۱.
جوهره سیاست و جامعه شناسی سیاسی، بر چگونگی نظم یافتن روابط نابرابر قدرت، میان حاکمان و فرمانبران استوار است. این دقیقاً همان چیزی است که ضرورت وجودی نظم سیاسی و استمرار یا اسقاط آن را توجیه می کند. لذا ساخت نهادی دولت و ثبات سیاسی آن مبنی بر اینکه از مشروعیت سیاسی لازم برخوردار باشد یا نباشد، در استمرار یا اسقاط آن نقش برجسته ای دارد. در این راستا، پژوهش حاضر بر این امر تأکید دارد که دولت سازی در دوره پهلوی اول در تعارض با دموکراسی استقرار یافت و به تبع آن از فقدان مشروعیت رنج می برد و ثبات سیاسی آن شکننده بود؛ بنابراین، در این پژوهش، ساخت نهادی دولت در پهلوی اول و ارتباط آن با نهادهای دموکراسی به عنوان مهم ترین مؤلفه مشروعیت دهنده به روابط نابرابر قدرت مورد بررسی قرار می گیرد و درصدد پاسخ گویی به این سؤال است که چرا نظم سیاسی در دوره پهلوی اول از مشروعیت سیاسی لازم برخوردار نبوده است؟ فرضیه پژوهش مبتنی بر این پاسخ است که میل رژیم در دوره اول پهلوی به سمت قدرت نامشروع از رهگذر تعارض میان منافع شخصی و منافعی غیرشخصی در تعارض با نهادمندی سیاسی قرار گرفت و به تبع آن رژیم از بازتولید مشروعیت سیاسی ناتوان و نظم سیاسی با زوال و فقدان مشروعیت روبه رو شد. داده ها از طریق روش کتابخانه ای اسنادی گردآوری و تحلیل داده ها با بهره گیری از «نظریه تعارض منافع و ارزش ها» تامس نیگل انجام شده است.
۲.
مسئله اصلی این پژوهش مدینه فاضله اشراقی با تمرکز بر تشابه مناسبات و روابط در نظام نوری اشراقی و جامعه مدنی است. در این پژوهش - که از نوع تحقیقات کتابخانه ای و اسنادی است و با توصیف و تحلیل منطقی داده ها نگارش یافته است – با اقامه برخی از شواهد، تبیین می شود که مدینه فاضله اشراقی حاصل تبعیت کامل جامعه انسانی از روابط و مناسبات موجود در نظام نوری است و در ادامه با برشمردن برخی از این مناسبات و تطبیق آن با جامعه مدنی تلاش شده است که لوازم مبانی فکری اشراقیون در عرصه نظام سیاسی به عنوان یافته های این پژوهش تبیین گردد. اگر چه همه حکمای اسلامی عالم طبیعت را – به عنوان معلول – تکویناً تابع عالم عقول می دانستند، اما این خصیصه فکری شیخ اشراق بود که با ترسیم روابط مختلف و متنوع در میان انوار قاهره توانست راهی برای تبعیتِ تشریعی جامعه انسانی از نظامِ نوری بیابد. روابطی که شیخ اشراق در میان انوار مجرده تبیین کرد – بر خلاف روابط تکوینی - به گونه ای است که می تواند به عنوان الگو قابل دسترسی باشد.
۳.
طبق آموزه های رشته های علوم سیاسی و روابط بین الملل، دولت ها تنها بازیگرانی هستند که همزمان بر چهار عنصر جمعیت، قلمرو، حکومت و حاکمیت تسلط دارند. این بازیگران برای پیگیری اهداف خویش در خارج از مرزهای ملی، مدیریتی را اعمال می کنند که سیاست خارجی نامیده می شود و یکی از اجزای حائز اهمیت این عرصه، تصمیم گیری هایی است که با هدف ارتقای جایگاه، تقویت قدرت و کسب منافع صورت می گیرند. تصمیم گیری در سیاست خارجی تحت تأثیر عوامل انسانی، مادی، هنجاری و الگوهای متعددی قرار می گیرد و جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یک بازیگر دولتی از این قاعده مستثنی نیست. اما علاوه بر الگوهای عام؛ ویژگی های خاص سرزمینی، فرهنگی، تاریخی، جمعیتی و ...؛ می تواند سیاست خارجی و نحوه تصمیم گیری بازیگران را از همدیگر متمایز کرده و رهیافتی خاص را برای هرکدام از آنان رقم بزند. پژوهش حاضر با بهره گیری از نظریه اسلامی سیاست خارجی، در پی تبیین علّی روابط میان متغیرهایی که به شکل گیری رهیافت «مصلحت گرایی» در تصمیم گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران منجر شده اند. از این رو؛ مقاله به دنبال واکاوی ابعاد این پرسش برآمده که «ماهیت رهیافت مصلحت گرایی و ضوابط حاکم بر اجرای آن در تصمیم گیری سیاست خارجی چیست؟». در جستجوی پاسخ؛ این فرضیه رخ نموده است که مصلحت گرایی در حوزه تصمیم گیری سیاست خارجی معطوف به مفهوم سه وجهی «حفظ نظام» بوده و تحقق آن را از طریق ابزارهای رفع تزاحم و حل تعارض میان اهداف متنوع به منظور دفع ضرر و بیشینه سازی منفعت برای عموم جامعه، در حوزه سیاست خارجی تعقیب می کند.
۴.
در این پژوهش به منظور «تبیین فلسفی کلامی اندیشه های سیاسی نو معتزله و فلاسفه نوصدرایی به منظور ارائه چارچوب نظری تربیت سیاسی در جهان اسلام با روش تحلیل اسنادی، تحلیل مفهوم مفهومی و استنتاج پیش رونده با بررسی آثار محمدعبده و فضل الرحمن ملک از نومعتزله و نیز امام خمینی و علامه طباطبایی از فلاسفه نوصدرایی، 11مبنای هستی شناسی مشترک،13 مبنای انسان شناسی مشترک،6 مبنایی معرفت شناسی مشترک، و5 مبنای ارزش شناسی مشترک درتربیت سیاسی از دیدگاه اندیشمندان دو نحله نومعتزله ونوصدرایی استخراج و تدوین شده است. همچنین18 مولفه مشترک تربیت سیاسی در چهار دسته مولفه های: ناظر به هدف، زمینه ساز، ناظر به زیست اجتماعی، و ناظر به سلوک شخصی در تربیت سیاسی برای جهان اسلام احصاء و تدوین گردید. و تایید شد علیرغم برخی اختلاف ها، اندیشه های اندیشمندان نومعتزله(عبده و فضل الرحمن ملک) و متفکران نوصدرایی(امام خمینی و علامه طباطبایی) در حوزه تربیت سیاسی اسلامی در ذات خود واجد همسویی های لازم برای تدوین نظام تربیت سیاسی مشترک هستند، که اگر در دستور کار ممالک اسلامی واقع شوداز اختلافات و تعارضات ظاهری خواهدکاست و همسوویی و وحدت نظر و عمل قابل توجهی در اتحاد ملل مسلمان برای نیل به پیشرفت و توسعه خواهد داشت.
۵.
مبحث عقلانیت و عقلانیت سیاسی یکی از مفاهیم پرقدمت در تاریخ حیات بشری است که در تمدن واجد نظام سیاسی، یکی از مفاهیم پایه به شمار می رود. یکی از مهمترین منابع تبیین این موضوع در جمهوری اسلامی ایران، رجوع به اندیشه های امام خمینی(ره) می باشد. در این مقاله سعی شده به این پرسش پرداخته شود که: پایه های اساسی مفهوم عقلانیت سیاسی در دستگاه محاسباتی امام خمینی(ره) چیست؟ مقاله پیش رو، ادعا دارد آنچه بیش از هر موضوعی در دیدگاه ایشان برجسته است، تلاقی عقلانیت سیاسی با انقلابی گری است که ذیل مفهومی به نام عقلانیت انقلابی، می توان آورد. در این مقاله با استفاده از تعابیر ایشان و استفاده از روش تحلیل مضمون، ابتدا کلیدواژه هایی در رابطه با عقلانیت انقلابی استخراج گردیده و سپس از مقایسه آن، مفاهیم متناظر و مضامین کلی بیان شده است. از مقایسه کلی دو مفهوم عقلانیت سیاسی و انقلابی گری، می توان چنین گفت که این دو در نگاه امام(ره)، دارای یک مخرج مشترک هستند که عبارتست از عنصر مصلحت عمومی و حقیقی مردم که این مصلحت فارغ از نیازهای کاذبی است که عموما از هیجانات زودگذر ناشی می شود. امام خمینی(ره) عقیده دارد مصالح عمومی و حقیقی مردم که گاهی به حفاظت از رویه ها و گاهی به تحول در آن نیازمند است، می بایست بر اساس دیدگاهی متعالی رخ دهد. چرا که از دیدگاه ایشان، صرفا دیدگاه متعالی است که می تواند مصالح حقیقی بشر را تشخیص دهد. امام(ره) اعتقاد دارد نتیجه این دیدگاه، کارآمدی است و آسیب اجتناب از آن، نابودی خواهد بود.
۶.
جمهوری اسلامی ایران در منطقه ای قرار دارد که سرعت، دامنه و پیچیدگی تغییرات در آن روزبه روز در حال افزایش است. افزایش روزافزون تعداد بازیگران مستقل، افزایش رقابت های اقتصادی و گسترش سریع تکنولوژی منجر به افزایش تحولات و درنتیجه کاهش زمان تصمیم گیری شده است. بدون تردید، عامل حیاتی پیشرفت یک کشور و موفقیت نیروهای مسلح آن کشور در چنین شرایطی، شناخت دشمنان و تهدیدات آن است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل مفهومی ساختاری-تفسیری دشمن شناسی در مکتب شهید سلیمانی است. در این راستا نخست به شناسایی ابعاد و مؤلفه های مختلف دشمن شناسی در مکتب شهید سلیمانی پرداخته شد، سپس با استفاده از روش دلفی فازی مؤلفه های نهایی دشمن شناسی شناسایی و غربالگری شدند. سپس با استفاده از راهبرد پژوهش تحقیق در عملیات نرم و به صورت مشخص روش مدل سازی ساختاری-تفسیری (ISM)، روابط بین مؤلفه ها و عوامل شناسایی و تحلیل شده است. براساس یافته های پژوهش دشمن شناسی در مکتب شهید سلیمانی دارای 21 مؤلفه کلیدی می باشد که در پنج سطح تقسیم می شوند. بنیادی ترین مؤلفه های دشمن شناسی در مکتب شهید سلیمانی، مؤلفه های «داشتن سوءظن نسبت به دشمن و اعتماد نکردن به وی» و «پذیرش خدا و رسول در دل و معارضه و مبارزه با دشمنان آن ها» هستند.
۷.
تحلیل گفتمان انتقادی به عنوان یک روش تحلیل متن، سعی می کند لایه های درونی عناصر موجود در آن را شناسایی کرده و ارتباط میان آنها را تحلیل نماید تا به معناهای عمیق متن دست پیدا کند. این روش ابزاری برای تحلیل متن و جهان بینی متون به ویژه در مطالعات دینی به شمار می رود. هر چند یهود، دشمن ترین افراد نسبت به مسلمانان هستند(المائده: 82) ولی در آیاتی از قرآن کریم رفتار مداراگونه و عفو از آنان بیان شده است. در این مقاله سعی شده ایدئولوژی گفتمان الهی از این آیات براساس روش گفتمان کاوی انتقادی فرکلاف مورد تحلیل قرار گیرد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که از ساخت های ایدئولوژیک در سطح توصیف اعم از ارزش تجربی واژگان، تشابه معنایی و ساخت های نحوی در بیان مدارا با اهل کتاب استفاده شده است. عفو، صفح، صبر و تقوا به عنوان مؤلفه های گفتمان مدار، مدارا با اهل کتاب است. این مؤلفه ها با ایدئولوژی گفتمان و روابط قدرت در تعامل تنگاتنگ قرار دارند. تحلیل بافت موقعیّت در سطح تفسیر نمایان ساخت که سبک گفته پردازی در لایه متنی کاملاً با شرایط اجتماعی و زمانی نزول آیات مطابقت دارد. تحلیل سطح تبیین، نشانگر الگوی زیست مطلوب در جامعه است و نشان می دهد مدارا با اهل کتاب جهت حفظ مصالح اجتماعی است و در عرصه هایی که زمینه ساز سلطه اندیشه های توطئه محور نباشد، بروز می یابد.
۸.
انقلاب اسلامی ایران یکی از انقلاب های بزرگ دنیا هست که، تاثیر زیادی در جهان اسلام و عرصه بین الملل گذاشته است. مقاله ی حاضر از میان تاثیرات مختلف و متغییرهای متنوع انقلاب اسلامی به تبیینِ نتایج «دیپلماسی نهضتی» پرداخته است. اگر چه از منظر مفهومی دیپلماسی نهضتی امروزه با اصطلاحات «مقاومت» و «بیداری اسلامی» در عرصه علمی و آکادمیک کاربرد زیادی پیدا کرده است؛ موضوع «دیپلماسی نهضتی» جدید بوده و نیاز به مطالعه و در خور تحقیق است. پیشینه دیپلماسی نهضتی به شکل گیری انقلاب اسلامی و ماهیت و مفهوم آن به نهضت انبیاء باز می گردد. در این مقاله دیپلماسی نهضتی مبتنی بر نظریه سیاست خارجی امام خمینی(ره) ارزیابی خواهد شد. پژوهش حاضر از نوع بنیادی – کیفی و روش، توصیفی- تحلیلی انجام شده است. سوال اصلی مقاله این است که نتایج و پیامدهای فراملی دیپلماسی نهضتی انقلاب اسلامی چه بوده و مصادیق آن کدامند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد، مهمترین نتایج دیپلماسی نهضتی انقلاب اسلامی شامل؛ مفهوم مقاومت، توسعه ژئوپلتیک محور مقاومت، ماهیت بیداری اسلامی، سیاسی شدن اسلام و پیاده سازی اسلام ناب بوده است. در نتیجه دیپلماسی نهضتی متاثر از انقلاب اسلامی سبب شد عنصر اسلام و سیاست در قدرت و اجتماع با رویکرد نظری جدید بازتولید شده و تئوریزه شود. مهمترین پیامد آن در قالب تعامل فزاینده و تعامل گرایی ضد نظام سلطه بروز و ظهور یافته است.
۹.
این مقاله به بررسی مقایسه ای اصول عدالت سیاسی از منظر امام خمینی و جان رالز می پردازد . پرسش اصلی بر محور همین دشواره از منظر امام و مقایسه آن با جان رالز است که به نقاط اشتراک یا افتراقی در عدالت، متمرکز می باشد. داده های این پژوهش که بر اساس روش مقایسه ای دو اندیشمند شکل گرفته است، حکایت از آن دارد که اندیشه سیاسی امام خمینی به مثابه منظومه ای معنایی متشکل از مجموعه نشانه های به هم پیوسته است که در نظام فکری توحید-عدالت سامان یافته است. در مفصل بندی گفتمانی اندیشه سیاسی ایشان، دال مرکزی عدالت است که در هسته مرکزی اندیشه ایشان است و همه دال های دیگر بر گرد آن می چرخند. ظلم ستیزی، استکبارستیزی، مردم گرایی و دفاع از مستضعفان ازجمله اصول عدالت سیاسی ایشان است، این در حالی است که در اندیشه سیاسی رالز، آزادی در صدر می نشیند و دیگر ارزش ها ازجمله عدالت با نوع خوانش از آن، تحلیل می شود، از دیگر سو، اصولی چون امنیت همگانی، مشارکت عمومی و حق گزینش برابر، پاسداری از حقوق سیاسی همگان، حق انتقاد و نظارت و آزادی اجتماعات و برخورد با نافرمانی مدنی به صورت مشترک در اندیشه امام خمینی و جان رالز وجود دارد، هرچند که اهداف نهایی هرکدام از این اصول متفاوت است.
۱۰.
اقتصاد مقاومتی دژی توانمند و نفوذناپذیر در برابر تحریم های یکسویه نظام های سلطه می تواند الگویی راهبرد و کارکردی برای کشورهای اسلامی منطقه باشد که نیاز به گفتمان سازی با رویکردی استراتژیک دارد. لذا هدف اصلی این پژوهش تحلیل استراتژیک گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی در کشورهای اسلامی منطقه است. پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی است و از نظر روش گردآوری داده ها یک پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی محسوب می گردد. جامعه مشارکت کنندگان شامل مدیران مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری است. برای نمونه گیری از روش هدفمند استفاده شد و با 13 نفر اشباع نظری حاصل گردید. ابزار گردآوی داده ها مصاحبه های تخصصی نیمه ساختاریافته و پرسشنامه سوات بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل کیفی محتوایی و نرم افزار MaxQDA استفاده شد. در بخش کمی برای تحلیل استراتژیک از روش تحلیل سوات (SWOT) و ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM) استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی، در موقعیت تهاجمی قرار دارد و راهبرد مناسب برای گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی در کشورهای منطقه باید استفاده از حداکثر توانمندی ها و نقاط داخلی برای بهره گیری و استفاده بهینه از فرصت های موجود باشد.
۱۱.
پرسش مقاله این است که به منظور ایجاد و زمینه های پیشرفت و تمدن، استقلال و آزادی در گام دوم انقلاب اسلامی چه اهمیتی دارد و چه سطوح و عرصه هایی را شامل می شود که باید تحقق یابد؟ ایده مقاله آن است که، تعمّق در باب اهمیت استقلال و آزادی و نقش کلیدی این دو در پیشرفت و توسعه جامعه و به ویژه نقش آفرینی در پیدایش تمدن است. از این رو، موتور محرکه انقلاب، استقلال و آزادی است و هر مقدار که این دو در جامعه به صورت مطلوبی توسعه یابد می توان امیدوار بود که انقلاب به سمت پیشرفت گام نهاده که مقدمه ای برای نیل به تمدن نوین است و هر مقدار استقلال و آزادی تهدید و تحدید شود انقلاب از اهداف اصیل خود دور شده است. دو خواست اصیل در استقلال و آزادی نهاده شده است که در بیش از یک صد سال اخیر مورد مطالبه بوده است یعنی نفی استعمار و نفی استبداد که دو لایه استقلال و آزادی به شمار می روند و در بیانیه گام دوم نیز به نحو آشکاری برجسته شده است. مباحث این مقاله، با روش توصیفی و تحلیلی، مروری خواهد بود بر مفهوم آزادی و آزادی های سه گانه اجتماعی از جمله تصمیم گیری و عمل کردن و اندیشیدن. سپس به مسأله استقلال ملی که شامل آزادی ملت و دولت است می پردازد. این اهتمام، افزون بر آن که جزء مبانی نظری انقلاب اسلامی و مسؤولیت انسان به شمار می رود، از آن رو است که وجه مردمی و نقش آفرینی مردم در تداوم انقلاب امری حیاتی است.
۱۲.
جمهوری اسلامی ایران از همان روزهای اولیه انقلاب اسلامی به دلیل تقابل راهبردی با نظام سلطه همواره مورد کینه و دشمنی آنان بوده است. نگاهی گذرا به فهرست اقدامات استکبار جهانی و ایادی داخلی آن عمق کینه و دشمنی آنان با انقلاب اسلامی را آشکار می سازد که در هر برهه زمانی، وجه جدیدی به خود می گیرد. یکی از موارد این دشمنی در آبان ماه 1398 و پس از اجرای طرح سهمیه بندی سوخت رخ داد که ویژگی های منحصربه فردی ازنظر سطح گستردگی، عمق خشونت و .. داشت. در پس پرده هر حادثه امنیتی، لایه های زیرینی وجود دارد که درواقع برهم کنش آن ها، منجر به بروز آن حادثه شده است. ازاین روی تمرکز بر تجزیه وتحلیل این حوادث و ادراک عوامل مؤثر بر بروز آن می تواند رهگشای مدیریت بحران های آتی فراروی نظام باشد. این پژوهش از حیث رویکرد استقرایی و از حیث هدف، اکتشافی است و از حیث روش از راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد مبتنی بر رویکرد گلیسر بهره برداری و اقدام به مصاحبه با نخبگان این حوزه شد. نتایج گویای آن است که سه عامل اصلی در بروز و تشدید این حادثه نقش داشته است که عبارت است از: آمادگی کامل نظام سلطه ، بی تدبیری دولت، ویژگی های متمایز بحران 1398.