مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
فراترکیب
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، توسعه چارچوب ظرفیت سازمانی دانشگاهی بود. روش پژوهش، فراترکیبِ کیفی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2007) بود. در گام اول، سؤال پژوهش در مورد توسعه چارچوب ظرفیت دانشگاهی مطرح و بر اساس آن اعضای تیم فراترکیب مشخص شدند. در گام دوم و سوم، 63 پژوهش کیفی از میان 120 پژوهش از پایگاه های معتبر علمی داخلی و خارجی جستجو و معیارهای شمول مقالات مشخص گردید. در گام چهارم، با تجزیه وتحلیل داده ها، 104 مضمون پایه مرتبط با ظرفیت دانشگاهی استخراج گردید. بر آن اساس در گام پنجم، 104 مضمون پایه در 19 مضمون سازمان دهنده سطح اول شامل آموزش؛ پژوهش؛ خدمات اجتماعی؛ بهره وری؛ فنّاوری؛ ساختار سازمانی؛ نظارت و ارزیابی؛ مدیریت منابع انسانی؛ شایستگی های منابع انسانی؛ توان پاسخگویی؛ مالی؛ نظام برنامه ریزی؛ مدیریت دانشجویان؛ امکانات و تسهیلات؛ مسئولیت های شغلی اعضای هیئت علمی؛ فرهنگ سازمانی؛ برنامه درسی و رهبری تغییر قرار گرفتند. در مرحله بعد، مضامین سازمان دهنده سطح اول در 5 مضمون سازمان دهنده سطح دوم شامل مدیریت استعداد؛ زیرساخت ها؛ مأموریتی؛ فرآیندی و عملکرد سازمانی طبقه بندی شدند. در انتها نیز، شبکه مضامین ظرفیت سازمانی دانشگاهی ترسیم گردید. در گام ششم، یافته ها اعتبار یابی شدند و پس از تأیید، در گام هفتم ارائه گردیدند. چارچوب توسعه داده شده در این پژوهش، امکان ارزیابی ظرفیت سازمانی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی را فراهم آورده است.
ارائه الگوی دانشگاه دیجیتالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی دانشگاه دیجیتالی انجام شده است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع فراترکیب بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه مقالات، کتب، گزارش های کاری و انتشارات دانشگاه ها به تعداد 2600 بوده که از این میان 84 سند انتخاب و از ابزار حیاتی گلین (2006) برای تأمین کیفیت اسناد استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از کدگذاری باز و محوری انتخاب شد. نتایج سبب شناسایی چهار بعد برای دانشگاهی دیجیتالی شد. بعد پداگوژیک دانشگاه دیجیتالی شامل مؤلفه های اکوسیستم یادگیری، کلاس درس، برنامه درسی، آموزش و کتابخانه دیجیتالی بوده است. بعد سازمانی دانشگاه دیجیتالی شامل سیاست ها و قوانین، فرهنگ و تعاملات و ارتباطات دیجیتالی بوده است. بعد مدیریتی دانشگاه دیجیتالی شامل مدیریت مالی، مدیریت دانش، نظام ارزیابی، کنترل و نظارت و تضمین کیفیت دیجیتالی بوده است. نهایتاً بعد فناوارانه شامل بستر فناوری، مدیریت محتوا و پشتیبانی دیجیتالی بوده است.
ارائه الگوی چندسطحی موانع توسعه دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی چندسطحی موانع توسعه دانشجویی، با رویکرد کیفی، استفاده از مرور نظام مند مطالعات پیشین و روش فراترکیب[1] هفت مرحله ای سندلوسکی و بارسو (2007) انجام شده است. بدین منظور ابتدا با هدف تعیین جهت گیری مطالعه، سؤال پژوهش تعیین و سپس به منظور گردآوری اطلاعات برای پاسخ به سؤال پژوهش، با بررسی مطالعات علمی عرصه دانشجویی، تعداد 65 مقاله ی مرتبط شناسایی شد و از این تعداد، 39 مقاله علمی[2] منطبق با معیارهای ارزیابی کیفیت[3]، به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب و مورد واکاوی قرار گرفت. دستاورد مرور نظام مند و فراترکیب یافته های کیفی منابع کلیدی منتخب، احصاء تعداد 77 کد مفهومی طبقه بندی شده در چارچوب 14 مؤلفه ی کیفیت پایین سبک زندگی دانشجویی؛ ناکارآمدی سبک تفکر و یادگیری؛ ضعف مهارت های پژوهشی و ارزش آفرینی؛ ضعف جامعه پذیری دانشگاهی؛ ضهعف مهارت های اقتصادی ویژگی های شخصیتی بازدارنده؛ کارآمدی پایین عملکرد گروه های آموزشی؛ کارآمدی پایین عملکرد اعضای هیئت علمی؛ فقدان کیفیت رویکردهای ارزیابی و پایش عملکرد؛ ضعف و محدودیت حکمرانی و راهبری امور؛ چالش جامعه پذیری حرفه ای؛ کمیابی و فقدان کفایت منابع علمی–رفاهی؛ نفوذ و گسترش جهت گیری های غیرعلمی؛ فقدان و یا حضور محدود گروه های حامی، به ترتیب ذیل 3 مقوله اصلی موانع علی توسعه دانشجویی؛ موانع زمینه ای توسعه دانشجویی؛ و موانع مداخله ای توسعه دانشجویی، تأیید شده توسط خبرگان عرصه توسعه دانشجویی با استفاده از شاخص ضریب توافق کاپا در سه سطح فردی، سازمانی و فراسازمانی است. در نهایت، ضمن بحث و نتیجه گیری و تبیین دستاوردهای پژوهش با استناد به مبانی نظری مرتبط، پیشنهاداتی در راستای بهبود اقدامات توسعه دانشجویی ارائه گردید. [1]. Meta- Synthesis [2]. در پژوهش حاضر با هدف پوشش مناسب و مطلوبی از دستاوردهای پژوهش های معتبر؛ و با هدف جبران کمیابی منابع و مطالعات علمی معتبر در خصوص مسائل و چالش های توسعه دانشجویی، افزون بر دستاوردهای تحقیقات کیفی به عنوان محور اصلی رویکرد کیفی در روش فراترکیب، از نتیجه تفسیر و تحلیل های کیفی دستاوردهای مطالعات و پژوهش های کمی نیز استفاده شده است. [3]. شاخص معیار ارزیابی کیفیت و اعتبار منابع منتخب کلیدی، در بخش روش شناسی پژوهش توضیح داده شده است.
الگویی برای دانشگاه سازگارشونده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف، تحلیل محتوای مقالات تدوین شده در زمینه دانشگاه سازگارشونده در پژوهش های داخلی و خارجی جهت ارائه الگوی دانشگاه سازگارشونده تدوین شده است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع فراترکیب بوده است. جامعه آماری پژوهش کلیه منابع پژوهشی این قلمرو 38 منبع بود. از این میان، 26 منبع گزینش شد. برای تحلیل داده ها از راهبرد کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. یافته های این پژوهش همسو با دو پرسش؛ 1) مولفه های تشکیل دهنده دانشگاه سازگارشونده چیست؟ و 2) عوامل موثر بر پیچیدگی شرایط در آموزش عالی کدامند؟ ارائه شده است. در پاسخ به پرسش اول؛ در مطالعات داخلی با 6 مقوله فرعی اولیه (علمی آکادمیک، حکمرانی، محیطی، پیچیدگی، ظرفیت های نرم و مالیه دانشگاهی) در قالب 18 مقوله فرعی ثانویه با 175 مفهوم کلیدی دسته بندی شدند. در مطالعات خارجی 6 مقوله فرعی اولیه (علمی آکادمیک، حکمرانی، محیطی، پیچیدگی، ظرفیت های نرم و مالیه دانشگاهی) در قالب 13 مقوله فرعی ثانویه با 160 مفهوم کلیدی طبقه بندی شدند. در پاسخ به پرسش دوم، عوامل موثر بر پیچیدگی شرایط در آموزش عالی با 7 مقوله فرعی اولیه (جهانی شدن، تکنولوژی دیجیتالی، تداخل، مشارکت، دسترسی و فرصت برابر، بازاریابی، رقابت و ارزیابی و تضمین کیفیت) در قالب 11 مقوله ثانویه با 50 مفهوم کلیدی جمع بندی شدند. سپس یافته های دو پرسش با یکدیگر ادغام شدند و در قالب الگوی شماتیک به تصویر کشیده شدند. در پایان بر اساس یافته ها، پیشنهادات سیاستی برای آموزش عالی ایران بیان شده است
شناسایی مولفه های اصلی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها با رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های اصلی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی و ارائه یک چارچوب مفهومی چندسطحی برای آن است که با روش فراترکیب انجام شد. جامعه پژوهش شامل منابع علمی معتبر منتشرشده در عرصه مطالعات توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی در سال های 1950 تا 2020 در سطح بین المللی و 1380 تا 1398 در سطح ملی است. پژوهش های منتخب شامل 88 مقاله ، گزارش علمی و رساله دانشجویی منتخب از پایگاه های معتبر علمی ملی و بین المللی است که به روش نمونه گیری هدفمند و مبتنی بر قاعده اشباع نظری انتخاب شده اند. داده های موردنیاز از متون دستاوردهای کیفی منابع منتخب استخراج، و با استفاده از تحلیل محتوای استقرایی و روش فراترکیب، تجزیه وتحلیل و مقوله بندی شدند.دستاوردهای حاصله، دربردارنده 6 مؤلفه اصلی و 18زیرمؤلفه توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی است که اعتبار آن از طریق آزمون کاپای کافمن تأیید گردید. مؤلفه های اصلی شامل توسعه توانمندی های شناختی و فراشناختی، توسعه توانمندی ها و شایستگی های تدریس، توسعه توانمندی ها و شایستگی های پژوهشی، توسعه شایستگی های ارتباطی، توسعه توانمندی ها و شایستگی های رهبری، و توسعه توانمندی ها و شایستگی های مدیریتی و راهبری بود. همچنین، بر اساس مبانی نظری پژوهش، مؤلفه های اصلی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی ازنظر سطح تحلیل، در دو سطح فردی و سازمانی جایابی شدند. این گروه بندی می تواند ابزاری مناسب برای برنامه ریزی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی باشد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های اصلی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی و ارائه یک چارچوب مفهومی چندسطحی برای آن است که با روش فراترکیب انجام شد. جامعه پژوهش شامل منابع علمی معتبر منتشرشده در عرصه مطالعات توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی در سال های 1950 تا 2020 در سطح بین المللی و 1380 تا 1398 در سطح ملی است. پژوهش های منتخب شامل 88 مقاله ، گزارش علمی و رساله دانشجویی منتخب از پایگاه های معتبر علمی ملی و بین المللی است که به روش نمونه گیری هدفمند و مبتنی بر قاعده اشباع نظری انتخاب شده اند. داده های موردنیاز از متون دستاوردهای کیفی منابع منتخب استخراج، و با استفاده از تحلیل محتوای استقرایی و روش فراترکیب، تجزیه وتحلیل و مقوله بندی شدند.دستاوردهای حاصله، دربردارنده 6 مؤلفه اصلی و 18زیرمؤلفه توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی است که اعتبار آن از طریق آزمون کاپای کافمن تأیید گردید. مؤلفه های اصلی شامل توسعه توانمندی های شناختی و فراشناختی، توسعه توانمندی ها و شایستگی های تدریس، توسعه توانمندی ها و شایستگی های پژوهشی، توسعه شایستگی های ارتباطی، توسعه توانمندی ها و شایستگی های رهبری، و توسعه توانمندی ها و شایستگی های مدیریتی و راهبری بود. همچنین، بر اساس مبانی نظری پژوهش، مؤلفه های اصلی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی ازنظر سطح تحلیل، در دو سطح فردی و سازمانی جایابی شدند. این گروه بندی می تواند ابزاری مناسب برای برنامه ریزی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی باشد.
شناخت نقشه مفهومی جمع سپاری در گردشگری هوشمند با رویکرد فراترکیبی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
39 - 62
حوزههای تخصصی:
اگرچه جمع سپاری به عنوان یک اصل تجاری جدید در بسیاری از برنامه های گردشگری در جهان مدرن ظاهر شده است، اما مکانیسم اساسی آن در صنعت گردشگری بویژه در کشور ایران ناشناخته باقی مانده است. هدف اصلی از این پژوهش، شناخت جامع از یک برنامه جمع سپاری در صنعت گردشگری در دو سطح فنی و مفهومی (هستی شناختی، چرایی، چالش ها و راهبردها) است. تجزیه و تحلیل خوشه ای در جهت شناخت چارچوب مفهومی چالش هایی که در زمینه جمع سپاری در صنعت گردشگری وجود دارد و در نهایت شناخت راهبردهای معرفی شده در زمینه جمع سپاری در صنعت گردشگری به محققان کمک می کند تا به یک چارچوب شناختی عمیق در زمینه جمع سپاری در صنعت گردشگری دست یابند. روش پژوهش،کیفی و نوعی از متامطالعه به نام فراترکیب است. برای گ ردآوری داده ا از روش کتابخان ه ای استفاده شده است. در راستای انجام پ ژوهش پس از طراحی سؤالات پژوهش، جستجویی نظاممند بر اساس کلیدواژه های مرتبط، از پایگ اه ه ای داده هدف شاملEBSCO Business Source Complete وWeb of Science صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوی تحقیقات در زمینه چالش های جمع سپاری در صنعت گردشگری در چهار خوشه فناوری، انسانی، استراتژیک و مطالعات نسل سوم قابل تعریف است و راهبردهای ارائه شده توسط محققین در اجرای موفق یک پروژه جمع سپاری در صنعت گردشگری نیز، در چهار دسته راهبردهای مرتبط با چشم انداز و استراتژی، سرمایه انسانی، زیرساخت و محیط خارجی قابل اجرا است. نتایج این پژوهش به عنوان یک نقشه راه برای تحقیقات آینده پزوهشگران قابل استفاده است و درک کامل تری از چگونگی پلتفرم های جمع سپاری ایجاد شده در صنعت گردشگری ایجاد می کند.
بازشناسی نقش قنات بر زیست پذیری سکونتگاه های شهری و روستایی با استفاده از روش فراترکیب
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری در معنای اصلی و کلی خود به مفهوم دستیابی به قابلیت زندگی است که بر کیفیت زندگی در سطح محلی متمرکز است و در طول سال ها تکامل یافته و اغلب منعکس کننده رابطه ای ایده آل بین محیط زندگی و زندگی اجتماعی است. با توجه به این موضوع، شکل گیری سکونتگاه ها به ویژه در مناطق گرم و خشک و زیست پذیری آنها، نماد بارز تعامل انسان و طبیعت در محیط بیابانی، باوجود مشکلات موجود در نحوه تأمین آب و محدودیت منابع آبی است. از اقدامات ابتکاری سازگاری ایرانیان با اقلیم خشک و کم آبی، قنات است که به عنوان یک سیستم آبرسانی پایدار، مستقیماً بر شیوه زیست و زیست پذیری این مناطق اثرگذار بوده است. به همین منظور در این پژوهش به بازشناسی اهمیت و نقش قنات بر زیس تپذیری سکونتگاه های شهری و روستایی پرداخته شده است. به این منظور با به کارگیری روش فراترکیب از میان 58 مقاله انتخاب شده، تعداد 27 مقاله به صورت مدون و اصولی فیلتر و سپس کدگذاری گردید. با بررسی این مقالات، در ابتدا 164 کد باز و در نهایت 5 مقوله به عنوان ابعاد اصلی زیست پذیری شامل ابعاد زیست محیطی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی به عنوان نقش قنات بر زیست پذیری سکونتگاه های انسانی که در پژوهش های داخلی و خارجی به آنها اشاره شده بود، شناسایی، استخراج و دسته بندی گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که نظام قنات به صورت مجموع های از اجزای مرتبط و بر مبنای چارچوبی دیرپا از روابط بر تمام سکونتگاه های انسانی و زیست پذیری آنها تأثیر داشته است.
عوامل مؤثر بر مدیریت طرح های بازنشستگی مشارکت معین در نظام بازنشستگی بین الملل: رویکردی فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه های بازنشستگی سنتی مزایای معین به تدریج تسلط خود را در سیستم های بازنشستگی بسیاری از کشورها از دست داده اند و طی چند دهه گذشته تغییر تدریجی به سمت طرح های مشارکت معین صورت گرفته است. در بین مطالعات صورت گرفته، ضعف توجه به نحوه مدیریت طرح های مشارکت معین مشهود است. این مطالعه با استخراج ویژگی های مدیریت بهینه طرح های بازنشستگی مشارکت معین به دنبال شناسایی عوامل مؤثربر پیاده سازی موفقیت آمیز این طرح ها است. با توجه به هدف تحقیق، روش کیفی فراترکیب انتخاب گردید و با بررسی و تحلیل عمیق ادبیات موضوع در بازه زمانی سال های 1980 تا 2020 و تحت مراحل هفت گانه روش فراترکیب سندلوسکی و باروسو و با استفاده از کدگذاری، مفاهیم آشکار مؤثر بر مدیریت طرح های مشارکت معین استخراج گردید. نتایج حاصل از تحلیل های صورت گرفته نشان داد که در حوزه مدیریت بهینه طرح های مشارکت معین، 5 مقوله اصلی شامل ساختار طرح، سرمایه گذاری طرح، سیاست پشتیبانی از طرح، مشارکت و راهبری آن می بایست موردتوجه قرار گیرد. در نتیجه با توجه به نقش آفرینی وجوه مختلف در این طرح ها، پیاده سازی و مدیریت آن با چالش مواجه بوده و موفقیت طرح درگرو نگاه جامع و سیستماتیک به عوامل ارائه شده در این مطالعه می باشد.
شناسایی عوامل مؤثر بر روایی سازه کانون های ارزیابی با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به روند تغییر نوع شایستگی های موردنیاز سازمان ها و لزوم کنترل هزینه های نیروی انسانی، استخدام مناسب ترین افراد و سپس توسعه و نگه داشت آنان، به یکی از مهم ترین دغدغه های سازمان ها تبدیل شده است. فرایند کانون ارزیابی و توسعه، به عنوان ابزاری با رویکرد چندگانه، بیش از چند دهه است که سازمان های جهان را در محقق ساختن این هدف، یاری می نماید. علی رغم پژوهش های بسیار در این حوزه، هم چنان موضوعات چالش برانگیزی در زمینه کانون ها وجود دارد که یکی از این مباحث، موضوع روایی سازه است. این پژوهش با هدف توسعه دانش در زمینه روایی سازه کانون های ارزیابی انجام شده است. علی رغم اینکه روایی پیش بین کانون ها در بسیاری از مطالعات در سطح مناسبی گزارش شده است؛ اما روایی سازه این ابزار دچار ضعف جدی بوده است، لذا این مطالعه بر این موضوع تمرکز کرده است که چه عواملی می تواند بر روایی سازه کانون ها مؤثر باشد. در این مقاله، با استفاده از رویکرد فراترکیب و روش تحلیل تم، تعداد 78 مقاله از پایگاه های اطلاعاتی مانند گوگل اسکولار، اسکوپوس، اسپرینگر، امرالد، جی استور و برخی منابع فارسی بررسی شده و 5 عامل کلی، شامل ابعاد مدل شایستگی، ارزیابان، شیوه مشاهده و ارزیابی، روش های جمع بندی اطلاعات و ابزارهای ارزیابی، به عنوان عوامل اثرگذار بر روایی سازه کانون های ارزیابی، شناسایی گردید.
فراترکیب تفکر انتقادی و هوش معنوی کارکنان سازمان بنادر و دریانوردی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
37 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، شناسایی ابعاد جدید تفکر انتقادی و هوش معنوی کارکنان سازمان بنادر و دریانوردی ایران بود. این پژوهش از طریق تحلیل فراترکیب انجام شد. بدین منظور، پس از جستجو در پایگاه های اطلاعاتی در محدوده زمانی 1980 تا 2022، 38 پژوهش که به صورت مستقیم موضوع تفکر انتقادی و هوش معنوی کارکنان سازمان را بررسی کرده بودند، وارد مرحله تحلیل شدند. پژوهش های انتخاب شده برای کدگذاری وارد نرم افزار MAXQDA شد. پس از فرآیند کدگذاری، 60 کد متمایز شناسایی شد. از میان کدهای شناسایی شده، علاقه مندی به داشتن اطلاعات خوب (18)، هوشیاری نسبت به فرصت های استفاده از تفکر انتقادی (16)، شناسایی ایده های مشترک در حیطه های انتخاب شده (13)، اعتماد به فرایند جستجوگری منطقی (10) و صداقت در رویارویی با سوگیری ها و پیش داوری های فردی (9) به ترتیب بیشترین اهمیت را از نظر تعداد ارجاع در اصطلاحات پژوهشی داشتند. در مرحله بعد کدها در قالب 16 تم و در نهایت در 4 مفهوم (ابتکار فکری، بلوغ شناختی، مهارت های حل مسأله، هوش معنوی) تقسیم بندی شدند. دستیابی به مدلی جامع با روش فراترکیب از نوآوری های این پژوهش است که می تواند الگویی برای سایر پژوهش ها باشد.
ارائه ی الگوی توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی در استان فارس با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
163 - 196
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی است، از نظر ماهیت آمیخته، روش گردآوری داده ها توصیفی – پیمایشی و از نظر افق زمانی مقطعی است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی با روش گلوله برفی 22 نفر از خبرگان کارآفرین و مدیران در زمینه ی گردشگری روستایی می باشد و در بخش کمی، اشخاصی می باشند که در حیطه ی گردشگری روستایی فعالیت می کنند و 110 نفر برآورد شدند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با استفاده از جدول مورگان 85 نفر مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از روش تحقیق فراترکیب برای استخراج و شناسایی عوامل استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده، از نرم افزار spss استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که در نهایت 11 عامل، 35 مفهوم و 88 شاخص مورد تایید قرار گرفتند. بر پایه مدل طراحی شده عوامل به ترتیب اولویت از عامل صنعتی که در پایین ترین سطح می باشد و بعد از آن عامل سیاسی و قانونی ، عامل نهادی و سازمانی، عامل اقتصادی، عامل زیرساختی، عامل مدیریتی، عامل شخصیتی کارآفرینان، عامل اجتماعی، عامل امنیتی، عامل زیست محیطی و در نهایت عامل فرهنگی که در بالاترین سطح قرار دارد.
تبیین عوامل مؤثر بر استقرار مدیریت زنجیره تامین سبز در صنعت ساخت و ساز با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۷
237 - 266
حوزههای تخصصی:
همواره صنعت ساخت وساز اثرات مخرب قابل توجهی بر محیط زیست داشته است. بهره گیری از راهبردهای مدیریت زنجیره تأمین سبز برای دستیابی به ساخت وساز پایدار، رویکردی موثر برای کاهش آسیب های وارده بر محیط زیست است. با توجه به مبهم بودن ابعاد، در این پژوهش با اتکا بر رویکرد کیفی و پارادایم تفسیرگرا و روش هفت مرحله ای فراترکیب مولفه های موثر بر استقرار مدیریت زنجیره تامین سبز در صنعت ساخت وساز تبیین شد. به همین منظور 728 پژوهش مرتبط در حوزه مدیریت زنجیره تامین و به ویژه با پسوندهای پایدار، سبز، معکوس، شناسایی، بررسی، ارزیابی و غربال شد و در نهایت براساس پروتکل ورود و خروج، تعداد 37 مطالعه در سبد پژوهش کدگذاری شد که در مجموع 73 کد اولیه استخراج و در قالب 13 مفهوم و 4 مقوله دسته بندی شدند. پایایی طبقه بندی براساس ضریب کاپا تایید شد. یافته های پژوهش نشان داد مولفه های تاثیرگذار بر مدیریت زنجیره تامین سبز براساس چهار مقوله اصلی شامل: عوامل اصلی مدیریت زنجیره تامین سبز، عوامل تسهیل کننده، محرک ها و موانع داخلی و خارجی، شناسایی شدند و در نهایت پیشنهاداتی براساس نتایج استخراج شده از این پژوهش به پژوهشگران آتی ارائه گردید.
الگوی پیاده سازی بازاریابی کارآفرینانه استراتژیک در تعاونی های تولیدی استان ایلام با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
91 - 123
حوزههای تخصصی:
باوجود ادبیات غنی بازاریابی کارآفرینانه درمتون مختلف، ماهیت تحقیقات درعرصه کسب وکارهای تعاونی گونه با بارفرهنگی و اقتصادی متفاوت، دچار تغییرات عمده شده است و درنتیجه الگوها و مدل های موجود بازاریابی کارآفرینانه به خوبی شیوة بازاریابی کارآفرینانه این کسب وکارها را بیان نمی کنند. بنابراین، هدف کلی پژوهش حاضر، شناسایی الگوی پیاده سازی بازاریابی کارآفرینانه استراتژیک درتعاونی های تولیدی است. این پژوهش کاربردی و ازنظرنحوه گردآوری داده ها، ازنوع پژوهش های اسنادی– فراترکیب به شمار می رود. برای شناسایی الگوی پیاده سازی بازاریابی کارافرینانه استراتژیک درتعاونی های تولیدی، تعداد124 مقاله بررسی شدکه ازمیان آنها26 مقاله به کمک برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی، برای تجزیه وتحلیل نهایی انتخاب شدند. دراین پژوهش، ابتدا298 شاخص معرف بازاریابی کارآفرینانه استراتژیک شناسایی ودر46مفهوم و12 مقوله طبقه بندی شدند. برای تعیین وزن شاخص ها، از آنتروپی شانون، استفاده شد. براساس یافته های تحقیق، ابعاد اصلی پیاده سازی بازاریابی کارآفرینانه استراتژیک، شامل تفکراستراتژیک بازاریابی، عوامل درون سازمانی، برنامه ریزی راهبردی، انتخاب بازارهدف، شبکه قابلیت های ارتباطی-سازمانی، راهبردهای بازاریابی کارآفرین محور، الزامات استراتژیک کارآفرینانه، آمیخته بازاریابی، حمایت های نظام مند مدیریت تعاونی ها، روش های ورود به بازار، تحقیقات بازار وتحلیل رفتار مصرف کننده و کنترل و ارزیابی بازارهستند. در نهایت می توان نتیجه گرفت که مدیران بخش تعاونی های تولیدی کشاورزی می توانند ازنتایج این مطالعه درجهت شناسایی مشتریان جدید ونیازهای متنوع آنها، افزایش سهم بازار و ایجاد مزیت زقابتی استفاده نمایند.
ارائه مدل مفهومی دانشگاه به مثابه سازمان یاددهنده با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل مفهومی دانشگاه به مثابه سازمان یاددهنده با استفاده از روش فراترکیب می باشد. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع فراترکیب بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه منابع مرتبط با سازمان یادهنده طی سال های 2000 تا 2020 به تعداد 124 منبع بود که تعداد 68 منبع براساس چکیده انتخاب شد. سپس 44 منبع براساس محتوا گزینش شد که در نهایت 21 منبع به عنوان منابع نهایی، به روش تحلیل تم مورد بررسی قرار گرفت. برای انخاب مقالات از کلید واژه های سازمان یاددهنده، سازمان یادگیرنده و دانشگاه یاددهنده و از کلید واژ های انگلیسی Teaching organization، learning organization و University Teaching در پایگاه های اطلاعاتی کتابخانه ها، پژوهشکده ها و سایت هایی همچون جهاد دانشگاهی، پایگاه مجلات تخصصی نور، مگیران، مقالات علمی همایش های کشور، پایگاه نشریات کشور، ایران داک، سیویلیکا، علم نت و پایگاه های استنادی و اطلاعاتی معتبر خارجی شامل Science Direct، Google Scholar،Scopus،Springer، IEEE مورد جستجو قرار گرفت. منابع انتخاب شده با استفاده از نرم افزار maxqda 2020 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند که تعداد 216 کد اولیه حاصل شد. بعد از پالایش و دسته بندی مجدد کدهای اولیه توسط تیم پژوهش 56 مقوله محوری بدست آمد که در2 مولفه اصلی درون سازمانی شامل عوامل فردی، مدیریتی، ساختاری و زیر ساختی و عوامل برون سازمانی شامل عوامل فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، تکنولوژیکی و اطلاعاتی و عوامل محیطی و اجتماعی و برون سازمانی تقسیم بندی شدند. با توجه به نتایج، دانشگاه یاددهنده بایستی بر پایه اصول بنیادین بنا شود که زیربنا و شالوده ی سازمان یاددهنده را شکل می دهند. نتیجه تاثیر عوامل دورن سازمانی و برون سازمانی بر سازمان یاددهنده خلق دانش و تحقیق و توسعه دانش جدید در سازمان می باشد که در نتیجه تعامل این پیامد ها تسهیم دانش در سازمان اتفاق می افتد.
مدل سنجش سلامت و فساد اداری برای دستگاههای اجرایی جمهوری اسلامی ایران (مطالعه ای کیفی با بهره گیری از تکنیک فوکوس گروه و فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۶
5-35
هدف از این پژوهش طراحی، تدوین و تصویب (در شورای دستگاههای نظارتی) مدل سنجش سلامت و فساد اداری برای دستگاههای اجرایی جمهوری اسلامی ایران است. پژوهشگران برای اجرای این پژوهش از روش کیفی فراترکیب و دو مرتبه از روش فوکوس گروه استفاده نمودند. برای استخراج پژوهش ها از مطالعات 20 سال اخیر (1381-1400) و به منظور غربال پژوهش ها از روش الگوریتم ارزیابی حیاتی و در خصوص استخراج شاخص های سلامت و فساد از تکنیک هفت مرحله ای بارسو و ساندوسکی (2007) استفاده شد. 12 نفر از خبرگان در جلسات فوکوس گروه، مرکب از اعضای شورای دستگاههای نظارتی و همینطور برخی خبرگان دستگاههای نظارتی و اجرایی و با پست سازمانی مدیر کل تا همطراز وزیر مشارکت داشتند. در فوکوس گروه نخست (طی سه جلسه) با رعایت پروتکل های علمی به این نتیجه دست یافتیم که (1) مدل سنجش باید توأمان به سلامت و فساد توجه داشته باشد، (2) اجزای اصلی مدل باید مشتمل بر شش جزء زیرساختها، فعالیت های عملیاتی، مدیریت، نتایج، پیامدها و آثار، ادراک فساد و تجربه فساد باشد، (3) در اجزای مدل باید به مشخصه های ارزشی شفافیت، پاسخگویی و صداقت و درستکاری توجه شود و (4) شهروندان، دستگاه اجرایی و دستگاه نظارتی باید در فرآیند سنجش سلامت و فساد اداری مشارکت داده شوند. نتایج روش فراترکیب و پالایش آن در فوکوس گروه دوم (طی چهار جلسه) منتج به شناسایی 48 شاخص برای سنجش سلامت و فساد اداری (که در 12 گروه و ذیل شش جزء اصلی قرار می گرفتند) گردید.
شناسایی مؤلفه های کارآفرینی استراتژیک به روش فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
۱۱۴-۹۱
امروزه با توجه به روند روزافزون تغییر و تحولات محیطی، سازمان ها و شرکت ها، برای پاسخگویی اثربخش به نیازهای محیطی خویش نیازمند کارآفرینی استراتژیک هستند؛ از این رو مدل های مختلفی برای آن ارائه شده است. مقاله حاضر در تلاش است تا با استفاده از روش فراترکیب، یافته های مطالعات صورت گرفته در این خصوص را به صورت نظام مند بررسی کرده و براساس فرایند شکل گیری و دستاورد خروجی، به تحلیل آنها بپردازد. برای این منظور، با مراجعه به اسناد و مدارک معتبر قابل دسترس در سایت ها و پس از بررسی اطلاعات منابع انگلیسی از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹ و فارسی از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۸، از میان انبوه مقالات اولیه، ۸۸ مقاله مناسب شناسایی شدند. به منظور تحلیل مقالات منتخب، مفاهیم تشکیل دهنده و مؤلفه های تأثیرگذار، از روش تحلیل محتوا و به منظور اعتبارسنجی مفاهیم استخراج شده، از روش پنل دلفی با حضور تعدادی از صاحب نظران و خبرگان استفاده شد. در پایان یافته های پژوهش در قالب پنج مؤلفه رهبری، نگرش، منابع، فرصت شناسی و یادگیری نوآورانه و ده زیرمؤلفه ویژگی های فردی، ویژگی های مدیریتی، سازمانی، فرهنگی اجتماعی، مالی، غیرمالی، مسیر کشف و خلق، بهره برداری، آموزش و خلاقیت و نوآوری و ۴۹ مفهوم، شناسایی و طبقه بندی شدند. همچنین رتبه و اهمیت نظرات خبرگان درباره مؤلفه های کارآفرینی استراتژیک به ترتیب ویژگی های رهبری، فرصت شناسی، یادگیری نوآورانه، نگرش و منابع می باشد.
بررسی انتقادی مطالعات سبک زندگی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
101 - 131
مطالعات سبک زندگی اسلامی یکی از پرشمارترین عناوین کتاب و پژوهش (خصوصاً دردهه90) بوده و مورد توجه نهادهای حاکمیتی و سیاستگذاران فرهنگی قرارگرفته است. به هدف بررسی انتقادی این مطالعات و مسئله شناسی این پژوهش ها 30مقاله و 14کتاب گزینش و با روش «فراترکیب» و با رویکرد «تحلیل انتقادی» بررسی شده است. در این مقاله انواع نظریه ها و روش های به کارگرفته و چالش هایی که به تصویر کشیده اند دسته بندی و عرضه شده است. پس از ارائه نیم رخی از وضعیت فعلی دین داری و سبک زندگی دینی برآمده از پژوهش ها، ماهیت پژوهش ها و انتقاداتی که به آن ها وارد شده ازنظر گذرانده شد. عدم توجه به پرسش های امروز درمطالعات، نادیده گرفتن تکثر سبک های زندگی، دولتی و سفارشی بودن پژوهش ها، غیر علمی بودن آثار ترویجی، نپرداختن به موضوعاتی چون عدالت و قدرت در شاخص ها، اکتفا کردن به رویکردهای فردی و روان شناختی، قطبی شدن مطالعات، نداشتن گفتگوی انتقادی با نظریات به کارگرفته شده و ارائه همبستگی های بدیهی بین متغیرها در مطالعات کمی، ازجمله نقدهای وارده به این پژوهش ها است.
ارائه نقشه راه تحول دیجیتال در حوزه منابع انسانی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: به رغم سرمایه گذاری های انبوه در حوزه مدیریت منابع انسانی دیجیتال، نرخ شکست این طرح ها بالا است. یکی از مهم ترین دلایل شکست این طرح ها، وجود نداشتن یک نقشه راه و متدولوژی مناسب برای منابع انسانی دیجیتال می باشد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر ارائه نقشه راه تحول دیجیتال در حوزه منابع انسانی است. روش شناسی: پژوهش حاضر با استفاده از روش فراترکیب انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات در پژوهش حاضر، اسناد و مدارک گذشته در این زمینه است که به طور کلی شامل 31 مقاله می شود. شیوه تحلیل داده ها براساس کدگذاری سه مرحله ای است. یافته ها: نتایج بیانگر این است که نقشه راه تحول دیجیتال در حوزه منابع انسانی شامل سه لایه زیرساخت، فرایندها و اهداف می باشد. لایه زیرساخت دربرگیرنده عوامل فنی و فناوری نوین، عوامل انسانی و فرهنگی، عوامل مدیریتی و عوامل سازمانی؛ لایه فرایندها دربرگیرنده سه بحث اصلی: فعالیت های پشتیبانی، فعالیت های اصلی و فعالیت های ارزیابی و توسعه ای و لایه اهداف دربرگیرنده: کارکنان دیجیتال، محیط کار دیجیتال، یکپارچگی راهبردی، بهبود تجربه کارکنان، بهبود زمان، هزینه و کیفیت خدمات منابع انسانی می باشد.
پیشران های توسعه دولت کارآفرین با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
95 - 114
هدف: طی سال های اخیر دولت کارآفرین با تأکید بر بازآفرینی دولت به عنوان یکی از رویکردهای مدیریت دولتی نوین در بسیاری از کشورهای جهان مطرح شده است که این موضوع نیاز به شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد و توسعه این شکل از دولت دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشران های توسعه دولت کارآفرین انجام شده است. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: در این پژوهش از راهبرد تحلیل محتوای کیفی با رویکرد قیاسی در چارچوب پژوهشی اسنادی استفاده شده است همچنین، تدوین چارچوب کدگذاری مناسب برای اجرای تحلیل محتوای کیفی با روش فراترکیب انجام شده است. یافته های پژوهش: در این پژوهش، پیشران های مؤثر بر توسعه دولت کارآفرین در پنج دسته «پیشران های ساختاری»، «پیشران های محتوایی»، «پیشران های زمینه ای»، «پیشران های فناورانه» و «پیشران های بنیادین» جای داده شد. محدودیت ها و پیامدها: با توجه به جمع بندی مبانی نظری جهانی در این پژوهش، برای استفاده از نتایج باید به ویژگی های خاص سازمان های دولتی توجه کرد. پیامدهای عملی: توجه به پیشران های پنج گانه نام برده شده در فرایند توسعه دولت کارآفرین می تواند منجر به ارتقای کارآفرینی در سازمان های دولتی گردد. ابتکار یا ارزش مقاله: در رابطه با پیشران های ارائه شده در این پژوهش، با توجه به اینکه تاکنون مدلی جامع برای توسعه دولت کارآفرین به طور همزمان با تأکید بر دو سطح خرد و کلان دولت ارائه نشده است، این پژوهش می تواند نقشه راه جامع و مناسبی برای توسعه دولت کارآفرین در نظر گرفته شود. نوع مقاله: پژوهشی با رویکردهای کیفی
ارائه الگویی جامع و دوسوتوان برای گونه شناسی راهبردهای پاسخ به بحران های سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
161 - 185
هدف: با توجه به آسیب پذیری سازمان ها در برابر عدم قطعیت های محیطی، هیچ سازمانی از بحران مصون نیست. بنابراین آسیب های ناشی از بحران را می توان با اتخاذ استراتژی های صحیح، به حداقل رساند. ازاین رو هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه الگویی جامع و دوسوتوان برای گونه شناسی راهبردهای پاسخ به بحران های سازمانی است. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: برای دستیابی به هدف اصلی پژوهش از روش فراترکیب هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2006) استفاده شد. از این رو تمامی مقالات مرتبط با هدف پژوهش در پایگاه داده اسکوپوس در بازه 2010 الی 2021 مورد جست و جو قرارگرفته و 678 مقاله یافت شد که پس از بررسی و غربال آن ها بر اساس عنوان، چکیده، محتوا و کیفیت در نهایت 61 مقاله امتیاز لازم را جهت استخراج شاخص ها کسب نمودند. یافته های پژوهش: پس از تجزیه وتحلیل داده ها، 59 شاخص استخراج گردید که این شاخص ها در نهایت در 4 گونه شناسی راهبردی (تهاجمی، تدافعی، تحلیلگر و واکنشی) دسته بندی شدند. محدودیت ها و پیامدها: پژوهش حاضر مقالات علمی-پژوهشی انگلیسی زبان را بررسی کرده است. پژوهش های آتی می توانند مقالات فارسی زبان و سایر اسناد نظیر کتاب ها، مقالات کنفرانسی و... را نیز بررسی کنند. پیامدهای عملی: ایجاد تعادل نزدیک تر بین اکتشاف و بهره برداری، سازمان را قادر می سازد تا از خطر انقراض یا خطر عدم تطبیق با محیط های بحرانی اجتناب کند، یا حداقل آن را بهتر مدیریت کند. همچنین شرکت هایی که هم زمان فعالیت های اکتشافی و بهره بردارانه را دنبال می کنند می توانند در مقایسه با شرکت هایی که بر یکی به قیمت دیگری تمرکز می کنند به عملکرد برتر در بحران ها دست یابند. ابتکار یا ارزش مقاله: پژوهش حاضر یک گونه شناسی از استراتژی های مقابله با بحران را به عنوان توصیه هایی برای مدیران و رهبران سازمان ها ارائه می دهد که می تواند به صورت استراتژیک به کاهش اثرات منفی و مدیریت بحران کمک کند. نوع مقاله: پژوهشی