچون حس سرگشتگی وعدم سهولت مسیریابی-جهت یابی و... را برای کاربران به همراه داشته است. به نظر می رسد، این آسیب ها بیش ازهمه ریشه در عدم توجه به سایر حواس و افزایش غنای حسی کاربران به واسطه نوع طراحی مؤلفه های معماری و اطلاعاتی دراین فضاها دارد. لذا تحقیق حاضربا هدف دستیابی به راهکارهای تسهیل وبهبود عملکرد مسیریابی-جهت یابی مبتنی برافزایش غنای حسی کاربران درایستگاه های حمل ونقل ریلی شهرتهران، به روش توصیفی-تحلیلی، ازنوع همبستگی انجام شده است. حوزه پژوهش، ایستگاه های مترو تهران و جامعه آماری آن کاربران ایستگاه ها به روش تصادفی هدفمند بوده است. نمونه تحقیق، ایستگاه میدان ولی عصربه دلیل مقیاس عملکردی و اهمیت ایستگاه، تقاطعی وعمیق بودن، طیف کاربران متنوع، نوع معماری خاص و نزدیکی به رویکرد پژوهش انتخاب شده است. داده ها، ازطریق ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﭘﺎﺳﺦ کاربران گردآوری شده است. ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ، محقق ساخته بوده که روایی محتوایی آن ازطریق تحلیل عاملی و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ، تأیید شد. ایستگاه نمونه در مرحله اول، به شیوه نحو فضا در محیط نرم افزار DepthmapX تحلیل شده است. در مرحله دوم با اجرای پرسشنامه مصور و ایجاد شرایط حسی خاص(ایجاد تصویرذهنی مناسب کاربران به وسیله نمایش فیلم، ایجاد محرک های حسی بویایی، چشایی، لامسه، بینایی وشنوایی)، توسط کاربران، مورد سنجش قرار گرفت. دراین تحقیق طراحی مبتنی برغنای حسی(متغیرمستقل)؛ مؤلفه های اطلاعاتی و معماری(متغیرهای وابسته میانی) و مسیریابی-   جهت یابی(متغیر وابسته نهایی) است.  داده های گردآوری شده به روش تحلیل مسیر، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. افزایش ضرایب مسیر از 0.435 به 0.536 و 0.571 به واسطه تأثیر غنای حسی بر مؤلفه های اطلاعاتی و معماری درایستگاه نمونه، فرضیه پژوهش را تأیید نمود و نتایج نشان داد که، ضریب تأثیر غنای حسی برمؤلفه های اطلاعاتی(0.462) و بر مؤلفه های معماری (0.531) است. همچنین مؤلفه های اطلاعاتی با ضریب(0.218) و مؤلفه های معماری با ضریب (0.256)، بر تسهیل فرآیند مسیریابی-جهت یابی کاربران تأثیرگذار است. درواقع این گونه مؤلفه ها، از پیچیدگی فضا می کاهد.
۵۳.

امکان سنجی باززنده سازی میراث معماری مدرن صنعتی تهران در تبدیل به مرکز فرهنگی (نمونه مورد مطالعه: کارخانه آرگو، موتورخانه راه آهن، کارخانه ذوب آهن)

تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۲۲۵
امروز بناهای معماری مدرن به عنوان بخشی از میراث تمدنی کشورهایی مطرح است که فرآیند مدرنیزاسیون را در سده اخیر طی کرده اند. بسیاری از این بناها امروز متروکه شده و باززنده سازی آن ها در دستور کار قرار گرفته است. حیات دوباره آن ها می تواند گامی مهم در ارتقای فضای زیستی هر شهر و منشأیی برای تحول اجتماعی تأثیرگذار در حوزه هویت مندی شهروندان باشد. در این میان بناهای متعددی با ویژگی های برجسته معماری صنعتی که در بافت میانی یا حومه ای شهرها متروک مانده می تواند بستر رویدادهای فرهنگی باشد. هدف از انجام این پژوهش تحلیل امکان سنجی باززنده سازی بناهایی فرسوده مدرن واجد ویژگی های خاص معماری در تهران در راستای اعطای عملکرد جدید فرهنگی است. در این مطالعه مؤلفه های تأثیرگذار بر باززنده سازی کارخانه ها مدرن و نیز چگونگی پیکربندی فضایی در عرصه بندی ساختار آن ها نخست در مطالعات نظری احصا شده و سپس به روش توصیفی_تحلیلی و قیاسی _تطبیقی مورد تحلیل قرار گرفته است. گردآوری داده ها از طریق مشاهدات و برداشت میدانی، مطالعات کتابخانه ای، شبیه سازی به وسیله نرم افزار تخصصی چیدمان فضا و تحلیل، به روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی انجام شده است. تحلیل یافته ها نشان می دهد که ادراک بصری مهم ترین زیرشاخص در امر باززنده سازی ساختمان های متروک میراث صنعتی مدرن است. همچنین روشن شده است که نظام عملکردی بنا در میان شاخص های کلان بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. این امر می رساند که ظرفیت ها و قابلیت های کالبدی موجود در بنا و یا امکان ایجاد موقعیت های فضایی جدید در تطبیق با برنامه عملکردی تازه و تبدیل ساختمان به مرکز فرهنگی، مهم ترین نقش را ایفا می کند.
۵۴.

مقایسه تطبیقی حمام های سنتی، راسته بازار کرمان بر مبنای میزان دسترسی و ارتباط فضایی با استفاده از تکنیک نحو فضا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۹۶
حمام های از گذشته تا کنون خود به عنوان یکی از آثار برجسته در معماری ایرانی به شمار می آیند. اسلام همواره به حفظ طهارت و پاکیزگی اهمیت می دهد.در گذشته این مکان ها درداخل بازار ها قرار داشتند، به عنوان نمونه، بازار کرمان یکی از مکان های مهم وتاریخی شهر کرمان محسوب می شود که کاربری های متفاوتی در خود جای دارد، که یکی از آن کاربری ها حمام ها می باشند. بازار کرمان با داشتن فرم خطی و استقرار حمام های فاخری چون گنجعلیخان، ابراهیم خان و وکیل در محور اصلی آن، باعث گردیده است که نحوه دسترسی و ارتباط فضایی حمام های مذکور مورد توجه و بررسی در پژوهش مورد نظر قرار گیرند، تا تفاوت های قرار گیری فضایی و نحوی ارتباط فضاها ، دسترسی و دید در آن ها مشخص گردد.روش پژوهش از نوع توصیفی –تحلیلی و به همراه استدلال منطقی به پیرامون نتایج تحقیق به صورت کمی و کیفی می پردازد .در این پژوهش، ازروش space syntaxو از نرم افزار Depth map استفاده شده است. با توجه به داده های استخراج شده از نرم افزار Depth map می توان بیان کرد که حمام ابراهیم خان با عمق فضایی 7.17 دارای بیشترین دسترسی فیزیکی و درجه محرمیت فضایی بالاتری نسبت به حمام های وکیل و گنجعلیخان دارا می باشد و هم چنین شاخص ارتباط 446 در حمام وکیل نشان می دهد که ارتباط فضایی بالایی در بین بخش های مختلف حمام نسبت به حمام ابراهیم خان و گنجعلیخان وجود دارد. در جمع بندی کلی می توان نتیجه گرفت که حمام گنجعلیخان به علت پیچیدگی فضایی میزان ارتباط و دسترسی در بین بخش های مختلف حمام یعنی ارتباط بین بینه با گرم خانه و فضاهای دیگر نسبت به حمام وکیل و ابراهیم خان پایین تر می باشد.در نتیجه فرم، الگوی فضایی حمام بر شاخص ارتباط حمام موثر است. همچنین نکته قابل توجه در بررسی میزان دید بصری در حمام های راسته بازار این می باشد که هر سه حمام به یک میزان دید بصری در آن ها مشخص شده است به گونه ایی که میزان ایزویست 359 با اعشار متغیری بر سه حمام مورد پژوهش حاکم است.
۵۵.

تجزیه و تحلیل پیکره بندی فضایی خانه های بومی با رویکرد نحو فضا (نمونه موردی: شهر بُشرویه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیکره بندی و سازمان فضایی خانه های بومی بُشرویه نحو فضا فرهنگ سکونت بومی سیستم فعالیت(نظام رفتارها)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۹۱
پژوهش حاضر به قیاس تحلیلی پیکره بندی فضایی خانه های بومی در نمونه بُشرویه در جنوب خراسان در دوره های صفویه، قاجار، پهلوی و بعد از انقلاب پرداخته است. در این پژوهش فرض بر این است که پیکره بندی فضایی خانه که تا اوایل پهلوی دارای تداوم و استمرار بوده از اواخر این دوره دچار تغییرات شگرفی شده است. این تحقیق از گونه پژوهش موردی با استفاده از روش تحقیق ترکیبی شامل روش های توصیفی، تحلیلی و در نهایت استدلال منطقی می باشد. به این ترتیب موضوع پژوهش با استفاده از مشاهده و برداشت میدانی، مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و تهیه پرسشنامه و شبیه سازی به وسیله نرم افزار تخصصی نحو فضا (Ucl Depth Map) و قیاس تطبیقی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پیکره بندی و سازمان فضایی خانه ها در دوره های صفویه تا اوایل پهلوی دارای تداوم و استمرار بوده و فرهنگ سکونت بومی نقش مهمی در شکل گیری انواع فضا و نحوه سازمان دهی آن داشته است. لذا می توان اذعان نمود که در دوره های صفویه، قاجار تا اوایل پهلوی الگوها و شیوه های سازمان دهی فرم و فضا که مورد استفاده طراحان بومی بوده نسبتاً مشابه و خلاقیت، در مرحله ارائه راه حل برای نقاط ضعف احتمالی یا تغییرات در شیوه زندگی و پیدایش نیازهای جدید بروز می کرده است. لذا تداوم و استمرار در پیکره بندی و سازمان فضایی خانه های بومی مشاهده می شود. از اواخر دوره پهلوی پیکره بندی فضایی خانه ها دچار تغییرات شده و تداوم و استمرار در پیکره بندی فضایی موجود تا قبل از این زمان، در دوره های بعدی از میان رفته است که این خود می تواند بر فرهنگ سکونت بومی و نظام رفتاری ساکنان بومی اثر گذار باشد.
۵۶.

مطالعه سیر تحول ساختار فضایی خانه های سنتی ایرانی از بُعد کالبدی و ارتباطی با روش نحو فضا (نمونه موردی: خانه های دوره قاجاریه و پهلوی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار فضایی خانه سنتی ایرانی بُعد کالبدی و ارتباطی نحو فضا دوره قاجاریه و پهلوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۱۴۹
خانه های ایرانی در طول دوره های گوناگون شکل گیری از نظر کالبدی و ارتباطی دچار تغییر و تحول شده اند. نقطه عطف این خانه ها را می توان در معماری خانه های دوره های تاریخی قاجاریه و پهلوی مشاهده کرد. در این پژوهش، هشت نمونه از خانه های شهر تبریز بررسی شدند که چهار مورد آن ها به دوره قاجاریه و چهار مورد دیگر به دوره پهلوی مربوط هستند. یک مورد از این خانه ها به هر دو دوره تاریخی مربوط است که به دلیل تغییرات قابل مشاهده طی این دوره ها در این خانه تحلیل می شود. هدف مقاله حاضر مقایسه و ارزیابی ساختارهای فضایی خانه های ایرانی در دو دوره قاجاریه و پهلوی با مطالعه و تحلیل نمونه های مطالعاتی منتخب از خانه های شهر تبریز از بعد کالبدی و ارتباطی است. روش پژوهش ترکیبی و مبتنی بر شیوه تاریخی و با راهبرد تفسیری و تطبیقی است. روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای و برداشت میدانی است که به کمک ابزارهای مشاهده، فیش برداری و نمونه برداری صورت گرفته است. تجزیه وتحلیل در بخش کیفی، به صورت تطبیق پلان های طبقات همکف و استخراج فضاهای تأثیرگذار در بخش کمی فضاها به روش نحو فضا و به کمک نرم افزارهای Auto Cad، A-Graph و Depth Map انجام شده است؛ زیرا نتایج پژوهش از نظر کیفی مبتنی بر تحلیل کمی داده ها، مقایسه آن ها و توصیف از بعد کالبدی و ارتباطی براساس عملکرد تأثیر تغییرات خانه ها است. براساس نتیجه پژوهش؛ ورودی، هشتی، حیاط بیرونی، طنبی و حیاط اندرونی از عوامل تأثیرگذار تغییرات کالبدی در دوره های قاجاریه و پهلوی در پلان نمونه های مطالعاتی خانه های منتخب از آن دوره هستند. برخی از عناصر فضایی اصلی، فرم، شکل و کشیدگی خانه ها، سلسله مراتب فضایی، جبهه های ساخته شده، جهت گیری بنا، همسایگی ها، نحوه استقرار ورودی و تعدد آن ها و نحوه استقرار عناصر فضایی در مقایسه با محورهای اصلی و فرعی، بیشترین تأثیر را بر ارتباطات فضایی و رفتارهای انسانی در نمونه های مطالعاتی خانه های منتخب از دوره های تاریخی قاجاریه و پهلوی داشته اند.
۵۷.

واکاوی تحولات در ساختار گونه های مسکونی بافت تاریخی شهر بروجرد از دوره قاجار تا پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانه های دوره قاجار خانه های دوره پهلوی پیکره بندی فضا نحو فضا شهر بروجرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۲۳
بروجرد دارای بافت تاریخی ارزشمندی است اما به واسطه تغییرات شیوه زندگی، مهاجرت و تغییرات اقتصادی، بخش وسیعی از بافت ارزشمند این شهر طی چندین دهه اخیر دچار دگرگونی و تغییرات اساسی شده است. در این راستا شناخت سازمان فضایی و کالبدی خانه های این شهر و تحلیل الگوهای به کاررفته در آن ها امری ضروری است. سؤال اصلی در این پژوهش این است که درگذر زمان (از دوره قاجار تا پهلوی) چه تغییراتی در سطح ساختار فضایی و کالبدی خانه های دوره ی قاجار و پهلوی بافت تاریخی شهر بروجرد رخ داده است؟ روش انجام این پژوهش درواقع شامل روش های تحلیلی- توصیفی و تحلیل نرم افزار است و راهبرد آن روش نحو فضا و مکمل آن جمع آوری نمونه موردی و آنالیز آن ها است. پژوهش شامل دو مرحله است؛ بخش اول شامل مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و همچنین مشاهده و برداشت میدانی است، و در بخش دوم که رویکرد کمی پژوهش است به کمک نرم افزار تخصصی نحو فضا نمونه های موردی انتخابی مورد تحلیل قرار می گیرند. برآیند این پژوهش بیانگر این موضوع است که باوجود مشترک بودن ساختار درون گرایی خانه های دوره قاجار و پهلوی در بافت تاریخی شهر بروجرد، تحولات شگرفی در این خانه ها از دوره قاجار تا پهلوی اتفاق افتاده است. این موضوع را می توان چه ازنظر ساختار کالبدی فضایی که شامل، الگوی شکل گیری، هندسه بنا، متراژ بنا، تزیینات به کاررفته در بنا، تنوع و تعدد فضاها و همچنین چه از نظر پیکره بندی فضایی خانه ها که شامل لایه بندی مناسب پلان مجموعه فضایی، نفوذپذیری، توجه به محرمیت و ایجاد سلسله مراتب مناسب خانه های دوره قاجار نسبت به پهلوی مشاهده کرد.
۵۸.

چیدمان فضایی خانه های تاریخی با زمینه های اجتماعی و فرهنگی (مورد مطالعه: خانه های تاریخی کاشان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: چیدمان فضا عمق نحو فضا هم پیوندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۳۵
هدف اصلی انجام پژوهش، سنجش شاخص عمق و ارتباط آن با منطق اجتماعی- فرهنگی است که در نرم افزار (Ucl depth map) جهت مدلسازی 10 خانه تاریخی کاشان در بررسی مولفه های عمق کلی، عمق نسبی و میانگین شاخص آرایش فضایی برای کل بناها استفاده شده است. به منظور بررسی نقش مکان یابی اجزای خانه ها در ارتقای راندمان عملکردی، شاخص عمق در این خانه ها (رزاقیان، ابریشمچی، الماسی، رضوانیان، فخره ای، مظفری، آب ماهی، عادل، لاجوردی، بهی) در ارتقای راندمان عملکردی مورد مطالعه قرار می گیرد. یافته های پژوهش نشان داد ارزش فضایی در راستای منطق اجتماعی-فرهنگی معماری ایرانی اسلامی در شهر کاشان در رابطه با شاخص عمق نظام می یابد. در رابطه با سه دری یا پنج دری، مشاهده می شود که در خانه های ذکر شده، این فضا ًاولا به تعداد ًنسبتا زیادی (بیش از دو فضا) موجود است ثانیاً جایگاه ثابتی به لحاظ میزان عمق ندارد و موقعیت آن در هر خانه متفاوت است. براساس نتایج حاصل از این بررسی، مشاهده شد خانه های منطقه، در کل دارای عمق کم بوده و سلسله مراتب فضایی آن چندان پیچیده نمی باشد ومعانی اجتماعی فرهنگی مشابهی در هر یک از خانه ها وجود دارد و خانه ها دارای یک هسته مرکزی حیاط بوده که مرکز عرصه های سرویس دهنده و سرویس گیرنده است.
۵۹.

واکاوی مفهوم خلوت با تکنیک نحو فضا در سازمان فضایی خانه های روستایی؛ نمونه موردی: استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازمان دهی فضایی خلوت نحو فضا خانه روستایی بوشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۳۶
خانه های روستایی بوشهر به عنوان بخشی ارزشمند از تاریخ معماری ایران است که بر اساس نیازهای اقلیمی، فرهنگی و معیشتی آن ها شکل گرفته است و برای درک ارزش آن ها نیاز به پژوهش های بسیار است. یکی از جنبه های مهم این ارزشمندی شناخت این بناها برای پاسخ گویی به نیازی اساسی برای ساکنین، یعنی خلوت است. عوامل گوناگونی در شکل گیری خلوت تأثیرگذار هستند ولی می توان سازمان دهی فضایی را مهم ترین عامل معرفی نمود؛ لذا برای درک بهتر و شناخت دقیق تر شکل گیری خلوت و چگونگی پاسخ گویی خانه های روستایی بوشهر به آن، ضرورت دارد سازمان دهی فضایی آن ها مورد واکاوی قرار گیرد. ابتدا با نمونه گیری هدفمند نُه خانه روستایی از مجموع روستاهای بررسی شده انتخاب شدند. سپس پنج شاخص سنجش خلوت شامل سلسله مراتب دسترسی، عمومی و خصوصی بودن فضاها، ارتباط و حریم بصری، دسترسی بصری و خوانایی از مبانی نظری پژوهش استخراج گردید. در مرحله بعد برای تحلیل نمونه ها از تکنیک تحلیل گراف نمایانی جهت استخراج داده ها از نقشه های ترسیم شده به کمک ابزارهای هم پیوندی، ارتباط، عمق گامی، عمق متریک و زاویه دید به کمک نرم افزار دپس مپ استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که خانه ها در عین داشتن سازمان دهی فضایی مشابه، در عمق و سلسله مراتب دسترسی به فضاها دارای تفاوت هایی هستند. نتایج نشان می دهد تفاوت در نوع دسترسی و جانمایی فضاها باعث ایجاد مرزبندی های متفاوت در خانه ها شده است که همین موضوع باعث تفاوت در خلوت کسب شده آن ها دارد. در برخی خانه ها باتوجه به کمتر بودن میزان شاخص های هم پیوندی، ارتباط و عمق، دارای نفوذپذیری و یکپارچگی کمتر و نیز سلسله مراتب دسترسی بیشتر بوده؛ بنابراین از میزان خلوت بیشتری بهره می برند. در ضمن اتاق ها (به خصوص اتاق خواب) و سرویس خانه ها که جزء عرصه خصوصی هستند دارای بیشترین عمق و کمترین میزان هم پیوندی بوده که نشان از بالاتر بودن درجه خلوت آن ها دارد و در مقابل، فضای ورودی و حیاط با کمتر بودن این شاخص ها عمومی ترین فضاها هستند.
۶۰.

تحلیل ادراک حریم در پیکربندی فضایی مجتمع های مسکونی معاصر با رویکرد نحو فضا (مطالعه موردی: مجتمع مسکونی آسمان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۳۰
پژوهش حاضر به تحلیل رابطه متقابل بین پیکربندی فضایی، عمق فضا، روابط فضای معماری در ادراک حریم، جهت شناسایی الگوی پنهان و ساختار اجتماعی ارتباطات در یکی از مجتمع های مسکونی معاصر در تبریز، می پردازد. "عمق"، "هم پیوندی" از پارامترهای بسیار مهم در ادراک حریم می باشند که به کمک ترسیم نمودارهای توجیهی و خروجی متغیرهای عددی در نرم افزار تخصصی نحو فضا مورد مطالعه قرار گرفته اند. تکنیک نحو فضا در واقع بررسی ارتباط هر واحد فضایی در یک مجموعه در فضای هم جوار است که می توان با شناخت ساختار اجتماعی ارتباطات اجزا باهم، به الگوی فعالیت های نظام یافته و بار معنایی و روابط فضایی دست یافت. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی با روش تجزیه و تحلیل اطلاعات از نوع استدلال منطقی می باشد که در تدوین چارچوب نظری از روش کیفی و در تحلیل نقشه ها و مدلسازی، از روش کمی استفاده شده است. نتایج تحقیق بر روی 11 نوع تیپ پلان متفاوت از واحدهای مسکونی این مجتمع، نشان از وجود ارتباط بین روابط فضای معماری و پیکر بندی کالبد معماری و عمق فضایی در تعریف حریم دارد، همچنین می تواند ارتباطات مناسب فضایی را برای دستیابی به حریم بیشتر جهت استفاده در طراحی پلان مجتمع های معاصر را، مشخص نماید.