مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
غرب
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
63 - 88
حوزههای تخصصی:
راهبرد نظامی جمهوری اسلامی ایران، همواره رکن اصلی تامین کننده ی امنیت ملی و تاثیرگذار بر امنیت منطقه ای غرب آسیا بوده است. بنابر اقتضائات داخلی، تحولات ناشی از جنگ تحمیلی، شرایط منطقه ای نظیر ورود قدرت های فرامنطقه ا ی، ائتلاف با دول منطقه و ادراک تهدید رهبران ایران، توسعه ی صنایع موشک بالستیک و فناوری فضایی گزینه مناسب در جهت رفع ضعف های نظامی ناشی از تحریم و عقب ماندگی تکنولوژیکی نظامی ایران تشخیص داده شده است. سوال پژوهش فوق، بدین صورت است: جایگاه موشک بالستیک، در راهبرد امنیتی ایران چگونه ارزیابی می گردد؟ در فرضیه پژوهش، تاثیر بازدارنده موشکی بر تامین امنیت و حفظ قابلیت تهاجمی ایران در راستای اهداف منطقه ای، و پشتیبانی از ساختار مقاومت مورد تایید قرار گرفته است. تاثیرات مثبت از جهت تامین منافع و پرستیژ سیاسی، بیشینه سازی قدرت و نفوذ منطقه ای برای ایران به ارمغان آمده است. بازدارندگی پیوسته و حفظ امنیت مراکز استراتژیک، از نتایج کارکردی در ورای راهبرد امنیتی مستقل ملی است. چارچوب نظری پژوهش فوق، رئالیسم و نظریه بازدارندگی می باشد. روش به کارگیری اطلاعات تحلیلی و تبیینی است و از منابع کتابخانه ای و مقالات در استخراج مطالب بهره گیری شده است.
خوانش تمدنی انسان اقتصادی از منظر سنایی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال مقایسه و بررسی انسان اقتصادی از منظر غرب و انسان اقتصادی اسلامی (و عرفانی) تمدن ساز با استفاده از حدیقه سنایی است. اقتصاد کلاسیک، انسان را حداکثرکننده منفعت شخصی تعریف می کند و ویژگی اصلی انسان را نفع طلبی می داند؛ درحالی که مبانی ارائه شده توسط سنایی برای الگوی انسان اقتصادی، مبتنی بر بیشینه سازی بهره مندی مادی و معنوی و آخرتی بوده و حرص و زیاده خواهی را مانعی برای تعالی انسان معرفی می کند. درواقع انسان اقتصادی ازنظر سنایی مبتنی بر ارزش ها و هنجارها بوده و تنها در این صورت می تواند تمدن اسلامی را شکل دهد. او علاقه انسان به حرص و طمع را مانع توزیع مطلوب مال و ثروت می داند. سنایی اعتقاد دارد که به دست آوردن مال و ثروت باید حد و حدود داشته باشد و برای ثروت اندوزی و مازاد بر نیازهای ضروری دنیا نباشد. پژوهش حاضر مترصد آن است که با بررسی و تحلیل به این سؤال که تفاوت انسان اقتصادی از منظر غرب با انسان اقتصادی اسلامی- عرفانی تمدن ساز حدیقه چیست پاسخ دهد؟
تمدن نوین اسلامی ، راهبرد عبور از تمدن غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی رویارویی با تمدن غرب یکی از مسائل مهمی است که اندیشمندان اسلامی را به تفکر واداشته است. به ویژه بعد از بیداری اسلامی این تکاپوی فکری در جهان اسلام شدت یافته است و هنوز هم این موضوع معرکه آراست. این نوشتار در پی پاسخ به این مسئله است که راه عبور از تمدن غرب چیست؟ نوع پژوهش از نظر هدف توسعه ای، و از نظر روش، توصیفی – تحلیلی است. در گردآوری داده ها نیز از روش های اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد ما باید در قامت تمدنی به مواجهه با تمدن غرب برویم و از آن عبور کنیم. برای عبور از تمدن غرب، ابتدا باید به غرب شناسی انتقادی روی آورد؛ همان گونه که غرب نیز با شرق شناسی به شناخت شرق و تمدن های شرقی از جمله تمدن اسلامی رسید. در گام بعد باید افول و انحطاط تمدن غرب را، که هم خود غربی ها و هم شرقی ها به آن پی برده اند، گفتمان سازی کرد و تمدن غرب را به عنوان تمدن رقیب از صحنه کارزار کنار زد و الگوی جایگزین ارائه کرد. در این میان، بهترین الگو تمدن نوین اسلامی است که نقطه آغاز آن با انقلاب اسلامی ایران بود.
مفهوم آزادی در «ثریا» چاپ قاهره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره قاجار برای ایرانیان مصادف با آشنایی و رویارویی با مفاهیم مدرن غربی، مانند آزادی است. جراید ایرانیِ چاپ خارج ایران در دوره زمانی پیشامشروطه یکی از مجاری آشنایی ایرانیان با این مفهوم بوده است. «روزنامه ثریا» چاپ قاهره مصر، در زمره این جراید است که توسط میرزا علیمحمدخان کاشانی به چاپ می رسید. با توجه به اهمیت مفهوم آزادی، به خصوص در سال های منتهی به انقلاب مشروطه ایران، پی بردن به سابقه مباحث نظری درباره این مفهوم در میان مطبوعات ایرانی و چگونگی انعکاس آن در ثریا حائز اهمیت است. بر همین اساس، فهم روزنامه از مفهوم آزادی و نسبت آن فهم با آزادی غربی، مسئله ای است که در این مقاله مورد توجه قرار گرفته و با روش توصیفی-تحلیلی به این سؤال پاسخ داده شده که آزادی مدّ نظر «ثریا» تا چه میزان با آزادی موجود در غرب در آن دوره تاریخی مطابقت داشته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که هرچند آزادی به معنای به کار گفته شده در غرب، مورد تأیید روزنامه بود، اما در مواردی تقلیل این مفهوم در ثریا را شاهدیم.
پیامدهای نگرش هویتی به غرب در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکیه (دوره حزب عدالت و توسعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکیه(دوره حزب عدالت و توسعه) طی دهه های اخیر تحت تاثیر نگرش هویتی به غرب بوده است. هویت؛ بعنوان ابزار ساخت سیاست خارجی هر دو کشور، تاثیر بسزایی در شکل گیری مفهوم منافع ملی داشته است. تعریف رهبران ایران و ترکیه از غرب، زمینه ساز تعریف منافع ملی بوده است. پرسش اساسی این مقاله، مقایسه پیامدهای نحوه نگرش به غرب در سیاست خارجی ایران و ترکیه است و همچنین سعی شده تا در چارچوب نظریه سازه انگاری این مقایسه صورت پذیرد. پیامدهای نگرش هویتی به غرب در موضوعاتی چون تبدیل پذیری قدرت گفتمانی به قدرت عینی، استمرار و انقطاع سیاست های بین المللی، بهره برداری از ظرفیت های ژئوپلتیک، میزان توسعه یافتگی و ارتباط سیاست داخلی و خارجی مورد مقایسه قرار گرفت. لذا منافع ملی ایران مبتنی بر نگرش هویتی و دستاوردهای ارزش محور و منافع ملی ترکیه براساس اولویت های اقتصادی شکل گرفته است. لذا منافع ملی ایران مبتنی بر نگرش هویتی و دستاوردهای ارزش محور و منافع ملی ترکیه براساس اولویت های اقتصادی شکل گرفته است.
نگاهی تأملی به آراء ملاصدرا و کانت در باب انسان کامل(مقاله علمی وزارت علوم)
مفهوم انسان کامل، یکی از مفاهیم چالش برانگیز در فلسفه و عرفان می باشد، که تعاریف گوناگونی از آن ارائه شده است.ارسطو انسان را «حیوانی ناطق وگاهاً حیوانی سیاسی» تعریف نمود. ابن عربی برعکس تعریف معلم اول، انسان را لطیف ربانی می داند که حق تعالی از روح و نفس رحمانی خود، در جسم انسان دمیده است و او را جامع حقایق عالم و حقایق حق قرار داده است. از آنجایی که ملاصدرا در مکتب فلسفی _ عرفانی خود به شدت متأثّر از آرای محی الدین عربی می باشد، انسان را خلیفه الهی و دارای جامعیت می داند. ایشان با پذیرش کثرت نوعی انسانی و انکار وحدت نوعی انسان ها، معتقد است، انسان به حسب نشئه باطنی دارای انواع گوناگون است و می تواند از تمام مراحل عبور کند؛ زیرا از حیث انسانیت، دائماً در حال ترقی از یک وجود به وجود دیگری است و در مرتبه ذات خاصی ثبوت ندارد. اندیشمند غربی، ایمانوئل کانت، به عنوان سر سلسه دار در مبحث انسان شناسی،معتقد است که همه چیز خدا و هستی با انسان معنا می یابد. همین انسانی که به دلیل محدودیت قوای شناختی، از حل و فصل مسائل مهمی؛ چون جهان و خدا ناتوان گردیده، زمینه گسترده ای را برای عقل عملی و اخلاق مهیا می سازد و دارای کرامت بی انتهاست. ملاصدرا و کانت دو متفکری هستند که با دو رویکرد متفاوت به این دو موضوع پرداخته اند. این مقاله در صدد است، تا با استناد به منابع اصلی و به شیوه توصیفی _ تحلیلی به بیان وجوه اشتراک و افتراق این دو اندیشمند اسلامی و غربی بپردازد.
بررسی و تحلیل نقش سید جمال الدین در جنبش های اسلامی معاصر مصر
منبع:
روابط آفریقا آسیا دوره اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۲۷۱-۲۵۳
حوزههای تخصصی:
سیدجمال الدین اسدآبادی از اصلاح گران اندیشه دینی در جهان معاصر است که نه تنها در ایران و در بین مسلمانان شیعه، بلکه در سراسر جهان اسلام از جمله در افغانستان، مصر، ترکیه(عثمانی) و عراق تاثیر گذاشت. وی در صدد نجات مسلمانان از سلطه استعمار و عقب ماندگی جهان و رسیدن به عظمت مسلمین بود. پرسش اصلی پژوهش حاضر در پی این مسئله است که آیا اتخاذ استراتژی و باز کردن پای اندیشه ها در امور مصر توانست تقابلی در روابط خود با کشورهای استعمار گر ایجاد کند؟ و اینکه آیا اتخاذ این استراتژی در آن برهه های زمانی متناسب با منافع ملی و شرایط داخلی و بین المللی مصر بوده است؟ حاصل پژوهش که با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام شده حاکی از این است که ظرفیت فکری و اندیشه ای سیدجمال الدین بر مقیاس گسترده ای از جهان اسلام تأثیرگذار بوده؛ براین اساس، سید برای رسیدن به این هدف راه اتحاد جهان اسلام و بازگشت به اسلام اصیل را پیشنهاد داد.
تبیین وضعیت علم پزشکی و طب در جهان اسلام عصر عباسی (132-656 ه.ق) و راه های انتقال آن به غرب (اروپا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
همانطور که امروزه مطرح است، علم پزشکی یک شبه رشد و توسعه پیدا نکرده است. این علم به علت تلاش میلیون ها نفر در طول تاریخ بشریت شکل گرفته است. در این بین واقعیت این است که یکی از پرچم داران این مسئولیت مقدس (علوم پزشکی) مسلمانان هستند. مسلمانان در فرازهای از عصر عباسی این علم را بیش از هر تمدن دیگری توسعه داده اند. بنابراین در این مقاله تلاش شده است به برجسته کردن این واقعیت که رنسانس اروپا تا حدی مدیون اختراعات و اکتشافات طب اسلامی دوره عباسیان است پرداخته شود و راه های انتقال این علم از شرق به غرب مورد مطالعه اسنادی قرار گیرد. در پژوهش پیش رو جهت تبیین و تحلیل پیشرفت های دانش پزشکی در عصر عباسی و راه های انتقال آن به مغرب زمین "نظریه پخش" به عنوان چهارچوب نظری کار مبنا قرار گرفته است. بر این اساس مبدأ تأثیر گذار در عرصه دانش طب جهان اسلام در عصر عباسی لحاظ شده و مقصد تأثیر پذیر، تمدن مغرب زمین در نظر گرفته شده و راه ها و کانال های انتقال در کنار موانع آن ذکر شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، دانش پزشکی جز اولین علومی بود که جهان اسلام بر اساس داده های پزشکی ایران، هند و یونان آن را فرا گرفت و سپس به بهترین نحو ممکن آن را توسعه و به جوامع دیگر سرایت داد.
اشتراکات و افتراقات سبک زندگی اسلامی و غربی با تأکید بر قرآن و روایات اهل بیت (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
89 - 110
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی مجموعه ای از سلیقه ها، ارزش ها، هنجارها، نوع ِمصرف، طرز تلقی ها و عمدتاً مبحثی مشترک و جمعی است که به صورت نمادین، برای افراد و مجموعه انسانی یک ملت، موجب هویت بخشی در جامعه می گردد؛ ازاین رو، بررسی تطبیقی سبک زندگی اسلامی و سبک زندگی غربی که برخاسته از تمدن غرب است، اهمیت می یابد. بر این اساس، این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای، اشتراکات و افتراقات سبک زندگی اسلامی و غربی را مبتنی بر آیات و روایات اهل بیت C بررسی می کند. یافته ها نشان می دهد هر دو سبک زندگی بر اصولی چون عدالت خواهی، آزادی، حقوق بشر، صلح طلبی و انسان دوستی تأکید دارد؛ اما از نظر تفاوت ها، سبک زندگی اسلامی و غربی دو الگوی متفاوت از سبک زندگی را در جنبه های اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نشان می دهد. اسلام بیشتر به ارزش های اخلاقی و انسانی توجه می کند و به ترویج این مفاهیم می پردازد، درحالی که سبک زندگی غربی بیشتر به توسعه فنّاوری و اقتصاد تمرکز دارد و ارزش های فردی را بر ارزش های جمعی ترجیح می دهد. این تحقیق نشان داد که توسعه مشترک ارزش های انسانی و اجتماعی و بهبود و ارتقاء شرایط جامعه و تعالی انسانی، با توجه به تفاوت ها و اشتراکات این دو سبک زندگی ممکن است. این نتایج می توانند به سازمان دهی و تدوین سیاست های مناسب جهت تحقق این اهداف کمک کند.
سناریوهای آیندۀ جنگ اوکراین و پیامدهای آن بر نظم بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای سیاسی معاصر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
107-139
حوزههای تخصصی:
اگرچه می توان از زوایای مختلف و از سطوح تحلیل متفاوتی آینده نظم بین الملل و مختصات آنرا تحلیل نمود، اما پیچیدگی ناشی از تحولات سریع، روابط شبکه ای، رویدادهای بزرگ و تغییرات مکرر در رویکردها و سیاست های دولت های بزرگ در دوران گذار، وضعیتی از عدم قطعیت عمیق را بر آینده نظم چیره می سازد که امکان برآورد و پیش بینی قابل اتکا از چگونگی آنرا ناممکن و با تناقضات درونی مواجه می سازد. در این مقاله با محوریت جنگ اوکراین به عنوان یک رویداد کلیدی در وضعیت آینده نظم بین الملل، به این سوال پرداخته می شود که سناریو های آینده جنگ اوکراین و دلالت های آن بر نظم بین الملل کدامند؟برای پاسخ به این پرسش تلاش شده است از رویکرد آینده نگری و روش عدم قطعیت کلیدی که از رویکردهای متناظر با روش شناسی پیچیدگی در فلسفه علم است استفاده شود. یافته های حاصله موید آن است که از مجموع 5 پیشران اصلی شکل دهنده به آینده جنگ اوکراین، دو پیشران شامل: الف)سطح ریسک پذیری ناتو برای برای تداوم یا تسری جنگ، و ب)سطح انسجام،تاب آوری و امکان پذیری تداوم تبادلات تجاری روسیه برای ادامه جنگ؛ از عدم قطعیت و اهمیت بالاتری برخوردار بوده و با توجه به حالات عدم قطعیت در مجموع چهار سناریو شامل: «جنگ هسته ای»، «بن بست استراتژیک»،«مهار روسیه» ، و «روس پیروز» را به عنوان سناریوهای دارای احتمال وقوع بالا تا دو سال آینده قابل تصور می سازد.
بررسی تطبیقی "مواجهه با مدرنیتۀ غربی" در آراء فلسفی سید احمد فردید و رضا داوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای سیاسی معاصر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
197-227
حوزههای تخصصی:
چگونگی مواجهه روشنفکران و صاحبان آراء در ایران با مدرنیته غربی تاثیرگذارترین رویداد تاریخ معاصر ایران است. در این پژوهش ابتدا ورود مدرنیته غربی به ایران در چارچوب سه مدل تجدد توپخانه ای، تجدد قانونگذار و تجدد نهادساز تحلیل شده است. سپس آراء فلسفی سیداحمد فردید بر بنیاد ثنویت-گرایی ایرا ن شهری، نظریه اسماء ابن عربی و نقادی مدرنیته هایدگری و همچنین رضا داوری بر بنیاد فضیلت گرایی فارابی و نقادی مدرنیته هایدگری، در رویارویی با تجدد تبیین می گردد. این مواجهه منجر به شکل گیری دو رویکرد "غرب هراسی" و "نقادی غرب" در ایران و پی آمدهای مهم اجتماعی و سیاسی آن گردیده است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. داده های پژوهش آثار و تالیفات و نظریه-های این دو اندیشمند در مواجهه با تجدد و همچنین تحلیل های انجام یافته درباره آراء فلسفی آنان بوده است.و لذا توصیف،تبیین و مقایسه این دو رویکرد انجام شده است. رویکرد غرب ستیزی،غرب را خطری برای هستی و هویت بومی ایرانی می داند و ستیز بدون آشتی با غرب را تئوریزه می کند، اما رویکرد نقادی غرب، مواجهه نقادانه را تئوریزه و تجدد را گامی بسوی توسعه در ایران می داند.
عدالت اجتماعی در تجربه حکمرانی متعالی- انقلابی مطالعه تطبیقی گفتمان غرب و انقلاب اسلامی
منبع:
پژوهش های نوین در حکمرانی اسلامی دوره اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
141 - 186
حوزههای تخصصی:
عدالت اجتماعی ارزش و مطالبه ای همیشه زنده و تازه است؛ ازاین رو همه حاکمیت ها بر پاسداشت آن به عنوان عملی عقلانی، اخلاقی یا ارزش اجتماعی در راستای حکمرانی متعالی تأکید کرده اند. بر همین اساس رقابت بر سر مصادره به مطلوب عدالت اجتماعی چالشی بنیادین بین مکاتب مختلف است. این تحقیق با هدف «تبیین جایگاه عدالت اجتماعی در حکمرانی متعالی» با روش ترکیبیِ «تحلیل گفتمان برساخت گرایی پس نگری» با مقایسه دیدگاه های متفکران اسلامی و غربی، به خصوص دیدگاه های رهبری انقلاب اسلامی (به عنوان گفتمان غالب در انقلاب) با عنوان «تجربه انقلاب اسلامی» انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد در حالی که مدعیان تمدن غربی خود را واضع و مدافع عدالت اجتماعی می دانند، عدالت اجتماعی در تاریخ اندیشه اسلامی، به ویژه ساختار گفتمانی رهبران انقلاب اسلامی، به مثابه روح و جوهره این گفتمان است؛ به این معنی که افق انقلاب بدون عدالت تُهی است؛ بنابراین عدالت ناموس و جوهره حکمرانی اسلامی انقلابی محسوب می شود.یافته های تحقیق نشان می دهد که رهبران انقلاب اسلامی در جایگاه حکمرانی اسلامی با درک ضرورت زمان از طریق وضع قوانین بالادستی، نهادسازی، بازتوزیع فرصت ها، منابع و امکانات در گسترش عدالت با رویکرد رفاه و تأمین اجتماعی در عرصه های مختلف، به ویژه در محرومیت زدایی، مقابله با فقر مطلق، عدالت آموزشی، عدالت اقتصادی، عدالت بهداشتی و درمانی از طریق ساختارسازی و بنیان گذاری نهادهای انقلابی مانند جهاد سازندگی، کمیته امداد، نهضت سوادآموزی، خانه های بهداشت روستایی، بنیاد مسکن، بنیاد مستضعفان و... عملاً به بازتوزیع ثروت ملی و تحقق عدالت اجتماعی پرداخته اند. همچنین وجه مشترک این اقدام حکمرانی با رویکردهای نوین غربی به عدالت را می توان در چهار مورد کلی بازگو کرد: 1. قانون اساسی و قوانین موضوعی عادلانه؛ 2. ایجاد نهاد ها و ساختارهای بنیادین عادلانه؛ 3. اتخاذ رویه ها و راهبردهای عادلانه؛ 4. تعاملات و مراودات عادلانه ازجمله همدلی ها، مشارکت ها، مسئولیت پذیری و اطلاع رسانی در فرایند دموکراسی و انتخابات مردمی و آزاد.