مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
تمدن نوین اسلامی
حوزه های تخصصی:
خط مشی های عمومی، تصمیماتی هستند که نظام خط مشی گذاری در قالب مراحل خط مشی گذاری و برای حل مسائل عمومی اتخاذ می کند. فرآیند خط مشی گذاری در سه حوزه تدوین، اجرا و ارزشیابی می باشد، که نقش تدوین در آن برجسته است. اکنون که در گام سوم از گام های پنج گانه تمدن نوین اسلامی، یعنی دولت اسلامی قرار داریم، ضرورت شناخت مؤلفه های تدوین خط مشی های عمومی در دولت اسلامی، به عنوان گامی در جهت تحقق جامعه اسلامی و نهایتأ تمدن نوین اسلامی حائز اهمیت است. لذا هدف از این پژوهش، ارزیابی مؤلفه های تدوین خط مشی های عمومی در دولت اسلامی با رویکرد تمدن سازی نوین اسلامی می باشد. روش تحقیق، تحلیل محتوای کیفی، با مطالعه ی کتابخانه ای و بررسی اسناد و مدارک از طریق جستارهای مرتبط با عنوان پژوهش، از سایت رسمی مقام معظم رهبری می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ابعاد مؤلفه های تدوین خط مشی های عمومی در دولت اسلامی به عواملی چون اطلاعات، دانش و بصیرت بستگی دارد. نتیجه گیری کلی اشاره به آن دارد که، خط مشی های عمومی بایستی طوری تدوین شود که در آن به ارزش ها و هنجارهای جامعه، منافع و مصلحت عامه مردم، عوامل تعیین کننده حد و مرزها، انعطاف و آینده نگری، اخلاق مداری، شفافیت و روشنی، قابلیت انطباق، قابل فهم بودن و مسائل و مشکلات عموم مردم توجه گردد، تا با گذر از دولت اسلامی و تحقق جامعه اسلامی، زمینه ایجاد تمدن نوین اسلامی محقق گردد.
خطوط کلی مهندسی تمدن نوین اسلامی در اندیشه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه های تمدنی برپایه بنیانهای فکری و رهیافتهای اجتماعی اندیشمندان شکل می گیرد و امکان سنجش و ارزیابی الگوهای تمدنی با آن وجود دارد. آیت الله جوادی به عنوان یکی از اندیشمندان برجسته مسلمان معاصر بر ضرورت بازیابی هویت تمدنی مسلمانان توجه دارند و دیدگاه ایشان به دلیل برخورداری از شاخصه هایی چون اصالت، اندیشه ورزی، حریت، روش حکیمانه و مواجهه منطقی با تمدن های رقیب از اهمیت برخوردار است. این تحقیق با توجه به رویکرد تمدنی انقلاب اسلامی، ماهیت تمدن نوین اسلامی را از دیدگاه آیت الله جوادی آملی مورد بحث قرار می دهد تا امکان بهره مندی بیشتر از رهنمودهای ایشان در مطالعات بنیادی تمدن نوین اسلامی فراهم گردد. هدف اصلی این تحقیق تبیین خطوط کلی اندیشه تمدنی آیت الله جوادی است. پرسش اصلی این است که مبانی و عناصر تمدن نوین اسلامی در اندیشه آیت الله جوادی آملی چیست؟ در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی که مبتنی بر شیوه کتابخانه ای و اسنادی است؛ به این پرسش پاسخ داده شده و متن بیانات، آثار و تقریرات ایشان کانون توجه بوده است. از این تحقیق به دست می آید تمدن نوین اسلامی در اندیشه ایشان یک ضرورت اجتناب ناپذیر و اولویت مطلوب است. بنیانهای فکری و نظری این اندیشه بر مبانی فلسفی و اعتقادی مبتنی بر منابع اصیل اسلامی، بینش عقلی و آزاد اندیشی است. تمدن نوین اسلامی دارای عناصر گوناگون، پیوسته و چهره ملکوتی است. الگوی تمدن نوین اسلامی بر اساس رشد کوثری است و از ویژگی های چون خودکفایی موزون، پایدار، خلاق، آزاد، جامعه گرا و بهره مند از میراث گذشته برخوردار است.
تحلیل تطبیقی میان عقلانیت و خلاقیت تمدّنی در دو پارادیم مدرن و اسلامی (مبتنی بر حکمت متعالیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقلانیت، توان و استعدادی انسانی است در خدمت کشف و به کارگیری قواعد و قوانین در جهان اجتماعی و پیامد و نتیجه ی آن تثبیت و پایداری زندگی اجتماعی است و خلاقیت نیز استعداد و توانمندی انسانی است برای تغییر و تحول در جهان اجتماعی. تلقی از فرهنگ و نظریه ی فرهنگی، تعیین کننده ی معنا و نظریه ی تمدنی خواهد بود؛ و هم در نظریه های فرهنگی و هم تعاریف و نظریه ها درباره ی تمدن، دوگان خلاقیت عقلانیت برجسته و مهم بوده است. در پارادایم های مدرن تفاسیر مختلفی از این دوگان طرح شده است. تحلیل این نظریه ها و مهم تر از آن، صورت بندی مفهومی و تحلیلی از این دوگان مبتنی بر اندیشه های پارادایمی و بنیادین در حکمت متعالیه، مسیر و چهارچوب مفهومی نوینی را برای نظریه پردازی در حوزه ی تمدن نوین اسلامی خواهد گشود. در این مقاله، با طرح چکیده ی دیدگاه های حکمت متعالیه درباره ی هستی جامعه و نسبت فرد با جامعه، ساحات اندیشه ی اجتماعی متعالیه، هستی فرهنگ و تمدن، پیدایی و تداوم فرهنگ و تمدن و اصالت رفتار یا کنش انسانی، نهایتاً برآیند نظریه ای درباره ی دوگان خلاقیت و عقلانیت با رهیافت حکمت متعالیه طرح شده است.
بازشناسی و تحلیل پیش انگاره های تحقق تمدن نوین اسلامی با رویکرد کلامی با تأکید بر اندیشه امام خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امام خامنه ای به عنوان یک متفکر انقلابی مسئله مهمی بنام تحقق تمدن نوین اسلامی را مطرح نمودند که از نظر راه بردی دارای اهمیت است و پژوهش در این موضوع با رویکرد دینی و کلامی از حیث اینکه این موضوع با وعده الهی در قرآن همخوانی دارد، دارای اهمیت است. مسئله این است که اکنون تمدن غرب بر اساس مبانی لیبرالیستی و انسان شناسی اومانیستی به شدت در حال تبلیغ و گسترش است و نگرانی وجود دارد که در آینده نه چندان دور جوامع اسلامی از جمله کشور جمهوری اسلامی را در نوردد و این باآموزه های اسلامی و اهداف انقلاب اسلامی در تعارض است. امام خامنه ای در برابر تهاجم تمدنی غرب، تمدن نوین اسلامی را مطرح کرده اند. از این رو، جهت معرفت افزایی و تقویت بنیه فکری واعتقادی، باید به این پرسش پاسخ داده شود که: پیش انگاره ها و زیرساختهای کلامی و اعتقادی تحقق تمدن نوین اسلامی کدامند؟ پاسخ احتمالی این پرسش این است که باور به دین حداکثری و همراهی با اهلبیت(ع) و مانند آن می تواننداز بنیانهای تحقق تمدن نوین اسلامی محسوب شوند. این مقاله کوشیده است؛ با ابزار کتابخانه ای و نرم افزاری و با روش برهان سبرو تقسیم ابتدا همه فرضیه ها را مورد سنجش و امتحان قرار دهد و سپس موارد مقبول را انتخاب نماید و سرانجام به این نتیجه رضایت داده است که باور به دین حداکثری، توحید باوری، امامت محوری و انسان شناسی اسلامی از پیش انگاره های تحقق تمدن نوین اسلامی محسوب می شوند.
تأمّلاتی در خصوص «مراحل تمدن اسلامی»؛ رهیافتی برای تمدن نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه دغدغه تمدن نوین اسلامی، ذهن نویسندگان زیادی را به خودمشغول داشته و هر کسی می کوشد ذیل آن،الگویی برای زندگی متعالی/ مطلوب برای ایرانیان و در سطح کلان تر، جهان اسلام شناسایی کند، اما واقعیت آن است که ارائه الگویی قابل دفاع و گفتگوپذیر زمانی میسر می شود که از تجربه زیسته و پیشینه تاریخی تمدن اسلامی آگاهی روشنی ارائه شود. نشان دادن چنین تصویری البته مبتنی بر هستی شناسی تمدن از یک سو و چگونگی حضور آن در حیات اجتماعی از سوی دیگر است. دسته ای از نویسندگان آگاهانه یا ناهوشیارانه به ذات انگاری و حیاتمندی تمدن (نگاه آنتولوژیک)روی کرده و برای آن مراحلی چون تکون و پیدایی، رشد و بالندگی، گسترش و شکوفایی، و افول و انحطاط را تصور کرده و بر پایه آن خوش بینانه به شکوفایی و رشد دوباره آن و حرکت به سوی تمدن نوین اسلامی دل بسته اند. مقاله حاضر با رویکردی انتقادی و به روش توصیفی مقایسه ای می کوشد تا به این پرسش کانونی پاسخ دهد که آیا تمدن اسلامی - به مثابه وصف- در مسیر تاریخی خود دارای مراحل قابل شناسایی بوده یا نه و در هر صورت چگونه می توان به سوی تمدن نوین اسلامی گام برداشت؟ فرضیه اصلی نوشتار آن است که تمدن اسلامی به مثابه نوع زیست اجتماعی و فرایندی در مسیر شدن، مراحل مشخصی را طی نکرده و رسیدن به بهترین نوع آن/ تمدن نوین اسلامی نیز امری محتوم و از پیش تضمین شده نیست، بلکه در سایه اصلاح جامعه و ارتقای فضیلت و معرفت در آن، تحقق پذیر است.
تاثیرات و پیامدهای تربیتی فضای مجازی در تحقق تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنشگر اصلی ایجاد تمدن نوین اسلامی، «انسان» است و آنچه که از صفر تا صد در تمدن سازی اتفاق می افتد، برای انسان و در جهت ایجاد بسترهای رشد و تعالی اوست. از طرفی امروزه فضای مجازی به عنوان فضایی معنابخش و موثر بر سبک زندگی انسان، در اغلب عرصه های فیزیکی حیات انسانی ورود کرده است. از منظر تربیتی و با محوریت «پرورش انسان»؛ می توانیم فرایند تعالی بخش تحقق «تمدن نوین اسلامی» را شامل سه مرحله ی «انسان سازی»، «اجتماع سازی» و «امت سازی» تعریف کنیم. سپس، تاثیرات تربیتیِ «مثبت» یا «منفی» و یا «دوگانه» فضای مجازی را بر این سه مرحله، احصاء کنیم. مع الوصف مقاله حاضر، از نوع اکتشافی بوده و با رویکرد کیفی و روش توصیفی-تحلیلی، به دنبال پاسخ به این سئوالات است که؛ تاثیرات و پیامدهای تربیتی فضای مجازی در تحقق تمدن نوین اسلامی چیست و چگونه قابل شناسایی است؟ بدین منظور، در قسمت یافته ها، ابتدا مدلی برای شناسایی تاثیرات و پیامدهای فضای مجازی در تحقق تمدن نوین اسلامی پیشنهاد شده است و سپس مبتنی بر مدل پیشنهادی، هشت تاثیر و پیامد مثبت تربیتی، نُه تاثیر و پیامد منفی تربیتی و چهار تاثیر و پیامد دوگانه تربیتی شناسایی شده است.
نظریه تمدن نوین اسلامی از رویکرد فلسفی- نظری تا رویکرد تاریخی- نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه «تمدن نوین اسلامی»، دربردارنده دو بعد تمدنی و اسلامی است که درون خود اندیشه تعالی، تمدن برتر، تکامل و هویت را دارد. اگرچه تا کنون از تمدن نوین اسلامی سخن به میان آمده؛ کمتر در قالب و چهارچوب نظریه عنوان شده است. حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی با طرح مباحث نظری امکانپذیر است. لذا نگارنده بر آن شد تا از دریچه فلسفی و تاریخی پرتویی بر این نظریه بیافکند. همان طور که اشاره رفت این نظریه در دوسطح کلان قابل احصا است؛ سطح اول به عنوان سطح مبنایی و بنیادی، شامل دستگاه نظری و مفهومی است که در بافتی از فلسفه ی تاریخ، پرورانده خواهد شد. سطح دوم هم معطوف به خوانشی تاریخی از تمدن اسلامی است. مفروض نظریه آن است که رویدادهای تاریخی، در بطن خود پیوستگی و تکامل دارند و هرگز حوادثی گسسته و جدا از هم نیستند؛ عصر بیداری اسلامی که از حدود دویست سال پیش کل جهان اسلام را در برگرفته است نهایتا به وقوع انقلاب اسلامی ایران منجر شد. انقلاب اسلامی محصول منازعه ی تاریخی جهان اسلام با تمدن غرب و برخوردار از ظرفیت های نهفته ی دین اسلام در خلق یک نظام سیاسی مبتنی بر سنت دینی در عصر مدرن است و می تواند مولد «تمدن نوین اسلامی» باشد. این انقلاب که با ایجاد نظام سیاسی جمهوری اسلامی خود را تثبیت کرد، در مرحله طلیعه و بسط موج چهارم تمدن اسلامی به عنوان مقدمه ی ظهور حضرت حجت (عج) و آرمان الهی مهدویت برای پایان تاریخ خواهد بود.
فرایند ترمیمی پدیده های اجتماعی در مهندسی تمدن نوین اسلامی (ارائه یک نمونه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمدن نوین اسلامی وضعیتی آرمانی است که در آن همه ظرفیت های تمدنی دین اسلام به فعلیت می رسند. پدیده های اجتماعی از جمله ظرفیت های تمدنی هستند که می توانند در جهتی همسو و یا مخالف جهت تحقق تمدن نوین اسلامی نقش آفرین باشند، از این رو لازم است که از تمام ظرفیت های آن ها در جهت همسو با تحقق تمدن نوین اسلامی بهره برد. هدف از این پژوهش ارائه روشی ضابطه مند در برخورد با پدیده های اجتماعی موجود، به منظور همسوسازی حداکثری این پدیده ها در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی است. از این رو، به معرفی مهندسی ترمیمی پدیده های اجتماعی پرداخته، از باب نمونه، فرایند آن را در برخورد با پدیده اشتغال زنان و طراحی الگوی سبک زندگی اسلامی کنشگران این پدیده در هر مرحله اجرا نموده است. روش پیشنهادی بر چهار گام امکان سنجی مهندسی ترمیمی پدیده، ترسیم واقع گرایانه مدل موجود پدیده، ترمیم مدل موجود و اعتبارسنجی مدل مرمت شده استوار است.
آینده پژوهی وقف های جدید در تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تمدن نوین اسلامی،نهاد وقف از دو منظر عبادی و اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد.علیرغم این جایگاه متاسفانه در گذر ایام عین مال موقوف به ویژه درمورد املاک ثبت شده باعث شده بخشی از سرمایه ملی از گردش بیفتد و گاهاً بی مبالاتی متولیان وقف و اختلالات موقوف نیز باعث شده این نهاد مذهبی نتواند جایگاه حقوقی و اجتماعی خود را به نحو مطلوبی انجام دهد،تا اثرات مطلوب آن در حیطه عمرانی و رفاهی شامل جامعه اسلامی شود.نوشتار حاضر،پژوهشی بنیادی-نظری با رویکردی کاربردی به شیوه توصیفی-تحلیلی و مستند به منابع مکتوب است وهدف آن بررسی ارکان نهاد وقف در جهت احیاو گسترش تمدن نوین اسلامی است تا از این طریق جایگاه این نهاد در رقابت های تمدنی در عرصه های بزرگ جهانی مشخص گردد.در راستای هدف فوق و برای تسهیل در وضع کنونی و نیل به سوی آینده درتمدن نوین اسلامی نقاط ضعف و قوت نهاد وقف در دنیای فعلی بایستی مورد بررسی قرار گیردتا درحرکت به سوی آینده این نقاط اصلاح گردند،و تهدید های پیش رو به فرصت های نوینی تبدیل گردند،تا بتوان تمدن اسلامی رابه جایگاه خود درعرصه رقابت،اقتصادو تجارت رساند.نیل به این هدف از طریق تجزیه تحلیل دقیق ارکان نهاد وقف در بُعد فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی و بهرهبرداری به دست خواهد آمد،تا جوامع اسلامی با دیدروشنتر و راهبردهای اصولیتر در حوزه مدیریت به سمت اهداف نوین در حرکت به سوی آینده گام بردارند.
مطالعه ظرفیت های توسعه فضای مجازی با رویکرد تحقق تمدن نوین اسلامی (از منظر متخصصان فضای مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر پژوهشی با رویکرد مطالعه ظرفیت های توسعه فضای مجازی در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی است که با هدف بررسی رابطه فن آوری ارتباطات و فضای مجازی با تمدن سازی اسلامی در جهان اسلام از منظر کارشناسان و متخصصان فضای مجازی انجام شده است. توسعه و گسترش فضای مجازی در جوامع اسلامی و آسیب های ناشی از آن در کنار وابستگی مردم به استفاده از این فناوری نشان می دهد که نمی توان آینده تمدنیِ بدون وجود فضای مجازی را متصور بود. از آن جهت که تاکنون چنین مطالعه ای انجام نشده و نیاز به تولید علم در این موضوع وجود دارد، نگاه اکتشافی بر پژوهش حاکم است و ترکیبی از روش های کیفی برای دستیابی به نتایج متقن استفاده شد. مصاحبه با متخصصان فضای مجازی، تجمیع نظرات، تدوین پرسشنامه اولویت سنجی و دریافت اولویت های توسعه بر اساس سه دوره زمانی و نیازهای کشورهای اسلامی روندی است که مقاله ی حاضر دنبال کرده است. 11 مولفه مهم استخراج شد و در نهایت نشان داد که متناسب با دوره های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت، شکل توسعه ظرفیت های فضای مجازی برای تحقق تمدن اسلامی متفاوت خواهد بود.
چینش نخبگانی، جوانان و چالش های پیش روی تمدن نوین اسلامی؛ تاکید بر نخبگان دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همگام با گسترش تحولات شگرف و تعاملات نوین، جوانان و نسل های جدید عمدتا تحت تاثیر ابعاد جدیدی از نقش آفرینی نخبگانی و شخصیت های اجتماعی در قالب هایی نظیر نخبگان سمبولیک(ستارگان سینمایی، ورزشی و هنری) قرار گرفته اند. اگرچه در نگاه نخست، تغییر در وضعیت و چیدمان نخبگانی محصول طبیعی شرایط و مقتضیات زمانی محسوب شده و می-تواند تاثیرات مفیدی بر جامعه داشته باشد، اما این موضوع زمانی تبدیل به چالش جدی خواهد شد که این گروه جدید از نخبگان در نقش پیشران های اصلی جامعه عمل نموده و عملا جایگزین نخبگان فکری شده و به موضوعات تخصصی و سیاست های کلان جوامع نظیر خط دهی های سیاسی، اقتصادی و حتی ایدئولوژیک مبادرت نمایند. هدف: پژوهش حاضر درصدد است با رویکرد آینده پژوهی و روش سناریونویسی به این پرسش بپردازد که نخبگان علمی در مواجهه با تحولات الگوهای اثرگذاری نخبگان در جوامع، چگونه می توانند به جایگاه اصلی خود جهت توسعه و پیشرفت جهان اسلام بازگردند؟ فرضیه اصلی: نخبگان و اندیشمندان درصورتی به مرجعیت فکری و راهبری جوامع نائل می شوند که بتوانند اولا متناسب با ویژگی های اصیل جوامع، شناخت نیازها و مطالبات مردمی و ثانیا با بکارگیری ظرفیت ها و شیوه های تعاملاتی جدید مانند فضای مجازی و همراه سازی نخبگان سمبولیک، ایده های خود را تبدیل به ارزش های فراگیر در جامعه نمایند. یافته پژوهش: گسترش تعاملات بین المللی مانند فضای مجازی فرصت های نوینی فراهم می نماید تا نخبگان فکری جهان اسلام با تکیه بر ارزش ها و باورهای مشترک جهان شمول اسلامی ناظر بر کرامت انسانی بتوانند علاوه بر تاثیرگذاری های داخلی جهت توسعه، به عنوان یکی از پیشران های اصلی جهت همگرایی جهان اسلام محسوب شوند.
سرمایه های اجتماعی تمدن ساز در اندیشه امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجموعه بیانات امام خمینی(ره)، از گنجینه های عظیم معارف اسلامی و انقلابی دوران معاصر و منشور تمام نمای انقلاب اسلامی است. در این منشور، نگاه تمدن ساز و غایت-محور امام خمینی(ره)، به مثابه ی سرمایه های اجتماعی تمدن ساز قابل رویت است. سرمایه اجتماعی تمدن ساز مجموعه ای از ادراکاتی است که موجب ایجاد ارتباط و مشارکت بهینه اعضای یک جامعه می شود و ظرف وجودی آن را آماده پذیرش تمدن بزرگ می کند. از این رو، هدف مقاله حاضر علاوه بر تبیین مفهوم، ابعاد، دیدگاه ها، نظریه ها و مدل هایی برای سرمایه اجتماعی و تمدن بزرگ اسلامی از نگاه صاحب نظران، بر سیره نظری- انتزاعی اندیشه امام، بنا نهاده شده است. در این مطالعه، مهم ترین عوامل سرمایه اجتماعی تمدن ساز انقلاب اسلامی از منظر امام بررسی شده است؛ که عبارتند از: قیام برای خدا، اعتقاد و باورداشت به وجود مقدس ولی عصر(عج)، مردمی بودن رهبری انقلاب، احیاء تفکر ظلم ستیزی و عدالت خواهی اسلام، اراده و استقامت اسطوره ای و شگفت ملت بزرگ ایران، باور به امدادهای غیبی و نظام سازی اسلامی- انقلابی.
تبیین حرکت تاریخی ملت ایران به سوی تمدن سازی مبتنی بر روند شناسی تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه این مسأله که بازطرح موضوع « تمدن اسلامی » در گفتمان و ادبیات انقلاب اسلامی ایران بر چه واقعیت تاریخی و عینی استوار است ؟ به یک دغدغه علمی پژوهشی تبدیل شده است. پژوهش حاضر تلاش می کند بخشی از این مسأله را با رویکرد آینده پژوهی و مبتنی بر روش «روند شناسی تاریخی» ایران اسلامی پاسخ دهد. در تاریخ هر ملتی شناسایی روندها راهگشای بررسی و ترسیم آینده آن ملت خواهد بود. حرکت تاریخی ملت ایران آن را در مسیر تکامل تاریخی قرار داده که به تمدنی نوین منتهی می شود. ملت ایران با انطباق روند خاص تاریخ ایران اسلامی با روند عام تاریخ بشریت به یک رشد تاریخی دست یافته که تا انقلاب اسلامی امتداد یافت. انقلاب اسلامی نیز با تداوم و ایجاد خود آگاهی نسبت به این « روند » تاریخی می تواند به « آینده محتمل » خودش یعنی « تمدن نوین اسلامی » دست یابد.
ترسیم نقش و جایگاه مفهوم سرمایه اجتماعی در شکل گیری تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم سرمایه اجتماعی آن طور که توسط دانشمندان مختلف ارائه شده بیشتر در برگیرنده مفاهیمی چون اعتماد، همکاری و همیاری متقابل میان اعضای یک گروه یا یک جامعه ، مشارکت و جنبه هایی از ساختار اجتماعی است که نظام هدفمندی را شکل می دهند و آن ها را به سوی منافع مشترک هدایت می کند . بر همین مبنا، امروزه مفهوم سرمایه اجتماعی و به نوعی اهمیت یافتن ارتباطات، یکی از اجزای مهم در تبیین الگو و نقشه راه دستیابی به تمدنی نوین اسلامی به شمار می آید . رهبر معظم انقلاب مدظله به عنوان مهم ترین نظریه پردازان حوزه تمدن نوین اسلامی ، هندسه ویژه ای را برای این تمدن ترسیم نموده اند که توجه به سرمایه اجتماعی جایگاه خاصی را داراست، محققان در پژوهش پیش رو در تلاش هستند تا جایگاه مفهوم سرمایه اجتماعی را در نگاه تمدن سازی ایشان مورد واکاوی دقیق قرار دهند. به همین منظور سعی نمودند که ابتدا به این سئوال پاسخ دهند که مفهوم تمدن نوین اسلامی از منظر ایشان به چه معناست و مهم ترین شاخصه های تحقق و تبلور آن کدام اند؟ و شاخص های سرمایه اجتماعی در این تعریف از چه جایگاهی برخوردار هستند؟ برای پاسخ به این پرسش ها ابتدا ادبیات سرمایه اجتماعی به روش تحلیل اسنادی-کتابخانه ای مروری اجمالی شد، سپس تعریف تمدن نوین اسلامی و شاخص های سرمایه اجتماعی به روش داده بنیان از بیانات رهبرمعظم انقلاب مدظله استخراج گردید که انقلابی شدن جامعه، پشتیبانی و مصونیت بخشی به نظام اسلامی، و ایجاد ارتباطات متقابل دولت و ملت به همراه ایجاد حس مسئولیت اجتماعی از نتایج افزایش سرمایه اجتماعی در نگاه تمدنی است.
نظریه جغرافیایی تمدن و امکان ظهور تمدّن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویّت هر تمدّن علاوه بر اندیشه و فرهنگ با محل ظهور و رشد آن پیوند خورده است وجود عوامل مساعد طبیعی و جغرافیایی به همراه عوامل فکری و فرهنگی بستر تکوین یک تمدّن را فراهم می آورد. به اعتقاد برخی محقّقان، عامل جغرافیایی تمدّن به عنوان شرط لازم وقوع تمدّن در نظر گرفته می شود. در این پژوهش با در نظر داشتن ضرورت تحقق همه مولفه های معنوی و مادی جهت شکل گیری و ظهور تمدن، عامل جغرافیایی به عنوان زمینه لازم و متغیر مستقل، و امکان وقوع تمدن به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته، و واکاوی می شود. در مقاله حاضر در راستای پاسخ گویی به این پرسش که عامل جغرافیایی در شکل گیری و تکوین تمدن نوین اسلامی چه تأثیری داشته و چه نقشی ایفا کرده است؟ تلاش شده است جغرافیای ایران و جهان اسلام در یک سیر تاریخی بازنمایی و تأثیرش در شکل گیری تمدن نوین اسلامی سنجش شود. به نظر می رسد اگرچه عامل جغرافیایی و منطقه ای در ایران و جهان اسلام بستر و زمینه لازم را جهت امکان تحقق تمدن نوین اسلامی فراهم می کند، در چهارچوب نظریه های موجود تکیه بر این عامل به عنوان شرط لازم و کافی نمی تواند کافی باشد؛ چرا که علاوه بر عوامل جغرافیا، جمعیت، ثروت، دانش، تکنولوژی و مسائل معنوی، نوعی انسجام درونی و ایجاد هم گرایی در تحقق تمدن اسلامی ضرورت دارد.
نقش اقتصاد مقاومتی در تحقق تمدن نوین اسلامی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
96 - 119
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر کشورهای ابرقدرت جهان در اندیشه تهاجم سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بر کشورهای در حال توسعه هستند. این تهاجم و تهدید در هر دوره با ابزارهایی از بالقوه به بالفعل تبدیل می شده که در عصر جهانی شدن این ابزارها در قالب اقتصاد خلاصه می شوند. کشورهای جهان سوم در برابر این فشارها دو راه بیشتر پیش روی خود ندارند. تسلیم یا مقاومت که ایران به عنوان کشوری در قلب خاورمیانه با فرهنگی غنی هرگز مسیر تسلیم را انتخاب نکرده و نمی نماید لذا لازم به حفظ خود ازین تهاجمات است تا از نظام به تمدن تبدیل گردد. اقتصاد مقاومتی ارائه شده توسط مقام معظم رهبری به عنوان یک هویت مستقل با توجه به تاریخ و فرهنگی خاص ایران می تواند عملکردی مؤثر در شکل دهی و تحقق به آن داشته باشد، چراکه عملکرد اقتصاد مقاومتی تحت تأثیر همپوشانی مباحث مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی قرار دارد. در طی چند سال گذشته با مطرح شدن تمدن اسلامی بعنوان یک راهبرد، شعار سال و در نهایت یک ضرورت، مقالات متعددی در این باره نگارش شده که بالطبع بخشی از آنها به نقش اقتصاد مقاومتی توجه کرده و به این موضوع پرداخته شده است. این پژوهش از روش تحقیق قیاس-استقرا بهره می برد به طوری که ابتدا از داده های کتابخانه ای به مفهوم و مدل رسیده و نهایتا آن ها با روش های کمی مورد ارزیابی قرار می دهد. این پژوهش الگوی رفتاری اقتصاد مقاومتی در قالب تحقق تمدن نوین اسلامی، موردبررسی قرارگرفته بدین صورت که ابتدا علت وجودی اقتصاد مقاومتی را بیان و سپس روند تغییرات بعد از ایجاد را به صورت مدل مفهومی توضیح و درنهایت با بررسی ابعاد آن ها یک مدل مفهومی جامعی رسیدیم که ضرورت این نقش را برای وصول تمدن نوین اسلامی در مقابل فشارهای بین المللی کشورهای امپریالیسم به وضوح نشان دهد.
مبانی جامعه شناختی فقه تمدنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تمدن، بزرگ ترین مقیاس حیات اجتماعی است که تمامی ابعاد زندگی انسان ها را تحت تدبیر و تأثیر خویش قرار می دهد؛ بنابراین رسیدن به تمدن اسلامی، می تواند بالاترین آرمان جوامع و دولت های اسلامی باشد. تمدن اسلامی، تمدنی است که از پایگاه شریعت اسلامی و از معبر استنباط فقهی سیاست گذاری شده باشد. بنابراین توجه حداکثری به فقه تمدنی، از ضرورت های حوزه های علمیه در دوران کنونی است. متن پیش رو با روش تحلیلی کتابخانه ای، درپی پاسخ به این پرسش است که «مبانی جامعه شناختی فقه تمدنی چیست»؟ به نظر می رسد برای پاسخ به این پرسش، حداقل پنج شاخصه اصلی که می توانند در روش اجتهاد مؤثر باشند، باید مورد مطالعه و توجه قرار گیرند: نظام وارگی، تحمیلگری، جهت دار بودن، موقعیت مندی و مشکک بودن. این مقاله، از سویی با ترسیم تمدن به عنوان پدیده ای شامل در زندگی بشر، از رویکردهای حداقلی فقه پرهیز دارد و از سوی دیگر، با ترسیم تمدن به عنوان پدیده ای سیّال و موقعیت مند، تفاوت خود را با رویکردهایی که سعی دارند فارغ از مواجهه با واقعیت های اجتماعی، به طراحی تفصیلی ساختارهای تمدنی بپردازند، برجسته می کند. فقهی که امکان و بستر تمدن اسلامی را فراهم می کند، با تکیه بر نظریه های فقهی، ساختارهای اجتماعی را در تناسب با موقعیت های سیاسی و نیازها و اقتضائات اجتماعی شکل می دهد.
منطق پویایی تمدن نوین اسلامی از منظر نخبگان
منبع:
فرهنگ پژوهش زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶ ویژه علوم اجتماعی
123 - 150
حوزه های تخصصی:
تمدن به عنوان کلان ترین مناسبات اجتماعی بین انسان ها در نظر گرفته میشود.ضرورت دینی و اجتماعی تمدن شناسی و تمدن سازی در ایران پس از انقلاب همواره مورد توجه مصلحان اجتماعی، دانشمندان و موسسان نظام جمهوری اسلامی بوده است. با این وجود، ادبیات تمدنی عالمان اجتماعی و تمدن پژوهان از ثبات برخوردار نبوده و دارای تطورات مختلفی بوده است. در این پژوهش مساله اصلی بررسی تحول و پویایی تمدن نوین اسلامی با توجه به عرصه عمل و کنش انسانی است. روش مورد استفاده در این تحقیق مصاحبه با متخصصان و تحلیل تماتیک با توجه به مساله ای که با آن مواجه بوده است. می توان ادعا کرد در این پژوهش فهم نوین از مفهوم تمدن با توجه به کنش انسانی و عرصه عمل بدست آمد و مشخص گردید برای یافتن متن و حاشیه تمدن پژوهی و موتور محرک تمدن نوین اسلامی نیازمند مطالعات گسترده و تعامل با دیگر تمدن پژوهان در دیگر نقاط عالم اسلامی از شرق تا غرب است. می توان تاسیس رشته جامعه شناسی کشور های اسلامی را راهکاری برای بدست آوردن نیاز های اصلی و بنیادین جوامع اسلامی برای ایجاد تمدن نوین اسلامی دانست.
جایگاه زبان فارسی در تمدن نوین اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان فارسی میراثی عظیم ، باشکوه و بسیار ارزشمند فرهنگی است؛ با این حال، پرسش اساسی آن است که در تمدن نوین اسلامی جایگاه زبان فارسی چگونه خواهد بود و راه های دستیابی به آن جایگاه چیست؟ پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و پیکره بنیاد است. پیکره ی پژوهش شامل نوزده سخنرانی رهبری در بازه ی زمانی1370 تا 1398 در مناسبت ها و در جمع افراد گوناگون درباره ی زبان فارسی است که از بین 266 سخنرانی حاوی سخنانی درباره ی زبان فارسی در جمع آوری گردیده ؛ این تعداد سخنرانی با استفاده از ابزار جستجو در پایگاه اطلاع رسانی رهبری یافت شد. پس از تعیین پیکره ی پژوهش، ابتدا رئوس مطالب اصلی ارائه شده در هر سخنرانی استخراج شده در ادامه، مطالب گزینش یافته دسته بندی و تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که زبان فارسى از دید رهبری به عنوان بهترین حامل و رسانه براى معارف، افکار، نوآورى و تمدن عمیق اسلامى و نیز به سبب ظرفیت والای زبانی، نقش مهمی در تمدن نوین اسلامی دارد؛ با این حال باید بستر و زمینه های لازم برای نقش آفرینی زبان فارسی در تمدن نوین اسلامی فراهم گردد و یکی از مهم ترین زمینه های لازم آن درنوردیدن مرزهای علمی جهان و تولید علوم روز جهان به زبان فارسی است. البته در کنار این امر مهم، باید به موضوعات دیگری همچون پاسداری از زبان فارسی و پویاسازی و پالایش آن نیز توجه داشت.
الزامات سیاسی تحقق تمدن نوین اسلامی
منبع:
تمدن اسلامی و دین پژوهی سال دوم زمستان ۳۹۹ شماره ۶
10 – 26
حوزه های تخصصی:
براساس منویات رهبران نظام جمهوری اسلامی ایران،هدف نهایی انقلاب اسلامی تحقق تمدن نوین اسلامی است.بدیهی است که برای ظهور هرپدیده ای نیاز به بسترسازی می باشد،لذابرای تحقق این هدف نیاز به تحولات اساسی در ابعادسیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می باشد.پرسش اساسی این است که مهم ترین الزامات سیاسی تحقق تمدن نوین اسلامی چیست؟ برای پاسخ به سئوال از روش علمی-اسنادی و بهره برداری از آیات قران کریم و شواهدتاریخی استفاده شده است.علاوه برآن، منابع کتابخانه ای متعددی مورد مطالعه قرار گرفته است.یافته نهایی این است که قدرت و اقتدار، تشکیل حکومت اسلامی کارآمد واستقلال،مهم ترین الزامات تحقق تمدن نوین اسلامی به شمار می آیند.