طراحی مدل منتورینگ در توسعه استارت آپ های صنایع غذایی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
استارت آپ ها معمولاً حول ایده های نوآورانه و خلاقانه بنا می شوند و منتورها به عنوان دیده بان و هدایت گر کارآفرینان در ایجاد و رشد استارت آپ ها هستند. هدف پژوهش طراحی مدل منتورینگ جهت توسعه استارت آپ های صنایع غذایی است. روش پژوهش آمیخته با طرح متوالی-اکتشافی، روش گرانددتئوری و هدف کاربردی-توسعه ای است. با نمونه گیری نظری هدفمند در بخش کیفی:15 صاحب نظر دانشگاهی حوزه مدیریت کارآفرینی و صنایع غذایی کشور انتخاب شدند. در بخش کمّی: با نمونه گیری تصادفی- طبقه ای 384 کارآفرین، منتور و دانشجوی فعال در استارت آپ های صنایع غذایی، به پرسشنامه محقق ساخته پاسخ دادند. تحلیل کیفی با پنج دور مصاحبه تا رسیدن به اشباع و اجماع نظری جهت کدگذاری های باز، محوری و انتخابی مقوله های الگوی منتورینگ در استارت آپ های صنایع غذایی و تحلیل کمّی آن با نرم افزار آماریSmart pls(2) انجام شد. الگوی پارادایمی پژوهش در 4 محور؛29 مقوله، 193 گویه و 6 سازه: شرایط علّی، پدیده مرکزی، راهبردها، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدها جای گرفتند. رابطه بین سازه های شرایط علّی با پدیده مرکزی، پدیده مرکزی با راهبردها، شرایط زمینه ای با راهبردها، شرایط مداخله گر با راهبردها و راهبردها با پیامدهای توسعه منتورینگ مثبت و معنی دار (2/58≤T) و برازش مدل پژوهشی (0/682=GOF) قوی ارزیابی شد. مدیران و سیاست گذاران صنایع غذایی کشور می توانند با کاربرد پیش آیندهای مدل پژوهش و اجرای راهبردهای آن، از پیامدهای توسعه منتورینگ در استارت آپ های صنایع غذایی کشور بهره مند شوند.Designing a Mentoring Model for the Development of Food Industry Startups
Startups are usually built around innovative ideas, and mentors serve as watchdogs and entrepreneurs in the creation and growth of startups. The purpose of this research was to design a mentoring model for the development of startups in food industry. The research method was mixed employing sequential-exploratory design, grand-theoretical method and applied-developmental goal. Through purposeful theoretical sampling, in the qualitative section, 15 academic experts in the field of entrepreneurship management and food industry were selected. In the quantitative section, using stratified random sampling, 384 entrepreneurs, mentors and students active in food industry startups were recruited who answered a researcher-made questionnaire. The qualitative analysis was performed with five rounds of interviews to reach saturation and theoretical consensus for open, axial and selective coding of mentoring model categories in food industry startups, the quantitative analysis of which was performed with Smart pls (2) statistical software. The paradigm pattern of research was established in 4 axes, 29 categories, 193 items and 6 constructs including: causal conditions, central phenomena, strategies, contextual conditions, intervening conditions and consequences. The relationship between causal condition structures and central phenomenon, central phenomenon and strategies, contextual conditions and strategies, intervening conditions and strategies and strategies and consequencies of mentoring development was found to be positive and significant (T ≤ 2.58), and research model fit was assessed as strong (GOF = 0.682). Therefore, it can be concluded that the managers and policymakers of the country's food industry can benefit from the consequences of mentoring development in the startups of the country's food industry by implementing the antecedents of the research model and implementing its strategies.