مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
ادب
حوزه های تخصصی:
لفظ «آداب» را از گذشته تا کنون در معانی گوناگون به کار برده اند. بررسی منابع حاکی از تسامح در کاربرد این لفظ و خلط مبحث آن با مباحث ادبیات و اخلاق است. در این مقاله کوشیده ایم تا با مطالعه منابع مرتبط و اتکا و استناد به اسناد، استدلال و تحلیل، هر یک از اصطلاحات فوق را تعریف کرده، به طور ویژه تفاوت آداب را با اخلاق تبیین نماییم. برپایه آنچه به دست آوردیم، توانستیم وجوه متعددی از تفاوتهای آداب را با اخلاق فهرست نموده شرح دهیم؛ به گونه ای که با اتکا به دستاوردهای این پژوهش می توان به شیوه ای علمی به بیان وجوه اشتراک و افتراق آداب و اخلاق دست یافت، به اختصار می توان گفت که از جمله نتایج این تحقیق تبیینی روشنتر از آداب، ادبیات و اخلاقیات است با این توضیح که آداب مبتنی بر عرف و ادبیات مبتنی بر هنر و اخلاقیات مبتنی بر فطرت الهی آدمی است. واژگان کلیدی: آداب، ادبیات و اخلاق
مطابقه متعارف فعلی در گویش زین آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مقولات صرفی - نحوی در حوزه زبان شناسی مطابقه است که به هماهنگی نظام مند بین ویژگی های صوری و معنایی یک عنصر و ویژگی های صوری عنصر دیگر اشاره دارد. در مطابقه مفاهیمی چون کنترل کننده، هدف، حوزه مطابقه، مشخصه، ارزش و شرط مطرح است. عوامل زبانی و فرازبانیِ مختلفی می توانند بر این عناصر تأثیر بگذارند و باعث گوناگونی های مطابقه شوند. میزان این گوناگونی ها بسته به عوامل خاصی، از زبانی به زبان دیگر متفاوت است که با توجه به بافت مطابقه می تواند اجباری، اختیاری و یا اجتنابی باشد. با توجه به اهمیت شناسایی و مطالعه این عوامل، هدف ما در این پژوهش، بررسی پیکره بنیادِ دستگاه مطابقه فعلی در گویش زین آبادی است که بر اساس آرای کُربت (2001) انجام می گیرد. در این راستا به عوامل زبانی و فرازبانی اشاره می کنیم که در چگونگی مطابقه نقش دارند. داده های این تحقیق نشان می دهد در 05/34 درصد بندهای فعلی، هدف با کنترل کننده دارای تطابق نحوی و معنایی است و در بقیه ی موارد، هدف با کنترل کننده تطابق نحوی یا معنایی ندارد. بنابراین مطابقه در زین آبادی به سمت نامتعارف آن میل دارد. در بین بندهای فعلی دارای مطابقه نامتعارف، عامل ضمیراندازی و پس از آن به ترتیب عامل جانداری و شرط ادب باعث تشکیل صورت های نامتعارف مطابقه در این گویش هستند.
اخلاق در اندیشه عرفانی مولانا(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال دوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۷ (پیاپی ۲۹)
81 - 102
حوزه های تخصصی:
موضوعات اخلاقی مثنوی، بخش گسترده ای از کتاب شریف مثنوی را پرکرده است و مولانا با دقت فراوان، با آراء صوفیانه خود به تفسیر قرآن کریم و احادیث نبوی در این زمینه پرداخته است، مولانا در این زمینه از استعاره ها و تشبیه های زنده و طنزهای دلنشین و گاه نیش دار و گزنده بهره جسته است. با اینکه گاهی درکلمات مولانا، رمزآلودی و سرّواری به چشم می خورد؛ اما مباحث اخلاقی وی در مثنوی، پویا و نشاط انگیز بوده و از آموزه های مرسوم اخلاقی که در مخاطب چیزی جز دلتنگی و رمیدگی نمی انگیزد، به دور است. حال این مقاله در نظر دارد به ابعاد اخلاق از منظر مولانا در مثنوی بپردازد.
اخلاص، مناط اصلی بین دین و اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۷ (پیاپی ۳۹)
65 - 85
حوزه های تخصصی:
ایصال نفس به امر نامتناهی که سرچشمه حقیقی اوست، در گرو انجام آیینمند تکلیف از سر حکمت است. این امر در سه ساحت انضباط پیشهوری، گذر پیروزمندانه و مؤدّبانه از موقعیّت اخلاقی و انجام منسک دینی، ظهور مییابد. زمانی که نفس، با پذیرش مشقّت و ریاضت موفّق میشود، استعدادهای خود را فعلیّت ببخشد، نور نهفته خود را آشکار ساخته است که سند ربّانیّت اوست. با وجود این، نور الهی نفس، به تحقّق نمیپیوندد مگر آن که فرد مکلّف، به هنگام التزام خویش به انجام اعمال خاصّه، بر شرط اخلاص مراقبت داشته باشد و از آن تخطّی نورزد. به عبارت دیگر، خالصانه انجام دادن کارها، در هر سه ساحت نامبرده، عین تجلّی نور ناظمه نفس است. شرط اخلاص، هم در ادای مناسک دینی حضور دارد و هم در آداب اخلاقی. بنابراین، اخلاص، در درجه اول، متعلّق به خود نفس است و به نحوه عملکرد فاعلی بستگی دارد که ملتزم به ادای تکالیف است.
تجددخواهی در اندیشه محمدباقر میرزا خسروی کرمانشاهی (تجدد، ادب و سیاست)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۴
179 - 210
حوزه های تخصصی:
محمدباقرمیرزا خسروی معروف به خسروی کرمانشاهی از شاهزادگان دولتشاهی، رجال سیاسی آزادیخواه و ازجمله ادبا، کتاب و دبیران برجسته دیوانی روزگار قاجار بشمار می رود. وی علاوه بر کتابت، دبیری و منشی گری دفتر برخی از حکام و فرمانروایان کرمانشاهان و فارس و مدیریت برخی ادارات دولتی در کرمانشاه عهد قاجار، دارای دانش، آگاهی و فضیلت های اخلاقی و علمی فراوان بود. جایگاه وی به عنوان یکی از شاهزادگان برجسته قاجار و آگاهی اش از اوضاع ایران و جهان او را در متن تحولات جدید در تاریخ ایران عهد قاجار در کرمانشاه قرارداد و به عنوان بازیگری مؤثر و درعین حال معتدل در عرصه رخدادهای مشروطیت در کرمانشاه ایفای نقش نمود. بعلاوه در حوزه ادبی در نظم و نثر آثار بسیار ارزشمند و قابل ستایشی در ادبیات کهن و نوین برجای نهاد که درجای خود بایستی موردبررسی واقع شود، اما آنچه که در این پژوهش موردنظر است رویکرد تجدد خواهانِ و نواندیشی در عرصه ادب و سیاست در حیات تاریخی و اندیشه محمدباقر میرزا خسروی کرمانشاهی است. تأثیرگذاری او درروند تحولات مشروطه خواهی در کرمانشاه و نواندیشی اش در حوزه ادبیات داستانی عصر مشروطه با نگارش نخستین رمان تاریخی ازجمله این رویکرد تجدد خواهانِ سیاسی و ادبی است که موردتوجه قرارگرفته است.
بررسی رابطه بین اخلاق و ادب پلیس و تکریم ارباب رجوع در کارکنان فرماندهی انتظامی شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
143 - 162
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نهادینه سازی ادب و اخلاقیات در سطح سازمان نیروی انتظامی به عنوان راهی برای ارتقای مشارکت مردمی و موفقیت پلیس و ایجاد خلاقیت و پویایی در سطح سازمان می باشد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین اخلاق و ادب کارکنان با تکریم ارباب رجوع در نیروی انتظامی شهرستان ساری می اشد. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق تمامی کارکنان نیروی انتظامی شهرستان ساری می باشند و از بین این افراد 260 نفر را به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش آماری استنباطی استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داده است که بین مؤلفه های اخلاق و ادب با مؤلفه های تکریم ارباب رجوع ارتباطات معناداری وجود دارد (sig= 0/000). همچنین در بین شاخص های مورد بررسی بین داشتن نظم و برنامه ریزی و تکریم ارباب رجوع با 251/0 با سطح 3 درصد بالاترین همبستگی را دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش مشخص شده است در بین شاخص های اخلاق و ادب؛ خوش رفتاری، نظم و برنامه ریزی و برخورد محترمانه مرتبط بیشترین تأثیر را بر رضایت ارباب رجوع دارد
پژوهشی در تاریخنگاری بیهقی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشش کرده ایم، با ذکر مستنداتی از متن کتاب تاریخ بیهقی و نیز مستند به برخی از ویژگی های داستانی در آثار معاصران، اثبات نماییم که تاریخ بیهقی فراتر از کتاب تاریخ در معنای مصطلح و در حقیقت یک اثر پرمحتوای سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و ادبی با زمینه های داستانی همچون داستان تاریخی است؛ ضمن آن که ویژگی های گزارش، روزنامه و فیلم نامه نویسی را هم یکجا داراست. و لذا تاریخی است از لونی دیگر. این اثر همچون اثری ادبی است که مشحون از فصاحت و بلاغت است و آیینه تمام نمای بخشی از اوضاع و احوال دوره غزنویان است. توصیفات بسیار عالی و شبه سینمایی بیهقی محل تأمّل بسیار است؛ نظیر توصیفات بسیار کار آمد و در عین حال دراماتیک «مراسم اعدام حسنک». بیهقی به رسالت اخلاقی قائل بوده، اثرش به کتاب اخلاق شبیه است و زبان بیهقی زبان مؤدِّب و مربّی است؛ او هر کلامی را بر زبان نمی راند و سخن را آراسته و پیراسته می کند، طول و عرضی که او به کارش داده، «قالب تنگ تاریخ را شکسته» و تاریخ او را به قلمرو ادبیات و رمان وارد کرده است. بیهقی دبیر، با همّت و پشتکار و حوصله فراوان در مشاهده و ثبت جزئیّات و صحنه آرایی و به تصویر کشیدن وقایع و شخصیت پردازی و گفتگونویسی و ایجاد حسّ تعلیق و انتظار در مخاطبانش، توانست اوّلین رمان تاریخی ادبیات فارسی را با محوری ترین عنصر، یعنی «شخصیت پردازی» بنویسد.
دراسه مقارنه بین بواعث الهجاء فی الادب العربی و الفارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
الهجاء طبیعه فی نفس البشریه وهو مستمر فی کل عصر وفی کل مکان مادام الناس یتفاوتون جمالاً وقبحاً وکمالاً، وهو أثر من آثار حب الانتقام والأخذ بالثأر فی القرون الأول فی حیاه الناس، وقد دخل التراشق بالسباب والألفاظ محل التراشق بالسهام والنبال. هذه المقاله تبحث عن مقارنه بواعث العامه للهجاء فی الأدبین العربی والفارسی، وتشیر إلی البواعث المشترکه فیهما والمنفرده لکل منهما. تترک هذه المقاله المقارنه الزمنیه للهجاء لأن الهجاء قدیم فی الشعر العربی منذ الجاهلیه فی حین لا نعثر علی الشعر عامه والهجاء خاصه فی الأدب الفارسی إلا فی القرن الرابع الهجری وما بعده.
نقدی بر کفایت معنایی واژه «تربیت»، و ارائه بدیل هایی برای آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مفاهیم تربیتی در قرآن، روایات و در طول تاریخ تربیت اسلامی، ذیل واژه های مختلفی مطرح شده اند. با وجود این، امروزه «تربیت» یکه تاز واژگان ذیل مفاهیم مربوط به رشد و تعالی انسان شده است؛ و مفاهیم تربیتی به ناچار در قالب تنگ این واژه به حصار آمده اند. در این پژوهش با روشی انتقادی، کفایت معنایی واژه «تربیت» در دو محور معنای لغوی، و هویت تاریخی این واژه بررسی می شود و سپس دو واژه «تزکیه» و «تأدیب» به عنوان بدیل های واژه «تربیت» معرفی شده اند و مورد تحلیل قرار می گیرند. نتایج نشان می دهد، از معنای لغوی واژه «تربیت» نمی توان مفاهیم بلندی ذیل تعالی انسان استخراج کرد؛ همچنین این واژه در تاریخ اندیشه های تربیت اسلامی نیز، در حاشیه بوده است و نقشی محوری نداشته است؛ در صورتی که «تزکیه» از نظر معنای لغوی و کاربرد در متون دینی از غنای بیشتری نسبت به واژه «تربیت» برخوردار است؛ چنانچه در قرآن، به جای عبارت «تعلیم و تربیت»، عمدتاً از «تعلیم و تزکیه» استفاده شده است. همچنین «تأدیب» نیز در مقایسه با «تربیت»، از هویت تاریخی متقن تری برخوردار است و توانسته است در حدود دوازده قرن، تک واژه مسلط در متون تربیت اسلامی باشد.
رابطه بین جنسیت و وجود انواع ادب و خشونت کلامی در ضرب المثل های زبان تالشی (گویش میناآبادی استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هشتم بهمن و اسفند ۱۳۹۹ شماره ۳۶
129-157
حوزه های تخصصی:
یکی از مشخص ترین مرزهای اجتماعی مرزی است که بین زنان و مردان در استفاده از زبان وجود دارد و این مرز بیشتر در گفتار تجلی می یابد. از دیدگاه «هنجار اجتماعی» ادب زبان شناختی 1 ، عملی کاملاً استاندارد در جامعه است. هر فرهنگی هنجارهای رفتاری خاص خود را دارد و رفتاری که با قوانین مطابقت دارد، ادب است. بخشی از هنجارهای اجتماعی را می توان در ادبیات عامه و شفاهی ازجمله ضرب المثل ها جست وجو کرد. بنابراین، محقق با انتخاب زبان تالشی که در منطقه میناآباد شهرستان اردبیل بدان صحبت می شود و با بررسی ادب زبان شناختی و انواع تهدید وجهه در صدد پاسخ به این سؤال برآمد که آیا ارتباطی بین جنسیت گویشور و استفاده از انواع ادب و خشونت کلامی 2 در ضرب المثل های زبان تالشی وجود دارد یا خیر. به همین منظور، ابتدا پژوهشگر به صورت میدانی و مصاحبه با زنان و مردان سال خورده و میان سال، تعداد 180 ضرب المثل را جمع آوری و سپس آن ها را بر اساس وجود ادب و خشونت بر اساس جنسیت بررسی کرد. بر مبنای تحلیلی که در 180 ضرب المثل جمع آوری شده بر اساس نرم افزار اس.پی.اس.اس. نسخه 25 انجام شد، نتیجه به دست آمده نشان می دهد که رابطه معناداری بین جنسیت گویشوران و وجود انواع ادب و خشونت در ضرب المثل های زبان تالشی وجود دارد که با توجه به انتظارات جامعه، این امر سبب بروز تفاوت در رفتار اجتماعی آن ها نیز شده است.
جایگاه ادب و کلام در ساختار مدیران
حوزه های تخصصی:
باید گفت؛ عنصر ادب زینت تمام قد زندگی و نشان شرافت انسانی و نماد کمال عقل افراد است. خالق زیبایی ها، انسان را با صورت و سیرت خاص آفرید و لازمه سیرت او ادب و خُلق زیبا در عرصه فردی و اجتماعی است که قابلیت زایش و رویش دارد. آحاد انسان به طور اَعم و مدیران و رهبران جامعه به طور اَخص می بایست نه تنها در تربیت صحیح خویش تلاش و خود را به ادب و خُلق احسن آراسته نمایند بلکه باید در به کارگیری مؤلفه های موجود، زمینه شکوفایی، توسعه و رشد دیگران را فراهم آورند. مسلماً پیشرفت و دست یافتن هر سازمان و یا مؤسسه ای به اهداف مورد نظر، منوط به احراز خِرَد جمعی و مألوف شدن مدیران و افراد سازمان به انگاره های ادب در حوزه رفتار و کلام پسندیده و... می باشد. در این نوشتار سعی شده است به روش کتابخانه ای و روایی - توصیفی، و به قدر میسور به نقش زیور و زینت ادب در ساختار خَلق کلام و بسط حُسن محاوره در توفیق مدیران جامعه از منظر برخی ادیبان و صاحبان سخن که به نوعی فاخر از متون دینی وام جسته اند، بپردازد.
حرفه تعلیم و تدریس نزد مسلمانان
حوزه های تخصصی:
حرفه تعلیم و تدریس نزد مسلمانان چکیده قرآن کریم تعلیم و تربیت را یکی از گزاره های اساسی جهت رشد و ترقی انسان به کمالات معرفی نموده است، بر همین اساس بوده که حرفه تعلیم و تدریس همواره نزد مسلمانان از ارزش والایی برخوردار بوده است. قرآن کریم تعلیم و تربیت را یکی از گزاره های اساسی جهت رشد و ترقی انسان به کمالات معرفی نموده است، بر همین اساس بوده که حرفه تعلیم و تدریس همواره نزد مسلمانان از ارزش والایی برخوردار بوده است. رسول خداوند، پس از بعثت خود، مبعوث به تحقق چنین امری در جامعه جاهلی آن زمان بود و از هیچ تلاشی در این باب فروگذاری نمی نمود، لذا ریشه پیدایش این صناعت در دوران اسلامی، به اولین روزهای ظهور دین اسلام برمی گردد، اما این حرفه دارای اخلاق نامه ای است که نگارنده در طول این تحقیق با روشی توصیفی تحلیلی به تشریح زوایایی از آن پرداخته و در نهایت بدین نتیجه رسیده است که حرفه تعلیم و تدریس در فرهنگ اسلامی و نزد مسلمانان، نیازمند تخلق به اخلاق والا و استعدادهای گوناگونی است که معلم و مدرس را در جایگاه حقیقی خود قرار دهد. کلیدواژگان: حرفه، تعلیم، تدریس، ادب، اخلاق
واکاوی مفاهیم ادب و اخلاق در فرهنگ اسلامی و بررسی نسبت میان آن دو
حوزه های تخصصی:
در زبان عربی علاوه بر واژه «اخلاق»، واژه «ادب» نیز در معنای اخلاق کاربرد دارد. این دو واژه پس از ظهور دین اسلام کاربرد فراوان یافتند. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با مطالعه اسناد و منابع و مقالات و نسخ مرتبط با موضوع به بررسی مفهوم لغوی و کاربردی اخلاق و ادب در فرهنگ اسلامی پرداخته و سپس بر اساس واکاوی این مفاهیم در فرهنگ اسلامی، به تبیین نسبت میان این دو مفهوم و تدقیق مفاهیم می پردازد.یافته ها نشان می دهد موضوع اخلاق، امر اخلاقی است اما موضوع ادب تمامی موضوعاتی است که درست و نادرست بر آنها صدق می کند. همچنین، اخلاق از نظر لغوی و پیشینه کاربرد آن، امری شخصی و ناظر بر رفتاری فردگرا است. اما ادب امری اجتماعی و ناظر بر رفتارهای جامعوی افراد بوده است. به عبارت دیگر خاستگاه ادب جامعه و خاستگاه اخلاق، سرشت و خلقیات ناشی از طبیعت انسان است و در مواردی که ادب مرتبط با اخلاق است، جنبه فضیلت گرایانه پیدا می کند و هدف آن به کار انداختن فاعلیت اخلاقی انسان و انجام درست ترین کار اخلاقی است.
سیر تطوّر واژه «ادب» «در سه قرن اول هجری»
حوزه های تخصصی:
«ادب» در عرف عرب جاهلی عادات و رسوم نیکو به شمار می رفته که چنین تفکری از میراث و تبار گذشته به یادگار مانده است. این رسوم و عادات به صورت سنت هایی در می آید که از نظر اجتماعی و فرهنگی نیکو و پسندیده به حساب می آید و به آنها نام «ادب» اط8اق می گردد. از آن جایی که یاد دادن و تعلیم و تربیت بسیار مهم شمرده می شد لذا کلمه ادب بر کلیه معارف (به جز معارف دینی) اطلاق گردید. در این جا لفظ تعلیم و تأدیب به صورت مترادف به کار برده می شدند. پس از اسلام معنی ادب همچنان بر اساس معنی دوره جاهلی به کار می رفت، یعنی شیوه رفتار و حُسن اخلاق و نیز داشتن اطلاعات و معارف اجتماعی. تازیان با اقوام دیگر می آمیزند و این آمیزش خاصه در قرن سوم هجری و با روی کار آمدن تمدن اسلامی در بغداد صورت می پذیرد. در این روزگار حوزه معنی ادب گسترش می یابد و بر انواع علوم و فنون و صنایع و پیشه ها و ورزش ها نهاده می شود جز امور شرعی گاهی «ادب» و جمع آن «آداب» به مواردی مربوط می شد که شناخت آنها برای جامعه ضرورت داشت مانند «ادب الکاتب» یعنی فنونی که برای صنعت دبیری به کار می رود. آداب طعام و آداب سفر و آداب درس و بحث از آن جمله اند. در سه قرن اولیه «ادب» در معنی راه و رسم زندگی به کار می رفته و همراه با آن نکته های ظریف و بدیع، لطیفه ها، نادره ها و ظرافت را نیز «ادب» نام می نهادند و کسی که در این حوزه اطلاعات داشت و مردم را سرگرم می کرد، او را ادیب می خواندند و در نهایت در اواخر قرن سوم ادب برای اطلاعاتی استفاده می شد که مربوط به لغت و معنی بود. گرچه در قرون پنجم و ششم، ادب صرفاَ برای علم صرف و لغت و بیان به کار می رفت. اما تغییر معنی ادب در طی قرون متمادی نشان می دهد که دگرگونی های معنایی با سرگذشت تحولات اجتماعی یک قوم، وابسته بوده است.
کاربردراهبردهای کنش گفتار درخواست توسط دوزبانه های ترکی-فارسی براساس دو متغیر جنسیت و سن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث ادب زبانی در حوزه جامعه شناسی زبان، همواره مورد توجه زبان شناسان و جامعه شناسان بوده است و به ویژه فرهنگ ویژه بودن این بحث و تأثیر رعایت ادب زبانی بر روابط اجتماعی، بر اهمیت این حوزه می افزاید. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و طی یک پژوهش میدانی، به شناسایی و تحلیل الگوهای پربسامد درخواستبه زبان ترکی،به عنوان یکی از نشانگرهای ادب زبانی، توسط دوزبانه های ترکی- فارسی ساکن شهر اردبیل در بافت غیررسمی می پردازد. گردآوری داده به دو شیوه مشاهده مشارکتی و استفاده از پرسش نامه ای محقق ساخته مبتنی بر مقیاس لیکرت صورت گرفته است. جامعه آماری شامل 250 زن و مرد دوزبانه ترکی-فارسی ساکن شهر اردبیل، در سه گروه سنی30-18، 40-31 و 41+ می باشند و به این ترتیب، سن و جنسیت متغیرهای مستقل پژوهشند. تحلیل آماری با استفاده از نرم افزارSPSSنسخه 21 انجام شده است. نتایج نشان می دهند که، صرف نظر از سن مخاطب و نوع درخواست، راهبردهایدرخواست غیرمستقیم متعارفودرخواست غیرمستقیم غیرمتعارف به ترتیب بالاترین و پایین ترین بسامد کاربردی را در میان زنان و مردان و نیز سه گروه سنی دارا می باشند.همچنین با استفاده از دو آزمون کروسکال والیس و یومن ویتنی دیده شد که تفاوت میان گروه زنان و مردان در انتخاب الگوها معنادار نبوده ولی در گروه های سنی این تفاوت معنادار است.
نقش دانشنامه ها در ارتقای فرهنگ عمومی: تحلیل تاریخی
منبع:
مطالعات دانشنامه نگاری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
69-96
ورود جهان غرب به عصر روشنگری، مستلزم آن بود که سطح سواد در طبقات مختلف جامعه ارتقا یابد و همه افراد جامعه در گستره ای فراگیر، از آگاهی بیشتری برخوردار گردند و این به معنای آموزش عمومی مستمر بود. آموزش عمومی که در عرصه فرهنگ، اصطلاحی ساخت یافته است، بیشتر تداعی کننده آموزش های مدرسه ای است، ولی این نوع آموزش ها همواره دوره ای محدود دارند و پس از ورود فرد به جامعه، به طور معمول دوام ندارند؛ در حالی که جریان روشنگری نیازمند استمرار آموزش و آگاهی بخشی بود. دانشنامه ها به عنوان نهادی در عرض مدرسه که بتواند این استمرار در آموزش عمومی را تأمین کند، توانستند چنین نقشی را برعهده گیرند. آنچه در عرصه غرب در جریان روشنگری عملاً اتفاق افتاد، پای گرفتن دانشنامه به معنای جدید آن و عملکرد جدی این امر فرهنگی به مثابه نهادی برای آموزش عمومی مستمر، تکمیل عملکرد مدرسه و کمک به ارتقای سطح آگاهی در طبقات مختلف جامعه است. در پژوهش حاضر، مسئله اصلی نقش دانشنامه ها در آموزش عمومی مستمر و عملکرد آنها در جریان روشنگری، به خصوص نزد ملت های پیشرو اروپاست و از نظر روش شناسی، این مطالعه از جنس تاریخ اندیشه و بهره جوینده از روش های این حوزه است.
جامعه در آینه زبان؛ بررسی سِیر خشونت، ادب، غم و شادی در جامعه فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان پدیده ای اجتماعی است. آنچه در جامعه می گذرد، در زبان منعکس می شود. به همین دلیل، مطالعه اجتماعی زبان می تواند واقعیت هایی را در مورد جامعه زبانی نشان دهد. اگر جامعه ای خشن، بی ادب یا غمگین باشد، در زبان جلوه گر می شود. با این فرض، مقاله حاضر به بررسی سیر سه ویژگی اجتماعی خشونت، ادب، و غم و شادی و بازتاب آن در زبان فارسی در پنج دهه گذشته می پردازد. دو پرسش اصلی پژوهش این است: آیا جامعه فارسی زبان در پنج دهه گذشته خشن تر، بی ادب تر و غمگین تر شده است؟ آیا بین رخدادهای مهم سیاسی و اجتماعی و سیر این تغییرات رابطه ای وجود دارد؟ برای یافتن پاسخ این پرسش ها پیکره ای زبانی از پنج دهه گذشته تحلیل شد که شامل فیلم های سینمایی، روزنامه ها، داستان ها، سخنرانی های سیاست مداران و ترانه ها بود. پیکره به پنج دهه تقسیم شد که در هر دهه یک یا چند رخداد مهم سیاسی و اجتماعی در کشور روی داده است: دهه پنجاه (انقلاب)، دهه شصت (جنگ)، دهه هفتاد (سازندگی و اصلاحات)، دهه هشتاد (مهرورزی و مسائل انتخابات) و دهه نود (اعتدال و تحریم). در این پیکره به دنبال یافتن، تحلیل و تعیین فراوانی ابزار زبانی بوده ایم که ویژگی های مدّ نظر را نشان می دهد؛ مانند استعاره ها، صفات، صورت های خطاب، و دشواژه ها. این مطالعه نشان می دهد که به صورت کلّی جامعه فارسی زبان حداقل در دو دهه گذشته خشن تر، بی ادب تر و غمگین تر شده است. همچنین ارتباط مشخصی بین رخدادهای اصلی سیاسی-اجتماعی در هر دهه و میزان افزایش یا کاهش ویژگی های مذکور دیده می شود.
ارزیابی ادب گوینده و منزلت اجتماعی نابرابر و برابر در محیط دانشگاهی با توجه به متغیر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
9 - 32
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی میزان ساختارهای کلامی ادب موردِ استفاده دانشجویان، با توجه به جایگاه اجتماعی مخاطب بر مبنای نظریه لیکاف (Lakoff, 2004) می پردازد. داده های پژوهش، پس از فرستادن پرسش نامه برخط به دانشجویان و بررسی پاسخ های 100 دانشجوی دختر و 100 دانشجوی پسرِ 18 تا 30 ساله گردآوری شدند. سنجش میزان ادب، بر اساس تعداد و نوع ساختار های موردِ استفاده هر یک از دانشجویان در رویارویی با افرادی که در محیط دانشگاهی جایگاه های اجتماعی مختلفی داشتند، انجام گرفت. مخاطب های تعاملات، بر پایه جایگاه اجتماعی خود در دانشگاه به چهار گروه دسته بندی شدند. برای بررسی نقش جایگاه اجتماعی افراد در پاسخ به درخواست در محیط دانشگاهی از آزمون تحلیل واریانس بهره گرفته شد و برای بررسی میزان بهره گیری دختران و پسران از پاسخ های مؤدبانه از آزمون مقایسه ای دو گروه مستقل استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میزان ادب موردِ استفاده دختران و پسران دانشجو تحتِ تأثیر جایگاه اجتماعی مخاطب گفت وگو قرار داشته و با تنزل جایگاه اجتماعی مخاطب، استفاده از ادب نیز در برابر آن ها کاهش می یابد. مقایسه میزان بهره گیری دختران و پسران از ادب نشان داد که دختران و پسران از میزان ادب تقریباً یکسانی در برابر مخاطب ها بهره می گیرند. در تعاملات تک جنسیتی، تفاوت چندانی بین کاربرد میزان ادب در بین دختران و پسران وجود نداشت، ولی هر دو گروه در برخورد با پسران مؤدب تر بودند.
بررسی اجمالی جلوه های شناخت و تربیت در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۴
109 - 134
حوزه های تخصصی:
جهان بینی و معرفت شناسی عرفانی که خود را در قالب نگاهی ژرف به ژرفنای دین می شناساند، همواره در تلاش برای ایجاد گفتمانی دو سویه با چشم اندازهای موجود بوده است تا از این مجری، بتواند مبانی و شالوده ها ی خود را در بستر فکر و فرهنگ ایرانی-اسلامی تکوین و تثبیت کند. در همین راستا، عرفان اسلامی در حین جهت دهی به تعاملات معرفت شناختی، هستی شناختی و جامعه شناسیک خود، در صدد برآمده است تا این همه را در قالب دو محور «تعلیم و آموزش» و «تربیت و پرورش» استمرار بخشد. برای آگاهی از چند و چون دستیابی عرفان اسلامی در نیل به این مقصود، مقاله حاضر بر آن است تا ضمن تاملی بر مفهوم تعلیم و تادیب و تفاوت میان این دو، روش های دستیابی به اهداف آموزشی و ابعاد آن را در قالب برنامه های عملی عرفان بررسی کند. به این منظور، ابتدا به نقش پیر یا مؤدب در شکوفایی ساحت ها ی فردی-اجتماعی سالک اشاره می شود و سپس، برای تعریف کلید واژه های تربیتی در عرفان اسلامی، دیدگاه های شناختی-اجتماعی در مبحث خودشناسی (معرفت النفس) و جایگاه خود در روانشناسی تربیتی صوفیانه تبیین و نقش زبان در هر یک از مراتب و گونه های تربیتی تشریح می گردد. در پایان این نوشتار به پرسش های ذیل پاسخ داده می شود: آیا تربیت عرفانی، به غیر از ابعاد شناختی و فردی، قادر است به رشد و بالندگی اجتماعی و بینافردی انسان ها نیز نظری داشته باشد؟ و دوم این که ماهیت این نوع تعلیم، تا چه اندازه به ابزارهایی وابسته است که زمینه های مناسب برای تحقق اهداف چنین نظامی را فراهم می آورد.