مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تئاتر
حوزه های تخصصی:
این مقاله درباره ی ارزش های تربیتی تئاتر کودک است و در آن کوشش شده ویژگی های پرورشی و آموزشی تئاتر کودک در مدارس بررسی و پژوهش گردد. در ابتدا تعاریفی از تربیت و تئاتر کودک و نظرات برخی صاحب نظران در این رابطه آورده شده و تأثیرات عمیق این نوع تئاتر که منشاء و زمینه اش نمایش بازی ها و بازی های نمایشی می باشد بر کودکان مطرح گردیده و انواع تئاتر کودک از نظر شکل و محتوی و ویژگی های آن که از هر نظر می بایستی خوب باشد و تعریف خوب، بد، ارزش ها و ضد ارزرش ها مطرح گردیده . همچنین دو بازی نمایشی به نام های هل هل گرگ چمبری و شاه دزد بازی معرفی شده و نیز به علت جنبه های پرورشی و آموزشی تئاتر کودک که شکل تکامل یافته نمایش بازی ها و بازی های نمایشی است این سؤال مطرح گردیده که جهت رشد و پرورش شخصیت کودکان در مهد کودک ها و مدارس ابتدایی و راهنمایی از این بضاعت تئاتر کودک استفاده می شود یا خیر. با توجه به پیگیری و مطالعات پژوهشگر، این نتیجه حاصل شده که: - به اثرات ارزشمند تربیتی تئاتر کودک و استفاده از آن توجه لازم صورت نگرفته است. - نهایتاً پیشنهاد شده است که بخشی از برنامه های مهد کودک ها و مدارس ابتدایی و راهنمایی به این مهم ( تئاتر کودک ) اختصاص یابد.
بررسی نسبت نور، سایه و تاریکی با تئاتردر قبل و بعد از آدولف آپیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نور از آغازین روزهای پیدایش تئاتر به مفهوم امروزین آن، همراه تئاتر بوده و تا به امروز کارکردهای گوناگونی برای آن تعریف شده است. وجود نور در صحنهی نمایش همیشه همراه با سایه بوده و غیاب آن، تاریکی را به وجود آورده است. به همین دلیل میتوان نور، سایه و تاریکی را عناصر یک حوزهی مشترک دانست و نسبت ها و کارکردهای آنها را مورد بررسی قرار داد . جایگاه نور، سایه و تاریکی و کارکردهای آنها در تاریخ تئاتر دارای یک نقطهی عطف اساسی است و آن نقطهی حضور متفکرانه و نظریه پردازانهی آدولف آپیا در عرصهی تئاتر میباشد. تا زمان حضور آپیا در تئاتر، تنها کارکردی را که برای نور متصور بودند؛ روشن سازی صحنه جهت دیده شدن عناصر موجود بر روی صحنه بود. لیکن با حضور آپیا در تئاتر سایه و تاریکی به همراه نور سه عنصر تشکیل دهندهی هنر نمایش شده و هر یک جایگاه و کارکرد متفاوتی را یافتند. این مقاله میکوشد با بررسی شرایط تئاتر در قبل و بعد از حضور آپیا کارکردها و نسبت نور، سایه و تاریکی را در صحنهی تئاتر مورد بررسی و تطبیق قرار دهد. روش تحقیق بکار برده شده در این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و از تکنیک کتابخانه ای بهره برده شده است.
آرتو و تئاتر شرق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنتنن آرتو شاعر دیده ور فرانسوی و نظریه پرداز تئاتر مدرن از جمله هنرمندان عصاینگری است که جامعه زمان خود را به باد انتقاد می گیرد و در کتاب مشهور تئاتر و همزادش به خصوص به ساختار شکنی تئاتر کلاسیک غربی و لاتین می پردازد. او در این کتاب تئاتر غرب را رد می کند و به تئاتر شرق روی می آورد که بر عکس تئاتر غربی که تا آن روز شالوده هایش بر واژه و کلام برای بیان نظر ها و احساسات استوار بوده، نمادین و اغواگر است. آرتو بر این پندار است که تئاتر غرب با آشکارا بیان کردن مفاهیم در واقع به جای به تفکر واداشتن، ریشه تفکر آدمی را می خشکاند. حال آنکه تئاتر شرق با پوشاندن نظر و احساس در لفافه نماد ذهن را به کنکاش در حقیقت آنها بر می انگیزد. مقاله خاضر تلاشی است برای شناساندن نقاط قوت تئاتر شرق با ارائه مثالهای روشن و شفاف. همچنین تلاشی است برای هر چه شفافتر پاسخ دادن به انی پرسش ها که چرا آرتو تئاتر شرق را برتر و متمایز از تئاتر غرب می داند و تا چه حد در پرورش نظریه های خود از تئاتر سنتی، آیینی و جادویی مشرق زمین الهام می گیرد.
کاربست نظرات برشت در پیام گذاری با محتوای هنری و شکل رسانه ای
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق، ما با مستندکاوی نظرات و کارهای برشت در حوزه تئاتر و واکاوی آنها در چارچوب ارتباطات اجتماعی، تلاش داریم کار برشت را به منظور بهره برداری و بازتولید رسانه ای آن، کانون توجه قرار داده و بین محتوای هنری با ظرفیت ها و ظرافت های کار رسانه ای، پیوندی منطقی برقرار کنیم. تأکید بر وزن رسانه همپای وجه هنر و به خدمت گرفتن ظرفیت هنر در ظرف رسانه و بالعکس، استفاده از قابلیت های رسانه در خدمت شکل و محتوای تعالی بخش هنری، سمت گیری ما در سبک خاصی از پیام گذاری و نیز بازتعریف نقش و جایگاه مخاطب است، چرا که برشت، هدف گذاری ارتباط جمعی را با التزام به عنصر جذابیت و سرگرمی در کار هنری، به سویه های آگاهی و عمل ناب اجتماعی (praxis) ارتقا می دهد. نوشته حاضر، مرور آموزه هایی برای دست اندرکاران هنر و متولیان امور رسانه هاست.
مقاله به زبان فرانسه: انقلاب فرانسه و تئاتر به مثابه ی ابزار تبلیغات : «سافو» (1794) نوشته ی کُنستانس پیپله (La Révolution française et le Théâtre de propagande : exemple de Sapho (1794) de Constance Pipelet)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره ها و افسانه ها به تناسب ملزومات تاریخ و جامعه دگرگون و بازپرداخت می شوند. مقاله ی حاضر نشان می دهد چگونه کنستانس پیپله، پرنسس دو سلم (1845 1767) از دست پروردگان فلاسفه ی عصر روشنگری و ستایشگر آرمان های انقلاب فرانسه، داستان زندگی سافو، شاعر بزرگ یونان باستان را دستمایه ی اولین اثر مهم خود قرار می دهد تا شخصیتی مطابق با انتظارات جامعه ی فرانسه، پس از انقلاب 1789 ارائه کند. این سافو، تنها یک عاشق شکست خورده نیست بلکه او یک مبارز و انقلابی ست. در این راستا، خواهیم دید که چگونه باورهای نویسنده ی جوان با راهبرد فرهنگی نظامهای سیاسی حاکم (استفاده ی ایدئولوژیک از تئاتر) همخوانی دارد. بدین ترتیب، داستان عاشقانه ی سافو بستر یک تراژدی می شود که بر اندیشه های روشنگری تاکید می کند، علیه اشکال نوین پدرسالاری هشدار می دهد و خرافه های مذهبی را محکوم می سازد. مقایسه ی این تراژدی با آثار دو نویسنده ی زن دیگر(مادام دو بوفور و مادام دو استال)، بداعت آن را بهتر آشکار می سازد و نشان می دهد چطور هر کدام از این نویسندگان داستان سافو را بنابر نظر و عقیده ی خود عوض کرده اند.
مقاله به زبان فرانسه: ویرانی سازنده مطالعه درونمایه هستی شناسی ""تئاتر و همزادش"" اثر آنتونن آرتو (Un fléau salutaire Étude de l’ontologie phénoménologique du théâtre et son double d’Artaud)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنتونن آرتو، نویسنده و نظریه پرداز به نام فرانسوی، تئاتر حقیقی را تئاتری عصیانگر می داند که علیه نظامهای فکری می شورد و خواستار رهایی ناب است تا طرحی نو دراندازد. به این منظور می بایست نخست صحنه تئاتر و نیز ذهن تماشاگر را از حضور ساختارهای از پیش تعریف شده پالود تا امکان رویارویی اصیل با پدیده های دنیا فراهم آید. آرتو کتاب "" تئاتر و همزادش"" را با تشبیهی این چنین آغاز می کند: تئاتر به مثابه طاعون شاید که از پس ویرانگری به استعلای وجود بیانجامد، به امکان بس گانگی معنای هستی هر هستنده در هر لحظه و هر مکان. این مقاله بر آن است درونمایه هستی آفرین چنین تعبیری از صحنه تئاتر را به کمک نظریه های فلسفه پدیدارشناسی بررسی نماید.
بررسی عوامل اثرگذار بر فرهنگ تئاتر و تعیین جایگاه آن در اوقات فراغت اقشار مختلف شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی عوامل اثرگذار بر فرهنگ تئاتر و تعیین جایگاه آن در اوقات فراغت اقشار کم درآمد و پردرآمد شهر تهران بوده است. 384 نفر از مردم شهر تهران با میانگین سنی 1±28 سال، پرسشنامه محقق ساخته با روایی 80 درصد را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی ناپارامتریک (کای اسکوئر) استفاده شد. یافته ها نشان داد: اقشار پردرآمد نسبت به اقشار کم درآمد، روزانه از میزان ساعات فراغت بیشتری برخوردارند، همچنین بیشتر راغب هستند در ایام فراغت به دیدن تئاتر بروند و در این میان، هزینه بلیت تئاتر برای انتخاب آن به عنوان یک فعالیت فراغتی عامل اثرگذاری محسوب نمی شود. در نهایت، تمامی افراد در هر دو قشر کم درآمد و پردرآمد، فاکتورهایی چون نداشتن وقت، مشکلات شخصی و هزینه بالای بلیت، مشکلات مالی و ترجیح دادن سینما و تلویزیون نسبت به تئاتر را علت نرفتن به تئاتر در ایام فراغت عنوان کردند.
دلایل و انگیزه حضور مخاطبان در تئاترهای طنز و عامه پسند سطح شهر تهران: رویکردی مردم نگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تئاتر یا نمایش از نخستین نمونه های هنری بشر است که نمی توان نقش آن در جامعه و اثر گذاری آن را بر فرهنگ نادیده گرفت. در طول تاریخ و مقارن با تغییرات اجتماعی و فرهنگی، تئاتر نیز قالب ها، فرم ها و سلیقه های مختلفی را به خود دیده که یکی از برجسته ترین آن ها گونه طنز و کمدی است که بیش از سایر گونه ها عامه پسند بوده و مخاطبان بسیاری را به خود جذب کرده است. بخش مهمی از ارزش و اعتبار تئاتر به خصوص تئاترهای طنز به حضور مخاطبان وابسته است، بنابراین ازاین رو دلایل و انگیزه های حضور آنها موضوعی مهم خواهد بود. بر همین اساس این پژوهش مخاطبان تئاترهای طنز در سطح شهر تهران را با دیدگاهی کیفی ارزیابی و سعی کرده با استفاده از داده های میدانی، مصاحبه با مخاطبان، مشاهدة مشارکتی و استفاده از دیدگاه ها، به منظور یاری رساندن در تفسیر و ارزشیابی داده ها، دلایل و انگیزه های حضور آنها را بررسی کند. در نهایت، دلایل و انگیزة حضور مخاطبان در ذیل پنج سازه و مؤلفه اصلی شامل: همراهی با اطرافیان، سرگرمی، آرامش، تقابل با فرهنگ رسمی و بهره مندی تخصصی تبیین و تشریح شده است.
سیاست گذاری های فرهنگی فرانسه در حوزه ادبیات نمایشی در دوره وزارت ژاک لانگ
حوزه های تخصصی:
با تأکید بر عواملی که برای وزارت فرهنگ فرانسه، امکان رسیدن به مرحله پختگی و به ویژه شتاب در نوین سازی را در راستای اقدامات وزیران پیشین نظیر «آندره مالرو» فراهم کرده است، این مقاله به مطالعه سیاست گذاری های فرهنگی دوره وزارت «ژاک لانگ» (1986-1981 و 1993-1م) می پردازد. حوزه ادبیات نمایشی (تئاتر و سینما) تا اندازة زیادی گویای روند طی شدة ژاک لانگ، وزیر مشهور به حمایت از گونه های متنوع ادبیات نمایشی است. این مقاله با مطالعه نظرهای منتقدان فرانسوی و تحلیل نتایج و پیامدهای سیاست گذاری فرهنگی دوره وزارت لانگ، در صدد پاسخ به این پرسش است که آیا در این دوره، موازنه ای میان خلق و اشاعه، تنوع و کیفیت، و عرضه و تقاضا وجود داشته است؟ فرضیه این پژوهش بر پیشی گرفتن خلق بر اشاعه، تنوع بر کیفیت و عرضه بر تقاضا نهاده شده است. مقاله مذکور درصدد آن است که در این دورة وزارت، میزان اهمیت خلق و اشاعه آثار هنری در فرانسه را ارزیابی کند، برتری یکی را بر دیگری به اثبات برساند و در نهایت، با توجه به نظرات متفکران فرانسوی به تحلیل نتایج مثبت و منفی این سیاست گذاری ها و محدودیت های آن بپردازد
مطالعه ی تطبیقی بناهای تئاتر یونان، آمفی تئاتر رومی و استادیوم امروزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنای تئاتر که یونانیان پدیدآورنده آن بودند ازجمله قدیمی ترین مکان های اجتماع مردم، باانگیزه ی مشترک است. این بندرها طول دوران متفاوت با توجه به رشد فنّاوری و ساخت به عوامل انگیزشی دوران در هرزمانی به شکلی متکامل از گذشته خویش جلوه می کند. دلیل اهمیت این پژوهش نیز همین سیر تکاملی این گونه از ابنیه است که ردپای آن تا دنیای معاصر نیز قابل بررسی است. در این مقاله سعی بر این است که شباهت ها و تفاوت های بناهای تئاتر، آمفی تئاتر و استادیوم های عصر فنّاوری موردبررسی قرار گیرد. پژوهش به روش تحلیلی – تطبیقی و روش گردآوری اطلاعات آن به شیوه ی اسنادی (کتابخانه ای) است. هدف اصلی این پژوهش جستجوی ریشه های شکل گیری این گونه بناها در یونان، ارتقاء سطح فنی آن درروم باستان و نهایتاً استحاله ی آن در استادیوم های امروزی است و تلاش بر این است تا در حد امکان ویژگی های انگیزشی و دلایل پیدایش آن بیان شود. در بررسی این روند ابتدا ویژگی و انگیزه های ساخت بنای تئاتر یونانی و خصوصیات معماری آن به عنوان پایه ای بر شکل گیری آمفی تئاتر و استادیوم موردبررسی قرارگرفته است. با توجه به آنکه رومیان میراث دار هنر یونان بوده اند، ویژگی های این بناها به واسطه ی رشد و کشف مواد نو و درعین حال تفاوت های نهفته در بستر جامعه ی رومی متحول و موجب پیدایش آمفی تئاتر گردید و این روند با تکامل، واسطه ی شکل گیری بناهای معاصر شد. درنهایت استادیوم های امروزی که پس از انقلاب صنعتی ساخته شدند به عنوان ادامه روند ساخت آمفی تئاتر موردتوجه قرارگرفته است. شایان توجه است که این ابنیه علی رغم پیروی از الگوی رومی به لحاظ انگیزشی، ورود مواد جدید و بهره مندی از علوم نوین با ابنیه گذشته تفاوت چشمگیری دارند. به طورکلی در این پژوهش موضوع از دو منظر انگیزه و فن ساخت بنا با اشاره به نمونه های معروف و قابل توجه موردبررسی قرارگرفته است.
معماری همساز با اقلیم در نگاهی به ساختمان های تئاتر؛ نمونه موردی زاهدان
تئاتر همچون دیگر جنبه های هنر انسان، نظیر شعر و ادبیات، نقاشی و هنرهای تجسمی، موسیقی، معماری و نیز همچون سایر مظاهر فرهنگی او نظیر باورهای اخلاقی و اعتقادات مذهبی اش، پدیده ای نمادین است و بنابراین معماری منسوب به آن نیز معماری نمادین خواهد بود. . هدف از این تحقیق استفاده حداکثری از پتانسیل های محیطی در جهت صرفه جویی مصرف انرژی و بالا بردن کیفیت آسایشی در محیط و سالم سازی محیط زیست می باشد. در همین راستا و با در نظر گرفتن زاویه تابش، جهت تابش خورشیدی ، جهت وزش بادهای مفید و مضر و توجه به اهمیت سایه ها در تابستان به ارائه دستورالعمل هایی متناسب با شرایط اقلیمی برای شهر پرداخته شده است. طبق نتایج حاصل مناسب ترین جهت استقرار ساختمان تئاتر در این شهر محدوده ای از 35 درجه جنوب غرب تا 60 درجه جنوب شرق به عنوان جهات قابل قبول می باشد. در خصوص جهت یابی صحیح معابر و خیابان ها، جهت شمالی جنوبی الویت نخست و جهت شمال غربی- جنوب شرقی الویت بعدی را داراست که در یک چنین شرایطی حداکثر تطابق را با شرایط اقلیمی دارا خواهد بود.
تحلیل شیوه نظارت حکومت بر آثار نمایشی و سینمایی در نظام حقوقی ایران مشروطه(1357-1306)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظارت حکومت بر هنر به دو شیوه عمده تأمینی و تعقیبی صورت می گیرد. در طریقه تأمینی، حکومت برای خلق و عرضه آثار هنری، اخذ اجازه قبلی را لازم می داند. نظامی که حق های هنری به ویژه حق بر آزادی بیان هنری را محدود می نماید. در روش دوم اما، اصل برآزادی است و حکومت پس از آفرینش و ارائه آثار هنری و صرفا در صورت مواجهه با جرم یا تخلف، ورود می نماید. امری که در مقاله حاضر در حقوق زمان ایران مشروطه در خصوص آثار نمایشی و سینمایی از 1306 تا هنگامه پیروزی انقلاب، بررسی شده و این به دست آمده که برخلاف متمم قانون اساسی مشروطه که اصل آزادی را انتخاب کرده بود، حقوق موضوعه در تمام سال های یاد شده، نظام صدور مجوز را برقرار نموده است. ضمن آنکه مساله یابی مراحل و تشریفات نظام مزبور، حکایت از ضعف در مواردی چون:1- ترکیب حکومتی اعضای مراجع صدور مجوز. 2- عدم تعیین مهلتی منصفانه و برای صدور پروانه های ساخت و نمایش.3- محدودیت تجدیدنظرخواهی از تصمیمات کمیسیون ها.4-ضمانت اجرای کیفری در مقوله هنر دارد.
از متن تا اجرا: نگاهی به شیوه های مدرن تفسیر و اجرای نمایشنامه ها
این مقاله به بررسی عقاید و عملکرد برخی از کارگردانان و نویسندگان درباره درجات وفاداری به متن و یا ساختارشکنی٬ وارونه سازی٬ و استفاده از متن به عنوان پیش متنی برای ارائه دغدغه های هنری اجرا کنندگان می پردازد. میزان وابستگی تئاتر به متن و نویسنده این پرسش را برانگیخته است که آیا کارگردان را باید خالق اثر دانست یا تحقق بخش آن. این مقاله نشان می دهد که صاحب نظران تئاتر مدرن رابطه بین متن نوشته شده و اثر تئاتر اجرا شده را به صورت های مختلفی تفسیر کرده اند. درحالی که برخی کارگردانان کار خود را خدمت به نویسندگان دانسته اند و رضایت آنان را در اولویت قرار داده اند٬ برخی دیگر خود را خالق اثر دانسته و متن را تنها یکی از عناصر قابل حذف تئاتر می دانند. کنستانتین استنیسلاوسکی٬ جرزی گروتوسکی٬ وزولد میرهولد٬ ایلیا کازان٬ و گروه ووستر ازجمله مشاهیری هستند که نظرات آن ها در این مقاله به اختصار بررسی می شود. آنچه در این بررسی مشخص خواهد شد کمرنگ شدن نقش نویسنده به عنوان تنها خالق اثر و پیشروی تئاتر به سوی ابداعات٬ تنوع در فرم٬ و کار گروهی است. در پایان این مقاله ابداع در ارائه متن نه به معنای مرگ نویسنده بلکه نوعی ادامه دادن به متن و جان دوباره بخشیدن به ابعاد مختلف آن در نظر گرفته می شود.
عکاسی به مثابه عملی تئاتری تحلیل و بررسی کتاب صحنه آرایی در عکاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم مرداد ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۶۹)
39-60
در این متن تلاش شده است، براساس ساختار تعیین شده، به تحلیل و تفسیر شکلی و محتوایی کتاب صحنه آرایی در عکاسی بپردازیم. روش این نوشتار توصیفی تحلیلی است و با مراجعه به فصول چهارگانه کتاب سعی می شود خاستگاه، اثرگذاری، فواید، و کاستی های کتاب بررسی شود. در مسیر تحلیل و تحقیق مشخص می شود که این کتاب به مناسبت برگزاریِ نمایشگاه عکسی در کشور کانادا منتشر شده است، و فصل های چهارگانه کتاب هریک از منظری خاص به موضوع صحنه آرایی در عکاسی نگریسته اند. مواردی چند مانند نقش های سه گانه بازیگر، روایت گر، و هنرمند برای عکاس، و عکاس به مثابه داستان پرداز، توضیحِ عکاسی زنده، و نمونه هایی از صحنه آرایی برای عکس های بسیار معروف در حوزه مستند اجتماعی درزمره نوآوری های کتاب به حساب می آید. بااین وصف، تجمیع آرای گوناگون مطرح شده درقالب یک کتاب هم گون نیست، و بدون نتیجه گیری نهایی به پایان می رسد. کتاب به صورت مراجعه موردی و موضوعی به ابعاد سبکی و تاریخیِ عکاسی صحنه آرایی شده موفق عمل می کند، اما به تنهایی نمی تواند تمامی موارد تاریخی و سبکیِ این حوزه از عکاسی را نمایندگی کند. ترجمه، ویرایش، کیفیت چاپ، و صفحه آراییِ کتاب از وضعیت مطلوبی برخوردار است. در نبود منابع مناسب و کافی از این دست در جامعه فارسی زبان، این کتاب برای علاقه مندان و دانش جویان عکاسی مفید است.
نقد تحلیلی کتاب نشانه شناسی تئاتر و درام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم مرداد ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۶۹)
85-102
هدف از نوشتن این مقاله نقد محتوایی و شکلی کتاب نشانه شناسی تئاتر و درام است. کتاب نشانه شناسی تئاتر و درام ازجمله کتاب های مهم و مبنایی تحلیل تئاتر و درام به شمار می رود. این کتاب با طرح مباحث نظری در چهارچوب نگرش نشانه شناختی ساخت گرا به دنبال بررسی منطق تئاتر رایج و متعارف است و به همین منظور نویسنده درصدد بوده است با طرح مفاهیمی که به نوعی می توان آن ها را مفاهیم اصلی و زیربنایی بوطیقای تحلیل تئاتر به شمار آورد، روش شناسی تحلیلی و کاربردی ای را پیش روی مخاطبان قرار دهد که مایل اند با سازوکار جهان پویای تئاتر آشنا شوند یا به دنبال روش های نشانه شناختی برای تحلیل تئاترند. مسئله اصلی این مقاله طرح این پرسش بنیادی است که نشانه شناسی چگونه می تواند تئاتر را تحلیل و تفسیر کند و از برایند آن روزنه های درک و دریافت پیچیدگی های جهان تئاتر و درام را برای ما آشکار کند. ضرورت و اهمیت نگاه نقادانه به کتاب نشانه شناسی تئاتر به منظور تحلیل دقیق تر و نیز تبیین سازوکارها و ویژگی های کاربردی علم نشانه شناسی در تحلیل متون نمایشی است. به همین علت، نشان دادن اهمیت کتاب نشانه شناسی تئاتر و درام با آشکارسازی کارکردهای تحلیلی آن با هدف راه نمایی مخاطبان و دانشجویانی که دغدغه تحلیل های نشانه شناختی تئاتر را دارند ضروری است.
تکیه دولت تهران: دولت تئاتری قاجار
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مطرح پس از اسقرار حکومت صفویه در ایران رسمیت مذهب شیعه بود. در این بین، برپایی مراسم یادبود امام حسین (ع) و ذکر وقایع کربلا به یکی از مراسم نسبتا رایج در این دوره مبدل گردید، چنانکه پس از آن نیز ادامه یافت. این پژوهش در ابتدا به بررسی زوایای کمتر پرداخته شده به این موضوع از دوره صفوی همچون رسم بگم (Begum) و یا قربانی شتر پرداخته و سپس اجرای مراسم تعزیه در دوره قاجار را مورد بررسی قرار خواهد داد. با این حال، رویکرد این پژوهش بیشتر به بررسی این موضوع می پردازد که برپایی مراسم یادبود به ویژه از سوی دربار قاجار تنها به واسطه عشق و علاقه به جریان کربلا نبوده است. بلکه می توان این جریان را با توجه به ساختار درونی و بیرونی مکان های برپایی نمایشِ تعزیه همچون تکیه دولت، با نگاهی مبتنی بر بهره گیری های سیاسیِ منتج از آن مورد توجه قرار داد، موضوعی که تاکنون به صورت جدی به آن پرداخته نشده است. در این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابعِ کمتر مورد توجه قرار گرفته از سوی سایر پژوهشگران، به کارکردهای سیاسی-اجتماعی تعزیه به ویژه در دوره قاجار پرداخته می شود.
بازخوانی وقایع تراژیک تاریخ بیهقی بر اساس ویژگی های تئاتر ارسطویی و برشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۸۱
101 - 134
حوزه های تخصصی:
متون کلاسیک ادب پارسی برخوردار از غنای داستانی فراوانی است. در آثار بعضی از نگارندگانِ این متونِ نظم و نثر، فراتر از داستان گویی صرف، نوعی روایت دراماتیک به چشم می خورد. با این حال با توجه به نبود نمایش در سده های آغازینِ شعرِ پارسی در ایران، این آثار ظاهر نمایشی ندارند و صرفاً برای خواندن نوشته شده اند. بعد از ورود نمایش از غرب به ایران در قرون متأخر، باز هم کمتر نمایشنامه نویسان به سراغ گنجینه غنی ادب گذشته رفته اند. این امر در حالی است که خوانش این آثار از منظر نمایشی نمایانگر ظرفیت های آن ها برای اقتباس های تئاتری است. از میان آثار شعرا شاهنامه فردوسی و منظومه های میانی نظامی و از میان کتب منثور تاریخ بیهقی از بهترین نمونه ها برای ارزیابی غنای دراماتیک متون مذکورند. در این پژوهش می کوشیم بعد از شرح عناصر تئاتر دراماتیک (ارسطویی) و تئاتر برشتی به تطبیق سنجه های آن ها با داستان های دراماتیک تاریخ بیهقی پرداخته و از این رهگذر ظرفیت های نمایشی این اثر را به نمایش گذاریم.
تلویزیون و نقش آن در توسعه تئاتر کشور
منبع:
رادیو تلویزیون سال ششم بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۱
96 - 123
حوزه های تخصصی:
حاکمیت و تسلط رسانه ها بر نوع تفکر مخاطبان در دنیای کنونی امری رایج و متأسفانه پذیرفته شده است. در میان رسانه های فراگیر، تلویزیون از جایگاهی ممتاز برخوردار است و به دلیل ویژگی های خاص، بر دیگر رسانه ها غلبه یافته است. تلویزیون در کشور ما با توده مخاطب، ارتباط وسیعی دارد و می تواند در دیدگاه های فرهنگی، سیاسی، فلسفی، اعتقادی، اقتصادی و... مردم تأثیر بگذارد. از این منظر تلویزیون عامل ارتباطی بسیار قوی، وسیع و عمیقی است. از طرف دیگر تلویزیون در زمینه زیبایی شناسی مخاطب و ارتقای سطح سلیقه او و ایفای نوعی نقش فرهنگی توان بالایی دارد. همچنین ارتباط تئاتر و تلویزیون از ابتدای پیدایشِ تلویزیون به شکل تعاملی و دوسویه وجود داشته که به شرط هدایت صحیح، می تواند به ایجاد همزیستی مسالمت آمیز میان این دو منجر شده و هر دو رسانه را منتفع کند. هرگاه این تعامل به درجه مطلوبی ارتقا یابد، هم تئاتر و هم تلویزیون به اهداف خود نزدیکتر می شوند. از طرف دیگر چون تئاتر می تواند به لحاظ عاطفی و فکری نیز تأثیر فراوانی بر مخاطب خود بگذارد، ظرفیت فراوانی برای بیان مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی ایجاد می کند. تئاتر به زعم نگارنده، خود یک رسانه است و اتفاقاً می تواند کامل ترین رسانه نیز باشد؛ زیرا
ویژگی های منحصر به فرد و یگانه ای به لحاظ تأثیرگذاری دارد.
پژوهش حاضر با در نظر گرفتن ویژگی های دو رسانه تلویزیون و تئاتر بر روی خصیصه فرهنگی این دو رسانه متمرکز شده است و سعی دارد تأثیرگذاری تلویزیون بر توسعه تئاتر را بررسی کند. تعامل، تأثیر و تأثر متقابل و مقایسه میان این دو رسانه نیز مبحثی است که به موازات بحث اصلی در این تحقیق دنبال شده است. بدیهی است هدف ثانویه از انجام پژوهش هایی از این دست، تلاش برای یافتن راهکارها و راه حل های فرهنگی برای ارتقا و توسعه فرهنگی جامعه است. زیرا تقویت و پرداختن به هنر/ رسانه تئاتر به دلیل ظرفیتها و ویژگیهایی که دارد ما را در دستیابی به توسعه فرهنگی یاری می رساند.
نقش نورپردازی صحنه در اقناع مخاطبان در تئاتر
منبع:
علوم خبری سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۶
137 - 166
حوزه های تخصصی:
در زمینه اقناع و جذب مخاطب نور و نورپردازی صحنه نقش بسزایی دارند. هدف از تحقیق حاضر شناسایی نقش نورپردازی صحنه در اقناع مخاطبان در تئاتر. است. در تحقیق کنونی، از روش کیفی برای گردآوری اطلاعات و از روش پیمایش وبا بهره گیری از شیوه پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است.سؤالات پرسشنامه دارای پنج گویه بوده که مطابق با طیف لیکرت از خیلی موافق تا خیلی مخالف نوشته و اعتبار آنها توسط آزمون آلفای کرونباخ ضرایب بالای پایایی راکسب نموده است. پرسشنامه ها به کمک روش گلوله برفی از بین 300 نفر از کارشناسان حوزه نورپردازی و افراد صاحب نظر در عرصه نور و نورپردازی در تئاتر و سینما در سال 1396توزیع گردید.؛ برای تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه ها نیز از طریق روش های آماری جداول فراوانی، درصد فراوانی، درصد معتبر، شاخص های مرکزی و پراکندگی و آزمون های آمار متغیر های رتبه ای و ضرایب پیرسون و معادله رگرسیونی به کمک نرافزار spss استفاده شده است. نتایج حاصل از بررسی مدل نشان داد نور و نورپردازی صحنه علاوه بر تکمیل کنندگی و هم پوشانی اثرات سایر عوامل در یک نمایش، حتی فراتر از این عوامل ظاهر و به انتقال پیام در مجرای نور بپردازد. همچنین مشخص شد که نورپردازی صحنه در نمایش های تئاتر می تواند موجب ایجاد اقناع در غالب برانگیختگی و چارچوب روانشناختی و درک مخاطب گردد. استفاده از مجرای نور در غالب نورپردازی صحنه ها موجب افزایش میزان توجه، درک، بهبود و دریافت مفهوم پیام حاصل از نمایش تئاتر و در ذهن و باور تماشاگر و حتی افزایش میزان تماشاگر گردد.