مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
جنگ سرد
نقش صلح و امنیت بین المللی در تحقق تنوع فرهنگی
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
73-87
حوزه های تخصصی:
تنوع فرهنگی به عنوان میراث مشترک بشریت، ویژگی ذاتی جامعه بشری است که ضامن بقا و جلوگیری از نابودی هویت افراد، گروه ها و ملیت ها در طول تاریخ می باشد و با عنایت به اهمیت موضوع تنوع فرهنگی و چالش های نوین این مقوله در عصر نوین، این موضوع توجه بیش از پیش را در عرصه بین المللی می طلبد. لذا تلاش جامعه جهانی پس از جنگ های جهانی و جنگ سرد، ایجاد و تقویت نقش سازمان های بین المللی با هدف دستیابی به صلح جهانی می باشد. در اینجا این سوال مطرح می شود که نقش صلح و امنیت در تحقق تنوع فرهنگی چیست ؟ آیا با حفظ صلح و نفی خشونت می توان به ارتقای تنوع فرهنگی کمک کرد ؟در پاسخ به این پرسش این فرضیه مطرح می شود که رابطه معنا داری میان نفی خشونت و تحقق تنوع فرهنگی وجود دارد و نیل به صلح و آرامش و عدم خشونت به یقین به حفظ تنوع فرهنگی موجود در جهان خواهد انجامید و با احترام به تمامی فرهنگ ها ،زمینه های تهدید پدیداری خشونت برطرف شده و صلح و امنیت ملی و به تبع آن صلح و امنیت بین المللی مستقر خواهد گردید .
از دام توسیدید تا سیستم کنسرت؛ تحلیلی بر اینده روابط امریکا و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله در پی پاسخ به این سوال بود که اینده روابط چین و امریکا چگونه خواهد بود؟ پاسخ به این پرسش از ان نظر حائز اهمیت بود که رقابت استراتژیک اینده در جهان میان این دو قدرت خواهد بود و فعل و انفعالات اینده جهان بشدت از کیفیت روابط این دو تاثیر می پذیرد. فرضیه مقاله که به روش توصیفی – تحلیلی بررسی شد آن بود که اینده روابط چین و امریکا می تواند در سه شکل درگیری نظامی(دام توسیدید) ، جنگ سرد جدید(دام چرچیل) ، و سیستم کنسرت ( وابستگی متقابل رقابتی) تجلی یابد. در این میان، با در نظر گرفتن نقش "کارگزاران سیاسی" و نقش "ساختار نظام بین الملل" در تعیین رفتار دولت ها، دام توسیدید بعنوان "سناریوی ممکن"، دام چرجیل بعنوان "سناریوی محتمل"، و سیستم کنسرت یا مدیریت مشترک بعنوان "سناریوی مرجح" در نظر گرفته شد. یافته مقاله نشان داد با انکه اراده کارگزاران سیاسی، انها را بسوی همکاری سوق می دهد اما الزامات ساختاری نیز ازادی عمل انها را برای همکاری محدود می کند. تحت این شرایط بنظر می رسد رهبران چین و امریکا احتمالا به دلیل پیامد های بسیار خطرناک ان، از دام توسیدید فرار خواهند کرد اما الزامات ساختاری مانع از حرکت انها به سمت سیستم کنسرت خواهد شد و لذا انها در دام چرچیل گرفتار خواهند شد.
سامانه های دفاع ضد موشکی ایالات متحده: از میراث جنگ سرد تا راهبرد نوین اوباما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره دوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۴)
29 - 64
طرح استقرار سامانه های دفاع ضد موشکی به سالهای آغاز جنگ سرد بر می گردد، اما طی یک دهه اخیر و به ویژه از دوره ریاست جمهوری جورج بوش و تحت تاثیر غلبه نومحافظه کاران، پیگیری طرح استقرار سیستم های دفاع ضد موشکی شدت یافت و در عمل نیز واشنگتن در طراحی و استقرار این سامانه ها در داخل و خارج از مرزهای سرزمینی به موفقیت های چشمگیری دست یافته است. حادثه یازده سپتامبر و فضای روانی مساعد آن این ادعای ایالات متحده را که واشنگتن با وجوهی از تهدیدات روبرو است که در پیوند افراط گرایی و فناوری نهفته است، سیاست آمریکا را برای دفاع از خود با توسل به شیوه ها و ابزارهای موجود تا حدودی توجیه نمود. بنابراین، بوش در 13 دسامبر 2001 طی یک یادداشت دیپلماتیک برای روسیه، قزاقستان، اوکراین و بلاروس خروج آمریکا از پیمان ضد موشک های بالستیک را اعلان و متعاقب آن طرحهایی جهت استقرار سیستم ها در خارج از کشور مطرح ساخت. با وجود روی کار آمدن دموکراتها و وعده های انتخاباتی باراک اوباما و نیز مخالفت های خارجی به ویژه از جانب چین و روسیه، استقرار سامانه های ضد موشکی و ارائه برنامه های نوین با تغییر و تحولاتی همچنان تداوم یافته است. برغم پایان جنگ سرد و برغم جابجایی نخبگان سیاسی، ایالات متحده در صدد پیشبرد طرح های سامانه دفاع ضد موشکی است. در این پژوهش از چشم انداز رئالیسم تهاجمی و با روش تبیینی به بررسی این فرضیه پرداخته شده که، ایالات متحده راهبرد کلان هژمونی بر نظام بین الملل را جستجو نموده است و سامانه های دفاع ضد موشکی به عنوان بخشی از قابلیت های نظامی آمریکا در راستای دست یابی به هژمونی جهانی و امنیت مطلق در دستور کار قرار گرفته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در مقایسه با عصر جنگ سرد، ایالات متحده در دوره پس از جنگ سرد فرصت هایی بیشتر برای پیشبرد طرح های سامانه های دفاع ضد موشکی داشته است
روابط هند و آمریکا پس از فروپاشی دو قطبی عصر جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
252 - 292
1 بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد نظام دوقطبی درجهان فرو ریخت و روابط بین الملل دچار تغییر و دگرگونی گردید. به دنبال فروپاشی نظام دوقطبی، قدرت های جدیدی در مناطق مختلف جهان سر بر آوردند که می توانستند در مناطق خود حضور و نفوذ آمریکا را به چالش بکشند. علی رغم فراز و نشیب های روابط هند و آمریکا در دوره جنگ سرد روابط فعلی آمریکا با هند بسیار گسترده و در تمام ابعاد فرهنگی، اقتصادی و نظامی است. روابط هند با ایالات متحده آمریکا (و یا روابط هند و آمریکا) اشاره به روابط بین المللی است که بین هند و ایالات متحده آمریکا وجود دارد. علی رغم اینکه هند یکی از پیشگامان و اعضای مؤسس جنبش عدم تعهد در سال ۱۹۶۱، بود اما رابطه نزدیک تر هند با اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ سرد توسعه یافت. در طول آن دوره، همکاری هند و روابط استراتژیک و نظامی با مسکو و همراهی با سیاست های سوسیالیستی تأثیر منفی بر روابط آن با ایالات متحده گذاشت. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، هند شروع به بررسی سیاست های خارجی خود در جهان تک قطبی و گام برای رسیدن به توسعه روابط نزدیک تر با اتحادیه اروپا و ایالات متحده نمود. امروز، هند و ایالات متحده روابط فرهنگی، استراتژیک، نظامی و اقتصادی گسترده ای دارند. امروزه هند با پیوستن به نهادهای بین المللی و منطقه ای تلاش می کند که در مدیریت بین الملل خود را سهیم کند و با پیوستن به روندهای اقتصادی چون بریکس و تقویت سازمان سارک و.. در تلاش است تا جایگاه خود را در تصمیم گیری نظام بین الملل تقویت کند. و از آنجایی که هند کشوری است که از نظر فرهنگی با جمهوری اسلامی ایران اشتراک دارد و می تواند در سیاست خارجی خود به عنوان همسایه شرقی به عنوان همسایه خوب بیا ن شود و با تکیه بر این اصل ایران می تواند با همکاری های اقتصادی، فرهنگی با این کشور در راستای افزایش پیشرفت تلاش کند. سؤال اصلی مطرح شده در این رساله این است که ساختار نظام بین الملل بر روابط هند و آمریکا داشته است؟ فرضیه و پاسخ ارائه شده این است که الزامات هند برای رشد در نظام بین الملل، باعث افزایش تمایل هند به گسترش پیوندهایش با ایالات متحده آمریکا شده است.
پویایی درون نهادی و تأثیر آن بر دیپلماسی راه دوم میان ایالات متحد آمریکا و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط ایالات متحد آمریکا و فدراسیون روسیه در دوران جنگ سرد و پس از آن همواره از دشمنی آشکار تا رقابت در نوسان بوده است. چه در دوران جنگ سرد و چه در دوره پس از آن، فرایندهای دیپلماسی راه دوم به عنوان سازوکاری سازمان یافته و نهادینه ، مکمل دیپلماسی رسمی دو کشور بوده است. در این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که عوامل نهادی داخلی چگونه به پیگیری دیپلماسی راه دوم در تحقق منافع آمریکا و روسیه در دوران جنگ سرد و پس از آن منجر شده است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که در سازگاری با مسیر تاریخی طی شده در دوران جنگ سرد، لزوم تأمین منافع راهبردی و پایدار هر کشور، استفاده از نهادهایی با ارتباطات گسترده با دولت و روابط شکل گرفته در فرایندهای غیررسمی، موجب تداوم این مسیر از دیپلماسی در روابط آمریکا و روسیه شده است. برای آزمون این فرضیه از نظریه نهادگرایی تاریخی و به طور مشخص عنصر «هم پایانی» بهره گرفته ایم. در این زمینه، برای بررسی عوامل یکسانی که برایند مشابهی را در دو دوره متفاوت ایجاد کرده است؛ از روش تاریخی تطبیقی بر مبنای مقایسه دو دوره زمانی جنگ سرد و دوران پس از آن استفاده کرده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد که تداوم الگوی نهادی در هر دو دوره، مشترک است، ولی تغییر در سطح منافع و ورود نهادهایی با فاصله زیاد از مراکز قدرت، موجب کاهش تأثیرگذاری این فرایندها بر جریان های رسمی در دوره متأخر شده است. هرچند که کمیت مسیرها و نهادهای دخالت کننده افزایش آشکاری داشته است.
بحران بین المللی افزایش هزینه های نظامی علل و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۳ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۴ (پیاپی ۹۲)
877 - 900
حوزه های تخصصی:
: جامعه بین المللی با بحران های زیادی مواجه است. بحران هایی همچون فقر و عدم توسعه یافتگی بخش زیادی از جوامع انسانی، گرم شدن کره زمین، بحران اقتصادی، بروز بیماری های واگیردار، انباشت سلاح های کشتارجمعی، درگیری های منطقه ای و داخلی کشورها، کمبود مواد غذایی و آب آشامیدنی سالم از جمله مواردی هستند که جامعه بین المللی با آن ها رو به رو است. هر یک از این چالش ها به تنهایی نیازمند اقدامات و امکانات است که در موارد زیادی فراتر از امکانات محدود جامعه بین المللی است. بحران دیگری که درخور توجه است و هر روزه زنگ خطر بیشتری را برای جامعه بین المللی به صدا درآورده است افزایش هزینه های تسلیحاتی است. مقاله حاضر نقل و انتقالات تسلیحات، هزینه های نظامی، تجارت تسلیحات در خاورمیانه و مسائل مربوط به امنیت بین المللی را مورد مطالعه قرار می دهد.
فضا و امنیت ملی؛ پیشرفت های فضایی ایران تقویت کننده امنیت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۴ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
677 - 710
حوزه های تخصصی:
در چند سال اخیر در کنار پیشرفت های گسترده ایران در علوم مختلف، گام های بزرگی نیز در فعالیت های فضایی برداشته شده است، به نوعی که ایران را در کنار معدود کشورهایی قرار داده که به فناوری پیشرفته فضایی برای دستیابی به فضا و حضور فعال در فضا دسترسی دارند. اگرچه هنوز ایران از نظر فناوری فضایی در آغازین مراحل خود قرار دارد و باید در این مسیر تلاش های بیشتری بنماید ولی این واقعیتی غیرقابل انکار است که پیشرفت های فضایی کشور آثار مثبتی را در حوزه های مختلف در پی داشته و خصوصاً می تواند به حفظ و ارتقای امنیت ملی کمک شایانی نماید. در این مقاله تلاش می شود ارتباط پیشرفت های فضایی کشور و امنیت ملی مورد بررسی قرار گیرد و از این طریق راهکارهایی نیز برای فعالیت بهتر و ایفای نقش مؤثرتر در فضا ارائه گردد. لذا بنا بر اهمیت رقابت بین المللی در امور فضایی و گسترش فعالیت های کشورهای مختلف در این قلمرو، به ویژه مسائل و مشکلاتی که امروزه اکثر کشورها با آنها در ارتباط با فعالیت های فضایی روبه رو هستند در این مقاله بدین سئوال مهم پاسخ داده می شود که پیشرفت های فضایی ایران چه کمکی را می توانند به حفظ و ارتقای امنیت ملی ایران بنماید.
جایگاه چین در سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
399 - 420
حوزه های تخصصی:
چین به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و بازیگری تاثیرگذار در عرصه منطقه ای و جهانی، همواره در کانون توجه اتحادیه اروپا قرار داشته و تلاش این اتحادیه بر گسترش روابط در تمامی زمینه ها بالاخص در عرصه های اقتصادی و سیاسی بوده است. در زمینه روابط اقتصادی، آنچه بیش از همه مورد توجه قرار گرفته و مقاله حاضر نیز به آن پرداخته، دو مسئله تجارت و سرمایه گذاری مستقیم خارجی است. در واقع می توان گفت که اتحادیه اروپا اهمیت زیادی را برای توسعه روابط تجاری و اقتصادی با چین قائل است به طوری که کمیسیون اروپا در اسناد راهبردی خود همواره بر این مسئله تاکید نموده است. از سوی دیگر اتحادیه اروپا در زمینه موضوعات سیاسی ازجمله تحریم تسلیحاتی، مسئله تایوان و حقوق بشر با دولت چین اختلافاتی داشته و همواره خواهان گفتگو و حل و فصل مسالمت آمیز این مسائل بوده است. اما آنچه بیش از همه باید مورد تاکید قرار گیرد این است که مسائل و موضوعات اقتصادی در سیاست خارجی اتحادیه اروپا در قبال چین نقش پررنگ تری داشته بطوریکه موضوعاتی از قبیل تحریم تسلیحاتی، وضعیت حقوق بشر و مسئله تایوان را تحت تاثیر خود قرار داده است. نکته دیگری که باید به آن پرداخته شود این است که مقاله سعی دارد موضوع مورد نظر را در چارچوب نظریه نهادگرایی نئولیبرال مورد بررسی و کنکاش قرار دهد؛ زیرا به زعم نگارنده رفتار و رویکرد اتحادیه اروپا در قبال چین را با مؤلفه ها و مفروضه های نظریه نهادگرایی نئولیبرال بهتر می توان تبیین نمود.
مقایسه تطبیقی سیاست خارجی آمریکا درقبال ایران و کوبا در دوران جنگ سرد ایران (1991-1979)، کوبا (1991-1959)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
635 - 656
حوزه های تخصصی:
بنیاد پژوهش حاضر بر این پرسش نهاده شده که سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در قبال ایران (1991-1979) و کوبا (1991- 1959) چگونه شکل گرفته و در عمل چگونه اعمال شده است؟ و چه وجوه تشابه و افتراقی میان ایران و کوبا در این زمینه وجود دارد. روش این پژوهش، تاریخی تحلیلی بوده و مبنای تحلیلی آن نظریه واقع گرایی در روابط بین الملل می باشد. همچنین ابزار گردآوری اطلاعات، اسنادی و مبتنی بر استفاده از کتاب ها و مقالات علمی است. در مسیر پاسخ گویی به این سئوال معلوم شد، در چرایی اتخاذ رویکرد تقابلی آمریکا در قبال ایران و کوبا عوامل مشترکی همچون نوع نظام بین المللی، نوع سیاست خارجی اتخاذی از سوی ایران و کوبا پس از انقلاب و اهمیت ژئوپلتیک این دو کشور تاثیرگذار بوده اند. هر چند تفاوت هایی خاص میان ایران و کوبا در مورد نوع سیاست خارجی اتخاذی از سوی آنان پس از وقوع انقلاب در این کشورها و همچنین اهمیت ژئوپلتیک آن ها وجود داشت اما به علت حاکم بودن اصل موازنه قوا بر سیاست خارجی آمریکا، این کشور کلیه رفتارهای مخالف با نظم موجود را غیرقابل قبول تلقی می نماید و از این رو در یک نگاه کلی، تفاوتی در نوع رویکرد آن نسبت به دو کشور یاد شده وجود نداشته و بنابراین تقریباً از روش ها و ابزارهای مشابهی مانند تلاش برای اتحاد و بهره برداری از میانه روها در ابتدای انقلاب، ایجاد جنگ روانی و استفاده از تبلیغات سیاسی، اعمال تحریم های همه جانبه و در نهایت اقدامات نظامی در جهت اعمال سیاست خارجی خود در قبال ایران و کوبا استفاده نمود. هر چند نوع و نحوه به کارگیری آن ها در مورد هر کشور با توجه به ویژگی ها و شرایط خود متفاوت می باشد.
تغییر مرکز ثقل سیاست خارجی آمریکا پس از یازده سپتامبر 2001(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
701 - 736
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی آمریکا در طول جنگ سرد، اروپا محور بود و به دلیل این که استراتژی کلان آن در این منطقه قابل تعریف بود، در مرکز ثقل سیاست خارجی آمریکا قرار داشت. ایالات متحده با فروپاشی نظام دوقطبی به تنها ابرقدرتی تبدیل شد که از حالت تدافعی دوران جنگ سرد خارج شده، اما به دلیل عدم وجود دشمن مشخص، سیاست خارجی آن دچار بحران معنا شده بود. با وقوع حوادث یازده سپتامبر 2001، امنیت ملی آمریکا به چالش کشیده شد و سیاست خارجی آن را از بحران معنا رها ساخت. آمریکا با این تلقی که منطقه خاورمیانه کانون تهدیدهای نامتقارن تروریستی است، توجه خود را به این منطقه معطوف نمود و اعلام کرد آماده است ریشه های تروریسم را حتی با به کارگیری سیاست یکجانبه گرایانه بخشکاند. در واقع، آمریکایی ها قصد دارند هژمونی خود را در خاورمیانه تثبیت نمایند و آن را به سراسر جهان تسری بخشند. بنابراین، خاورمیانه مرکز ثقل سیاست خارجی آمریکا قرار گرفت. این در حالی است که طی جنگ سرد، مرکز ثقل سیاست خارجی آمریکا منطقه اروپا بود. این مقاله به بررسی علل تغییر مرکز ثقل سیاست خارجی آمریکا از اروپا به منطقه خاورمیانه می پردازد.
روند دولت ملت سازی در بوسنی پس از جنگ داخلی این کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
809 - 828
حوزه های تخصصی:
بوسنی و هرزه گووین یک کشور چند نژادی شامل سه گروه اصلی که در قانون اساسی از آن ها به عنوان نژاد مؤسس یاد شده و 17 اقلیت دیگر است و همه آن ها در یک کشور چند نژادی قرار گرفته اند. این کشور بعد از جدا شدن از امپراطوری عثمانی در سال 1878، تقریبا نزدیک به یک قرن با چالش های ملت دولت سازی روبرو بوده است. ابتدا این کشور تحت استعمار امپراطوری اتریش مجارستان قرار گرفت و بعد از این دوره، زیر نظر پادشاهی ملی گرای صرب برای تشکیل یوگسلاوی اول و بعد نیز تحت حاکمیت تیتو و یک نظام سوسیالیستی قرار گرفت. در اواسط دهه 60 ، نظام تقسیم قدرت در قالب فدراسیون ایجاد شد که نهایتاً این چنین سیستمی تجزیه و به جنگ داخلی منتهی گردید. بعد از جنگ دهه 1990 برای بوسنی یک سیستم پیچیده تقسیم قدرت براساس تقسیم بندی نژادی ایجاد گردید که تاکنون تنها با نظارت و دخالت جامعه بین المللی دوام آورده است. وجود چنین ساختاری تنها باعث پیچیده شدن سیستم سیاسی این کشور گردیده و به گرایش های تجزیه طلبانه دامن زده است. سئوال اصلی این است: تحولات سیاسی پس از جنگ داخلی تا چه حدی روند دولت ملت سازی در بوسنی را تقویت کرده است؟ با نگرش به سابقه تاریخی دولت ملت سازی در بوسنی و با تمرکز بر روند جدید دولت ملت سازی روشن می گردد که این روند در بوسنی و هرزه گووین با گذشت 16 سال از پایان جنگ داخلی با وجود فشار جامعه بین المللی و شکل گیری ساختارهای سیاسی هنوز در جامعه بوسنی نهادینه نشده و همچنان این کشور آبستن تحولات سیاسی جدیدی است.
مفهوم مأموریت های صلح بانی سازمان ملل متحد و سیر تحول آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
1023 - 1052
حوزه های تخصصی:
بررسی روند تاریخی مأموریت های صلح بانی سازمان ملل متحد حاکی از بروز تحولی کمّی و کیفی در این مأموریت ها در دو دهه اخیر است که از آن به عنوان سیر تحول مأموریت های صلح بانی این سازمان یاد می شود. این توسعه و تحول به تدریج شکل گرفته و از مأموریت های سنتی صلح بانی با وظیفه محدود نظارت بر آتش بس آن هم غالباً در درگیری های مسلحانه بین دولت ها (درگیری های بین المللی)، به مأموریت های پیچیده و چندوجهی با مشارکت واحدهای نظام ی، پلیس و نیروهای غیرنظام ی و بشردوستان ه که به طور عمده برای پاسخ به درگیری های مسلحانه داخلی (در نقط ه مقاب ل درگیری های بین المللی) اعزام می شوند، تغییر ماهیت داده است. این تحول در واقع در پاس خ به محیط بین المللی جدید شکل گرفته در دوران پس از خاتمه جنگ سرد و شرایط نوین حاکم بر درگیری ها و بحران های بین المللی صورت گرفته و اع زام پرشم ار نیروهای صلح بان این سازمان به مناطق به شدت فقیر و آشوب زده به عنوان یکی از نتایج طبیع ی ایجاد محیط نوین بین المللی ارزیابی می گردد. البته در این زمینه یکی از نگرانی های مهم موجود در ارتباط با روند تحول کیفی و کمّی مأموریت های صلح بانی سازمان ملل متحد، امکان تبدیل چنین سازوکاری به یک عنصر قدرتمند پشتیبانی کننده سیاست های تغییر رژیم در جهان توسط قدرت های غربی می باشد. مقال ه حاض ر کوشیده است با استفاده از اسناد و گزارش های سازمان ملل متحد، در قالب یک مقدمه، سه بخش و نتیجه گیری به بررسی مفهوم صلح بانی سازمان ملل متحد و سیر تحول آن بپردازد. بخش اول مقاله به بررسی مفهوم صلح بانی در چهار دوره زمانی مفروض پس از تأسیس سازمان ملل متحد، بخش دوم به بررسی تحول مفهوم صلح بانی و بخش سوم به آسیب شناسی مأموریت های صلح بانی سازمان ملل متحد اختصاص یافته است.
تحلیل ریشه ها و ماهیت بحران اوکراین: تشدید تنش شبه جنگ سرد بین روسیه و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۷ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸
889 - 918
حوزه های تخصصی:
به دنبال الحاق کریمه به روسیه، بحران داخلی اوکراین و اختلافات آن با مسکو به اوج رسید. گرایش های جدایی طلبانه در مناطق شرقی اوکراین مثل استان های اودسا، لوگانسک، دونتسک و منطقه دونباس شدت یافت. کاخ سفید و نهادهای اروپایی و غربی تا به حال به جز تهدید روسیه و مقامات آن به اعمال تحریم های جدید و سخت تر، اقدام قابل ملاحظه ای برای حل بحران صورت نداده اند. این در حالی است که ادامه بحران کنونی مواضع تندروها در روسیه و اوکراین را تقویت خواهد کرد. سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه معتقد است تحریم ها و فشارهای بیشتر علیه کشورش نه تنها کمکی به حل بحران نمی کند، بلکه به تعمیق آن منجر خواهد شد. از یک طرف نگرانی کرملین در حال افزایش است، چرا که غرب با تحریک یکی از متحدین قبلی آن، عملاً منافع و امنیت ملی روسیه را نادیده گرفته و وارد حوزه نفوذ سنتی این کشور شده است. از طرف دیگر واشنگتن و متحدین غربی آن نگران اقتدار مجدد روسیه تحت رهبری ولادیمیر پوتین، افزایش محبوبیت وی در داخل این کشور و تجدید روحیات ملی گرایانه در میان روس های مناطق مختلف فدراسیون روسیه و روس تبارهای ساکن جمهوری های پیشین اتحاد شوروی سابق هستند. حال سئوال اینجاست که آیا تشدید بحران داخلی اوکراین و گسترش دامنه اختلافات آن با مسکو، تداوم توسعه ناتو به سوی مرزهای روسیه، عضویت احتمالی اوکراین در ناتو، برتری جویی آمریکا و واکنش تند مسکو نسبت به واگرایی متحدین قبلی، روابط روسیه با آمریکا و غرب را به سوی بعضی شرایط تنش بار حاکم بر دوره جنگ سرد سوق خواهد داد؟ مقاله زیر به دنبال پاسخی مناسب برای سئوال مذکور این فرضیه را مورد ارزیابی قرار می دهد که: شرایط بحرانی موجود بین روسیه و غرب بر سر اوکراین به وضعیت جنگ سرد سوق نخواهد یافت.