مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
اینستاگرام
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر، در پی آن است تا با استخراج نقشه سلسله مراتبی ارزش برند شبکه اجتماعی اینستاگرام با استفاده از نظریه ابزار هدف و فن نردبانیْ بینش و اطلاعات جدیدی را برای کسب وکارهایی فراهم آورد که از این شبکه استفاده می کنند و یا در آینده قصد دارند از آن استفاده کنند. جامعه این مطالعه دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تهران است که از اینستاگرام استفاده می کنند. درمجموع ۱۱ مصاحبه عمیق و رودررو انجام شد و پس از تحلیل مصاحبه ها 49 نردبان استخراج شد که با تحلیل و بررسی روابط مستقیم و غیرمستقیم محتوای آنها ۱۹ عنصر شامل 6 ویژگی، ۹ پیامد و 4 ارزش شناسایی شد و نقشه تجمعی سلسله مراتبی ارزش ترسیم شد. از میان زنجیره های موجود در این نقشه «دسترسی آسان و فیلترنبودن، ایجاد لحظات خوش و سرگرمی، معاشرت و هم صحبتی، داشتن احساس مثبت و خوب، شادی و خوشحالی» و «به اشتراک گذاری تصاویر، ایجاد لحظات خوش و سرگرمی، معاشرت و هم صحبتی، داشتن احساس مثبت و خوب، شادی و خوشحالی» بیشترین تداعی را داشته اند.
تحلیل پدیدارشناختی صفحه های تاریخی فارسی در شبکه اجتماعی اینستاگرام با رویکرد سواد رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۱)
5 - 24
حوزه های تخصصی:
تنوع موضوعی و محتوایی و سهولت دسترسی و انتشار مطالب، یکی از عوامل جلب توجه کاربران به شبکه های اجتماعی، در دو دهه اخیر است. در این میان، صفحه های تاریخی فارسی در شبکه اجتماعی اینستاگرام در سال های اخیر، افزایش قابل توجه داشته اند و علاوه بر انتشار انواع تصاویر و مطالب تاریخی تعداد زیادی از کاربران را جلب کرده اند. با توجه به تنوع سطح دانش و پایگاه اجتماعی دنبال کنندگان این صفحه ها، صحت مطالب منتشرشده و نقش مفید یا مخرب آن ها در سواد و هویت بخشی تاریخی در جامعه اهمیت می یابد. محقق کوشیده است تا با توجه به فقدان مطالعاتی از این دست ، با رویکردی پدیدارشناسانه و با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 25 نفر از کاربران این صفحه ها به فهم بهتر این پدیده و پاسخ به سؤال های تحقیق دست یابد. در این تحقیق از کاربران، درباره پست های هفت صفحه تاریخی شخصی در اینستاگرام، که دنبال کنندگان زیاد داشته اند درباره اعتبار محتوایی، ارزشگذاری برای اشتراک، تشویق به مطالعه تاریخی و تأثیر بر دانش تاریخی کاربران و ... سوال شده است. نتیجه تحلیل مضمونی پاسخ ها نشان می دهد که این گونه صفحه ها در روش تولید محتوا پیرو الگوهای عمومی شبکه های مجازی بوده و اهمیت اعتبار محتوایی را در انتشار مطالب تاریخی مورد توجه قرار نداده اند. محتوای آن ها دور از بی طرفی و دارای سوگیری آشکار بوده و مخاطب را برای کسب اطلاعات بیشتر تشویق نمی کند. این یافته ها نه فقط اهمیت ورود و حضورهدفمند متخصصان تاریخ به شبکه های مجازی، برای تولید محتوای معتبر و اثربخش را مورد تأیید قرار می دهد، بلکه بر ضرورت ارتقا سواد رسانه ای و افزایش قدرت تحلیل پیام ها به وسیله کاربران تأکید دارد.
رابطه میان میزان و نوع استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام با شیوه های خوداظهاری کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۱)
25 - 46
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه میان میزان و نوع استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام با خوداظهاری کاربران انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران در سال 1398 است که طی بررسی های به عمل آمده از وزرات علوم، تحقیقات و فناوری، حدود 67 هزار نفر هستند. در پژوهش حاضر، حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 384 نفر تعیین شده و برای نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. در این پژوهش از دو پرسشنامه استفاده شده است: 1. میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی (محقق ساخته)؛ 2. پرسشنامه خود اظهاری توسلی و جلالوند (1394). برای تعیین پایایی ابزار اندازه گیری، از روش آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که پایایی کل 86/0 به دست آمد. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد؛ میان میزان استفاده دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران از اینستاگرام، با شیوه های خوداظهاری آنان (بیان احساسات ( 43/5 )، اشتراک گذاری تصاویر(65/4 )، ویژگی های شخصیتی(13/3 ) و نظرهای شخصی( 76/6) ) رابطه وجود دارد. همچنین یافته ها مؤید آن است که میان نوع استفاده دانشجویان از اینستاگرام، با شیوه های خوداظهاری آنان (بیان احساسات (77/6 )، اشتراک گذاری تصاویر (54/4)، ویژگی های شخصیتی ( 32/6)، نظرهای شخصی ( 15/2) رابطه وجود دارد.
بازنمایی پیاده روی اربعین در فضای مجازی: تحلیل نشانه شناسی اجتماعی عکس های پیاده روی اربعین در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، به عکس های منتشر شده در شبکه اجتماعی اینستاگرام پیرامون پیاده روی اربعین، به عنوان بستری برای ساخت معنای مناسک اربعین و بازنمایی آن در فضای مجازی پرداختیم. استفاده از روش نشانه شناسی اجتماعی در خوانش این عکس ها امکان بررسی عمیق تصاویر عکاسانه، نمادها، منابع نشانه شناختی و بسترهای اجتماعی و فرهنگی را برای محقق فراهم کرد و محقق با به کارگیری این روش و متأثر از نظریاتی چون جامعه ی نمایش دوبور، به نحوه ی بازنمایی پیاده روی اربعین در اینستاگرام دست یافت. این معنای برساخته شده که متأثر از مناسبات قدرت سیاسی نیز هست، ذیل مقولاتی چون: رفتن رسیدن است، دشواری و رنج سفر، خانواده، سلبریتی ها، پرچم ها و پوسترها، فراجنسیتی بودن و عکاسی سلفی، تحلیل شد. حوادث کربلا منبع بسیار غنی از معانی و رمزهاست که نشانه سازها برای ساخت فراواقعیت ِ ایده آل و الصاق آن به واقعیت، از آن منتفع می شوند. نهایتاً پیاده روی اربعین به عنوان یک آیین آمیخته با فرایندهای عکاسانه که تصویری شدن بخشی از آن است، تعریف می شود. این آیین، به مثابه کنشی فعال و مطالبه گر بازنمایی می شود و با نمایش پیوندهای خانوادگی و اجتماعی، مفهوم امت را بازتعریف و به نمایش می گذارد. پیاده روی اربعین ضمن اینکه ابعاد زنانه ی فعالی دارد و به لحاظ فرهنگی و ملیتی تنوع پذیر است، به سوی تبدیل شدن به امر معمولی و سطحی شده پیش می رود.
شناسایی عوامل مؤثر بر تقویت حضور خبرگزاری صداوسیما در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
87 - 121
حوزه های تخصصی:
یکی از عرصه های نوظهور فعالیت رسانه های خبری جریان اصلی، حضور در زیست بوم جدید رسانه ای یعنی شبکه های اجتماعی مجازی است. خبرگزاری صداوسیما نیز از این قاعده مستثنا نیست و برای رقابت با سازمان های خبری رقیب ملزم به حضور و فعالیت مطلوب در این زیست بوم است. در این پژوهش بر آنیم تا مؤلفه های مؤثر بر فعالیت خبرگزاری صداوسیما در شبکه های اجتماعی را شناسایی کنیم. برای رسیدن به این مهم با استفاده از روش دلفی و بهره مندی از آرای 22 نفر از صاحب نظران که به صورت هدفمند انتخاب شدند در سه راند متغیرهای مؤثر در فعالیت خبرگزاری صداوسیما شناسایی شدند. تأسیس تحریریه ویژه، اتخاذ سیاست های حمایتی، بازیگری فعال، ترویج متقابل، درج تیک آبی، سئو کردن صفحات، تجاری کردن اکانت، گزارشگری منبع باز، استفاده از قالب های کاربرپسند، زمان شناسی انتشار خبرها، رفع محدودیت های زمانی و مکانی، توجه به پرسونای کاربران و هشتگ گذاری مناسب برخی از مهم ترین متغیرهای مورد اجماع کارشناسان بود که در قالب چهار مقوله؛ تولید (11 گویه)، توزیع و انتشار (9 گویه)، جذب و مشارکت (23 گویه) و سیاست گذاری و مدیریت (6 گویه) تفکیک شدند. بر این اساس متغیرهای دو حوزه تولید و مشارکت کاربران بیشترین فراوانی و توافق را بر اساس آرای صاحب نظران داشتند؛ بنابراین به نظر می رسد توجه به این متغیرها برای فعالیت مطلوب خبرگزاری صداوسیما در زیست بوم جدید رسانه ای راهگشا باشد.
مشارکت اجتماعی ایرانیان در اینستاگرام از منظر رسانه و فرهنگ: با بررسی موردی زلزله کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
161 - 192
حوزه های تخصصی:
رسانه ها و فرهنگ به هم پیوسته هستند و زمانی که این پیوند به کنشی اجتماعی منجر شود، اهمیت دوچندانی می یابد. این پژوهش با رویکردی فرهنگی و ارتباطاتی با هدف بررسی کارکردهای اینستاگرام در تشکیل مشارکت اجتماعی در زلزله کرمانشاه انجام گرفته است. برای این منظور همه پست های صفحات اینستاگرام سه سلبریتی متمایز فرهنگی، ورزشی و سیاسی فعال در کمک رسانی به زلزله زدگان کرمانشاه در بازه زمانی 24 آبان 1396 تا اول فروردین 1397 به همراه کامنت های کاربران این صفحات به روش «تحلیل محتوا» مورد مطالعه قرارگرفته و داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس پردازش و برای بررسی فرضیه از آزمون کای اسکوئر و ضریب وی-کرامر، استفاده شده است. مبانی نظری این مقاله بر چارچوب نظریه «جامعه شبکه ای»، «مشارکت آنلاین» و «مشارکت دموکراتیک رسانه ها» استوار شده است. این تحقیق بر اساس شاخص های مختلف فرهنگی نظیر زبان، ادبیات و لحن کاربران، نشان می دهد سلبریتی ها از ظرفیت نوشته و عکس، بیشتر از فیلم و ایموجی در برقراری ارتباط با مخاطبان استفاده کرده و کاربران نیز در تعامل با ایشان بیشتر از زبان محاوره و لحن مؤدبانه استفاده کرده اند. در نتیجه اینستاگرام به عنوان رسانه ای جدید نزد ایرانیان، کارکردهای مهمی در تشکیل مشارکت اجتماعی و پیوند فرهنگی دارد، که با زمینه های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی (کانتکست) در ارتباط است.
شهروندی های جدید در کنار شهروندی رسمی در فضای مجازی؛ مطالعه کنش های مشارکتی در عرصه عمومی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از شبکههای مجازی، جهانیشدن فرهنگهای رسانهای و ظهور عرصۀ عمومی فرهنگی موجب توجه به نظریههای شهروندی فرهنگی در توصیف مشارکتهای شهروندی کاربران فضای مجازی شده است. در این مقاله با استفاده از این فضای نظری و روش تحلیل محتوای مردمنگارانه تلاش شده است تا ماهیت مشارکتهای شهروندی کاربران جوانِ شبکه مجازی اینستاگرام و میزان انطباق این مشارکتها با شهروندی ملّی ایشان بررسی شود. بر اساس یافتهها 69درصد محتواهای بهاشتراک گذاشته شده در صفحههای عمومی جریان اصلی، صفحههای طنز و سرگرمی دربرگیرندۀ مضامین «فردگرایانه» بوده و اغلب در راستای علایق و دغدغههای فردی کاربران و تمایل آنها به لذت و سرگرمی به اشتراک گذاشته شدهاند. بهعلاوه، این مضامین بیش از آنکه با چارچوب شهروندی ملّی منطبق باشند تابع فرهنگهای موجود در عرصۀ عمومی جهانی بودهاند. با این حال فراوانی بیشتر مضامین فردگرایانه نسبت به مضامین جمعگرایانه بهمعنای بیتوجهی کامل آنان به کنشگری در مقیاس ملّی نبوده، بهگونهایکه 21درصد مضامین موجود در این صفحهها به شهروندی رسمی و جمعگرایانه اختصاص یافته است و کاربران بهواسطه آنها به تعلقات، وظایف و مسائل مرتبط با سطح ملّی بازگشتهاند. در بخش نتیجهگیری ضرورت بازتعریف مفهوم مشارکتهای شهروندی مبتنی بر اقتضائات فضای مجازی، عدم امکان اتخاذ رویکردهای مطلقاً مثبت و یا منفی به پیامدهای مشارکتهای مجازی بر شهروندی ملی، ضرورت توجه همزمان به فرصتها و آسیبهای این فضا و نیاز به گسترش آموزشهای مرتبط با «شهروندی فرهنگی» مورد تأکید قرار گرفته است.
بررسی تاثیر اعتماد به افراد سلبریتی در تبلیغات رسانه های اجتماعی بر نگرش به برند با تکیه بر نقش واسطه ای رضایت مشتری و عشق برند در کاربران اینستاگرام
حوزه های تخصصی:
استفاده از تایید کننده های مشهور یکی از محبوب ترین استراتژی هایی است که توسط تبلیغ کنندگان استفاده می شود. افراد مشهور می توانند در تبلیغات تبلیغاتی به ارمغان بیاورند و درهم و برهمی از مارک های رقیب شکسته شوند در بین سازه های مختلف، عشق به برند سازی بسیار جدید است و تاکنون توجه بسیاری به آن نشده است، در حالی که این سازه بالاترین درجه رابطه مصرف کننده را نشان می دهد. این پژوهش که با هدف «بررسی تاثیر اعتماد به افراد سلبریتی در تبلیغات رسانه های اجتماعی بر نگرش به برند با تکیه بر نقش واسطه ای رضایت مشتری و عشق برند در کاربران اینستاگرام» انجام گرفته است از نظر روش توصیفی-پیمایشی با ماهیت کاربردی و از لحاظ زمانی مقطعی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل مشتریان برند هاکوپیان است که از طریق پیچ اینستاگرام این شرکت خرید خود را انجام داده اند؛ که تعداد آن در محدوده زمانی سه ماهه چهارم سال 1399 براساس استعلام به عمل آمده از شرکت حدود 300 نفر در نظر گرفته شده است؛ که با استفاده از فرمول کفایت برای معادلات ساختاری تعداد 160 نفر به روش در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار اندازه گیری تحقیق، پرسشنامه ای محقق ساخته برگرفته از منابع معتبر بود که برای اندازه گیری روایی پرسشنامه ها از روش سازه و برای تعیین پایایی آن آلفای کرونباخ و پایایی شاخص محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار انجام شد. آزمون فرضیات از روش معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد در بین مشتریان پوشاک هاکوپیان اعتماد به سلبریتی ها در اینستاگرام بر نگرش به برند و ارزش لذت بخش و ارزش سودمندگرایانه بر رضایت مشتری؛ عشق به برند بر وفاداری به برند، تبلیغات دهان به دهان مثبت و مقاومت در برابر اطلاعات منفی تاثیر دارد. در نهایت ضمن بحث و بررسی نتایج، پیشنهادهایی برای ایجاد رفتارهای مطلوب در مصرف کنندگان از طریق اعتماد به سلبریتی ها و نگرش به برند ارائه گردید
اثربخشی تبلیغات با استفاده از ورزش در شبکه های اجتماعی (مورد مطالعه: اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
257 - 275
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تعیین اثربخشی تبلیغات با استفاده از ورزش در شبکه های اجتماعی (مورد مطالعه: اینستاگرام) انجام گرفت. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی است. به این منظور، جامعه آماری تحقیق را کاربران ایرانی صفحات ورزشی اینستاگرام تشکیل دادند و کاربران صفحات پوستر فوتبال 1 و 2، چه جذاب، اخبار پرسپولیس، ساینس بیس فیت و دانشکده علوم ورزشی به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل آماری براساس 260 پرسشنامه انجام گرفت. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه تیلور، لوین و استروتون (2011) استفاده شد. پرسشنامه مذکور پس از طی فرایند سه مرحله ای ترجمه توسط هشت نفر از صاحب نظران مورد تأیید محتوایی و صوری قرار گرفت. همچنین از روش تحلیل عاملی تأییدی به منظور تعیین اعتبار سازه ابزار اندازه گیری استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی در حد مطلوب به دست آمد. داده ها از طریق نرم افزار اسمارت پی.ال.اس تجزیه وتحلیل شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. این تحقیق شامل هشت مؤلفه مستقل است که عبارت اند از: سرگرمی، اطلاع رسانی، تأثیر همتایان، انطباق برند با خود، تهاجم، نگرانی امنیتی، کیفیت زندگی و زمان سازمان یافته. نتایج آزمون نشان داد که از بین این مؤلفه ها پنج مورد اول روی مؤلفه وابسته- نگرش نسبت به تبلیغات شبکه اجتماعی- اثرگذارند. مؤلفه انطباق برند با خود (350/0) بیشترین تأثیر را بر نگرش نسبت به تبلیغات با استفاده از ورزش داشت. باور بر این است که ورزش همچنان به عنوان رسانه تأثیرگذار توجه کسب وکارهای مختلف را به خود جلب کرده است.
بررسی انگیزه های سوء استفاده از کودکان، توسط مادران بلاگر و سلامت روانی فرزندان آنان در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فناوری های ارتباطی جدید آمیزه ای از فرصت ها و تهدید ها هستند و بسته به میزان بسترسازی فرهنگی و سرمایه گذاری جوامع در این جهت، می توان از میزان تهدید آن ها کاست و بر میزان فرصت های آن افزود. در ایران به دلیل سردرگمی در چگونگی برخورد با فضای مجازی، خط مشی مشخصی در این جهت وجود نداشته است. مسأله سوءاستفاده از فرزند در جریان کسب و کار های اینترنتی، نمونه ای از همین مصادیق به شمار می رود. هدف اصلی این پژوهش بررسی انگیزه های مادران کارآفرین ایرانی در شبکه های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام در زمینه سوءاستفاده از کودکان در فضای مجازی است. روش تحقیق در این پژوهش کیفی، نظریه داده بنیاد بوده است. جامعه پژوهش 10 نفر از مادران بلاگر دارای کودکان 2 تا 7 سال بوده و ساکن در استان های مختلف ایران بودند که به صورت هدفمند و دردسترس برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که 8 انگیزه در گرایش این مادران مطرح هستند. که عبارتند از 1.مشکلات روانی فرد ، 2. مشکلات خانوادگی فرد ، 3. مشکلات اقتصادی فرد ، 4. مشکلات فرهنگی- اجتماعی فرد ، 5. تلاش برای کسب اعتبار اجتماعی، 6. تلاش برای کسب موفقیت های اقتصادی ، 7. سرگرم شدن و لذّت بردن فرزند از فضای مجازی و 8. تلاش برای طرح فرزند در فضای مجازی. مهمترین نتیجه حاصل از این پژوهش تأکید مجدد بر ضرورت بسترسازی فرهنگی در سطح کلان و در سطح خرد، عطف توجه مجدد به حریم خصوصی کودکان و تدوین قوانین لازم در جهت برخورد با افرادی است که دست به سوءاستفاده از کودکان در فضای کسب و کار اینترنتی خویش می زنند.
اینستاگرام: شیوه جدید دیدن و دیده شدن و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۲)
29 - 51
حوزه های تخصصی:
رسانه های اجتماعی، شیوه ارتباطات مردمان امروز را به شکلی چشمگیر تغییر داده اند. بررسی جنبه های مختلف این تغییر و پیامدهای آن نیز، موضوع پژوهش های بی شماری بوده است. اینستاگرام یکی از محبوب ترین بسترهای اشتراک گذاری عکس و ویدئو در سراسر دنیا و ایران است، که درباره آن تحقیقات زیادی در ایران انجام شده است. بیشتر این پژوهش ها بر تأثیر اینستاگرام بر کاربران مختلف و نقشی که در تغییر نگرش ها و رفتار کاربران ایرانی ایفا می کند، متمرکز بوده اند، تا بر تجارب زیسته و معنایی که این کاربران به فعالیت هایشان در محیط اینستاگرام نسبت می دهند. این تحقیق با ماهیتی اکتشافی، در صدد تجربه زیسته و معناهای برآمده از دنیای ذهنی تعداد معدودی از کاربرانی بوده است که در این تحقیق با عنوان جوانان بزرگسال معرفی شده اند. پژوهش با پدیدارشناسی توصیفی انجام شده است، زیرا این روش با اهداف و پرسش های این تحقیق و موضع آن نسبت به فناوری های جدید ارتباطی همخوانی داشت و برای توصیف های تحلیلی مضامین برآمده از اظهارات شرکت کنندگان، مبنایی مناسب فراهم می ساخت. در پژوهش حاضر، برخلاف پژوهش های پیشین که به بسترها و شرایط تأثیرگذار بر تجارب زیسته کاربران اینستاگرام و همچنین " ذات" تجربه آن ها از این پدیده، بی اعتنا بوده اند، به این دو مسئله توجه ویژه نشان داده است. نتایج تحقیق نشان داد، تجربه اینستاگرام بیش از همه چیز، شیوه جدیدی از دیدن و دیده شدن است؛ رسانه ای شخصی که به همگان فرصت می دهد تا هرطور که دوست دارند دیده شوند. شرایط مرتبطی که امکان می دهد تا این " دیده شدن" به شکلی تشدید شده پدیدار شود. جریان جمعی بزرگی از دیده شدن در اینستاگرام است که هرکس به نوعی در آن شناور است. ارزیابی کلی آنان از پیامدهای استفاده از اینستاگرام، نشان از احساساتی داشت که میان خشنودی و ناخشنودی همواره در نوسان و تغییر بود. این یافته حاکی از آن است که احساسات آنان نسبت به اینستاگرام، نه یکسره منفی و نه یکسره مثبت است، بلکه بین دو احساس مثبت و منفی نوسان دارد و این شاید از ذات متناقض نمای خود فناوری سرچشمه گیرد که هم جاذبه دارد و هم دافعه.
واکاوی عوامل مرتبط با بازنمایی بدن در شبکه های مجازی در بین کاربران ایرانی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۲)
53 - 84
حوزه های تخصصی:
این تحقیق، با هدف واکاوی عوامل مرتبط با بازنمایی بدن در شبکه های مجازی (مطالعه موردی: کاربران ایرانی اینستاگرام) و به منظور شناسایی نقش استفاده افراد از شبکه اجتماعی اینستاگرام، در میزان بازنمایی بدن اجتماعی، نمایشی و زیباشناختی آن ها صورت گرفته، که محقق درصدد است با آزمون چهار فرضیه تحقیق اهداف ذکرشده را محقق سازد. در پژوهش حاضر، روش تحقیق تلفیقی بود و از دو روش کیفی با تکنیک های تحلیل محتوا و مصاحبه و روش کمی (پیمایش) با تکنیک پرسشنامه استفاده شده است. با توجه به اهداف و ویژگی های پژوهش، در بخش کیفی نمونه آماری تحقیق، 20 نفر از کاربران اینستاگرام با دنبال کنندگان بالای 1000 نفر (در طول روز حداقل سه بار خود را به نمایش می گذارند) است، که تعداد 60 عدد عکس از صفحه آن ها مورد تحلیل قرار گرفت. همچنین حجم نمونه در بخش کمی 384 نفر از شهروندان ساکن شهر تهران در سال 98 است. برای نمونه گیری در روش های کمی و کیفی به ترتیب از روش نمونه گیری خوشه ای و روش اشباع بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که رابطه معناداری بین میزان استفاده افراد از شبکه اجتماعی اینستاگرام و میزان بازنمایی بدن اجتماعی، نمایشی و زیباشناختی وجود دارد. همچنین محقق، در تحلیل بازنمایی عکس ها در شبکه اجتماعی اینستاگرام دریافت، از حیث تکنیک های بازنمایی به کار برده شده، در تیپ بدن اجتماعی از تکنیک های آشکارسازی و پنهان سازی، در الگوی بدن نمایشی از تکنیک های ورزیدگی و اغواگری و درنهایت در الگوی بدن زیباشناختی از تکنیک های زیبایی شناختی و زیبایی مصنوعی استفاده شده است.
مدل سازی اثرات جذابیت تبلیغ افراد مشهور در اثرگذاری تبلیغات برند: مطالعه صفحات اینستاگرامی تجارت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
95 - 131
حوزه های تخصصی:
شبکه های اجتماعی هم زمان با رشد و پویایی فضای مجازی، فرصت ها و چالش های جدیدی را برای ارتباط مخاطب فراهم آورده و بستری فراهم کرده اند که روابطی تعاملی و متقابل شکل گیرد. در این میان حمایت چهره ها (سلبریتی) و افراد مشهور به یک روش محبوب در رسانه های سنتی و شبکه های اجتماعی تبدیل شده است. بنابراین تحقیق پیش رو به بررسی اثرات جذابیت افراد مشهور در تبلیغات در تجارت اجتماعی را با استفاده از مدل نظری برگرفته از احتمال موشکافی (ارزیابی) و اعتبار منبع بررسی کند. این پژوهش از نوع کاربردی است، با روش توصیفی همبستگی انجام شده و جامعه آماری شامل کاربران ایرانی صفحات تجارت اجتماعی اینستاگرامی هستند که در معرض تبلیغات افراد مشهور قرارگرفته و تجربه خرید از این صفحات داشته اند؛ در این راستا اطلاعات از طریق پرسشنامه آنلاین، در میان 400 نفر از مخاطبان صفحات اینستاگرامی تجارت اجتماعی به دست آمده و برای پردازش و مدل سازی از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شده است. نتایج نشان داد که متغیرهای جذابیت و قابل اعتماد بودن فرد تبلیغ کننده با متغیر نگرش به نشان تجاری (برند)؛ همچنین متغیرهای تخصص و قابل اعتماد بودن فرد تبلیغ کننده با متغیر جذابیت محصول رابطه معناداری دارند؛ ازسویی میان متغیر جذابیت فرد تبلیغ کننده و جذابیت محصول؛ همچنین تخصص فرد تبلیغ کننده با نگرش به نشان تجاری رابطه معناداری یافت نشد.
ارزیابی صحت اطلاعات منتشر شده در شبکه اجتماعی اینستاگرام با محوریت موضوعی کرونا
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی صحت اطلاعات منتشر شده با موضوع کرونا در شبکه اجتماعی اینستاگرام و بررسی رابطه میان صحت اطلاعات و محبوب پست های منتشر شده، اجرا شده است. این پژوهش از لحاظ نوع کیفی بوده و با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه پژوهش شامل 100 پست منتشر شده مرتبط با موضوع کروناست که طی یک ماه (مرداد )1399 در اینستاگرام منتشر گشته است. داده ها با استفاده از روش مشاهده مستقیم و به کارگیری سیاهه وارسی طراحی شده توسط محقق گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (میانگین و فراوانی) و آزمون مجذور کای دو و نرم افزار اس. پی. اس. اس. 18 استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد 46 درصد از اطلاعات منتشر شده فاقد صحت بوده و اخبار جعلی به حساب می آیند. 54 درصد از اطلاعات منتشر شده نیز از صحت و اعتبار کافی برخوردار بوده اند. علاوه بر این، میان محبوبیت یک پست و صحت اطلاعات آن رابطه معناداری مشاهده شد.
بازنمایی زندگی روزمره خانوادگی زنان ایرانی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
1 - 30
حوزه های تخصصی:
فضای مجازی عرصه ای برای بازنمایی هویت های اجتماعی است و در این میان هویت های زنانه نیز مجال بسیاری برای خود ابرازی در این میدان یافته اند. فضای مجازی همزمان انعکاس دهنده و برسازنده زندگی روزمره است. پژوهش حاضر با تاکید بر زندگی روزمره خانوادگی زنان ایرانی در اینستاگرام در جستجوی فهم چگونگی استفاده آنها از فضای مجازی برای تاثیرگذاری بر مخاطب و الگوهای بازخورد مخاطبان در صفحات و پست های اینستاگرامرهای زن خانه دار می باشد. با تحلیل بیش از 800 پست از 26 اینستاگرامر و نظرات مخاطبان ذیل پست ها، سه مضمون کلی شامل مادری و خانه ایده آل؛ انقیاد توام با قدرتمندی/ بازنمایی هویت های زنانه-مردانه و پارادوکس های هویتی / بازنمایی مفهوم خوشبختی در پیوند با خانواده، مصرف تظاهری و زیبایی استخراج و تحلیل شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شبکه اینستاگرام برای زنان اینستاگرامر ایرانی دارای کارکرد هویت بخشی و فراغتی است که در بستر آن زنان ضمن بازنمایی نقش های جنسیتی در قالب کلیشه های سنتی، نسبت به الگوهای حاکم بر ساختارهای مردسالارانه مقاومت داشته و کنش های آگاهانه ای برای رسیدن به اهداف خود و تبدیل شدن به اینستاگرامر انجام می دهند و در این مسیر، هم زمان درجاتی از سوژگی و فرودستی آنان بازنمایی می شود.
تناسب یابی هنجارهای عمل و تعامل با ساختار آن در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
30 - 65
حوزه های تخصصی:
اینستاگرام یک شبکه اجتماعی عکس محور است که در سال های اخیر در بین ایرانیان محبوبیت فراوانی را به دست آورده. هنجارهای عمل و تعامل در این شبکه اجتماعی ویژگی های خاص خود را دارد که با تعامل حضوری متفاوت است. کیفیت این تفاوت برای جامعه شناسان مبهم و ناشناخته می باشد. بخش اصلی این تفاوت به علت ماهیت برخط بودن این شبکه اجتماعی و ساختار خاص آن است. منظور از ساختار در فضای اینستاگرام، همان بخش های طراحی شده توسط طراحان است که امکاناتی را برای کنش ایجاد می نماید و محدودیت هایی برای آن ایجاد می کند. برای کشف این تفاوت ها در این نوشتار هنجارهای عمل و تعامل با تناسب ساختار اینستاگرام توصیف شده است. برای این توصیف از روش مردم نگاری اینترنتی استفاده شده است. برای اطمینان از صحت هنجارهای کشف شده توسط محقق، یک پرسشنامه اینترنتی تنظیم شده که توسط 110 نفر پر و تایید شده است. در پایان نیز به کمک نظریه فردگرایی روش شناختی ریموند بودون، ساختار، هنجارها، چگونگی عمل و تعامل اجتماعی در این شبکه اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
انگیزه ها و الگوهای هشتگ گذاری بومیان دیجیتال ایرانی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
123 - 148
حوزه های تخصصی:
پلتفرم ها در قالب به روزرسانی امکانات و قابلیت ها تغییرات سبک زندگی کابران پلتفرم ها را تسهیل می کنند و با توجه به اینکه، رسانه های جدید ابتدا با ظهورشان و سپس با ارائه امکانات جدید به لذت تازه ای منجر می شوند، بنابراین، شناخت انگیزه های بومیان دیجیتال در استفاده از امکان هشتگ گذاری ضروری است. هدف این تحقیق، بررسی هشتگ های پرکاربرد و میزان استفاده از این هشتگ ها توسط بومیان دیجیتال و در ادامه آن، شناسایی انگیزه های هشتگ گذاری بومیان دیجیتال در اینستاگرام است. بنابراین، در قدم اول، از طریق داده کاوی هشتگ های پرکاربرد 534 نفر از بومیان دیجیتال در طی یک ماه جمع آوری شد و سپس از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته با 20 نفر از بومیان دیجیتال، انگیزه ها و الگوهای رفتاری این نسل شناسایی شد. طبق یافته ها، 15097 هشتگ از پست های 534 کاربر اینستاگرام استخراج شد که «nice»، «jzb»، «best» و «awli» پرکاربردترین هشتگ ها بودند. انگیزه های استفاده از هشتگ ها شامل تعلق داشتن، اجتماعی بودن، جلب توجه، کسب اطلاعات، محبت کردن، مستندسازی موقعیت ها و ابراز هویت شخصی است. بروز لذت ها و انگیزه های جدید ناشی از هشتگ از نگاه کاربر و جامعه و سهولت استفاده از دیدگاه نرم افزاری نهایتاً به ظهور سبک زندگی جدید کمک می کند که بومیان دیجیتال از رهگذر استفاده از این امکان، به بازآفرینی هنجارهای دنیای واقعی در دنیای مجازی می پردازند.
تصویر زندگی فرودستان در اینستاگرام؛ مطالعه موردی زنان بی خانمان بهبود یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
149 - 168
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله مطالعه کنش گروهی از «زنان بی خانمان بهبودیافته» به عنوان بخشی از فرودستان اجتماعی در اینستاگرام است. گروهی که هرچند به رسانه های رسمی دسترسی کمتری دارند، اما در رسانه های مجازی و شبکه های اجتماعی از امکان نمایش خود و زندگی روزمره شان برخوردار شده اند. از این روی در این مقاله محتوای به اشتراک گذاشته توسط این گروه در اینستاگرام مورد مطالعه قرار گرفت. با این پرسش ها که این زنان در پُست های اینستاگرام خود چه مضامینی را به اشتراک می گذارند؟ در این تصاویر گذار از بی خانمانی تا باخانمانی چگونه رخ می دهد؟ و به طور کلی این شبکه اجتماعی چه قابلیت ها و فرصت هایی را برای آنها به عنوان ابزار و استراتژی ای برای گذراندن زندگی روزمره فراهم می آورد؟ این تحقیق با رویکرد کیفی و روش تحلیل تماتیک و مطالعه 140 پست اینستاگرام از صفحه 10 زن بی خانمان بهبودیافته انجام شده است. بر اساس یافته های نوشته حاضر، سه دسته مضمون شامل «ظاهر آراسته»، «حضور اجتماعی» و «جستجوی عشق و آرامش» در پست ها شناسایی شدند. اینطور به نظر می رسد که فقدان نمایش گذشته در گذار از بی خانمانی به باخانمانی و ارائه تصویری از زن بدون گذشته در این پست ها و نمایش یک «خود» جدید در اینستاگرام، برای این کاربران کارکردی جبران کننده داشته است؛ نظیر سیاست و مقاومتی که در نظریه «پیشروی آرام» بیات و مفهوم «تاکتیک کنارآمدن» دوسرتو مطرح می شود.
یادبود پس از مرگ کاربران در شبکه های اجتماعی (تحلیل نظرات کاربران در صفحات اینستاگرامی جان باختگان ویروس کرونا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
261 - 294
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوه های یادبود فوت شدگان در شبکه های اجتماعی و نحوه ابراز احساسات کاربران درباره فرد متوفی انجام شده است. به این منظور کامنت های کاربران در صفحات اینستاگرامی متوفیان بیماری همه گیر کووید 19 به روش تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل مضمون کامنت های کاربران در صفحات اینستاگرامی به استخراج شش مضمون فراگیر «ابراز ناباوری و انکار»، «ابراز غم و اندوه به علت مهیا نبودن شرایط برای آخرین وداع»، «ابراز همدلی»، «اسطوره سازی از متوفی»، «احساس ناراحتی از حاضر نبودن کنار خانواده متوفی به علت ترس از ابتلا به بیماری» و «نقش فضای مجازی برای دیرفراموشی مرگ» منجر شد. بر اساس یافته های پژوهش، کاربران اینستاگرام در برگزاری یادبود آنلاین غالباً به ابراز غم و اندوه و عرض تسلیت به بازماندگان فرد متوفی و بیان احساسات درباره فرد متوفی می پردازند که گریه و اشک و آه آن ها با استفاده از ایموجی های مرتبط بروز داده می شود. این پژوهش نشان می دهد در شبکه های اجتماعی، کاربران علاوه بر ابراز همدردی با بازماندگان متوفی این امکان را در صفحات اجتماعی فرد از دست رفته دارند که احساسات خود را به صورت یک طرفه با او نیز بیان کنند و به نوعی ارتباط کاربران با متوفیان یک سویه ادامه خواهد داشت که البته این موضوع به دیرفراموشی مرگ افراد و کامل نشدن تکالیف سوگواری منجر خواهد شد.
بصری شدن زندگی روزمره زنان؛ گفتمان غالب زنان اینفلئونسر در شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه های اجتماعی، فرصتی را در اختیار گروه های مختلف مردم قرار داده که بتوانند تجربه زندگی روزمره خود را بصری کنند. این بصری سازی زندگی روزمره توسط زنان اینفلئونسر در شبکه اجتماعی تصویرمحور اینستاگرام انجام می شود، در این مقاله، گفتمان غالب بازتولیدشده توسط این کاربران، موردمطالعه قرار گرفته است. با به کارگیری چارچوب مفهومی متشکل از نظریه تحلیل گفتمان فوکو، بازنمایی جنسیت باتلر و فرهنگ تصویری میروزئف، می توان با مطالعه تصاویر نمایش داده شده زنان توسط خودشان در اینستاگرام، به این سؤال پاسخ داد که آیا این تصاویر، برساخت و گفتمان متفاوتی از جنسیت ایجاد کرده است یا در چارچوب همان گفتمان های غالب گذشته قرار می گیرند؟ به این منظور، 27 صفحه اینستاگرامی زنان اینفلئونسر با دنبال کنندگان بالای 500 هزار نفر، انتخاب شد. در مجموع، 315 پست (تصویر و متن) نیز به عنوان نمونه، مورد استفاده قرار گرفت و با روش تحلیل گفتمان بصری، مضامین اصلی و فرعی گفتمان استخراج شد. تحلیل یافته ها نشان می دهد گفتمانی که توسط زنان اینفلئونسر بازتولید می شود، شامل گفتمان های مردسالاری و سرمایه داری است.