مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
اکوسیستم کارآفرینی
در مقاله حاضر به شناخت و بررسی متغیر های موثر بر بنیانهای کارآفرینی در دهستانهای شهرستان کاشمر پرداخته شده است. ماهیت این تحقیق کاربردی، روش اجرای آن توصیفی و تحلیلی و نوع آن، پیمایشی است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و مدل فازی ممدانی استفاده گردیده است. بر اساس نتایج مندرج از آزمون تی تک نمونه ای، متغیر سرمایه فیزیکی و محیطی با مقدار میانگین به دست آمده 24/4 رتبه اول، متغیر وضعیت درآمد با مقدار میانگین به دست آمده 17/4 رتبه دوم، متغیر تشکیل شرکت-های جدید با مقدار میانگین 11/4 رتبه سوم، را به خود اختصاص داده اند. در ادامه نیز به بررسی و رتبه بندی دهستان های مورد مطالعه بر اساس متغیر های موثر بر بنیان های کارآفرینی با استفاده از مدل فازی ممدانی پرداخته شده است، که در این بخش پس از تعیین تابع عضویت و نرمال سازی داده ها و طیف اهمیت، به ترتیب دهستانهای بالا ولایت، پایین ولایت، برکوه، بررود و تکاب در رتبه های اول تا پنجم قرار گرفتند.
نقش همسران در اکوسیستم کارآفرینی زنان با رویکردی فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
351 - 377
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از طریق ترکیب تحقیقات پیشین با هدف ارائه تصویری جامع از مؤلفه های نقش همسران در اکوسیستم کارآفرینی زنان انجام گرفت. روش شناسی پژوهش، کیفی با رویکرد فراترکیب است. بر این اساس، پس از جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی، در محدوده زمانی 1385 تا 1399 برای پژوهش های داخلی و 2000 تا 2020 برای پژوهش های خارجی، تعداد 143 مطالعه مرتبط ارزیابی و نهایتاً، پس از بررسی 71 مقاله انتخاب شد. با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو، یافته های 62 پژوهش پیشین مرتبط با اهداف مطالعه بررسی، تجمیع، ترکیب و تفسیر شد و با استفاده از روش کدگذاری تعداد 22 کد، 4 مفهوم و 2 مؤلفه شناسایی شد و اعتبار هریک از طریق آزمون کاپای کوهن تأیید شد. سپس با توجه به جامعه کشور ایران، تناسب و میزان اهمیت و اولویت مفاهیم شناسایی شده با استفاده از روش دلفی تعیین و بررسی شد. براساس یافته های تحقیق، مفاهیم نقش همسران بر اکوسیستم کارآفرینی زنان براساس روش دلفی به ترتیب اهمیت، مانع، حمایت گر، مداخله گر و مشوق است. همچنین الگوی نقش همسران در اکوسیستم کارآفرینی زنان ارائه و ترسیم شد. در پایان، همسو با نتایج پژوهش، پیشنهادهایی کاربردی که می تواند راهنمایی بینشی ارزشمند به مدیران و سیاست گذارانی که درصدد بهبود کارآفرینی زنان و افزایش رفتار کارآفرینانه جامعه هستند و در سطوح عملیاتی توسط بازیگرانی که در اکوسیستم کارآفرینی زنان همراهی می کنند، ارائه شد.
مولفه های شهر کارآفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
57 - 70
حوزه های تخصصی:
شهر کارآفرین سیستمی یکپارچه متشکل از اجزای مختلفی است که در آن هر جزء به دقت طراحی و پیش بینی شده است و به درستی کار می کند. شناسایی این اجزا به دو شیوه صورت می گیرد: بر مبنای نظر متخصصان، صاحب نظران و کارآفرینان. این شیوه اگرچه اطلاعات بسیار ارزشمندی به دست می دهد، در عمل آزمون نشده و مستلزم سعی و خطا در دستیابی به اکوسیستم کارآفرینی موفق است. درمقابل، می توان اکوسیستم کارآفرینی را با الهام و بر مبنای اکوسیستم های موفق جهانی طراحی و تدوین و سپس بر مبنای نیازهای منطقه، آن را بومی سازی کرد. این شیوه نیز به اصلاحاتی طی زمان نیاز دارد؛ اما چون مبتنی بر تجربیات موفق است می توان انتظار داشت سعی و خطای کمتری در رسیدن به الگوی بهینه داشته باشد. در این مطالعه با هدف دستیابی به مؤلفه های اکوسیستم کارآفرینی از رویکرد دوم بهره گرفته شده و پس از انتخاب ۴ شهر برتر دنیا از منظر کارآفرینی (دره سیلیکون، نیویورک، لندن و بوستون)، اکوسیستم کارآفرینی ایشان ازطریق مطالعه اسنادی و تحلیل محتوای کیفی مطالعه شده است. سپس مؤلفه های به دست آمده با کمک مطالعه تطبیقی و به شیوه جبر بولی بررسی و درنهایت دو دسته عوامل شناسایی شده اند. علل لازم برای طراحی شهر کارآفرین عبارت اند از معماری اقتصادی و صنعتی، فرهنگ، دانشگاه پیشرو و حکمرانی نوآورانه و کارآفرینانه. علل مشارکت کننده عبارت اند از زیرساخت های شهری، مؤسسات و سازمان های پیشرو و شبکه سازی. به منظور رتبه بندی مؤلفه های شناسایی شده در پایان از روش تاپسیس استفاده شد و از میان علل مشارکت کننده، زیرساخت های شهری حائز بالاترین رتبه شدند. تمام مؤلفه های شناسایی شده به عنوان علل لازم دارای رتبه یکسان شناسایی شدند؛ درنهایت، این مدل می تواند به عنوان مبنایی برای طراحی شهر کارآفرین، استفاده یا برحسب شرایط هر منطقه بومی سازی شود.
فرهنگ اکوسیستم کارآفرینی دانشگاهی، پیشران توسعه ی کارآفرینی اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۱
45 - 57
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: مقاله بدنبال پاسخ به این سوال اساسی است که فرهنگ اکوسیستم کارافرینی دانشگاهی، چگونه می تواند در ابعاد مختلف فردی، سازمانی، آموزشی، پژوهشی و با هدف خلق ارزش به توسعه کارآفرینی اجتماعی کمک نماید.
روش پژوهش: پژوهش با روش توصیفی با تکنیک پیمایش (مطالعه میدانی) و ابزار پرسشنامه محقق یافته انجام شده است. جامعه آماری تعداد 44 نفر از فارغ التحصیلان دانشگاه های دولتی شهر تهران هستند که در حوزه کارآفرینی اجتماعی فعالیت داشته اند.
یافته ها: نشان داد مقادیر R2در بعد فردی با (548.)، بعد سازمانی با (555.)، بعد آموزشی با (508.)، بعد پژوهشی با (619.)، بعد کسب و کار با (730.)، و بعد مدیریت با (619.)، واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد فرهنگ اکوسیستم کارآفرینانه دانشگاهی می تواند به عنوان فضا و بستری برای توسعه کارافرینی اجتماعی عمل نماید. ابعاد مختلف فرهنگ اکوسیستم، پیشران های توسعه کارافرینی اجتماعی تلقی می شوند. بعد فردی با ایجاد انگیزه، اعتماد بنفس و شناسایی فرصت ها، بعد سازمانی با همکاری تیمی، برنامه ریزی و رفتار شهروندی، بعد آموزشی با کیفیت بخشی به آموزش و محتوی سازی مناسب، بعد کسب و کار با ریسک پذیری، خلاقیت، فرصت سازی و بعد پژوهشی با کیفیت بخشی به پژوهش فن آورانه و با خلق ارزش اجتماعی به توسعه کارافرینی اجتماعی کمک می نماید.
جایگاه و توسعه اکوسیستم کارآفرینی گردشگری در استان زنجان با تکیه بر پیشینه عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
175 - 191
حوزه های تخصصی:
گردشگری عرفانی به عنوان یک واقعیت اجتماعی و فرهنگی، دارای وظایف و کارکردهای مثبت در جامعه می باشد. گردشگری معرفتی شاخه ای از گردشگری فرهنگی است که ارتباط مسقیم با عرفان دارد به طوری که شخص گردشگر سفری هدفمند را برای کسب معرفت یا دیدار از مکان های مقدس عارفانه آغاز می نماید. بازیابی روانی، آرامش روح، لذت بردن از فضای معنوی، مشاهده جلوه های مختلف آداب و رسوم، محصولات معنوی، تمایلات (عرفانی- روحانی)، جلای جان، خیر و برکت، صلح پایدار، کشف منابع و منافع، تحول اقتصادی و بازرگانی، کسب درآمد سرشار، اشتغال زایی، شناخت فرهنگ معنوی، احیای غرور ملی، منش فرهنگ (اسلامی- ایرانی)، پاسداشت میراث فرهنگی، شناخت شیوه های زندگی، حفظ منابع فرهنگی، بروز تبادلات فرهنگی، ارتباط و پیوند متقابل (میزبان و میهمان)، تعادل، تعامل، ترمیم، توسعه شهر و... از مهمترین کارکردها و اثرات مثبت این حوزه در جامعه می باشد. در این تحقیق به استخراج یک سری از عوامل تأثیرگذار بر گسترش و رشد صنعت گردشگری عرفانی در استان زنجان پرداخته شده است. بنابراین با ارائه راهکارها و پیشنهادات درخصوص توسعه اکوسیستم کارآفرینی و ایجاد برنامه ریزی های صحیح مبتنی بر واقعیت و نیاز (میهمان و میزبان) رفع کمبود تسهیلات و خدمات، افزایش اعتماد و سرمایه اجتماعی بین جامعه محلی و گردشگران، ثبات، کنترل و نظارت دقیق در حوزه اقتصادی و خدمات رفاهی و بهداشتی و... می توان به راهکارهای توسعه و رفع موانع پیشرفت این حوزه در استان زنجان کمک بسیاری کرد.
تحلیل موانع و مشکلات توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی (نمونه موردی: نواحی روستایی شهرستان تویسرکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه کارآفرینی و خوداشتغالی در نواحی روستایی نیازمند فراهم بودن و ایجاد بسترهایی است که بتوانند موجب ایجاد یک اکوسیستم مطلوب و حمایت کننده توسعه کارآفرینی و موفقیت کارآفرینان شوند. بر این مبنا، پژوهش کاربردی حاضر که دارای ماهیتی آمیخته (کمّی-کیفی) بوده و با روشی توصیفی-تحلیلی انجام گرفته، سعی در آسیب شناسی وضع موجود توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان تویسرکان استان همدان دارد. گردآوری داده ها در بخش نظری با بهره گیری از مطالعات اسنادی و در بخش عملی مبتنی بر پیمایش میدانی با بهره گیری از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش را مسئولان توسعه ای، مدیران و آگاهان محلی و متخصصان علمی در منطقه دربرمی گیرند که به شیوه هدفمند و روش گلوله برفی در هر دو بخش کیفی و کمّی، در ابتدا، 19 نفر به عنوان گروه دلفی، شناسایی و مورد مصاحبه نیمه ساختارمند قرارگرفته و سپس، یافته های حاصل از مصاحبه ها درجهت تأیید و تعمیم در قالب پرسشنامه در اختیار 35 نفر دیگر از اعضای این گروه ها قرار داده شد. تجزیه وتحلیل مصاحبه ها در بخش کیفی در راستای دستیابی به عوامل علّی، مداخله ای و زمینه ای شکل دهنده وضعیت موجود اکوسیستم کارآفرینی و راهبردهای اتخاذی فعالان اقتصادی و نتایج اقتصادی و اجتماعی شکل گرفته در سطح منطقه با بهره گیری از تکنیک داده بنیاد و در بخش کمّی با بهره گیری از آزمون تحلیل مسیر صورت پذیرفت که بر این اساس یافته های حاصل نشان دادند که 72 چالش و مانع در قالب مؤلفه های اصلی ضعف در مدیریت، سیاستگذاری و برنامه ریزی توسعه ای (مؤثرترین مؤلفه)؛ نامناسب بودن محیط کسب وکار؛ ضعف در تأمین در زیرساخت ها، خدمات و امکانات مورد نیاز؛ ضعف های بازاریابی، فروش و موانع فنی و عملی؛ موانع اجتماعی و فرهنگی؛ محدودیت های آموزشی و ترویجی؛ ضعف منابع مالی؛ ضعف در باورهای ذهنی و رفتاری روستاییان و مشتمل بر دو بُعد اصلی ضعف ها و نارسایی های مرتبط با عوامل محیطی و عوامل فردی و شخصیتی مؤثر بر خوداشتغالی و کارآفرینی؛ به عنوان عوامل علّی بازدارنده در راستای توسعه کارآفرینی و موفقیت کارآفرینان در منطقه مورد مطالعه، اثرگذار هستند. در همین راستا، عوامل مداخله ای و زمینه ای؛ راهبردهای اتخاذی و نتایج حاصل از عوامل علّی شناسایی شده بر اکوسیستم کارآفرینی منطقه مورد مطالعه نیز شناسایی شدند.
طراحی الگوی مدرسه کارآفرین با تأکید بر استقرار زیست بوم کارآفرینانه
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
24 - 1
حوزه های تخصصی:
امروزه در کشور ما کلمه کارآفرینی به منزله ابزاری جهت ارائه نمایش های گوناگون از جنس اشتغال بر زبان آورده می شود. با این حال توسعه آن در جامعه مشهود نیست. در دنیا از آموزش کارآفرینانه در جهت ایجاد درک صحیح و افزایش قصد کارآفرینی استفاده می شود. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی مدرسه کارآفرین با تأکید بر استقرار زیست بوم کارآفرینانه است. این مطالعه با رویکرد کمی و با روش توصیفی همبستگی انجام شد. به همین منظور 151 نفر از متخصصان آموزش وپرورش، فنی وحرفه ای و اعضای هیأت علمی در رشته های مرتبط با روش نمونه گیری در دسترس مشارکت داشتند. از پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری داده ها و از تحلیل عاملی (اکتشافی و تأییدی) برای ارائه مدل استفاده گردید. از آزمون های برازش مدل به جهت اعتبارسنجی مدل به کارگیری شد. بررسی اعتبار پرسشنامه از طریق تحلیل عاملی و بررسی پایایی با شاخص ضریب آلفای کرونباخ انجام شد. در نهایت اکوسیستم کارآفرینانه، فردی سازی برنامه درسی، تعهد ذینفعان، معلم کارآفرین، رهبر کارآفرین، شتاب دهنده مدرسه ای، هدف ارزش آفرین، فضای کار اشتراکی، شبکه سازی و سیستم ورودی به عنوان ده عامل تبیین کننده سازه مدرسه کارآفرین استخراج شدند.
اعتبارسنجی چارچوب ارزیابی اکوسیستم کارآفرینی پارک علم و فناوری خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۹
209 - 241
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله اعتبار سنجی چارچوب اکوسیستم کارآفرینی پارک های علم و فناوری کشور است.ضرورت این مقاله در بهبود زیرساخت ها و دستیابی به چشم انداز پارک، مدیریت و جهت دهی تعاملات میان بازیگران در راستای خلق ارزش پایدار و فرصت های کارآفرینی، مقیاس پذیری کسب و کارها می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و با رویکرد توصیفی از نوع همبستگی و راهبرد کیفی از نوع اکتشافی متوالی می باشد. نمونه آماری در بخش کیفی به صورت هدفمند نظری از طریق مصاحبه با 15 نفر از خبرگان حوزه کارآفرینی و پارک های علم و فناوری در کشور انجام شد. در بخش کمی نیز به صورت تصادفی ساده شامل 181 نفر از مدیران پارک و واحدهای فناور عضو و سایر بازیگران در این اکوسیستم است. سنجش پایایی و روایی پرسش نامه محقق ساخته با استفاده از آلفای کرانباخ و میانگین واریانس استخراجی به ترتیب بالای 0.845 و 0.604 بوده است. یافته ها نشان می دهد عوامل علّی (ویژگی ساختارهای محلی، سیاست های کارآفرینی و شاخص های کارآفرینی محلی) و عوامل زمینه ای (منابع مالی، انسانی، زیرساخت فیزیکی و ناملموس، ظرفیت سازی، ترویج، توانمندسازها)، عوامل مداخله گر (سازگاری، حذف تنش، تاب آوری)، به ترتیب 0.487، 0.541، 0.634 از تغییرات راهبردها (تعاملات داخل و خارج ازاکوسیستم)، را پیش بینی می کند. مقوله محوری 0.798 از تغییرات راهبردها راپیش بینی می کند. راهبردها نیز 0.782 از تغییرات پیامدها (خلق ثروت، نیروی کار، کسب وکارها) را پیش بینی می نماید. پیشنهاد می شود پارک های علم و فناوری در ارزیابی های اکوسیستم کارآفرینی خود را مقوله های فوق الذکر را مورد توجه قرار دهند.
ارائه چارچوب ارزیابی اکوسیستم کارآفرینی پارک های علم و فناوری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
181 - 208
حوزه های تخصصی:
مفهوم اکوسیستم کارآفرینی به معنای اندیشه و عمل برای طراحی سیاست های کارآفرینی بکار گرفته شده است هدف این تحقیق ارائه چارچوب ارزیابی اکوسیستم کارآفرینی پارک های علم و فناوری است. این پژوهش به صورت کیفی و بر مبنای نظریه داده بنیاد سیستماتیک می باشد. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته شامل 15 نفر از خبرگان حوزه کارآفرینی و پارک های علم و فناوری کشور تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفت و نمونه گیری از نوع هدفمند به روش نظری وگلوله برفی انجام شد. روایی از روش لینکلن و گوبا و پایایی از طریق پایایی باز آزمون و توافق بین دو کدگذار انجام شد. تحلیل داده ها نیز با رویکرد استراس و کوربین در سه مرحله کد گذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. چارچوب ارائه شده حاکی از آن است که عوامل علی ( ویژگی ساختارهای محلی، سیاست های کارآفرینی و شاخص های کارآفرینی محلی)، عوامل زمینه ای ( منابع مالی، انسانی، زیرساخت فیزیکی و ناملموس، ظرفیت سازی، ترویج، توانمندسازها)، عوامل مداخله گر (سازگاری، حذف تنش، تاب آوری)، راهبردها (تعاملات درون و برون اکوسیستمی)، پیامدها ( خلق ثروت، نیروی کار، کسب و کارها) و پدیده محوری، ارزیابی اکوسیستم کارآفرینی پارک های علم و فناوری (با شاخص های حمایت گری ، واسطه گری، فرصت سازی فناورانه، کمک به بهره برداری از فرصت، ماهیت اکوسیستم) می باشد. چارچوب پیشنهادی می تواند به عنوان مبنایی برای ارزیابی اکوسیستم کارآفرینی ایجاد شده یا توسعه پارک های علم و فناوری مورد استفاده قرار گیرد.
طراحی مدل اکوسیستم کارآفرینی در دانشگاه با رویکرد دانش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
167 - 193
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل اکوسیستم کارآفرینی در دانشگاه با رویکرد دانش محورمی باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 20 نفر از شامل خبرگان دانشگاهی آگاه به بحث اکوسیستم کارآفرینی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی شامل 384 نفر از کلیه مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی سراسر کشور می باشند. گرد آوری داده ها در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته از اعضای جامعه آماری و گرد آوری داده ها در بخش کمی طی پرسشنامه صورت گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون در نرم افزار ATLAS TI و در بخش کمی با روش حداقل مربعات جزئی از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد و همچنین به روش تحلیل عاملی، به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. نتایج در بخش کیفی نشان داد که 67 کد اولیه، 11 مضمون پایه و 5 مضمون سازنده در غالب خوشه های زیرساخت ها و پشتیبانی (2 مضمون)، تلفیق فناوری و دانش (2 مضمون) آموزش و فرهنگی (3 مضمون)، سیاست گذاری و برنامه ریزی (2 مضمون) و مدیریت یکپارچه (2 مضمون)، شناسایی و روابط بین آن ها در قالب مدل پارادایمی ترسیم و ارائه شد. نتایج بخش کمی نشان داد که 5 شاخص و 11 مؤلفه با بار عاملی، میانگین واریانس استخراجی و روایی همگرا بالای (4/0)، ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بالای (7/0)، ضرایب معناداری t بالای (96/1)، مورد تأیید قرار گرفت ومدل از برازش قوی برخودار است.
ارائه مدلی برای شتاب دهی زیست بوم همکاری کسب وکارهای کوچک و بزرگ
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
17 - 28
حوزه های تخصصی:
از چالش های مهم کسب وکارهای کوچک محدودیت منابع مالی، عدم تجربه راه اندازی کسب وکار و فقدان دانش کسب وکار است. یکی از راهبردهای حل چالش های کسب وکارهای کوچک، استفاده از ظرفیت شرکت های بزرگ است. همچنین، یکی از گرایش های نوظهور و جدید توسعه همکاری کسب وکارهای کوچک با شرکت های بزرگ، استفاده از مدل شتاب دهی همکاری است. پژوهش حاضر بر مبنای هدف، کاربردی بود و با روش کیفی مبتنی بر راهبرد داده بنیاد انجام شد. مشارکت کنندگان در این پژوه ش شامل 11 نفر، از مدیران و استادان مطلع در حوزه شتاب دهی کسب وکارها بودند که به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف تا رسیدن به اشباع نظری برای مطالعه انتخاب شدند. برای اعتبارسنجی یافته ها، متن مصاحبه ها به صورت خام توسط یک ناظر بیرونی دارای تخصص در پژوهش های کیفی داده بنیاد، مورد بازنگری قرار گرفت، تا میزان مشابهت تم های استخراج شده مشخص شود. یافته های پژوهش، حاکی از آن بود که مقولات (اهداف استراتژیک و تعریف نقشه راه مشترک همکاری، تدوین مدل ها و استراتژی های همکاری، چابک سازی فرایندهای تدارکاتی و حقوقی، انتساب منتورهای شرکتی، فرایند تدریجی آزمایشی، آزمودن و شراکت همکاری) منجر به شتاب دهی همکاری خواهد شد. دستاورد اصلی پژوهش حاضر، ارائه مدل کاربردی و بازار محور همکاری کسب وکارهای کوچک و شرکت های بزرگ در فضای زیست بوم کارآفرینی است که در نتیجه بهره گیری از آن توسعه کارآفرینی و رشد اقتصادی در جامعه رخ خواهد شد.
طراحی مدل زیست بوم کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 14
حوزه های تخصصی:
زیست بوم کارآفرینی در یک جامعه معمولاً خود سازمان یافته، تطبیقی بوده و از لحاظ جغرافیایی محدود و تشکیل شده از عوامل پیچیده ای است که در سطوح چندگانه و تجمعی فعالیت می کنند؛ به گونه ای که برهم کنش های غیرخطی آن ها به الگوی فعالیت هایی منتهی می شود که از طریق آن ها سرمایه گذاری های جدید شکل می گیرد. هدف پژوهش حاضر، تبیین ابعاد اثرگذار بر ایجاد زیست بوم کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی شهرستان اسدآباد (استان همدان) با استفاده از تکنیک الگوسازی ساختاری- تفسیری (ISM) است. از بین کارشناسان و صاحب نظران کارآفرینی روستایی، 15 نفر به صورت هدفمند و مصاحبه نیمه ساختارمند انتخاب شد. پس از تحلیل محتوا با استفاده از تکنیک الگوسازی ساختاری- تفسیری، ابعاد اثرگذار بر ایجاد زیست بوم کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی تعیین و سطح بندی شدند. براساس نتایج به دست آمده، ابعاد اثرگذار بر ایجاد زیست بوم کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی مستلزم وجود و اجرای عوامل کلان حاکمیتی- سیاستی، فردی- رفتاری، حمایتی- پشتیبانی، فرهنگی- اجتماعی، تأمین مالی، سرمایه انسانی، بازار و ظرفیت منطقه ای است. یافته ها گویای آن بود که عوامل کلان حاکمیتی- سیاستی مهم ترین و مؤثرترین عامل در بوم سامانه کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی است. در سطح دوم توجه به عواملی همچون تأمین مالی و ظرفیت منطقه ای در ایجاد زیست بوم کارآفرینانه (به عنوان یک نمونه ای از جامعه) در مناطق کمتر برخوردار از ضرورت بالایی برخوردار است.