مقالات
حوزه های تخصصی:
سیب زمینی محصولی است که افت و خیز زیادی در قیمت و تولید آن مشاهده می شود. بعد از گندم و برنج، سیب زمینی از جمله مواد اصلی و پر ارزش غذایی است که در کشورهای جهان سوم خوراک اصلی مردم را تشکیل می دهد و می تواند جایگزین بعضی از محصولات غذایی شود. با توجه به نقش این محصول در فرایند توسعه اقتصادی، بهبود تغذیه جمعیت، کسب درآمد بیشتر برای تولیدکنندگان، رشد سرمایه ملی و اشتغال در تولید، صنایع و فرآورده های وابسته و از طرفی با ملاحظه رشد روزافزون جمعیت و لزوم توجه هر چه بیشتر به استفاده بهینه از محصولات و نهاده های تولیدی، بررسی نهاده های مورد تقاضا در کشت سیب زمینی و تابع عرصه آن، ضروری است. هدف از انجام این مطالعه برآورد هم زمان توابع سود، عرضه محصول و تقاضای نهاده ها و تخمین کشش تقاضای نهاده های تولید و عرضه سیب زمینی برای سال زراعی 1381-82 است. در این بررسی برای برآورد توابع عرضه محصول و تقاضای نهاده های سیب زمینی در استان خراسان از تابع هزینه ترانسلوگ نرمال، و برای برآورد هم زمان این سیستم معادلات از روش معادلات به ظاهر نامرتبط استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که کشش های قیمتی خودی تقاضای نهاده ها علامت منفی دارند و کود شیمیایی و بذر اصلاح شده با کشش می باشند. کشش های متقاطع تقاضا نشان دهنده رابطه مکملی بین کود شیمیایی و ماشین آلات، کود شیمیایی و نیروی کار و رابطه جانشینی میان نیروی کار و بذر اصلاح شده هستند. کشش های تقاضای نهاده ها نسبت به قیمت محصول، مثبت و کشش های عرضه محصول نسبت به قیمت نهاده ها منفی و جز در مورد بذر اصلاح شده، بزرگ تر از یک است که بیانگر حساسیت شدید سیب زمینی کاران نسبت به تغییرات قیمت می باشند.
بررسی نگرش و نیازهای آموزشی دامداران در زمینه تلقیح مصنوعی در گاوهای شیری، مطالعه موردی: مزارع گاوهای شیری شهرستان مرند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی نیازهای آموزشی دامداران در زمینه تلقیح مصنوعی در گاوهای شیری شهرستان مرند است. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شد و از نوع توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، 150 واحد از گاوداری های شهرستان مرند در سال 1383 است و نمونه آماری آن 108 واحد گاوداری است که به روش کاملا تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده های مورد نظر پرسشنامه ای در چهار بخش شامل: ویژگی های فردی، اجتماعی و اقتصادی، سنجش دانش فنی، سنجش میزان دسترسی به اطلاعات فنی، و سنجش نگرش، تنظیم شد. نتایج نشان داد که حدود 77 درصد از پاسخگویان از روش تلقیح مصنوعی در گاوهایشان استفاده می کنند. دانش فنی افراد در این زمینه در سطح متوسط است و اولویت نیازهای آموزشی آنان به ترتیب عبارت اند از: مدیریت اصلاح نژاد، بهداشت تلقیح مصنوعی، شناسایی فحلی گاوها، و تغذیه. تحلیل رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته نشان می دهد که بین سن و سابقه دامداری با نیاز آموزشی دامداران رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد و رابطه سطح تحصیلات و دانش فنی با نیاز آموزشی نیز معنی دار و منفی است.
ساماندهی و یکپارچه سازی اراضی کشاورزی با استفاده از تجارب کشورهای اروپای شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشورهای اروپای شرقی بعد از پنجاه سال تولید در مزارع اشتراکی، پیشرفت محسوسی در خصوصی سازی مالکیت ابزار تولید داشته اند. بدین ترتیب علی رغم موفقیت اصلاحات ارضی در این کشورها، پدیده پراکندگی و کوچکی اراضی که عاملی ناخواسته از بطن اصلاحات ارضی بود به مانع اصلی توسعه پایدار بخش کشاورزی این کشورها تبدیل شد. عموما بیشتر اندیشه های جدید پیرامون یکپارچه سازی و ساماندهی اراضی به وسیله نهادهای خارجی و دولتی و در مقیاس وسیع اجرا شده اما نتوانسته است به نتایج پایداری دست یابد. به طوری که گروه های محلی خودجوش برای مقابله با ابعاد گوناگون پراکندگی اراضی کشاورزی تشکیل شده اند. مقاله حاضر نتیجه واکاوی مطالعات (نظری و تجربی) با هدف روشن سازی مباحث مرتبط با یکپارچه سازی و ساماندهی اراضی است که در قالب رهیافتی منسجم مبتنی بر شناخت جامع زمینه های واقعی زندگی بهره برداران روستایی و تجربه های آموخته شده ارایه می گردد. در این مقاله ضمن بررسی نظام مند مفهوم، اهمیت و ابعاد یکپارچه سازی و ساماندهی اراضی به عنوان ضرورت اساسی توسعه پایدار کشاورزی، ماهیت های مختلف پراکندگی اراضی و پیامدهای آن بر بهره برداران روستایی بر اساس شواهد موجود بررسی می شود. سپس در ادامه مباحثی نظیر اصول اساسی، ملزومات عمومی و روند اجرای پروژه های یکپارچه سازی و ساماندهی اراضی، چالش ها و راهکارهای آن بر اساس تجارب برخی از کشورهای اروپای شرقی تبیین می گردد و پیشنهادهایی نیز برای یکپارچه سازی و ساماندهی اراضی با توجه به شرایط ایران ارایه می شود.
سنجش سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی با استفاده از روش منطق فازی: مطالعه موردی: دهستان های شهرستان های آق قلا و بندر ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت توسعه و زیر ساخت های آن در اثر برنامه ریزی های نامطلوب ملی و متمرکز گذشته مسایل عمده ای را در روند توسعه نواحی کشور ایجاد کرده است. از این رو موضوع چگونگی سرمایه گذاری دولت بین نواحی، بخش ها و زیربخش های اقتصادی در جهت توزیع عادلانه و کاهش عدم تعادل های موجود، همواره مطرح بوده است. ابعاد گوناگون و پیچیدگی ساختاری این موضوع یکی از تنگناهای اساسی در عرضه مدل مناسب برای توزیع اعتبارات به شمار می آید. به منظور حل مسایل ناشی از عدم تعادل های منطقه ای، گام نخست شناخت و سطح بندی مناطق از نظر میزان برخورداری در زمینه اجتماعی - فرهنگی و ... می باشد که روش منطق فازی یکی از جدیدترین الگوهای عرضه شده در این زمینه است. در این مقاله با استفاده از 49 شاخص توسعه در ابعاد اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی و کالبدی، درجه توسعه یافتگی دهستان های دو شهرستان آق قلا و بندر ترکمن بر مبنای روش منطق فازی تعیین گردید. نتایج نشان داد که این دهستان ها علی رغم داشتن شرایط محیطی تقریبا همگن، از لحاظ میزان برخورداری و سطح توسعه یافتگی تفاوت های قابل ملاحظه ای دارند. همچنین سطح برخورداری دهستان ها در هر یک از ابعاد اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی و کالبدی با یکدیگر برابر نیست. این تفاوت ها لزوم تهیه و اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را برای توسعه یکپارچه و متوازن نواحی روستایی ایجاب می کند.
نقش رهیافت های تلفیقی «مدارس مزرعه کشاورز» و «ترویج نوآوری های کشاورز» (FFS-PFI) در اشاعه نوآوری ها در بستر توسعه پایدار کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با افزایش اهمیت نوآوری در فرایند توسعه و انتقال فناوری های کشاورزی، کارگزاران نهادی تحقیق، آموزش و ترویج کشاورزی تلاش می کنند تا چارچوبی انعطاف پذیر برای مشارکت هر چه بیشتر مخاطبان خویش فراهم آورند. از این رو همواره متوجه ساماندهی و توسعه رهیافت هایی اند که عاملان توسعه و ترویج کشاورزی را در نقش تسهیلگر در کنار کشاورزان و گروه های روستایی برای ایجاد، سازگاری، توسعه و کاربرد دانش و فناوری مناسب با شرایط محلی قرار دهند. رهیافت های مدرسه مزرعه کشاورز و ترویج نوآوری های کشاورز در این جهت توسعه یافته اند. دغدغه اصلی این رهیافت ها، تبیین مدیریت پایدار منابع در بخش کشاورزی برای ایجاد امنیت غذایی و امرار معاش پایدار است و کارکرد بنیادین آنها افزایش ظرفیت کشاورزان و اجتماعات روستایی برای دستیابی به توسعه متوازن در حوزه مدیریت و بهره وری پایدار منابع کشاورزی با تاکید بر رهیافت های مشارکتی عملگراست. مقاله حاضر در جهت معرفی مبانی، اصول، ویژگی های ساختی - کارکردی و نقش این دو رهیافت در استفاده از نوآوری های کشاورزان برای انتقال فناوری های مناسب و سازگار در بستر توسعه پایدار کشاورزی عرضه شده است.