یکی از جنبه های اصلی تحول غزل معاصر، تغییر نسبی دایره عروضی و ورود وزن های تازه به این قالب است. با این حال در پژوهش ها، تنها به بررسی وزن های تازه برخی از شاعران بسنده شده و الگوی وزنی غزل معاصر استخراج و تحلیل نشده است. در این مقاله به روش تحلیلی- تطبیقی، ابتدا وزن بیش از 2500 غزل از ده شاعر برجسته معاصر استخراج و با الگوی خانلری از وزن های غزل مقایسه شده است. همچنین میزان سنت گرایی شاعران در پیروی از الگوی وزن کهن و نوآوری آنان در استفاده از وزن های تازه، تحلیل و مقایسه شده است. نتایج نشان می دهد که از میان بیست وزن اصلی غزل، سیزده وزن همچنان از وزن های اصلی اند و وزن هایی دیگر به این الگو اضافه شده است؛ هر چند بسامد سرودن غزل بر اساس الگوی خانلری، در کل پانزده درصد کمتر از معدل غزل فارسی است. همچنین در غزل معاصر از وزن های کوتاه کاسته و بر وزن های متوسط، بلند و دولختی افزوده شده است. البته وزن های متوسط، بیشترین بسامد را در غزل معاصر دارد. از شاعران معاصر، بهبهانی و منزوی بیشترین نوآوری و الگوشکنی را در وزن غزل داشته اند و عارف قزوینی، رهی معیری، شهریار و مردانی، بیشترین انطباق را با سنت های عروضی نشان داده اند و محمدعلی بهمنی، عماد خراسانی، فرخی یزدی و ابتهاج، در حد فاصل نوآوری و سنت قرار گرفته اند.