مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
تغییر اجتماعی
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
137 - 164
حوزههای تخصصی:
سنت اجتماعی همان طریقهٔ معمول و رایج است که عادتاً بین مردم جاری است. این سنت ها غالباً تداوم دارند و تکرارپذیرند و بیانگر قوانین حاکم بر پدیده ها و زن دگی اجتماعی و روابط میان افراد و گروه ها هستند. این مقاله با رویکرد تحلیلی و نظری و با هدف استخراج سبک قرآن در تغییر دادن سنت های اجتماعیِ ناسازگار با آموزه های قرآن و با تمرکز بر آرای علامه طباطبایی نگاشته شده است. قرآن با ارائه روش هایی مثل ایجاد انگیزه براساس دو عامل انتخاب و آگاهی، پذیرش عمومی را مبنای تغییر در جامعه قرار داده است و با تغییر نگرش ها، خطوط فکری و تمایلات علمی و عملی، انسان را مطابق با ارزش های الهی جامعه پذیر کرده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به موضوع سبک قرآن در تغییر آداب و سنت های جاهلی پرداخته است. یافته های این مقاله بیانگر آن است که روش قرآن کریم برای تغییر آداب و سنت های اجتماعی از بین بردن عقاید نادرست در جامعه، تغییر زیرساخت های فکری مردم براساس آموزه توحید و یکتاپرستی، معاد، واقع نگری و اعتدال، رفع تبعیض و بسط عدالت اجتماعی و بسط مکارم اخلاق است. نتیجه روش قرآن، اصلاح بینش و تحول بنیادین جامعه صدر اسلام بود و نشان می دهد که این نوع تغییر، در همه جوامع امکان پیاده سازی دارد.
بازنمون هویت اجتماعی در رسانه، بررسی روند تغییرات هویت اجتماعی زنان در سینمای پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳
119 - 138
حوزههای تخصصی:
با دو سویه فرض کردن رابطه بین جامعه و رسانه می توان تغییرات نحوه ارائه هویت زن در رسانه سینمای ایران را بررسی کرد، و از این راه شاید بتوان تحلیل قابل قبولی از روند تغییر اجتماعی در زمینه هویت زنانه به دست داد. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوا در صدد است تأثیر متقابل جریان های اجتماعی عمده بعد از انقلاب اسلامی ایران و نحوه بازتاب زنانگی در سینمای ایران بر یکدیگر را مورد تحلیل قرار داده و به این پرسش پاسخ گوید که آیا جریان های مسلط سینمایی این مقطع از تاریخ، تأثیر قابل ملاحظه ای بر نحوه هویت زن در فیلم های سینمایی گذاشته است؟ بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که تغییرات اجتماعی با روند رو به رشدی در زمینه ارائه تصویر فرهنگی پیشرفته تر از زنانگی در سینمای ایران همراه بوده است.
نسبت مفهومی «جهاد تبیین حقیقت» و «مطالبه گری» در منظومه اندیشگی آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی با آرمانهای عدالت، جمهوریت، قانونگرایی، عزت، استقلال، آزادی، اسلامیت و نظایر آن توانست به پیروزی برسد و محمل ساخت ایدئولوژی، قانون اساسی و نظامسازی نیز بر همین اساس پدیدار شد. چالش بسیاری از نظامهای سیاسی در تحقق اهداف ایدئولوژی و نظام اعتقادی خود، ایستایی و انجمادی است که به دنبال تغییرات اجتماعی و تغییر نسلی در جامعه رخ داده و توان کنترل اجتماعی و قدرت اقناعی آن را کاهش میدهد که میتواند منجر به تضاد دولت ـ ملت شود. امری که برای جمهوری اسلامی نیز میتواند حادث شده و یا موجود باشد. در این راستا اما رهبر انقلاب اسلامی با طرح دو مفهوم «جهاد تبیین« و «مطالبهگری» میان ایدئولوژی و آرمان پیوند زده و تلاش میکند تا آنچه ایدئولوژی انقلاب اسلامی بر آن استقرار یافته را حفظ کند و استمرار بخشد. مسئله پژوهش حاضر این است که: «چه نسبتی میان دو مفهوم جهاد تبیین و مطالبهگری در نظام اندیشگی آیت الله خامنهای وجود دارد؟» روش جمعآوری اطلاعات، اسنادی است و تحلیل دادهها نیز بر اساس روش تحلیل اسنادی و با استفاده از آرای اندیشمندانی چون مانهایم در تحلیل نسبت ایدئولوژی و یوتوپیا، اینگلهارت و روشه در تغییر نسلی و اجتماعی و سایر نظریهپردازان برای توضیح نسبت مفهومی مطالبهگری و تبیین حقیقت در اندیشه آیت الله خامنهای بهره گرفته شده است. پژوهشگران مقاله به این یافته رسیدهاند که در اندیشه آیت الله خامنهای، جهاد تبیین به معنای ادراک ایدئولوژی انقلاب اسلامی در جامعه و مطالبهگری به معنای آرمانخواهی و پویایی مداوم در ایدئولوژی انقلاب اسلامی است.
سیاست های روسیه تزاری در حوزه زنان و خانواده در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیای مرکزی در قرن19 زیر سیطره روسیه تزاری درآمد. در نیم قرن غلبه روسیه پیشاشوروی بر این سرزمین، سیاست روسی سازی به منظور سازگاری متصرفات جدید با امپراتوری، در حوزه های گوناگون سیاسی، فرهنگی و اجتماعی اجرا شد. آنچه در جنبه های گوناگون تغییر، به عنوان یک ابهام مطرح می شود، نبود تغییر معنادار زندگی زنان و مناسبات نهاد خانواده در این دوران است. پرسش نویسندگان این است که: چرا با وجود تغییرهای گسترده در این دوره، زندگی زنان و مناسبات نهاد خانواده ثبات نسبی داشت؟ فرضیه پژوهش این است که امپراتوری تزاری به عنوان یک قدرت شرقی، دیرهنگام زیر تأثیر جریان نوگرایی غربی قرار گرفت و به دلیل تداوم مؤلفه های فرهنگی جهان سنّت، در جامعه خود نیز در حوزه زنان متفاوت از اروپا رفتار کرده است. برای یافتن پاسخ، ضمن یافتن شاخص های شکل گرفتن یا شکل نگرفتن تغییر از نظریه «تغییر اجتماعی گی روشه»، روش پژوهش کیفی انتخاب شد؛ با استفاد از این روش، با بهره گیری از رویکرد تحلیل تاریخی و با شیوه گردآوری داده ها از اسناد تاریخی، پاسخ مسأله را در مؤلّفه های فرهنگی و تمدّنی روسیه جست وجو کردیم. آنچه در نتیجه این پژوهش به پاسخ آغازین و فرضیه افزوده شد این است که غلبه گفتمان سنّتی نسبت به زنان و واگرایی دو جریان غربگرا و اسلاوگرا موجب ناهماهنگی شده بود. بنابراین برخلاف دیگر زمینه ها در این بخش تغییرهای پایدار و گسترده رخ نداد.
تحلیلِ نظری تحولات پایگاه اجتماعی دولت در تشکیل نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش بطور برجسته با دو مفهوم مواجه خواهیم بود؛ طبقه حاکم (در اینجا به مثابه دولت) و پایگاه اجتماعی (به منزله طبقه پیرو و تحت حکمرانی) «موسکا» جامعه را متشکل از دو گروه حاکم و تحت حکمرانی برمی شمارد. طبقه حاکم نیز شامل دو گروه است. بالاترین لایه، نخبگان حاکم اند که تعداد اندکی را هستند و گروه دوم که شمار بیشتری از مردم را شامل می شود، توانایی و پتانسیل بالقوه رهبری را دارند. ثبات سیاسی یک جامعه بستگی به سطح اخلاقیات، هوش و فعالیت نخبگان بالقوه دارد. به نظر موسکا تغییر در نخبگان حاکم، زمانی رخ می دهد که منابع جدید از رفاه، علاقه عملی به رشد دانش و ایده های جدید توسعه یابد و یا یک دین قدیمی فرو ریزد و یا دین جدید ظهور کند.
مقایسه تغییرات هزینه های خوراکی خانوارهای استان گیلان با کل کشور طی سال های 1384 تا 1399: چالش های اجتماعی و سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
231 - 248
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: با توجه به اهمیت هزینه های خوراکی خانوارها در تأمین امنیت غذایی افراد، این پژوهش به مقایسه تغییرات هزینه های خوراکی خانوارهای استان گیلان با کل کشور پرداخته و در ضمن تلاش دارد ابعاد اجتماعی و سیاستی آن را نیز مورد بحث قرار دهد. روش و داده ها: روش پژوهش، تحلیل ثانویه با رویکرد تحلیلی است. جامعه آماری، استان گیلان و داده های مورد نیاز از سامانه بانک مرکزی و مرکز آمار ایران برگرفته شده و برای تحلیل داده ها از آزمون مقایسه میانگین ها و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد میانگین هزینه خوراک داخل منزل در کل کشور و در استان گیلان طی سال های 99-1392 به صورتی معنی دار پایین تر از دوره 92-1384 بود. در دوره زمانی 92-1384، تفاوت آماری معنی داری بین میانگین هزینه خوراک داخل منزل کل کشور و استان گیلان وجود نداشت. براساس یافته ها، اثر دوره بر هزینه خوراک داخل منزل و هزینه خوراک خارج منزل معنی دار بود. بحث و نتیجه گیری: سهم هزینه خوراکی از هزینه کل خانوارهای استان گیلان در طی سال های 99-1392 نسبت به سال های 92-1384 و در مقایسه با کل کشور بیشتر بوده است. طی سال های 99-1392، توان خرید خوراک خارج از منزل در میان خانوارهای گیلانی متناظر با کل کشور، کاهش یافته و همچنین، متغیر دوره در تغییرات هزینه های خانوارهای استان گیلان مؤثر بوده است. پیام اصلی: اختصاص یارانه ها بر روی اقلام ضروری و کنترل سطح قیمت ها به ویژه کالاهای خوراکی جهت بهره مندی خانوارها از کیفیت زندگی مطلوب، لازم و ضروری است. انجام اقدامات مذکور، مستلزم هم افزایی و حمایت نهادها و سازمان های ذیربط و اجرای بهینه سیاست های تدوین شده می باشد.
بررسی تطبیقی تکامل اجتماعی از دیدگاه تالکوت پارسونز و استاد مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۳
87 - 118
حوزههای تخصصی:
دگرگونی ها و تغییرات جوامع انسانی در مقیاس کلان به عنوان حقیقتی انکارناپذیر همواره مورد توجه فیلسوفان تاریخ و اندیشمندان علوم اجتماعی بوده است. در خصوص روند و خط سیر کلی تحولات جوامع با رویکرد پویاشناختی، تا کنون سه الگوی تکاملی، دوری و انحطاطی مطرح شده است. الگوی تکاملی مدعی است همه یا بخش های بنیادین یک جامعه در فرایند زمان و به صورتی بی وقفه، مراحلی پیاپی از رشد و ترقی را پشت سر نهاده، به درجاتی از کمال و بلوغ می رسند. نوشتار حاضر در صدد است با اتکا بر روش تطبیقی دیدگاه تالکوت پارسونز و استاد مطهری در خصوص تکامل اجتماعی را با یکدیگر مقایسه کند تا از این رهگذر به فهمی عمیق از چیستی تکامل اجتماعی و دلالت های اجتماعی و فرهنگی آن دست یابد. یافته های پژوهش نشان می دهد این دو دیدگاه در موضوعاتی همچون اعتقاد به هستی مستقل برای جامعه، رویکرد تلفیقی به نقش آفرینی توأمان فرد و جامعه (ساختارها) در فرایند زیست اجتماعی و تکامل جامعه، چندخطی بودن مسیر تکامل اجتماعی با یکدیگر مشابهت دارند؛ همچنین این دو دیدگاه، در خصوص چیستی تکامل اجتماعی، شاخص تکامل، عامل تکامل و غایت آن با یکدیگر اختلاف نظر دارند.