مطالب مرتبط با کلیدواژه
۷۰۱.
۷۰۲.
۷۰۳.
۷۰۴.
۷۰۵.
۷۰۶.
۷۰۷.
۷۰۸.
۷۰۹.
۷۱۰.
۷۱۱.
۷۱۲.
۷۱۳.
۷۱۴.
۷۱۵.
۷۱۶.
۷۱۷.
۷۱۸.
۷۱۹.
۷۲۰.
اخلاق
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۳ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۹۳
209 - 230
عالمان اخلاق کاربردی در مواجهه با مسائل اخلاقی به طور کلی درباره سه روش گفتگو می کنند: روش قیاسی یا به عبارتی، استدلال از بالا به پایین، روش استقرایی یا استدلال از پایین به بالا، و روش بینابینی یا توازن متفکرانه. قیاس گرایان یا طرفداران روش قیاسی بر نقش محوری و اساسی نظریه های اخلاق هنجاری در ارزیابی و توجیه افعال و داوری های اخلاقی تأکید می کنند. این مقاله تلاش می کند تا باگزارش و نقد قیاس گرایی، جایگاه واقعی نظریه های اخلاق هنجاری را در روش شناسی اخلاق کاربردی نشان دهد. قیاس گرایی بر نقش محوری و اساسی نظریه های اخلاق هنجاری در ارزیابی و توجیه افعال و داوری های اخلاقی، به ویژه در حیطه های مسئله خیز تأکید می کند. با نقد و ارزیابی مدعیات و دلایل قیاس گرایان می توان به دیدگاه روشنی درباره جایگاه واقعی نظریه های اخلاق هنجاری در روش شناسی اخلاق کاربردی رسید و این همان هدف مقاله است. روش بحث در این مقاله، به اقتضای ماهیت آن، کیفی است که با کاربرد روشی توصیفی – تحلیلی و انتقادی، اهم دلایل و انگیزه های قیاس گرایان را از منابع اصلی آنان به دست آورده، با نقد و بررسی آنها به این نتیجه می رسد که با اتخاذ رویکردی معتدل در نظریه پردازی و بهره گیری از ظرفیت نظریه های اخلاقی، می توان در کنار بهره مندی از امتیازهای رویکرد قیاس گرایان از ایراد های وارد بر این رویکرد در امان بود.
مناسبات اخلاق و حکمت عملی در اخلاق نیکوماخوس(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بحث از حکمت عملی، پرداختن به اساسی ترین پرسش های فلسفی انسان است. سؤال از اینکه «چه می توان کرد؟» یا «چه باید بکنیم؟» یا «چگونه باید عمل و اقدام کرد؟»، از مهم ترین پرسش های اساسی حیات انسانی است. توضیح عناصر اساسی نظریه حکمت عملی و هویت اخلاق از دیدگاه ارسطو، تحت عنوان توده ای از تقسیم بندی های متنوع معرفتی و وجودی به نمایش گذاشته است. این تقسیم بندی ها، به نحوی توسط ارسطو به کار گفته شده اند که وجوه مختلف کارکردها و نقش هایی که ما در تهذیب اخلاق و حکمت عملی و حتی علوم انسانی با آن مواجه هستیم، در ضمن یک نظام واحد ترسیم شده اند. این نوشتار بر آن است تا با ارائه نگاهی مستند به نظریة اخلاق ارسطو و تحلیل و بررسی آن، مناسبات بین اخلاق و حکمت عملی را از دیدگاه وی مورد واکاوی قرار دهد.
بررسی فلسفة اخلاق دکارت در یک نگاه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئله مورد توجه این نوشتار این است که آیا در تفکر دکارتی، می توان از فلسفة اخلاق سخن گفت؟ آیا فلسفه دکارت درگیر مباحثی در فلسفه اخلاق هست؟ پاسخ این نوشتار به پرسش های فوق، مثبت است. فلسفه دکارت در تمامیت خود، متضمن مباحث مهمی در باب مبادی علم اخلاق است. می توان مباحث متعددی از فلسفة دکارتی را در نظر گرفت که در ذیل فلسفة اخلاق قرار می گیرند، از قبیل نگاه درمانگرانه دکارتی به ساحت های انسانی، مبادی انفعالی و فعال در اخلاق، اخلاق بدن و نفس، مسئلة پیشگیری یا درمان در اخلاق، پیوند متافیزیک و اخلاق، رابطه علوم طبیعی و علم اخلاق، سطوح اخلاق و... . این نوشتار ضمن توصیف و تحلیل اهم مباحث فلسفة اخلاقی دکارت، به بررسی و نقد اندیشه های وی پرداخته است.
ارزش های اخلاقی تقریب مذاهب اسلامی در عصر حاضر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سخن از وحدت امت اسلامی، بدون پرداختن به تقریب مذاهب اسلامی، به عنوان مبنای نظری آن، بی معناست. تقریب مذاهب، بهترین راهکار برای کاهش اختلافات مذهبی و عقیدتی است. این مهم، در کنار نقش غیرقابل انکار اخلاق در نهادینه سازی سبک زندگی تقریبی در میان آحاد جامعة اسلامی، توجه جدی و مؤثر به اخلاق تقریبی را ضروری می سازد. هدف این نوشتار، تبیین اصول اخلاقی تقریب بر اساس اولویت است. این مسئله با استفاده از روش کتابخانه ای در گردآوری و روش توصیفی – تحلیلی در پردازش اطلاعات دنبال شده است. با توجه به مسائل و آسیب های عصری تقریب مذاهب اسلامی، بر اصول اخلاقی تقریب همچون: «پرهیز از دادن نسبت های ناروا به یکدیگر»، «همکاری در اصول و ارزش های مشترک و پرهیز از دامن زدن به اختلافات»، «پرهیز از اهانت به مقدسات یکدیگر»، «آزادی در انتخاب مذهب» و «توجه به خلوص نیت و هدف مقدس تقریب» تأکید شده است. اصولی که نادیده انگاری هر یک، پیامدهای کمی و کیفی قابل ملاحظه ای برای جامعة اسلامی، در پی خواهد داشت.
ارزیابی شاخصه های اخلاق حرفه ای از منظر علامه طباطبائی در اساتید دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی از دیدگاه دانشجویان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین متغیرهای موفقیت یک سازمان، اخلاق حرفه ای است. با توجه به اهمیت این موضوع در تربیت معلم، شاخصه های اخلاق حرفه ای را از دیدگاه علامه طباطبائی، بررسی نمودیم. جامعه آماری، دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی و نمونه آماری، دانشجویان 11 رشتة دبیری، مشاوره و علوم تربیتی پردیس شهید هاشمی نژاد مشهد، سال تحصیلی 95-96 می باشد. روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای، متناسب با حجم نمونه بود. تحقیق از نوع توصیفی به روش پیمایشی و ابزار پژوهش، پرسش نامه بومی سازی شده محقق ساخته، روایی پرسش نامه از طریق تحلیل محتوا و اعتبار آن از طریق آلفای کرونباخ تحلیل تجمیعی داده ها در نرم افزار spss محاسبه و نتایج تفسیری آن بیان شد. نتایج، در حوزة معرفتی اساتید، از لحاظ توجه به معنویات و امر خودسازی در حد بسیار مطلوب، در حوزة رفتاری، اکثر اساتید در دو مولفة نظم و انضباط و رازداری در حد بسیار مطلوب، در حوزة گفتاری اساتید از لحاظ مولفة اجتناب از به کارگیری کلمات سخیف و طنزهای ناشایست، در حد بسیار مطلوب و در حوزة ظاهری اساتید، از لحاظ هر دو مولفة لباس و پوشش و بهداشت شخصی در حد بسیار مطلوب ارزیابی گردیدند.
نقد و اصول حاکم بر آن، در سیرة علمی علامه طباطبائی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نقد، داوری و تشخیص قوت و ضعف اثر، نشان دادن کاستی ها و نمودن راه های تازه و حفاظت از سلامت و حریم دانش است. در هر عصری افرادی هستند که به عرضة آثار نازل، سست و بی پایه اقدام می کنند. ازاین رو، لازم است ناقدان با التزام به اخلاقیات و اصولی خاص، اقدام به نقد آثار نموده و مدافع و حافظ سلامت علمی جامعه باشند. علامه طباطبائی نیز محقق و عالمی فرهیخته و ناقدی متخصص بودند که سره را از ناسره تشخیص می دادند. این مقاله تلاش دارد ضمن تحلیل معنای نقد و بیان مهم ترین اصول اخلاق نقد، مصادیقی از رعایت اخلاق نقد در سیرة علمی علامه طباطبائی بررسی کند. بررسی سیره علمی ایشان از خلال منابع مکتوب و به روش کتابخانه ای، حاکی از این است که علامه طباطبائی مهم ترین اصول حاکم بر نقد مانند داشتن انگیزة الهی و معنوی، آزاداندیشی و پرهیز از تعصب، نقدپذیری و انصاف علمی، پشتکار و خستگی ناپذیری، داشتن تخصص نقد، برهانی و مستدل نویسی، جسارت علمی، حفظ حرمت ها و عدم هتاکی در نقد را رعایت کرده است.
بررسی و تحلیل «شریعت اخلاقی» در مسیحیت کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله موضوعات مبهم در عهد جدید، ترابط اخلاق و شریعت است و بررسی آن در مسیحیت کاتولیک مهم است. کاتولیک ها برای رفع این ابهام و چالش از عهد جدید، به تبیین دیدگاه خود پرداختند. این مقاله به بررسی، تحلیل و مقایسه رابطة اخلاق و شریعت در آیین کاتولیک در مسیحیت می پردازد. آنان اخلاق را شاخه ای از الهیات می دانند و به گونه ای تبیین و تفسیر می کنند که شریعت انجیل در درون آن قرار می گیرد. کاتولیک، تفسیری جدید از شریعت ارائه می کند که بر فیض استوار است، و فرد مسیحی را از رعایت اعمال و مناسک شریعت قدیم می رهاند. حاصل تحقیق بیانگر آن است که در تعالیم کاتولیک، از لحاظ مبانی، منابع و جایگاه، نمی توان شریعت را از اخلاق جدا کرد، بلکه میان آن دو، اتحاد کامل برقرار است. به همین دلیل، عنوان «شریعت اخلاقی» برای شریعت کاتولیکی درست به نظر می رسد.
بررسی تطبیقی قابلیت تبیین سیاسی رهیافت نهادگرایی و رهیافت فطرت گرا (سیاست متعالیه)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رهیافت نهادگرایی، یکی از از رهیافت های مهم در عرصة اندیشه ی سیاسی، به شمار می رود که علاوه بر قابلیت تبیینی، می توان آن را یکی از دیرپاترین روش های تبیینی اندیشة سیاسی دانست. این رهیافت را می توان به دو شعبة نهادگرایی قدیمی و نهادگرایی جدید، تفکیک کرد. بررسی تاریخ تحولات رهیافت نهادگرایی، به طور همزمان، مشتمل بر پژوهشی در رابطه با تاریخ اندیشة سیاسی نیز می باشد. رهیافت سیاسی فطرت گرا را نیز می توان صورتبندی سیاست بنا بر استلزامات مبانی اسلام، تعریف کرد. دستاورد مقایسة تطبیقی میان رهیافت نهادگرایی و رهیافت سیاسی فطرت گرا، بیان قدرت تبیینی رهیافت سیاسی فطرت گرا و یادآور شدن خطاهای نظری نهادگرایی است. این پژوهش با روشی تحلیلی، تفسیری و مقایسه ای صورت گرفته است.
عوامل تقویت اراده و افزایش قدرت عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت عمل که از آن به «ارادة انسانی» نیز تعبیر می شود حقیقتی اکتسابی، مدّرج و افزایش پذیر است و اتصاف به آن ذاتی یا تصادفی نیست، بلکه حدوث، بقا و بالندگی آن وابسته به تلاش و مجاهدت آدمی است. با این وصف، باید عوامل پیدایش، پایداری و تقویت عمل را مطالعه کنیم. راه های تقویت قدرت عمل چند چیز است: یکم. یادآوری و توجه که صورت های متفاوتی دارد (یادآوری شخصی، یادآوری توسط دیگران، یادآوری از راه مشاهدة عمل دیگران، یادآوری از راه تجربة عملی، و یادآوری از راه تداعی معانی)؛ دوم. مقابله با هوا و تضعیف امیال مزاحم؛ سوم. اراده ورزیدن و عمل؛ چهارم. جزئی سازی برنامة عمل. این عوامل به صورت مطلق، برای تقویت اراده مفید هستند و عنصر ایمان در آن لحاظ نشده است؛ یعنی در یک فضای غیردینی یا منکر دین نیز پاسخگو و مؤثرند. در کنار این عوامل، می توان از عواملی سراغ گرفت که ارادة معطوف به حق را تقویت می کنند و تناسب بیشتری با فضای ایمانی دارند؛ یعنی به صورت همزمان، هم ایمان و هم قدرت عمل را افزایش می بخشند. به واسطة این عوامل، به صورت تلفیقی قدرت عمل مؤمنانه (تقوا) یا ایمان جاری در عمل (عبودیت) تقویت می شود. شیوه های تقویت همزمان ایمان و عمل عبارت است از: یکم پرهیز از گناه و هوس برای رضای خدا؛ دوم. عمل خالصانه؛ سوم. توکل بر خدا؛ چهارم. شنیدن موعظه؛ پنجم. دعا، تضرع و استعانت از خدا؛ ششم. مشارطه، مراقبه و محاسبه؛ هفتم. مراوده با اهل ایمان.
تعلیل ریشه های اخلاقی قانون گریزی در مدیران و کارکنان از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قانون مایة قوام و ثبات جامعه و سازمان های متبوع آن است و بدون رعایت آن، سازمان ها و تشکیلات با آسیب ها و مشکلات جدی مواجه خواهند شد و به تبع آن، مسیری سخت و دشوار در جهت توسعه، رشد، اعتلا و آرامش در پیش رو خواهند داشت. عوامل متنوع و متعددی در قانون گریزی و قانون شکنی مدیران و کارکنان در سازمان ها نقش دارند. هدف تحقیق حاضر واکاوی و بررسی علل اخلاقی قانون گریزی مدیران و کارکنان در سازمان از دیدگاه مکتب حیات بخش اسلام به منظور کمک به برون رفت از این بحران است. در این مقاله، برای تبیین علل اخلاقی قانون گریزی مدیران و کارکنان در سازمان ها، از روش توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. نتایج این تحقیق و بررسی نشان داد که کم رنگ شدن برخی از فضایل و نیز شیوع برخی از رذایل اخلاقی، مانند پیروی از هواهای نفسانی، حرص و طمع به ثروت، قدرت طلبی و ریاست جویی، جاه طلبی و خودنمایی، تعصب و تعلق افراطی به خویشان و دوستان، پایین بودن آستانة تحمل، ترس از مافوق، و حب و بغض های شخصی در سازمان در میان مدیران و کارکنان، آنها را از تبعیت از قوانین و مقررات سازمانی بازمی دارد که لازم است با اتخاذ راه کارهای مؤثر و متناسب با این علل و ترویج اخلاق در سازمان، در سطحی فراگیر به حل این معضل و برون رفت از آن اقدام نمود.
بررسی تأثیر متعلق معرفت در اخلاق از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده است تا تأثیر متعلق معرفت بر اخلاق از منظر قرآن کریم مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور ابتدا آیات قرآن کریم با این نگاه مورد بررسی و مداقه قرار گرفتند و معرفت هایی که در قرآن کریم مورد تأکید قرار گرفته اند و اثرگذار بر اخلاق هستند، دسته بندی شده و مورد تحلیل قرار گرفته اند که عبارت اند از: 1. شناخت دنیا، 2. شناخت آخرت، 3. شناخت شریعت و دستورات اخلاقی، 4. شناخت شیطان و راه های مبارزه با آن، 5. شناخت انسان، 6. شناخت خداوند متعال. سپس بررسی شده است که در این معرفت ها و در مراتب مندرج در آن ها چه میزان تأثیر اخلاقی برآورد می شود و شناخت کدام یک از آن ها اثرات اخلاقی عمیق تر و کامل تری دارد؟ نتیجه این بوده است که متعلق معرفت هر اندازه متعالی تر شود، اثر اخلاقی آن نیز عمیق تر و متعالی تر می گردد و بالاترین معرفت که همان توحید و شناخت صفات الهی است، بالاترین اثرات را در اصلاح اخلاق خواهد گذاشت.
ارزش گذاری اخلاقی کفائت فقهی و حقوقی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اسلام ، سنگ بنای روابط سالم و حسنه انسانها ، بر پایه اخلاق بنا نهاده شده است و همواره در آیات ، روایات و دستورات دینی ، اخلاق مدنظر شارع مقدس بوده است . بر همین اساس در تنظیم روابط انسانها قبل از آنکه انها را به سمت حاکمیت قانون و حقوق سوق دهند ، آنها را به رعایت دستورات اخلاقی توصیه نموده اند . این ویژگی در خانواده که زیربنای جامعه انسانی است ، بیشتر رخ نمایانده است . مطالبی که فقها در مباحث فقهی در رابطه با موضوع کفائت و معیارهای قرآنی و روایی مطرح کرده اند، حاکی از این است که اساسی ترین عامل در موفقیت یک ازدواج و شکل گیری خانواده ای سالم و شایسته، توجه به معیار دین داری و سنخیت و تفاهم اخلاقی و سازگاری زن و مرد از حیث ایمانی است. یافته های مقاله حاضر نشان می دهد که کفائت و هم شان بودن شرط در نکاح است. در انتهای مقاله پاسخ این سؤال مهم ارائه شده است که آیا کفائت زوجین در زمینه معیارها وملاک هایی غیر از اسلام شرط است یا خیر؟.
ابزار و موقعیت های حاکمیت شرکتی در نظام بانکداری اسلامی
حوزه های تخصصی:
گسترده شدن حجم فعالیت بانک ها و موسسات مالی، افزایش تعداد ذینفعان و همچنیی گستردگی میزان اطالعات نامتقارن، نشانگر لزوم برقراری حاکمیت شرکتی در نظام بانکی عصر حاضر می باشد. وظیفه حاکمیت شرکتی در نظام بانکداری در قبال ترتیب سازوکاری که از کلیه حقوق ذینفعان این حوزه دفاع نماید بسیار سنگین است. در این میان بانکداری اسلامی ظرفیت بالایی در اجرای اصول حاکمیت شرکتی دارد. این نظام با دارا بودن محرک هایی همچون رقابت پذیری، قوانین و مقررات خاص در بانکداری اسلامی، الزام افراد به رعایت اخلاق اسلامی و شرایط اخالق مدارانه محیط اجتماعی - سیاسی جامعه اسلامی می توانید بسترساز مناسبی برای تحقق حاکمیت شرکتی در نظام بانکی باشید. همچنیی نظیارت، مدیریت ریسک و اعمال شفافیت از جمله ابزارهای نظام بانکداری اسلامی در پیاده سازی حاکمیت شرکتی است که نقش ها و مسئولیت هایی خاص را برای بازیگران اصلی این حاکمیت از جمله هیئت مدیره، مدیریت ارشد، سهامداران و سپرده گذاران به وجود آورده تا بتوانند به تحقق هر چه بهتر این امر مهم در بدنه نظام بانکی یاری رسانند.
تأملی فلسفی در باب نسبت فقه و اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۹
145 - 178
حوزه های تخصصی:
اصل «عدل» به عنوان یکی از اصول مذهب شیعه است که مفاد آن، باور به حسن و قبح عقلی است و لازمه این باور، قبول اعتبار گزاره های عقلیِ مقدم بر وحی است که پذیرش وحی هم مترتب بر آنهاست. فقها، هم مستقلات عقلیه را منبع حکم شرعی می دانند و هم در تقدم بخشیدن «گزاره های یقینی عقلی» بر «فهم خود از متون دینی» تردیدی ندارند، اما مصادیق چنین گزاره هایی را بسیار ناچیز می دانند. برخی معاصران معتقدند ازآنجاکه استنباطات فقهی عموماً به حد یقین معرفت شناختی نمی رسند، لازمه این قاعده آن است که از طرفی دایره مستقلات عقلیه، ظنون علوم جدید را هم شامل شود و از طرف دیگر، فقه باید همواره خود را با اخلاقیات مقدم بر دینداری که آن را همان اخلاق سکولار می دانند هماهنگ سازد و تمامی گزاره های فقهی از محک تأیید عقل سکولار بگذرد. در این مقاله نشان داده می شود که این مدعا بر چه مفروضات قابل مناقشه ای متکی است و نه تنها احکام ظن در عرصه های مختلف را با هم خلط کرده، بلکه به مبنای اصلی دینداریِ عاقلانه (اذعان به وجود گزاره های «عقل گریز» در ساحت عقل عملی) بی توجه بوده و از سازوکار اعتبارات گزاره های تکلیفی در فقه بلکه در هر نظام حقوقی نیز غفلت ورزیده است. با متمایز ساختن این عرصه ها، معلوم می شود مشی عمومیِ فقها در کم توجهی به آنچه به عنوان گزاره های ظنی عقل عملی مطرح می شود، مبتنی بر مبانی معرفت شناختیِ موجهی در حوزه شناخت مسائل اخلاقی، و نسبت آنها با تکالیف شرعی بوده است.
بررسی نظریه امر الهی از دیدگاه ویلیام جی. وین رایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال شانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
157 - 183
حوزه های تخصصی:
از دیرباز دین و اخلاق دو عنصر مهم و اساسی در زندگی آدمی تلقی شده اند و نسبت بین این دو نیز، همیشه مسئله بحث برانگیزی بوده و هست. از این رو مسئله اصلی و عمده این مقاله نیز بر محور این مسئله اساسی استوار است و برآنیم که دیدگاه وین رایت در زمینه این پرسش را بررسی کنیم. در همین زمینه نظر وی را درباره نظریه اخلاقی کانت، به ویژه نظر کانت در خصوص خودآیینی بیان و بررسی خواهد شد و سپس ارزیابی وین رایت در باب دلایل له و علیه نظریه امر الهی را شرح خواهیم داد. سپس روشن می شود که از دیدگاه وین رایت نقدهای وارد بر نظریه امر الهی را می توان پاسخ داد و دلایل بسیاری در دفاع از نظریه امر الهی وجود دارد. در نهایت وین رایت از طریق مقایسه نظریه امر الهی با سایر نظریه های موجود در باب تبیین رابطه دین اخلاق و مسائل اخلاقی، به این نتیجه می رسد که نظریه امر الهی با وجود کاستی هایش، در حال حاضر بهترین نظریه برای تبیین مسائل اخلاقی است. به طور کلی چنین به نظر می رسد که نظریه امر الهی نسبت سایر نظریات اخلاقی، از عینیت بیشتری برخوردار است.
ساحت های اخلاق در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر رویکرد حکومت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
209 - 231
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران بر مبنای نظریه ای دینی شکل گرفت و قانون اساسی آن نیز بر پایه های مفاهیمی دینی مانند توحید، عدالت، امامت و معاد تدوین شد. از سوی دیگر قانون اساسی بستر تنظیم نهادهای بنیادین و ارزش های اولین و تضمین کننده آزادی های شهروندان است. هرچند در نگاه اول قانون اساسی سندی حقوقی محسوب می شود و دارای کارکردهایی از جنس هنجارهای قانونی است، شاهد حضور و بروز آموزه های اخلاقی (که اغلب از جنس آموزه های اخلاقی در دین هستند) در این سند برتر هستیم. این آموزه ها هم به عنوان شروطی برای زمامداران تلقی و هم تحدیدی بر صلاحیت آنان محسوب می شود و هم معیاری برای ارزیابی زمامداری. در این مقاله برآنیم تا با رویکردی اخلاقی، هم به اصل فلسفه وجودی قانون اساسی و هم به اصول مندرج در آن نگاهی بیفکنیم و نشان دهیم که آموزه های اخلاقی هم به طور صریح و هم غیرصریح در قانون اساسی جاری بوده و به عنوان پشتوانه ای در درون آن ساری است و حتی می توان تفسیری اخلاقی از نهادهایی مانند قانون اساسی و تفکیک قوا بیان کرد.
دیگریِ لویناس وجه انضمامی هنر نوپدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده تاکید بر روی محتوا در "New art" ،مرا بر آن داشت تا تفکر غالب بر روی این آثار را با رویکردی بر فلسفه اخلاق مرور نمایم.در پی ارتباط هنر و اخلاق پیوندهای پیچیده و چندگانه ای برقرار است که می توان با تکیه بر آراء فیلسوفان و نظریه پردازان بالاخص معاصر به زیبایی شناسی معاصر و ارتباط هنر با زندگی امروز انسان ها دست یافت.در این مجال، کوشیده خواهد شد تا با تکیه بر تفکرات و آراء لونیاس در باب فلسفه اخلاق new art)) "هنر نو پدید" بررسی شود. لویناس که متفکری فرانسوی و لیتوانیایی تبار بود،اندیشه هایش بالاخص در حیطه اخلاق ، تامل بر انگیز و در خور اعتنای جدی می باشد.این فیلسوفِ اخلاق مواجه با "دیگری" را نوعی "پدیدارشناسی"غیریت بیان میدارد و این پدیدار را دال بر پایان مردانگی و قهرمانی سوژه میداند. از نقطه نظرات لویناس و وجهی اخلاقی وقتی هنر این چند دهه ی اخیر را مورد مطالعه قرار دادم و ارتباطی میان "مخاطب یا دیگری" در new art و "دیگری" لویناس یافتم،که دراین بحث به وجه انضمامی "دیگری"در فلسفه لویناس و new art پرداخته ام. واژگان کلیدی:لویناس،وجه انضمامی،اخلاق،سوژه، پدیدارشناسی، هنر نو
تحلیل انتقادی استدلال «عدم تفاوت مربوط» در دفاع از حقوق هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال بیستم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۷۸)
165 - 190
حوزه های تخصصی:
پرسش های فلسفی نوظهور درباره جایگاه اخلاقی و حقوق هویات دارای هوش مصنوعی فراوان است؛ پرسش هایی نظیر این که آیا می توان چنین هویاتی را دارای مسئولیت اخلاقی و همچنین حقوق ویژه دانست. اخیراً، اریک شویتسگبل، فیلسوف ذهن معاصر، با طرح استدلالی جدید کوشیده است از امکان حقوق یکسان هوش مصنوعی و انسان در یک آینده فرضی دفاع کند. من در این نوشتار، پس از توضیحاتی مقدماتی، اصل استدلال را تقریر و تحلیل می کنم. سپس به چهار نقد مختلف در برابر این استدلال که شویتسگبل طرح و رد کرده، می پردازم و در نهایت، دو نقد جدید را در برابر این استدلال طرح و ارائه خواهم کرد. به نظر من اگرچه استدلال مزبور، با توجه به دو نقد من و نقدهای احتمالی دیگران قانع کننده نیست، یا دست کم نیاز به اصلاحیه هایی دارد، اما از جذابیت و پرسش برانگیزی خوبی برخوردار است و می تواند دریچه ای جدید به روی پرسش ها و پژوهش های بعدی بگشاید.
نقد و بررسی تفسیر اخلاقی از استنتاج زیباشناختی در اندیشه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۶
213-232
حوزه های تخصصی:
نیاز به استنتاج در نقد سوم ناشی از ادعای اعتبار کلی و ضروری حکمی است که ابژکتیو نیست، بلکه سوبژکتیو و شخصی است. کانت در بخش استنتاج نقد قوه حکم در صدد پاسخگویی به این مساله است که چگونه یک حکم شخصی می تواند ضرورتاً برای همگان معتبر باشد؟ به عبارت دیگر حکم زیباشناسی که اساسا سوبژکتیو است چگونه می تواند همانند احکام عینی ادعای اعتبار کلیت داشته باشد؟ عده ای از مفسران کانتی با اعتقاد به عدم رضایت بخشی مباحث کانت در مورد استنتاج در بندهای رسمی بر آن شده اند تا با پیوند دادن زیبایی با اخلاق مبنایی عینی و قابل سنجش برای حکم زیباشناختی فراهم سازند و از این طریق ادعای کلیت احکام زیباشناختی را تبیین نمایند. این مقاله ابتدا بر آن است تا ضمن بیان مباحث اصلی کانت در مورد استنتاج به بررسی قرائت های مختلف تفسیر اخلاقی (از استنتاج) و نقد آن بپردازد. به نظر می رسد که اعتقاد به دیدگاه اخلاقی در بحث از استنتاج با نقض خودآیینی حکم و در نتیجه مشروط نمودن احکام ذوقی همراه خواهد بود.
ارتباط اخلاق و زیبایی شناسی در فلسفه هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۶
395-421
حوزه های تخصصی:
اخلاق و زیبایی شناسی همواره در مباحث فلسفه جایگاهی ویژه داشته اند؛ معیار تشخیص و ارتباط آنها نیز از دغدغه های فیلسوفان بوده است. اغلب فیلسوفان معتقدند این معیار، توسط عقل تعیین می شود، اما هیوم در این باره نظری جدید و بدیع آورده و معتقد است که آنها بر احساس و ذوق مبتنی بوده و از یک جنس اند. از نظر او در اخلاق، هرآن چه به واسطه زیبایی و یا فایده، لذت به بار آورد، امری فضیلتمند به شمار می آید. فایده مندی نیز گاهی به طور مستقیم و گاهی نیز به واسطه زیبایی و به دلیل اینکه زیبا می نماید، لذت به وجود می آورد. همچنین زیبایی نیز بر اساس نظر هیوم، امری ذهنی و وابسته به لذت است؛ پس لذت و رنج مبنای ذوق برای تشخیص فضیلت و رذیلت اخلاقی و ارزش اثر هنری است. ما در این مقاله ابتدا ارتباط اخلاق و زیبایی شناسی را از چهار جنبه مختلف با یکدیگر مقایسه کرده ؛ سپس با تکیه بر دیدگاه مفسران شاخص هیوم، نسبت زیبایی و اخلاق را در فلسفه او بررسی کرده و نهایتاً از این دیدگاه دفاع می کنیم که زیبایی از مولفه های مهم تبیین اخلاق در نظام فلسفی هیوم است، اما زیبایی شناسی به طور کلی بر اخلاق تفوق ندارد؛ در نتیجه در این مقاله از «اصالت اخلاق» در مقابل «اصالت زیبایی شناسی» دفاع شده است.