مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
۳۸۹.
۳۹۰.
۳۹۱.
۳۹۲.
۳۹۳.
۳۹۴.
۳۹۵.
۳۹۶.
۳۹۷.
۳۹۸.
۳۹۹.
۴۰۰.
دانشجو
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱شماره ۱۵
97 - 120
حوزه های تخصصی:
با افزایش موج دانشجویی در چند دهه گذشته شاهد ظهور و بروز سبک زندگی منحصر به فردی حول چنین موجودیتی در جامعه بوده ایم که پژوهش حاضر حول بُعد حجاب آن متمرکز شده است. با توجه به نقش پررنگ دانشجویان در تغییرات اجتماعی و از سوی دیگر پروبلماتیک شدن حجاب در جهان زیست جامعه ایرانی، موضوع حاضر موضوعیت می یابد. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان ایرانی هستند و نمونه ای به حجم ۳۸۴ نفر انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است که جهت سنجش کم و کیف حجاب نزد دانشجویان از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. در این پژوهش اطلاعات پردازش و از طریق برنامه آماری SPSS تحلیل شده است. کاهشی بودن التزام به حجاب، شخصی شدن، معنی شناسی خنثی (گاهی مثبت از بدحجابی) در کنار تقویت نگاه غیردینی و عرفی به حجاب مهم ترین تغییرات عمده ای است که در پژوهش حاضر استنتاج شده است. همسو با چنین تغییراتی راهبردهایی در عرصه های سیاست گذاری، خانواده، مراکز تربیتی و اقتصادِ حجاب ارائه شده اند.
آسیب شناسی اجتماعی دانشجویان دانشگاه با رویکرد اسلامی شدن آن از منظر قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۳ تابستان ۱۴۰۲شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
58 - 85
حوزه های تخصصی:
دانشجویان در شکل گیری عنوان دانشگاه اسلامی و رسیدن به آرمان های انقلاب، نقش بسیار مؤثری دارند، ازاین رو بررسی آسیب های اجتماعی پیش روی آن ها به عنوان بخشی از اجتماع و جامعه کنونی به جهت آگاهی و تذکر دادن به آن ها، ضرورت دارد. هدف از این پژوهش بررسی آسیب های اجتماعی احتمالی دانشجویان دانشگاه با رویکرد اسلامی شدن در چهار حوزه: معرفتی، اخلاقی، رفتاری و علمی به همراه پیامدهای آن و هم چنین راهکارهای لازم برای پیشگیری از این آسیب ها در نظام آموزشی اسلام بر اساس آیات قرآن و روایات معصومان (ع) است. پژوهش حاضر با روش توصیفی_تحلیلی و منابع کتابخانه ای-نرم افزاری و استناد به آیات و روایات و کلام اندیشمندان دین، به این نتایج دست یافته است که جویندگان دانش در جامعه کنونی بیشتر با آسیب های اجتماعی چون بزهکاری و ناهنجاری های اخلاقی ناشی از غفلت یاد خدا در حوزه معرفت، علم زدگی در حوزه اخلاق، شتاب زدگی در حوزه رفتار و مدرک گرایی در حوزه علمی روبه رو هستند که می تواند روند تولید نیروی کارآمد، مخلص، متعهد، متخصص، وظیفه شناس و تولید دانش مؤثر برای خدمت به جامعه اسلامی را کُند یا دچار اختلال کند.آسیب شناسی اجتماعی، دانشجو، دانشگاه، دانشگاه اسلامی.
عوامل موثر بر نمره گذاری پایانی ارزشیابی های آموزشی در آموزش عالی
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۶۹
103 - 114
ارزشیابی پیشرفت تحصیلی فراگیران به عنوان حلقه پایانی نظام یادگیری در هر نظام آموزشی و در رشته های فنی مهندسی برای تربیت دانش آموختگانی کارآمد از اهمیت بسیاری برخوردار است. این پژوهش با هدف شناسایی و تفسیر عوامل مؤثر بر تغییر نمرات استادان در پایان ترم تحصیلی انجام شد. به این منظور ابتدا براساس طرحی تفسیری مطالعه ای کیفی انجام شد و 22 مصاحبه با استادان رشته های فنی مهندسی دانشگاههای مازندران و گلستان انجام شد. مصاحبه ها از طریق روش تحلیل محتوا و کدگذاری باز و محوری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و به مقوله بندی داده های گردآوری شده پرداخته شد. نتایج نشان داد شش مؤلفه مصلحت اندیشی، سطحی نگری، نجات بخشی، رودربایستی، جهت گیری سیاسی، و بی تفاوتی می تواند به عنوان عوامل مؤثر بر نمره گذاری استادان مشارکت کننده در پژوهش شناسایی شود. این مقوله ها نشان داد نظام ارزشیابی با تساهل و تسامح برخی از استادان با بی معنایی و بی عدالتی رو به رو است. زیرا با تغییر نمره از جانب آنان، نظام ارزشیابی معنای واقعی خود را از دست می دهد. سپس با روش زمینه یابی به آزمون اطلاعات از طریق پرسش نامه پرداخته شد. نمونه پژوهش در بخش کمّی شامل 131 عضو هیئت علمی رشته های فنی مهندسی دانشگاههای مازندران و گلستان بود. تحلیل داده های کمّی با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی، آزمونt تک نمونه ای و آزمون w (برای تعیین وزن عوامل) انجام شد. نتایج نشان داد تمام شش مؤلفه بر رفتار نمره گذاری استادان تأثیر معناداری دارند. مصلحت اندیشی (45/0)، سپس سطحی نگری (28/0) و نجات بخشی (24/0) به ترتیب دارای بیشترین وزن در بین عوامل بودند.
راههای ترویج و توسعه صلاحیتهای کارآفرینی در دانشجویان
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷۸
37 - 56
هدف این پژوهش شناسایی راه های ترویج و توسعه صلاحیت های کارآفرینی در دانشجویان است. کارآفرینی مشتمل بر مجموعه صلاحیت های چندوجهی و پیچیده است که پرورش آنها صرفاً با آموزش های مستقیم کلاسی میسر نمی شود و به دامنه وسیعی از روش ها، منابع و امکانات نیاز دارد. در این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی، از سه مصاحبه جمعی استفاده شد که دو جلسه مصاحبه گروهی با هفت نفر از افراد آشنا به آموزش کارآفرینی و یک جلسه گروه کانونی با 16 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه بوعلی سینا تشکیل شد که همه این افراد، کارآفرین یا پژوهشگر در حوزه کارآفرینی بودند. تحلیل داده ها با استفاده از شیوه تحلیل مضمون و در قالب مضامین فراگیر، سازمان دهنده و مضامین پایه نمایش داده شد. در این پژوهش شناسایی شیوه های توسعه صلاحیت های کارآفرینی به عنوان مضمون فراگیر و شیوه های فرهنگی و فوق برنامه، آموزشی، پژوهشی و مدیریتی به عنوان مضامین سازمان دهنده آشکار شد. در حوزه های فرهنگی و فوق برنامه راه هایی مانند نشر مطالب و اخبار کارآفرینی، برپایی نمایشگاه، مشاوره شغلی، برگزاری دوره های رسمی، برپایی اردوهای صنعتی و شغلی، ایجاد انجمن دانش آموختگان، برگزاری مسابقات متنوع و دعوت از کارآفرینان؛ در حوزه آموزشی، بازنگری در برنامه های درسی، بهبود کیفیت دوره های آموزشی، معرفی رشته های دانشگاهی به جامعه، اعطای امتیاز به دانشجویان و استادان کارآفرین و توسعه کارگاه های مهارت آموزی؛ در حوزه پژوهشی معرفی قابلیت های دانشگاه به جامعه، توسعه مراکز رشد و در حوزه مدیریتی تهیه برنامه های میان مدت و سالانه، تقویت باور مدیران به این موضوع به عنوان مضامین پایه زمینه های کسب صلاحیت های کارآفرینی برای دانشجویان را فراهم می سازد.
بررسی رابطه و مقایسه ابعاد میزان گرایش به علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی با میزان مهارت های لازم برای قرن 21(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۶
85 - 98
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه و مقایسه ابعاد میزان گرایش به علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی با میزان مهارت های قرن21 بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان پردیس تربیت معلم علامه طباطبایی ارومیه بودند. نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه میزان گرایش به علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی و پرسشنامه میزان مهارت های لازم برای قرن 21 بود و روایی آن را متخصصان تأیید کردند. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 762/0 و 710/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون های آماری t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس چندگانه در قالب نرم افزار SPSS26 استفاده شد. یافته ها نشان داد که میزان گرایش به ریاضی و علوم دانشجومعلمان در سطح متوسط قرار دارد، اما گرایش آنها به طراحی و فناوری بالاتر از متوسط است. همچنین میزان مهارت های رهبری و مشارکت آنها در سطح متوسط و مهارت خودمدیریتی در سطح بالاتر از متوسط است. علاوه بر این، نتایج حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین برخی مؤلفه های میزان گرایش به STEM و میزان مهارت های قرن 21 در میان دانشجومعلمان است. مطابق نتایج آزمون تحلیل واریانس چندگانه، بین دانشجویان رشته های مختلف تربیت معلم در برخی مؤلفه های گرایش به STEM تفاوت معنادار وجود دارد.
مدلی برای بهینه سازی نسبت دانشجو به استاد در آموزش مهندسی و علم مواد
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۷ تابستان ۱۳۸۴ شماره ۲۶
113 - 127
نسبت استاد دانشجو به عنوان یکی از عوامل ارزیابی کیفی به کار می رود. در این مقاله این نسبت با توجه به هزینه دانشگاهی مدرسان، رشته ها و گرایش ها و مقاطع آموزشی و تعداد دانشجویان در هر مقطع و با توجه به تعداد دروس بررسی شده است. هرچند این روند می تواند برای تمام رشته های آموزشی به عنوان مدلی به کار رود، ولی فرمول ارائه شده در پایان مقاله بر اساس شرایط آموزش مهندسی مواد نتیجه گیری شده است.
ارکان نظام آموزشی مهندسی
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۷ زمستان ۱۳۸۴ شماره ۲۸
94 - 134
آموزش مهندسی نظیر هر نوع آموزش دیگر و در هر نوع آموزش دیگر و در هر مقطع تحصیلی دارای نظام و ویژگی هایی است که بدون شناخت و تعریف و تدوین آنها بهره وری نظام آموزشی کاهش می یابد و نتیجه مطلوب از آن حاصل نمی شود. در مقاله حاضر که بر گرفته از دو پروژه: 1. تحلیل تاریخی آموزش مهندسی در ایران و جهان(فرهنگستان علوم، 1377) 2. تدوین الگوی نظام آموزشی مهندسی مواد(فرهنگستان علوم، 1383) است، پس از بررسی های مختصری در طبقه بندی های آموزش، عوامل مؤثر و ارکان نظام های آموزشی و نظام آموزش مهندسی شناسایی و تعریف می شود. هرچند این مقاله می تواند در برنامه ریزی های کلیه نظام های آموزشی و تخصص های گوناگون مورد استفاده قرار گیرد، ولی کلیات آن با توجه به تعریف مهندسی و مقاله های آموزش مهندسی به سمت آموزش مهندسی جهت یافته است و در ذکر مثال ها و شواهد نیز عموماً به مهندسی مواد استناد شده است.
مقایسه سبکهای یادگیری دانشجویان دانشکده فنی مهندسی با دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه اصفهان بر اساس پرسشنامه وارک(VARK)
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۱ بهار ۱۳۸۸ شماره ۴۱
47 - 67
هدف از این پژوهش بررسی سبکهای یادگیری دانشجویان دانشکده فنی مهندسی و مقایسه آن با دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 87-1386 بوده است. بدین منظور و بر اساس نتایج اجرای مقدماتی، 170 نفر از دانشجویان دانشکده های فنی مهندسی و ادبیات و علوم انسانی به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. از این تعداد، 67 نفر مرد و 103 نفر زن بودند. ابزار مورد استفاده این پژوهش پرسشنامه سبکهای یادگیری VARK" بوده است. روایی محتوایی پرسشنامه بر اساس نظرهای چند نفر از استادان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی تأیید شد. پایایی ابزار نیز از طریق فرمول آلفای کرونباخ 986/0 برآورد شد. برای تحلیل نتایج پژوهش از نرم افزار SPSS استفاده شد. روشهای آماری به کارگرفته شده عبارت بودند از:T مستقل، T هتلینگ، T زوجی، تحلیل واریانس یکراهه (AVOVA) و آزمون LSD. نتایج نشان داد که بین سبکهای یادگیری دانشجویان رشته های مختلف علوم انسانی و فنی مهندسی اختلاف معناداری وجود دارد. به طوری که سبک غالب دانشجویان علوم انسانی سبک شنیداری بود، درحالی که در دانشجویان رشته فنی مهندسی سبک جنبشی/ حرکتی غلبه داشت. مقایسه سبکهای مردان و زنان حاکی از غلبه سبک جنبشی/ حرکتی در بین هر دو گروه بود. همچنین، بین سبکهای یادگیری دانشجویان در مقاطع مختلف نیز تفاوتهای معناداری به دست آمد. در پاِیان توصیه های لازم براِی تدرِیس به استادان گروههاِی مربوط با توجه به سبک ِیادگِیرِی دانشجویان ارائه شده است.
مقایسه ابعاد چابکی آموزشی در فضای حضوری و مجازی مبتنی بر دیدگاه دانشجویان علوم پزشکی؛ تجربه یک تغییر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۲)
۱۷۱-۱۴۶
حوزه های تخصصی:
مقدمه: چابکی سازمانی، توانایی سازمان در پاسخ سریع به شرایط نامطمئن و غیرقابل پیش بینی محیط پیرامونی است. در دوران پاندمی کووید-۱۹ دانشجویان، شیوه های متنوعی از خدمات آموزشی مجازی را تجربه کردند. پژوهش حاضر باهدف مقایسه چابکی آموزشی در دو شیوه حضوری و مجازی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شده است. روش ها: روش پژوهش، توصیفی پیمایشی بر روی 372 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1401 انجام شد که هم آموزش مجازی و هم حضوری را تجربه کرده بودند و به شیوه طبقه ای تصادفی از دانشکده های مختلف انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته در مقیاس لیکرت پنج گزینه ای بود که به شیوه الکترونیکی به ایمیل دانشجویان ارسال شد. در تحلیل داده ها از آزمون تی زوجی، تی گروه های مستقل، ANOVA و همبستگی پیرسون استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS 24 تحلیل شد. یافته ها: چابکی در مولفه های پاسخگویی (P<0/001)، یکپارچکی(P<0/001)، شایستگی (P<0/001)، در وضعیت حضوری به طور معناداری بیش از وضعیت مجازی گزارش شد، اما در مؤلفه انعطاف پذیری(P<0/001) و سرعت (P<0/001)، نمره محیط مجازی در حد معناداری بیش از حضوری بود. در مجموع میانگین کل چابکی آموزشی در دو محیط با هم تفاوت معناداری نداشت (P<0/225). همه مولفه های چابکی آموزشی با هم و با نمره کل همبستگی بالایی داشتند(P<0/001). نتیجه گیری: به نظر می رسد هر یک از محیط های حضوری و مجازی بخشی از مولفه های چابکی آموزشی را تقویت می کنند. ازاین رو استفاده ترکیبی از هر دو شیوه حضوری و مجازی می تواند در ارتقای سطح چابکی سازمان بسیار مؤثرتر باشد. مدیریت و توسعه فناوری یکی از راهکارهای اصلی و الزامات اصلی در افزایش چابکی سازمان های آموزشی محسوب می شود.
ادراک دانشجویان از تأثیر یادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی: پیگیری کیفی یک مطالعه آزمایشی در حوزه علوم تربیتی در دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین میزان تأثیر یادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان و شناسایی چگونگی این تاثیرات انجام شد. ابتدا داده های کمّی و سپس داده های کیفی جمع آوری شدند تا اثر یادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان و چگونگی این تأثیرات را شناسایی نمایند. هشتادوهشت دانشجو در مقطع کارشناسی رشته علوم تربیتی در دو گروه آزمایشی و گواه به روش نمونه گیری در دسترس برای مطالعه انتخاب شدند. دانشجویان گروه آزمایشی 16 جلسه از طریق رویکرد یادگیری مشارکتی آموزش داده شدند. گروه گواه نیز به روش متداول آموزش داده شدند. در پایان ترم دانشجویان گروه آزمایشی که تعدادشان 44 نفر بود در مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت کردند تا پس از مداخله، تجربیاتشان از یادگیری را بازگو نمایند. ابزار گردآوری داده ها آزمون معلم ساخته پیشرفت تحصیلی درس روش تدریس و برنامه ریزی آموزشی بود که ابتدا توسط پنج نفر از مدرسان روش تدریس در دانشگاه های دولتی مورد بازبینی قرار گرفت و سپس روی یک نمونه 15 نفری اجرا شد. میزان آلفای کرونباخ برای پرسشنامه های هر دو درس مطلوب گزارش گردید. نتایج نشان داد دانشجویان گروه آزمایشی در هر دو درس عملکرد بهتری دارند. ادراک دانشجویان نیز نشان داد یادگیری مشارکتی نه تنها یک محیط یادگیری همدلانه، ایمن و دلپذیر ایجاد می کند و مهارت های فردی و ارتباطی دانشجویان را تقویت می کند، بلکه کیفیت یادگیری آن ها را نیز بهبود می بخشد. داده های کیفی ضمن اینکه می توانند نقطه شروعی برای استفاده از سایر روش های کیفی نظیر مشاهده جهت درک عمیق تر محیط یادگیری مشارکتی فراهم سازند، به طور تلویحی نشان می دهند که یادگیری مشارکتی می تواند در کلاس های درس دانشگاه اجرا شود.
آموزش زبان فارسی به دانشجویان غیرفارسی زبان دانشگاه های علوم پزشکی کشور
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی و تحلیل فرآیند آموزش زبان فارسی به دانشجویان غیر فارسی زبان دانشگاههای علوم پزشکی کشور است. پژوهش به روش کیفی و از طریق مصاحبه با دست اندرکاران اجرائی انجام شد. جامعه پژوهش را دانشگاههای علوم پزشکی قطب کشور واقع در استان تهران و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکیل می دادند. مصاحبه ها به روش تحلیل محتوا و با نرم افزار MAXQDA10 تحلیل شد. مفاهیم منتج از مطالعه عبارت بودند از: 1)عوامل موثر بر ضرورت یادگیری زبان فارسی: دانشی(5 عامل)، فردی(6 عامل)، دانشگاهی(7 عامل)، و بین المللی(3 عامل)؛ 2)چالشهای آموزش زبان فارسی: دانشی(9 چالش)، نرم افزاری(7 چالش)، فردی(1 چالش)، دانشگاهی(20 چالش)، نهادهای آموزشی(2 چالش)، و بین المللی(1 چالش)؛ 3)فرصتهای آموزش زبان فارسی: دانشی(5 فرصت)، نرم افزاری(4 فرصت)، فردی(2 فرصت)، دانشگاهی(4 فرصت)، و نهادهای آموزشی(3 فرصت). ضروری است مدیران حوزه آموزش علوم پزشکی پیشنهادات و راهکارهای هفتگانه حاصل از مطالعه حاضر را در برنامه ریزی ها، طرح ریزی ها و فعالیتهای دانشگاهی مدنظر قرار دهند.
پیش بینی نیرومندی من بر اساس خداپنداره، خداپنداشت، خودپنداره و خودپنداشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی نقش خداپنداره/خداپنداشت – خودپنداره/خودپنداشت در پیش بینی نیرومندی من و خرده مقیاس های آن (امید، اراده، هدف، شایستگی، وفاداری، عشق، مراقبت و خرد) انجام شد. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. شرکت کنندگان 250 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران و شاهد بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های خداپنداره – خودپنداره برای مداخلات معنوی و پرسشنامه نیرومندی من استفاده شد. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شدند. نتایج حاصل رگرسیون چندگانه نشان دادند این مدل رگرسیونی معنادار و درصد واریانس تغییر برای خرده مقیاس های امید، اراده، هدف، شایستگی، وفاداری، عشق، مراقبت، خرد معنی دار است. نتایج نشان دادند خداپنداشت و خودپنداشت نیرومندی من و خرده مقیاس های آن را با جهت مثبت و خودپنداره و خداپنداره نیرومندی من و خرده مقیاس های آن را با جهت منفی پیش بینی می کند. این یافته ها اهمیت بحث معنویت خداسو در پیش بینی نیرومندی من را نشان می دهد.
ارتباط بازی های رایانه ای با هوش چندگانه در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
121 - 137
حوزه های تخصصی:
این پژوهش مطالعه ای از نوع توصیفی تحلیلی به منظور بررسی رابطه انجام بازی های رایانه ای با مولفه های هوش هشتگانه گاردنر است. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان سال آخر دانشگاه هنر اسلامی تبریز بودند که از بین آنها 100 نفر با استفاده از نمونه گیری تصادفی و طبقه بندی شده در هفت رشته تحصیلی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه گاردنر و پرسشنامه شامل متغیرهای مربوط به بازی های رایانه ای بود. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، خی دو، آنالیز واریانس یکطرفه و تی مستقل مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد نوع بازی های انجامی با هوش منطقی و فضایی رابطه معنادار دارد. همچنین میزان ساعات انجام بازی های رایانه ای در طول روز با هوش فضایی رابطه خطی مثبت معناداری داشت ولی با سایر مولفه های هوش رابطه ای نداشت. بین نحوه انجام بازی های رایانه ای و مولفه های هوش هشتگانه رابطه ای مشاهده نشد. نتایج نشان داد ساعات و نوع باری های انجامی با جنسیت رابطه دارد و میانگین ساعات شبانه روزی انجام بازی های رایانه ای در بین پسران بیش از دختران است. ضمنا دختران بیشتر به تنهایی و به انجام بازی های سرگرم کننده و پسران بیشتر با دوستان و به انجام بازی های جنگی می پردازند. بین میزان ساعات روزانه صرف شده برای انجام بازی های رایانه ای و عملکرد تحصیلی دانشجویان نیز رابطه خطی منفی موجود بود.
امید و ناامیدی در جامعه ایران: مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
93 - 120
حوزه های تخصصی:
دانشجویان نسلی هستند که در تعیین آینده کشور نقش دارند و ذهنیت آنان درباره امید و ناامیدی برای طرح ریزی آینده شان در ایران، بر جامعه ایران تأثیرگذار است. موضوع امید و نگرانی دربار هٔ آینده در جامعه ایران سال هاست که اندیشمندان، سیاست ورزان و فعالان اجتماعی را متوجه خود کرده است. این مقاله تلاش می کند به چگونگی شکل گیری ذهنیت امیدوار یا ناامید دانشجویان در شرایط ایران امروز بپردازد. رویکرد این مقاله کیفی است و با 26 دانشجوی دختر و پسر از دانشگاه های دولتی شهر تهران مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است. روش تحلیل اطلاعات در این پژوهش، تحلیل مضمون است. در این مقاله از مفهوم پردازی غسان حاج، مردم شناس لبنانی استرالیایی درباره جوامع به مثابه «مکانیزم های تولید و توزیع امید» استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که امیدِ جمعی در میان بخش مهمی از مشارکت کنندگان پژوهش غایب است؛ آنها به دلیل وجود تبعیض های سیستماتیک و تقاطع تبعیض، از دایرهٔ تولید و توزیع امید طرد می شوند. یکی از پیامدهای ناامیدی اجتماعی، تمایل به مهاجرت به خارج از ایران در میان مشارکت کنندگان این مطالعه است. از آن جا که انسداد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به گسترش ناامیدی اجتماعی در میان مشارکت کنندگان دامن می زند، به رسمیت شناختن جنبش های اجتماعی و گشودگی نهادهای حکمرانی به طرح مطالبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مردم و تلاش در جهت برآورده ساختن این مطالبات، می تواند به گسترش امید اجتماعی در جامعه کمک کند. نتایج پژوهش می تواند نگاه ما به مسئله امید را در میان همه اقشار جامعه تعمیق بخشد.
ازخودبیگانگی فرهنگی در بین دانشجویان دانشگاه های شهر تهران: مطالعه ای پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
93 - 125
حوزه های تخصصی:
ازخودبیگانگی به عنوان یک آسیب و بحران، نه تنها هویت انسانی را هدف قرار داده و او را از مسیر کمال دور می کند، بلکه سلامتی انسان را نیز تهدید می کند و موجب پریشان حالی های روانی، عدماطمینان به آینده، پوچی، ازهم پاشیدن اعتقادات، بی قدرتی و بحران هویت می شود. هدف پژوهش حاضر، معناکاوی در ادراک و تجربه زیسته شرکت کنندگان به منظور شناسایی عوامل و نشانگرهای مرتبط با شکل گیری پدیده ازخودبیگانگی فرهنگی است. بدین منظور با استفاده از نمونه گیری ملاکی، 18 نفر (5 مرد و 13 زن) از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران، انتخاب شده و به صورت انفرادی و در قالب های ایمیلی، تلفنی و شبکه های مجازی موبایل بنیان مورد مصاحبه قرار گرفتند. در چهاردهمین مصاحبه، اشباع نظری داده ها حاصل شد، اما به منظور اعتباربخشی یافته ها، مصاحبه ها تا هجدهمین نفر ادامه یافت. تحلیل داده ها با استفاده از راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی انجام شد. به منظور افزایش «صحت»، «اتکاپذیری» و «تأییدپذیری» از ارسال تفسیر ها برای شرکت کنندگان، تهیه شواهد و مدارک کافی در خصوص پدیده و توضیح جزئیات کافی از روند جمع آوری و تحلیل داده ها استفاده شد. مرور متوالی مصاحبه ها به شناسایی سه مضمون «فردی»، «خانوادگی» و «اجتماعی»، 14 زیرمضمون و 46 نشانگر منجر شد و در نهایت عوامل شناسایی شده مورد بحث قرار گرفت. نظر به اینکه پدیده از خودبیگانگی فرهنگی و بررسی علل آن در بین دانشجویانی که در آستانه ورود به دوره جدیدی از زندگی و محیط کار هستند، کمتر مورد توجه قرار گرفته است، تلاش شد تا ضمن واکاوی این پدیده، راه کارهایی برای پیشگیری و یا کاهش تبعات آن ارائه گردد.
شناسایی نیازهای آموزشی دانشجویان بر اساس سرمایه اجتماعی و نقش آن در ادراک آنان از جوّ آموزشی با تاکید بر برنامه ریزی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی درونی نیازهای آموزشی دانشجویان بر اساس سرمایه اجتماعی و نقش آن در ادراک آنان از جوّ آموزشی: مطالعه موردی: دانشگاه شیراز بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای پس از انتخاب دانشکده های علوم تربیتی و روانشناسی و فنی و مهندسی به عنوان نمونه ی پژوهش، کلیه ی دانشجویان کارشناسی دانشکده های مذکور به پرسشنامه ها پاسخ کامل دادند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی سرمایه ی اجتماعی (ترک زاده و محترم، 1391) و ادراک دانشجویان از جوّ آموزشی (راف و همکاران، 1997) بود که بعد از محاسبه روایی و پایایی توزیع و گردآوری شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آماری تی تست تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و مدل معادله ساختاری با استفاده از رگرسیون چندمتغیره مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد، از نظر دانشجویان میانگین سرمایه ی اجتماعی و مطلوبیت جوّ آموزشی و هر یک از ابعاد آنها از میانگین معیار (Q3) کمتر می باشد؛ ادراک دانشجویان از جوّ آموزشی از طریق سرمایه ی اجتماعی پیش بینی می شود (01/0≥ P و 58/0 = β). بدین ترتیب که رابطه ی مثبت و معناداری بین ادراک دانشجویان از سرمایه ی اجتماعی و جوّ آموزشی وجود دارد
شناسایی و ارزیابی مولفه های آموزش مجازی در دانشگاه بوعلی سینا در دوره همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی مولفه های آموزش مجازی در دانشگاه بوعلی سینا انجام شد. روش پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی بود. جامعه هدف در بخش کیفی جامعه آماری شامل متخصصان، خبرگان و صاحب نظران حوزه فناوری آموزشی در دانشگاه بوعلی سینا بودند، و نمونه آماری نیز با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 13 صاحب نظر انتخاب شدند. در این بخش به منظور گردآوری داده های پژوهش از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته براساس داده های استخراج شده از مصاحبه با متخصصان طراحی و اجرا گردید، و جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه به تعداد 11083 نفر بودند، که با استفاده از جدول مورگان و کرجسی تعداد 373 نفر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر گویه های مستخرج از مرحله کیفی با 4 مولفه (طراحی آموزشی، محتوا، ارزشیابی و پشیتیبانی و مدیریت) و 18 گویه بین آن ها توزیع شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه پژوهش از نظر اساتید و متخصصان آموزش مجازی تایید شد، و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ 0/94 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده گردید. و در بخش کمی از آمار توصیفی شامل فراوانی، میانگین و انحراف معیار و از آمار استنباطی شامل تی تک گروهی استفاده شد. یافته های به دست آمده نشان دادند که میزان کارآیی دوره آموزش مجازی در سطح پایین تر از حد متوسط قرار دارد (p<0.01 ).
نقش میانجی فراشناخت در رابطه صفات تاریک شخصیت و اعتیاد به گوشی هوشمند در دانشجویان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
113 - 128
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی باورهای فراشناختی در رابطه صفات تاریک شخصیت و اعتیاد به گوشی هوشمند در دانشجویان شهر تهران انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی_ همبستگی و با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه های شهر تهران در محدوده سنی ۱۸ تا ۳۵ سال در سال ۱۴۰۲ بود که از میان آنها تعداد ۴۵۷ نفر به روش داوطلبانه انتخاب شدند و به مقیاس دوجین کثیف، پرسشنامه باورهای فراشناختی و مقیاس اعتیاد به گوشی هوشمند پاسخ دادند. برای تحلیل دادها از روش همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که صفات تاریک شخصیت رابطه مثبت و معناداری با اعتیاد به گوشی هوشمند داشت و باورهای فراشناختی این رابطه را به طور معناداری میانجی گری کردند. یافته های پژوهش با تأکید بر اهمیت فراشناخت در تعامل با صفات تاریک شخصیت نشان داد که باورهای فراشناختی نقشی بنیادین در گرایش به اعتیاد به گوشی هوشمند داشتند؛ بنابراین پیشنهاد می شود طراحی مداخلات مبتنی بر فراشناخت در درمان اعتیاد به گوشی هوشمند مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نگرش به ازدواج و ملاک های انتخاب همسر در دانشجویان مجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
148 - 172
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نگرش به ازدواج و ملاک های انتخاب همسر در دانشجویان مجرد صورت گرفت. روش: روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه و پیگیری دو ماهه بوده است. جامعه آماری این پژوهش 167 نفر از دانشجویان مجرد دانشگاه علامه طباطبایی بود که در سال تحصیلی 1400-99 مشغول به تحصیل بودند. اعضای نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند و در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس استفاده گردید. یافته ها: آموزش درمان مبتنی بر پذیرش بر مولفه های نگرش به ازدواج و ملاک های انتخاب همسر در دانشجویان مجرد موثر است. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش پیشنهاد می گردد از آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مشاوره پیش از ازدواج استفاده گردد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه اخلاق تحصیلی در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
123-142
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی، شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه اخلاق تحصیلی در دانشجویان بود. این پژوهش از منظر هدف کاربردی، از منظر ماهیت داده ها کیفی۔کمی (آمیخته)، از منظر گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی، با رویکرد مصاحبه و از منظر استراتژی میدانی است. با توجه به ماهیت اکتشافی موضوع تحقیق از طرح پژوهش آمیخته اکتشافی متوالی استفاده شد که در دو فاز کیفی و کمّی به انجام رسید. داده ها و اطلاعات در این تحقیق بر اساس مصاحبه با خبرگان (دانشجویان استعداد تحصیلی و اخلاقی) تا رسیدن به اشباع نظری جمع آوری شده و بر اساس این داده ها پرسش نامه مربوط طراحی شد و مورد ارزیابی و نظر خواهی مشارکت کنندگان قرار گرفت. در این مطالعه تعداد 2۴ نفر (به مرور) انتخاب شدند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 186 نفر انتخاب شد. نتایج در بخش کیفی نشان داد چهار عامل مؤثر بر توسعه اخلاق تحصیلی در دانشجویان شناسایی شد.