مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
برنامه ریزی استراتژیک
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
285 - 301
حوزه های تخصصی:
گردشگری به عنوان گسترده ترین صنعت خدماتی جهان از منابع مهم رونق اقتصادی در اشتغال زایی، کسب درآمدهای ارزی، کاهش فقر و افزایش تبادل و تعامل اجتماعی محسوب می شود. شهر هشجین با دارا بودن پتانسیل های طبیعی و مناطق بکر گردشگری، قابلیت تبدیل شدن به قطب گردشگری را دارد که می توان با برنامه ریزی مناسب و شناسایی توان ها و محدودیت های موجود، نقش موثری در توسعه اقتصاد ملی و منطقه ای ایفا نماید. هدف پژوهش حاضر، شناسایی پتانسیل ها و جاذبه های گردشگری شهری می باشد. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی و توصیفی و از نوع پژوهشی_کاربردی می باشد. همچنین برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه استراتژی و راهبرد توسعه ی گردشگری، از روش تحلیلی SWOT استفاده شده است. بدین منظور، فهرستی از نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدید ها تهیه و با تنظیم عوامل استراتژیک ماتریس SWOTاز ان استخراج و رهیافت های حاصل از این تجزیه و تحلیل ها، به عنوان خط مشی های راهگشا در جهت تقویت زیرساخت ها و پتانسیل های گردشگری شهر هشجین ارائه شده است. یافته های پژوهش بیانگر این است که در اولویت اول راهبردهای تهاجمی(so) قرار می گیرد. در واقع راهبردهای تهاجمی نشان می دهند که با تأکید بر نقاط قوت و فرصت ها می توان از شدت نقاط ضعف کاسته و تهدیدها را خنثی کرد، و برای تحقق اهداف با بهره گیری از این راهبردها، تقویت و افزایش امکانات و خدمات و زیرساخت های مواصلاتی و در کنار جاذبه ها و منابع گردشگری با هدف جلب رضایت بیشتر گردشگر و ایجاد اشتغال و درآمدزایی پیشنهاد می شود، و همچنین ارائه سیاست گذاری های مناسب در جهت رفع محدودیت ها و موانع موجود می باشد.
تدوین راهبردهای توسعه پایدار شهری با استفاده از تکنیک های SWOT ،ACEPT ،TOPSIS (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
996 - 1013
حوزه های تخصصی:
برنامه های توسعه شهری عمدتا در قالب طرح های جامع و تفصیلی مطرح هستند بیشتر کالبدی، ایستا و سنتی بوده و تدوین آنها ابعاد اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی لحاظ نشده و غیرقابل انعطاف، طولانی مدت و در نهایت قابلیت اجرایی چندانی ندارند لذا گذار از این طرح ها به سمت برنامه ریزی راهبردی جهت حل مسائل و سازگاری با تحولات آینده ضرروری به نظر می رسد. هدف اصلی این پژوهش، تدوین راهبردهای توسعه پایدار شهری کرمانشاه است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و ماهیت توصیفی-تحلیلی است. جمع اوری اطلاعات به صورت اسنادی –کتابخانه ای بوده است. حجم نمونه این پژوهش 30 از نفر کارشناسان و مدیران می باشد. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده و ارائه راهبرد مناسب از مدل swot بهره گرفته شد. سپس برای اولویت بندی راهبردهای حاصل از تکنیک سوات، 5 نفر از اساتید و کارشناسان به پرسشنامه دوم پاسخ داده اند و برای رتبه بندی راهبردها از از تکینک TOPSIS همراه با مدل ACEPT استفاده شده است. نتایج نشان می دهد مهمترین راهبردهای شهر کرمانشاه در موقعیت تهاجمی قرار گرفتند و شامل راهبردهای توسعه گردشگری،توسعه کشاورزی، توسعه خدماتی و صنعتی، توسعه بازرگانی و تجاری و توسعه ارتباطات می باشند.
برنامه ریزی استراتژیک توسعه شهر بیرجند بر اساس رویکرد راهبرد توسعه شهر با مدلSWOT و QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
رویکرد عمده برنامه ریزی و مدیریت شهری ایران، متأثر از مکتب برنامه ریزی سنتی با محوریت طرح جامع است که غالباً در آن ابعاد توسعه فیزیکی، آرایش و انتظام کالبدی شهر، بر ابعاد اجتماعی شهروندی تقدم دارد. با این که طرح های جامع در ایران با هدف زمینه سازی رشد کالبدی موزون شهرها تدوین می شوند، اما عملاً نه تنها انرژی و هزینه های بسیاری را بر اقتصاد شهری تحمیل می کنند، بلکه اغلب بخش عمده ای از اهداف آن ها هرگز محقق نمی شود. بنابراین گذار از الگوی برنامه های جامع شهری به سمت برنامه ریزی راهبردی با توجه به خاصیت ترکیبی، انعطاف پذیر بودن و پویایی آن در جهت حل مسائل و مشکلات و سازگاری با تحولات آینده ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر، با هدف تدوین استراتژی های توسعه بیرجند به نگارش درآمده است. بنابراین ابتدا توسعه ی شهر در قالب برنامه ریزیِ راهبردی و بر پایه ی فرایندی مشارکتی با مشارکت ذی نفعان شهری (کارشناسان و مدیران) ارزیابی شده و جهت تحلیل عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر شهر و تدوین استراتژی های توسعه، الگو SWOT و برای اولویت بندی استراتژی ها نیز روش QSPM به کار رفته است. نتایج حاصل از روش SWOT نیز نشان دهنده موقعیت تدافعی شهر بیرجند به لحاظ برخورداری از شاخص های راهبرد CDS است و این یعنی بدترین وضعیت ممکن، چراکه از یک طرف با ضعف ها و از طرف دیگر با تهدیدها روبه رو است و در ادامه استراتژی های مناسب برای برون رفت از این وضعیت، تدوین و سپس با استفاده از مدل QSOM اولویت بندی شد.
تاثیر برنامه ریزی کسب و کار در راهبرد استراتژیک اهداف سازمانی
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی اثرات برنامه ریزی در کسب و کارها با توجه به رویکرد استراتژیک آنها دارد. برنامه ریزی کسب و کار را می توان یک چهارچوب ساختار یافته درنظر گرفت که در سایه آن، جهت گیری استراتژیک سازمان مشخص شده و سبب یکپارچگی در سراسر سازمان می شود. یکی از کلیدی ترین تاثیرات برنامه ریزی کسب و کار بر یک سازمان، تقویت همسویی اجزای یک سازمان به شکلی اثربخش است. روند برنامه ریزی کسب و کارها اکنون شامل استفاده از ابزارهای تحلیل داده و هوش تجاری برای جمع آوری، تجزیه و تحلیل این داده هاست. برنامه ریزی مبتنی بر داده به سازمان ها کمک می کند تا فرصت ها را شناسایی کرده، روندهای بازار را پیش بینی کنند و در نهایت استراتژی ها را در جهت دستیابی به نتایج بهتر، بهینه سازی کنند.
اهمیت برنامه ریزی استراتژیک در فروش محصولات ارگانیک در شرکت های دانش بنیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
123 - 144
حوزه های تخصصی:
اکثر مدیران فروش بیش از حد بر روی محصول و روش های مختلف بازاریابی تمرکز می کنند و به استراتژی فروش توجه کافی ندارند.هدف از این مطالعه شناسایی اهمیت برنامه ریزی استراتژیک بر فروش محصولات ارگانیک در شرکت های دانش بنیان بود.روش تحقیق آمیخته، اکتشافی است.در بخش کیفی از نمونه گیری هدفمند استفاده شد.در مجموع 20 نفر از کارشناسان و اساتید دانشگاه مورد مصاحبه قرار گرفتند.در بخش کمی، جامعه آماری شامل 30 شرکت دانش بنیان بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده براساس فرمول حجم نمونه کوکران، 300 شرکت بودند.افراد انتخاب شده و پرسشنامه برای آزمایش مدل در اختیار مدیران و کارکنان قرار گرفت.ابزار تحقیق در بخش کیفی مصاحبه با خبرگان و در بخش کمی پرسشنامه بود.در بخش کیفی از روایی از معیارهای تاییدپذیری،پایایی،انتقال پذیری،اعتبار و در بخش کمی از روایی محتوایی و روایی سازه استفاده شد.پایایی در بخش کیفی با دو روش بازآزمایی و توافق درون موضوعی بین کدگذاران و در بخش کمی با ضریب آلفای کرونباخ تأییدشد.مدل کیفی تدوین شده در قالب پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفت.در بخش کمی،مدل با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفت و برازش مدل تجربی تعیین شد.به طور کلی نتایج مدل ساختاری نشان داد که مدل پیشنهادی از اعتبار کافی برخوردار است که با استفاده از نرم افزار Amoss برای تحلیل مدل معادلات ساختاری و برازش مدل های اندازه گیری ساختاری و مدل کلی مورد تایید قرار گرفت.در نهایت رویکرد کلی برنامه ریزی استراتژیک در فروش نشان دهنده آن است که برای فروش محصولات در شرکت های دانش بنیان به تعامل میان اعضا برای تدوین استراتژی شرکت به شدت نیازمندمی باشند.
نگاهی میان رشته ای به برنامه ریزی استراتژیک آموزش عالی با محوریت برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۲
7 - 34
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی برنامه ریزی استراتژیک و فرایندهای آن در آموزش عالی با تمرکز بر برنامه های درسی آموزش عالی به صورت میان رشته ای اجرا شد. در این رابطه با رویکرد توصیفی – تحلیلی و بر اساس پژوهش های انجام گرفته در این زمینه و تعمق بر مفاهیم و متون علمی، با هدف جهت دهی به پژوهش های آینده، چهارچوب مفهومی ارائه شد. با توجه به ماهیت کیفی پژوهش، داده ها در این روش به صورت باز و با استفاده از روش فرایند چرخه ای تحلیل گردآوری شد. نتایج به دست آمده نشان داد چرخه ترسیمی برنامه ریزی استراتژیک برنامه درسی محور به طور مستمر به گونه ای متعامل از مطلوبیت راهبردی، تحلیل راهبردی و راه یابی راهبردی در عرصه محیط آموزش عالی و در سطحی گسترده تر، محیط کلان در ابعاد و عناصر مختلف مورد توجه است. به عبارتی، توجه به برنامه های درسی آموزش عالی بر اساس پویایی های محیطی و با ترسیم مأموریت و چشم انداز مناسب، ضمن توجه به تهدیدها و فرصت های پیش رو ضرورت برنامه ریزی مناسب برای اجرای استراتژی مورد نظر را محقق می کند. تحقق چنین مهمی، پاسخگویی متناسب با مقتضیات محیطی، خلق و توسعه دانش، انسجام و رشد مناسب در جهت اثربخشی برنامه های درسی متناسب با پویایی ها و قابلیت های محیطی را فراهم می سازد.
شناسایی سوگیری های شناختی سیاست گذاران در تصمیم گیری های استراتژیک حکمرانی: با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
129 - 164
حوزه های تخصصی:
هدف: در سال های اخیر موضوع حکمرانی به حوزه ملی وارد شده و بر اهمیت تصمیم گیری های استراتژیک تاکید داشته است. اما اتخاذ این تصمیمات، همواره با خطاها و سوگیری هایی شناختی همراه است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی سوگیری های شناختی سیاست گذاران در تصمیم گیری های استراتژیک حکمرانی انجام شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و از نظر نوع داده ها پژوهش کیفی است. با جست وجوی کلیدواژه های پژوهش در پایگاه های اطلاعاتی خارجی مانند امرالد، وب آو ساینس، اسکوپوس، و غیره و داخلی مانند نورمگز، مگیران، سیویلیکا و غیره (پژوهش های سال های 1980 تا 2024 و 1390 تا 1402) منابع موردنظر پیدا شده و با روش روایی صوری توسط گروه کانون خبرگان و پایایی کاپا برابر 72/0، روایی و پایایی یافته ها تایید شد. منابع بدست آمده با استفاده از روش فراترکیب هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2007) کدگذاری انجام و مؤلفه های موردنظر پژوهش شناسایی شده است. یافته ها: با توجه به یافته های حاصل از بررسی 22 پژوهش نهایی انتخاب شده، 134 کد منجر به 40 سوگیری شناختی شده و در 5 گروه اصلی شامل سوگیری های مرتبط با تصمیم گیری و قضاوت، سوگیری های پردازش اطلاعات، سوگیری های آگاهی و ادراک، سوگیری های خودمحوری و سوگیری های اجتماعی و گروهی شناسایی شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که چگونه تصمیم گیری تحت تأثیر سوگیری های داخلی و خارجی قرار می گیرد و فعال می شود. این پژوهش تأکید می کند که سیاست گذاران باید سوگیری های شناختی خود را در هر دسته شناخته و مدیریت کنند و اطلاعات مناسب را از مجموعه گسترده ای از داده ها انتخاب کنند تا در تحولات محیطی، تصمیمات استراتژیک مناسبی اتخاذ نمایند.
یکپارچه سازی راهبرد چرخه عمر زیست بوم کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
21 - 54
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر تحقیقات متعددی درحوزه زیست بوم کسب وکار انجام شده و این توجه در حال افزایش می باشد. با توجه به ویژگی های خاص زیست بوم ها، انتظار می رود بسیاری از مفاهیم کسب وکار و از جمله راهبرد سازی در زیست بوم کسب وکار نیز از الزامات و ویژگی های خاص خود برخوردار باشد. به منظور شناسایی موضوعات راهبرد سازی در زیست بوم کسب وکار و با استفاده از روش فراترکیب، مقالات منتشر شده در این حوزه در بازه زمانی سال های 1993 تا 2021 و در برترین مجلات و پایگاه های داده مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت 107 مقاله انتخاب و بررسی شد. نتایج حاصل از ترکیب یافته های این مقاله ها منجر به استخراج 10 زمینه اصلی مرتبط با راهبرد سازی در زیست بوم کسب وکار شامل محرک های تشکیل زیست بوم، پیشران های زیست بوم، هدف زیست بوم، مرز زیست بوم، جایگاه های راهبردی، نقش های راهبردی، عوامل کلیدی سلامت زیست بوم، چالش های زیست بوم، پویایی زیست بوم و راهبرد سازی در زیست بوم گردید که هر کدام شامل زمینه های فرعی و مفاهیم مرتبط می باشند. در ادامه با توجه به این زمینه ها و همچنین با مد نظر قرار دادن روابط بین آنها، مدلی یکپارچه جهت راهبرد سازی در چرخه عمر زیست بوم کسب وکار طراحی گردید. مدل طراحی شده جامع ترین مدل موجود در مبانی نظری جهت راهبرد سازی در زیست بوم های کسب وکار می باشد.
تأثیر برنامه ریزی استراتژیک بنگاه نگهدار بر نوآوری استراتژیک و بقای استراتژیک شرکت های تابعه با تحلیل نقش انعطاف پذیری استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
347 - 368
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی تأثیر برنامه ریزی استراتژیک بنگاه نگهدار بر نوآوری استراتژیک و بقای استراتژیک شرکت های تابعه و تحلیل نقش انعطاف پذیری استراتژیک در بنگاه نگهدار تاپیکو است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش 482 نفر از مدیران ارشد و میانی 42 شرکت تابعه از پنج گروه مختلف صنعتی و مدیریتی هستند که تحت نظارت شرکت نگهدار تاپیکو فعالیت دارند. حجم نمونه با استفاده از روش توان آزمون و به کارگیری نرم افزار G-Power به تعداد 222 نفر تعیین شد و به منظور اطمینان بیشتر 280 پرسشنامه توزیع شد و با نرخ برگشت پذیری 5/82 درصد، نهایتاً 225 پرسشنامه مبنای تحلیل قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد برنامه ریزی استراتژیک بنگاه های نگهدار تأثیر مثبتی بر انعطاف پذیری استراتژیک، نوآوری استراتژیک و بقای استراتژیک شرکت های تابعه دارد. علاوه بر این، انعطاف پذیری استراتژیک شرکت های تابعه تأثیر مثبتی بر نوآوری استراتژیک و بقای استراتژیک آن ها دارد. همچنین نوآوری استراتژیک شرکت های تابعه تأثیر مثبتی بر بقای استراتژیک دارد. از طرفی تحلیل متغیرهای میانجی نشان می دهد که انعطاف پذیری استراتژیک و نوآوری استراتژیک شرکت های تابعه میانجی کننده تأثیر برنامه ریزی استراتژیک بر بقای استراتژیک است. ضمن آنکه انعطاف پذیری استراتژیک شرکت های تابعه میانجی کننده تأثیر برنامه ریزی استراتژیک بر نوآوری استراتژیک و نوآوری استراتژیک نیز میانجی کننده تأثیر انعطاف پذیری استراتژیک بر بقای استراتژیک است. پژوهش حاضر مبانی نظری مدیریت استراتژیک را با پر کردن شکاف پژوهشی گسترش داد و نقش متغیرهای مؤثر بر بقای استراتژیک در کسب وکارها را برجسته کرد.
شناسایی راهبردهای بازاریابی گردشگری روستایی در استان کردستان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : علی رغم اهمیت گردشگری روستایی در تسریع روند توسعه روستایی و نقش بازاریابی در توسعه آن، بررسی ها نشان می-دهد در این زمینه شکاف مطالعاتی زیادی وجود دارد و محققان تا حد زیادی از پرداختن به آن غافل شده اند. استان کردستان نیز به عنوان یکی از غنی ترین استان های ایران به لحاظ گردشگری روستایی، از قاعده مذکور مستثنی نبوده و در زمینه بازاریابی گردشگری روستایی با چالش های زیادی مواجه است. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی مهم ترین استراتژی بازاریابی گردشگری روستایی در استان کردستان است. روش شناسی : این پژوهش کاربردی، با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام گرفته است که در آن برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. ابزار اصلی برای گردآوری داده های میدانی، پرسشنامه محقق ساخته است و برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از مدل SWOT استفاده شده است. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد گردشگری روستایی در استان کردستان به لحاظ عوامل داخلی و خارجی مرتبط با بازاریابی گردشگری روستایی دارای شرایط پیچیده ای است. به این صورت که در کنار نقاط قوت و فرصت های متعدد بازاریابی گردشگری روستایی، نقاط ضعف و تهدیدهای متعددی نیز وجود دارند. همچنین یافته ها نشان داد استراتژی تهاجمی (SO)، مناسب ترین استراتژی جهت توسعه بازاریابی گردشگری روستایی در استان کردستان است. نتیجه گیری و پیشنهادات : متناسب با ماهیت استراتژی تهاجمی، باید برای تدوین و ارائه همه برنامه ها و راهکارها توسعه بازاریابی گردشگری روستایی بر روی نقاط قوت و فرصت های شناسایی شده تأکید نمایند. از این رو در راستای توسعه بازاریابی گردشگری روستایی پیشنهادهایی مانند تبلیغات برای معرفی جاذبه های طبیعی و انسانی گردشگری روستایی از طریق فضای مجازی و رسانه های جمعی، توسعه تورهای گردشگری و برگزاری جشنواره های مختلف ارائه گردید. نوآوری و اصالت : با توجه به اینکه در خصوص شناسایی استراتژی بازاریابی گردشگری روستایی در کشورمان مطالعه ای صورت نگرفته است، این پژوهش دارای نوآوری است.
طراحی مدل تصمیم گیری استراتژیک مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات در معاونت تربیت بدنی آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی مدل تصمیم گیری استراتژیک مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات در معاونت تربیت بدنی آموزش وپرورش بود. این پژوهش دارای رویکردی کیفی بود و از روش تحلیل محتوا و رویکرد گلیزری به عنوان روش تحقیق استفاده شد. روش گردآوری داده ها، مطالعه مبانی نظری و مصاحبه های عمیق و باز با 15 نفر از شامل مدیران ارشد وزارت آموزش وپرورش و اعضای هیئت علمی رشته مدیریت ورزشی گرایش برنامه ریزی و همه افراد دارای تجربه اجرایی در بحث برنامه ریزی استراتژیک سازمان های ورزشی بود. روایی و پایایی کدهای به دست آمده به تأیید رسید. برای تحلیل داده ها از روش مقایسه مداوم طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی با بهره گیری از نرم افزار مکس کیودی ای نسخه پرو استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که 22 مفهوم و چهار مقوله (کد محوری)، از مؤلفه های اثرگذار بر تصمیم گیری استراتژیک مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات در معاونت تربیت بدنی آموزش وپرورش، عوامل فردی، امکانات و زیرساخت ها و سازمانی بودند.
ایران و بالکانی ها در فضای پسامنازعه (2023-2008)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۴)
89 - 114
حوزه های تخصصی:
ایران پس از انقلاب اسلامی و به ویژه از دهه 1990 همواره تلاش کرده است پیوندهای فرهنگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی برای حضور و کسب نفوذ در بالکان استفاده کند، اما با استقلال کوزوو و فروکش کردن نسبی بحران 200 ساله، ماهیت فضای سیاسی در بالکان دگرگون شده است. تغییر در محیط سیاسی منطقه و ایجاد فضای کنشگری جدید باعث تغییر در محیط سیاسی داخلی بازیگران منطقه ای و همچنین تغییر در ترکیب و اولویت های بازیگران فرامنطقه ای حاضر در آن شده است. در این مقاله قصد داریم به این پرسش پاسخ دهیم که سیاست خارجی ایران در طول سال های 2008 تا 2023 با چه فرصت ها و تهدید هایی در فضای کنشگری جدید در بالکان مواجه بوده است؟ یافته ها نشان می دهند که ایران با توجه به گسترش ناتو و اتحادیه اروپا در میان بالکانی ها در فضای پسامنازعه نتوانسته است از ابزارهای نظامی و اقتصادی خویش برای افزایش نفوذ خود استفاده کند. ازاین رو با اتکا بر پیوندهای فرهنگی کوشیده است دیپلماسی فرهنگی خاصی را با راهبردهای استفاده از حضور مسلمانان در منطقه، افزایش نفوذ زبان فارسی و در مقطعی بهره گیری از سنت سلطه ستیزیِ چپ سیاسی در بالکان به اجرا بگذارد. این حضور و نفوذ نیز به نوبه خود مسبب شکل گیریِ تهدیدهای نوینی در بالکان علیه ایران شده است که از مهمترین آنها می توان به گسترش ناتو، استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا، رشد سلفی گرایی و استقرار مجاهدین خلق در این منطقه اشاره کرد. در اینجا با رویکرد برنامه ریزی استراتژیک، از مدل SWOT برای شناسایی و تحلیل این فرصت ها و چالش ها استفاده شده است.