مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
بیش متنیت
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
67 - 83
حوزه های تخصصی:
نسخه هفت اورنگ ابراهیم میرزا از جمله نسخی است که با حمایت حاکم وقت خراسان و در کارگاه سلطنتی، مصورسازی و کتابت شده است. نگاره «مرد شهری و تاراج میوه» که برگرفته از حکایت «شهری و روستایی که وی را به باغ خود برد» از عبدالرحمن جامی، توسط هنرمندان آن زمان، مصور شده است. در این جستار، با خوانشی تطبیقی، شرح برگرفتگی و مطالعه آستانه های متن (دو جز ترامتنیت)، علاوه بر تفصیل لایه های معنایی متونی که از دیگر متن ها زاده می شوند، مبنای خلق نگاره تشریح خواهد شد؛ از همین رو، هدف پژوهش واکاوی متن نوشتاری و تصویری و هم چنین، خوانش بیش متنی در هویدا ساختن تاثیرمتن آیات قرآن و تفاسیر آن در تصویرگری نگاره مذکور است که با بررسی پیرامتن های نگاره، تبیین جایگاه ابراهیم میرزا به عنوان حامی اثر ارایه خواهد شد. پژوهش حاضر، با استفاده از روش توصیفی-تطبیقی و با استفاده از منابع تاریخی و کتابخانه ای به این پرسش می پردازد که، ارتباط میان حامی نسخه هفت اورنگ ابراهیم میرزا و مفهوم اعتدال در نگاره مرد شهری و روستایی چیست. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که، نگارگر ضمن وفاداری به متن اصلی -شعر جامی- از متون دیگر مانند آیات سوره انعام پیرامون اسراف و دستورالعمل قرآنی در زمان برداشت محصول (حق حصاد) بهره برده که این موضوع با ترسیم شاهزاده صفوی در مرکز نگاره و اشاره به اعتدال و میانه روی در زمام داری حامی و سفارش دهنده اثر و عرض ارادت به ایشان در رابطه است.
بررسی رابطه بیش متنی نقش عقاب دو سر در دوران آل بویه و ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش عقاب دو سر که نام آن با پارچه های مشهور آل بویه پیوند خورده، نقشی کم تکرار، منحصربفرد و رمزآمیز در هنر ادوار مختلف ایران است که زوایای کاوش نشده ی بسیار دارد. این نقش پیش از آن که بر روی منسوجات این دوران خودنمایی کند، بر روی بشقابی فلزی متعلق به دوران ساسانی نیز دیده می شود؛ موضوعی که برای اولین بار توسط پژوهش حاضر لحاظ شده است. با توجه به تأثیرپذیری های فراوان خاندان بویه از ساسانیان در حیطه های مختلفی نظیر سیاست و فرهنگ و نیز برگرفتگی های متعدد این خاندان از هنر ساسانی، این پژوهش نقش مذکور در دوران ساسانی را پیش متن همین نقش در دوران آل بویه معرفی می کند. هدف تحقیق پیش رو بررسی روابط بین دو متن و آشکار کردن انواع گونه شناسی بیش متنی است. جستار حاضر می کوشد به این سوالات پاسخ روشنی بدهد: ارتباط این نقش در دوران آل بویه با پیش متن خود چگونه تبیین می شود؟ در فرآیند اقتباس این نقش از دوران ساسانی توسط آل بویه چه تغییراتی رخ داده است؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی انجام گرفته است و از نظریه ی ترامتنیت ژرار ژنت سود می جوید. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که با تلفیق نظام های نوشتاری و تصویری، رابطه ی بیش متنی از نوع تراگونگی و جایگشت است و این تراگونگی به شیوه ی گسترش، یعنی همزمانی توسعه ی مضمونی و افزایش سبکی، صورت پذیرفته است. جایگشت مورد نظر توسط هنرمند دوران آل بویه نشان از تلاش برای هم آمیزی و موافق کردن اعتقادات اسلامی و میراث فرهنگی دوران باستان دارد.
تحلیل تطبیقی مجموعه هری پاتر و دشت پارسوا با تکیه بر بینامتنیت نوع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
187 - 223
حوزه های تخصصی:
در دیدگاه ژنت آثار ادبی وجود مستقل و مخصوص به خود ندارند و با متون قبل از خود در ارتباط هستند. بینامتنیت ارتباط این متون را بررسی کرده میزان تأثیرپذیری آنها را مشخص می کند. بینامتنیت نوع با استفاده از شیوه های سرمتنیت و بیش متنیت ، انواع ادبی و ارتباط آنها را با یکدیگر مورد ارزیابی قرارمی دهد. در پژوهش حاضر سعی شده است مجموعه دشت پارسوا را با نمونهغربی آن یعنی هری پاتر مقایسه کرده با استفاده از نظریه ژنت، انواع ادبی موجود در این آثار فانتزی را شناسایی کنیم و ارتباط آنها را مورد ارزیابی قرار دهیم. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤالات بوده است: کدام نوع ادبی در مجموعه های هری پاتر و دشت پارسوا مشاهده می شود؟ آیا بهره گیری عزیزی از انواع مختلف ادبی به اثر او تمایز بخشیده است یا اثر او به مجموعه ای تقلیدی تبدیل شده است؟ براساس نتایج تحقیق، عزیزی انواع مختلفی مانند اسطوره، افسانه، سنت شفاهی، معما، عاشقانه و تراژدی را با استفاده از سرمتنیت در اثر خود گنجانده است و با استفاده از بیش متنیت تغییراتی در اثر خود به وجود آورده است که این اثر را به اثری با ویژگی های مخصوص خود تبدیل کرده است.
گونه های تأثیرپذیری در شش داستان از ادبیات جهان بر اساس بیش متنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
421 - 440
حوزه های تخصصی:
بررسی روابط میان یک متن با متن های دیگر، در قرن بیستم منجر به کشف نظریه بزرگ بینامتنیت شد. بر پایه این نظریه هر متنی بر اساس متن های پیشین شکل می گیرد. کریستوا، بارت، سولر و ژنت از تأثیرگذاران و گسترش دهندگان این نظریه هستند. ژنت کوشید هرگونه روابط بین متون را شامل همه جزییات مورد بررسی قرار دهد و مجموعه این روابط را ترامتنیت نامید که بیش متنیت یکی از شاخه های آن است. هدف مقاله حاضر بررسی نشانه های بیش متنی در شش اثر داستانی جهان بر اساس نظریه ژنت است. روش پژوهش مطالعه، تحلیل و تطبیق داستان های خسیس، سرود کریسمس، سرگذشت مرد خسیس، اوژنی گرانده، شوالیه خسیس و نفوس مرده است. نتیجه مطالعه نشان می دهد که از داستان های مذکور، پنج داستان پیش متن واحد دارند و آن نمایشنامه داوری اثر مناندر است که نمونه اولیه آولولاریاست که مورد تقلید مولیر در خسیس قرار گرفته؛ در داستان های دیگر خسیس الگو واقع شده که بیش متن آن و در اصل بیش متن داوری خواهند بود. گونه های این بیش متن ها از نوع پاستیش، شارژ و جایگشت است.
تطبیق تصویر آرایی معراج پیامبر (ص) در دیوارنگاره های بقاع گیلان و نسخه خمسه نظامی بر مبنای نظریه بیش متنیت ژرار ژنت
منبع:
پژوهش های میان رشته ای هنر دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
193 - 216
حوزه های تخصصی:
در تاریخ هنر اسلامی، هنرمندان همواره مضامین دینی، عرفانی و ادبی را دست مایه خلق آثار ارزشمند خود قرار داده اند. مصورسازی واقعه شگفت انگیز معراج پیامبر (ص) از جمله این موضوعات است. آثار موجود با موضوع معراج باتوجه به ویژگی های سبکی مختلف و به تأثیر از شرایط فکری زمانه، از نظر شیوه و اجرای کار شباهت ها و تفاوت هایی دارد. نگاره های معراج پیامبر (ص)، در خمسه نظامی دوره صفوی و چهار دیوارنگاره بقاع گیلان دوره قاجار، از جمله این آثار بوده است. شناخت عمیق از نگاره های معراج و کشف روابط میان عناصر دو متن تصویری و دامنه تأثیرات نگاره معراج خمسه نظامی بر دیوارنگاره های بقاع گیلان از اهداف اصلی این پژوهش است. این پژوهش در صدد پاسخ به این پرسش هاست: 1- نگاره های معراج در خمسه نظامی اثر سلطان محمد و دیوارنگاره های بقاع گیلان، از لحاظ عناصر تصویری و ساختاری چه شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر دارند؟ 2- از دیدگاه بیش متنیت ژرار ژنت، نگاره معراج خمسه نظامی تا چه اندازه در دیوارنگاره های بقاع گیلان تأثیرگذار بوده است؟ این پژوهش با رویکرد نظریه بیش متنیت ژرار ژنت، دارای ماهیت توصیفی- تحلیلی بوده، روش گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای انجام شده و تجزیه وتحلیل به صورت کیفی است. از نتایج این پژوهش چنین بر می آید، هنرمند نقاش بقاع ضمن برگرفتگی و تأثیرپذیری ویژگی های تصویری، مفاهیم و مضامین برخی جریانات هنری گذشته یا همزمان و موازی توانسته ترکیبی بدیع از یک سبک ممتاز مردمی را پدید آورد. همچنین، در معراج سلطان محمد و دیوارنگاره ها، با وجود آنکه هر دو نگاره از لحاظ موضوع و محتوا دارای معنایی مشابه بوده، اما کاربست عناصر تصویری و تمهیدات تجسمی با توجه به زمینه و بستر ایجادشده، یکسان و یک شکل نیست و هر دو اثر تصویری، شیوه متفاوتی از روایت و کیفیت هنری را نشان می دهد.
مطالعه بیش متنی اشعار خیام در قالب خوشنویسی (مطالعه موردی: رباعی 103)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۴
54 - 67
حوزه های تخصصی:
در میان اقلام مختلف خوشنویسی، خط نستعلیق پیوند ناگسستنی بافرهنگ و ادبیات ایران دارد، به طوری که گفته می شود این خط نماد فرهنگ و هنر ایرانی است. همخوانی صورت نستعلیق با روحیه اشعار فارسی زمینه را جهت تعامل بیشتر این خط با ادبیات فراهم کرد تا بر اشعار وزین، صورتی موزون بخشد. این خط قالب های مختلفی دارد که درزمینه شعر، کتابت و چلیپا بیشترین کاربرد را دارد. رباعی 103 خیام که بارها توسط خوشنویسان در قالب چلیپای نستعلیق تکرار شده، مورد مطالعه در این پژوهش قرار گرفته است. شناخت هرچه بهتر و رمزگشایی این آثار هنری نیازمند بررسی روابط متنی حاکم بر آن ها و مستلزم رجوع به مطالعات ترامتنی است. رویکرد ترامتنیت ژنت تمامی روابط موجود میان متن ها را بررسی می کند که در این میان بیش متنیت با تحلیل متون هنری تناسب بیشتری دارد. در بیش متنیت تأثیر یک متن بر متن دیگر بررسی می شود که شامل برگرفتگی متن دوم از متن اول است. لذا هدف این پژوهش، مطالعه ای نظام مند در چلیپاهای رباعی 103 خیام است که منجر به شناخت روابط متنی میان آنها شود. سؤال اصلی براین مبناست که گونه های بیش متنی ژنتی چگونه و به چه میزانی در آثار ذکرشده قابل شناسایی است؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات از طریق منابع اسنادی و مشاهده انجام شده و به صورت کیفی تجزیه و تحلیل شده است. بر طبق یافته ها صراحت ارجاع به پیش متن در این آثار زیاد و کارکرد بیش متن ها غالباً جدی است لذا سرعت تغییرات بسیار کند است.
خوانش بیش متنی آثار مهرانا زارعی با پیش متن هایی از سینمای غرب
منبع:
فردوس هنر سال ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰
30 - 51
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین ویژگیهای هنر معاصر، بازگشت به گذشته و بازیابی متنهای ادبی و هنری آن است، از سویی هنرمندان معاصر بسیاری آثار خود را با اقتباس از آثار هنری و ادبی گذشته تولید کرده اند که مهرانا زارعی نیز از این امر مستثنی نیست. از سوی دیگر نگارگری ایرانی که یکی از ناب ترین جلوه های فرهنگ ایرانی- اسلامی است، دارای ویژگی های مضمونی و ساختاری متعددی است که مورد مداقه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته و استفاده از نگارگری در هنر معاصر و معانی ضمنی بازتاب آن از دغدغه های اصلی پژوهش حاضر است . زارعی، هنرمند معاصری است که پیش متن چهار اثر شاخص خود را که در طی سال های 1396ه.ش. تا 1398ه.ش. خلق کرده، از تصاویر ستارگان زن سینمای غرب در دهه 1960م.، ادبیات ایرانی و نگاره های اسلامی برگزیده است. گزینش از میان آثار این هنرمند بر اساس ویژگی های ساختاری هریک از آثار و نیز یک دستیِ بیش متن های ارائه شده بوده است، تا نگارنده در خوانش هریک از آثار به جمع بندی همگونی نائل شود. هدف مطالعه حاضر چگونگی ارتباط میان آثار زارعی و پیش متن های برگرفته از سینمای غرب و هنر و فرهنگ ایرانی- اسلامی و کشف ارتباطات پنهان میان آنها است و مترصد است به پاسخ پرسش هایی نظیر: الف-چگونگی تبیین رابطه آثار مورد مطالعه با پیش متن های خود،ب-تغییرات صورت گرفته در نگاره ها با تاکید بر سینمای غرب دست یازد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی و تطبیقی به بررسی آثار پیش گفته با روش ترامتنیت و رویکرد بیش متنی و با مراجعه به منابع کتابخانه ای و جستجوی اینترنتی تصاویر و موارد مورد نظر را پالایش و گزینش نموده است. در مجموع چنین می توان گفت که ارتباط میان متن های پیشین و پسین از نوع درزمانی و بینافرهنگی بوده و بیش متن ها با تغییر و تراگونگی در پیش متن ها ایجاد شده اند. فرآیند اقتباس آثار زارعی از سینمای غرب نیز شامل تغییرات فرهنگی، روایی، زمانی و محیطی بوده است.
تحلیل قالیچه لیلی و مجنون با تکیه بر نظریه بیش متنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
81 - 97
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، کشف و تبیین مناسبات و روابط بینامتنی و برگرفتگی از عناصر و نشانه های پیش متن درمتن انتخابی است که در فرآیند مطالعه یک قالیچه تصویری با موضوع لیلی و مجنون براساس بیش متنیت ژنتی با متون درون رشته ای (قالیچه های پیش متن و بیش متن) و میان رشته ای (سه نگاره)، مورد بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت. بدین روی، پرسش اصلی پژوهش این است که: برگرفتگی از متون درون رشته ای و میان رشته ای چگونه قابل تبیین است و این که نشانه های کلامی و تصویری موجود درآن، برچه چیزی دلالت دارد؟ مهم ترین یافته های این پژوهش چنین است: طراحان قالیچه های لیلی ومجنون از منابع پیشین هم چون پیش-متن های ادبی و تصویری درطراحی این آثار هم برمبنای همان گونگی(تقلید) و تراگونگی(تغییر)، و مهم تر خلق نشانه ها(نقوش) و صحنه های روایی پیرامونی و حاشیه ای برمبنای خلاقیت و نوآوری فردی، بهره برده اند. قالیچه مورد مطالعه در برگرفتگی از پیش-متن های درون رشته ای توأمان دارای تقلید و انواع تغییرات شکلی و فرمی و هم چنین تغییرات (گونه افزایشی) است.هم چنین در ارتباط با پیش متن های میان رشته ای(نگاره ها)، نیز نقاش ضمن وفاداری به منابع ادبی پیشین، سعی درایجاد خلاقیت و آفرینش فضایی مثالی و آرمانی از داستان لیلی ومجنون است. این پژوهش ازنوع کیفی و توسعه ای و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای و جستجو درپایگاه های معتبر اینترنتی است.
تحلیلی بر نقاشی های مذهبی جیووانی دی پائولو بر اساس نظریه بیش متنیت ژرار ژنت
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
17 - 29
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاش دارد به بازخوانی نگاره هایی از دوزخ کمدی الهی دانته بپردازد که توسط جیووانی دی پائولو دی گراتسیا، نقاش مشهور ایتالیایی قرون وسطی انجام پذیرفته است. او در این آثار توانسته با بهره گیری از تخیل قوی و توانایی هنری خود، تصویرسازی های قابل توجهی را از دوزخ دانته ارائه دهد که به لحاظ نمادشناسی نیز قابل توجه هستند. جزئیات دقیق، سبک منحصربه فرد هنری، که با تفسیر عمیق و نمادین از متن اصلی نیز همراه است، از جمله دلایل انتخاب این نسخه است. انتخاب رویکرد بیش متنیت ژرار ژنت از آن رو است که ارتباطات میان متنی و تأثیرات متقابل متن ادبی و هنری را همزمان مورد تحلیل قرار می دهد. در این مقاله، با استفاده از این رویکرد، نحوه انتقال و تغییرات مفاهیم دوزخ دانته در نقاشی های جیووانی دی پائولو مورد بررسی قرار می گیرد. پرسش اصلی آن است که دی پائولو چگونه با استفاده از عناصر بصری و سبک خاص خود، به بازنمایی، بازتفسیر و توسعه مفاهیم ادبی دانته پرداخته است؟ همچنین چه ارتباطی میان این نگاره ها و متن دانته بر اساس مولفه های بیش متنی ژنتی وجود دارد؟ این تحقیق از نوع کیفی و به روش توصیفی_تحلیلی و با استفاده ازمنابع اسنادی و کتابخانه ای انجام شده است. نتایج تحقیق که در این پژوهش بر روی چهار نگاره انجام پذیرفته بیانگر آن است که گشتار بیش متنی در اغلب موارد از نوع تراگونگی کمی و سپس در موارد کمتر بر گشتار همانگونگی یا تقلید استوار است.
بررسی و تحلیل رساله الطیور نجم الدین رازی براساس نظریه بیش متنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
469 - 499
حوزه های تخصصی:
پس از ژولیا کریستوا که اولین باراصطلاح بینامتنیت را در تحلیل روابط متون باهم، به کار برد، ناقدان ادبی زیادی پا به عرصه کاوش متون گذاردند و دیدگاه های گوناگونی مطرح گردید. یکی از این ناقدان ژرارژنت است.او روابط میان متنی را با تمامی تغییرات ممکن آن مورد مطالعه قرار داده و حاصل پژوهش خود را ترامتنیت نامید. یکی از سرفصل های مهم ترامتنیت بیش متنیت است که به بررسی رابطه ی بین دو متن ادبی از منظری خاص میپردازد. در این گفتار کوشیده ایم تا روابط مبتنی بر بیش متنیت رساله الطیور رازی با سایر آثار ادبی قبل از خود را مورد بررسی قرار دهیم. یافته های پژوهش حاکی از آن است که نجم دایه در تالیف اثر خود، از برخی رسائل اخوان الصفا، سیرالعباد الی المعادِ سنائی وقصه ی غربت غربیِ سهروردی بیشترین تاثیرات را پذیرفته است و در خلال تاثیرپذیری از این متون گوشه چشمی به برخی روایات منظوم نظامی نیز داشته است.مهمترین دلایل بوجود آمدن تغییرات بیش متنی در اثر وی نیز در نقش خاص مخاطب، سبک خاص نویسندگی او و سیر کلی سبک نثر فارسی نهفته است.