مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
مدیریت استراتژیک
حوزه های تخصصی:
هدف از هم راستایی استراتژیک و زنجیره ارزش مدیریت دانش، ایجاد و توسعه استراتژی برای مدیریت دانش در سازمان می باشد، به نحوی که با استراتژی های کلان سازمان هم پوشانی داشته و نیز کلیه منابع اطلاعاتی سازمان در راستای ایجاد ارزش افزوده دانش و دستیابی به مزیت رقابتی سازمان؛ استفاده و آن را هدایت کند.
بر این اساس در مقاله حاضر نخست سعی شده است تا با تبیین مفهوم زنجیره ارزش در ساختار فرایند استراتژی مدیریت دانش سازمان هم چنین تشریح هر یک از اجزای این فرایند، الگوی استراتژیک از این فرایند ارائه شده و سپس ارتباط این فرایند (استراتژی مدیریت دانش) با استراتژی کلان سازمان در قالب یک الگوی فرایندی بررسی شود.
رابطه ی ساده و چندگانه ی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نوآوری اداری در دانشگاه های علوم پزشکی و غیر علوم پزشکی استان اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه نیروی انسانی مهم ترین مزیت رقابتی برای سازمان ها محسوب می شود. بنابراین مدیران دانشگاه ها بایستی آگاه باشند که چگونه با این عامل استراتژیک برخورد کنند و استفاده ی هر چه مؤثرتر از این مزیت رقابتی را بیاموزند. اما برای رویارویی با عدم اطمینان و پاسخ به محیط خارجی و یا نفوذ بر آن، نوآوری ابزاری ارزنده محسوب می شود. هدف این مطالعه، تعیین رابطه ی ساده و چندگانه ی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی با نوآوری اداری در دانشگاه های علوم پزشکی و غیر علوم پزشکی استان اصفهان بود.
روش بررسی: نوع مطالعه، توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی آماری این مطالعه شامل کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی استان اصفهان (1830 نفر) بود که با روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی (480 نفر) انتخاب شدند. ابزار تحقیق، شامل پرسش نامه ی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و پرسش نامه ی نوآوری اداری بود. پرسش نامه ها از نظر روایی صوری و محتوایی تأیید شد و پایایی آن ها با استفاده از ضریب Cronbach's alpha محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت.
یافته ها: میانگین نمرات کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نمرات نوآوری اداری در دانشگاه های دولتی استان کمتر از حد متوسط بود. از طرفی، بین کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی با نوآوری اداری همبستگی چندگانه معنی داری وجود داشت. ضرایب بتا بین کلیه ی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نوآوری اداری از نظر آماری معنی دار بود و ضریب تورم واریانس برای متغیرهای پیش بین حداقل 33/1 تا 75/2 بود که نشان می دهد بین آن ها هم خطی وجود نداشته و مدل رگرسیون معنی دار بوده است. نظرات اعضا در خصوص رابطه ی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی با نوآوری اداری بر حسب مشخصات دموگرافیک یکسان بود.
نتیجه گیری: سازمان های آموزشی، با اتخاذ کارکردهای منابع انسانی مناسب می توانند زمینه ی ظهور نوآوری سازمانی را فراهم نمایند.
امکان سنجی خصوصی سازی کتابخانه های عمومی با استفاده از تحلیل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مهمترین نقاط قوت و ضعف داخلی و همچنین مهمترین فرصت ها و تهدیدهای خارج از سازمان کتابخانه های عمومی و تعیین اینکه آیا کتابخانه های عمومی از قابلیت های لازم برای خصوصی سازی برخوردارند انجام گرفته است. روش: این پژوهش از طریق تحلیل SWOT و با استفاده از عوامل و متغیرهای حاصل از مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه با 4 نفر از اعضای گروه کتابداری و اطلاع رسانی و یک نفر از اساتید گروه برنامه ریزی شهری دانشگاه شهید چمران، و مشاهده پژوهشگران انجام شده است. یافته ها: جمع امتیازات وزنی نقاط قوت و ضعف داخلی برابر با 38/3 و جمع امتیازات وزنی فرصت ها و تهدیدهای برون سازمانی برابر با 47/3 می باشد. هر دو این اعداد از 50/2 بزرگ تر می باشند و این نشان دهنده این امر است که در مجموع، کتابخانه های عمومی از نظر عوامل درونی دارای قوت می باشند و با استفاده از فرصت های پیش رو قادر به غلبه بر تهدیدها هستند. ارزش/اصالت: این نخستین پژوهشی است که کوشیده است تا به شناسایی نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدهای پیش روی کتابخانه های عمومی در امر خصوصی سازی بپردازد.
تحلیل مدیریت استراتژیک در کلانشهر مشهد با مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، به فاصله وضع موجود (مدیریت شهری کنونی مشهد) با وضع مطلوب (مدیریت استراتژیک شهری) به عنوان یک دغدغه بنیادی نگاه میکند، مبانی نظری مربوط به پارادایم استراتژی و مدیریت استراتژیک را بیان میدارد و به کمک مدل [1]SWOT، ضعفها، قوتها، فرصتها و تهدیدهایی که در کلانشهر مشهد برای مدیریت استراتژیک این شهر وجود دارد را شناسایی میکند. در ادامه استراتژیهای شایستهای را برای برپایی مدیریت استراتژیک در این شهر، پیشنهاد میدهد. اولویتبندی استراتژیهای پیشنهادی نیز یکی از موضوعاتی است که دنبال شده است. روش این پژوهش، روشی توصیفی و تحلیلی است بهطوری که به کمک پرسشنامه، اطلاعات مورد نیاز (قوتها، ضعفها، فرصتها، و تهدیدها) از طرف کارشناسان شهری (21 کارشناس) و شهروندان (384 شهروندان) گردآوری شد. در فرآیند تحلیل مدیریت استراتژیک کلانشهر مشهد، از ماتریسهای ارزیابی عوامل داخلی (IFE[2])، ماتریس ارزیابی عوامل خارجی (EFE[3])، ماتریس عوامل داخلی- خارجی (IE)[4] و ماتریس برنامهریزی استراتژیک کمی (QSPM)[5] استفاده گردید. یافتهها نشان میدهد که مدیریت استراتژیک، در کلانشهر مشهد جایگاه شایستهای ندارد و اگر مدیریت شهری مشهد بخواهد حرکت خود را به سمت یک مدیریت استراتژیک شهری آغاز کند، باید استراتژیهای گروه تدافعی (WT)[6] که مبتنی است برکاهش نقاط ضعف و پرهیز از تهدیدها میباشد، را به ترتیب در اولویت قرار دهد: 1ـ حل مشکلات و بحرانهای روزمره شهری 2ـ افزایش همافزایی مدیریت شهری 3ـ حفظ ثبات سیستم شهری به جای تکامل آن.
[1]- S (Strength), W (Weakness), O (Opportunity), T (Threat).
[2]- Internal factor evaluation matrix.
[3]- External factor evaluation matrix.
[4]- Internal-external matrix.
[5]- Uantitative strategic planning matrix.
[6]- W (Weakness), T (Threat).
چرا استراتژی ها در عمل با شکست مواجه می شوند؟ مطالعه ای کیفی در نظام ورزش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دغدغه های اصلی استراتژیست ها و مدیران عالی سازمان ها، پیادهسازی مؤثر استراتژی های تدوین شده است. به گونه ای که بیگر (2001) بیان می کند، 90 درصد استراتژی های تدوین شده در زمان معین خود پیاده سازی نمی شوند. در نظام ورزش ایران نیز وضعیت به همین منوال است. در دهه ی گذشته، برنامه های استراتژیک متعددی در سطح ورزش کشور تدوین شده است، ولی مطالعه ی وضع موجود، حاکی از عدم اجرای کامل و دستیابی به اهداف و نتایج مورد انتظار آنهاست. در پژوهش حاضر با کاربرد یک مطالعه ی کیفی و به روش گرندد تئوری به شناسایی موانع پیش روی پیاده سازی مؤثر استراتژی ها در نظام ورزش ایران پرداخته شد. به این منظور، پس از مطالعه ی مبانی نظری و پیشینه ی موضوع، به مصاحبه های کیفی با صاحب نظران (n=28) پرداخته شد. یافته های حاصل از مصاحبه های کیفی به صورت کد بندی باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل متنی قرار گرفتند. نتایج حاکی از شناسایی 24 مانع اصلی در برابر پیاده سازی استراتژی ها در نظام ورزش ایران بود. این موانع در قالب 4 مؤلفه با عناوین 1. موانع زیربنایی (6 مانع)، 2. موانع مرحله ی تدوین استراتژی ها (6 مانع)، 3. موانع مرحله ی انتقال استراتژی ها به عمل (5 مانع)، و 4. موانع مرحله ی اجرای استراتژی ها (7 مانع) دسته بندی شدند. بدیهی است به منظور اجرای بهینه ی برنامه های استراتژیک در نظام ورزش ایران، باید در مرحله ی اول موانع موجود را از پیش رو برداشت. بنابراین موانع شناسایی شده در پژوهش حاضر می تواند به تدوین کنندگان و مدیران عالی ورزش ایران قبل، در حین و بعد از تدوین برنامه های استراتژیک کمک شایانی داشته باشد.
ارزیابی حوزه های مدیریت استراتژیک ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت استراتژیک یکی از موضوعات اساسی مدیریت امروز است. با توجه به تغییرات محیطی که در حال حاضر شتاب زیادی گرفته است و پیچیده شدن تصمیمات سازمانی، لزوم به کار گیری برنامه ای جامع برای مواجهه با این گونه مسائل بیشتر از گذشته ملموس می شود. پژوهش حاضر به ارزیابی حوزه های مدیریت استراتژیک ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان غربی می پردازد. آزمودنی های این پژوهش را 47 نفر از مدیران و معاونان ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان غربی تشکیل می دهند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد ویک گلیجیوس به نام «تعیین نیاز به بهبود در حوزه های استراتژیک» بود که استادان مدیریت روایی آن را تأیید کردند و پایایی آن با آلفای کرونباخ 81% به دست آمد. روش تحقیق توصیفی از نوع تحلیلی است که به صورت پیمایشی اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (انحراف معیار، میانگین، فراوانی) و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد درجه تحقق حوزه های فرهنگ، اطلاعات، منابع مدیریت استراتژیک ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان غربی در حد مطلوب قرار ندارند (05/0p<). در مجموع از پژوهش حاضر می توان نتیجه گیری کرد که حوزه فرهنگ، اطلاعات، منابع مدیریت استراتژیک ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان غربی با میانگین جامعه از لحاظ آماری تفاوت معنی داری دارند و این حوزه ها نیاز به بهبود دارند.
طراحی مدل کنترل استراتژیک تحقق اهداف سند چشم انداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنترل استراتژیک، آخرین گام در فرآیند مدیریت استراتژیک است و یک نوع کنترل سازمانی است که به منظور بهبود مدیریت انجام می شود. هدف از این پژوهش شناسایی اینکه، کدام یک از انواع کنترل ها، در تحقق اهداف سند چشم انداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران. وزن، اهمیت و تأثیر بیشتری دارد؟ روش تحقیق پیمایشی و بر این اساس، از میان خبرگان و مدیران راهبردی و همچنین از صاحب نظران دانشگاهی و اساتید علم مدیریت مجموعا ًبه تعداد20 نفر به عنوان جامعه تحقیق انتخاب شدند. با توجه به ویژگی ها و شکل جامعه آماری، روش دلفی بکار گرفته شد و داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه محقق ساخته، جمع آوری شده اند. نتایج نشان داد که کنترل راهبردی انسان گرا برای کنترل اهداف استراتژیک سند چشم انداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران؛ اهمیت و وزن بیشتری دارد و همچنین کنترل های استراتژیک به عنوان متغیر مستقل (یک خوشه) به میزان 75 درصد بر تحقق اهداف استراتژیک به عنوان متغیر وابسته (خوشه دیگر) مؤثر هستند.
تدوین استراتژیهای منابع انسانی با به کارگیری تکنیک تجزیه و تحلیل عوامل محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منابع انسانی بهعنوان نیروی محرکه طرحهای استراتژیک سازمان بهشمار میرود که مدیریت
آن نیازمند رویکردی استراتژیک میباشد. بنابراین تدوین استراتژی ب هعنوان نخستین مرحله در
انجام برنامهریزیهای راهبردی در زمینه منابع انسانی محسوب میگردد. اتخاذ تصمیمات راهبردی
و تدوین استراتژی در حوزه منابع انسانی، همانند طراحی استراتژی در سایر حوز ههای سازمان،
مستلزم بررسی محیط خارجی و شناسایی فرصتها و تهدیدهای محیطی و نیز انجام ارزیابی داخلی
برای آشکار شدن نقاط قوت و ضعف در این حوزه میباش د. پژوهش حاضر با ارزیاب ی محیط
در صدد انتخاب بهترین استراتژی SWOT داخلی و خارجی شهرداری مشهد، و ایجاد ماتریس
برای سیستم منابع انسانی سازمان مورد مطالعه بوده است. از اینرو نخست بهکمک تکنی کهای
تدوین استراتژی و نظرات خبرگان و متخصصان منابعانسانی شهرداری مشهد مه مترین عوامل
اثرگذار داخلی و خارجی مرتبط با حوزه منابع انسانی شناسایی گردید و از سوی مدیران و
کارشناسان سازمان به هرکدام رتبه و ضریب اهمیت اختصاص داده شد و با توجه به میانگین
استراتژیهای اولیه ، SWOT نمرات داده شده کلیه مدیران و کارشناسان و با استفاده از ماتریس
منابع انسانی سازمان تدوین شدند. در نهایت براساس نتایج حاصله موقعیت سازمان در ماتریس
چهارگانه داخلی/خارجی از نظر منابع انسانی شناسایی و استراتژیهای متناسب برای سیستم منابع
انسانی سازمان استخراج گردید. نتایج نشان میدهد استراتژیهای رقابتی و تهاجمی گزین ههای
مطلوب سیستم منابع انسانی شهرداری مشهد میباشند
شناسایی و سنجش بسترهای بایسته برای الگوی مدیریت استراتژیک شهری (مطالعه موردی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، نخست با بکارگیری روش انبارش _ پیرایش، بسترهای بایسته را برای برپایی الگوی مدیریت استراتژیک شهری، شناسایی کرده و سپس با بهره گیری از پرسشنامه، وضعیت هر یک از این بستر ها را در شهر مشهد مورد سنجش قرار داده است.. برای این کار، ۳۸۴ پرسشنامه بین شهروندان و ۲۱ پرسشنامه بین کار شناسان شهری توزیع گردید. بسترهای بایسته برای برپایی الگوی مدیریت استراتژیک شهری عبارتند از: شاخص اطلاعات، تفکر استراتژیک، تعهد، خودنوسازی، ثبات نسبی، شفافیت، شهروند مداری، مشارکت، یکپارچگی، خودارزیابی و بسیج منابع. یافته نشان می دهد در کلانشهر مشهد میانگینِ میانگین های ۱۱ شاخص مذکور برابر ۲.۲ است که کمتر از ۲.۵ (حد متوسط در طیف لیکرت) قرار دارد. از ۱۱ شاخص بیان شده، یک شاخص فرا تر از حد متوسط (شاخص تعهد)، دو شاخص برابر حد متوسط (شاخص بسیج منابع و شاخص خودارزیابی) و هشت شاخص دیگر، فرو تر از حد متوسط هستند. بنابراین، در شهر مشهد، بسترهای بایسته ای که الگوی مدیریت استراتژیک باید بر پایه آن ها استوار گردد، از استحکام لازم برخوردار نیستند، در نتیجه نخست باید در راستای فراهم آوردن این بستر ها کوشید و سپس اقدام به برپایی مدیریت استراتژیک کرد.
موانع زیربنایی نظام ورزش کشور در اجرای برنامه های راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، شناسایی، رتبه بندی و تحلیل موانع زیربنایی در اجرای برنامه ها و تصمیمات راهبردی در نظام ورزش کشور است. بدین منظور در ابتدا و در بخش کیفی پژوهش، با انجام مصاحبه های کیفی با خبرگان مدیریت استراتژیک که به نحوی در تدوین و یا اجرای برنامه های استراتژیک ورزش کشور دست داشتند، موانع شناسایی و کدبندی شد و در بخش کمی، برای رتبه بندی موانع شناسایی شده از تکنیک فرایند سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. پس از تحلیل کدبندی ها و داده های جمع آوری شده که همزمان با مصاحبه ها انجام شد، موانع زیربنایی در اجرای برنامه ها و تصمیمات راهبردی نظام ورزش کشور که ضریب تأکید بیشتری داشتند شناسایی شدند. این موانع با اولویت زیر تعیین شدند: 1. شایسته سالاری اندک در تعیین مدیران ورزشی، 2. ضعف فرهنگ برنامه محوری در مدیران و نظام ورزش ایران، 3. تغییرات در سیاست های کلان دولتی تأثیرگذار بر ورزش، 4. ثبات اندک مدیریت در سازمان های ورزشی،
5. عدم اطمینان کافی از تخصیص و تأمین اعتبار بودجه دولتی در سازمان های ورزشی و
6. کمبود اسناد بالادستی و الزامات قانونی برای اجرای برنامه های استراتژیک در ورزش.
بررسی موانع موفقیت و تداوم اجرای طرح ملی استعدادیابی فدراسیون دوومیدانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال 1385 طرح ملی استعدادیابی ورزشی با رویکرد راهبردی در رشته دوومیدانی توسط کمیته استعدادیابی فدراسیون دوومیدانی تدوین و در سال 1387 به اجرا درآمد. از این رو تحقیق حاضر ضمن بررسی نتایج اجرای طرح ملی استعدادیابی به بیان موانع موفقیت و تداوم اجرای این طرح در ایران پرداخته است. روش تحقیق حاضر توصیفی پیمایشی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل 52نفر از دست اندرکاران تدوین و اجرای طرح ملی استعدادیابی دوومیدانی ایران می باشد. نمونه گیری برابر جامعه آماری و بصورت تمام شمار بوده است. پس از تنظیم پرسشنامه، ابزار تحقیق بین 10نفر از متخصصین ورزشی توزیع گردید که روایی آن، مورد بازبینی و تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه توسط آزمون آلفاکرونباخ 81/0بدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS(ver.18 از آزمون های کولموگراف اسمیرنوف، تی تک نمونه ای و همچنین از آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده گردید. نتایج نشان داد، سه مانع در بخش موانع ساختاری ازجمله عدم اعتقاد مدیران فدراسیون به فرایند استعدادیابی، سه مانع در بخش موانع تدوین طرح از جمله، توجه اندک تدوین کنندگان طرح به قابلیت اجرائی آن و پنج مانع در بخش موانع اجرای طرح از جمله، عدم تأمین منابع انسانی متخصص در سطح 0.05≥ α شناسایی گردید. برطبق نتایج تحقیق حاضر به ترتیب اولویت در بخش ساختاری، مانع ثبات اندک مدیریت در فدراسیون دوومیدانی، در بخش اجرای طرح، تعامل اندک با ورزش آموزشگاهی و در بخش تدوین طرح، گستردگی زیاد طرح بالاترین اهمیت را در خصوص عدم موفقیت و تداوم اجرای طرح ملی استعدادیابی دوومیدانی ایران داشته است.
بررسی تأثیر رهبری استراتژیک بر عملکرد شرکت (مورد مطالعه: شرکت های تکنولوژی- محورِ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر رهبری استراتژیک بر عملکرد شرکت های تکنولوژی محورِ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. به منظور تحقق این هدف روش پژوهش تلفیقی به کار گرفته شد. به منظور شناسایی ابعاد و مؤلفه های رهبری استراتژیک روش دلفی به کار گرفته شد (کیفی). برای بررسی تأثیر رهبری استراتژیک بر عملکرد، روش پیمایش به کار گرفته شد (کمی). جامعة آماری پژوهش در مرحلة کیفی، خبرگانِ حوزة رهبری و مدیریت است. بر اساس روش نمونه گیری قضاوتی 24 نفر انتخاب شد. در مرحلة کمی، جامعة آماری پژوهش شامل چهار صنعت خودرو، دستگاه های برقی، شیمیایی، و مواد دارویی است. برای انتخاب شرکت ها روش نمونه گیری دردسترس به کار گرفته شد که داده های 42 شرکت بررسی شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و داده های دست دوم استفاده شد. برای تحلیل داده ها، مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی اجرا شد. بر اساس تحلیل نتایج دلفی، مدلی برای رهبری استراتژیک با سه بُعد و 18 مؤلفه ترسیم شد. نتایج مرحلة کمی نشان داد که سه متغیرِ قابلیت های فردی، سازمانی و محیطی رهبری استراتژیک در مجموع، 2/29 درصد از تغییرات عملکرد را توضیح می دهند. در پایان، بر اساس یافته های پژوهش پیشنهادهایی مطرح شده است.
استراتژی مقابله با تحریم ها در اجرای پروژه های پارس جنوبی (مورد مطالعه: واحد 106 فاز 19 پارس جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اجرای پروژه های نفت و گاز به خصوص پروژه های مربوط به فاز های پارس جنوبی از اهمیت بسیاری برخوردار است. اجرای پروژه های مذکور در چارچوب مدت زمان، هزینه و کیفیت بالا از الزامات قراردادی می باشد. تحریم های ظالمانه ایالات متحده آمریکا، قوانین کنگره آمریکا و اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی ایران از سال 2011 باعث اخلال در روند اجرایی پروژه ها شده است. در این تحقیق با استفاده از ماتر یس عوامل خارجی(EFE)، ماتر یس عوامل داخلی (IFE)، مهم ترین عوامل خارجی و داخلی شناسایی و با استفاده از ماتریس سوات نوع استراتژی تعیین شده و درنهایت با استفاده از ماتر یس QSPM، استراتژی ها اولویت بندی شده است. اساس این تحلیل بر این پایه استوار شده که بر اساس نقاط قوت و فرصت های موجود ، نقاط ضعف داخلی را کاهش داده و به سمتی پیش رویم که در مقابل تهدیدهایی همچون تحریم منزوی شویم. در بیشتر مواردی که از ماتر یس سوات استفاده شده ، استراتژی سازمان ها مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. براساس نتایج ، هفت استراتژی منتخب اولویت بندی شده شامل این موارد می باشد: استفاده از توانایی شرکت های زیر مجموعه گروه و حمایت از آنها در جهت کاهش تاخیرات در بخش خرید تجهیزات و حمایت از تولید داخل، استفاده از توانایی مدیران مجموعه به منظور سفارش تجهیزات از سازندگان دیگر در برای خنثی سازی تحریم، مدیریت قرارداد مشاور و پیمانکار در جهت کاهش و بستن راه های ادعایی آنها، استفاده از توانایی های مپنا بین الملل در جهت انتقال ارز به سازندگان خارجی.
چارچوب روش شناختی برای پژوهش های محیط شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی یک دهه اخیر، اکثر رشته های دانشگاهی به ضرورت انجام طرح های تحقیقاتی محیط شناسی واقف بوده و محققان فراوانی، به ویژه در رشته مطالعات راهبردی و امنیتی، در این حوزه مشغول تحقیق شده اند. این در حالی است که همچنان ضعف های روش شناختی متعددی بر طرح های محیط شناسی مترتب است. بر این اساس و با عطف نظر به خلأ و دغدغه های موجود، در نوشتار حاضر، ضمن مرور مفهوم محیط و خاستگاه و جایگاه آن در رشته های مختلف علمی، تلاش می شود چارچوب منقح و منظم برای اجرای چنین طرح های پژوهشی تدوین و پیشنهاد شود. بنابراین، هدف اصلی مقاله تدوین و ارائه چارچوبی روش شناختی برای پژوهش های محیط شناسی است. پیش فرض کلی مقاله آن است که ارائه این چارچوب امکان پذیر است و با تلفیق رویکردهای مختلف، روش شناسی های علوم اجتماعی و دغدغه های مطالعات امنیتی، می توان به تدوین مبنای روش شناختی در این حوزه پرداخت.
طراحی و تبیین مدل برنامه ریزی راهبردی با رویکرد مدل تعالی سازمانی (مطالعه موردی صندوق ضمانت سرمایه گذاری تعاون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از مدل تعالی سازمانی به منظور بهبود و ارزیابی عملکرد صندوق ضمانت سرمایه گذاری تعاون می تواند راه گشای برنامه ریزی استراتژیک موثر و مفید برای افزایش اثربخشی و کارایی باشد. بنابرین، به منظور تحول و توسعه، بهبود عملکرد و تبدیل صندوق ضمانت سرمایه گذاری تعاون به یک صندوق ضمانت سرمایه گذاری استراتژی محور نیازمند استفاده از مدیریت عملکرد سازمانی و پشتیبانی از تحقق چشم انداز، به روش علمی و پژوهشی می باشد. هدف این تحقیق ارائه مدل برنامه ریزی راهبردی با رویکرد مدل تعالی سازمانی به منظور بهبود عملکرد صندوق ضمانت سرمایه گذاری تعاون می باشد. بدین منظور، مدل پیشنهادی باعث تحقق دو عامل اثربخشی، کارایی می شود، که نهایتاً این دو عامل منجر به افزایش بهره وری در صندوق ضمانت سرمایه گذاری تعاون می شود. این تحقیق با توجه به نوع پژوهش و موضوع مورد مطالعه، کیفی، کاربردی و توصیفی است که با بهره گیری از روش های اسنادی و میدانی به گردآوری داده های مورد نیاز پرداخته شده است. ابتدا ادبیات موضوع مدیریت استراتژیک و ارزیابی عملکرد سازمانی و سپس مدل EFQM بیان شده است. اهداف صندوق ضمانت سرمایه گذاری تعاون و کارکردها و ویژگی های صندوق های ضمانت سرمایه گذاری و همچنین ماموریت، رسالت، سند انتظار و چشم انداز صندوق ضمانت سرمایه گذاری تعاون، ارائه شده است. در آخر مدل برنامه ریزی راهبردی صندوق ضمانت سرمایه گذاری تعاون ارائه گردید که مجموعه اهداف و معیارهای ارزیابی عملکرد که بیشترین امتیاز را کسب کرده اند تاثیر ویژه ای در مدل برنامه ریزی راهبردی دارند
مفهوم پردازی و تبیین سهم کارآفرینی استراتژیک و مدیریت دانشگاهی در تحقق اقتصاد مقاومتی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مفهوم پردازی و تبیین نقش کارآفرینی استراتژیک و عناصر نظام دانشگاهی در تحقق اقتصاد مقاومتی است. در این مطالعه با استفاده از رویکرد پژوهش کیفی و به کارگیری روش توصیفی تحلیلی نخست مفاهیم کارآفرینی، مدیریت استراتژیک و کارآفرینی استراتژیک و ابعاد آن شرح و سپس مفهوم اقتصاد مقاومتی و نقش عناصر پنج گانه نظام آموزش عالی در دستیابی به اقتصاد مقاومتی در بستر کارآفرینی استراتژیک به تفصیل ارائه شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه اسناد، مدارک و منابع مرتبط با موضوع مورد بررسی می باشد. ازآنجاکه در پژوهش حاضر منابع و مراجع موجود فیش برداری و در راستای هدف پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است، نمونه گیری انجام نشده و منابع و مراجع در دسترس بررسی و تحلیل شده است. عمده ترین نتایج پژوهش نشان داد که دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی برای اینکه بتوانند ضمن تولید محصولات جدید، اثربخشی خود را افزایش داده و در جهت اقتصاد مقاومتی پیشرو و تأثیرگذار باشند، باید بتوانند نوآوری را در عناصر، اجزا و ارکان مختلف شامل مدیریت، اعضای هیئت علمی و کارکنان، دانشجویان، عناصر برنامه درسی و نظام ارزشیابی و سنجش خود در جهت کارآفرینی استراتژیک به کار گیرند.
ارزیابی و رتبه بندی استراتژی های تأثیر گذار در شهر هوشمند برای موفقیت شرکت های همکار شهرداری تهران با روش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به روند رو به افزایش جمعیت شهرها، ایجاد شهرهای هوشمند در دنیای پیشرفته امروز اجتناب ناپذیر است. توسعه شهر هوشمند طرحی پویاست که منابع فناوری اطلاعات سازمان ها و شرکت های وابسته به آن ها را در راستای حمایت و پیشبرد اهدافشان بسیج می کند. با توجه به تجربیات جهانی که در آن شهرداری ها، محور توسعه در ایجاد شهرهای هوشمند بوده است، پژوهش حاضر با محوریت شهرداری تهران در نظر گرفته شده است؛ همچنین با توجه به نیاز شرکت های فناوری اطلاعات به ارزیابی استراتژی های مؤثر برای افزایش بازدهی شان، کسب موفقیتشان در بازار هدف و رفع نیازهای شهروندان، این پژوهش با هدف ارزیابی استراتژی های این شرکت ها در جهت توسعه کلان شهر تهران به عنوان شهر هوشمند، به نگارش درآمده است. این تحقیق دارای رویکرد توصیفی کیفی است و از راهبرد پژوهشی نظریه داده بنیاد به تحلیل داده ها می پردازد . پژوهش حاضر، مفاهیمی مانند استراتژی عملیاتی، استراتژی تصمیم گیری، استراتژی نیروی انسانی، استراتژی بازاریابی، استراتژی مالی و تمرکز استراتژیک را که از جمله اصلی ترین استراتژی های توسعه شهر هوشمند است، پیشنهاد داده است که در حوزه های زیر، این عوامل مناسب شناخته شده است: 1. در حوزه استراتژی تصمیم گیری، عامل تصمیم گیری مشورتی؛ 2. در حوزه استراتژی عملیاتی، عامل های نوآوری، مدیریت عملکرد و فرایند؛ 3. در حوزه استراتژی مالی، عامل های مدیریت مالی، رهبری هزینه و واگذاری خدمت؛ 4. در حوزه استراتژی نیروی انسانی، عامل های مدیریت منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، آموزش، مدیریت شایستگی و مدیریت مشارکتی؛ 5. در حوزه استراتژی بازاریابی، عامل های مدیریت بازار، خدمات پس از فروش، کاربران و قیمت گذاری و فروش؛ 6. در حوزه استراتژی تمرکز، عامل تولید متمرکز.
بررسی رابطه بین مدیریت استراتژیک منابع انسانی و عملکرد
حوزه های تخصصی:
اهداف: مدیریت استراتژیک منابع انسانی حاصل بکارگیری منابع انسانی و فعالیتهای برنامه ریزی شده ای است که سازمان را دردستیابی به اهدافش کمک میکند. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین مدیریت استراتژیک منابع انسانی وعملکرد شرکت برق باختر است. روش ها: روش تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل شرکت برق باختر می باشد و به روش نمونه گیری تصادفی از بین آنها 109 شرکت انتخاب شد. پرسشنامه ای شامل 22 سوال برای جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی مورد استفاده واقع گردید. همچنین از آزمون هبستگی پیرسون به کمک نرم افزار SPSS 19 برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شد. یافته ها و نتایج: یافته های تحقیق بیانگر وجود رابطه مثبت بین ابعاد مدیریت منابع انسانی و عمکلرد شرکت برق باختر است
مدیریت استراتژیک در باززنده سازی بافت فرسوده از دیدگاه توسعه پایدار: مطالعه موردی شهر رشت
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل و بررسی نقش مدیریت استراتژیک باززنده سازی بافت فرسوده شهر رشت از دیدگاه توسعه پایدار می باشد. جامعه آماری در این پژوهش شامل کارشناسان، اساتید و مردم بوده به طوری که بر اساس برنامه ریزی مشارکتی در نظر گرفته شده و معیارها و زیر معیارهای مناسب مربوط به توسعه پایدار پس از مطالعه میدانی و مصاحبه با کارشناسان و اساتید در نظر گرفته شده و در قالب پرسشنامه پس از نمره دهی به پاسخ های دریافتی، جهت تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش SWOT و نیز از طریق SPSS بار عاملی معیارها و زیر معیارها به دست آمده و در آخر نیز راهبردهای مورد نظر که شامل راهبرد تهاجمی، تدافعی، انطباقی و اقتضایی بوده به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان داد که معیار کالبدی با امتیاز 0.679 رتبه اول، معیار اجتماعی- فرهنگی با امتیاز 0.662 رتبه دوم، معیار اقتصادی با امتیاز 0.656 رتبه سوم، معیار محیطی با امتیاز 0.650 رتبه چهارم و معیار دسترسی و حمل ونقل نیز با امتیاز 0.640 رتبه پنجم را از نظر اهمیت به خود اختصاص داده اند. همچنین با در نظر گرفتن زیر معیارها برای معیار دسترسی و حمل ونقل، ایجاد فاصله در بافت با ایجاد فضاهای باز و اراضی وسیع و مخروبه با 0.751 امتیاز، معیار محیطی زیر معیار ناپایداری محیطی و آلودگی ناشی از تجمع زباله ها در اراضی خالی بافت با امتیاز 0.779، معیار کالبدی زیر معیار ایجاد ارتباط بین کاربری های مختلف به لحاظ ساخت با امتیاز 0.873، معیار اجتماعی- فرهنگی زیر معیار زیاد بودن تعداد طبقات جمعیتی با امتیاز 0.897 و معیار اقتصادی زیر معیار پتانسیل ها و توان های اقتصادی محله با رونق بخشی بازار با امتیاز 0.776 دارای بیش ترین اهمیت بوده اند. بر اساس مجموع معیارها و زیرمعیارهای انتخاب شده و در نظر گرفتن استراتژی های مدل SWOT راهبرد انطباقی که حاصل فرصت ها و نقاط ضعف می باشد از اهمیت بیشتری برخوردار بوده به طوری که از طریق این استراتژی می توان با بهره گیری از فرصت ها، نقاط ضعف را بهبود بخشید.
بررسی عوامل مؤثر در روند مدیریت استراتژیک با استفاده از رویکرد AHP
حوزه های تخصصی:
رشد و حتی بقای بیشتر فعالیت های اقتصادی کشورهای درحال توسعه به مسئله تأمین انرژی بستگی دارد، امروزه مصرف فراورده های نفتی سبک از اهمیت بسزایی برخوردار است، از طرفی تأثیر نفت و حامل های انرژی به ویژه نفت و فراورده های آن در اقتصاد کشور بر کسی پوشیده نیست، ازاین رو در این تحقیق مصرف نفت کوره را با استفاده از یکی از الگوریتم های قدرتمند هوش مصنوعی پیش بینی کرده ایم. این تحقیق براساس هدف کاربردی و براساس جمع آوری داده ها توصیفی-پیمایشی از نوع مقطعی می باشد. در این پژوهش با استفاده از شبکه های هوش مصنوعی تقاضا مصرف نفت کوره پیش بینی شده است و با استفاده از روش های ارزیابی خطا مقدار خطای این تکنیک برآورد شده است که نسب به سایر تکنیک های سری زمانی از دقت بالاتری برخوردار است.