مطالب مرتبط با کلیدواژه

خشم و هیاهو


۱.

بررسی مشکلات درک و ترجمه متن از نوع جریان سیال ذهن یک مطالعه موردی: خشم و هیاهو اثر فاکنر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترجمه تک گویی جریان سیال ذهن خشم و هیاهو درک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۲۹۲
جریان سیال ذهن یک سبک نوشتاری جدید و پیچیده است؛ و مشکلات سبکی جریان سیال ذهن هم به خوانندگان متن مبدأ و هم به خوانندگان متن مقصد مربوط می باشد. پژوهش حاضر سعی دارد به مشکلات مربوط به فهم و ترجمه متنی از نوع جریان سیال ذهن بپردازد. در این پژوهش، متن مبدأ کتاب The Sound and the Fury ، اثر ویلیام فاکنر، و متن مقصد ترجمه کتاب مذکور با عنوان «خشم و هیاهو»، به قلم صالح حسینی، است .پژوهشگر مشکلات فهم را برای خوانندگان متن مبدأ مشخص می کند و سپس به مشکلات ترجمه متن و عملکرد مترجم می پردازد. موضوع اصلی عدم تطابق زمانی در فصل اول کتاب و مشکلات فهم در فصل دوم خشم و هیاهو است. جریان روایت در یک داستان کلاسیک خطی است: ابتدا الف اتفاق می افتد و بعد ب؛ یعنی ذهن خواننده با چالش زیادی روبرو نمی شود. اما در بخش «بنجی» خواننده با چالش های زیادی روبرو می شود. بنجی فصل اول را با تداعی معانی روایت می کند؛ هنگام قدم زدن به اطرافش نگاه می کند، اشیائی را می بیند، و هر کدام از این اشیاء خاطراتی را برای او زنده می کنند. اما موضوع هوشمندانه این است که بنجی دچار عقب ماندگی ذهنی است و نمی داند که این خاطرات در زمان حال رخ نمی دهند؛ همین امر باعث سردرگمی خواننده می شود. زیبایی داستان در این است که خواننده نمی تواند بفهمد دقیقاً چه اتفاقی رخ می دهد. حس بی همتای عقب ماندگی ذهنی بیان نمی شود، بلکه در سبک جریان سیال ذهن به واسطه نبوغ فراوان نویسنده ای مانند فاکنر احساس می شود.
۲.

سبک در ترجمه: راهکارهای فردی صالح حسینی از رهگذر همگانی های ترجمه در ترجمه خشم و هیاهو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترجمه خشم و هیاهو سبک صالح حسینی همگانی های ترجمه ویلیام فاکنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۲۱۶
این مقاله ، سبک صالح حسینی را در مقا م مترجم متو ن ادبی در ترجمه رمان خشم و هیاهو اثر فاکنر در پرتو همگانی های ترجمه پیشنهادی بیکر بررسی می کند . ابتدا گفته می شود چرا در زمینه ترجمه، آنگونه که سبک نویسنده اهمیت دارد ، سبک مترجم اهمیت ندارد . نکته تناقض آمیز اینجاست که اگر سبک نویسنده مهم است ، مترجم چگونه می تواند اثر انگشت خود را در ترجمه باقی بگذارد ؟ این مقاله ، همگانی های ترجمه پیشنهادی بیکر را یکی از شیوه های بررسی سبک حسینی در نظر می گیرد . این همگانی ها عبارتند از تصریح ، ساده سازی ، متوازن سازی و طبیعی سازی . در پایان ، این نتیجه حاصل می آید که حسینی، صاحب سبک است و از طبیعی سازی به منزله پر بسامد ترین شگرد برای بر جای گذاشتن اثر انگشت خود در متن استفاده کرد ه است.
۳.

بررسی تأثیر تغییر ژانر در جهت دهی افق انتظار مخاطب به عنوان یکی از نمودهای بدخوانی خلاق در دو رمان "خشم و هیاهو" و "سمفونی مردگان"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سمفونی مردگان خشم و هیاهو هارولد بلوم بدخوانی خلاق افق انتظار ژانر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۳۲۴
از جمله نظریاتی که در باب تأثیرپذیری آثار ادبی ارائه شده است، نظریه بدخوانی خلاق هارولد بلوم است که در این نظریه به نوعی دیالکتیک ستیزه جویانه و ادیپی مابین مؤلف پیشاهنگ و مؤلف پیرو اشاره شده است و از تلاش های مؤلف دیرآمده برای رهایی از اضطراب تأثیرپذیری تحت عنوان بدخوانی خلاق نام برده شده است. از آنجا که خوانش اثر پیشاهنگ، افق انتظاری مشخص را برای خواننده ترسیم کرده است، تغییر این افق توسط نویسنده پیرو می تواند یکی از نمودهای بدخوانی خلاق باشد. تغییر افق به روش های گوناگونی امکان پذیر است که یکی از آنها اعمال تغییراتی در ژانر اثر است. هدف از نگارش این پژوهش، بررسی تغییراتی است که عباس معروفی نویسنده رمان سمفونی مردگان به منظور رهایی از اضطراب تأثیرپذیری از خشم و هیاهوی ویلیام فاکنر در ژانر اثر خود اعمال کرده است و به این وسیله خوانشی خلاقانه از اثر نویسنده نامدار پیش از خود ارائه داده است.
۴.

عنصر شخصیّت در رمان های «رجال فی الشّمس» اثر غسّان کنفانی و «خشم و هیاهو» اثر ویلیام فاکنر (با تکیه بر نظریه فیلیپ هامون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فیلیپ هامون غسان کنفانی ویلیام فاکنر رجال فی الشمس خشم و هیاهو شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۳۷۵
فیلیپ هامون، نظریه پرداز و نشانه شناس معاصر فرانسوی، از جمله صاحب نظرانی است که از زاویه دید جدیدی به عنصر شخصیّت نگریسته است. نظریه او به دلیل دربرگرفتن آراء نظریه پردازان پیشین، می تواند به شناخت چیستی، مفاهیم و دلالت هایی که در پس شخصیّت ها نهفته است بپردازد. این نظریه یکی از نظریه های جامع و دقیق پیرامون عنصر شخصیّت است. با عنایت به اینکه شخصیّت ها در رمان های «رجال فی الشّمس» اثر غسّان کنفانی و «خشم و هیاهو» اثر ویلیام فاکنر نقش بسیار برجسته ای ایفا می کنند، پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی عنصر شخصیّت را در دو رمان مذکور براساس نظریه فیلیپ هامون از حیث؛ انواع شخصیّت، سطوح توصیف شخصیّت، مدلول شخصیّت و دال شخصیّت، مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان می دهد که کنفانی و فاکنر ضمن استفاده از شخصیّت های تاریخی، اجتماعی، اسطوره ای و مجازی به تمام شخصیّت ها فرصت نقش آفرینی داده اند. علی رغم اینکه روایت در بخش های زیادی از دو رمان بر اساس تکنیک جریان سیّال ذهن است، ولی حضور دو نویسنده در مواردی چون بیان جزئیات، بیان افکار شخصیّت ها، توصیف صحنه ها و... مشهود است. از سوی دیگر، پرسش های مطرح شده در رمان توسط راوی، بیانگر در نظر گرفتن جایگاهی برای خواننده است. این دو نویسنده توانسته اند اسامی، اوصاف و القاب شخصیّت ها را با کارکرد داستانی خود هماهنگ و هم سو سازند و با توصیف ابعاد گوناگون شخصیّت ها خواننده را در مقابل تصویری تمام نما از آنان قرار دهند.
۵.

عاطفه «شادی» در طرحواره های تصویری سه داستان (فارسی، انگلیسی و عربی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۲۴
مقاله پیشِ رو کوشیده است با جستجو در استعاره های مفهومی سه داستان از سه زبان که به شیوه جریان سیال ذهن نگاشته شده اند، نشان دهد که چگونه کارکردهای ذهنی، در میان سه زبان مشابهت های نسبی را در طرحواره های تصویری رقم می زند و نیز متقابلاً چگونه فرهنگ های هر اقلیم بر ایجاد تفاوت های ساختاری در طرحواره های تصویری اثرگذار است. در پژوهش حاضر روش پیکره ای به کار گرفته شده است و استخراج داده ها با جستجوی کلیدواژه های مربوط به حوزه (مقصد) «شادی» و با توجه به بافت زبانی مرتبط صورت پذیرفته است. توصیف و تحلیل نمونه های دارای استعاره، برای بررسی حوزه های مبدأ و نام نگاشت های موجود به شیوه مقایسه ای انجام گردیده است. داده های این تحقیق در سه داستان سنگ صبور، خشم و هیاهو و میرامار، با استفاده از فهرست طرحواره های تصویری ایوانز (2006) مشخص می کند که صادق چوبک (فارسی) از پنج طرحواره تصویری «حرکت، نیرو، وجود، حجم و فضا»، ویلیام فاکنر (انگلیسی) از چهار طرحواره تصویری «وجود، حجم، نیرو و حرکت» و نجیب محفوظ (عربی) از سه طرحواره تصویری «وجود، حجم و نیرو» برای بیان احساس «شادی» استفاده کرده اند. شباهت های موجود نشان دهنده جهانی بودن و تفاوت ها، بیانگر فرهنگ ویژه بودن طرحواره های تصویری مورد بحث است.