مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
لیلی و مجنون
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال اول تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳
11 - 25
حوزه های تخصصی:
عنصر فضا در داستان از جمله عوامل موثر بر خواننده است که حس نشاط، اندوه، هیجان، هراس و عشق یا نفرت را ممکن است ایجاد کند؛ ازسویی فضا رابطه ای تنگاتنگ با دیگر عناصر داستان همچون شخصیت، گفتگو، لحن، طرح یا پیرنگ و... دارد؛ به طوری که تقریبا تمامی عناصر داستان در شکل گیری فضای اثر نقشی اساسی دارند. از میان داستان های عاشقانه که فضای اندوه در آن نمود بسیار بارزی دارد، منظومه ی لیلی و مجنون نظامی است که از جمله آثار موفق در ادب پارسی به شمار می رود و نظیره های فراوان آن دلیل محکمی بر صدق این مدعاست. در میان این الهام گیری ها، منظومه ی لیلی و مجنون مکتبی شیرازی (تألیف 895) یکی از بهترین و زیباترین این نظیره ها محسوب می گردد؛ به واقع از مهم ترین علل قرار گرفتن این روایت، جزو سه تقلید برتر (روایت امیرخسرو دهلوی، جامی و مکتبی شیرازی) سادگی و زیبایی آن و ایجاد صحنه ها و فضاهای جدید توسط سراینده است. فضاهای تازه ای که در افزونی جذابیت های روایت او بسیار نقش آفرین بوده اند. این مقاله با استفاده از شیوه ی تطبیقی، در صدد دستیابی به میزان و نوع فضا های حاکم بر روایت نظامی و مکتبی بوده و بررسی های صورت گرفته در دو منظومه ، بیانگر غلبه ی فضای غم و اندوه در دو روایت است.
تصویرپردازی معشوق در لیلی و مجنون نظامی و جامی بر اساس تصویر مجازی و زبانی
حوزه های تخصصی:
لیلی و مجنون جامی از معروف ترین نظیره های لیلی و مجنون نظامی است. پژوهش حاضر که به شیوه تحلیل محتوا صورت گرفته، درصدد یافتن وجوه اشتراک و اختلاف تصویر زبانی و مجازی از معشوق در دو اثر است. براساس یافته ها آشکار شد که تصویر معشوق در هر دو منظومه در به کارگیری تصاویر مجازی و آرایه های بلاغی از جمله تشبیه و استعاره اغلب مشابه است. هر دو شاعر در تشبیه و استعاره، بیش از همه، شکل و رنگ و اندازه را که بر دریافت بینایی استوار است، اساس قرار داده اند، اما جامی به تشبیهاتی که براساس بویایی شکل گرفته، توجه بیشتری دارد. دو شاعر در به کارگیری نوع تصویر، تفاوت های آشکاری با هم دارند. نظامی بیشتر دلبسته ارائه «تصویر مجازی» از معشوق است، ولی جامی علاوه بر آنکه اغلب از این تصاویر تقلید می کند، از «تصویر زبانی» بیشتر و متفاوت تری در پردازش معشوق استفاده می کند. نظامی با برجسته کردن تصاویر مجازی و با گسترش حوزه آن با به کارگیری دانش هایی چون پزشکی، قرآن، باور عامیانه و اصطلاحات بازی، به مبالغه در تصویر روی آورده بنابراین، به وجهه خیالین و رمانتیکی اثرش می افزاید. لکن جامی به مدد تصاویر زبانی متفاوت، به وجهه رئالیستی منظومه خود اضافه می کند.
بررسی ساختار روایی منظومه عاشقانه «نل و دمن» فیضی دکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات فارسی برای هر اثر پیکره و بافتی وجود دارد به ویژه در ادبیات داستانی و منظومه ها، چه غنایی و چه حماسی یا تعلیمی و عرفانی، سرایندگان منظومه ها، داستان را برابر آن پیکره و ساختار نقل کرده اند. نمای بیرونی و درونی منظومه ها که می توان از آن ها با عنوان ساختار و بافت داستان یاد کرد برابر با ذوق هنری سراینده متفاوت است به ویژه در بافت منظومه که روابط اجزاء را تنظیم می نماید؛ توانایی و هنر سراینده نمایان می گردد. البته نوع ادبی اثر نیز در ساختار درونی اثر که از آن با عنوان «بافت» یاد کردیم تأثیر دارد. برای نمونه بافت شاهنامه فردوسی با خسرو و شیرین نظامی و یا منطق الطّیر عطّار متفاوت است اگرچه ممکن است ساختار مقدمه و مؤخّره یا آغازبندی و خاتمه سرایی آنها تا حدودی یکسان باشد. در این گفتار نویسندگان می کوشند با روش (توصیفی- تحلیلی) نمایه بیرونی و بافت درونی داستان عاشقانه «نل و دمن» فیضی دکنی را بررسی کنند.
بررسی زن ستیزی و زن ستایی در دیدگاه جامی (با تکیه بر لیلی و مجنون و سلامان و ابسال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از گذشته تاکنون جایگاه و سیمای زن در ادبیات فارسی یکسان نبوده است و در ادوار تاریخی مختلف، جلوه ای از زن ستایی و زن ستیزی در آثار ادبی دیده می شود. جامی به عنوان یکی از شعرای دوره تیموریان در اشعار خود جلوه های متفاوتی از زن را مطرح نموده است. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی دیدگاه متناقض نمای جامی درباره سیمای زن در دو مثنوی لیلی و مجنون و سلامان و ابسال پرداخته می شود. هدف از این جستار، واکاوی زن ستایی (لیلی و مجنون) و زن ستیزی (سلامان و ابسال) در اشعار جامی است. بررسی سیمای زن در این دو مثنوی بیانگر دو دیدگاه متضاد در آثار جامی است چنان که در لیلی و مجنون تصویری مثبت از ویژگی های زن چون تجلی روح الهی، خردمندی، وفاداری، پاکدامنی و ... ارائه نموده و در سلامان و ابسال، زن را موجودی فریبکار، ناقص عقل، وسیله کامجویی مردان، بی و فا، کافر نعمت، بدخو و نادان معرفی کرده است. هر چند گاهی در لیلی و مجنون نیز به ندرت شاهد زن ستیزی از زبان بدگویان برضد لیلی هستیم؛ این امر می تواند هم به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره جامی و هم به دیدگاه شخصی او در ارتباط با زن ستیزی و زن ستایی از ارائه داستان و نمادسازی باشد.
تأثیر عرفان در فضای داستانی لیلی و مجنون نظامی
منبع:
حکمت نامه مفاخر سال سوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
37-80
نظامی از جمله شاعرانی است که به سرودن منظومه های داستانی شهره است. وی علاوه بر تبحر در شعر و شاعری از دانش های رایج روزگار خویش، آگاهی وسیعی داشت. در تفسیر قرآن و حدیث استاد بود و با فلسفه و کلام، علوم مختلف عقلی و مکاتب فلسفی آشنا بود. از عرفان و تصوف آگاهی بسیار داشت و با زیرکی و معرفتی کم نظیر مفاهیم ناب عرفانی را در خلال منظومه های پنجگانه خود جای داده است. لیلی و مجنون، سومین منظومه از مثنوی های پنجگانه نظامی در حقیقت بازتابی است از علومی که وی از آنها برخوردار بود، حضور جلوه های عرفانی به منظومه لیلی و مجنون نظامی شیرینی خاصی بخشیده است. وی با نگاهی عرفانی به شرح داستان عشق لیلی و مجنون می پردازد و عشق حقیقی را در وجود لیلی و مجنون نشان می دهد. در این مقاله برای پاسخ به پرسش: چه جلوه هایی از عرفان در فضای داستانی لیلی و مجنون نظامی دیده می شود؟ به ب ررسی فضای داستانی لیلی و مجنون پرداخته شده است. هدف این پژوهش، شناخت وجوه عرفانی منظومکه لیلی و مجنون نظامی است. گردآوری داده های پژوهش با مطالعه کتابخانه ای و بررسی اسناد و مدارک علمی انجام شده و اطلاعات مورد نیاز برای پاسخ گویی به پرسش های پژوهش از طریق جست وجو در منابع مرتبط با موضوع پژوهش و یادداشت برداری جمع آوری شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها در این پژوهش بر اساس کیفی صورت گرفته و مبتنی بر توصیف و تحلیل داده ها است.
تحلیل مضامین ادبی نقوش پارچه های صفوی با نگاهی به آثار غیاث الدین نقش بند
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که پارچه های زربفت و مخمل، که جزو منسوجات فاخر و ذی قیمت محسوب می شود در عصر صفوی رواج تام داشته و نقوش بافته شده بر پارچه های زربفت و مخمل این دوره از تنوع بسیاری برخوردار بوده است، لذا تحقیق حاضر با هدفتحلیل مضامین ادبی نقوش پارچه های صفوی، به آثار غیاث الدین نقش بند پرداخته است. این مقاله به شیوه اسنادی با مطالعه در 2 نمونه از پارچه های طراحی شده توسط غیاث الدین نقش بند که از طراحان به نام دوره صفویه می باشد، به تحلیل مضامین و داستان های ادبی مستتر در نقوش و طرح های باز تولید شده برروی پارچه های زربفت و مخمل آن دوره می پردازد. بطور کلی یافته های تحقیق نشان می دهد که مضامین ادبیات غنایی، در نقش پارچه این دوره تبلور یافته و از آن جا که بسیاری از نگارگران آن عصر خود طراح پارچه بوده اند، از پارچه به عنوان بستری برای هنرنمایی خود استفاده کرده اند و از طریق ارتباط موجود میان ادبیات و نگارگری، به طرح و نقش روی پارچه تسری پیدا می کند.
مثنوی لیلی و مجنون مکتبی شیرازی نسخه خطی شماره 10379، کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۱)
121 - 135
هدف پژوهش حاضر، معرفی نسخه خطی مثنوی لیلی و مجنون مکتبی شیرازی، سروده سال 895ق، مضبوط به شماره 10379 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی است. معرفی ویژگی های این اثر و تاریخ گذاری آن با اتکا به قراین سبک شناسانه و مقایسه تطبیقی تصاویر انجام شده است. نسخه مذکور دارای 101 برگ به ابعاد 5/6×10سانتیمتر است. کتابت متن و سرلوحه ها به دانگ غبار و خط شکسته نستعلیق انجام شده است. تذهیب محدود به صفحات آغازین بوده و به همراه رنگ آمیزی جداول و ترسیم هشت نگاره آن صورت گرفته است. جلد به شیوه نقاشی لاکی و تزیین گل و بوته است. نسخه در سال 1381ش به کتابخانه اهدا شده است و به استثنای یک مهر مدورِ «مراجعه و تفتیش» به تاریخ 1312 ش، مشخصه دیگری ندارد. اهمیت نسخه در قطع کوچک آن است که باید آن را نسخه ای تفننی محسوب کرد. با اتکا به بررسی های تطبیقی، می توان گفت که این نسخه متعلق به اواخر دوره قاجار است. شیوه گل و مرغ مورد استفاده برای جلد به مکتب شیراز تعلق دارد و به احتمال زیاد کتابت اثر نیز در همین شهر به انجام رسیده است. نگاره های آن نمایشگر شیوه دوران زندیه در ترسیم پیکره ها، حالات و نوع پوشش هستند.
تفسیر و تحلیل شخصیت مجنون بر اساس نظریه کتل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۱
389 - 428
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تحقیقی جامع درباره قیس بن عامر شخصیت اصلی منظومه لیلی و مجنون نظامی است که با توجه به رفتارهای غیر عادی و نامعقولی که از او سر زده، ما را برآن داشت تا شخصیت او را مورد واکاوی قرار دهیم که این امر با کمک نظریه شخصیت ریموند کتل قابل انجام است. در این نظریه، وی صفات را به صورت گرایش های نسبتا دائمی و واکنش نشان دادن آن گرایشها که واحدهای ساختاری بنیادی شخصیت هستند تعریف کرد که در ادامه، صفات عمقی هنجار و نابهنجار را مورد بازبینی قرار می دهد تا در پایان، با استفاده از دستاوردهای خود، نتیجه ای منطقی از شخصیت مورد مطالعه به نمایش بگذارد. بنابراین تحلیل و توصیف شخصیت مجنون بر مبنای نظریه کتل می تواند راهگشای صفات اصلی او شود که در این راستا تمام 16عاملی که کتل بیان کرده را دربار شخصیت قیس مورد ارزیابی قرار داده ایم و برای هرکدام از عوامل بیان شده در نظریه فوق، شواهد مثالی استخراج کرده و به تحلیل آن پرداخته شده است. در پایان مشاهده کردیم که بسامد صفات منفی در این نظریه درباره شخصیت مجنون بیش از حد انتظار است و همین موضوع باعث غلبه یافتن عواطف و احساسات بر وی شده است. این پژوهش با روش تحلیلی و توصیف ابیات و شواهد مثال صورت گرفته و شخصیت مجنون را به دقت مورد واکاوی قرار داده ایم.
بررسی و مقایسه تطبیقی پوشش لیلی و مجنون بر اساس منظومه نظامی گنجوی و نگاره های مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هر فرهنگ و تمدنی یک هنر بنیادین و پایه وجود دارد که سایر هنرها بر اساس آن ایجاد می شوند. برخی هنرها پایه و منشا پیدایش هنرهای دیگر هستند و برخی برگرفته و تاثیر پذیرفته از سایر هنرها. در ایران، شعر نقش هنر بنیادین را در ایجاد سایر هنرها ایفا می کند. از میان هنرهای مختلف، نگارگری ارتباط فراوانی با شعر دارد و در بین آثار نگارگری، نقش داستان های عاشقانه قابل توجه است که حکایت لیلی و مجنون یکی از مشهورترینِ این داستان ها بوده و توسط حکیم نظامی گنجوی گردآوری شده است. اشعار در منظومه ی لیلی و مجنون رمزگونه هستند؛ بنابراین نیاز است که به تفسیر دقیق آن ها پرداخته شود. در این مقاله سعی بر آن است که توصیفات مرتبط با پوشش شخصیت های اصلی داستان لیلی و مجنون از منظومه استخراج، و به مقایسه ی آن با پوشش موجود در نگارگری های مرتبط بپردازد؛ در نهایت با بهره گیری از یافته های پژوهش به پاسخ این سوال دست یابد که اثرپذیری نگارگری از شعر چگونه است؟ در این پژوهش روش گردآوری اطلاعات، اسنادی و کتابخانه ای بوده و جهت تدوین و تنظیم آن از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. از گزینه های مورد توجه شاعر در منظومه برای توصیف پوشش لیلی و مجنون، بیان چگونگی جنسیت پارچه ها شامل زربفت، پرند، دیبا، خز، خارا، پلاس و چرم است. برای رنگ، نیلی و کبود انتخاب شده و برای طرح، از عمامه، عصابه، سرپیچ، کَله بند، نقاب، پیراهن، دُراعه، پلاس، سَلَب و همچنین برای زیور از خلخال نام برده است. با بررسی 14 نگاره از سبک های طلایی نگارگری ایران، مشخص می شود که تاثیرپذیری نگارگر از متن، بیشتر در رنگ پوشش است.
بررسی و تحلیل دو کهن الگوی آنیما و آنیموس، در داستان های خسرو و شیرین و لیلی و مجنون نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد کهن الگویی متون ادبی، از منظر انسان شناسی و معرفت شناسی از آن رو که عمق و ژرفای اندیشه شاعر یا نویسنده را نشان می دهد، نقدی ارزشمند به شمار می آید. نظامی، شاعر بزرگ ایرانی، جزو معدود داستان پردازانی است که بر ویژگی های روانی شخصیت های داستانش تأمل می کند و ایستایی و پویایی آنان را در پیوند با «آنیما و آنیموس»، توضیح می دهد. در این مقاله شخصیت های اصلی دو داستان، خسرو و شیرین و لیلی و مجنون، با بهره گیری از نظریه کهن الگویی یونگ، که خود بخشی از نظریه فردانیت اوست. برای بازنمود تأثیر طبیعت زنانه مردان و طبیعت مردانه زنان بر روان آنان، بررسی شده است. اطلاعات مربوط به موضوع با استفاده از روش کتاب خانه ای به دست آمده و سپس با بهره گیری از روش تحلیلی توصیف شده است. این دو داستان نشان می دهند که نظامی، بی آن که از نظریه های یونگ آگاهی داشته باشد، همسو با او، بر نقش زنان در ایجاد تحول در شخصیت مردان، تأکید ورزیده است. این پژوهش نشان می دهد که زنان داستان، شیرین و لیلی، البته با تفاوت های چشم گیری که در آن ها دیده می شود، توانسته اند، مردان خود را چنان متحول نمایند که در انتهای داستان، به انسان هایی متفاوت با آن چه در آغاز بوده اند، تبدیل یابند.
تحلیل سلطه شناسی عشق در منظومه لیلی و مجنون نظامی بر اساس دیدگاه جامعه شناسی لوکاچ، بوردیو و آدورنو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
85 - 107
حوزه های تخصصی:
فرضیه سلطه شناسی عاشق و معشوق بر یکدیگر، برآیند روی کرد جامعه شناختی نظریه پردازی مانند جورج لوکاچ، پی یر بوردیو و تئودور آدورنو در مقوله عشق است. در این مقاله، بنا براین است که از طریق خوانش عناصر جامعه شناختی ذی ربط با عشق، به وضعیت سلطه، علل و پیامدهای آن در عاشقانگی لیلی و مجنون نظامی گنجوی بپردازیم. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است، این تحقیق آشکار ساخت که عشق با جدال دیگرخواهی دو کودک تا نوجوانی و جوانی، در جغرافیایی صورت گرفته و عینیات، ذهنیات و عادت واره ها و پایگاه اجتماعی، بر سلسله مراتب رفتاری عشاق حاکم گشته است، نه اراده آن ها وحدت جمع و سلطه-؛ در تفکر عشاق رسوخ کرده و همبستگی های مردمی با لیلی و مجنون، نتوانسته است از پس نظام قبیلگی برآید. جامعه شناختی رفتار آن ها نشان داد که سلطه مردانه به عنوان یک افزوده و متغیر، گه گاه لیلی را سلطه پذیر کرده اما نیروی معشوقگی در اغلب اوقات تعادل سلطه را به نفع لیلی بر هم زده است و در نهایت عینیات و ذهنیات جامعه، متغیر فعال و طبقاتی دیگری را به نام ابن سلام وارد داستان کرده تا عشق ناکام، که دلخواه ذهنیات جامعه است سوزناک و اثرگذارتر بر فضای داستان سیطره یابد.
بررسی و تحلیل تقابل ها از منظر علم معانی نحو در دو منظومه خسرو و شیرین و لیلی و مجنون نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقابل های دوگانه یکی از مباحث مورد توجه ساختارگرایان است. آن ها بنیاد هستی و شناخت آن را درک همین تقابل ها می دانند. اغلب آثار هنری بر مبنای تقابل شکل گرفته است؛ بد در برابر خوب، آسمان در برابر زمین، جوانی در برابر پیری، وجود در برابر عدم و... این دو قطب هرگز به گونه ای مستقل وجود نداشته اند و استوار بر تضاد دو قطب است. تقابل های هم جوار اصطلاحی است در پیوند با علم معانی نحو. این اصطلاح که همنشینی دو رکن متقابل است یکی از هنرهای پنهان در شعر نظامی است که در این مقاله بر اساس نظریه علم معانی نحو سعی شده است ساخت های گوناگون و الگوهای متعدد آن بررسی و تحلیل گردد؛ از جمله این الگوهای تقابلی عبارتند از: تقابل های هم جوار در یک جمله با هویّت دستوری یکسان، تقابل های هم جوار با هویت دستوری ناهمسان، تقابل های عطفی و غیرعطفی، تقابل های هم جوار تلمیجی و طبقه بندی تقابل ها از منظر تقابل معنی. همراهی این الگوها با دیگر عناصر بلاغی و زیبایی شناسی بر ظرفیت معنایی و حسن بلاغی آن ها می افزاید. این گونه گونی موجب پویایی بیشتر شعر نظامی از جهت بلاغی، زبانی و معنایی گردیده است. در این پژوهش با روشی توصیفی -تحلیلی تقابل های هم جوار معرفی و ساختار نحوی ابیاتی که شامل این هنر هستند در دو منظومه خسرو و شیرین و لیلی و مجنون نظامی تحلیل زیباشناسی شده اند.
بررسی روابط بینامتنی در «مجنون لیلی» احمد شوقی و «لیلی و مجنون» ابوالفرج اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصل داستان لیلی و مجنون از آن عرب هاست و افرادی که در این موضوع نگاشتند، اعتمادشان بر روایت اصفهانی است، از جمله ، نمایشنامه «مجنون لیلی» احمد شوقی است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات تطبیقی و در زمره روش های مقایسه ای بینامتنیت بوده و بر آن است تا ضمن بررسی روابط بینامتنی در «مجنون لیلی» و «لیلی و مجنون»، به شیوه ای تحلیلی- توصیفی، میزان تأثیرگذاری اغانی بر شعر شوقی را نمایان سازد و به این پرسش پاسخ دهد که وجوه بینامتنی، افتراق و میزان تأثیر و نوآوری های شوقی نسبت به اصل داستان چقدر است؟ در پاسخ باید گفت که از بررسی رابطه بینا متنیت دو اثر، همسانی هایی به دست آمد؛ از جمله: تناظر شخصیت ها، شکل گیری ریشه های عشق، درون مایه مشترک و ساختار مشابه که بیشتر به شکل بینامتنیت غیرصریح و ضمنی و احالی است. نتایج نشانگر آن است که دو شاعر، شباهت ها و تفاوت هایی در مضمون و اسلوب داشته اند و شوقی از اغانی تأثیرپذیرفته و مواردی را بر آن افزوده یا از آن حذف کرده است. نوآوری ها و وفاداری شوقی به داستان بسیار است، اما شوقى گاهی آن را با خرافه، گاهی با عشق و گاهی با هر دو آمیخته و از لحاظ شکل، ظاهری غنایی بدان بخشیده است.
تحلیل کارکرد روایی وصف در لیلی و مجنون جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال بیستم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
171 - 196
حوزه های تخصصی:
شعرا در منظومه های روایی برای خلق روایت جذاب از دو سازه مهم روایت، روایتگری و وصف، استفاده می کنند. نظریه پردازانی چون توماشفسکی، بارت و ژنت تقابل این دو سازه را از جهت زمان متن و روایتگری، بررسی کرده اند. بر اساس این سه دیدگاه، هر روایت بازنمایی یک رخداد یا سلسله ای از رخدادهاست که زمان متن و کلام را دربردارد. در مقابل وصف، ابزار برجسته سازی و جنبه بدون زمان متن روایی است. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، تقابل وصف و روایتگری با تکیه بر دیدگاه سه نظریه پرداز تحلیل شده است و به این پرسش پاسخ می دهد که رابطه وصف با روایتگری چه رابطه ای است و برای درک بهتر این رابطه، منظومه لیلی و مجنون جامی مبنا قرار گرفته است. در این منظومه اوصافی که به منظور شخصیت پردازی و فضاسازی به کاررفته است، بر اساس دیدگاه توماشفسکی، بن مایه آزاد و ایستای متن است و بر اساس نظریه بارت، نمایه خاص و آگاهاننده می شود. در دیدگاه ژنت، وصف از گزاره های هستی تشکیل شده است بنابراین اوصاف این منظومه کارکرد تزیینی و نمادین پیدا می کند. وصف بر اساس دسته بندی های سه نظریه، تأثیری در پیرنگ ندارد و در روایت و خصوصاً در روایت لیلی و مجنون، موجب ایجاد شتاب منفی می شود.
روایات لیلی و مجنون در ادبیات مکتوب کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
179 - 197
بیش از نُه روایت مکتوب از داستان لیلی و مجنون در ادبیات کردی وجود دارد که اغلب آنها در پیروی از نظامی گنجوی و مقلّدان او به نظم و نثر درآمده است. از این آثار، چهار روایت متعلق به گویش کرمانجی در مناطق کردنشین ترکیه و شمال خراسان است که تنها شاعر و مترجم دو روایت از آن مشخص است، اما پنج روایت دیگر مربوط به گویش گورانی رایج در کردستان ایران است. از میان روایات کرمانجی و گورانی به ترتیب دو روایت حارث بدلیسی و خانای قبادی از شهرت و تفصیل بیشتری برخوردارند. در این مقاله سعی شده تا با شناسایی و معرفی روایات لیلی و مجنون کردی هم گستره نفوذ لیلی و مجنون نظامی در ادب کردی بر اهل پژوهش معلوم شود و هم برخی از شاعران کردزبان گمنام و سهم آنها در اتصال ادب فارسی و کردی برای جامعه علمی ما شناخته شود.
ترجمان بصری استعاره «نی» در نگاره های لیلی و مجنون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفا از استعاره «نی» برای بیان حکایت هجران انسان از اصل خویش و طرح مسئله عشق مجازی و حقیقی استفاده کرده اند. یکی از ابداعات نگارگران، پیوند میان استعاره نی به صورت چوپان نی نواز با داستان لیلی و مجنون است. استفاده از استعاره «نی» در قالب «چوپان نی نواز» به عنوان عامل تذکر برای دعوت به روز الست و مبدأ وجود انسان به این دلیل بوده است تا مخاطبان را از ورای ظاهر داستانی عاشقانه، به نوای عهد الست و عشق حقیقی انسان برای سیر از وضع موجود به مقام محمود انسانی متوجه سازند. نگارگران با شناخت مبانی عرفانی سعی در ترجمان بصری این مضامین داشته و ازاین رو میان استعاره نی به صورت چوپان نی نواز و سایر عناصر تصویر با داستان لیلی و مجنون ارتباط برقرار کرده اند. هدف این مقاله مشخص نمودن پیوند مفاهیم عرفانی با نگارگری ایران و نشان دادن هویت جدید تصویری در نگارگری برای بیان مضامین عرفانی است. روش پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای اسنادی بوده است. در این مقاله نگاره های مکاتب هرات و تبریز به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده که از میان آن ها تعداد چهار نگاره با مضامینی از داستان لیلی و مجنون به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده است. مقاله در پی پاسخ به این پرسش هاست: نی در ادبیات عرفانی، استعاره از چیست؟ ترجمان تصویری استعاره نی در نگاره های لیلی و مجنون چگونه است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد نگارگران از طریق ترجمان بصری صحنه های گوناگون لیلی و مجنون و بهره گیری از استعاره نی در قالب چوپان نی نواز، مصادیقی همچون مقام عشق، عاشق، معشوق، فنا، بقا و... را در قالب اشکال، رنگ ها و ترکیب بندی، صورت تجسمی بخشیده اند.
القصص الغرامیه فی الأدبین العربی و الفارسی مع إلقاء الضوء علی قصتی «لیلی و مجنون» و «یوسف و زلیخا» دراسه تحلیلیه مقارنه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۶
245 - 270
إن القصص الغرامیه نوع من الأنواع الأدبیه التی کانت و لاتزال موضع إهتمام کبیر علی مستوی عالمی بحیث أبهرت أبصار القارئین و المخاطبین. و نظراً إلی الصله العریقه بین العرب و الفرس و آدابها لقد اتخذنا من بین الحکایات الغرامیه قصتی « لیلی و مجنون » و یوسف و زلیخا، لندرسهما فی هذا المقال و إنها من القصص المشترکه بین الأدبین الفارسی و العربی إلا أنهما انحدرتا من أصل عربی ثم وجدتا طریقهما إلی الأدب الفارسی لتیثر إعجاب الشعراء و الأدباء الایرانیین أمثال ابی القاسم فردوسی و عبدالرحمن الجامی و امیر خسرو الدهلوی و مکتبی الشیرازی و غیرهم. لقد رکزنا جلّ اهتمامنا فی هذا المقال اولا علی دراسه مقارنه تحلیله بین هاتین القصتین (لیلى مجنون و یوسف و زلیخا). تحلیله فی الأدبین العربی و الفارسی و ثانیاً من ثم بذلنا مجهودنا فی إطلاق الضوء علی وجهات نظر الشعراء و مشاهیر الشعر الإیرانین الذین اتخذوا من هذه القصص وسیله لإبداء أفکارهم و رُؤاهم.
بررسی تطبیقی شکل شناسی منظومه عاشقانه هانی و شیمرید با داستان لیلی و مجنون نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منظومه های غنایی یکی از زیباترین و جذّاب ترین بخش های داستانی ادبیّات است که با محوریّت عشق و زبان فاخر شعر، توانسته است، مورد پسند و سلیقه عموم مردم قرار گیرد و از میان شاعران داستان سرای ادبیّات فارسی، نظامی گنجوی با خلق اثر غنایی برجسته به نام لیلی و مجنون به عنوان بزرگ ترین داستان سرای منظومه های غنایی فارسی، شناخته شده است. او که در شمار ارکان شعر فارسی است، با مهارت در تنظیم منظومه هایش، توصیف منازل و شخصیّت پردازی های قدرتمند، توانسته است، در جایگاه الگویی بزرگ در زمینه داستان سرایی قرارگرفته و پس از خویش، مقلّدان بسیاری را برانگیزد که هر یک به تبع خمسه او به ویژه، منظومه غنائی لیلی و مجنون به سرایش منظومه های غنائی مشابهی بپردازند. این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانه ای، تنظیم شده است و نگارنده درصدد آن است تا با بررسی و مقایسه منظومه غنائی لیلی و مجنون با مشهورترین داستان عاشقانه بلوچی، هانی و شیمرید، بپردازد. این منظومه، مربوط به زمان حکومت رندان بلوچ، در سده های پانزدهم و شانزدهم میلادی است و حدود پانصد سال از پیدایش آن می گذرد. نویسنده در این پژوهش، درصدد آن است تا ضمن بررسی و تحلیل دقیق این منظومه با منظومه غنایی نظامی، زیبایی های نهفته در کار این منظومه عاشقانه بلوچی را آشکار سازد.
نقد شروح لیلی و مجنون نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تحلیل محتوا، روشی پرکاربرد در بررسی آثار ادبی است. تحلیلی نظام مند، عینی و کمّی که از طریق آن ویژگی های کاربرد زبان، کلمات متن، توصیف عنوان ها از طریق سازگاری و رابطه همنشینی کلمات با یکدیگر بررسی می شود و یافته های آن سبب تحلیل مضمونی محتوا و ساخت واژگان مرکزی می گردد. از میان روش های مختلف تحلیل محتوا، روش تحلیل گفتمان برای بررسی سه شرح از شروح موجود از منظومه «لیلی و مجنون نظامی» گزینش و در بوته نقد گذاشته شد تا نمودهای زبانی و معنایی صحیح از سقیم مشخص شود. بدین منظور به ابیات بحث انگیز در این سه شرح (حسن وحیددستگردی، بهروز ثروتیان و برات زنجانی) که از منظر تصحیح نسخه، وزن عروضی، دستور زبان و معنا و مفهوم درست، مغفول مانده یا معنای کلی بیت یا کلم ه ای در بیت اشتباه طرح شده است، پرداخته و در این پژوهش به نمونه هایی از آن اشاره شده است. بارزترین ویژگی تحلیل محتوا از سایر روش های پژوهشی کیفی یا تفسیری، تلاش برای کسب معیارهای روش علمی است. در این پژوهش نیز تلاش شده است تا در ضمن اشاره به نمونه های کاربردی، معیارهای یک روش علمی در شرح متون به دست آید.
تحلیل زمان روایی لیلی ومجنون براساس نظریه ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبحث روایت زمان یکی از مباحث اساسی در دانش روایت شناسی است. بزرگترین نظریه پرداز این مقوله ژرار ژنت، نظریه پرداز ساختارگرای فرانسوی است. از نظر او زمان در پیشبرد روایت نقش مهمّی ایفا می کند. ژنت در نظریه خود به بررسی و تحلیل زمان در روایت، حول سه محورِ نظم، تداوم و بسامد پرداخته است. هر یک از مؤلّفه هایی که در این سه محور تعریف می شود، یکی از سه حالت شتاب را در روایت به وجود می آورد که عبارتند از: شتاب ثابت، شتاب مثبت و یا شتاب منفی. داستان لیلی و مجنون به روایت حکیم نظامی گنجوی در قرن ششم به نظم کشیده شده است. بررسی این داستان بر اساس نظریه روایت و زمان ژنت، نشان می دهد که از سه حالت فوق سهم شتاب منفی در روایت آن بیشتر است و نظامی در روایت این داستان بیشتر به اطناب و کاستن از شتاب روایت گرایش داشته است تا ایجاز و شتاب مثبت.