مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
معاد
حوزههای تخصصی:
بیشتر متفکران مسلمان، به معاد، با کیفیتی جسمانی روحانی باور دارند. باور به معاد با بدنی جسمانی حتی به نحو تقلید از شریعت، اثبات معقولیت یا عقل ستیز نبودن این آموزه را پیش شرط دارد. قائلان به انحصار معاد در شکل روحانی یا معتقدان به معاد با جسمی مثالی، پذیرش معاد با بدنی عنصری را با محذوراتی عقلی همچون محذور تناسخ و عبث بودن بدن عنصری در آخرتْ روبه رو دیدند. اشکالات فلسفی ای از این دست، عمدتاً مبتنی بر علم النفسی است که یا قائل به روحانیة الحدوث بودن نفس و رابطه ای از سنخ اضافة مقولی بین نفس و بدن است و یا از رابطة شأن و ذی شأن بودن بدن و نفس غفلت کرده است. در این مقاله کوشیده ایم با روشی توصیفی تحلیلی تبیین کنیم که با تحلیلی خاص از رابطة نفس و بدن، نه محذور تناسخ سینوی (وجود دو نفس در یک بدن) و نه محذور تناسخ صدرایی (بالقوه شدن امر بالفعل) لازم می آید. در این تبیین، حقیقت انسان نه روح مجرد است و نه بدن مادی؛ بلکه وجودی جامع همة این مراتب است و لذا اگر بناست در عالم آخرت، انسانْ عود کند، با این دو بُعد عنصری و روحانی خواهد بود.
نقد و بررسی جاودانگی در الهیات فیزیکالیستیِ مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۰
1 - 22
حوزههای تخصصی:
الهیات فیزیکالیستی اصطلاحی است که تا کنون در مورد آن تعریف دقیق و روشنی ارائه نشده است. در قرن بیستم، برخی از اندیشمندانِ الهیات مسیحی نظیر ننسی مورفی و پیتر ون اینواگن با پذیرش رویکرد فیزیکالیستی نسبت به انسان سعی کردند که به تحلیل و توجیه باورهای مسیحیان در باب هویت انسان و جاودانگی او بپردازند. این رویکرد امروزه الهیات فیزیکالیستی نامیده می شود. بر اساس این رویکرد انسان در همین بدن مادی اش خلاصه می شود و با پذیرش این اصل، تفسیر از مرگ و جاودانگی به راحتی صورت می گیرد در جستار پیش رو نگارنده بر آن است تا با شیوه تحلیلی- توصیفی به نقد و بررسی جاودانگی در الهیات فیزیکالیستی مسیحی بپردازد و مهمترین استدلال های طرفداران الهیات فیزیکالیستی که عبارتند از: امتناع تعامل امر مادی و امر مجرد، ارتباط و تعامل میان شخص و بدن و فیزیکالیسم و آموزه های مسیحی را به رشته تحریر در آورد. از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش می توان به این مطلب اشاره کرد که فیزیکالیست ها معتقدند شخصی که زمانی وجود داشته است، برای همیشه باید وجود داشته باشد تا اینکه برای همیشه نابود شود، چرا که مسیحیان نوعأ به اموری اعتقاد دارند که نمی توانند آن ها را به نحو عقلانی توجیه کنند، واقعیت رستاخیز مثالی از این دست است. بنابراین الهیات فیزیکالیستی با تاکید بر قدرت لایزال الهی و معجزه می تواند جاودانگی را اثبات کند.
نامه عمل در نظام حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آموزه های دینی در حوزه معادشناسی نامه عمل است که بر اساس آیات و روایات در بردارنده همه اعمال، نیت ها و باو رهای انسان است و در قیامت بسته به نوع آن ها از سمت راست یا چپ به او داده می شود. با توجه به این که این نامه نمی تواند از سنخ کتاب و دفتر دنیوی باشد ، دانشمندان مسلمان با این پرسش روبه رو شده اند که حقیقت نامه عمل چیست. یکی از پاسخ های مهم به این پرسش ، تبیین فلسفی حکیم الهی ملاصدراست که حقیقت نامه عمل را روح و قلب انسان می داند. این مقاله ، ضمن اشاره به دیدگاه های گوناگون در باب نامه عمل ، به گزارش تبیین فلسفی ملاصدرا و بیان مبانی و نیز ثمرات تبیین او می پردازد و سپس نشان می دهد که این تبیین نه تنها از حیث سازگاری درونی با نظام فلسفه صدرایی از ابهاماتی برخوردار است ، از جهت همخوانی با آموزه های دینی نیز با تأملاتی روبه روست.
بررسی اعاده معدوم از منظر متکلمان و فلاسفه اسلامی
منبع:
تأمل سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
99 - 122
حوزههای تخصصی:
امکان تحقق یک پدیده به دو وجود که در اصطلاح «اعاده معدوم» نامیده میشود، از مباحث مهم و جنجال برانگیز کلام، فلسفه و عرفان اسلامی است. این مقاله بر مبنای سوالات زیر طرح شدهاست: 1) لفظ اعاده به چه معنا است؟ 2) اعاده معدوم چیست؟ 3) چه کسانی اعاده معدوم را جایز دانستهاند و چه دلایلی داشتهاند؟ 4) چه کسانی آن را محال دانستهاند و با چه دلایلی این حکم را دادهاند؟ 5) پس از دانستن معنای اعاده معدوم مساله معاد چگونه حل میشود ؟ در این مقاله دو دیدگاه متکلمان و فلاسفه، در مورد اعاده معدوم بررسی شده و همچنین مسائلی را که متکلمان در باب جواز اعاده معدوم از معاد جسمانی بیان کرده اند، مطرح شده است . ما سعی کردیم تا دراین مقاله در حد امکان به پرسش های مطرح شده پاسخ دهیم.
جستجوی معنای زندگی در اندیشه ابن سینا و ابن عربی درباره مرگ و معاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو مسئله مرگ و معاد نقش انکار ناپذیری در تبیین معنا برای زندگی دارند. این مقاله با روشی تحلیلی تطبیقی، ضمن تحلیل مواضع ابن سینا و ابن عربی در این باره، مواضع وفاق و خلاف گفتار آنان را می کاود. در نگاه هر دو، زندگی این جهانی انسان بدون باور به معاد و جاودانگی و وصول به سعادت ابدی، نه هدفی معقول، نه ارزش چشمگیر و نه کارکرد قابل دفاعی دارد. گرچه هر دو بر مسائلی چون نگاه خوشبینانه به مرگ، وابستگی تام حیات پس از مرگ به زندگی این جهانی، باور به دو بعد جسمانی و روحانی معاد اتفاق نظر دارند، جدای از اینکه ابن سینا با روشی عقلی و ابن عربی با تلفیقی از دو روش شهود و نقل آیات و روایات مسئله را می کاوند، در مسائل دیگری چون نوع تلّقی از معاد جسمانی، تبیین تناسب دو نشئه وجودی انسان، بحث خلود و برخورد با مسئله هراس از مرگ، با دو نگاه متفاوت از جانب این دو اندیشمند مواجهیم
لوازم و آثار بحث طبقه بندی نفوس انسان ها در آخرت از نگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۵
149-166
حوزههای تخصصی:
در میان فیلسوفان مسلمان ابن سینا توجه خاصی به مسئله معاد دارد به گونه ای که می توان ادعا نمود او بیش از همه حکمای مسلمان به تقسیم نفوس انسانی در آخرت و مراتب سعادت و شقاوت ایشان پرداخته است. ابن سینا در پنج اثر از آثار خویش شش تقسیم بندی ارائه نموده است که در متن مقاله به تفصیل به آنها پرداخته شده است. علاوه بر اهمیت خود این تقسیم بندی ها، در دل این تقسیم بندی ها نکات و مطالب تازه ای در مسائل معاد برای ما روشن می شود که شیخ هنگام بحث از معاد به تصریح به آنها نپرداخته است. از جمله اینکه: ابن سینا منکر معدوم شدن نفوس ناقصه پس از مرگ است، او مهم ترین عامل در نیل به سعادت یا شقاوت را نظر می داند نه عمل، ابن سینا در در مسئله نجات یک فیلسوف بسیار خوش بین است اما در عین حال خلود برخی نفوس در عذاب را نفی نمی کند، افلاک در معادشناسی ابن سینا نقش مهمی دارند و ... نوشتار حاضر با شیوه تحلیلی توصیفی شش تقسیم مذکور و نکات قابل استنباط از آنها را در دو بخش و ذیل عناوین مشخص مورر بررسی قرار داده است.
هنر تصویر آفرینی در اسماء قرآنی قیامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم علاوه بر دربرداشتن مفاهیم هدایتی و اعتقادی، سرشار از زیبایی های هنری می باشد. در آیه آیه این کتاب مقدس می توان زیبایی های هنری را مشاهده کرد. از مهم ترین هنرهایی که در آیات قرآن به چشم می خود، هنرتصویرآفرینی می باشد. آیات بسیاری از قرآن دربردارنده این هنر می باشند و قرآن کریم مفاهیم و مطالب مهم و عمیقی را با استفاده از این هنر برای مخاطبان بیان کرده است. از جمله مواردی که بهره جستن از این هنر در آن نمود ویژه ای دارد، اسماء قرآنی قیامت می باشد. خداوند متعال در قرآن کریم برای بیان معارف مربوط به معاد و قیامت اسامی فراوانی را برای آن روز ذکر نموده است. از جلوه های زیبای هنری این تصاویر می توان به استفاده از هنر تصویر آفرینی در اسماء قرآنی قیامت اشاره کرد. بیان وقایع طبیعی قیامت، بیان حالات جسمی و روحی انسان در قیامت از مهم ترین معارفی هستند که قرآن کریم در قالب اسماء قیامت و با بهره جستن از هنرتصویرآفرینی به بیان آن پرداخته است. استفاده از تشبیه، تمثیل، استعاره و کنایه از مهم ترین روش های قرآن برای تصویرآفرینی است. این پژوهش از نوع پژوهش های بنیادی است که به روش تحلیل محتوا و با استفاده از منابع کتابخانه ای تدوین شده است. کلمات کلیدی: قرآن، معاد، اسماء قیامت، تصویر آفرینی.
تحلیل انتقادی اشکالات ملاشمسا گیلانی و ملامحمدصادق اردستانی بر نظریه ملاصدرا درباره نفس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال پانزدهم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
61 - 77
حوزههای تخصصی:
ملا شمسا گیلانی(حکیم مشائی سده یازدهم) نفس را روحانیه الحدوث و روحانیه البقا دانسته و با انگیزه دفاع از معارف دینی، به مخالفت با نظریه حدوث جسمانی نفس برخاسته است. پاسخ ملاصدرا به اشکالات بر تمایز میان روح و نفس و تمایزنهادن میان نفوس کملین ونفوس غیرکملین مبتنی است. هرچند این تمایز نهادن به ملاصدراکمک می کند تا از روایاتی که درباره ارواح کملین وارد شده است پاسخ دهد، اما او همیشه به این تمایز پای بند نبوده است. ملا محمد صادق اردستانی(حکیم سده دوازدهم) - از منتقدین جدّی نظریه ملاصدرا در باب حدوث جسمانی نفس- بر این باور است که قول به حدوث نه با تجرّد نفس سازگار است و نه با بقاء آن. دراین مقاله - پس از طرح اشکالات ملاشمسا گیلانی و ملاصادق اردستانی- ضمن دفاع از نظریه ملاصدرا، به تبیین نحوه سازگاری این نظریه با آموزه های دینی پرداخته می شود.
نفس و معاد از دیدگاه سید مرتضی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال پانزدهم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
170 - 180
حوزههای تخصصی:
در میان مسائل انسان شناختی، مسئله ماهیت و ساحت های وجودی انسان در مقایسه با دیگر مباحث، اهمیت بیشتری دارد. در این مقاله دیدگاه سید مرتضی علم الهدی، متکلم برجسته شیعه در قرن چهارم، درباره ماهیت و ساحت های وجودی انسان بررسی شده و تأثیر نوع نگاه وی در تبیین برخی آموزه های دینی مرتبط با مرگ و معاد همچون حقیقت مرگ، عالم برزخ و عذاب قبر، علم و آگاهی مردگان و کیفیت معاد نشان داده خواهد شد.
اصول صدرایی در معاد جسمانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
32 - 62
حوزههای تخصصی:
می توان ملاصدرا را پیشرو در طریقی دانست که با روشی مبتنی بر عقل و شریعت و شهود به بررسی فلسفی آموزه های دینی و از جمله معاد جسمانی پرداخته است. مدعای اصلی ملاصدرا در زمینه معاد جسمانی آن است که انسان موجود در این دنیا همان انسان محشور در آخرت است. او برای اثبات این ادعا اصول چندگانه ای ارائه کرده است. پرسش اصلی پیش روی ملاصدرا این همانی نفس و بدن است. در نظر او، انسان به بدنی وابسته به نفس که قیام صدوری به نفس دارد در آخرت محشور خواهد شد و از آن جا که این بدن و نفس در طی حرکتی واحد از حقیقت مادی خود به تجرد سیر کرده اند، وحدت آنها در تمامی اطوار حفظ شده است و بدن محشور در آخرت با بدن دنیوی نه مثلیت، بلکه عینیت دارد. در این مقاله به بررسی اصول و مبانی فلسفه صدرائی در باب تبیین معاد جسمانی پرداخته می شود.
نوخاسته گرایی وجودشناختی و آموزه های زندگی پس از مرگ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
181 - 226
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ابتدا دیدگاه نوخاسته گرایی علّی درباره ویژگی ها به عنوان بدیلی برای تحویل گرایی مطرح می شود. سپس، نشان داده می شود که ویژگی آگاهی کیفی واجد شاخصه های ویژگی های نوخاسته است. در ادامه، دیدگاه نوخاسته گرایی جوهری تبیین می شود و سه نسخه از این دیدگاه از یک دیگر تمیز داده می شوند. در بخش پایانی، نسبت چهار نسخه ذکر شده از نوخاسته گرایی با آموزه های زندگی پس از مرگ در حالت های متجسد و نامتجسد بررسی می شود و شرایط لازم برای سازگاری این دیدگاه ها با آموزه های مذکور استخراج می شوند.
بررسی تطابق دیدگاه ملاصدرا با موضع شریعت در باب حدوث و قدم نفس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
100 - 115
حوزههای تخصصی:
پیوند مباحث خودشناسی و خداشناسی درقرآن کریم و کلمات شریف معصومین(ع) اهمیت «علم النفس» را نزد فیلسوف مسلمان دو چندان کرده است. افزون بر این، آیات الاهی و رهنمودهای معصومان (ع) درباره نفس، افق های جدیدی پیش روی اندیشمند مسلمان قرار داده است. با این وجود، سازگارکردن دستاوردهای عقلی با ظواهر شرع، مسئله ای مستقل و چالشی مهم برای فیلسوف مسلمان به شمار می رود. درحالی که بیشتر متکلمان- به پیروی از ظواهر ادله نقلی- به طرفداری از نظریه «پیدایش نفس پیش از بدن» پرداخته اند، تقریباً همه فیلسوفان مسلمان خلقت نفس پیش از بدن را محال دانسته و به نوعی به حدوث نفس- همراه با بدن یا پس از آن- قائل شده اند. بی شک دیدگاه ملاصدرا، بر دیگر مکاتب برتری دارد؛ چرا که افزون بر همخوانی و سازواری آن با محتوای آیات و روایات با اصول فلسفی نیز سازگاری بیشتری دارد.
نقد و بررسی کتاب: مروری بر کتاب اصول دین امامیه
حوزههای تخصصی:
کتاب "اصول دین امامیه" اثر محمد بیابانی اسکویی است که در دو جلد به مباحث توحید، عدل، و نبوت (جلد 1)، امامت، و معاد (جلد 2) می پردازد. نگارنده در این سطور، اثر فوق را در بوته نقد و بررسی قرار داده است. در راستای این هدف، نخست، فهرست اجمالی از کتاب را ارائه و مزایای اثر را برمی شمارد. در ادامه، برخی انتقادات وارد بر کتاب را بیان و در انتها، نوشتار را با ارائه پیشنهادهایی به پایان می رساند.
فرجام نفوس ناقصه از دیدگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
189 - 210
حوزههای تخصصی:
آراء فارابی در باب معاد و سرنوشت نفوس انسانی پس از مرگ جزء ساختارشکنانه ترین دیدگاه ها در میان فیلسوفان مسلمان است تا جایی که حتی برخی انکار اصل معاد نوع بشر را به او نسبت می دهند اما بررسی های ما در این مقاله نشان می دهد که فارابی منکر اصل معاد نبوده بلکه معاد نفوس ناقصه (یعنی نفوس کودکان، ابلهان و دیوانگان) را نفی می کند. هدف این مقاله بررسی دیدگاه فارابی در مورد سرنوشت نفوس ناقصه است. بحث در باب سرنوشت نفوس ناقصه معمولا از منظر علم کلام و نسبت آن با دو صفت عدل و حکمت الهی بررسی می شود. اما فارابی به این بحث صرفا از منظر فلسفی می پردازد و حتی در مورد آیات و روایاتی که به ظاهر دلالت بر معاد همگانی دارند، موضع گیری و ورودی نمی کند. فارابی بنا بر مبانی انسان شناسی اش و نگاه خاصی که در مورد کیفیت و نحوه معاد دارد، به این نتیجه می رسد که نفوس ناقصه همچون سایر حیوانات پس از مرگ معدوم می شوند. در متن مقاله تصریحات و اشارات فارابی در این باب و مبانی انسان شناسی که وی را به این نظریه سوق می دهد مورد بررس قرار گرفته است.
گونه شناسی و سنجش اتقان براهین معاد(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
143 - 178
حوزههای تخصصی:
حیات پس از مرگ از مهم ترین آموزه های دینی است. اندیشمندانِ مکاتب مختلف در درازنای تاریخ براهین متعددی را با روش ها و اهداف متفاوت در راستای توجیه یا اثبات این آموزه اقامه کرده اند. به رغم تعدد این برهان ها می توان در یک تقسیم منطقی، این براهین را به چهار گونه ی کلیِ براهینِ امکانی، براهین تجربی، براهینِ معقولیت، و براهین ایجابی دسته بندی نمود. هر یک از گونه های مذکور، با روشی متفاوت، هدف یا اهدافی خاص را پی می گیرد و در صدد دست یابی به غایتی متفاوت با سایر گونه هاست. نا آگاهی از هدف این براهین،گاهی سبب بروز انتقاداتی شده که سنجش آن انتقادات در پرتوی هدفِ اصلی برهان ها ضروری است. هم چنین پاره ای از براهین ارائه شده، به رغم نگاه مشهور، توانِ اثبات مدعای خود را ندارند و از همین جهت فاقد ارزش علمی هستند. مهم ترین دستاورد متن حاضر افزون بر گونه شناسی مشهورترین براهین معاد، سنجش کارآمدی هریک از آن براهین است.
دیدگاه قرآن درباره آموزه معاد در یهودیت و تحلیل عدم ذکر آن در تورات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیات قرآن نشان از آن دارند که در تورات ذکر «معاد» آمده است؛ ولی در تورات موجود یادی از معاد نشده است. این نوشتار افزون بر بحث علمی که بررسی دیدگاه قرآن درباره معادباوری یهودیت است، چرایی ذکر نشدن معاد در تورات فعلی را تحلیل می کند و آن به این شیوه است که تحلیل های مختلف درباره توجیه عدم ذکر معاد در تورات را مطرح کرده، سپس دیدگاه برگزیده خود را بیان می کند. دیدگاه برگزیده، تورات را عنوانی برای عهد عتیق و تمام کتاب هایی می داند که متن مقدس یهودی اند، ولی جزو عهد عتیق قرار نگرفته اند و با عنوان اپوکریفا و سوداپیگرافا، قانونی درجه اول اعلام نشده اند و با بررسی اجمالی برخی از این متون، ذکر معاد در آنها یافت شد. در نتیجه این دیدگاه برگزیده امید می رود مطالبی را که قرآن به تورات نسبت داده است، ولی در عهد عتیق نیست، بتوان در کتب اپوکریفایی و سوداپیگرافایی یافت.
بازگشت روح به بدن تناسخ یا معاد
منبع:
کلام حکمت سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
23 - 39
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های دیرینه بشر فرجام انسان پس از مرگ است. بسیاری از انسانها به بازگشت روح پس از مرگ معتقد هستند، اما در اینکه روح چه زمانی و به چه جسمی برمیگردد، اختلاف دارند. تناسخ و معاد دو باور پویا در این زمینه هستند و این نوشتار این دو باور را در بستر هندوئیزم و اسلام بررسی میکند. بر اساس تناسخ، روح انسان در چرخه مرگها و تولدهای مکرر دنیایی گرفتار است تا وقتی که به حقیقت مطلق بپیوندد، اما براساس معاد روح انسان پس از مرگ به عالم برزخ میرود و در نشئه آخرت به بدن خاکی احیا شدهاش بازمیگردد. در مقایسه دلایل تناسخ و معاد مشخص میشود که قدمت دلیل نقلی تناسخ به ابتدای هندوئیزم نمیرسد. دلیل عقلی آن خالی از اشکالات اساسی نیست. شهود عرفانی تناسخ نیز دلیل معتبری نیست. ادعای یادآوری زندگیهای پیشین نیز با کریپتومنسیا قابل تبیین است. بنابراین، دلیل قانعکنندهای برای تناسخ وجود ندارد، اما معاد دلایل نقلی و عقلی معتبری دارد و شواهد بر احیای مردگان این باور را تقویت میکند. شهود پیامبر (ص) در معراج نیز دلیل دیگر حقانیت آن است. بنابراین، معاد در درجهای از اعتبار است که باور تناسخ هرگز به آن نمیرسد.
واکاوی کارکرد نقش قوه خیال در معاد جسمانی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول اولیه ملاصدرا برای اثبات معاد جسمانی انسان، توجه به جایگاه قوه خیال است و با تشریح ماهیت قوه خیال، بر لزوم تداوم حیات آن پس از مرگ انسان اعتقاد دارد. از کارکردهای اساسی قوه خیال، تصور ذات جسمانی انسان در عالم برزخ است که به اعتقاد ملاصدرا معاد روحانی در عالم مذکور محقق می گردد. عده ای بر این باور هستند که ملاصدرا کارکرد و نقش قوه خیال در عالم برزخ را به عرصه محشر و روز قیامت نیز تعمیم داده است و خلق بدن اخروی توسط قوه خیال و با ابتکار نفس انجام می گیرد، در نتیجه معاد جسمانی مد نظر ملاصدرا یک جسم مثالی است که با ادله های نقلی ساز گاری ندارد. ملاصدرا با اظهار تعجب در برابر کسانی که امور قیامت را از سنخ روحانی و مثالی قلمداد می کنند؛ مخالفت خود را با حشر ابدان اخروی در قالب بدنی مثالی بیان کرده است و با تمایز قائل شدن بین کارکرد قوه خیال در عالم برزخ و عرصه قیامت، به حشر ابدان از قبور و دمیده شدن ارواح در آنها توسط ملائکه اشاره داشته است. نگارنده این پژوهش با اقامه براهین عقلی و استناد به برخی از عبارات ملاصدرا؛ ثابت نموده است که کارکرد قوه خیال در عالم برزخ متمایز از کارکردش در عرصه قیامت است و نمی-تواند نقشی در خلق بدن اخروی داشته باشد.
تحلیل لغوی- تفسیری گستره معنایی واژگان مربوط به معاد در قرآن کریم (مطالعه موردی واژگان با بارمعنایی بازگشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوزه گزاره های مربوط به معاد، واژگان بسیاری (28مورد) در قرآن وجود دارد که از این میان، تنها 17 مورد در این باب استعمال می شود. این مقاله، بار معنایی هر یک از این واژگان و نقاط مشترک و تفاوت های معنایی آنها را از نظر فرهنگ های معتبر عربی و دیدگاه مفسران مطرح مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه دست یافته است که هر یک از این واژگان با واژگان دیگری از این حوزه اشتراک معنایی دارند و بواسطه همین موضوع جزء نظایر قرآنی قرار می گیرند در حالی که در کتب وجوه و نظایر اشاره ای به این لغات نشده است؛ همچنین برخی واژگان متحمل معنای خاصی هستند که با توجه به سیاق آیه نمی توان نظایرش را جایگزین واژه مزبور نمود. نتیجه مهم دیگر تعلق غالب واژگان حوزه معاد به سور مکی است که مرتبط با محتوای سور مکی می باشد.نتیجه مهم دیگر تعلق غالب واژگان حوزه معاد به سور مکی است که مرتبط با محتوای سور مکی می باشد.نتیجه مهم دیگر تعلق غالب واژگان حوزه معاد به سور مکی است که مرتبط با محتوای سور مکی می باشد.
تحلیل مرگ و معاد در اسکندرنامه نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به روز رستاخیز ، شالوده فکری نظامی را تشکیل می دهد . نگرش حکیم گنجه درباره دنیا و آخرت و پیوستگی این دو با هم ، او را از دیگر شاعران پیش از خود متمایز ساخته است . این نوشتار می کوشد تا سیمای مرگ را در کتاب «اسکندرنامه»، بر اساس آیات و قرآن و احادیث و دیگر کتب دینی بررسی کند و ارتباط آن را با مقولاتی چون دین ، دنیا و معاد دریابد .نظام ی ضمن اشراف بر فلسفه اسلاف و عقای د آن ها ، سع ی دارد به تبیی ن مباحث ی بپردازد که با اندیشه های اسلامی پیوندی دیرینه دارد. ضرورت وجود عالم دیگر، میل به بقا و جاودانگی ، نامیرایی روح ، ناپایداری دنیا، بازگشت به اصل ، معاد جسمانی و امثال آن، از جمله مسائلی است که در این جستار مورد ارزیابی قرار گرفته است . در این مقاله، ابتدا مباحث یاد شده به شیوه کتابخانه ای بررسی شده و سپس به روش تحلیلی-توصیفی به نگارش در آمده است.