مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
فراترکیب
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
۱۵۲-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
امروزه آموزش کارآفرینی به یکی از مهمترین و گسترده ترین سیاست های نظام آموزشی در تمام کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تبدیل شده و برای تحقق اهداف و سیاست های مورد نظر، مراکز و موسسات آموزشی زیادی راه اندازی شده است. هدف اصلی این مطالعه بررسی عناصرچهارگانه برنامه درسی آموزش کارآفرینی (اهداف، محتوا، راهبردهای تدریس و روش های ارزشیابی) برای مدارس و آموزشگاه های آزاد فنی و حرفه ای بوده است. رویکرد این مطالعه کیفی و از نوع مقالات مروری و حوزه بررسی منابع ثبت شده در پایگاه های اطلاع رسانی و ابزار جمع آوری اطلاعات فیش برداری از کلیه منابع مکتوب و دیجیتال (از 2000 تا 2020) بوده است. محقق با استفاده از روش فراترکیب، تلاش نموده است تا یافته های پژوهش های کمی و کیفی مرتبط داخلی و خارجی در هر یک از عناصر کنار هم گرد آورده و با انسجام بخشی به مطالب و ارائه یک چهارچوب منسجم، زمینه بهره گیری بهینه از آن را فراهم نماید. در این راستا، 273 سند در حوزه آموزش کارآفرینی ارزیابی و در پایان 67 سند انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی ها نشان داد که اکثر مطالعات در چهار عنصر برنامه درسی بصورت پراکنده و غالبا" در سطح دانشگاه ها انجام شده و تعداد اندکی در حوزه مدارس و آموزشگاه های آزاد فنی و حرفه ای صورت گرفته است. همچنین نتایج این بررسی نشان داد که بیشترین توجه به اهداف و محتوا و کمترین تاکید بر روش های ارزشیابی شده است.
ارائه الگوی عملکرد نوآوری شرکت های دانش بنیان: رهیافت فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۵
125 - 154
حوزههای تخصصی:
اتکاء به اقتصاد دانش بنیان یکی از استراتژی های کشورهای در حال توسعه بوه و در این میان چشم امید به نوآوری شرکت های دانش بنیان بعنوان یکی از مهم ترین بازیگران این عرصه دوخته شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل تعیین کننده عملکرد نوآوری شرکت های دانش بنیان با استفاده از روش فراترکیب است. در راستای این روش پس از پالایش مقالات، در نهایت تعداد 140 مقاله علمی که بطور مستقیم به موضوع عملکرد نوآوری شرکت ها پرداخته بودند وارد مرحله تحلیل در نرم افزار MAXQDA شدند. پس از مرحله تلفیق تعداد 110 کد متمایز شناسایی، و از بین کدهای شناسایی شده کدهای ظرفیت جذب با 10 ارجاع؛ مدیریت دانش با 9 ارجاع، شبکه های سازمانی با 8 ارجاع و یادگیری سازمانی با 7 ارجاع به ترتیب بالاترین تعداد ارجاعات را در متون پژوهشی داشتند. در سطوح انتزاع بالاتر کدها در قالب 13 مفهوم و در نهایت در قالب 7 موضوع زمینه نوآوری، دولت، شبکه سازی، راهبری دانش سرمایه های فکری، دوسوتوانی سازمانی، راهبرد هم رقابتی و نظام علم، فناوری و نوآوری بنگاه (STI) تقسیم بندی و در چارچوب مدل سه شاخگی ارائه شدند.
ارائه الگوی راهبردی ایجاد برند سبز: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۵
247 - 276
حوزههای تخصصی:
امروزه داشتن تعهد به طبیعت و اصول پایداری و تاکید بر روى حفظ محیط زیست، به عنوان بخشی از استراتژی کسب و کار است. ایجاد یک رابطه قوی و پایدار بین مصرف کننده و برند سبز مستلزم مجموعه ای مشخص از خصوصیات و مزایای مربوط به کاهش اثرات محیطی محصول است. توسعه روابط برند سبز- مصرف کننده به دلیل پیچیدگی های بخش خاص "سبز" یک کار دشوار است. این پژوهش به لحاظ هدف،کاربردی-توسعه ای و به لحاظ اجرا پژوهشی کیفی (فراترکیب) می باشد. جهت گردآوری اطلاعات، مقالات مرتبط در بازه زمانی 2010 تا 2020 مورد بررسی قرار گرفت و همچنین از مصاحبه های نیمه ساختاریافته نیز استفاده گردید. با استفاده از روش فراترکیب در عین توجه یکپارچه به تمام ابعاد برند سبز، شاخص هایی را که از نظر پژوهشگران در شکل گیری برند سبز در محصولات لبنی موثر هستند، شناسایی شدند. در این پژوهش به تحلیل نتایج و یافته های محققین قبلی پرداخته و با انجام گام های هفت گانه سندلوسکی و باروسو (2007)، الگوی نهایی برای ایجاد برند سبز شناسایی شد. در راستای استخراج داده ها از متون با توجه به مطالعه ی گسترده ی ادبیات برند سبز و همچنین استفاده از نظرات اساتید و کارشناسان بازاریابی و فروش صنعت لبنیات، اقدام به کدگذاری اولیه و استخراج مفاهیم و مقوله ها شد. پس از کنار هم قرار دادن و ادغام شاخص های بدست آمده در دو مرحله فراترکیب و تحلیل محتوا در مجموع 130 کد اولیه و 6 مقوله نهایی شامل پدیده محوری (ایجاد برند سبز)، شرایط علی (عوامل شرکتی، محصول و مشتری)، عوامل زمینه ای (خرد و کلان)، شرایط واسطه گر (ارزش های درک شده سبز، رضایت از برند سبز، شک و تردید نسبت به برند سبز، ناهماهنگی شناختی از برند سبز)، استراتژی ها(استراتژی بازاریابی سبز، استراتژی زیست محیطی و جایگاه یابی) و پیامدها(ترجیح برند سبز و وفاداری) شناسایی شد.
بررسی مفهوم استراتژی باز: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم باز بودن در سازمان ها گسترش پیدا کرده و سازمان ها علاقه خاصی به رویکردهای باز نشان داده اند، در این میان استراتژی باز نیز بخشی از روند و تمایل اجتماعی گسترده به سمت گشودگی بیشتر است. استراتژی باز پدیده ای چندوجهی است که به سرعت در حال پیشرفت بوده و نیازمند شناخت بیشتر است. در این مقاله تلاش می شود به کمک روش پژوهش کیفی فراترکیب به بررسی دقیق تر مفهوم استراتژی باز در قالب چیستی آن پرداخته شود. با بررسی صورت گرفته در پایگاه اسکوپوس، درنهایت 38 مقاله در بازه زمانی 1990 تا 2020 با محوریت استراتژی باز انتخاب و به روش کیفی تحلیل شدند. در این پژوهش، مهم ترین تعاریف ارائه شده در این حوزه شناسایی شده و سپس با توجه به تعدد تعاریف، مشخصه ها و رویکردهای استفاده شده با نگاهی کلان تر به نوع شناسی معرفی استراتژی باز پرداخته می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که می توان شیوه های شناسایی و تعریف استراتژی باز را در 5 دسته فلسفی، بعدشناسی، دامنه کاربرد، فرآیندی و سطح تجزیه وتحلیل تقسیم بندی کرد. از منظر مبانی فلسفی، رویکرد استراتژی باز عمدتاً ذهنی و در پارادایم پست مدرن است. از منظر بعدشناسی، دارای دو بعد اصلی شفافیت و فراگیری است که هر کدام دارای ابعاد فرعی نیز هستند. دامنه کاربردهای مختلف این پدیده در قالب هشت رویکرد شناخته می شود. از منظر فرآیندی، دارای سه نوع شناسی مهم بوده و از منظر سطح تجزیه وتحلیل نیز به دو طریق تعداد یا نوع شناخته می شود. جزئیات و شاخص های این 5 دسته، به تفصیل در مقاله اشاره شده است. شایان ذکر است که ماهیت پویا و تأثیرگذار استراتژی باز و راه های مختلف نگاه به این حوزه، نشان می دهد محققین باید تلاش بیشتری برای درک بهتر این پدیده جدید داشته باشند.
عملکرد راهبرد تجاری سازی خرید و ادغام؛ طراحی و تبیین الگو در صنعت داروهای زیستی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیست فناوری پزشکی یا درمانی به توسعه ابزارهای تحقیقاتی، تشخیص، توسعه و تحویل داروها و واکسن ها از طریق استفاده از سیستم ها یا فرآیندهای سلولی و مولکول های زیستی اختصاص دارد. یک انتخاب راهبردی بسیار مهم بنگاه های فناوری محور در صنعت داروهای زیستی، راهبرد تجاری سازی است. راهبرد خرید و ادغام به عنوان یکی از راهبرد های تجاری سازی داروهای زیستی در مقایسه با دیگر راهبرد ها کمتر در ادبیات پژوهش مورد توجه و تدقیق واقع شده است. هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل جامع راهبرد تجاری سازی خرید و ادغام در صنعت داروهای زیستی کشور برمبنای رویکرد آمیخته متوالی کیفی کمی است. برای تحلیل ادبیات پژوهش از روش فراترکیب و برای اعتبارسنجی محتوایی مدل پیشنهادی از تکنیک مدلسازی گروهی برمبنای نظر خبرگان و در بخش کمی براساس راهبرد پیمایش و از تکنیک حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج نشان داد از بین هفت مقوله پیش بین شامل؛ مکمل بودن منابع، عدم تقارن اطلاعاتی، تجربه ائتلاف بین خریدار و شرکت خریداری شده، تجربه خرید مرتبط، نزدیکی فرهنگی، جغرافیایی، و کسب وکار، انتقال دانش و منابع (کارکردی، عملیاتی و مدیریتی) و فرآیند یکپارچگی و مقوله عملکرد به عنوان پیآمد این راهبرد، در صنعت داروهای زیستی کشور تنها مقوله مکمل بودن منابع برای شرکت های فعال در این صنعت به عنوان عامل پیش بین مطرح است.
ارائه چارچوب هم رقابتی کسب و کارها در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه هم رقابتی به بخشی مهم از استراتژی شرکت ها، به منظور انطباق با عدم اطمینان محیط کسب وکار، بدل شده است. در دوران همه گیری ویروس کرونا و با توجه به شرایط عدم اطمینان ناشی از آن در محیط کسب وکار کشور، استراتژی هم رقابتی می تواند برای عبور از این شرایط سودمند باشد. علیرغم رشد توجه مدیران به استراتژی هم رقابتی در دوران کرونا، پژوهشی که به طور کل نگرانه و یکپارچه به شناسایی محرکه ها، فرآیند و پیامدهای هم رقابتی بپردازد و مدیران را در تحقق استراتژی هم رقابتی در دوران کرونا یاری رساند، صورت نپذیرفته است. لذا، هدف از پژوهش حاضر ارائه چارچوب هم رقابتی کسب وکارها در دوران کرونا است. برای این منظور پژوهش در دو مرحله و به صورت آمیخته انجام شده است. در مرحله اول از روش تحقیق کیفی فراترکیب بهره گرفته شده است. در این پژوهش ابتدا مطالعات مرتبط با حوزه پژوهش مورد مطالعه قرار گرفت و در نهایت 84 مقاله برای کدگذاری نهایی انتخاب شدند که از متن مقالات انتخاب شده 136 کد استخراج و دسته بندی گردیدند. و سپس در مرحله دوم به منظور وزن-دهی و اولویت بندی عوامل از رویکرد کمی و تکنیک BWM بهره گرفته شده است. بازه زمانی جستجوی مقالات نیز از سال1997 تا 2021 بوده است. براساس یافته های پژوهش محرک های هم رقابتی کسب وکارها در دوران کرونا عبارتند از کمبود منابع مالی، کاهش بهره وری شرکتی، چالش های عرضه و تقاضا، عدم اطمینان محیطی، جهت گیری ها و تغییرات رفتاری خرید مشتریان، چالش های منابع انسانی، چالش های محیطی. نتایج پژوهش نشان داد که فرآیند هم رقابتی کسب وکارها در دوران کرونا عبارتند از بررسی محیطی صنعت، انتخاب شرکت همکار، انتخاب استراتژی همکاری، تدوین استراتژی، مدیریت تبادل دانش و تکنولوژی، مدیریت و تبادل منابع، مدیریت سرمایه انسانی، مدیریت امور مالی، مدیریت زنجیره تأمین و ارزیابی استراتژیک هم رقابتی است. پیامدهای هم رقابتی در دوران کرونا نیز شامل افزایش تاب آوری، افزایش بهره وری، رقابت پذیری بیشتر، توسعه بازاریابی و مشتری مداری و توسعه ی نوآوری و خلاقیت است.
فرا ترکیب علامت دهی موثر به ذینفعان درونی و بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
105 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، فراترکیب علامت دهی موثر به ذینفعان درونی و بیرونی می باشد. پژوهش از نظر هدف توسعه ای، از نظر ماهیت داده ها کیفی و از منظر گردآوری داده ها اسنادی- فراترکیب است. برای ارزیابی مقاله ها از برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی CASP استفاده شده است. برای 72 مقاله انتخاب شده از پایگاه داده های علمی معتبر، فرآیند استخراج اطلاعات از نتایج و تحلیل های آن ها انجام شد که بعد از ارزیابی، 48 مقاله مورد تایید نهایی قرار گرفت و غربال-گری شد. با بررسی پیشینه ها و مدل های مقالات تایید شده، مدل مفهومی با چهار مقوله علامت ها، ویژگی های علامت، ذینفعان بیرونی و درونی استخراج شد. این تحقیق به دنبال شناسایی علامت هایی بود که شرکت به ذینفعان خود ارسال می کند. با توجه به اهداف شرکت از علامت دهی، گیرندگان علامت های ارسالی می توانند گروهی از ذینفعان شرکت باشند. در نتیجه تحلیل های صورت گرفته دیده شد تمرکز بر برخی علامت ها و هم چنین ذینفعان به عنوان گیرنده، بیشتر است؛ برای مثال عموماً شرکت ها ذینفعان بیرونی خود به ویژه مشتری و رقیب را هدف علامت دهی قرار می دهند. این در حالی است که علامت دهی به ذینفعان درونی در بین مطالعات کمتر تکرار شده است. تاکید این پژوهش بر علامت دهی موثر بر ذینفعان می باشد، چرا که به واسطه علامت دهی موثر است که شرکت تلاش می کند پیامی که قصد علامت دهی آن به ذینفع را دارد در مرحله اول، نمودی از کیفیت واقعی آن بوده و در مرحله بعدی با پیام ادراکی از سمت وی بیشترین تطابق را داشته باشد. ویژگی های علامت و به صورت کلی تر فرایند علامت دهی می تواند اثربخشی علامت ها و علامت-دهی را تعیین کند.
ارائه مدل اکوسیستم گردشگری پایدار با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
179 - 206
حوزههای تخصصی:
اکوسیستم گردشگری به عنوان عامل رونق اقتصادی و حافظ محیط زیست شناخته شده و اکوسیستم گردشگری پایدار توزیع عادلانه فرصت ها در نسل های آینده را تضمین می کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر اکوسیستم گردشگری پایدار با رویکرد فراترکیب انجام شده است. در پژوهش حاضر 39 پژوهش مرتبط با موضوع، در پایگاه های مختلف علمی از سال 1994 تا 2020 استخراج شده که با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو مورد بررسی قرار گرفته است. با تحلیل محتوای آن ها مفاهیم و مقوله های مربوطه استخراج گردید و میزان اهمیت و اولویت مفاهیم با روش آنتروپی شانون تعیین شده است. مقوله های آموزش سرمایه انسانی، فرهنگ، ویژگی های فردی، شبکه سازی و بازارها، سرمایه گذاری و تامین مالی، قانون گذاری و سیاست ها و زیرساخت ها به ترتیب دارای بیشترین اهمیت در بین عوامل موثر بر اکوسیستم گردشگری پایدار می باشند.
ارایه چارچوب طراحی داشبوردهای مدیریتی، کاربردگسترش کارکرد کیفی در سیستم های هوشمند کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
291 - 328
حوزههای تخصصی:
داشبوردها، ابزار مهمی برای نظارت بر عملکردسازمان و تصمیم گیری مدیران هستند، لذا طراحی صحیح آن ها به صورت یکپارچه و منظم، با در نظر گرفتن نیاز مشتریان و کاربرانش و مطابق با اهداف سازمانی، امری ضروری است. هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوبی برای طراحی داشبوردهای مدیریتی با رویکرد QFD است. بدین منظور پس از مطالعه و بررسی عمیق مدل های مختلف QFD کلاسیک و نرم افزار، مفاهیم داشبوردهای مدیریتی و طراحی آن و ابزارهای هوشمندی کسب و کار، مدل مفهومی پژوهش پیشنهاد گردید، سپس با استفاده از رویکرد پژوهش آمیخته اکتشافی، چارچوب طراحی داشبوردهای مدیریتی، ارائه شد. جامعه آماری بخش کیفی شامل40 مقاله از 452 مقاله مربوط به بازه زمانی 2005 تا ۲۰20 و مرتبط با موضوعات داشبورد و طراحی آن بود که با روش فراترکیب، انجام شد. همچنین در بخشی کمی پژوهش نیز، به منظور اعتبارسنجی چارچوب پیشنهادی و غربالگری شاخص ها از تکنیک دلفی فازی استفاده گردید که جامعه آماری در این مرحله، 18 نفر از مدیران در حوزه های مختلف و 12 نفر ازمتخصصان حوزه فناوری اطلاعات بوده است و بدین ترتیب چارچوب طراحی داشبوردهای مدیریتی، مشتمل بر 4 بعد، 11 مولفه و 102 شاخص نهایی گردید.
شاخص های مدیریت محتوای دیجیتال با هدف افزایش درگیری کاربران فضای مجازی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائه اطلاعات ارزشمند در قالب محتوای جذاب و تعامل با مشتریان مهم ترین عناصر بازاریابی محتوا می باشد که از مقدمات ایجاد درگیری است. مهم ترین مسئله در موفقیت بازاریابی محتوا، پاسخ درست به این سئوال است که چه عواملی موجب درگیر شدن مخاطب با محتوا خواهد شد. با وجود پژوهش های بسیاری که در زمینه شناسایی ابعاد درگیری و عوامل انگیزاننده مخاطبان برای درگیر شدن با محتوا انجام گردیده، کماکان درگیری مخاطبان از جمله دغدغه های فعالان در حوزه بازاریابی محتوا است و در جستجوی روش های موثر برای شناسایی عوامل موثر بر ارتقای سطح درگیری مخاطبان می باشند. پژوهش حاضر با استفاده از روش فراترکیب بر اساس مدل سندلوسکی و بارسو (2007) به شناسایی شاخص های تاثیرگذار بازاریابی محتوا بر ارتقای درگیری مخاطبان پرداخته است. به این منظور، 537 مقاله در بازه زمانی سال های 2003-2021 یافت شد و در هر مرحله مقالاتی که معیارهای مورد نظر را کسب نکردند از پژوهش کنار گذاشته شد. در نهایت، یافته های 45 مقاله انتخاب گردید. با طبقه بندی کدهای شناسایی شده، 23مقوله را در 4 بعد شامل مقوله های شناسایی درگیری، مقوله های مربوط به ویژگی های محتوا، مقوله های مربوط به نویسنده محتوا و مقوله های مربوط به واکنش سایر کاربران شناسایی شد. از میان تمامی مقوله های شناسایی شده، امکان شخصی سازی محتوا برای هر مخاطب، احساسات نهفته در محتوا و تاریخ انتشار محتوا، نحوه عضویت نویسنده و هویت وی در جامعه آنلاین بالاترین اولویت ها را از آن خود ساختند.
شناسایی محرک های نوآوری مدل کسب و کار د عصر فناوری های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوآوری مدل کسب و کار (BMI)، یک فرآیند نوآوری است که با هدف ایجاد و حفظ مزیت های رقابتی، تغییراتی اساسی (طراحی شده، بدیع و غیر پیش پا افتاده) در پیکربندی مدل کسب و کار فعلی شرکت ایجاد می کند. از موضوعات مهمی که در خصوص این مفهوم مورد توجه است، محرک هایی است که موجب شکل گیری این سطح از نوآوری در کسب و کارها می گردد. لیکن با وجود علاقمندی بسیاری از پژوهشگران به مفهوم BMI در سال های اخیر، مقالات اندکی به مطالعه مستقیم و جامع پیشران های آن پرداخته اند و بیشتر در مطالعات موردی به آن توجه شده است. به همین جهت در این مطالعه تلاش شده تا با روش فراترکیب، عوامل پیشران گزارش شده در مطالعات موردی پراکنده، ادغام شده و ضمن تلفیق آن ها با روش تحلیل مضمون، لیست تجمیع شده ای از محرک های نوآوری مدل کسب و کار ارائه گردد. بدین منظور پس از جستجوی مقالات مرتبط در پایگاه اسکوپوس و پالایش عناوین و چکیده مقالات یافت شده، 140 مطالعه موردی گزارش شده در مقالات منتخب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. استخراج مصادیق محرک ها، کدگذاری، جستجوی مضامین و نامگذاری آن ها طی مراحل بازگشتی روش تحلیل مضمون، منجر به شناسایی 10 مضمون اصلی مشتمل بر 30 مضمون فرعی شد. در این مقاله گزارش پژوهش انجام شده به همراه تعریف محقق از تمامی 10 محرک اصلی و 30 محرک زیرمجموعه ارائه شده است.
تدوین الگوی حکمرانی شرکتی با رویکرد کارآفرینی و مسئولیت اجتماعی (مورد مطالعه: شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال دوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
117 - 134
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی شرکتی نقش کلیدی در موفقیت شرکت ها دارد. هدف از تحقیق حاضر، تدوین الگوی حکمرانی شرکتی با رویکرد کارآفرینی و مسئولیت اجتماعی می باشد. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و اکتشافی است. جامعه آماری شامل مقالات و متون مرتبط با کارآفرینی شرکتی، حکمرانی و مسئولیت اجتماعی و خبرگان و متخصصان صنعت شکر استان خوزستان می باشند. قلمرو زمانی از سال 1398تا1400 می باشد. در مرحله کیفی، نمونه آماری برای روش فراترکیب مقالات و متون مرتبط و برای فن دلفی فازی 17 نفر از خبرگان به روش هدفمند می باشد. در مرحله کمی نمونه آماری برای مدل سازی ساختاری تفسیری و مدل یابی معادلات ساختاری، 40 نفر از خبرگان می باشند. برای گردآوری داده ها در مرحله کیفی از مقالات و متون مرتبط و در مرحله کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که براساس مقادیر شاخص های برازندگی به دست آمده، ساختار کلی مدل پژوهش مناسب است. مدل نهایی دارای 4 بعد و 15 مؤلفه و 71 شاخص می باشد. در تبیین یافته های این تحقیق، حکمرانی تأثیر معناداری بر کارآفرینی شرکتی وکارآفرینی شرکتی، تأثیر معناداری بر مسئولیت اجتماعی شرکت و در نهایت عملکرد شرکت دارد.
ارزش منصفانه: نقدها و چالش ها با رویکرد حسابداری انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
359 - 403
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش به مطالعه انتقادهای وارد بر ارزش منصفانه و ارائه تفسیری بر این دستاوردها پرداخته شده است. در خصوص ارزش منصفانه، نظرها به سه دسته تقسیم می شود: دسته ای که به شدت طرف دار آن است. گروهی که به شدت مخالف آن است و گروهی که به دلایلی نگرانی هایی از آن دارند. شناخت دلایل انتقادهای واردشده بر ارزش منصفانه، به درک بهتری از مفهوم ارزش منصفانه، به خصوص از دیدگاه نظری و سیر تطور این نظام اندازه گیری نیاز دارد. بنابراین در بخشی از این پژوهش، به مطالعه بسترهای تاریخی، سیاسی و اجتماعی ای پرداخته شده که در نقاط مختلف جهان به شکل گیری ارزش منصفانه انجامیده است.
روش: پژوهش حاضر کیفی و با روش فراترکیب انجام شده است. در این راستا مراحل، تنظیم سؤال های پژوهش، مرور نظام مند ادبیات، جست وجو و انتخاب متن های مناسب، استخراج اطلاعات از متن ها، تجزیه و تحلیل و ترکیب یافته های کیفی و ارائه تفسیری از تفسیرهای موجود طی شده است.
یافته ها: در این پژوهش، مرور، شناسایی، گونه شناسی و طبقه بندی و تحلیلی از حوزه های مختلف تحقیقات انجام شده در زمینه ارزش منصفانه، از بُعد نظری انتقادی ارائه شده است که نمایانگر هشت حوزه مورد توجه ویژه شامل نظریه های استفاده شده در نظام های اندازه گیری، دلایل شکل گیری ارزش منصفانه، رابطه آن با استانداردگذاری و موارد استفاده از آن، نقش چارچوب نظری گزارشگری مالی در توسعه ارزش منصفانه، مزایای ارزش منصفانه، معایب ارزش منصفانه، اثر ارزش منصفانه بر بحران های مالی، نقدها و چالش های حسابرسی ارزش منصفانه و اثر نظام های مالی سرمایه داری و کمونیستی بر ارزش منصفانه است.
نتیجه گیری: در این پژوهش، نقدها و چالش های وارد بر ارزش منصفانه طی دو دهه اخیر، از دو دیدگاه نظری و انتقادی شناسایی شد. این پژوهش می تواند به عنوان نقشه راه برای محققان در حوزه ارزش منصفانه به کار گرفته شود که حوزه های مورد توجه در این خصوص و بخش های قابل مطالعه در آینده را نشان می دهد.
ارائه مدل ارزیابی عملکرد مجلس شورای اسلامی با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
74 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف: مجلس مانند هر نهاد دیگری، به ارزیابی نیاز دارد تا بتواند کیفیت اثرگذاری خود را ارتقا دهد. این مقاله به دنبال ارائه مدلی برای ارزیابی عملکرد مجلس متناسب با شرایط زمینه ای و سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران است تا بتوان به کمک آن، در طول زمان، ضمن صد کردن روند تغییرات عملکرد مجلس، برای ارتقای آن نیز تلاش کرد. روش: در ابتدا با استفاده از روش فراترکیب، منابع موجود در زمینه ارزیابی عملکرد مجلس بررسی شد و مدل جامعی بر اساس ادبیات مطالعه شده به دست آمد. در ادامه، برای تطبیق مدل با شرایط سیاسی کشور، بیش از 60 مصاحبه عمیق با افرادی از جمله اعضای فعلی و سابق هیئت رئیسه و دیگر نمایندگان مجلس، رئیس جمهور اسبق، وزاری اسبق دولت، مدیران و کارشناسان مرکز پژوهش های مجلس انجام گرفت و با استفاده از روش تحلیل تفسیری ارزیابی شد. معیار تعداد مصاحبه ها، رسیدن به نقطه اشباع تئوریک بود. یافته ها: نتیجه پژوهش به معرفی 216 معیار، در قالب 84 موضوع، 26 زیرحوزه و 5 حوزه اصلی برای ارزیابی عملکرد مجلس انجامید. پس از تطبیق این مدل با شرایط ایران، معیارها در قالب زیرحوزه ها و موضوع ها تکمیل شد و در ذیل پنج حوزه «جایگاه محوری مجلس در کشور»، «انتخابات و شرایط نمایندگی»، «کارکرد و فرایند کاری مجلس»، «ساختار داخلی و زیرساخت مجلس» و «ارزش های مجلس» ارائه شدند. نتیجه گیری: تاکنون مدلی برای ارزیابی مجلس ایران وجود نداشته است. این مقاله با ارائه چنین مدلی، حداقلی ترین زمینه لازم، یعنی تهیه ابزاری برای ارزیابی نظام مند مجلس را پدید آورده است. استفاده از این مدل و پیاده سازی آن، به شناسایی ضعف های مجلس منجر شده و مقدمه ای در جهت اصلاح عملکرد این نهاد مهم در کشور است.
مدل هم آفرینی ارزش در طراحی داخلی ساختمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
4 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین کاستی های موجود در زمینه هم آفرینی ارزش در صنعت طراحی داخلی ساختمان است. با وجود پژوهش های بسیار درباره این موضوع، هنوز بخش هایی از آن مغفول مانده و به آنها توجه چندانی نشده است. فرایند هم آفرینی ارزش به تنهایی روی نمی دهد، از این رو چارچوبی لازم است که تمام جنبه ها را در نظر بگیرد و ماهیت وجودی آن را مشخص کند. روش: برای بررسی ادبیات موضوع و مشخص شدن کاستی ها، از روش فراترکیب و برای ارائه مدل هم آفرینی ارزش در صنعت طراحی داخلی ساختمان، از تئوری داده بنیاد استفاده شد. داده های پژوهش نیز از طریق مصاحبه با 20 نفر از پیمانکاران و مشتریان به دست آمده است. پایایی بر اساس روش درصد توافق بین دو گدگذار محاسبه شد. یافته ها: در این پژوهش، ریسک ها و چالش ها به عنوان عوامل زمینه ای و پیامدهای منفی هم آفرینی ارزش در بخش پیامدها، به دست آمد. در تحقیقات مشابه انجام شده در این حوزه، به این یافته ها اشاره چندانی نشده است. اندازه پروژه و ویژگی های طرفین و صنعت، از عوامل خاصی است که در این پژوهش به عنوان عوامل محیطی و مداخله گر اهمیت بسیاری دارند. افزایش اعتماد طی همکاری، از عوامل مهم هم آفرینی ارزش است و با اعتماد قبل از شروع هم آفرینی تفاوت دارد. راهبردهای مشترک نیز به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار در هم آفرینی شناسایی شد. نتیجه گیری: صنعت طراحی داخلی ساختمان که اساس آن بر مبنای تعامل نزدیک طرفین استوار است با صنایع خدمات عمومی و تولیدی از لحاظ هم آفرینی تفاوت دارد. از آنجایی که هم آفرینی ارزش مشارکت فعال طرفین را می طلبد، جا دارد بر افزایش راهبردهای مشترک برای جلب بیشتر همکاری دوجانبه و نقاط مشترک بین کنشگران مطالعات بیشتری صورت گیرد.
بررسی عقلانیت در سیاست گذاری عمومی با روش فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
143 - 180
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عقلانیت در سیاست گذاری عمومی با روش فرا ترکیب انجام شده است. روش پژوهش فراترکیب ضمن بررسی سیستماتیک منابع یافت شده در زمینه ی عقلانیت در سیاست گذاری به انتخاب 44 منبع از میان 395 منبع یافته شده پرداخته است. یافته های تحقیق نشان داد که از میان کدهای استخراج شده، 176 کد اولیه و 36 مولفه در قالب 8 مقوله عقلانیت سیاسی، اقتصادی، تجربی، قانونی، اخلاقی، دینی، ابزاری و هنجاری شناسایی شدند. ترتیب فراوانی عقلانیت ها به صورت عقلانیت سیاسی، قانونی، تجربی، اقتصادی، هنجاری، ارتباطی، ابزاری، دینی و اخلاقی می باشد. مقوله عقلانیت سیاسی بیشترین فراوانی را در بین منابع بررسی شده داشته است. با توجه به یافته های تحقیق، چنین نتیجه گیری می گردد که تنوع و چند بعدی بودن پدیده های مورد مطالعه در سیاست گذاری عمومی ایجاب می کند که محققان رشته ی سیاست گذاری از روش های متنوع و نظامند استفاده نمایند تا تصمیم گیری سیاست گذاران را در حوزه ی تحلیل سیاست های عمومی آسان تر و راحت تر نماید.
طراحی مدل معماری جامعه پذیری سازمانی بر اساس تعریف معماری در کارت امتیازی منابع انسانی: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۵)
453 - 486
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی و مرور پیشینه تحقیق شامل تعاریف، مدل ها، و چارچوب های موجود در حوزه جامعه پذیری سازمانی به منظور ارائه مدلی جامع و نظام مند بود. بر این اساس پژوهش حاضر با استفاده از روش فراترکیب انجام شد و برای تحلیل داده ها روش تحلیل محتوای کیفی و کمّی به کار رفت. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات در پژوهش حاضر روش کتابخانه ای و مبتنی بر بررسی اسناد و مدارک گذشته بود. جامعه مورد مطالعه این پژوهش همه مقاله ها و پایان نامه های منتشرشده و مرتبط با موضوع پژوهش بود که پس از طراحی سؤالات و جست وجو در پایگاه های داده و سپس تحلیل CASP در نهایت 107 پژوهش از میان مقالات انتشاریافته در بازه زمانی 1976 تا 2020 وارد مرحله تحلیل شدند.. براساس یافته های حاصل از پژوهش، شایستگی های بنیادی و وظیفه ای، دو مفهوم اصلی تشکیل دهنده مقوله شایستگی های عوامل جامعه پذیر کننده هستند. همچنین مراحل جامعه پذیری سازمانی به صورت آماده سازی، استقبال و خوش آمدگویی، اطلاع رسانی و آشناسازی، هدایت و راهنمایی، و ایجاد ارتباط بلند مدت بود. توازن و پیوستگی مفاهیم تشکیل دهنده مقوله سیستم های جامعه پذیری هستند و نتایج جامعه پذیری سازمانی شامل نتایج اولیه و ثانویه است. دستیابی به مدلی جامع در حوزه جامعه پذیری سازمانی از طریق روش فراترکیب از نوآوری های این پژوهش است.
شناسایی پیشایندها و پسایندهای مدیریت اثر سازمانی با رویکرد فراترکیب و دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۵)
613 - 645
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشایندها و پسایندهای مدیریت اثر سازمانی صورت گرفت. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ رویکرد از نوع تحقیقات آمیخته است. در بخش کیفی از روش فراترکیب استفاده شد. به این منظور مطالعات انجام شده در زمینه پیشایندها و پسایندهای مدیریت اثر سازمانی در بانک های اطلاعاتی معتبر طی سال های 1990 تا 2021 جمع آوری و بررسی شد که از میان آن ها 67 منبع برای تجزیه وتحلیل نهایی استفاده شدند. در بخش کمّی به منظور غربال و تأیید یافته های بخش کیفی از روش دلفی فازی بهره برده شد. جامعه آماری در بخش کمّی شامل کارشناسان خبره و متخصص و مدیران باتجربه در شرکت کشت و صنعت روژین تاک بودند که 30 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. بر اساس یافته های تحقیق پیشایندهای مدیریت اثر سازمانی در 3 مقوله اصلی فردی، سازمانی، و محیطی و پسایندها در 4 مقوله نتایج رفتاری، شغلی، عملکردی، و رشد و توسعه فردی شناسایی شدند. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند از سوی مدیران جهت بهره برداری از جوانب مثبت مدیریت اثر سازمانی و اجتناب از ابعاد منفی آن در سازمان مورد استفاده قرار گیرد.
طراحی مدل رفتار هم آفرینی برند با مشتری با تاکید بر پیش آیندها، عوامل و پس آیندها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
71 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به برند و ابعاد متفاوت آن از گذشته تا امروز مورد توجه پژوهشگران قرار داشته است. در بازارهای رقابتی امروز برندهایی توانستند ماندگار شوند که با ارتباط سازنده با مشتریان از نظرات آنها بهره بردند. هدف این پژوهش طراحی مدل رفتار هم آفرینی برند با مشتری است. روش: این پژوهش از حیث هدف توسعه ای کاربردی و رویکرد مطالعاتی آن کیفی و از نظر ماهیت اکتشافی است. در این پژوهش از روش فراترکیب برای طراحی مدل استفاده شده است. یافته ها : با بررسی پژوهش های پیشین در هفت مرحله فرآیند فراترکیب و دسته بندی و تجزیه و تحلیل پژوهش ها در قالب 3 مقوله، 10 مفهوم و 37 کد، مدل رفتار هم آفرینی برند شامل پیش آیندها، عوامل رفتار هم آفرینی و پس آیندها ارائه گردید. نتایج: نتایج نشان داد امروزه مشتریان می توانند ایده هایی را خلق کنند که از جذابیت تجاری بالایی برخوردار باشد و به نوعی شریک تجاری بنگاه شوند و به این شکل نیازهای گسترده مشتریان برآورده میشود.
عوامل اثرگذار در رابطه الگوی ذهنی مصرف کننده با آمیختگی با برند: رهیافت فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است با شناسایی عوامل مؤثر در رابطه بین الگوی ذهنی مصرف کننده با آمیختگی با برند، به بررسی اهمیت الگوی ذهنی در رفتار مصرف کننده بپردازد. پژوهش های پیشین به صورت پراکنده به بررسی متغیرهای خاصی تحت عنوان میانجی یا تعدیلگر در رابطه با الگوی ذهنی مصرف کننده پرداخته اند. هدف پژوهش حاضر تحلیل و تجمیع یافته های قبلی و ارائه چارچوبی نسبتاً جامع جهت ریشه یابی رابطه الگوی ذهنی مصرف کننده با نوع آمیختگی برند است. از سوی دیگر، رابطه مطرح شده در هیچ یک از پژوهش های پیشین بررسی نشده است. بدین منظور، این پژوهش با بهره گیری از مبانی پارادایم تفسیری و رویکرد استقرایی و پیاده سازی روش فراترکیب اجرا شده است. جامعه آماری موردبررسی شامل تمامی پژوهش های صورت گرفته در حوزه الگوی ذهنی مصرف کننده با رویکرد آمیختگی با برند است. نمونه آماری از 76 پژوهش منتخب در این حوزه تشکیل شده است. در مرحله تجزیه وتحلیل یافته ها از فنون تحلیل مضمون بهره گرفته شد. درنهایت پس از تحلیل تمامی مقاله ها، تعداد 7 مقوله اصلی و 12 مقوله فرعی استخراج گردید. این مقوله ها عبارت اند از الگوی ذهنی مصرف کننده، نگرش برند، رابطه فرد با برند، ارزش ادراک شده، انگیزه استفاده از رسانه اجتماعی، شخصیت برند، و قصد خرید. خروجی های پژوهش حاضر می تواند تبیین گر مسیر پیشرو برای پژوهش های آتی باشد.