۵.
مقدمه: رفتار رانندگی به مجموعه ای از کنش ها و واکنش های نسبتاً پایدار، قابل رؤیت، سنجش و پیش بینی انسان ها در عرصه ترافیک و استفاده از سامانه های حمل ونقل گفته می شود که بر اثر محرک های بیرونی اعم از نرم افزاری و یا سخت افزاری بر چگونگی آمدوشد آنان و سایر کاربران راه تأثیر گذاشته و می تواند آثار مثبت و یا مخرب بر جریان ترافیک داشته باشد. در این پژوهش توجه از نگاه خطی به مسئله، به نگاه غیرخطی و چندعامله معطوف شده است. این پژوهش به دنبال بررسی رفتار رانندگی با استفاده از شبیه سازی بر اساس رویکرد سیستم داینامیک است. هدف اصلی مقاله، ارائه مدل کاربردی ناشی از طراحی رفتار رانندگی در شهر تهران در تعامل با عنصر راه و فناوری است.مواد و روش هابه منظور دستیابی به این هدف، ضمن مطالعه ادبیات و پیشینه موضوع و بررسی مستندات و داده های موجود ابتدا مهم ترین متغیرهای رفتار رانندگی جمع آوری و بر این اساس فرضیه های پویایی مدل شناسایی و انتخاب شد. در ادامه نمودارهای علت و معلولی و انباشت- جریان ترسیم و توابع ریاضی مربوط به ارتباط متغیرهای مدل استخراج شد. در این پژوهش از نظرت خبرگان در بخش های مختلف اجرایی در قالب مصاحبه نیمه باز استفاده شد. بخش اصلی از داده های مورد نیاز از بانک های داده ای موجود در واحدهای مرتبط با ترافیک شهر تهران جمع آوری و تحلیل شده است. در پایان پس از آزمون مدل پویا با استفاده از نرم افزار ونسیم، سناریوهای مختلف برای کاربردی کردن مدل پیشنهاد شد. نتایج سناریوهای منتخب بهبود در متغیرهای مربوط به رفتار رانندگی در کوتاه مدت و کاهش آن در بلند مدت را نشان می دهد.یافته هانتایج حاصل از اجرای مدل داینامیک ایجادشده برای دو مجموعه سناریو که یک مجموعه دارای دو سناریو (شامل متغیرهای سرعت رشد اقتصادی و بهره وری) و مجموعه دوم دارای سه سناریو (شامل متغیرهای سرعت سرمایه گذاری در تکنولوژی، سرعت استهلاک تکنولوژی و سرعت رشد تکنولوژی) بوده است، تعیین کرد و نشان داد بیشترین تأثیر در نرخ رشد تکنولوژی خودرو متأثر از افزایش سرمایه گذاری در این حوزه است؛ اثربخشی تکنولوژی پیشگیرانه بیش از هر متغیری وابسته به سرعت رشد تکنولوژی است و در موضوع تصادفات، گرچه همه تغییرات در وضعیت های یادشده حائز اهمیت هستند و به کاهش منجر می شوند، اما سایر تحلیل ها نشان داد این کاهش طی زمان کمتر خواهد شد و تغییرات آن به صفر نزدیک خواهد شد (معادل صفر نخواهد بود، ولی به آن نزدیک است) و لازم است با استفاده از متغیرهای دیگری همچون اقتدار پلیس این موضوع جبران شود.نتیجه گیرینتایج حاصله را می توان چنین بیان کرد که نخست، ارتقای نظم که می تواند به عنوان تابعی از توجه به ایمنی و ارتقای فرهنگ عمومی در نظر گرفته شود و بر اثر افزایش سرانه درآمد ملی قابل حصول خواهد بود، عاملی اثرگذار بر کاهش تصادفات است؛ دوم، ارتقای تکنولوژی های پیشگیرانه، نقش شایانی در افزایش ایمنی رانندگی و در نتیجه، کاهش تصادفات خواهد داشت و سوم، افزایش ظرفیت معابر نمی تواند نقش مؤثری در کاهش نرخ تصادفات ایفا کند و حتی گاهی نتیجه عکس خواهد داشت.بر همین اساس و با تکیه بر مدل معرفی شده و یافته های مستخرج از اجرای آن، می توان پیشنهاد کرد که هرچه افزایش سرمایه گذاری در فناوری خودرو هرچه بیشتر باشد شاهد بهبود بیشتر محصولات، اثربخشی و رشد بیشتر آن خواهیم بود. همچنین سرعت رشد تکنولوژی خودرو می تواند نقش پیشگیرانه بودن فناوری را هرچه بیشتر تقویت کند. به نظر می رسد حتی اگر کشور دارای رشد چشمگیر در درآمد های خود باشد، حل مشکل ترافیک از طریق توسعه زیرساخت شهری امکان پذیر نخواهد بود.