مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
معاد
حوزههای تخصصی:
همه حکیمان الهی معاد را حق می دانند، با این حال درباره چگونگی آن دیدگاه های متفاوتی دارند، به باور صدرالمتالهین، کسانی که معتقدند وقتی بدن نابود گردد دیگر بازگشت آن ناممکن خواهد شد و این نفس است که در قیامت حاضر خواهد گشت، از چگونگی عالم آخرت غافل اند؛ به واقع اینان آیات صریح قرآنی را که به روشنی بر جسمانی بودن معاد دلالت دارند تاویل کرده اند؛ صدرالمتالهین در اثبات جسمانی بودن معاد گفته است: اگر کسی با داشتن سلامت نفس به مقدمات اثبات معاد جسمانی بنگرد، یقینا به این نتیجه خواهد رسید که همین بدن به عین آن در قیامت محشور خواهد شد. همچنین، شیخ اشراق بر وقوع معاد جسمانی با قالب مثالی تاکید دارد. سایر حکما از جمله ابن سینا نیز معاد جسمانی را بنا بر خبر پیامبر اکرم (ص) به اثبات رسانده اند؛ ضمن اینکه محقق طوسی آن را ضرورت دین شمرده است. و در نهایت به این نتیجه دست خواهیم یافت که معاد جسمانی خواهد بود؛ یعنی انسان با بدن مادی و عنصری محشور می شود، گر چه در آنجا تغییراتی در نظام بدن رخ خواهد داد.
خلود نفس بدون بدن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشش مى شود پس از به میان آوردن بحث از اصلى ترین مسائل در باب جاودانگى و بقاء زندگى انسان پس از مرگ, یکى از کهن ترین نظریه هاى جاودانگى و بقاء, یعنى خلود و زندگى نفس بدون بدن, در فلسفه و الاهیات اسلامى و مسیحى شرح و تبیین شود. این نظریه در فلسفه و الاهیات, صورت هاى مختلفى را پذیرفته است.
آیا انسان پیش از زندگى این جهانى, اساساً زندگى نفسانى بدون بدن را تجربه کرده است یا نه؟ گذشته از چگونگى پاسخ به این پرسش, آیا آدمى پس از زندگى این جهانى, زندگى نفسانى بودن بدن را نیز تجربه خواهد کرد؟ کسانى که به این پرسش پاسخ مثبت مى دهند دو دوسته اند: دسته اول, زندگى نفسانى بدون بدن پس از این جهان را ابدى و دائمى مى دانند, به گونه اى که نفس و بدن دیگر با هم همسایه و هم نشین نخواهند شد و نفس دیگر چنین لباسى را در بر نخواهد کرد, اما دسته دیگر این مفارقت و جدایى را موقّتى دانسته و معتقدند که بار دیگر نفس و بدن, اما این بار به طور ابدى, با هم مقرون گشته و دیگر جدایى از یک دیگر را نخواهند دید. آنها که به پرسش پیش گفته پاسخ منفى داده اند مصاحبت نفس و بدن را قوى تر از آن مى دانند که یکى بدون دیگرى امکان بقاء داشته باشد, از این رو معتقدند که نفس, هیچ گاه طعم جدایى از بدن را نخواهد چشید; این دو با هم آمده اند, با هم خاموش مى شوند و سرانجام بار دیگر با یک دیگر به زندگى ابدى دست خواهند یافت.
مرز شناسی انحرافات اجتماعی در پژوهشی عرفانی
حوزههای تخصصی:
خدایی شدن فرد و جامعه از اهداف بلند عرفان اسلامی است. در این راستا غایت متعالی عرفان نه تنها مبارزه و پیشگیری با انحراف فردی است، بلکه ضروری است تا با هر گونه خطا و لغزش اجتماعی نیز به مبارزه برخیزد و با پاکسازی جامعه، افراد را در کسب طهارت و تزکیه مدد رساند؛ به همین دلیل یکی از وظایف مهم عارف، خدمت به خلق و اصلاح جامعه میباشد تا در تقرب به خدا با خلق همراه گردد جامعیت و الگوی آنها در این طریق، قرآن کریم و سیره علمی و عملی انبیاء و ائمه اطهار(ع) میباشد بدین جهت در انحراف شناسی و درمان شناسی منحرفین که دو گفتار اصلی این نوشتار میباشد، استناد به آیات قرآن کریم و احادیث ائمه(ع) به عنوان پایه و اساس نظریه عرفا مطمح نظر قرار گرفته است.
این همانى در سیر صعودى انسان
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی ضرورت معاد
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی حقیقت مرگ
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی قیامت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان نظری
چکیده
امید به آینده و جاودانگى انسان، از اصول تمام ادیان الهى، نقطه عطف افکار فلسفه بشر و معنابخش زندگى دردآلود آدمى است . میزان و شدت اعتقاد به سرمدیت و جاویدبودن، سرنوشت انسان را در تصمیمگیرىهاى حساس و خطیر در مسیر زندگى، از آغاز تا پایان عمر رقم مىزند . از سوى دیگر، هراندازه تصور قانعکنندهترى از چگونگى زندگانى جاوید (زنده شدن مجدد) خود داشته باشیم، طبعا اطمینان قلبى بیشترى پیدا خواهیم کرد . حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام عطش خویش را در کسب اطلاع از چگونگى رستاخیز آدمیان، با تجربه عینى سیراب کرد، چرا که تصور و تصویر، ابزار تفکر، اندیشه و زمینهساز جهانبینى آدمى است .
این مقاله کوششى است در تبیین و دستیابى به فرضیهها و نظریه برتر و بهتر در سیر صعودى آدمیان و زندگانى جهان واپسین آنان . پس از بررسى فرضیههاى احتمالى و نظریههاى ارائه شده در ترسیم جاودانگى انسان سرانجام دیدگاه حکیم متاله صدرالمتالهین به عنوان نظریه برتر مورد اشاره قرار است .
امام خمینی و سازمان مجاهدین خلق
حوزههای تخصصی:
مهندس لطف الله میثمی در سال 1342 به مدت 7 ماه به جرم فعالیت سیاسی و همکاری با نهضت آزادی ایران در زندان شاه به سر می برد. پس از آزادی به جمع بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران پیوست. وی خاطرات این دوره را در دوجلد به نامهای از نهضت آزادی تا مجاهدین و آنها که رفتند به چاپ رسانید. میثمی در این دو کتاب تلاش کرده فضاهای سیاس و مبارزاتی دهه های 1330 تا 1350 را به تصویر بکشاند و مساول ناگفته سازمان را برملا سازد.
لوازم الدین ترجمه و شرح فارسی باب حادی عشر علامه حلی نوشته ادهم خلخالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله پس از شرح احوال ادهم خلخالی واعظ و شاعر صافی ضمیر سده یازدهم و معرفی تألیفات متعدد و متنوع وی در زمینه های اخلاق ، تفسیر ، کلام و عرفان ، متن رساله لوازم لادین که ترجمه و توضیح باب یازدهم از کتاب منهاج الصلاح ( مشهور به باب حادی عشر ) علامه حلی است ، به طور کامل آمده . در این رساله فارسی مسائل کلام و اصول عقاید امامیه بر وجهی که اکثر مردم از آن بهره گیرند مطرح شده است.
خلود در عذاب (با مروری بر دیدگاه صدرالمتالهین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از موضوعات مهم در مساله معاد، خلود کفار در جهنم با توجه به رحمت بی پایان الاهی است که از یک سو ظاهر آیات قرآن و روایات بر آن تصریح دارند و از سوی دیگر، ادله عقلی و مکاشفات عرفانی، ایده هایی دیگری را مطرح می کنند. در این مقاله، بعد از طرح اهم دلایل مخالفان و موافقان خواهیم دید که صدرالمتالهین دیدگاه خود را با طرح نظریه تغییر سرشتِ نوعی کافران، به سوی جمع نظرات ملهم از قرآن، برهان و عرفان معطوف کرده است.
او در پایان با یک مکاشفه عرفانی اندکی به دیدگاه اهل خلود متمایل شده است؛ لیکن به نظر می رسد هم راه عقل و هم راه عرفان در این زمینه، امکان حل مشکل را ندارند و تنها باید با تمسک به آیات و روایات مساله را حل کرد.
آثار تربیتی اعتقاد به معاد
حوزههای تخصصی:
معاد و توحید، دو رکن اصلی اعتقادی در ادیان الهیاند و اعتقاد به این دو، خط فاصل فرهنگ خداپرستان و مادیها شمرده میشود. قرآن کریم پس از ایمان به خدا، از ایمان به آخرت سخن میگوید و انکار معاد را عین گمراهی میداند و منکران آن به عذاب دردناک تهدید میکند.
اعتقاد به معاد تقریباً با تمامی موضوع ها و مسائل مطرح در حوزه های دینی، فرهنگی، انسانی، اقتصادی و اجتماعی ارتباط و در آنها تأثیر دارد. از مهم ترین ثمره های تربیتی اعتقاد به معاد، استوارسازی سلوک انسان در این جهان، معنابخشی به زندگی و رهابخشی از پوچ گرایی است. در سایه باور به معاد، عمل به تکالیف الهی آسان میشود، چنین اعتقادی، ضامن اجرای تمام قوانین الهی و انگیزه اصلی تهذیب نفوس میباشد. در این مقاله مهم ترین آثار تربیتی اعتقاد به معاد از نگاه قرآن و متون اسلامی ارائه میگردد.
اسناد تصویری
حوزههای تخصصی:
«بدن اخروی» از دیدگاه صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث برانگیخته شدن انسان ها در قیامت از مسایلی است که درباره آن سوالات متعددی مطرح می شود؛ از جمله اینکه، آیا معاد، روحانی است یا جسمانی؟ و یا هر دو توامان؟ در صورت قبول معادین، حدوث جسم در آخرت، چگونه است؟ آیا بدن حادث شده، عین بدن دنیوی است یا غیر آن؟ و در صورت عینیت، آیا با خصوصیات مادی محشور خواهد شد یا با تغییرات متناسب با جهان دیگر؟ نوشته حاضر تبیین دقیق و مطابق با عقل و شرع کیفیت حدوث و حشر ابدان اخروی و رد شبهات مطرح شده بر اساس دیدگاه ملاصدرا است.
«معرفت النفس» از رهگذر پیوند میان عقل و فطرت و دین از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأملات در باره نفس ناطقه بشری از دیرباز کانون توجه فیلسوفان و متفکران و متألهان بوده و هست؛ در میان فیلسوفان یونان به ویژه ارسطو و کتاب مستقل او (در باره نفس)، تا سایر فیلسوفانِ مشاء و اشراق و حکمت متعالیه میتوان تطور و سیر تکاملی اندیشه در باره نفس را مشاهده نمود. و اینک، در حکمت متعالیه صدرا عوامل مؤثر بر شناخت حقیقی نفس، افزون بر منابع عقلی و شهودی، تعالیم و آموزه های دینی نیز مورد تأکید قرار گرفته است، تا جایی که به باور صدرا عقل و اندیشه آدمی بدون استمداد از وحی و آموزه های دینی، هم چنین بدون ریاضت و تهذیب نفس و تلاش های عملی در فهم و شناخت صحیح از ذات خویش، قاصر، بلکه عاجز و ناتوان است. و این موضوع، رهیافت جدیدی در حوزهٴ معرفت النفس است که مدعی است آموزه های دینی که از سرچشمه وحی میجوشد به یاری دست آوردهای عقل بشری میشتابد تا حقیقت وجودی خویش را به او بنمایاند. و این مطلب عنصر مهمی است که اندیشمندان پیشین کمتر به آن پرداخته اند.
لذا، در این تحقیق کوشش برآن است تا به روش توصیفی – تحلیلی نقش سه عامل فوق در شناخت و تهذیب نفس را بر مبنای آراء صدرالمتألهین شیرازی تبیین شود. و لزوم و اجتناب ناپذیر بودن تمسک به دین را برای سالکان طریق معرفت النفس آشکار سازد. براهین عقلی وی در باب تجرد نفس به وجه ایجاز، روش کشفی او و مستندات قرآنی و روایی این متفکر بزرگ اسلامی _به خواست خدا_هدف اصلی پژوهش حاضر خواهد بود.
تجلّی رستاخیز در پنج گنج نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تصویرهای شگفت از جهان آخرت در روایات نبوی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برخى جلوه های بدیع و جذّابی سخنان پیامبر اسلام، و تصاویرهاى زنده و زیبایی است که در آنها حقایق غیبى و معارف توحیدی، در قالب های محسوس و عینی، به نمایش در آمده اند، و موضوعات معنوی و حالات نفسانی و درونى بر پرده ظهور حاضر شده اند.آن حضرت، با بهره گیری از تشبیهاتی نغز و تمثیلاتی زیبا و استعاراتی بدیع و توضیحاتی دقیق، با استفاده از سایر روش های تصویر آفرینی، چنان تابلوهای زنده و زیبایی آفریده است که تصاویر روح پرور آن، چشم ها را می نوازد و عواطف و احساسات را برمی انگیزد و اندیشه را به تکاپو وا می دارد.در این نوشتار، به نمونه هایی از این تابلوهای زنده، که در قالب آنها، حقیقت معاد و جهان آخرت به صورتی گویا و مجسم به نمایش درآمده، اشاره شده است.
قاعده قبح نقض غرض در کلام اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان متکلمان و حکمای مسلمان در خصوص وجود یا عدم غایت و غرض در افعال باری تعالی اختلاف نظر وجود دارد. اشاعره وجود هر گونه غایت و غرض در افعال الهی را با کمال ذاتی او متعارض می دانند و آن را انکار می کنند. در مقابل، حکمای الهی و متکلمان عدلیه معتقدند که حضرت باری تعالی در افعالش غایت و غرض دارد و هیچ فعلی از او سر نمی زند مگر اینکه متوجه غایت و غرض خاصی باشد، اما در اینکه غایت و غرض در افعال الهی به چه کسی یا چه چیزی بر می گردد میان این اندیشمندان اختلاف نظر وجود دارد. متکلمان عدلیه معتقدند که غرض باید به غیر خدا برگردد تا او از هر گونه نقص و کاستی مبرا باشد، اما حکما می گویند غرض باید به خود خدا برگردد تا با قاعده «العالی لا یلتفت الی السافل و لا یستکمل بِه» در تعارض نباشد. آنچه همه صاحب نظران بر آن اتفاق نظر دارند این است که «نقض غرض قبیح است»، زیرا منجر به اجتماع خواستن و نخواستن فعل واحد می شود که محال است. قاعده قباحت نقض غرض» در کلام عقلی کاربرد زیادی دارد و کمتر قاعده ای از لحاظ کاربرد به پای این قاعده می رسد. اهمیت این قاعده تا بدان حد است که در تمام اصول دین از آن بحث می شود. اصل وجود غایت در افعال الهی در مباحث مربوط به توحید اثبات می شود و سپس به عنوان مقدمه در اثبات اصول دیگر یعنی عدل، نبوت، امامت و معاد به کار می رود.
جاودانگی انسان، مبانی و اقسام آن در آثار عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جاودانگی مبحثی است که پیشینه ای به اندازه تاریخ زندگی بشر دارد. عطار از جمله کسانی است که در آثار خود درباره این اندیشه بنیادی زندگی بشر اظهار نظر کرده است. او جلوه های چندی برای جاودانگی قائل است. از جمله: ماندن در یادها و خاطره ها، توالد نسل و ...، ولی مهم ترین نمود جاودانگی را فانی شدن در خدا و باقی شدن به او می داند. عطار مانند بیشتر عارفان اسلامی، انسان را دارای دو بعد روح و جسم می داند و معتقد است که آن چیزی که ارزش دارد روح است نه جسم. پس باید روح و جان را در این عالم تصفیه کرد؛ ولی با این اوصاف به نظر می رسد که در برخی از آثار خود (همان طور که در متن هم آمده است) معتقد به معاد جسمانی و روحانی هر دوست. همچنین طبق اعتقاد دینی خود به جهان بعد از این جهان و برپا شدن محکمه عدل الهی در آن جهان معتقد است که آن را در قالب مباحثی مانند: بهشت، جهنم، برزخ، پل صراط و ... عنوان می کند. عطار همچنین تناسخ را منکر است و می گوید هر انسانی که به این عالم آمد یک بار بیشتر فرصت زیست و زندگی ندارد و دیگر به هیچ عنوان و تحت هیچ قالبی به این جهان برنمی گردد.
تأثیر دو باور اعتقادی توحید و معاد بر اخلاق در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باور به دو اصل مبدأ و معاد در دلبستگی و پایبندی به ملکات و سجایای اخلاقی حائز اهمیت و خاستگاه پژوهش های بسیار است.
باور به شعور عالم هستی و تأثیر تکوینی رذایل و فضائل اخلاقی بر جهان و مرجعیت اخلاقی خداوند به این معنا که اساس همه چیز در عالم، به ذات مطلق الهی باز میگردد، از نتایج التزام به وجود خداوند یگانه است.
حسن فاعلی و تقرب به او از پیامدهای اخلاق موحدانه است، به خصوص اینکه در این رویکرد نیت امری اعتباری و قراردادی نیست بلکه حقیقتی تکوینی و تأثیرگذار بر افعال اخلاقی به حساب می آید.
باور به معاد و روز واپسین، نگاه زاهدانه به دنیا را درپی خواهد داشت، علاوه بر اینکه مسئله قیامت، بهترین ضمانت اجرا در فعل و ترک فضائل و رذائل اخلاقی است.
اصول نظری حقوق بشر در اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حقوق بشر، رابطه مستقیم با انسان شناسی و جهان بینی نظام های حقوقی دارد. نظام های حقوقی، که رویکرد مادی دارند، با نظام حقوقی اسلام، که دارای بینش توحیدی است، از نظر تشریع حقوق بشر تفاوت اساسی دارد. اصل «حقیقت محوری»، که اساس عقلانیت دینی است، با تأکید بر وجود حقایق عینی و امکان دستیابی به آن، بر اندیشه های نسبیگرایانه حقوق بشر غربی، خط بطلان میکشد. نتیجة اصل «توحید»، حاکمیت حق خدا، به عنوان منشأ حقوق بشر است. اصل «معاد» با طرح جاودانگی روح انسان، انسانی زیستن، روحیه مراقبت در رفتار و تاکید بر پاسخگو بودن انسان در پیشگاه الهی، در تدوین حقوق بشر تاثیرگذار است. اشتراکات و تفاوت های حقوق و تکالیف بشر نتیجه منطقی اصل «حکمت» است. اصل «عدالت» زمینه ساز تحقق جامعه آرمانی و تکامل اجتماعی انسان است. اصل «تلازم حق و تکلیف»، بیانگر رسالت انسان در زندگی اجتماعی است. اصل «کرامت ذاتی» و تشریعی انسان نیز به مثابه موهبت الهی، زمینه اعتلای حقوق بشر را فراهم میسازد.
تحلیل عقاید شیخیه در بسترسازی بابیت و بهائیت
حوزههای تخصصی:
از دیرباز مسائلی مانند معاد جسمانی، معراج جسمانی پیامبر، غیبت و امکان طول عمر امام زمان در بین اندیشوران مطرح بوده و نظراتی برای توجیه این باورها بیان شده است. ازجمله نظرات احمد احسائی، که فرقة شیخیه منتسب به اوست، در این خصوص مطرح است. رهبران بابیت و بهائیت، به ویژه علی محمد شیرازی که از باورهای شیخیه متأثر بودند، با پر رنگ کردن مسائلی مانند رکن رابع یا مهدویت نوعی با تأثیر از نظریه جسد هورقلیایی شیخ احمد، ابتدا مدعی نیابت، سپس مهدویت و در نهایت، پیامبری شدند. از این رو، میتوان یکی از زمینه های پیدایش بابیت و بهائیت را تأثیر پذیری از عقاید شیخیه دانست. این مقاله با رویکرد تحلیلی با هدف شناسایی بستر های پیدایش بابیت و بهائیت تدوین یافته است.
تفاوت تناسخ با معاد جسمانی
حوزههای تخصصی:
معاد جسمانی گرچه آموزه ای دینی و منصوص است، در طول تاریخ بحث های فراوانی را رقم زده است. پرداختن به مسئلة تناسخ و تبیین صحیح رابطة آن با معاد جسمانی، پاسخ به یکی از آن مباحث است. در گزارش دیدگاه ها بر روش توصیفی و در نقد و بررسی آنها بر روش عقلی و نقلی متمرکز خواهیم شد. تناسخی که به منزلة جایگزین معاد مطرح شود، باطل است؛ چراکه علاوه بر مخالفت قطعی با آیات و روایات، موجب تعلق دو نفس به یک بدن و اجتماع دو روح در یکتن است و همچنین ناهماهنگی بین نفس و بدن را موجب میشود؛ اما تناسخی که به معنای شکل گرفتن نفس انسان به صورت مثالی خاص متناسب با نیات، ملکات و اعمال او نه تنها محذوریتی ایجاد نمیکند، ادلّة دینی نیز دارد. معاد جسمانی - روحانی به این معناست که روح به بدن باز میگردد و بدن عیناً همان بدن دنیوی است؛ هرچند که بدن او در دنیا بدن مادی و طبیعی، در آخرت بدن اخروی است.
نقد و بررسى نظریات قاضى سعید در زمینه نفس شناسى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاضى سعید که از حکماى بعد از ملّاصدراست، در مباحث فلسفى، نظریاتى دارد که با آراى ملّاصدرا و ابن سینا معارض است. در موضوع ادراک، او نظر صدراییان و مشّاییان را باطل دانسته و گفته که ادراک نه حصولى است و نه حضورى (به معناى مشهور)؛ وى معناى جدیدى از «حضور» ارائه مى دهد، بدون اینکه مراد خود را توضیح دهد. وى همچنین در باب حدوث نفس بر مسلک ابن سینا (روحانیه الحدوث بودن نفس) رفته، و در مسئله معاد، با قول ابن سینا و ملّاصدرا مخالفت ورزیده و به زعم خود قول دیگرى ارائه کرده است.
در نوشتار حاضر، این سه مسئله را از دیدگاه قاضى سعید بررسى کرده و نشان داده ایم که در همه این مسائل، نظر وى مبتنى بر حرکت جوهرى و به تبع آن اصالت وجود بوده است. وى اتّحاد عاقل با معقول و حاس با محسوس را قبول دارد، در حالى که حرکت جوهرى را قبول ندارد. او همچنین، با صراحت، قول به اصالت وجود را باطل دانسته و بر اصالت ماهیت رفته است. لذا، تناقضات زیادى در نظریات وى به چشم مى خورد.