مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
مدیریت استراتژیک
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۱
13 - 26
حوزه های تخصصی:
سیاست گذاری با هدف توسعه فناوری، کارکرد اساسی دولت ها و فرآیند مداخله آن ها به منظور دستیابی به نتایج و تحقق چشم اندازهای اقتصادی و اجتماعی است. مطالعات سیاست گذاری به دنبال توصیف و تبیین سیاست گذاری دولت ها و نحوه اثرگذاری و ایجاد تغییر در آن است. حوزه انرژی از جمله انرژی های تجدیدپذیر و همچنین توسعه فناوری های تجدیدپذیر نیز به عنوان یکی از مهم ترین حوزه های مسائل عمومی، همواره متاثر از مداخلات مستقیم و غیرمستقیم دولت است. در این راستا هدف این مقاله بررسی چالش های تاثیرگذار بر فرآیند سیاست گذاری توسعه فناوری های تجدیدپذیر در ایران می باشد که به این منظور از روش مدل سازی ساختاری-تفسیری استفاده شده است تا روابط متقابل میان این چالش ها بیان شود. علاوه براین، از تحلیل MICMAC نیز برای تشخیص قدرت نفوذ و وابستگی هر یک از چالش ها استفاده شده است. پس از تحلیل داده ها، چالش های تاثیرگذار بر فرآیند سیاست گذاری توسعه فناوری های تجدیدپذیر در 5 سطح مختلف طبقه بندی شدند و با توجه به روابط متقابل بین آن ها به صورت مدل ساختاری-تفسیری ارائه شد. همچنین پس از تحلیل MICMAC متغیرها در سه گروه متغیرهای وابسته، مستقل و خودمختار قرار گرفتند و هیچ متغیری در گروه متغیرهای پیوندی قرار نگرفت. یافتهها نشان داد که «پشتیبانی از نوآوران موفق»، «ظرفیت جذب سرمایه»، «هزینه های راه اندازی نامشخص» و «اثبات اثربخشی سیاست ها» از اساسی ترین چالش های تاثیرگذار بر فرآیند سیاست گذاری توسعه فناوری های تجدیدپذیر در ایران می باشند.
بررسی اثرات محیطی بر اجرای استراتژی منابع انسانی در شرکت ارتباطات و زیرساخت
منبع:
مهندسی مدیریت نوین سال ۱ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱
119 - 128
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی اثرات محیطی بر اجرای استراتژی منابع انسانی درشرکت ارتباطات و زیرساخت پرداخته است. اساس استراتژیک عمل کردن شناخت شرایط است، برای اینکه یک سازمان نیز در رسیدن به مأموریت خود موفق گردد باید شرایط حاکم بر خود را به خوبی شناسایی نماید. بنابراین، محیط خارجی سازمان در قالب شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیکی مورد نظر قرار می گیرد و نقاط فرصت و تهدید آنها برای سازمان تعیین می گردد و همچنین محیط داخلی در قالب نقاط قوت و ضعف سازمان مورد برسی قرار می گیرد. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی بوده و از پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده نموده است. جامعه آماری این پژوهش شرکت ارتباطات و زیرساخت می باشد که از روش تصادفی طبقه ای برای نمونه گیری استفاده شده است. همچنین پرسشنامه بین مجموع مدیران ستادی و معاونت های مجموعه ارتباطات و زیرساخت توزیع شده است و سنجش روایی پرسشنامه از طریق بررسی محتوایی توسط اساتید مورد تأیید قرار گرفته است. همچنین برای پایایی پرسشنامه ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است ۰.875درصد می باشد و از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نیز جهت محاسبه شدت یا میزان رابطه معنی داری بین مؤلفه ها بهره گرفته شده است و داده های بدست آمده از پرسشنامه ، توسط نرم افزار SPSS پردازش شده است. یافته های تحقیق در بررسی روابط بین متغییر های مستقل (نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدها) ومتغییر وابسته (اجرای استراتژی منابع انسانی) نشان داد که شناسایی و درک همه افراد سازمان نسبت به نقاط قوت، فرصت های سازمان نقش کلیدی در اجرای استراتژی های سازمان خواهد داشت.
ابهام علّی ادراکی و عملکرد سازمان مورد مطالعه: صنعت بیمه در ایران
منبع:
مهندسی مدیریت نوین سال ۱ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲
57 - 76
حوزه های تخصصی:
عملکرد سازمانی تحت تأثیر ابهام مدیران سازمان از خود و رقبایشان است. هدف تحقیق حاضر بررسی تآثیر ابهام علی ادراکی بر عملکرد سازمانی است. ابهام علی ادارکی در این تحقیق شامل ابهام علی از شایستگی ها و ابهام علی از رقبا می شود. نمونه مورد بررسی 124 نفر از مدیران میانی شرکت های بیمه فعال در شهر تهران می باشد، که تعداد 116 پرسشنامه تکمیل و گردآوری شده است. نتایج معادلات ساختاری نشان دهنده ی این است که ابهام از شایستگی ها اثر مثبت معنادار (23/0) و ابهام از رقبا اثر منفی معناداری (18/0-) بر عملکرد سازمانی در شرکت های بیمه دارد. همچنین بر اساس تحلیل رگرسیونی شیوه رهبری، جو سازمانی و ارزش های سازمان از طریق متغیر میانجی ابهام علی ادراکی اثر مثبت و معناداری بر عملکرد سازمانی دارند. شیوه رهبری از طریق ابهام از شایستگی ها بیشترین اثر را بر عملکرد سازمانی در شرکت های بیمه دارد.
ارزیابی عملکرد: ویژگیهای ضروری به منظور نظارت راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۵ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۸
151 - 168
هدف این مقاله نشان دادن نیاز و همچنین ارائه استانداردی همسوتر و یکپارچه تر برای ارزیابی عملکرد در جهت افزایش سطح کیفی نظارت راهبردی موثر است. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این مقاله مروری است بر مشکلات گوناگونی که باعث به وجود آمدن نارضایتی از سامانه های ارزیابی عملکرد در بسیاری از سازمانها می شود و نشان می دهد که چگونه این مشکلات از نظارت راهبردی موفق جلوگیری می کند. این مقاله تلاش می کند تا به صورت متقاعد کننده ای، ویژگیهای ضروری ارزیابی عملکرد را به عنوان شاخص اساسی نظارت سازمانی و ساختار بازخوری سودمند برای مدیریت استراتژیک گردآوری کند. یافته ها نشان می دهد در حالی که ارزیابی عملکرد در ادبیات منابع انسانی از جایگاه استواری برخوردار، و به نوعی امتحان خود را پس داده است، روش و مسیرهای مشخص برای یکپارچه سازی آن با نظارت راهبردی، ناکافی به نظر می رسد. عدم همراستایی این دو مقوله از یک سو و تبدیل شدن ارزیابی عملکرد به کاری بیهوده به جای شاخصی حیاتی بر نظارت، نه تنها باعث نارضایتی کارکنان می شود بلکه مهمتر از آن، مانعی بر سر راه اجرای نظاممند استراتژی سازمان خواهد شد. هدف مقاله مطرح کردن مفاهیم و مباحث مربوط به رابطه بسیار پر اهمیت میان ارزیابی عملکرد و نظارت راهبردی در سطحی وسیعتر است. گرچه از لحاظ نظری امکان جداسازی فعالیت مربوط به حوزه منابع انسانی ارزیابی عملکرد و فرایندهای گسترده تر مدیریت استراتژیک آن نیست، این رویکرد برای رهبران سازمانها واقعگرایانه نیست که مسئولیت اجرای استراتژی را بر عهده دارند. مسلماً چارچوبی که این اطمینان را به این رهبران بدهد که این فعالیت مهم منابع انسانی (ارزیابی عملکرد) نیازهای مربوط به نظارت راهبردی عملیاتی را براورده می کند برای آنها سودمند خواهد بود. در حالی که بسیاری از مطالب موجود در ادبیات موضوع بر چگونگی اجرای قانونی و کارامد ارزیابیهای عملکرد، متمرکز شده است، رهنمودهای کافی به منظور استفاده از این ارزیابیها به عنوان شاخصهای نظارتی وجود ندارد. این مقاله تلاش می کند تا در مسیر رفع این خلأ گام بردارد.
طراحی الگوی تحلیل محیط متخاصم مبتنی بر اندیشه راهبردی شهید حسن باقری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راهبردنگاران نوع جدیدی از محیط، به نام محیط متخاصم را شناسایی کرده اند که از مختصات آن می توان به رقابت شدید، شرایط سخت و طاقت فرسا و کمبود فرصت های قابل بهره برداری اشاره کرد. همچنین باتوجه به ظرفیت ایجاد طرحی بومی برای تحلیل محیط متخاصم ذیل مدیریت راهبردی با استفاده از تجربه غنی و منحصربه فرد دفاع مقدس و الگوی فرماندهان شهید در اداره آن که منبعث از فرهنگ ایرانی اسلامی بوده است، در این پژوهش سعی شده که مبتنی بر اندیشه راهبردی شهید حسن باقری الگویی برای تحلیل محیط متخاصم ایجاد شود. در این راستا، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی، کتاب های «ملاقات در فکه»، «روزنوشت: یادداشت های روزانه شهید حسن باقری» و «یادداشت ها: مجموعه یادداشت های شهید حسن باقری» مبنای گردآوری داده و روش تحلیل مضمون، برای تحلیل داده ها انتخاب گردید که در نتیجه چهار مضمون اصلی ذیل به همراه مضامین فرعی مربوط به هرکدام استخراج شدند: 1- «تجسم» با مضامین فرعی «کادرسازی»، «سازماندهی»، «تفکیک اطلاعات (دشمن - خودی - زمین)»، «مستندسازی»؛ 2- «خلق»، با مضامین فرعی «تطبیق اطلاعات روی نقشه»، «کمیته راهبری (اتاق جنگ یا گلف)»، «تجزیه وتحلیل یکپارچه اطلاعات»، «تحلیل منحنی شدت و ضعف رقابت»، «نقاط شکننده رقابت»؛ 3- «پافشاری و استمرار» با مضامین فرعی «ارائه طرح راهبردی»، «تصمیم سازی راهبردی در سطوح مختلف» و «جاری سازی راهبرد در سازمان»؛ 4- و در نهایت «زمینه سازمانی» با مضامین فرعی «تزریق چشم انداز»، «تحلیل سطوح رقابت»، «هواداری ها و انتظارات»، «اتحادهای استراتژیک و همکاری ها» و «قابلیت تبدیل نیرو به دیده بان و تحلیل گر». سپس این مضامین در قالب الگویی سه لایه ای شامل لایه روبنایی (الگوی تحلیل محیط متخاصم)، لایه میانی (زمینه سازمانی) و لایه زیربنایی (بستر محیط متخاصم) سازماندهی شدند که به عنوان الگوی پیشنهادی پژوهش برای تحلیل محیط متخاصم ارائه شده است.
طراحی الگوی تفکر راهبردی مبتنی بر اندیشه های راهبردی سردار قاسم سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دنیای سرشار از تغییر و چالش امروز، سازمان ها را با چالش های متعددی روبه رو کرده است و مدل های رایج برنامه ریزی راهبردی در چنین شرایطی تا حدی، اعتبار خود را از دست داده اند. به منظور مقابله با این چالش ها، یکی از پارادایم های توصیه شده، تفکر راهبردی است. تفکر راهبردی مدیران را به انعطاف پذیری مناسب در تصمیم گیری ها مجهز کرده و می تواند به عنوان یک پارادایم غالب در عصر حاضر به کار گرفته شود. اگرچه تفکر راهبردی مفهومی ناشناخته در حوزه مدیریت راهبردی نیست، اما مسئله ای که وجود دارد، عدم تناسب مدل های غربی با فرهنگ و بافت اسلامی جامعه ایران است. علاوه بر این، در اغلب مدل های تفکر راهبردی، جنبه نظری از جنبه عملی پیشی می گیرد و این مسئله باعث می شود مخاطبان این مدل ها را انتزاعی و غیرعملیاتی بدانند. این پژوهش به منظور حل این مسئله، از اندیشه های راهبردی سردار قاسم سلیمانی برای طراحی الگوی تفکر راهبردی مطلوب خود استفاده کرده است. در این راستا، از روش تحلیل مضمون استقرایی - قیاسی به منظور تجزیه وتحلیل داده ها و پاسخ به سؤالات استفاده شد و بخش قیاسی پژوهش به کمک مدل پنج بخشی تفکر راهبردی لیدکا (1998) انجام شد. در تجزیه وتحلیل داده ها به کمک نرم افزار Maxqda2020، تعداد 458 مضمون پایه، 79 مضمون سازمان دهنده و 20 مضمون فراگیر شناسایی شد. در نهایت 20 مضمون فراگیر شناسایی شده ذیل ابعاد چهارگانه تفکر عملیاتی، تفکر ارزشی، تفکر ایدئولوژیک و تفکر انسانی طبقه بندی شد که ابعاد اصلی تفکر راهبردی سردار قاسم سلیمانی را نشان می دهد.
ارتقای عملکرد مالی سازمان ها با بکارگیری حسابداری مدیریت استراتژیک
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ارتقای عملکرد مالی سازمان ها با بکارگیری حسابداری مدیریت استراتژیک می باشد. این پژوهش کاربردی و توسعه ای بوده و با روش توصیفی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران، کارشناسان و حسابداران شرکت های مستقر در تهران بوده که 35 شرکت به طور تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شده اند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده که روایی آن توسط اساتید مورد تایید قرار گرفته و پایایی ابزار از طریق آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تایید شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS و SPSS بکار گرفته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که حسابداری مدیریت استراتژیک بر ارتقای عملکرد مالی سازمان ها تاثیر مثبت و معنادار دارد. هم چنین مطابق نتایج بدست آمده، شناسایی و جمع آوری داده های حسابداری، انتخاب و گزینش داده های حسابداری و نیز تجزیه و تحلیل داده های حسابداری نیز بر ارتقای عملکرد مالی سازمان ها تاثیر مثبت و معنادار دارد.
مبانی مدیریت استراتژیک فناوری و نوآوری: تعاریف، بررسی نظام مند ادبیات، چارچوب یکپارچه و دستور کار تحقیقاتی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش،بررسی مبانی مدیریت استراتژیک فناوری و نوآوری: تعاریف، بررسی نظام مند ادبیات، چارچوب یکپارچه و دستور کار تحقیقاتی، بود.این پژوهش توصیفی و کمی بود و بصورت تحقیقات کتابخانه ای انجام شد. در حالی که نوآوری ها و فناوری های جدید اغلب برای شکوفایی بلندمدت شرکت ها مهم هستند، چنین نتایجی در سطح شرکت از اقدامات و تعاملات اعضای سازمانی که نوآوری ها را توسعه می دهند و از فناوری های جدید استفاده می کنند، پدید می آیند. "جنبش خرد بنیادها" به دنبال درک این موضوع است که چگونه اقدامات و تعاملات در سطح خرد (به عنوان مثال، فردی) به نتایج سطح کلان (مثلاً سازمانی) منجر می شود و روابط بین متغیرهای سطح کلان را واسطه می کند. اگرچه این جنبش در دهه گذشته به شدت رشد کرده است، اما هنوز عمیقاً حوزه فناوری استراتژیک و مدیریت نوآوری را فرا نگرفته است. به دلیل رشد فوق العاده آن، کاملاً تکه تکه و پراکنده است که مانع از شناسایی امیدوارکننده ترین فرصت ها برای تحقیقات آینده می شود. برای غلبه بر این وضعیت مشکل ساز، ما یک مرور ادبیات سیستماتیک از تحقیقات موجود در زمینه بنیادهای خرد در مدیریت استراتژیک فناوری و نوآوری انجام می دهیم، آن را در یک چارچوب یکپارچه ترکیب می کنیم، و مسیرهای امیدوارکننده را برای تحقیقات آینده ترسیم می کنیم.
تاثیر مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر صلاحیت حرفه ای با توجه به نقش میانجی عملکرد سازمانی در سازمان های ورزشی (مورد مطالعه: اداره ورزش المثنی)
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
33 - 45
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر صلاحیت حرفه ای با توجه به نقش میانجی عملکرد سازمانی در اداره ورزش المثنی عراق بود. جامعه آماری کارکنان اداره ورزش شهر المثنی در سال 1402 بود که تعداد آنها 104 نفر بود و همگی به عنوان نمونه در تحقیق شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد مدیریت استراتژیک منابع انسانی نگو و همکاران (2008) شامل مولفه های مراقبت و توجه، قوانین و مقررات، ضوابط و ابزاری، پرسشنامه عملکرد سازمانی زهیر و همکاران (2016) شامل مولفه های رفتاری، حفظ و ارتقاء، سابقه و تجربه، فنی و مدیریت تیمی، و پرسشنامه صلاحیت حرفه ای محمدی (1395) شامل مولفه های پایه، شخصی و آموزشی استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که برای پرسشنامه مدیریت استراتژیک منابع انسانی 92/0، صلاحیت حرفه ای 87/0 و عملکرد سازمانی 91/0 به دست آمد. نتایج نشان داد که برازش مدل مطلوب است. ضریب مسیر مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر صلاحیت حرفه ای در اداره ورزش المثنی عراق برابر با 56/0 می باشد و وجود تأثیر معنادار و مثبت مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر صلاحیت حرفه ای تأیید شد. ضریب مسیر مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر صلاحیت حرفه ای با توجه به نقش میانجی عملکرد سازمانی برابر با 19/0 می باشد که وجود تأثیر معنادار و مثبت مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر صلاحیت حرفه ای با توجه به نقش میانجی عملکرد سازمانی تأیید شد و می توان می توان نتیجه گیری کرد در تاثیر مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر صلاحیت حرفه ای، عملکرد سازمانی نقش میانجی را ایفا می کند.
تحلیل راهبردی کشاورزی فراسرزمینی ایران با استفاده از مدل SWOT و QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
105 - 139
حوزه های تخصصی:
کشاورزی فراسرزمینی به خرید یا اجاره قطعات زمین در مقیاس بزرگ و بهره برداری از آن ها در کشورهای دارای ظرفیت مناسب از نظر امکانات و منابع تولید گفته می شود. در طول چند سال اخیر اقداماتی در زمینه کشاورزی فراسرزمینی ایران صورت گرفته است؛ با این حال بررسی ها نشان می دهد اطلاعات زیادی در این زمینه در دسترس نیست. با وجودگذشت چندین سال از مطرح شدن بحث کشاورزی فراسرزمینی در کشور، هنوز از ارائه یک چشم انداز بلند مدت و نیز اجرای برنامه ریزی استراتژیک شفاف خبری نیست؛ بنابراین در این مطالعه با استفاده از دو مدل SWOT و QSPM، تحلیل راهبردی کشاورزی فراسرزمینی کشور ایران انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش از نوع متوالی اکتشافی بود. برای تعیین قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای کشاورزی فراسرزمینی، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه استراتژی به منظور رفع نقاط ضعف و کاهش اثرات تهدیدها و همچنین برای تقویت نقاط قوت و سودمند شدن از فرصت های موجود از مدل SWOT استفاده شد. استراتژ ی های ارائه شده نیز براساس ماتریس کمی برنامه ریزی استراتژیک (QSPM) به منظور ارتقای کیفیت کاری و مدیریت زمان بررسی و اولویت بندی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که با توجه به امتیازات کسب شده توسط ماتریس عوامل داخلی (013/2 از 4) و ماتریس عوامل خارجی (454/2 از 4)، استراتژی های مناسب برای کشاورزی فراسرزمینی ایران استراتژی های الگوی تدافعی است. در میان استراتژی های مختلف الگوی تدافعی، استراتژی WT3 مربوط به اجرایی و عملیاتی کردن آیین نامه و سیاست گذاری های کشاورزی فراسرزمینی به منظور افزایش کارآمدی سازمان های متولی، دارای بیشترین امتیاز و اولویت اول شناخته شد.
ارائه مدل نوسازی استراتژیک دیجیتال در صندوق بیمه کشاورزی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
197 - 226
حوزه های تخصصی:
صندوق بیمه کشاورزی در مدیریت ریسک بخش کشاورزی کشور نقش راهبردی و اساسی دارد. اگرچه مدیریت و انتقال بخش مهمی از ریسک های کشاورزی در حال حاضر توسط این صندوق انجام می شود اما ساختار و حیطه اختیارات این مجموعه تناسبی با نیازهای امروز کشور در حوزه کشاورزی ندارد و سطح نارضایتی در بیمه گذاران و کلیه لایه های ذی نفعان این سازمان بالا است. بررسی های مقدماتی نشان می دهد نظام فعلی بیمه های کشاورزی، ساختار صندوق، مأموریت ها و راهبردها، شیوه های تأمین مالی، قوانین و مقررات همگی نیازمند تغییر و بازنگری هستند؛ لذا ارائه یک مدل نوسازی استراتژیک دیجیتال برای صندوق در دستور کار این تحقیق قرار گرفته است. به منظور دستیابی به مدل از روش تئوری زمینه ای استفاده شده است. ابزار تحقیق، مصاحبه نیمه ساخت یافته با خبرگان و ذی نفعان این صندوق در سراسر کشور بوده و از کدگذاری و تحلیل های دستی و نرم افزاری به صورت توأم برای تحلیل داده های مصاحبه ها استفاده شده است. مدل پارادایمی نهایی، عوامل تأثیرگذار بر نوسازی استراتژیک دیجیتال صندوق، شرایط مداخله گر و زمینه ای تأثیرگذار بر این نوسازی و در نهایت راهکارها و نتایج حاصل از نوسازی را نشان می دهد که در قالب مفاهیم و مقوله ها ارائه شده اند.
بررسی چگونگی و بهره گیری مدیریت استراتژیک در منابع انسانی
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی استراتژیک در سازمان های بزرگ و کوچک به طور متفاوتی شکل گرفته و اجرامی شود. در سازمان های کوچک، روش برنامه ریزی بیشتر جنبه غیر رسمی داشته و اغلب اوقات تابع نظرات فردی مدیر است، لذا مدیریت منابع انسانی قسمتی عمده از قلمرو علم و هنر مدیریت را تشکیل می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی بررسی چگونگی و بهره گیری مدیریت استراتژیک در منابع انسانی صورت پذیرفته است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده است؛ به منظور گردآوری داده های لازم برای نیل به اهداف پژوهش، از منابع موجود و مرتبط با موضوع پژوهش فیش برداری شد و اطلاعات حاصل با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مقاله، توصیف مختصر سوابق و تاریخچه ی مدیریت استراتژیک، مهارت های تصمیم گیری و توسعه ی فرد و سازمان، را بصورت مفهومی در این زمینه را مرور کرده است. سپس مفهوم مدیریت استراتژیک و مهارتهای حاصل شده از این علم را به عنوان شاخه ای از دانش بشری را مورد بررسی عمیق قرار داده است و سپس پیشینه ی تحقیقات گذشته و نظریات دانشمندان و بزرگان بیان شده است. در پایان مقاله، پیشنهادهایی کاربردی ارائه شده است.
ارائه مدل مفهومی استراتژی های کسب وکار هلدینگ های سرمایه گذاری با تحلیل داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای رشد فناوری، ارزهای دیجیتال به عنوان نسل جدید تجارت بین واحدهای اقتصادی یکی از موضوعات مورد بحث قرن بیست و یکم است. کشورها، شرکت ها و کسب وکار ها دارای انواع مبادلات، معاملات و ارتباطات با یکدیگر بوده و استراتژی های انجام این ارتباطات و تعاملات، با تغییر فن آوری دچار تحول می شوند.که یکی از مولفه های اقتصادی و مالی شرکت های بزرگ، ارزهای دیجیتال می باشد که می توان تاثیر آن را بر استراتژی های کسب وکار مطالعه نمود. پژوهش حاضر با هدف تدوین مدلی از تاثیر ارزهای دیجیتال بر استراتژی های کسب وکار هلدینگ های سرمایه گذاری با استفاده از روش داده بنیاد صورت پذیرفته است. این پژوهش از نظر هدف، یک پژوهش اکتشافی-کاربردی محسوب می شود. برای طراحی مدل از روش تحقیق کیفی بهره گرفته شد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بوده و جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از روش اشتراوس و کوربین استفاده گردید. جامعه مشارکت کنندگان، 19 نفر از مدیران شرکت های هلدینگ سرمایه گذاری بوده و حجم نمونه به روش اشباع نظری انجام شد. یافته های پژوهشی نشان داد شرایط علی بر پدیده محوری موثر هستند. و پدیده محوری در کنار عوامل زمینه ای و عوامل مداخله ای بر راهبرد ها اثر گذاشته و باعث پیامد ارزش آفرینی در هلدینگ ها می گردد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که ارز های دیجیتال بر استراتژی های کسب وکار هلدینگ ها، درحوزه معاملات و تجارت بین المللی، مدیریت دارایی ها، سرمایه گذاری در بخش فناوری و جذب مشتریان جدید تاثیر دارند.
بررسی تاثیر مدیریت استراتژیک سرمایه انسانی در آموزش و پرورش، بر بهبود عملکرد آموزشی و یادگیری دانش آموزان در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
207 - 216
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف واکاوی تاثیر مدیریت استراتژیک سرمایه انسانی در آموزش و پرورش بر بهبود عملکرد آموزشی و یادگیری دانش آموزان در مدارس انجام شد. روش پژوهش: این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی و در دسته مطالعات توصیفی همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران سه مقطع مطالعه شده مدارس شهرستان بوکان در سال تحصیلی 1402-1401 است که طبق آمار 442 نفر می باشند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای 240 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اسمارت پی ال اس 3 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که متغیرهای آموزش و توسعه، حفظ منابع انسانی و مدیریت پاداش بر آموزش دانش آموزان تاثیرگذار است ولی متغیرهای ارزیابی عملکرد و جذب منابع انسانی تاثیر معناداری ندارد. نتیجه گیری: کلیه مولفه های مدیریت استراتژیک سرمایه انسانی در آموزش و پرورش بر بهبود یادگیری دانش آموزان در مدارس تاثیر مثبت و معناداری دارد.
تأثیر فناوری ابری بر مدیریت استراتژیک و انعطاف پذیری سازمانی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر فناوری ابری بر انعطاف پذیری سازمانی و مدیریت استراتژیک در سازمان ها بود. این تحقیق کیفی از مصاحبه های نیمه ساختارمند با مدیران و کارشناسان در حوزه های فناوری اطلاعات و مدیریت استراتژیک در سازمان های مختلف استفاده کرده است. یافته ها نشان داد که فناوری ابری به طور قابل توجهی بر بهبود انعطاف پذیری سازمانی و تقویت فرآیندهای تصمیم گیری استراتژیک تأثیر می گذارد. علاوه بر این، فناوری ابری به افزایش قابلیت جذب، تسهیل انتقال دانش در درون سازمان ها، و بهبود نوآوری سازمانی کمک می کند. فناوری ابری می تواند به عنوان یک ابزار مهم در تقویت انعطاف پذیری سازمانی و بهبود مدیریت استراتژیک عمل کند، و سازمان ها باید به استفاده استراتژیک از این فناوری برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار توجه کنند.
فناوری های نوظهور در مدیریت استراتژیک
حوزه های تخصصی:
ین مقاله به اهمیت و ضرورت بررسی چالش ها و فرصت های ناشی از فناوری های نوظهور در حوزه مدیریت استراتژیک می پردازد. با توجه به سرعت بالای پیشرفت های فناورانه، کسب وکارها با فرصت های بی نظیری برای نوآوری و توسعه مواجه هستند. با این حال، این فرصت ها چالش هایی نیز به همراه دارند، از جمله نیاز به سازگاری مداوم با تکنولوژی های جدید و مدیریت تغییرات ناشی از آن ها. از جراحی خودکار گرفته تا اتوماسیون در تولید، فناوری های نوظهور تأثیرات عمیقی بر رویکردهای مدیریتی و کارآفرینی دارند. این مقاله با استفاده از تحلیل های موردی مختلف، به تعمیق بررسی نقش فناوری در شکل دهی اکوسیستم های کارآفرینی و مدیریت استراتژیک می پردازد و اهمیت یادگیری مداوم و انعطاف پذیری را برای موفقیت در این محیط های پویا تأکید می کند. در نهایت، مقاله به اهمیت تعامل بین سازمان ها، دولت ها و ذینفعان دیگر برای ترویج نوآوری مسئولانه و پایدار اشاره می کند.
بررسی اندازه گیری موفقیت ابتکارات مدیریت استراتژیک با استفاده از شاخص های کلیدی عملکرد
حوزه های تخصصی:
چالش ها و فرصت های فناوری های نوظهور در مدیریت استراتژیک
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی چالش ها و فرصت هایی که فناوری های نوظهور در مدیریت استراتژیک به همراه دارند، پرداخته شده است. با توجه به تحولات سریع فناوری و تأثیر آن ها بر کسب وکارها، شناخت دقیق این فرصت ها و چالش ها برای مدیران ضروری است. از استفاده پهپادها در مدیریت دام تا نوآوری های باز در بهبود عملکرد استراتژیک، فناوری های نوین مزایا و معضلاتی را ارائه می دهند. این مقاله با استناد به تحقیقات مختلف، به بررسی اینکه چگونه شرکت ها می توانند از این فرصت ها به نحو احسن بهره برداری کنند و چگونه می توانند با چالش های مربوطه به طور مؤثری مواجه شوند، می پردازد. هدف از این مقاله، ارائه یک چشم انداز جامع نسبت به نقش فناوری های نوظهور در شکل گیری و اجرای استراتژی های کسب وکار است.
بررسی عوامل موثر بر فرایند استخدام مبتنی بر شایستگی در سازمان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: توجه به امر به کارگیری و تربیت مدیران شایسته و کارآمد از ضروری ترین اقدامات برای اصلاح نظام مدیریت سازمان هاست. انتخاب و به کارگیری شایسته ترین افراد در هر شغل یکی از مهم ترین مسائل و تصمیم های مدیریتی محسوب می شود. مفهوم بنیادین شایسته سالاری، تخصیص کارآمد منابع کمیاب و تلاش برای افزایش بهره وری دانسته شده است. کارمندیابی و یافتن افراد مناسب برای شغل شاید مهم ترین موضوعی باشد که به طور وسیع در متون مربوط به سازمان های بزرگ و کوچک مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از مطالعه حاضر بررسی استخدام مبتنی بر شایستگی بوده است. روش بررسی: این مطالعه یک مرور سیستماتیک بر روی بهترین اقدامات استخدام مبتنی بر شایستگی است. مقاله های چاپ شده از سال 2020 تا 2023 میلادی که به بررسی مبحث استخدام بر مبنای شایستگی پرداخته بودند، مورد توجه قرار گرفتند. بر اساس امتیازهای داده شده به هر مقاله، پژوهشگر از میان 33 مقاله، 71 مقاله را حذف کرده و در نهایت 12 مقاله برای تجزیه و تحلیل اطلاعات باقی ماند. یافته ها: در این تحقیق، همه مطالعه های در دسترس که از 2020 تا 2023 و 1399 تا 1401منتشر شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. از 33 مطالعه بدست آمده، تنها 12 مطالعه دارای شرایط مناسب با پژوهش بودند و از میان آنها تنها سه مقاله داخلی بود. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که شایستگی ها در زمینه های گوناگون مدیریت منابع انسانی کاربرد دارند؛ از کارکردهای فردی مانند استخدام و مدیریت عملکرد تا کارکردهای سازمانی مانند برنامه ریزی راهبردی و طراحی ساختار، تقویت فرهنگ سازمانی و توسعه فناوری ها را شامل می شود. در واقع، شایستگی به عنوان شاخصه ای ضمنی از کاکردهای چندبُعدی فرد است که به طور مؤثر با معیار موردنظر یک سازمان در هم آمیخته می شود تا بیشترین اثربخشی در انجام وظایف را شامل شود. به طور کلی میتوان نتیجه کرد که که لزوم پیاده سازی صحیح شایسته سالاری، توجه به شایستگی های حرفه ای، فردی، رفتاری، ارتباطی و مدیریتی بوده و عوامل برون سازمانی، فناوری های دیجیتال و استخدام مبتنی بر شایستگی به عنوان مهمترین پیش نیازهای شایسته سالاری مطرح شده و اجرای شایسته سالاری شامل پیامدهای درون سازمانی و پیامدهای فردی قلمداد شده است.
معماری فرایند مدیریت استراتژیک استعداد کارکنان در سازمان های دولتی ، کاربست رویکرد دلفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
102 - 120
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر زیرساخت های تکنولوژیکی و اقتصادی تنها مزیت رقابتی سازمان ها به شمار نمی روند. دارا بودن افراد با استعداد می تواند زمینه توسعه و رشد پایدار سازمان ها را تضمین نماید. نقش مدیریت استراتژیک استعداد در سازمان های دولتی در رشد مهارت های شغلی کارکنان امری حیاتی و ضروری به شمار می رود و بدون وجود مدیریت استعداد اثربخش در سازمان ، ما شاهد اتلاف منابع سازمانی خواهیم بود. سازمان دولتی به دلیل نداشتن فرایند مشخص و مبتنی بر رقابت عموما از لحاظ مدیریت استعداد در سطج بسیار پایینی قرار دارند. همین امر طراحی مدلی که به بررسی عوامل موثر بر مدیریت استعداد کارکنان را مورد بررسی قرار دهد از اهمیت به سزایی برخوردار است. جهت حصول به این امر این تحقیق به بررسی مدیریت استعداد کارکنان در سازمان های دولتی ایران پرداخته است. روش انجام پژوهش به روش کیفی و روش دلفی صورت گرفته است پژوهش حاضر، همانند هر تحقیق دیگر، مرور ادبیات موضوع مرتبط، به صورت کتابخانه ای بوده و همچنین مدیریت استعداد کارکنان در راستای طبقه بندی و ارائه ساختار بر اساس تحق یقات گذشته انجام شده است. برای بررسی و پاسخ به سوال پژوهش، به مصاحبه با مجم وعه خبرگان پرداخته می شود. بر اساس روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی، انتخاب خواهند شد. شاخص کفایت تعداد مصاحبه ها، اشباع نظری است که بر اساس آن، پژوهشگر بدین نتیجه برسد که مصاحبه های بیشتر، اطلاعات بیشتری به اندوخته های فعلی مصاحبه ها اضافه نخواهد کرد و در نهایت مدل کیفی نهایی براساس عوامل علی، راهبردی، مداخله گر، بستر ساز و پیامد به عنوان عوامل نهایی ارئه گردید.