مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
مد
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۱ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
3 - 30
پوشاک مردم جامعه با استفاده از مجموعه علائم مادی، نظام ارتباطی فرهنگی ویژه ای را در میان آنان برقرار می کند. گاهی ارزش های نمادین موجود در جامعه های گوناگون در قالب لباس افراد، نمایان می گردد و نقش مهم و برجسته ای در پاسداری از هویت اجتماعی و فرهنگی آنها و دوام بخشیدن بدان در طول زندگی تاریخی نسل ها ایفا می کند. شاید در آغاز شکل گیری اجتماع های بشری، پوشاک صرفاً جنبه حفاظتی داشته و برای مصون نگهداشتن بدن در برابر عوامل طبیعی و اقلیمی به کار می رفته است؛ ولی بعدها با گسترش باورهای دینی و فعالیت های اجتماعی و فرهنگی، کارکرد اجتماعی و فرهنگی، و عقاید دینی، کارکرد اجتماعی و فرهنگی و نمادین پوشاک، برجسته تر شد و لباس، بیش از هر چیزی نشان دهنده هویت انسانی، اجتماعی و قومی انسان ها گشت.اعضای هر جامعه از راه نشانه های نمادین جامه هایی که بر تن دارند، میان خود، نظام ارتباطی فرهنگی ویژه ای برقرار می نمایند. برای درک عملکرد اجتماعی و فرهنگی پوشاک در هویت بخشی به اعضای جامعه باید با توجیه و تبیین چگونگی ارزش پوشاک در هویت اجتماعی و فرهنگی فرد و جمع در جامعه های گوناگون آشنا باشیم.در این مقاله در صدد بررسی ارزش های ملی و فردی پوشاک هستیم و می کوشیم مصداق های آگاهی ایرانیان از این مقوله را در گستره تاریخ، کند و کاو نماییم؛ هم چنین میزان اهمیت پوشاک در بحث هویت را تحلیل می کنیم و بدین پرسش، پاسخ می گوییم که آیا عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری لباس، همان عناصری هستند که به صورت مستقیم در شکل گیری هویت، مؤثر واقع می گردند و آنچه شکل دهنده هویت فردی، قومی و ملی جامعه می باشد در شکل گیری پوشاک نیز نقش مستقیم دارد یا خیر.
سامان بدن و شکل گیری مشاغل زنانه در عصر رضاشاه (براساس گزارش مطبوعات یومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
155 - 177
حوزه های تخصصی:
ارزشمندی بدن زنانه و چگونگی سامان آن، از آغاز مدرنیزاسیون در ایران عصر رضاشاه تا به اکنون، پیوند نزدیکی با مفاهیم هویت ملی با تکیه بر ارزش های فرهنگ غربی داشته است. عزم دولت پهلوی برای ساخت جامعه ای جدید که خود را از طریق فرهنگ و نمادهای غربی بازنمایی کند، در کنار ورود و اثرگذاری صنعت زیبایی، تأثیری دیرپا بر سامان بدن زنان به ویژه از زمان اجرای کشف حجاب به بعد داشت. پس از این واقعه، بدنی که تا آن زمان از دیده ها نهان بود، از طریق صنعت زیبایی که در نشریات دولتی تبلیغ می شد، به محل سیاست گذاری دولت و ارزش های فرهنگ غربی بدل شد. نوشتار حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که مدیریت بدن چطور در شکل گیری هویت جدید زن ایرانی در زمان رضاشاه عمل کرد و همچنین، مفهوم ارزشمندی بدن زنانه به شکل گیری چه مشاغلی در این دوره منجر شد؟ فرضیه پژوهش، با تکیه بر مقالات روزنامه اطلاعات و با روشی توصیفی تحلیلی، این است که صنعت زیبایی و تبدیل شدن بدن زیبا به منبع قدرت و منزلت برای زنان به شکل گیری تصویر زن جدید ایرانی حداقل در بین طبقه متوسط و بالا منجر شد و مشاغل زنانه برای نخستین بار حول مدیریت بدن شکل گرفتند.
تبیین نمادهای رمانتی سیسم و جنبش هنرها و صنایع دستی در مجموعه پایدار 2018 برند اچ اندام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
83 - 91
حوزه های تخصصی:
هدف مشترک رمانتی سیسم و جنبش هنرها و صنایع دستی «محافظت از طبیعت و بازگشت به آن» است. در واقع، وجه اشتراک میان رمانتیک ها و پیروان جنبش هنرها و صنایع دستی را می توان در طبیعت گرایی، ضدخردگرایی و ضدصنعتی بودنشان یافت. رمانتی سیسم را می توان واکنشی احساسی در برابر خردگرایی دانست. از طرف دیگر، جنبش هنرها و صنایع دستی در پی مخالفت با صنعتی سازی و ماشینی شدن زندگی بشر به عرصه ظهور آمد. بنابراین، این پرسش در پژوهش مطرح است که این دو جنبش چگونه و بر اساس چه دیدگاه هایی طبیعت را ارج می نهند و مجموعه پایدار سال 2018 برند اچ اندام به چه صورت از این دو جنبش در مد پایدار تأثیر پذیرفته است؟ هدف این پژوهش، مروری بر این دو جنبش طبق نظریه های ژان ژاک روسو و ویلیام موریس و نحوه پیوند آن با رویکردهای پایداری بوده و نتایج حاکی از آن است که اچ اندام با الهام از خانه کارل و کارین لارسون، جنبش رمانتی سیسم در مُد و استفاده از مواد و رویکردهای پایدار توانسته است تأکید بیشتری بر پایداری داشته باشد. در پژوهش حاضر، رمانتی سیسم و جنبش هنرها و صنایع دستی باتوجه به مجموعه پایدار 2018 اچ اندام به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و الکترونیکی مطالعه شده است.
مطالعۀ تحلیلی اثر سیاست گذاری فرهنگی حکومت های صفویه و قاجار بر تحولات پوشاک زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
40 - 53
حوزه های تخصصی:
پوشاک و زمینه های مرتبط با آن شامل آداب و رسوم، زیبایی شناسی و صنایع مرتبط از مهم ترین موضوعات مورد توجه پژوهشگران در مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تاریخی به شمار می رود. دوره های حکومتی صفوی و قاجار، دو دوره مهم در طول تاریخ ایران هستند که پوشش مردمان آن خاص و درخور توجه است. دوران صفوی آغاز یک حکومت شیعی قدرتمند و دوره قاجار، آغاز غرب گرایی در ایران است که این دو موضوع، آنها را در بررسی های تاریخی و اجتماعی حائز اهمیت و پررنگ می کند. عواملی همچون سفرهای ناصرالدین شاه قاجار از مؤلفه های تأثیرگذار بر تغییر ذائقه حکومتی بوده است. تنوع طلبی و تحولات شکلی و نوعی این دو دوره، عمدتاً در لباس زنان به چشم می خورد. پوشش بیرونی زنان شهری در دوره صفوی، چادر سفید و روبنده بوده که در طول زمان تقریباً بدون تغییر مانده است. پوشش زن قاجار به سبب ارتباط با اروپا، دچار تنوع بیشتری شده، اما سیمای بیرونی آن چادر سیاه و روبنده سفید بوده است. سؤال پژوهش این است که پوشاک زنان در گذر از دوره صفوی به قاجار چه تغییراتی داشته است؟ این پژوهش از نظر ماهیت در زمره مطالعات کیفی قرار می گیرد. روش مورد استفاده در آن توصیفی تحلیلی بوده و تحولات نمونه ها در بستر تغییرات تاریخی و اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر سیاست گذاری حکومتی در تحولات پوشاک زنان دوره صفوی و قاجار است. بررسی های این پژوهش نشان می دهد گرایش به تشیع یا رواج غرب گرایی، هیچ یک به تنهایی تأثیر گسترده ای در تحول سنت پوشاک اندرونی و بیرونی زنان عامه صفوی و قاجار نداشته و مؤلفه های راحتی، زیبایی، حفظ امنیت و حریم خصوصی مؤلفه های تعیین کننده در تنوع پوشاک بوده اند. این موضوع می تواند بیانگر تداوم تأثیر درونگرایی بر پوشاک زنان صفوی و قاجار، علی رغم الزامات سلبی یا ایجابی باشد. روش پژوهش: این پژوهش به سبب ماهیت، در زمره مطالعات کیفی قرار می گیرد. روش مورد استفاده در آن توصیفی تحلیلی بوده و تحولات نمونه ها در بستر تغییرات تاریخی و اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. هدف پژوهش:بررسی تأثیر سیاست گذاری حکومتی در تحولات پوشاک زنان دوره ی صفوی و قاجار.
نگاهی به مفهوم تئوریک "جموع ناقصه" در رسالات موسیقایی مکتب منتظمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گستره های نغمگی(به عنوان یکی از ارکان اساسی ساختار مُد) در موسیقی قدیم ایران انواع و تعاریف متعددی دارند. گونه هایی چون جمع، جنس، بحر، ذوالاربع، ذوالخمس و ... از انواع سلول های نغمگی مندرج در رسالات موسیقی حوزه ی اسلامی اند. تعیین نقش درون ساختاری ِ نغمات، سیرملودیک خاص و برخی عوامل دیگر، تبدیل هر سلول نغمگی- از جمله سلول های مذکور- به یک فضای صوتی- موسیقایی متعین (مد)، با تأثیر زیباشناختی خاص را ممکن می سازد. نوشتار حاضر تعدادی از این مفاهیم و مصادیق آنها را در موسیقی قدیم و امروز ایران بررسی می کند. یکی از مهم ترین سلول های نغمگی مطروح در رسالات قدیم موسیقی"جمع" است. این مقاله می کوشد تعاریف مهم-ترین رسالات مکتب منتظمیه بغداد و شاخه فارسی زبان آن و همچنین وجوه تمایز تعاریف این مکتب و مکتب اسکولاستیک بغداد (مهم ترین مکتب تئوریک پیش از منتظمیه) در مورد مفهوم "جمع" و "جموع ناقصه" را بررسی کند و نشان دهد در میان تعاریفی که موسیقی دانان مکتب منتطمیه از سلول های نغمگی ارائه داده اند، بیش از هر مفهوم دیگری، تعریف مفهوم "جمع" است که معنای تئوریک"مد"یا "سلول مدال" را در ذهن متبادر می کند.
آرایه به مثابه عنصری ساختاری در موسیقی دستگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی آن است تا بر پایه مطالعات عملی و بررسی نمونه های اجرایی متعدد نشان دهد که در موسیقی دستگاهی ایران آرایه ها، علی رغم معنای مستتر در نام شان، صرفاً برای آراستن نیستند. در این راستا، ابتدا توضیحاتی کوتاه درباره مفهوم و جایگاه آرایه در موسیقی دستگاهی خواهد آمد، سپس آرایه ها، با دیدگاهی متفاوت، به دو دسته آرایه های نغمه محور و آرایه های مایه محور تقسیم بندی خواهد گردید. در ادامه پس از توضیحاتی مفصل در موردِ عنصر تحریر، به عنوان مهم ترین آرایه در شکل دهی به ساختار موسیقی دستگاهی، با تکیه بر مطالعه ای آماری نشان خواهیم داد که تحریرها بیش از نیمی از بار اجراهای این موسیقی را به دوش خود دارند. این مطالعه در مورد موسیقیِ آوازی بر پایه بررسی 35 نمونه از اجراهای اساتیدِ این رشته در دستگاه چهارگاه و آواز بیات اصفهان و محاسبه زمانِ اجرای تحریرها انجام خواهد شد. براین اساس خواهیم دید که بیش از 55 درصد کل اجراهای موسیقی آوازی را الگوهای متنوع تحریری تشکیل می دهند. به عنوان نتیجه اصلی این مقاله می توان گفت، دست کم در مورد موسیقی دستگاهی، آرایه ها نه تنها صرفاً عناصرِ تزئینیِ قابلِ حذف نیستند، بلکه با بدنه اصلیِ این موسیقی ارتباطی اندام واره دارند و در شکل دهی به زبان ویژه آن، نقشی اساسی ایفا می کنند.
مفهوم «سیر نغمگی» در موسیقی دستگاهی ایران (مطالعه موردی: درآمد آواز بیات اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«سیر نغمگیِ» یک مُد همانند نقشه ای ا ست که مختصاتِ کلیِ گردش ملودی را در آن مُد ترسیم می کند. مسیرِ این گردش، در زمینه بستر نغمگی هر مُد، با نغماتی که نقشِ اساسی در تعیین هویت آن مُد دارند نشانه گذاری می شود. این نغمات در موسیقی دستگاهی ایران عبارت اند از: نغمه ها ی شاهد؛ ایست؛ خاتمه؛ و متغیر. سیر نغمگی جهت حرکت ملودی در بین این نغمات نیز جزئیاتی از چگونگی این حرکت را در اختیار می گذارد. سیرِ یک مُد در موسیقی دستگاهی ایران همواره در لایه های زیرینِ ملودی مستتر بوده و هیچ گاه نمودی مستقل نداشته است. هدف مؤلفان در این مطالعه بیرون کشیدن سیر، که ذاتاً ماهیتی مجردتر از ملودی دارد، از دلِ قالب متعین ملودی و نمایش آن است. بدین منظور، نمونه هایی از اجراهای معتبر مُد درآمد آواز بیات اصفهان، به منزله موردِ پژوهشی در نوعِ ردیفی و اجرای آزاد دستگاهی، انتخاب شد. پس از بررسی تحلیلی - تطبیقی هر نمونه، سیر ملودیِ آن به صورت نموداری ترسیم شد؛ مقایسه این نمودارها وجوه اشتراک بنیادی آن ها را آشکار می کند. مجموعه این اشتراکات، که می توان گفت نمایشگر مسیری ا ست که ملودی برای تبیینِ مُد درآمد آواز بیات اصفهان در هر اجرای دستگاهی طی می کند، با نام نمودار سیر این مُد پیشنهاد شده است.
ارائه راهکاری برای هارمونیزه کردن بر مبنای ساختار فواصل دستگاه سه گاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارنده در این مطالعه درنظر دارد روشی جدید برای هارمونیزه کردن موسیقی ایرانی، با توجه به ساختار فواصل دستگاه سه گاه، ارائه دهد. دلیل انتخاب دستگاه سه گاه وجود بیشترین فاصله مُجنب (135/145 سِنتی) در این دستگاه نسبت به سایر دستگاه هاست. در این روش، همه نغمه های مورد استفاده در هر گوشه اصلی از پنج ردیف معتبر شمرده شده و با توجه به آمار استفاده آن ها و استفاده از کتاب های تجزیه و تحلیل ردیف، مهم ترین نغمه ها برای ساخت آکورد آن گوشه انتخاب شده است. گوشه های انتخابیآن هایی هستند که دارای فضای مُدال مخصوص به خودند و آن ها را گوشه های اصلیِ دستگاه سه گاه (درآمد، زابل، مویه، مخالف، و مغلوب) نامیده ایم. فضای مُدال دستگاه سه گاه از به هم پیوستن مدهای تشکیل دهنده هر یک از گوشه های اصلی شکل گرفته و ارائه هارمونی مناسب برای کل دستگاه با بررسی این گوشه ها امکان پذیر است. از نتایج به دست آمده می توان به دو نوع آکورد برای هر یک از گوشه ها اشاره کرد: آکورد اول متشکل از نغمه های اصلی است؛ در آکورد دوم نغمه های اصلی با نغمه هایی که در آن گوشه نقش ملودیک را ایفا می کنند همراه شده اند. بنابراین، برای پیوند این آکوردها، با توجه به ترتیب چیدمان گوشه ها در دستگاه سه گاه، از نغمه های ملودیک در یک وصل هارمونیکِ مناسب استفاده شده است.
رویکرد هارمونیک مرتضی حنانه با نگاهی بر قطعه «بزرگداشت فردوسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی گمان رویکرد هارمونیک مرتضی حنانه در استفاده از مدهای موسیقی دستگاهی و پدیدآوردن زبانی نو درخور تامل است. هدف این پژوهش بررسی رویکرد هارمونیک حنانه در اثر "بزرگداشت فردوسی" بوده و فرض بر آن است که هارمونی اثر یا به تعبیر آهنگساز هارمونی زوج، برگرفته از موسیقی دستگاهی ایران باشد. این نوشته در ابتدا به روش توصیفی تحلیلی به مدهای مورد استفاده و رابطه ی آن با رویکرد هارمونیک می پردازد. رویکرد هارمونیک حنانه نوعی پلی مدالیته در جهت تقویت فواصل ساختاری و شاخص دستگاه است که آهنگساز ریشه آن را در اهمیت فواصل چهارم درست در موسیقی ایران می داند. برای نمونه در این اثر با بکارگیری همزمان شور می و دشتی متعلق به آن (دشتی سی)، نتهای می و سی اساس بیشتر آکوردهای قطعه را تشکیل می دهند و آهنگساز نتهایی به عنوان متبدلات به این فاصله می افزاید. گزینش فاصله متغیر مذکور (متبدل) به گونه ای است که تاثیر مد مورد نظر را و نیز تاثیر میکروتن را بصورت همزمان تداعی کند. برای مثال، آکورد مورد استفاده در ابتدای قطعه متشکل از می-سی (ثوابت) و فا است که همزمانی می و فا تداعی کننده فا سری است. پس از بررسی نمونه ها می توان نتیجه گرفت در رویکرد حنانه، هارمونی ها، غالبا غیرتیرس و مبتنی بر مدهای ایرانی است و در پلی مدالیته در درون یک دستگاه ریشه دارد.
طراحی پوشاک در کشورهای در حال توسعه (طراحی مشارکتی، رویکردی جایگزین مُد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۸
83 - 93
حوزه های تخصصی:
در شرایط پیچیده و رقابتی موجود دنیا برای بدست آوردن بازار مصرف برای محصولات، کشورهای در حال توسعه با چالش بسیار مهمی در زمینه مدِ پوشاک روبرو هستند و حجم عظیمی از منابع اقتصادی آنها صرف رفتار فرهنگی مردم طبقه متوسط برای دستیابی به محصولات برندهای گوناگون به ویژه سیستم های مد شتابان می گردد. در مقابل، این کشورها توانی برای مقابله با این پدیده یا رقابت با آن از طریق تولید انبوه صنعتی را ندارند. پژوهش حاضر درصدد آن است تا ضمن بررسی این موضوع در بستری تاریخی، زمینه های مشارکت این کشورها در پدیده مد را بیابد و راهبردهای جایگزینی برای رقابت صنایع محدود این کشورها در عرصه طراحی مد را ارایه نماید. نتایج بررسی نشان می دهد که پاگذاردن به عرصه جهانی شدن و عصر فراصنعتی این کشورها را قادر خواهد ساخت تا بدون نیاز به زیرساخت های صنعتی و با اتکا به صنایع بومی، حمایت از کارگاه های کوچک و خلاق، به برنامه ریزی سیستم های تولیدی بپردازند و رویکردهای طراحی مشارکتی و تداخل مصرف کننده در طراحی و تولید محصول و افزایش اطلاع او توانایی آن را دارد که به نوعی سبک طراحی و مد آرام بدل گردد که در آن طراح بعنوان مددکار و تسهیل کننده طراحی در فرآیند وارد می شود.
زنان و گرایش به مد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
309 - 328
حوزه های تخصصی:
حرکت به سوی مدرنیته در کنار بروز تحولاتی همچون جهانی شدن فرهنگ و رشد فرهنگ مصرفی، گرایش به مد و نظارت مستمر بر ویژگی های ظاهری و مرئی بدن را به پدیده مسری و همه گیر جوامع معاصر مبدل کرده است. افراد مدرن امروزی با استفاده خاص از برخی اقلام مد روز و با توجه افراطی به لباس و قیافه، تصویرهایی شخصی از خویش برمی سازند و هم زمان پیام هایی درباره کیستی و هویت خود به دیگران ارسال می کنند. تحقیق حاضر با تکیه بر الگوی پوشش و بررسی نگرش زنان راجع به مد می کوشد شرح و تفسیری از زمینه ها و انگیزه ها و دلایل گرایش زنان به استفاده از لباس های مد به دست دهد و به شناسایی تیپولوژی آنان بپردازد. تحقیق با روش کیفی و استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته انجام شده است. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها بازگوی تیپ های سه گانه ای است که هر یک با داشتن ویژگی های متفاوت از یکدیگر تفکیک می شوند؛ گرچه در مواردی با یکدیگر همپوشی نیز دارند. نتایج نشان می دهد که گرایش فزاینده زنان به استفاده از پوشاک و البسه مد روز بیش از هر چیز با لحاظ کردن رابطه دیالکتیکی میان عاملیت و ساختار و در چرخه عوامل ذهنی و عینی قابل فهم است.
تبیین جایگاه نرم افزار طراحی مد و الگوسازی در طراحی پوشاک
تولید پوشاک در دوره های گوناگون شکل و شمایلی متفاوت داشته است. کارگاه خیاطی در ایران تاریخچه ای بیش از ۱۵۰ سال دارد. امروزه کارگاه های دنیا نیز مانند سایر بخش ها مدرن شده و با استفاده از تکنولوژی های روز سعی در آموزش خیاطی به روش نوین می نمایند. یکی از بخش های مهم در کارگاه های خیاطی، بخش طراحی مدل پوشاک می باشد. طراحی پوشاک هم مثل هر کار دیگری با گذشت زمان تغییر زیادی کرده است. با پیشرفت تکنولوژی، الگوسازی دوبعدی به ساخت الگو به صورت سه بعدی تغییر پیدا کرده و خیاطان و طراحان حرفه ای دیگر از روش های سنتی و دستی برای تهیه پوشاک افراد خوش سلیقه و مشکل پسند استفاده نمی کنند. امروزه با پیشرفت تکنولوژی و ابزارهای کاربردی، استفاده از روش های سنتی به دلیل داشتن هزینه بالا و زمان بر بودن، غیرکارآمد و منسوخ شده اند. در دنیای کنونی، رمز موفقیت کشورهای جهان اول در تولیدات پوشاک، استفاده از روش های صنعتی و در کنار آن، بهره گیری صحیح از ابزارهای روز، روش های نوین طراحی و مدیریت تولید است که یکی از این ابزار، استفاده از نرم افزارهای گرافیکی و طراحی است. فقط طراحان هستند که می توانند طراحی را در زمینه پوشاک و نساجی به خوبی انجام دهند. ولی متأسفانه هنوز در جایگاه واقعی خود قرار نگرفته اند و از آن ها به خوبی استفاده نمی شود. یکی از آن دلایل، عدم آشنایی با تکنولوژی روز در این بخش است که می تواند باعث عدم انگیزه کافی طراحان و توجیه نشدن درست آنان از بازار کار و اشتغال باشد. شاید با شناخت کارکرد نرم افزارها در صنعت پوشاک، به تغییرات قابل توجه دست یابیم. در این تحقیق که به روش توصیفی است، سعی در شناساندن کارکردهای نرم افزارها شده است و در یک تحقیق میدانی، میزان استفاده نشدن آن ها مشخص می شود.
نظری به مد و ارائه الگوی مدیریت مد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال دوم بهار ۱۳۸۷ پیش شماره ۲
111 - 120
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر که پژوهشی در حوزه ی مد و فرهنگ می باشد، در ابتدا با تعریفی جامع از مد و فرهنگ و نقش و تاثیر آن در جامعه، به بررسی ماهیت مد و انواع آن در جوام ع مختلف می پردازد. با گذری بر نحوه پیدایش مد و مد گرایی در جوامع مختلف و نحوه زوال آنها، به ضرورت و اهمیت مدیریت مد در سطح جوامع اشاره می کند و در ادامه ضمن بحث در مورد مراحل مدیریت پدیده ی م د، به ارائه الگوی مدیریتی آن می پردازد. در پایان به این نتیجه می رسد که پدیده های فرهنگی قابل مدیریت، کنترل و نظارت بوده و برای مسئله مد و مد گرایی باید به فکر هدایت و کنترل بود.
مؤلفه های خانوادگی مرتبط با مُدگرایی در میان دختران جوان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
151 - 165
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مد و مدگرایی از فراگیرترین و مهم ترین نیروهای تغییرات فرهنگی و اجتماعی معاصر است و پیامدهای مهمّی در تغییر سبک زندگی و تعاملات روزمره جوانان و خانواده ها دارد. والدین و خانواده به عنوان الگوهای نقش برای فرزندان، نقش زیادی در پیروی جوان از مد در پوشش و رفتاردارد. هدف این پژوهش، بررسی رابطه مؤلفه های خانوادگی با مدگرایی در میان دختران جوان شهر یزد است.
روش و داده ها: روش تحقیق از نوع کمّی- پیمایشی است و داده ها به وسیله پرسشنامه گردآوری شد. با شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی، ۳۰۰ دختر 15 تا 29 ساله از مناطق سه گانه شهر یزد به عنوان نمونه انتخاب شد و پرسشنامه را تکمیل کردند. داده ها در سطح توصیفی و استنباطی تحلیل شد.
یافته ها: متغیرهای تحصیلات پدر و مادر، درآمد خانواده، اشتغال پدر، مصرف گرایی خانواده، مدگرایی خانواده، دینداری والدین و شکاف نسلی با مدگرایی جوانان رابطه معنادار دارد. نتایج آزمون چندمتغیره نشان داد مدگرایی خانواده، مصرف گرایی خانواده و شکاف نسلی مهم ترین متغیرهای خانوادگی تبیین کننده مدگرایی جوانان است.
بحث و نتیجه گیری: براساس یافته های این مطالعه، روابط والدین و فرزندان و گرایش مصرفی در خانواده می تواند سبک زندگی و هنجارهای کنشگران جوان در خانواده را تحت تأثیر قرار دهد.
پیام اصلی: جهت گیری مصرفی والدین، تعاملات خانواده و روابط والدین و فرزندان، یکی از عوامل مهم گرایش جوانان به کنش های نمایشی و مصرفی از جمله مدگرایی است.
جایگاه حرفه طراحی لباس از نظر رسته شغلی و نحوه شکل گیری در تاریخ اجتماعی ایران دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
35 - 55
حوزه های تخصصی:
تأمل در مفهوم طراحی لباس بیانگر ارتباط نزدیک آن با مقوله مد و تمایز این حرفه از خیاطی است. گرچه اسناد گسترده و معتبری از تاریخ لباس در ایران وجود دارد، درباره جایگاه حرفه طراحی لباس و نحوه شکل گیری آن در تاریخ اجتماعی ایران تحقیقات و اطلاعات دقیقی در دست نیست. پژوهش پیش رو با محوریت مسئله چیستی جایگاه و رسته شغلی طراحی لباس و چگونگی شکل گیری آن در میان سایر حرف و مشاغل در تاریخ اجتماعی ایران قصد دارد وضعیت مبهم پیشینه آن را روشن سازد. پاسخ به پرسش های پژوهش با جست وجو در منابع تاریخی به روش توصیفی تحلیلی همراه با گردآوری داده ها به شیوه اسنادی انجام شده است. یافته ها فرضیه وجود نشانه هایی جدی از مراحل فرایند طراحی لباس را در میان فعالیت های خیاطان ایرانی و نیز سایر افراد و مشاغل مرتبط با این حرفه نظیر ناظران صنفی، نقاشان و درباریان رد می کنند. از بررسی اسناد تاریخی معلوم می شود ارتباط با غرب در دوره دوم قاجار و تغییر سلیقه دربار، حضور خیاطان اروپایی و تأسیس مدارس غربی در شکل گیری و ترویج این مهارت به عنوان حرفه ای جدید در ایران مؤثر بوده است. همچنین یافته ها حاکی از تبحر ایرانیان در حرفه خیاطی است و از سوی دیگر بیانگر بی علاقگی ایشان به عنصر اصلی سازنده طراحی لباس، یعنی مد و تغییرات مکرر در طرح لباس ها، در پیش از دوره دوم قاجار است.
مدل توسعه فرهنگ ملّی در اسناد بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: فرهنگ در همه ابعادش عنصر بنیادی توسعه پایدار است. فرهنگ به عنوان بخشی از فعالیت، از طریق میراث ملموس و ناملموس، صنایع خلاق و اشکال مختلف بیان هنری، کمک کننده قدرتمندی در توسعه اقتصادی، ثبات اجتماعی و حفاظت از محیط زیست است. فرهنگ به عنوان مخزن دانش، معانی و ارزش هایی که در تمام جنبه های زندگی ما نفوذ می کند، نحوه زندگی و تعامل انسان ها را هم در مقیاس محلی و هم در مقیاس جهانی تعریف می کند. هدف این مقاله ارائه مدلی مفهومی توسعه فرهنگ ملی در اسناد بالادستی است. روش: روش تحقیق در این پژوهش موردپژوهی و تحلیل محتوای به روش دستی است. در این مقاله ابتدا با استفاده از مبانی نظری مولفه های نظری و مفهومی توسعه فرهنگ ملی احصاء شده است. سپس با مطالعه اسناد بالا دستی (الگوی پایه اسلامی – ایرانی پیشرفت، بیانیه گام دوم انقلاب، سیاست های کلی برنامه دوم تا ششم توسعه، و تمامی بندهای مربوط به حوزه های فرهنگ در سیاست های کلی در موضوعات مختلف مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام) مشخص شد. یافته ها: در پایان مدل توسعه فرهنگ ملی برای سیاست های کلی مصوب ارائه شده است. مدل بدست آمده پیشنهاد می کند که برای تقویت و ایجاد عناصر مثبت فرهنگ و تضعیف و حذف عناصر منفی فرهنگ، چه مراجعی مسئولند و از چه سازوکارهایی می توان استفاده نمود.
واکاوی مبانی و اصول سبک پوشش اسلامی ایرانی بر اساس آیات قرآن و احادیث؛ از بعد جهان بینی تا هنجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
209 - 235
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های اساسی در مواجهه معقول با مسئله مد لباس در جامعه ایران، ابهام نسبت به مبانی و اصول اسلامی ایرانی پوشش است؛ ابهامی که سیاست گذاری، کنشگری و سرمایه گذاری در این حوزه را نیز دچار سردرگمی و پراکندگی نموده است. در پژوهش حاضر به منظور دستیابی به برداشتی اولیه از چیستی مبانی و اصول پوشش اسلامی ایرانی ذیل جهان بینی توحیدیِ فرهنگ ایرانی و نسبت آن با مد به مفهوم امروزین، با بهره گیری از روش تحلیل مضمون به مطالعه آیات و احادیث مرتبط پرداخته شد. این مبانی و اصول در سه سطح: 1 جهان بینی، 2 ارزش ها (تقوا، حیا و عفاف) و 3 هنجارها و رفتارها (پوشیدگی، پرهیز از تبرج، پرهیز از لباس شهرت، توجه به ماهیت صنعتی و وجه کارکردی لباس و...) دسته بندی و ارائه شد. بر اساس یافته ها می توان گفت که هرچند مد در مفهوم و تجلی مدرن آن، از حیث مبنا و ماهیت در تناقض با ارزش ها و هنجارهای منبعث از جهان بینی توحیدی قرار دارد، اما در دلالت کلی آن به سبک فراگیر پوشش در یک دوره زمانی و یکی از صنایع پرطرفدار فرهنگی، فرصتی در دستیابی به سبک متمایز و ملی اسلامی ایرانی است و می توان با تکیه بر اصول جهان بینی توحیدی در برابر کثرت نسبی گرایانه سرمایه داری در سبک پوشش، کثرتی وحدت بخش خلق کرد.
تبارشناسی مفهوم سلیقه در هنر و معماری
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
29 - 45
حوزه های تخصصی:
مفهوم سلیقه یکی از مفاهیم مطرح در هنر و معماری است. این مفهوم کاربرد زیادی در عرصه های گوناگون، مانند معماری داخلی، دارد. از یک سو به نظر مفهومی ساده و بدیهی می نماید که در تجربه انتخاب کالای هر روز ما حضور دارد. از سوی دیگر با توجه به پیچیدگی ها و وابستگی آن به عوامل گوناگون، به نظر می رسد که تامل و تعمق روی این موضوعِ پیچیده و بغرنج ضروری باشد؛ با این پرسش که چه معنا(هایی) از مفهوم سلیقه در هنر و معماری-معماری داخلی یافتنی است؟. هدف این تحقیق فهمِ لایه های معناییِ گوناگونِ مفهومِ سلیقه است تا گستره معنایی آن را روشن کند و راه ورود به بحث درباره آن فراهم شود. بدین منظور تحقیق با شناخت زبانی مفهوم سلیقه آغاز شد. سپس تبار مفهوم سلیقه، یعنی خاستگاه این مفهوم از زمانی که به هنر و معماری نفوذ پیدا کرد و تغییرات و تحولاتی که تاکنون یافته، کاوش شدند. به عبارت دیگر، چگونگی و روند دگرگونی مفهوم سلیقه از دیرباز تا به امروز پیگیری شد تا تبیین ها و تفسیرهای متفاوت بازشناسی شود. پس این تحقیق بر مرور پیشینه مفهوم سلیقه از آغازین لحظات قابل جستجو به عرصه های هنر و معماری-معماری داخلی متمرکز است؛ سه حوزه عمده فلسفه، علوم اجتماعی، و روانشناسی امکان شناخت لایه های گوناگون مفهوم سلیقه را فراهم آورد تا ابعاد و زمینه های گوناگون قابل تببین شود. از مجموع این مطالعات به نظر می آید پنج مفهوم کلی از مفهوم سلیقه در لایه های متفاوت آن نهفته است: زیبایی، تمایز، سبک زندگی، مد، و ترجیح. هر کدام از این لایه ها در عین پیوستگی، گستره معنایی خاص در حوزه مشخصی دارند؛ و وجه معینی از سلیقه را بر ما می نمایانند که در بطن مقاله با شرح و بسط به بحث آمده است.
تأثیر طراحی لباس سینمای هالیوود بر تحول مد در میانه قرن بیستم (مطالعه موردی: فیلم صبحانه در تیفانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
125 - 142
حوزه های تخصصی:
با به تکامل رسیدن هنر صنعت سینما در قرن بیستم، هالیوود به عنوان مرکز فرهنگی هنری آمریکا مورد توجه تمام جهانیان قرار گرفت و فیلم های سینمایی به رسانه ای پرمخاطب تبدیل شدند که به کمک دیگر هنر ها سعی بر انتقال مفاهیم جدید داشتند. یکی از این هنرها، طراحی لباس بود که به منظور همکاری با سینما، گرایش طراحی لباس سینما را به وجود آورد. طراحان لباس هالیوود خیلی زود به موفقیت موردنظر رسیدند و توانستند با طراحی لباس برای ستارگان هالیوود، مُد جدیدی را به بازار ارائه کنند که علاوه بر انتقال مفاهیم جدید، تبلیغات تجاری موفقی برای فیلم سازان و شرکت های تجاری مد محسوب می شد. در این سال ها، بازیگران هالیوود به الگو های جوانان در مد لباس و سبک زندگی بدل شده بودند و طراحان با ارائه طرح های جدید خود بر تن این بازیگران تعیین کننده مد غالب آن دوران بودند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رسانه ها، به خصوص رسانه سینما بر مد و با طرح این پرسش که مد لباس چه رابطه ای با سینما داشته و بازیگران هالیوود در این میان چه نقشی داشته اند، سعی دارد با بررسی مد ارائه شده در هالیوود با نام «سبک هالیوودی» و به روش مطالعه کتابخانه ای منابع موجود، به چگونگی رابطه مد و سینما بپردازد؛ بنابراین در این مسیر به صورت موردی به مطالعه سبک لباس آدری هپبورن، ستاره مشهور هالیوود، روابط او با طراحان لباس آن زمان، مانند هوبرت ژیوانشی و تأثیرات او بر مد پرداخته و همچنین جهت بررسی دقیق تر به نقد طراحی لباس فیلم «صبحانه در تیفانی» (1961) و تأثیرات لباس های این فیلم بر مد به روش مشاهده ای پرداخته است. در انتها، با مطالعه تأثیرات بازیگران هالیوود در مد سال های میانه قرن بیستم متوجه می شویم که بازیگران یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در شکل گیری مد ها و تعیین فرهنگ ها هستند و تأثیرات آن ها می تواند ماندگار باشد.
شناسایی عوامل مؤثر در ارزشیابی کیفیت آموزش در دانشگاه و ارائه مدل مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به نقش هدایت کننده کیفیت آموزش عالی جهت توسعه کشور، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر در ارزشیابی کیفیت آموزش در دانشگاه آزاد اسلامی انجام شده است.روش پژوهش: از لحاظ هدف کاربردی، از نظر روش شناسی کیفی، با استفاده از روش دلفی بوده است. در این پژوهش از پرسشنامه نمیه ساختاریافته، بررسی اسناد و چارچوب های نظری متخصصان و تجارب ملی و بین المللی استفاده شده است. در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تکنیک دلفی استفاده شد. در بخش دلفی افراد منتخب مرتبط با موضوع بوده و معیارهای ورود را دارا بودند.یافته ها: به منظور تأیید روایی و پایایی مؤلفه ها، 18 نفر از اعضای هیأت علمی تا اشباع نظری انتخاب شدند. 10 نفر از خبرگان شناسایی و سپس 8 نفر دیگر از طریق 10 نفر خبره معرفی شدند. 1/61 درصد خبرگان مرد و 9/38 درصد زن، 61/1 درصد خبرگان عضو هیأت علمی و همه دارای مدرک دکتری بودند. بعد از دو مرحله دلفی اتفاق نظر ایجاد شده و با آزمون کندال و اشباع نظری، نظرسنجی از خبرگان متوقف شد و 71 نشانگر در قالب 29 ملاک و 7 عامل تأیید شد.نتیجه گیری: 7 عامل ساختار سازمانی، اعضای هیأت علمی، دانشجویان، دوره های آموزشی و برنامه های درسی، امکانات و تجهیزات آموزشی و پژوهشی و دانش آموختگان با ملاک ها و نشانگرهای آن ها شناسایی شدند و در پایان مدل نهایی پیشنهاد شد.