مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
درمان هیجان مدار
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اثر درمان هیجان مدار(EFT) بر میزان سازگاری زناشویی و احساسات مثبت نسبت به همسر در افراد دارای روابط خارج از ازدواج می پردازد . این تحقیق از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون و با گروه گواه است . بدین منظور تعداد 12 نفر از افراد متاهل که بدلیل تعارضات زناشویی به مراکز مشاوره خصوصی در سطح شهر مشهد مراجعه نمودند ، با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند . از این تعداد ، 6 نفر در گروه آزمایشی و 6 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند . تمام شرکت کنندگان پرسشنامه سازگاری زناشویی (DAS) و پرسشنامه احساسات مثبت نسبت به همسر (PFQ) را تکمیل کردند. افراد گروه آزمایشی در 9 جلسه درمان 5/1 ساعته درمان(EFT) شرکت کردند . یک هفته پس از خاتمه جلسات درمانی ، افراد هر دو گروه مجددا پرسشنامه های مذکور را تکمیل نمودند . نتایج آزمونt مستقل بروی میانگین نمره های پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش و کنترل نشان داد بین دو گروه تفاوت معناداری در سطح 1% وجود دارد . این به این معناست که رویکرد هیجان مدار بر افزایش میزان سازگاری زناشویی و احساسات مثبت نسبت به همسر در افراد دارای روابط خارج از ازدواج موثر بوده است . نتایج فرضیه های فرعی پژوهش نشان می دهد که این رویکرد بروی زنان بیشتر از مردان موثر بوده است . همچنین سایر نتایج بیانگر آنند که در گروه آزمایشی ، (EFT) در خرده مقیاسهای رضایت مندی ، همبستگی و ابراز محبت زناشویی نتایج مطلوبی داشته است اما در مقیاس توافق زناشویی اثر بخشی ، مطلوب مشاهده نشده است .
مقایسه اثربخشی الگوی مبتنی بر تحلیل سازه های شخصی با درمان هیجان مدار بر رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی الگوی تحلیل سازه های شخصی و درمان هیجان مدار بر رضایت زناشویی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمام زوج های متعارض شهر تهران بود که در سال 92-91 به مراکز مشاوره استان تهران مراجعه کرده بودند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در دو گروه 15 زوجی جایگزین شدند. و مداخلات درمانی دریافت کردند. داده ها با پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ فرم کوتاه 47 سؤالی گردآوری و با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان سازه های شخصی در مقایسه با درمان هیجان مدار بر رضایت زناشویی مؤثرتر بود و لی پس از 3 ماه پیگیری تفاوتی بین دو گروه یافت نشد و همچنین دربین ابعاد رضایت زناشویی درمان هیجان مدار در بعد شخصیتی و الگوی تحلیل سازه های شخصی دربعد ارتباط مؤثرتر بودند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که الگوی تحلیل سازه های شخصی می تواند به عنوان یک گزینه مداخلاتی در آشفتگی های زناشویی مورد استفاده قرار بگیرد.
اثربخشی بازآموزی اسنادی و تنظیم هیجانی بر کاهش فرسودگی تحصیلی و بهبود سازگاری اجتماعی دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : ناتوانی های یادگیری، یکی از مهم ترین علل عملکرد ضعیف تحصیلی و اجتماعی دانش آموزان به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی و تنظیم هیجانی بر کاهش فرسودگی تحصیلی و افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ابتدایی شهر تهران انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی همراه با مراحل پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری بود. 30 دانش آموز دارای ناتوانی یادگیری 8 تا 12 ساله، به روش تصادفی ساده از مرکز ناتوانی یادگیری شماره 3 انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه شاهد قرار گرفتند. آموزش های بازآموزی اسنادی و تنظیم هیجانی طی 8 جلسه یک ساعته، به دو گروه آزمایش ارایه گردید، اما گروه شاهد هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. از پرسش نامه های فرسودگی تحصیلی Brosu و همکاران و سازگاری اجتماعی Sinha و Sing در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. داده ها با استفاده از روش MANCOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: آموزش های بازآموزی اسنادی و تنظیم هیجانی، منجر به کاهش معنی دار فرسودگی تحصیلی و افزایش معنی دار سازگاری اجتماعی گردید، با این تفاوت که برنامه آموزشی بازآموزی اسنادی در کاهش فرسودگی تحصیلی موفق تر از برنامه آموزشی تنظیم هیجان بود؛ در حالی که در مورد ارتقای سازگاری اجتماعی، تفاوت معنی داری بین دو برنامه آموزشی بازآموزی اسنادی و تنظیم هیجانی مشاهده نشد. نتیجه گیری: برنامه های آموزشی که از رویکرد شناختی اجتماعی Bandura جهت طراحی بسته های آموزشی بهره می گیرند، تأثیرات معنی دار بیشتری دارند. بنابراین، استفاده از نتایج پژوهش در طراحی برنامه های آموزشی پیشگیرانه و بهبود دستاوردهای آموزشی مؤثر می باشد.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر تحمل ناکامی و سازگاری زناشویی زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره شرکت نفت
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش درمان هیجان مدار بر تحمل ناکامی و سازگاری زناشویی بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر تمام زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره شرکت نفت شهر اهواز است. نمونه آماری در این پژوهش تعداد 30 زوج از زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره شرکت نفت شهر اهواز است که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس 30 زوج انتخاب شده، به صورت تصادفی به دو گروه 15 تایی تقسیم شد و به صورت تصادفی یکی از دو گروه به عنوان گروه آزمایش و دیگری به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. روش تحقیق نیمه آزمایشی بود و از طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری استفاده شد. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از مقیاس سازگاری زن و شوهر و مقیاس تحمل ناکامی استفاده شد. یافته های تحقیق با استفاده از روش کواریانس چندمتغیری تجزیه وتحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد درمان هیجان مدار موجب بهبود تحمل ناکامی، ابعاد آن (تحمل عدم عاطفی، تحمل عدم ناراحتی، تحمل عدم پیشرفت و تحمل عدم شایستگی) و سازگاری زناشویی و ابعاد آن (رضایت دونفری، همبستگی دونفری، توافق دونفری و ابراز محبت) در زوجین گروه آزمایش گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد و این اثر تا مرحله پیگیری ادامه داشته است.
مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و درمان هیجان مدار بر صمیمیت، تعهد و شادکامی زناشویی زنان با دلزدگی زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بسیاری از زنان زندگی زناشویی خود را با روابط صمیمی آغاز می کنند، اما با گذر زنان این روابط صمیمی کم کم دچار مشکل می شود و این درست زمانی است که دلزدگی زناشویی (Couple burnout) آغاز شده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی (Mindfulness Education) و درمان هیجان مدار (Emotional Focused Therapy یا EFT) بر صمیمیت (Intimacy)، تعهد (Commitment) و شادکامی زناشویی (Couple happiness) زنان با دلزدگی زناشویی بود. مواد و روش ها: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان با دلزدگی زناشویی مراجعه کننده به انجمن خیریه بقیه الله الاعظم شهر خمینی شهر در سال 1397 بود. از این جامعه 36 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه جایگزینی تصادفی در سه گروه ذهن آگاهی (12 نفر)، هیجان مدار (12 نفر) و گواه (12 نفر) قرار گرفتند. هر دو گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش دریافت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه صمیمیت زناشویی (Couple Intimacy Questionnaire یا CIQ)، پرسشنامه تعهد زناشویی (Couple Commitment Questionnaire یا CCQ)، مقیاس شادکامی زناشویی (Marital Happiness Scale یا MHS) و مقیاس دلزدگی زناشویی (Couple Burnout Measure یا CBM) بود. داده ها با کمک نرم افزار SPSS و با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و یک راهه تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها تفاوت معناداری را بین دو گروه آزمایش و گواه در صمیمیت (94/37=F، 001/0=p)، تعهد (77/30=F، 001/0=p) و شادکامی زناشویی (29/58=F، 001/0=p) در مرحله پس آزمون نشان دادند. باوجوداین، بین میزان اثربخشی دو رویکرد ذهن آگاهی و EFT بر صمیمیت، تعهد و شادکامی زناشویی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت ذهن آگاهی و EFT می توانند میزان صمیمیت، تعهد و شادکامی زناشویی را افزایش دهند؛ ازاین رو توصیه می شود مشاوران و درمانگران از این دو رویکرد به عنوان روش درمانی مؤثر برای افزایش صمیمیت، تعهد و شادکامی زناشویی استفاده کنند.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و غنی سازی روابط گاتمن بر الگوهای ارتباطی زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهم ترین ویژگی های روابط زناشویی، چرخه ها یا الگوهای ارتباطی است که میان همسران شکل گرفته و بیشتر در پرتو تکرار استوار می شوند. پژوهش حاضر باهدف مقایسه تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد هیجان مدار و رویکرد غنی سازی روابط گاتمن بر الگوهای ارتباطی زنان صورت گرفت. مواد و روش ها: پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنانی که به دلیل مشکلات ارتباطی با همسر در سال 1396 به مرکز مشاوره فراز شهرستان خمین مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند. تعداد 36 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه الگوهای ارتباطی (Communication Patterns Questionnaire) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و بونفرونی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد میان آزمودنی های گروه های آزمایش و گواه در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری در الگوهای ارتباطی وجود دارد، به گونه ای که رویکرد هیجان مدار و غنی سازی روابط توانسته بودند به طور معنی داری در کاهش الگوهای ارتباطی اجتنابی، توقع/کناره گیری و افزایش الگوی ارتباطی سازنده متقابل در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری مؤثر باشند. همچنین نتایج آزمون بونفرونی نشان داد تفاوت بین گروه رویکرد هیجان مدار با گروه غنی سازی روابط گاتمن در الگوهای ارتباطی زنان معنی دار بود؛ به این معنی که رویکرد غنی سازی بیشتر از رویکرد هیجان مدار بر الگوهای ارتباطی مؤثر است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان از هر دو رویکرد به ویژه رویکرد غنی سازی روابط گاتمن جهت بهبود الگو های ارتباطی زوجین و درنهایت افزایش کیفیت زندگی زناشویی استفاده نمود.
تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر افسردگی معلمان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم پاییز (آبان) ۱۳۹۸ شماره ۸۰
897-904
حوزه های تخصصی:
زمینه: یکی از مشکلاتی که زنان معلم تجربه می کنند تعارض میان کار و خانواده است و آسیب پذیری در برابر مشکلات هیجانی و به دنبال آن افسردگی یکی از پیامدهای این تعارض است. اما آیا درمان هیجان مدار می تواند بر روی این افسردگی تأثیرگذار باشد؟ هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر کاهش افسردگی در معلمان زن بود. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه افسردگی بک است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان زن در مقطع متوسطه واقع در شهر قزوین در سال 1396 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از معلمان زن شاغل به کار در مقطع متوسطه بود، که به روش نمونه گیری هدفمند و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار داده شدند. گروه آزمایش از 10 جلسه درمانی بر اساس یک پروتکل محقق ساخته (1397) بهره بردند و نمره پرسشنامه افسردگی قبل و بعد از مداخله در دو گروه آزمایش و گواه با استفاده از تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد و مورد مقایسه قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس، تفاوت معناداری را در زمینه نمره افسردگی بین گروه آزمایش و گروه گواه و اثربخشی درمان هیجان مدار بر افسردگی معلمان زن نشان داد. (0/001> p ) نتیجه گیری: بر این اساس می توان گفت که پروتکل درمانی پژوهش حاضر اثربخش واقع شده و می شود از آن برای کاهش افسردگی معلمان زن بهره برد.
اثربخشی روان درمانی گروهی هیجان مدار بر افزایش امید و بخشودگی بین فردی در نشانگان ضربه عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی بالینی و مشاوره سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
10.22067/ijap.v9i2.68223
حوزه های تخصصی:
هدف: نشانگان ضربه ی عشق، مجموعه علائم شدیدی است که پس از فروپاشی یک رابطه ی رمانتیک بروز پیدا می کند، عملکرد فرد را در زمینه های متعدد، مختل می کند و مشکلاتی از جمله کاهش امید و عدم بخشودگی را در فرد ایجاد می کند. هدف از این مطالعه اثربخشی روان درمانی گروهی هیجان مدار بر افزایش امید و بخشودگی بین فردی در نشانگان ضربه عشق می باشد. روش: این مطالعه، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری دانشجویان دختر و پسر دانشگاههای مشهد، می باشد که دارای نشانگان ضربه عشق هستند. روش نمونه گیری، هدفمند و داوطلبانه می باشد و در نهایت30 نفر از دانشجویان، با توجه به معیارها انتخاب شدند و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در جریان مداخله 6 نفر از آنها از ادامه درمان انصراف دادند، بنابراین حجم نمونه به 24 نفر رسید، که در نهایت در هر گروه کنترل و آزمایشی 12 نفر حضور داشتند. گروه آزمایشی، 10 جلسه درمان هیجان مدار را دریافت کردند و گروه کنترل در این مدت درمانی را دریافت ننمودند. یافته ها: میانگین هر دو مؤلفه در پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش یافت و تفاوت معناداری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون ایجاد شد (P< 0/05). بر اساس نتایج به دست آمده، می توان دریافت که درمان هیجان مدار می تواند به طور معناداری باعث افزایش امید و بخشودگی بین فردی در مراجعان شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر هیجان بر اضطراب اجتماعی و وابستگی بین فردی زنان مراجعه کننده به خانه های سلامت
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر هیجان بر اضطراب اجتماعی و وابستگی بین فردی زنان مراجعه کننده به خانه های سلامت صورت گرفت. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک های سلامت شهر تهران در سال 1398 بود. نمونه آماری این پژوهش 40 نفر بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب و سپس در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار داده شدند و گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت درمان مبتنی بر هیجان قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. جمع آوری داده ها بر اساس اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران، 2000) و مقیاس وابستگی بین فردی (هیرشفیلد و همکاران، 1977) انجام پذیرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار spss22 در دو بخش توصیفی و استنباطی (کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته های تحقیق نشان داد که درمان مبتنی بر هیجان موجب کاهش میزان اضطراب اجتماعی و وابستگی بین فردی در زنان مراجعه کننده به کلینیک های سلامت می گردد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که درمان هیجان مدار به عنوان یک رویکرد منحصر به فرد، علاوه بر کارایی در زمینه درمان اختلال های شخصیتی، می تواند در زمینه درمان سایر اختلال های روانی نیز سودمند باشد.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر بهزیستی ذهنی و سازگاری فردی- اجتماعی زنان مطلقه
منبع:
زن و فرهنگ سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
129-142
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی درمان هیجان مدار بر بهزیستی ذهنی و سازگاری فردی اجتماعی زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد شهرستان پاوه بود. از جامعه آماری تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد، و به طور تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. درمان هیجان مدار به شکل گروهی در طی 9 جلسه ی ۴۵ دقیقه ای بر گروه آزمایش انجام شد و افراد گروه کنترل، در لیست انتظار قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه سازگاری اجتماعی کالیفرنیا (1953) و مقیاس بهزیستی ذهنی داینر و همکاران (1999) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار بر بهزیستی ذهنی و سازگاری فردی اجتماعی اثربخش است. به طوری که افزایش سازگاری فردی اجتماعی و بهزیستی ذهنی در گروه آزمایش منجر شده است.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر اضطراب و افسردگی بیماری عروق کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
45 - 62
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر اضطراب و افسردگی بیماران قلبی شهر تهران در سال 1398 انجام شد . روش: روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی است و برای جمع آوری داده ها از طرح پیش آزمون-پس آزمون (سه گروهی) با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه بیماران قلبی شهر تهران تشکیل دادند که از بین آن ها 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان هیجان مدار 9 جلسه 60 دقیقه ای و گروه تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای 5 جلسه 20 دقیقه ای تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورداستفاده در پژوهش حاضر شامل افسردگی (بک، استیر و براون، 1996) و اضطراب (بک، اپستین، براون و استر، 1988) بودند که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورداستفاده قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار spss24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کواریانس) انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که هر دو مداخله به کاررفته در این پژوهش می توانند به طور معناداری اضطراب و افسردگی بیماران قلبی را بهبود بخشیدند (05/0p <)، با این تفاوت که مداخله مبتنی بر درمان هیجان مدار دارای تأثیر بیشتری بر اضطراب و افسردگی بیماران قلبی بود. به علاوه در مرحله پس آزمون-پیگیری تفاوت معنی دار مشاهده نشد (05/0p <) که بیانگر پایداری تغییرات مداخله است . نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش، درمان هیجان مدار و درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای، مداخلات مؤثری در کاهش اضطراب و افسردگی بیماران قلبی دارند اما تأثیر درمان هیجان مدار بیشتر بود.
بررسی اثربخشی رویکرد هیجان مدار بر کاهش تعارضات زناشویی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر کاهش تعارضات زناشویی زنان بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود و جامعه آماری نیز زنان متأهل دارای تعارض زناشویی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 28 زن از میان متقاضیان شرکت در جلسات آموزشی هیجان مدار انتخاب و در دو گروه آزمایش (14 زن) و کنترل (14 زن) به صورت تصادفی کاربندی شدند. هر دو گروه پیش و پس از برگزاری جلسات آموزشی به پرسشنامه تعارضات زناشویی براتی و همکاران (1375) پاسخ دادند؛ داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار بر تعارضات زناشویی (96/92= F , 001/0= P ) و مؤلفه های تعارض زناشویی در زنان گروه آزمایش مؤثر بود. نتیجه گیری: درمان هیجان مدار سبب بهبود نمرات تعارضات زناشویی در مقایسه با گروه کنترل شده است. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که هیجان مدار بر کاهش تعارضات زناشویی مؤثر است.
مقایسه ی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و هیجان مدار بر افسردگی و سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
47 - 64
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شرایط نامساعد زندگی زناشویی می تواند به افسردگی منجر شده و سبب اختلال کارکردهای خانوادگی افراد متأهل شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اثربخشی زوج درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و هیجان مدار بر افسردگی و سازگاری زناشویی انجام شده است. روش: در این پ ژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چن دگانه ناهم زمان استفاده شد. جامعه ی آماری پژوهش شامل 20 زوج مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده سینا شهرستان دزفول در سال 1397 بودند. نخست، آزمودنی ها با استفاده از ملاک های ورود و خروج غربال شدند. سپس 6 زوج (12 نفر) به طور هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها در دو گروه زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی هیجان مدار به صورت تصادفی جایگزین شدند (سه زوج در هر گروه). پروتکل های دو روش زوج درمانی به طور جداگانه به صورت سه مرحله خط پایه و 12 جلسه 90 دقیقه ای و پیگیری دو ماهه اجرا شد. آزمودنی ها به مقیاس سازگاری زوجی اسپینر و افسردگی بک ویرایش دوم پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: در گروه زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد میزان درصد بهبودی کلی پس از درمان در متغیر افسردگی 70/34% و در متغیر سازگاری زناشویی 06/29%، در گروه زوج درمانی هیجان مدار درصد بهبودی کلی پس از درمان در متغیر افسردگی 39/39% و در متغیر سازگاری زناشویی 81/40% به دست آمد. نتیجه گیری: درصد بهبودی پس از درمان هر دو گروه زوج درمانی در طبقه بندی بهبودی اندک قرار دارد، بنابراین، هر دو رویکرد بر کاهش افسردگی و افزایش سازگاری زناشویی زوجین مؤثر است.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیص بارلو، هیجان مدار و ذهن آگاهی، بر شاخص توده بدنی افراد بزرگسال مبتلا به چاقی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۰
103 - 131
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی سه روش درمان فراتشخیص بارلو، درمان هیجان مدار و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر شاخص توده بدنی افراد مبتلا به چاقی بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به چاقی شهر تهران بود که از بین آنها با توجه به جدول کوهن 60 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس با توجه به ملاک های ورود انتخاب و به صورت تصادفی در چهار گروه درمان فراتشخیص بارلو، درمان هیجان مدار، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و کنترل گمارده شدند. شاخص توده بدنی شرکت کنندگان در سه مرحله زمانی قبل از شروع درمان، بعد از درمان و سه ماه بعد از درمان به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS، نسخه 21 و آزمون تحلیل واریانس مختلط مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد در متغیر شاخص توده بدنی بین میانگین نمرات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در چهار گروه و بین اثر گروه آزمایشی ذهن آگاهی با گروه های فراتشخیص بارلو وگروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (p 0.05 ). مقایسه میانگین های تعدیل شده نشان داد نمرات این متغیر در گروه آزمایشی ذهن آگاهی، در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به سه گروه دیگر کاهش داشته است. هم چنین با توجه به تفاوت در مرحله پیش آزمون نسبت به پیگیری، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی، پایداری داشته است. بنابراین بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند منجر به کاهش شاخص توده بدنی افراد بزرگسال مبتلا به چاقی شود.
مقایسه اثربخشی درمان های شناختی رفتاری و هیجان مدار بر احساس تنهایی در زنان متأهل قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خشونت خانگی نوع خاصی از خشونت است که در سطح خانواده اعمال و منجر به آسیب یا رنج جسمی، روانی و جنسی می شود. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان های شناختی_رفتاری و هیجان مدار بر احساس تنهایی در زنان متأهل قربانی خشونت خانگی بود. روش کار: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان قربانی خشونت خانگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره تهران در سال 1398 بودند. جهت نمونه گیری از بین مراکز مشاوره شهر تهران دو مرکز به صورت تصادفی انتخاب گردیدند و از بین مراجعین آنها 60 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایشی در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی تحت درمان شناختی_رفتاری و درمان هیجان مدار قرار گرفتند؛ گروه کنترل در لیست انتظار درمان قرار گرفت. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های خشونت خانگی و احساس تنهایی استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغییری با نرم افزار SPSS-24 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، هر دو درمان شناختی_رفتاری و هیجان مدار بر کاهش احساس تنهایی در زنان متأهل قربانی خشونت خانگی اثربخش بودند و این اثر در طول زمان تداوم داشت (001/0P<). بین اثربخشی و تداوم اثر درمان های شناختی_رفتاری و هیجان مدار بر کاهش احساس تنهایی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>). نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد با استفاده از این روش های درمانی می توان سلامت روانی زنان متأهل قربانی خشونت خانگی را بهبود بخشید، بنابراین به کارگیری این روش ها توسط مشاوران و روان شناسان در دادگستری ها، اداره زندان ها، کمیته امداد و انجمن اولیا و مربیان در آموزش و پرورش توصیه می شود.
مقایسه اثربخشی درمان بافت نگر انصاف محور و درمان هیجان مدار بر کیفیت و تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی تأثیر دو رویکرد درمانی بافت نگر انصاف محور (مبتنی بر نظریه بوزورمنی-نایج) و روش درمان هیجان مدار برافزایش کیفیت و کاهش تعارضات زناشویی زوج ها بود. روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون، با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل همه زوج هایی بود که در سال 1398- 1397 به دفتر مشاوره و خدمات روان شناختی خصوصی زیر نظر سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در شهر ارومیه مراجعه داشتند از میان مراجعه کنندگان تعداد 24 زوج پس از همتاسازی آزمودنی ها، به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل گمارش شدند. پرسشنامه های استفاده شده در این تحقیق شامل مقیاس کیفیت زناشویی فرم تجدیدنظر شده (Busby, Christensen, Crane, & Larson, 1995) و پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدیدنظر شده (sanai zaker, Barati, & Bustani pour, 2008)بود. برای تحلیل داده ها و فرضیه ها از روش آزمون آماری «تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر» و نرم افزار SPSS استفاده گردید. یافته ها نشان داد اثربخشی رویکرد هیجان مدار در کاهش «تعارضات زناشویی»، به صورت معنی داری (001/p <) بیشتر از درمان بافت نگر انصاف محور است. همچنین میان دو رویکرد برافزایش «کیفیت زناشویی» تفاوت معنادار مشاهده نشد اما باگذشت زمان اثربخشی رویکرد بافت نگر نسبت به رویکرد هیجان مدار در «کیفیت زناشویی» ثبات و پایداری بیشتری دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت ازآنجاکه متغیر تعارضات زناشویی ازنظر تئوری، وابستگی زیادی به نظریه دل بستگی و هیجانات دارند لذا رویکرد هیجان مدار اثربخشی مؤثرتری در این متغیر نشان داده است و ازآنجاکه در درازمدت حس عدالت و انصاف در رابطه منجر به بهبودی پایدار کارکردهای خانواده می گردد رویکرد بافت نگر در متغیر کیفیت زناشویی ثبات درمانی بهتری نشان داده است.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر بهزیستی روانشناختی، پذیرش اجتماعی و کفایت اجتماعی معلمان
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق اثربخشی درمان هیجان مدار بر بهزیستی روانشناختی، پذیرش اجتماعی و کفایت اجتماعی معلمان مقطع ابتدایی ورامین بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی ورامین بود. حجم نمونه این پژوهش برابر با 30 نفر از معلمان بود. برای انتخاب نمونه های تحقیق از روش دسترس در دو گروه آزمایش و گواه استفاده گردید. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه بهزیستی روانشناختی کارل ریف (2002)، پذیرش اجتماعی کراون و مارلو (1960)، کفایت اجتماعی فلنر (1990) و جلسات مشاوره زوج درمانی هیجان مدار سوزان جانسون (1980) بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون های تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. در این پژوهش، از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش و نشان دادن فراوانی و نمودارهای مربوط به آن استفاده شد و از آمار استنباطی به منظور بررسی فرضیه ها استفاده گردید. نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار بر بهزیستی روانشناختی، پذیرش اجتماعی و کفایت اجتماعی معلمان اثربخش است.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر طرحواره های ناسازگار اولیه زوجین در دوران عقد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ازدواج یکی از مهمترین رویدادهای زندگی هرفرد است که تحت تاثیر ویژگی ها و خصوصیات فرد پیش از ازدواج مانند طرح واره های ناسازگار اولیه است. یکی از رویکردهای درمانی که برای طرح واره های ناسازگار اولیه ارایه شده است، درمان هیجان مدار است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر اثر بخشی درمان هیجان مدار بر طرحواره های ناسازگار اولیه در دوران عقد است. مواد و روش ها: طرح پزوهش حاضر از بعد هدف کاربردی و از بعد روش اجرا شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ۲ ماه است. از جامعه زوجین در دوران عقد شهر تهران نمونه ای ۴۰ نفری از زوجین به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. آموزش درمان هیجان مدار به مدت ۱۲ جلسه به گروه آزمایش ارایه شد. از پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (۱۹۹۰) برای گردآوری داده ها استفاده گردید. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد درمان هیجان مدار بر طرح واره های ناسازگار اولیه اثربخش بوده است(p=۰.۰۵). نتایج نشان داد که اثر تعاملی زمان*گروه و منبع بین گروهی در نمرات شرکت کنندگان در خصوص طرحواره های ناسازگار اولیه تفاوت معناداری وجود دارد (p=۰.۰۱). نتیجه گیری: بنابراین درمان هیجان مدار با بهبود آگاهی، شناخت و تنظیم هیجانی، عاملیت زوجین را در تنظیم هیجان ها افزایش می دهد و انحرافات شناختی ناشی از طرح واره های ناسازگار اولیه را کاهش می دهد و پیشنهاد میگردد به عنوان رویکرد درمانی در مسائل زوجین استفاده گردد.
اثربخشی درمان هیجان مدار به شیوه گروهی بر کاهش علائم افسردگی و استرس ادراک شده در زنان مواجه شده با خیانت همسر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار به شیوه گروهی بر کاهش علائم افسردگی و استرس ادراک شده در زنان مواجه شده با خیانت همسر شهر تهران در سال 1399 انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی است و برای جمع آوری داده ها از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان مواجه شده با خیانت همسر که به مراکز مشاوره منطقه 3 شهر تهران مراجعه نمودند تشکیل دادند که از بین آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان هیجان مدار 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل افسردگی بک (1961) و استرس ادراک شده کوهن (1983) بودند که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار spss24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت. یافته ها نشان داد که درمان هیجان مدار باعث کاهش افسردگی در زنان مواجه شده با خیانت همسر شده است. همچنین نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار باعث کاهش استرس ادراک شده در زنان مواجه شده با خیانت همسر شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، درمان هیجان مدار، مداخله موثری در کاهش افسردگی و استرس ادراک شده در زنان مواجه شده با خیانت همسر است.
مقایسه اثربخشی درمان بافت نگر انصاف محور و درمان هیجان مدار برافزایش صمیمیت و کاهش دل زدگی زناشویی زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
166-139
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر مقایسه و بررسی اثربخشی تأثیر رویکرد درمانی بافت نگر انصاف محور (مبتنی بر نظریه بوزورمنی _ ناج) و رویکرد درمانی هیجان مدار برافزایش صمیمیت و کاهش دل زدگی زناشویی زوج های دارای تعارضات زناشویی بود. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون، با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل همه زوج هایی بود که در سال 1397- 1398 به دفتر مشاوره و خدمات روان شناختی خصوصی زیر نظر سازمان نظام روان شناسی در شهر ارومیه مراجعه داشتند از میان مراجعه کنندگان تعداد 24 زوج که به دلیل تعارضات زناشویی به این مرکز مراجعه کرده بودند؛ پس از همتاسازی آزمودنی ها، ملاک های ورود و خروج پژوهش به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه (هر گروه 8 زوج) که دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه است گمارش شدند. پس از اجرای پیش آزمون برای گروه آزمایشی بافت نگر هر زوج 10 جلسه و گروه آزمایشی هیجان مدار هر زوج 9 جلسه روان درمانی انجام گرفت. پرسشنامه های مورداستفاده شامل مقیاس صمیمیت واکر و تامپسون و مقیاس دل زدگی زناشویی پاینز بود. برای تحلیل داده ها و فرضیه ها از روش آزمون آماری «تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر» و نرم افزار SPSS استفاده گردید. یافته ها : نشان داد اثربخشی رویکرد هیجان مدار در افزایش صمیمت زناشویی، به صورت معناداری (001/0 p< ) بیشتر از رویکرد بافت نگر است؛ اما میان دو رویکرد در کاهش «دل زدگی زناشویی» تفاوت معنادار مشاهده نشد همچنین یافته ها نشان داد اثربخشی رویکرد بافت نگر نسبت به رویکرد هیجان مدار در «دل زدگی زناشویی» ثبات و پایداری زمانی بیشتری دارد. نتیجه گیری: رویکرد هیجان مدار در مقایسه با رویکرد بافت نگر اثربخشی مؤثرتری در افزایش صمیمت زناشویی نشان می دهد و اثربخشی دو رویکرد در کاهش دل زدگی زناشویی یکسان است اما باگذشت زمان رویکرد بافت نگر در بهبود دل زدگی زناشویی ثبات درمانی بهتری نشان داده است.