مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
نوآوری
حوزه های تخصصی:
دو جنبه نسبتا مرتبط به یکدیگر که تا به امروز در دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان مغفول مانده توسعه مهارت های نوآوری و کارآفرینی می باشد.در این پژوهش در ابتدا با مطالعات کتابخانه ای به چارچوبی کلی شامل مؤلفه های مؤثر برگسترش مهارت های نوآوری و کارآفرینی در نظام های آموزشی ضمن خدمت دست یافته شد و سپس از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با 16 تن از مدیران و کارشناسان ارشد که از طریق روش نمونه گیری هدفمند (قضاوتی) در جامعه هدف پژوهش که سازمان ثبت احوال کشور می باشد، انتخاب شده بودند به چارچوبی مشخص که مؤلفه های شناسایی شده را در قالب ابعاد نوآوری و کارآفرینی دسته بندی کند رسیده شد. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها از طریق روش تحلیل تم که در زمره روش های کیفی می باشد انجام شد. پس از شناسایی مؤلفه ها، از طریق توزیع پرسشنامه و جمع آوری نظر خبرگان 5 مؤلفه اصلی کمیت و کیفیت دوره های برگزار شده، قابلیت مدرسان دوره ها، محتوای دوره های آموزشی، نحوه ارزیابی و برنامه ریزی دوره های آموزشی ضمن خدمت به ترتیب اولویت مشخص شدند.
نظریه داده بنیاد نوآوری در خدمات عمومی الکترونیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورود به عصر دیجیتال و گسترش ابزارهای الکترونیکی موجب تغییر در خواسته ها و نیازهای جامعه شده و دولت نیز باید به منظور پاسخگویی به این انتظارات، خدمات عمومی را مورد بازبینی قرار داده و خدمات جدید را با رویکرد نوآورانه و با استفاده از فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات ارائه نماید. این پژوهش کیفی به دنبال کشف الگوی نوآوری در خدمات عمومی الکترونیک در ایران با بهره گیری از رویکرد گلیسر و استراوس در نظریه داده بنیاد است. در این راستا، با توجه به فقدان الگوی مدون در زمینه نوآوری در خدمات شهروندی دولت الکترونیکی مبتنی بر مطالعات و تجربیات داخلی، به منظور پاسخگویی به مسئله تحقیق، 15 مصاحبه نیمه ساختاریافته تخصصی با خبرگان علمی و اجرایی صورت گرفته است. تحلیل داده ها در فرآیند کدگذاری باز، منجر به ظهور 165 مفهوم انتزاعی در قالب 22 مقوله اصلی شد. سپس این مقولات در فرآیند کدگذاری محوری به یکدیگر مرتبط شدند. در نهایت، ۵ قضیه نظری و 11 زیرقضیه در نتیجه کدگذاری انتخابی به دست آمد. تحلیل داده ها بر اساس نظریه داده بنیاد، مبین آن است که «انتظارات برآورده نشده شهروندان» و «انتظارات جدید شهروندان» و «امکانات فناورانه» به منزله «جریان های فرصت ساز نوآوری» از طریق «چرخه فرآیند نوآوری» شامل گام های «نیازسنجی خدمت»، «طراحی خدمت»، «اجرای خدمت» و «بازتکرار مستمر فرآیند نوآوری در خدمت» موجب تبدیل «جاویژه نوآوری» به پیامدهای چهار گانه «خدمات شهروندی نوآورانه»، «تجربه خدمت»، «بهره وری خدمات دولتی» و «چابک سازی دولت» می شوند. در عین حال، «توانمندسازهای نوآوری» شامل «رویکرد مشارکتی»، «رویکرد حمایتی»، «استعداد سازمانی نوآوری»، «تجهیز اجتماعی فناورانه»، «بسترسازی قانونی»، «زیرساخت اعتماد الکترونیکی»، «منظومه سازمانی» و «کارگزار کارآفرین» به منزله عوامل مداخله گر و «بافت مستعد نوآوری» شامل عوامل زمینه ای «بافت خرد» و «بافت کلان» به منزله مؤلفه های بسترساز، نوآوری در خدمات شهروندی دولت الکترونیکی را تسهیل می کنند.
بررسی تاثیر مدیریت کیفیت جامع بر عملکرد مالی شرکت های شهرک صنعتی البرز استان قزوین: نقش میانجی قابلیت یادگیری سازمانی و نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی بهمن و اسفند ۱۳۹۵ شماره ۸۱
43-62
حوزه های تخصصی:
امروزه اکثر سازمان ها دریافته اند برای ادامه حیات موفقیت آمیز در دنیای کنونی، بهبود کیفیت امری انکارناپذیر محسوب می شود. بنابراین نمی توان از نقش قابل توجه مدیریت کیفیت جامع به عنوان راهکار استمرار موفقیت چشم پوشی نمود. از اینرو پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر مدیریت کیفیت جامع با نقش میانجی قابلیت یادگیری سازمانی و نوآوری تجاری بر عملکرد مالی شرکت است. جامعه آماری این پژوهش توصیفی، مدیران میانی شرکت های شهرک صنعتی البرز استان قزوین بوده و روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری دردسترس می باشد. لازم به ذکر است که پس از جمع آوری داده های حاصله از پرسشنامه پژوهش ، به منظور تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از آمار استنباطی و از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. قابل ذکر است که نتایج تحلیل آماری نشاندهنده تأثیر مثبت و معنادار مدیریت کیفیت جامع بر قابلیت یادگیری سازمانی و نوآوری تجاری شرکت، تأثیر مثبت و معنادار قابلیت یادگیری سازمانی بر نوآوری تجاری و تأثیر مثبت و معنادار قابلیت یادگیری سازمانی و هم چنین نوآوری تجاری بر عملکرد مالی شرکت می باشد. علاوه بر این، نتایج حاصله گویای نقش میانجی قابلیت یادگیری سازمانی و نوآوری تجاری در رابطه بین مدیریت کیفیت جامع و عملکرد مالی است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر نوآوری باز در صنعت بیمه (مطالعه موردی: یک شرکت بیمه ای )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود به هزاره جدید و با توجه به تغییرات سریع در صنعت فناوری در سراسر دنیا، رقابت پذیری و بقای نهایی یک سازمان به توانایی آن در توسعه و تولید محصولات و خدمات جدید و نوآورانه وابسته است. کشورهای جهان با تکیه بر نوآوری در پی افزایش بهره وری و بهبود وضعیت اقتصادی هستند و یکی از دلایل عمده این توجه، وجود رقابت فزاینده بین جوامع است. مقاله حاضر با اذعان به موضوع فوق با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر نوآوری باز یک شرکت بیمه ای به رشته تحریر درآمده است که در این تحقیق پس از مرور نوشتگان موضوع، با توجه به مدل انتخاب شده، 38 شاخص شناسایی شدند. پس از طراحی پرسشنامه بر اساس 38 شاخص یادشده و تأیید روایی آن توسط خبرگان، تعداد 134 پرسشنامه جمع آوری شد که پس از اطمینان از پایایی پرسشنامه به وسیله آزمون آلفای کرونباخ، اطلاعات به دست آمده از طریق نرم افزار PLS ، SPSS و Excel مورد بررسی قرار گرفته و درنهایت عوامل مؤثر بر نوآوری باز سازمان با توجه به نظر خبرگان مشخص شد.
ارزیابی تاثیرگذاری اقتصاد دانش بنیان بر رشد اقتصادی در چارچوب مدل رشد درون زای گسترش یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصادی سال هجدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۶۸)
187-218
حوزه های تخصصی:
گسترش وسیع فناوری اطلاعات و ارتباطات و اثر آن بر انتقال داده ها و اطلاعات در کنار آموزش با کیفیت، رژیم اقتصادی مناسب و نوآوری در اقتصاد، نقشی بی بدیل در رشد و توسعه پایدار دارد. این مطالعه به دنبال تبیین نقش و تاثیر اقتصاد دانش بنیان بر رشد اقتصادی است. از این رو، با تکیه بر مبانی مطرح شده در خصوص مدل های رشد اقتصادی، پارامترهای تاثیرگذاری اقتصاد دانش بنیان بر رشد اقتصادی با استفاده از داده های 139 کشور جهان طی سال های 2010 تا 2014 میلادی در قالب مدل داده های تابلویی برآورد شد. ویژگی تحقیق حاضر در بهره گیری از سرمایه اجتماعی در کنار شاخص اقتصاد دانش بنیان، سرمایه فیزیکی و نیروی انسانی در مدل رشد مورد برآورد است که ضمن بهبود برآوردها به دلیل رفع خطای تصریح مدل، باعث تبیین جایگاه سرمایه اجتماعی در رشد اقتصادی نیز شده است. نتایج حاکی از اثر مثبت و معنی دار شاخص اقتصاد دانش بنیان، سرمایه اجتماعی، نیروی انسانی و سرمایه فیزیکی بر رشد اقتصادی کشورهای مورد بررسی است.
ارزیابی و نقد نوآوری های شاه ولی الله دهلوی در حوزه خلافت و امامت شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۹۱)
56 - 82
حوزه های تخصصی:
در میان دیدگاه ها درباره خلافت و امامت به عنوان یکی از چالشی ترین مسائل اسلام، آرای شاه ولی الله دهلوی، یکی از مهم ترین نظریه پردازان مسلمان اهل تسنن شبه قاره هند، به دلیل نوآوری های خاصی که دارد، از جایگاه خاصی برخوردار است. دهلوی در زمینه خلافت و امامت با ارائه تعریفی جدید آن را واجب کفایی دانسته و سپس همسو با امامیه، البته با دلایلی دیگر، خلافت و امامت را جزو اصول دین بر می شمارد. با این حال، اشکال ها و نقدهای متعددی بر دیدگاه های او وارد است؛ برای نمونه، تعریف وی جامع همه وظایف دینی خلیفه نیست؛ افزون بر آنکه مقید کردن آن به وجوب کفایی، برخلاف نظر قاطبه اهل تسنن و همسو با سلفیه است. از سوی دیگر، هرچند اعتقاد وی بر قرارگرفتن این مسئله در اصول دین موافق با امامیه است، مستندات و دلایل وی، صبغه علمی ندارد، بلکه واجد تناقض های بسیاری است و بیشتر دیدگاه های او برخلاف ادعایش مسبوق به سابقه است.
تأثیر سرمایه انسانی بر نوآوری: مطالعه تطبیقی کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره توجه به توسعه و پیشرفت به عنوان چالشی همیشگی مورد تأکید جوامع بوده است. این امر با پیشرفت جوامع، موجب توجه بیشتر محققان و سیاستگذاران به خلاقیت و نوآوری به عنوان راه حلی نوین برای توسعه گردید. لذا اصطلاحاتی همچون«اقتصاد دانش بنیان و اقتصاد نوآورانه» در مرکز توجه قرار گرفتند. در این مسیر بسیاری از محققان، نوآوری را ازجمله عوامل اصلی توسعه یافتگی کشورها دانستند که منجر به معرفی شاخص های مختلف سنجش نوآوری در سطح ملی شد. باتوجه به این، تحقیق حاضر به بررسی تأثیر سرمایه انسانی بر نوآوری در کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته پرداخته است. با استفاده از داده های بانک جهانی و شاخص جهانی نوآوری، 113 کشور در چهار طبقه درآمدی(پایین، پایین متوسط، بالای متوسط و بالا) تحلیل شدند. نتایج حاصل از بررسی فرضیه ها بعد از طبقه بندی داده ها در قالب داده های پنل دیتا(تابلویی) و با استفاده از روش های اقتصادسنجی از طریق نرم افزار Eviews7 حاکی از تأیید فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر تأثیر منابع انسانی بر نوآوری در کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته بود. نتایج در هر یک از طبقات درآمدی نشان داد که در مسیر توسعه (حرکت از طبقه درآمدی پایین به طبقه درآمدی بالاتر) لازم است تا توجه به مهارت ها و آموزش منابع انسانی متناسب با وضعیت کشور باشد.
تأثیر گرایش کارآفرینانه و بازارگرایی بر عملکرد مالی باشگاه های ورزشی خصوصی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی مرداد و شهریور ۱۳۹۷ شماره ۴۹
205 - 232
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تعیین تأثیر گرایش کارآفرینانه و بازارگرایی بر عملکرد مالی باشگاه های ورزشی خصوصی شهر تهران بود. در این پژوهش همبستگی (از نوع مدل یابی معادلات ساختاری)، 224 باشگاه ورزشی خصوصی با استفاده از روش تصادفی طبقه ای نسبتی، ازبین 513 باشگاه شهر تهران انتخاب شدند و مدیران آن مقیاس گرایش کارآفرینانه (هاگس و مورگان، 2007) و مقیاس بازارگرایی (نارور و اسلاتر، 1990) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری در سطح اطمینان 95 درصد تحلیل شدند. براساس نتایج، ابعاد و سطح کلی گرایش کارآفرینانه (خطرپذیری، نوآوری، پیشگامی، رقابت تهاجمی، استقلال کاری) و بازارگرایی (مشتری مداری، رقیب مداری و هماهنگی میان وظیفه ای)، دارای روابط دوسویه معنادار، مثبت و درحد متوسط تا قوی با عملکرد مالی باشگاه های ورزشی خصوصی هستند. گرایش کارآفرینانه به صورت مستقیم و غیرمستقیم، از مسیر بازارگرایی اثر معنادار و مثبتی بر عملکرد مالی دارد و گرایش کارآفرینانه و بازارگرایی درمجموع 58 درصد از تغییرات عملکرد مالی را تبیین می کنند. طبق یافته ها، گرایش کارآفرینانه به ویژه گرایش به نوآوری و پیشگامی به همراه راهبرد بازارگرایی به ویژه مشتری مداری می تواند عملکرد باشگاه های ورزشی خصوصی را ارتقا دهند.
تأثیر توانمندسازی کارکنان بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی رضایت شغلی (مطالعه موردی: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تأثیر توانمندسازی کارکنان بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی رضایت شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب بود. روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف کاربردی، ازلحاظ نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب به تعداد 550 نفر تشکیل می دهد. روش نمونه گیری در این تحقیق به صورت سر شماری است و حجم نمونه با استفاده از جدول استاندارد مورگان 225 نفر به دست می آید. برای اندازه گیری متغیرهای این تحقیق، از سه پرسشنامه توانمندسازی کارکنان اسپریتزر (1995)، نوآوری سازمانی ونگ و احمد (2004) و رضایت شغلی محقق ساخته استفاده شد. به منظور بررسی و آزمون فرضیه ها از آزمون سوبل از طریق نرم افزار SMART PLS 3 استفاده می گردد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که توانمند سازی کارکنان بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی رضایت شغلی کارکنان تأثیر مثبت و معناداری دارد.
بررسی تأثیر موانع نوآوری بر الگوی نوآوری در شرکت های حوزه انرژی های تجدیدپذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوآوری به عنوان عامل کلیدی در رقابت پذیری کشورها و بنگاه ها شناخته می شود و بنگاه های نوآور پیش زمینه یک اقتصاد پویا و رقابتی محسوب می شوند، اما بنگاه ها در مسیر دستیابی به نوآوری با چالش ها و موانعی مواجه هستند که دسته بندی های مختلفی از این موانع ارائه شده است. هدف این مقاله بررسی موانع نوآوری و میزان اهمیت هر یک از این موانع و سپس بررسی نحوه تأثیر آن ها بر انواع مختلف نوآوری در شرکت های حوزه انرژی های تجدیدپذیر است. در این راستا موانع نوآوری در قالب دو دسته موانع داخلی و خارجی شناسایی و تشریع شده اند. نوآوری به چهار دسته نوآوری های محصولی، فرایندی، سازمانی و بازاریابی تقسیم شده است. جامعه مورد بررسی پژوهش حاضر شرکت های فعال در حوزه انرژی های تجدیدپذیر در ایران است که در این بین 154 شرکت فعال در حوزه انرژی های تجدیدپذیر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. به منظور دستیابی به این اهداف، ابتدا مدل پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی و فن تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش شش عامل را موانع داخلی و شش عامل را موانع خارجی مورد تأیید قرار می دهد. از بین این عوامل عدم شناخت مناسب بازار مهم ترین مانع داخلی و کمبود منابع بیرونی برای تأمین مالی فعالیت های نوآورانه به ترتیب بیشترین تأثیر را در ایجاد هر یک از موانع داخلی و خارجی دارند، همچنین نتایج فرضیه تحقیق نشان دهنده تأثیر این دو دسته از موانع بر تمامی انواع نوآوری در شرکت های حوزه انرژی تجدیدپذیر است.
الگوی شکل گیری نوآوری اجتماعی در جهاد سازندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۲۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
91 - 131
حوزه های تخصصی:
محققان حوزه نوآوری معتقدند که نوآوری دیگر تنها ساختار اقتصادی یا فرایند فنی نیست و آن را می توان در قواره پدیده ای اجتماعی دانست. جهاد سازندگی نیز یکی از نهادهای نوظهور انقلاب اسلامی است که توانست در روندی رو به رشد به توسعه خدمات اجتماعی بپردازد و بخشی از نیازهای روز جامعه را در دوره حیات خود به گونه های نوآورانه نسبت به ساز و کارهای موجود و بوسیله مردم و سازماندهی مردمی برآورده سازد. لذا از این منظر می توان جهاد سازندگی را به مثابه یک نهاد نوآور اجتماعی مورد مطالعه قرار داد. بنابراین محقق در این تحقیق به دنبال این است تا مبتنی بر راهبرد تحلیل مضمون و با استفاده از تحلیل بیش از ۳۰ مصاحبه های هدفمند و اسناد و تحقیقات مرتبط انجام شده با این نهاد، الگوی شکل گیری نوآوری اجتماعی در جهاد سازندگی را تشریح کند. هم چنین به علت عدم دسترستی به تمامی اعضای مدیران و متخصصان مرتبط در جهاد در این تحقیق از رویکرد نمونه گیری غیر احتمالی و با شیوه گلوله برفی استفاده شد. مبتنی بر نتایج، این الگو فرایندی است که با "ایجاد اضطرار محرک بر محوریت ولی" شروع شد و با "شکل گیری اولیه مبتنی بر نیت مندی جهادی و تربیت نوین اسلامی" ادامه یافت و بر بستر "ساختاری جهادی" و در محیط و فرهنگی با "کنش جهادی" توسعه و قوام پیدا کرد و در نهایت موجب "بسیج عمومی و احیای فرهنگ یاریگری" به منظور رفع نیازهای جامعه توسط آحاد مردم شد.
تبیین مدل تصمیم گیری شهودی در فضای عدم قطعیت ناشی از نوآوری (مور مطالعه:شرکتهای دانش بنیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصمیم گیری در شرکت های نوآور و دانش بنیان با توجه به عدم وجود ساختار و منابع لازم از یک سو و تأثیرگذاری تصمیم ها بر سازمان از سوی دیگر، دارای اهمیت ویژه ای است. عدم قطعیت در فضای کسب وکار شرکت های نوپا و مبتنی بر فناوری بسیار عمیق است و این عدم قطعیت باعث می شود که تصمیم گیران به صورت ناخودآگاه از شهود در تصمیم گیری استفاده نمایند. هدف از این پژوهش مطالعه و شناخت توصیفی تصمیم گیری شهودی در شرکت های فناور و دانش بنیان بوده است. با توجه به ماهیت شهود، روش به کار گرفته شده در این پژوهش، کیفی (داده بنیان) و براساس تحلیل مصاحبه های صورت گرفته بوده است. نتایج حاکی است که شواهد کافی درخصوص استفاده تصمیم گیران شرکت های دانش بنیان از شهود در فضای عدم قطعیت وجود دارد و اطلاعات و زمان عوامل علی ایجاد عدم قطعیت هستند. علاوه بر این مشخص شد که تجربه و شهود رابطه نزدیکی باهم دارند و الگوهای ذهنی و کنجکاوی متغیرهای مرتبط با آنها هستند. محیط ناپایدار کسب وکار نیز نقش عامل زمینه ای را تصمیم گیری شهودی ایفا می نماید. افزایش سرعت تصمیم گیری، خلاقیت و کاهش احساس پشیمانی از پیامدهای مثبت و افزایش خطاهای تصمیم گیری نیز از پیامدهای منفی استفاده از شهود هستند.
رابطه متقابل نوآوری و صادرات در بنگاه های کوچک و متوسط: کاربرد تحلیل تناظر چندگانه و مدل معادلات ساختاری تعمیم یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۸۸
77 - 113
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه متقابل نوآوری و صادرات در بنگاه های کوچک و متوسط است. جامعه آماری این پژوهش، بنگاه های کوچک و متوسط استان آذربایجان غربی است. تحلیل های این پژوهش بر مبنای پرسشنامه برگرفته از پروژه IDEIS تحت عنوان فرایند نوآوری در بنگاه های کوچک و متوسط فرانسوی است که با لحاظ تغییراتی در پرسشنامه مذکور و بومی سازی آن متناسب با شرایط ایران و لحاظ موانع صادراتی موجود در ایران نهایی شده و از شهریور ماه 1395 تا پایان فروردین ماه 1396 با مراجعه به مدیران بنگاه های کوچک و متوسط استان آذربایجان غربی تکمیل شده است. به این منظور، شاخص های شدت ورودی نوآوری و شدت خروجی نوآوری با استفاده از روش تحلیل تناظر چندگانه محاسبه و سپس مدل اقتصادسنجی موردنظر با استفاده از مدل معادلات ساختاری تعمیم یافته برآورد شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد اثر صادرات بر نوآوری مثبت و معنی دار است اما در مقابل، اثر نوآوری بر صادرات منفی می باشد که بیانگر کوچک بودن سطح نوآوری بنگاه های ایرانی است. همچنین شاخص موانع صادرات بر صادرات بنگاه ها اثر منفی دارد. با توجه به نتایج، اثر یادگیری از صادرات برای بنگاه های کوچک و متوسط مشهود بوده و در این زمینه مناسب است دولت با اقدامات حمایتی از صادرات از قبیل بازاریابی برای محصولات جدید و همچنین یافتن بازارهای جدید صادراتی و اعطای یارانه صادرات موجبات افزایش صادرات را فراهم کند.
توسعه مدل کمی بهینه سازی و کاهش اثر اختلال در زنجیره تأمین سه سطحی چندمحصولی فازی(مطالعه موردی بر روی زنجیره تأمین قطعات یدکی خودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸۹
59 - 88
حوزه های تخصصی:
تحریم های اخیر صنعت خودروسازی کشور بیش از پیش نشان داد که علی رغم سرمایه گذاری های گسترده در صنعت خودرو، شرکت ها و زنجیره های تأمین این صنعت عملکرد قابل قبولی ندارند. در این تحقیق یک زنجیره تأمین سه سطحی که هر سطح شامل کارخانه های تولیدی، توزیع کنندگان و خرده فروشان است، در بخش پرتقاضای قطعات یدکی خودرو در نظر گرفته شده است. بانک اطلاعاتی دو شرکت فعال در این بخش برای پنج محصول استراتژیک در یک سال مورد استفاده قرار گرفته است. ابتدا زنجیره تأمین سه سطحی تحت شرایط ایده آل(عدم اختلال) برای یک افق زمانی برنامه ریزی محدود و به عنوان مسئله برنامه ریزی محدودیت ها به صورت ریاضی مدل شده است. سپس مدل ریاضی با درنظرگرفتن اختلال ها براساس سه سیاست فروش معوق، فروش ازدست رفته و برون سپاری، با هدف کمینه کردن هزینه کل زنجیره تأمین در صورت بروز اختلالات مختلف حل و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که الگوریتم پیشنهادی این تحقیق قادر است اثر اختلال ها را خنثی کرده و موجب کاهش قابل ملاحظه هزینه های کل سیستم شود. مدل ارائه شده برای کمک به تصمیم گیرندگان برای اتخاذ رویکردی فعال برای حفظ مزیت تجاری در هنگام بروز اختلال(مانند شرایط تحریم) در زنجیره تأمین مفید است
عوامل کلیدی تاثیرگذار بر عملکرد بازار با نقش واسطه ای نوآوری برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال چهارم بهار ۱۳۹۶ شماره ۹
135 - 172
حوزه های تخصصی:
دستیابی به عملکرد بازار بالاتر، هدفی است که سازمان ها همواره برای رسیدن به آن، به اقدامات مختلفی روی می آورند. این پژوهش که به بررسی عوامل کلیدی تاثیرگذار بر عملکرد بازار با نقش واسطه ای نوآوری برند می پردازد، از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، پیمایشی تحلیلی است. جامعه آماری شامل مدیران استراتژی، برنامه ریزی، بازاریابی، برند و فروش در شرکت های ایرانی است و داده های پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی دردسترس از طریق فرمول کوکران از میان 400 نفر از مدیران شرکت های ایرانی به دست آمده است. جهت آزمون فرضیه ها، از روش مدل یابی معادلات ساختاری، با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سازه های نوآوری محصول، گرایش استراتژیک، نوآوری برند و گرایش به کارآفرینی، بر عملکرد بازار تاثیر مثبت و معناداری دارند. سازه های یادگیری سازمانی، گرایش به بازار، نوآوری محصول ، گرایش استراتژیک و گرایش به کارآفرینی نیز به صورت غیرمستقیم بر عملکرد بازار تاثیر مثبت و معناداری دارد و متغیر میانجی نوآوری برند، موجب تشدید رابطه ها خواهد شد.
بررسی نوآوری در اشعار سلمان هراتی در پرتو استعاره ی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
89 - 112
حوزه های تخصصی:
استعاره ی مفهومی مبحثی در زبان شناسی شناختی است که با کمک آن می توان نظام فکری و ساختار ذهنی اهل زبان را به خوبی شناخت و محتوای بینش کلی ملت ها را در بستر تجربه مشخص کرد. کاربرد این نظریه در ادبیات سبک شخصی شاعران و منابع الهام و میزان نوآوری ها و در نهایت جایگاه شعری آنان را نشان می دهد. این مقاله با استفاده از این رهیافت اشعار سلمان هراتی را بررسی کرده و با استخراج انواع استعاره های مفهومی و ترسیم نگاشت های مربوط به آنها به این نتیجه دست یافته است که در اشعار ایشان نوآوری در استفاده از استعاره های قراردادی و خلق استعاره های غیرقراردادی برجستگی خاصی دارد و پیوند بین سه مقوله ی (عناصر طبیعت و ایدئولوژی و حوادث اجتماعی و فرهنگی و سیاسی) موجب خلق استعاره های به هم پیوسته و منسجم شده است. پیوند این سه مقوله، مثل یک نخ نامرئی این استعاره ها را به هم متصل کرده است که حاصل آن، نگاشت های اصلی و بنیادین «هستی طبیعت است»، «زندگی حرکت است» و «زندگی مبارزه است» شده است. این نگاشت های استعاری مثل یک رشته ی مفهومی، تمام اجزای اشعار هراتی را به هم پیوند زده و موجب انسجام درونی اشعار او شده است.
نوآوری های یغمای جندقی در هجوسرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
181 - 198
حوزه های تخصصی:
علی رغم اهمیت هجو در مطالعات روان شناسی، جامعه شناسی و ادبیات، این نوع ادبی هنوز به گونه ای بایسته، مورد توجه واقع نشده است. نگاهی اجمالی به پژوهش های انجام شده درباره ی آن، در مقایسه با سایر گونه های ادب غنایی، به خوبی مبین این مسأله است. موضوع پژوهش حاضر، بررسی نوآوری های یغمای جندقی در هجوسرایی است. معرفی هجو و اهمیت آن، شناساندن شگردها و نوآوری های یغما در هجوسرایی و فراهم آوردن زمینه ی آشنایی بیش تر با یغما، از اهداف پژوهش حاضر محسوب می شود. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است؛ داده ها با روش کتابخانه ای و سندکاوی، گردآوری شده و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، تجزیه و تحلیل شده اند. نتیجه نشان می دهد که یغما با به کارگیری ساختار و قالب تعزیه در هجو، استفاده از واژه های عامیانه و به کار بردن افتنان، به نوآوری پرداخته است. یکی دیگر از شگردهای نوآوری او، استفاده از وزن و بحر و لحن روایی شاهنامه در هجو است؛ به گونه ای که می توان آن را نوعی حماسه ی مسخره (بورلسک) نامید که در ادب فارسی مسبوق به سابقه نیست.
مقایسه الگوی وزن در غزل معاصر و الگوی خانلری از وزن غزل فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های اصلی تحول غزل معاصر، تغییر نسبی دایره عروضی و ورود وزن های تازه به این قالب است. با این حال در پژوهش ها، تنها به بررسی وزن های تازه برخی از شاعران بسنده شده و الگوی وزنی غزل معاصر استخراج و تحلیل نشده است. در این مقاله به روش تحلیلی- تطبیقی، ابتدا وزن بیش از 2500 غزل از ده شاعر برجسته معاصر استخراج و با الگوی خانلری از وزن های غزل مقایسه شده است. همچنین میزان سنت گرایی شاعران در پیروی از الگوی وزن کهن و نوآوری آنان در استفاده از وزن های تازه، تحلیل و مقایسه شده است. نتایج نشان می دهد که از میان بیست وزن اصلی غزل، سیزده وزن همچنان از وزن های اصلی اند و وزن هایی دیگر به این الگو اضافه شده است؛ هر چند بسامد سرودن غزل بر اساس الگوی خانلری، در کل پانزده درصد کمتر از معدل غزل فارسی است. همچنین در غزل معاصر از وزن های کوتاه کاسته و بر وزن های متوسط، بلند و دولختی افزوده شده است. البته وزن های متوسط، بیشترین بسامد را در غزل معاصر دارد. از شاعران معاصر، بهبهانی و منزوی بیشترین نوآوری و الگوشکنی را در وزن غزل داشته اند و عارف قزوینی، رهی معیری، شهریار و مردانی، بیشترین انطباق را با سنت های عروضی نشان داده اند و محمدعلی بهمنی، عماد خراسانی، فرخی یزدی و ابتهاج، در حد فاصل نوآوری و سنت قرار گرفته اند.
تحلیل مسائل نظام نوآوری کلان شهر تهران با استفاده از روش نقشه شناختی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
1 - 16
حوزه های تخصصی:
نوآوری بازوی کلیدی حل مسائل عدیده شهرها در جهان معاصر است. امروزه رشد نوآوری بین شهرها عامل تعیین کننده افزایش رقابت پذیری و رشد محسوب می شود که این امر در بستر نظام های نوآوری شهری رخ می دهد. شهرها برای رشد نوآوری و افزایش شتاب انتشار و به کارگیری آن نیازمند شناخت مناسب از ابعاد، عوامل و مسائل نظام نوآوری شهری می باشند. در این پژوهش مسائل نظام نوآوری کلان شهر تهران بر اساس مبانی نظری و با استفاده از روش دلفی آنی در قالب سه دسته عوامل: 1-زیرساخت های نوآوری؛ 2-شبکه ها و تعاملات نوآوری و 3-سیاست گذاری نوآوری شناسایی شده و با بهره گیری از روش نقشه شناختی فازی میزان اثرپذیری، درجه مرکزیت و میزان اثرگذاری هرکدام بر بهبود نظام نوآوری کلان شهر تهران سنجش شده است. نتایج پژوهش بیانگر این است که مسائل مرتبط با زیرساخت های نوآوری اهمیت بیشتری از دو بعد دیگر داشته اند که در این میان دو مسئله: عدم وجود شرکت های بزرگ فناوری و نوآور و کمبود نهادهای تحقیق و توسعه در بین سه مسئله اول قرارگرفته اند. هرچند که ضعف سیاست گذاری های مالی مشوق نوآوری شهری به عنوان یکی از مسائل سیاست گذاری نوآوری در رتبه اول قرارگرفته است اما مسائل مرتبط با زیرساخت های نوآوری شهری در کل نظام نوآوری شهری کلان شهر تهران پررنگ تر از سایر ابعاد می باشند.
تحلیل نهادی مداخلات دولتی در توسعه فناوری اطلاعات در سطح ملّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به منظور تبیین نقش نهادها و انواع سیاست های مداخله ای نهادی در اشاعه نوآوری های فاوا در کشور، نخست از طریق مطالعات نظری، ریشه های مبحث نوآوری بررسی و عنوان می شود. مطالعات گذشته در زمینه نوآوری در اقتصاد نئوکلاسیک و نظریه سازمان برای توضیح پویایی های تغییرات نوآورانه در حوزه فاوا کفایت نمی کند؛ بلکه دیدگاهی وسیع تر که برگرفته از مکتب نهادگرایی در اقتصاد و نو نهادگرایی در جامعه شناسی است، مبنای قوی تری برای فهم نقش نهادها در نوآوری فاوا فراهم می آورد؛ همچنین از طریق انجام مصاحبه های تخصصی و استفاده از پرسشنامه، فهرستی از مهم ترین نهادهای مؤثر در توسعه نوآوری های فاوا در سه سطح نهادهای فیزیکی (سازمان ها)، مقرراتی (قوانین) و عرفی (هنجارهای فرهنگی) شناسایی و معرفی شده است. به علاوه، انواع سیاست های مداخله نهادی در زمینه اشاعه فاوا در کشور در قالب مدلی دوبعدی و به مدد ارائه نمونه های تجربی بررسی و تحلیل شده است. درنهایت ضمن تأکید بر ضرورت توجه به عوامل نهادی در اشاعه نوآوری فاوا، چنین نتیجه گیری شده است که شکل گیری سیاست های اثربخش نهادی در زمینه فناوری اطلاعات از طریق فهم نقش چندوجهی نهادها در فرایند نوآوری و مقتضیات حاکم بر آن ها تسهیل می شود.