آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۲

چکیده

دیپلماسی هسته ای ایران و پنج به علاوة یک به دنبال توافق جامع هسته ای در تیرماه ۱۳۹۴، بیش از گذشته در معرض توجه قرار گرفته و به چالش اذهان مبدل گردیده است. از جمله چرایی های برخاسته از این رویداد، طرح این مسئله می باشد که چه عاملی موجب موفقیت و به ثمر رسیدن مذاکرات هسته ای دوازده سالة ایران با قدرت های جهانی شده است؟ نویسندگان با ریشه یابی فضای حاکم بر سیاست خارجی دو طرف دیپلماسی هسته ای یعنی ایران و آمریکا، مدعی آن هستند که دولت های یادشده برای رسیدن به اهداف سیاست خارجی، الگوی رفتاری مبتنی بر بعد نرم افزاری قدرت را کنش راهبردی خود قرار داده و با تعمیم این الگو به مسئله هسته ای ایران، درصدد حل و فصل آن برآمده اند. بر این مبنا نوشتار حاضر پرسش مذکور را به این شکل تغییر می دهد که چگونه رویکرد نرم افزاری قدرت امکان دستیابی به توافق هسته ای را فراهم می سازد؟ در مقام فرضیه پردازی، نویسندگان در پاسخ به این پرسش، با بهره گیری از نظریه قدرت نرم جوزف نای و با کاربست روش توصیفی-تحلیلی مطرح می سازند که علی رغم تفاوت در اهداف، دولت های ایران و آمریکا در راستای اثرگذاری بر یکدیگر، از روش های مسالمت آمیزی چون مذاکره، تعامل، تغییر لحن و ادبیات، اقناع سازی و چندجانبه گرایی، برای نیل به توافق هسته ای و تثبیت آن بهره گرفته اند.

تبلیغات