مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
موازنه تهدید
حوزه های تخصصی:
ایران و ترکیه به عنوان دو قدرت منطقه ای پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی سابق همواره بهسوی رقابت با یکدیگر حرکت کرده اند. این مقاله به دنبال بررسی تأثیر تحولات جهان عرب بر رقابت منطقه ای ایران و ترکیه با استفاده از رویکردی واقع گرایانه و امنیت محور می باشد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که تحولات جهان عرب با تشدید رقابت منطقه ای ایران و ترکیه، موجب شکل گیری اتحادها و ائتلاف های منطقه ای و فرامنطقه ای با محوریت ایران و ترکیه شده است که در یک سوی آن روسیه، ایران، عراق و سوریه و در سوی دیگر ترکیه، عربستان سعودی، قطر و گروه های سلفی قرار دارند. همچنین ناتوانی ترکیه در این مسیر موجب ارتقای جایگاه منطقه ای ایران و تعدیل سیاست منطقه ای ترکیه خواهد شد.
الگوی تقابل بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای در منازعات داخلی سوریه و عراق (2015-2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منازعات داخلی سوریه و عراق پس از بیداری عربی، الگوی جدیدی از کشمکش و تقابل های منطقه ای را به وجود آورده است. این کشمکش ها را می توان در چارچوب تقابل ائتلاف منطقه ای ایران، دولت سوریه، حزب الله لبنان و دولت عراق در تقابل با ائتلاف منطقه ای ترکیه، عربستان سعودی و سایر دولت های عربی که با اهداف مشترک اسرائیل در منطقه پیوند خورده است، بررسی کرد. در کنار این دو ائتلاف، باید به کردها به مثابه بازیگر غیردولتی پراهمیت و همچنین دو بازیگر فرامنطقه ای آمریکا و روسیه در پویش های امنیتی اشاره کرد. آنچه قابل توجه است، اهداف متعارض ائتلاف ها و بازیگران درگیر در این پویش های امنیتی است که می تواند از یک الگوی کلان امنیتی تأثیرپذیر باشد. این پرسش اساسی قابل طرح است که چه الگویی می تواند اهداف متعارض و کشمکش بازیگران در پویش های امنیتی منازعات داخلی سوریه و عراق را تبیین کند؟ یافته های این پژوهش حاکی از آن است که رویکردهای متعارض بازیگران و ائتلاف ها در منازعات داخلی سوریه و عراق برمبنای الگوی کلان امنیتی کشمکش در راستای موازنه قدرت منطقه ای قابل درک است. درواقع الگوی کلان در پویش های امنیتی جدید، کشمکش بازیگران و ائتلاف ها بر سر حفظ موازنه در مقابل تغییر موازنه است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای است
تهدید غرب، برداشت روسیه و بحران اوکراین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شرایطی که نزدیک به سه سال از آغاز بحران اوکراین و سرنگونی دولت طرفدار مسکو در کی یف می گذرد، طرح دیدگاه های متفاوت در خصوص رفتار روسیه در قبال بحران اوکراین همچنان ادامه دارد. غالب نظرات ارایه شده، مواضع مسکو را متاثر از رویکرد تهاجمی و نوامپریالیستی روسیه در دوره زمامداری ولادیمیر پوتین می دانند. مقاله حاضر در پاسخ به چرایی رفتار روسیه، تئوری موازنه تهدید استفن والت را به خدمت گرفته و این فرضیه را به آزمون خواهد گذاشت که برداشت مسکو از تهدیدات سیاسی - امنیتی غرب در محیط امنیتی خود، مهمترین عامل در شکل گیری رفتار این کشور در قبال تحولات اوکراین است. در جهت تبیین موضوع، ضمن بررسی کلی تحولات اوکراین، به مناسبات روسیه و غرب، تلاش غرب به ویژه امریکا برای نفوذ در حوزه مشترک المنافع پرداخته خواهد شد. همچنین، تلاش خواهد شد تا برداشت روسیه از تهدید غرب، با مروری بر گرایشات فکری و اظهارات مقامات روسی و همچنین مفاد اسناد سیاسی - امنیتی بالادستی تشریح شود.
راهبرد امنیتی امریکا و گرایش ایران به شانگهای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، راهبرد امنیتی امریکا تا سال 2000 به دلیل نبود یک دشمن مشخص، دستخوش ابهامی اساسی شد و این خلاء راهبردی، این کشور را به جست وجوی هستی شناسی جدیدی در عرصه سیاست بین الملل وادار ساخت. پس از حادثه 11 سپتامبر 2001، سیاست مبارزه با تروریسم در راهبرد امنیتی امریکا نقش برجسته ای پیدا کرد؛ این رویکرد، با تهاجم امریکا به افغانستان (2001) و حمله به عراق (2003) نمود عینی یافت و منجر به حضور گسترده تر این کشور در منطقه، به ویژه در مرزهای ایران شد. در عین حال، دولت امریکا همواره ایران را در لیست دولت های حامی تروریسم قرارداده و در این راستا پیوسته ایران را به حمله نظامی تهدید می کند. در چنین شرایطی است که ایران درصدد عضویت در سازمان همکاری شانگهای برآمده است و مسئله اصلی این نوشتار این است که نقش راهبرد امنیتی امریکا در گرایش ایران به این سازمان چه بوده است؟ در پاسخ به این سئوال، فرضیه نوشتار حاضر نیز تغییر راهبرد امنیتی امریکا در خاورمیانه را عامل مؤثر در گرایش ایران به عضویت در سازمان همکاری شانگهای می داند؛ فرضیه ای که در این مقاله تصدیق می شود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و ابزار نظری برای تبیین فرضیه این پژوهش نیز، نظریه رئالیسم تدافعی است
راهبرد امنیتی قدرت های منطقه ای ایران، ترکیه و اسرائیل در قبال بحران سوریه (2011-2014 )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با شکل گیری تحولات در سوریه، هریک از بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای موضع گیری خاصی را در قبال این کشور اتخاذ نموده اند که دخالت برخی از این بازیگران باعث آغاز جنگ داخلی و ظهور داعش در این کشور شد. در این پژوهش ما به دنبال پاسخ گویی به این سؤال محوری می باشیم که؛ راهبرد امنیتی کشورهای منطقه ای در قبال بحران سوریه چیست؟ البته با توجه به گستردگی بازیگران تنها راهبرد امنیتی ترکیه ،اسرائیل و ایران که تأثیر گذار ترین نقش را در منطقه دارا می باشند ،بررسی می شود. یافته های این مقاله حاکی از این است که راهبرد امنیتی ترکیه در قبال سوریه متغیر و پیچیده است. سیاست ترکیه در چرخش های متعدد از میانجیگری و داوری به مهیا کردن امکانات و مدیریت مخالفان تا لشکرکشی و تهدید به جنگ متمایل شده است. راهبرد امنیتی اسرائیل با توجه به برخوداری از حمایت بی چون وچرای آمریکا حفظ موجودیت منافع خود در بلندهای جولان و بسط نفوذ ایران در منطقه است که ترکیه در این زمینه با آن ها همراه شده است ودر نهایت راهبرد امنیتی ایران را می توان حفظ دولت بشار اسد در چهار چوب موازنه تهدید علیه اسرائیل تبین کرد.
تحلیل رابطه اسرائیل و کردستان عراق و پیامدهای امنیتی آن برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات عیمق در عراق پس از جنگ خلیج فارس در سال 1991، و بویژه خلاء قدرت ایجاد شده پس ازسقوط صدام در سال 2003، هجوم داعش به این سرزمین، و اخیرا برگزاری رفراندوم استقلال در کردستان عراق و گسترش فعالیت های سیاسی، اقتصادی، نظامی کردها در راستای اهداف استقلال طلبانه خود در این کشور، زمینه مناسبی برای توسعه حضور و نفوذ اسرائیل درکردستان عراق فراهم آورد ه است. پرسش اصلی پیش روی این مقاله اینست که افزایش حضور و نفوذ اسرائیل در کردستان عراق چه آثار و پیامدهایی را برای امنیت ملی و منافع ایران ایجاد خواهد نمود؟ در این مقاله برمبنای چارچوب مفهومی موازنه تهدید، تلاش شده است تا ضمن تبیین جنبه های مختلف سیاست ها و روابط اسرائیل با کردهای عراق، تبعات آنها بر امنیت ملی ایران واکاوی شوند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که حضور و نفوذ اسرائیل در منطقه کردستان عراق، در راستای تحقق اهداف راهبردی این رژیم، ازجمله ایجاد یک متحد استراژیک جدید در منطقه می باشد که در نهایت می تواند تهدیدات جدی امنیتی (مانند ایجاد قلمرو استراتژیک برای اسرائیل در نزدیکی مرزهای ایران، مقابله با حضور و نفوذ ایران در عراق، ایجاد محیط بحران با حمایت از استقلال کردستان عراق و تجزیه عراق، ..) برای ج. ا. ایران در بر داشته باشد.
تبیین سیاست راهبردی جمهوری اسلامی ایران در قبال سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفان والت معتقد است که دولت ها نه از قدرتمندترین دشمنان، بلکه از تهدیدآمیزترین آنها می ترسند و در مقابل آنها دست به موازنه می زنند. به اعتقاد وی احساس تهدید، خود تابعی از چهار عامل قدرت متراکم کشور یا عامل تهدیدزا، توانایی تهاجمی و نیات تهاجمی آن و مجاورت و نزدیکی جغرافیایی منبع تهدید است. بنابراین به دلیل وجود چهار شاخص تهدیدزا، ایران تحولات در حال وقوع در سوریه را تهدیدی علیه امنیت خود قلمداد کرده و به صورت مستقیم و غیرمستقیم، وارد این بحران منطقه ای شده و در راستای منافع ملی و امنیت ملی و منطقه ای خود، از دولت حاکم بر سوریه حمایت می کند. اما بدون تردید، تنها دلیل ورود ایران به تحولات سوریه، مسائل مطرح شده از زاویه دید والت نیست؛ بلکه یکی از دلایل اصلی این مسئله مباحث مرتبط با محور مقاومت و لزوم نقش آفرینی ایران در راستای آرمان های نظام جمهوری اسلامی ایران و حفظ و تقویت متحدینش در سطح منطقه است.
بررسی عوامل منطقه ای تغییر رویکرد عربستان سعودی در سیاست خارجی نسبت به کشورهای منطقه خلیج فارس(پس از سقوط صدام)
حوزه های تخصصی:
تداوم و استمرار اصول و اهداف سیاست خارجی و تلاش برای حفظ وضع موجود را می توان مخرج مشترک تمامی نظریات ارائه شده در رابطه با اهداف و اصول سیاست خارجی عربستان سعودی دانست بنابراین ثبات و استمرار به عنوان مؤلفه ی مهم محافظه کاری در سیاست خارجی عربستان را می توان در استمرار و تداوم اعمال اصول و اهداف کلان آن در چارچوب سیاست خارجی بررسی کرد. اما طی چند سال اخیر رویکردهای این کشور در منطقه نشانگر عبور این کشور از سنت محافظه کاری و گرایش به رویکرد تهاجمی است. حضور فعال و گسترده در بحران سوریه و تلاش های مقابله جویانه در برابر ایران نشان دهنده این است که عربستان وارد مرحله متفاوتی در سیاست خارجی خود شده است. در این راستا، این مقاله درصدد پاسخ به این سؤال است که چه عواملی باعث به وجود آمدن تحول در الگوهای رفتاری سیاست خارجی عربستان سعودی در منطقه خلیج فارس شده است؟ همچنین نقش و رویکرد جمهوری اسلامی ایران در منطقه چه تاثیری بر این تحول در سیاست خارجی عربستان داشته است؟ بر این اساس فرضیه مقاله این است که رویکرد سیاست خارجی عربستان سعودی(به خصوص پس از سقوط صدام در عراق) از حالتی محافظه کارانه به سوی رفتاری تهاجمی تغییر یافته است که شرایط منطقه ای نقش مؤثری در این تحول داشته است. روش تحقیق مبتنی بر راهبرد تحقیقی توصیفی – تحلیلی است.
همه پرسی استقلال اقلیم کُردستان و پدیداری موازنه تهدید در روابط ایران و ترکیه
مسئله استقلال کُردستان همواره بعنوان یکی از نقاط مورد اختلاف در عراق و منطقه بوده است. پیوند این منطقه با کردهای ایران، ترکیه و سوریه باعث شده است تا این موضوع جنبه بین المللی پیدا کند و برای تعیین سرنوشت آن تنها نظر بازیگران محلی و ملی کفایت نکند. این پژوهش با هدف کالبدشکافی و بررسی رویکرد سیاست خارجی ایران و ترکیه به همه پرسی استقلال اقلیم کُردستان با روش کتابخانه ای انجام شده است. بنابراین سوال اصلی تحقیق بدینگونه مطرح می شود که، باتوجه به تحولات و مسائل سیاسی- امنیتی در عراق، ایران و ترکیه به رغم وجود اختلاف نظرهای موجود بین آنها نسبت به برگزاری همه پرسی و همه پرسی استقلال اقلیم کُردستان چه رویکردی را برای دستگاه سیاست خارجی خود اتخاذ کردند؟ یافته های پژوهش بیان می دارد، طی سال های اخیر راهبرد اصلی ایران و ترکیه در کنار اختلافات متعدد در قبال بحران های اخیر خاورمیانه، در مورد عراق دارای مولفه های چندی بوده است، که یکی از مهمترین آنها تاکید و تلاش برای «حفظ تمامیت ارضی» و مخالفت با تجزیه این کشور است؛ بنحوی که برای رسیدن به این مهم دو کشور برای کسب منافع ملی خود ائتلافی ایجاد کرده اند. چراکه دو کشور مذکور دارای جمعیت قابل توجهی از کردها هستند که با ایجاد یک دولت کردی در عراق باعث ایجاد یک الگوی موفق در منطقه می شود و کردهای دو کشور را تحت تاثیر قرار می دهد. مزید بر این مسئله، احزاب کردی در داخل دو کشور نیز با استقلال اقلیم کُردستان ممکن است از شدت عمل بیشتری در مناطق مرزی برخوردار شوند و امنیت دو کشور ترکیه و ایران را با مشکلات جدی مواجه کنند.
تأثیر بحران سوریه بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم گذشت چندین سال از بحران سوریه، از وضعیت پیچیده حاکم بر این کشور، نه تنها کاسته نشده، بلکه باعث تحلیل قدرت تأثیرگذاری این کشور در مناسبات منطقه ای شده و با تشدید آن بر امنیت کشورهای منطقه ای هم پیمان خود تأثیر بسزایی گذاشته است. فرضیه این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و از منظر رئالیسم تدافعی، این است که نقش آفرینی ایران در بحران سوریه و شکست داعش موجب حفظ موقعیت راهبردی و افزایش نفوذ منطقه ای، مقابله با گروه های شبه دولتی مخالف ایران در منطقه، حفظ محور مقاومت و شکل گیری الگوی همکاری بین ایران و روسیه شده که امنیت و نفوذ ایران را در منطقه افزایش داده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ایران سعی دارد با نفوذ بیشتر در منطقه و بهره گیری از سیاست اتحاد با روسیه، نخست امنیت ملی خویش و پس از آن، منافع ملی خود را تأمین نماید.
نقش بحران سوریه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
بحران سوریه به عنوان یک بحران سیاسی عمیق در خاورمیانه، با توجه به شکاف های اجتماعی موجود در جامعه سوریه مانند بحران هویت، دولت سازی، مشروعیت و فقر در کنار مداخله قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای و سازمان های فراملی و فروملی به عرصه تقابل و رقابت بین دو جریان متضاد «مقاومت» و «محافظه کاری عربی» و منافع قدرت های جهانی تبدیل شد. سوریه به عنوان سد نفوذ سیاست های ضدایرانی آمریکا در خاورمیانه، هم مرز بودن با حزب الله و اسرائیل و قرار گرفتن در محل تلاقی و اتصال دو ایدئولوژی ایران اسلامی و ناسیونالیسم عربی اهمیت ویژه ای دارد. بحران سوریه، امنیت منطقه ای ایران را با تهدیداتی از جنس تضعیف محور مقاومت، شکل گیری منازعات گفتمانی و تشدید تنش های فرقه ای و مذهبی، تضعیف جایگاه و نفوذ ایران، برهم خوردن ساختار قدرت و موازنه قوا و بالا گرفتن رقابت تسلیحاتی در منطقه مواجه می کند که با وجود وابستگی متقابل امنیتی در منطقه، تأثیر منفی بر امنیت ملی ایران گذاشته و آینده آن ترسیم کننده صورت بندی قدرت در خاورمیانه خواهد بود. این پژوهش، با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای به نقش بحران سوریه بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می پردازد. سوال اصلی که مطرح می شود این است که بحران سوریه چه نقشی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ در پاسخ می توان گفت که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در واکنش به بحران سوریه تلاش می کند با سیاست تدافعی و با حضور موثر در منطقه، امنیت نسبی خود را در شرایط خاص ناامنی در منطقه افزایش دهد.
تلاش روسیه برای خنثی سازی اثرات سپر دفاع موشکی آمریکا در شرق اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استقرار سامانه دفاع موشکی آمریکا در شرق اروپا از راهبردی ترین بحث هایی است که در چند دهه اخیر در صدر اخبار منطقه و جهان قرار گرفته است. تحول های مربوط به آن و کشیده شدن دامنه این سامانه به مرزهای غربی روسیه، بیش از پیش بر روابط مسکو- واشنگتن سایه افکنده است. ایالات متحد، هدف اصلی خود از پیگیری این طرح را مقابله با تهدیدهای موشکی و هسته ای ایران و کره شمالی و حفاظت از متحدان خود در اروپا بیان کرده است. با این حال، باید توجه داشت که مسکو استقرار و گسترش این سامانه موشکی را تثبیت و استمرار هژمونی آمریکا و تهدیدی برای افزایش قدرت نظامی و موشکی روسیه می داند و در این زمینه، برای خنثی کردن آثار این سامانه به اقدام های تقابلی و تلافی جویانه روی آورده است. این نوشتار در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که روسیه برای خنثی سازی آثار سپر دفاع موشکی آمریکا در اروپای شرقی به چه اقدام هایی دست زده است؟ مفروض نوشتار حاضر این است، از آنجا که مسکو استقرار سپر موشکی آمریکا در شرق اروپا را تلاشی در راستای کنترل و خارج کردن روسیه از گردونه قدرت های راهبردی موشکی می داند؛ بنابراین روسیه در پاسخ به این طرح، به اقدام های دیپلماتیک و نظامی دست زده و بدین وسیله در تلاش است تا با افزایش توانمندی های موشکی و دفاعی خود، به اصطلاح موازنه راهبردی را در شرق اروپا حفظ کند. این خود می تواند منطقه را وارد رقابت های تسلیحاتی جدید کند. برای تحلیل داده های نوشتار از روش تحلیلِ کیفی استفاده شده است.
تحلیل سیاست خارجی ایران در مقابله با گروه تروریستی داعش: 2014-2018(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
141 - 171
حوزه های تخصصی:
فعالیت گسترده گروه تروریستی داعش طی سال های 2018-2014 در عراق و سوریه با واکنش های مختلفی مواجه شد. هدف اصلی در این مقاله بررسی سیاست خارجی ایران در قبال داعش در قالب روش توصیفی – تحلیلی و در چارچوب نظریه موازنه تهدید است. این سوال اصلی را مطرح می کند که رویکرد سیاست خارجی ایران در قبال گروه داعش چگونه است و چه راهکارها و چالش هایی را در برمی گیرد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که سیاست خارجی ایران در قبال داعش، به طور کلی از برداشت ایران از تهدید داعش شکل گرفته است. برداشت تهدید داعش از سوی ایران، دارای چهار شاخص عمده مجموع قدرت، نزدیکی جغرافیایی، قدرت تهاجمی و نیات تهاجمی است. در این راستا سیاست خارجی ایران در برابر داعش شکلی امنیت محور به خود گرفته است که از ویژگی های متعددی نظیر حضور فعال نهادهای نظامی در سیاست خارجی و تاکید بر بازدارندگی برخوردار است. در عین حال، سیاست خارجی ایران در قبال داعش با چالش هایی نیز مواجه است که مشکلات داخلی و شکاف های اجتماعی کشورهای درگیر، کارشکنی های بازیگران منطقه ای و راهبرد آمریکا در ایجاد جنگ های نیابتی و ائتلاف علیه تروریسم از آن جمله است.
بررسی تأثیر کووید-19 بر منازعات خاورمیانه: مطالعه موردی سوریه، یمن و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳ (پیاپی ۶۳)
327 - 356
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی مطرح شده این است که چرا همزمان با شیوع کووید – 19 در خاورمیانه، منازعات و درگیری های نظامی از تداوم و شدت بیشتری برخوردار شده است؟ فرضیه تحقیق این است که شیوع کووید -19 و درگیری دولت های منطقه با ویروس کرونا و تلاش برای مهار و مقابله با آن، منجر به ایجاد اختلال در عملکردشان و یک خلا امنیتی شده است، به گونه ای که گروه های درگیر، مصمم شدند تا از این فرصت استفاده کرده و در صدد پر کردن این خلا امنیتی به نفع خود برآیند. نتیجه پژوهش این است که ادراک تهدید دولت ها از امنیت و نوع تهدیدات در خاورمیانه، همچنان مبتنی بر تهدیدات نظامی بوده و گسترش ویروس کرونا منجر به تغییری در این برداشت نشده است. از این رو، برداشت تهدید مشترکی از کووید-19 که نیازمند همکاری و تشریک مساعی دولت ها و طرف های درگیر برای مهار و مقابله با آن است؛ در خاورمیانه وجود ندارد. شیوه گردآوری مطالب و داده ها در این تحقیق مبتنی بر شیوه کتابخانه ای و اسنادی و نیز روش تحقیق بر مبنای روش تحقیقی توصیفی تحلیلی است.
تأثیر رقابت منطقه ای آمریکا و چین بر معادلات و نظم منطقه ای در شرق آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
243 - 264
حوزه های تخصصی:
خیزش چین و ظهور آن به عنوان بازیگر تأثیرگذار بین المللی به واقعیتی انکارناپذیر در چند دهه اخیر تبدیل شده است. این مسئله برای ایالات متحده، که خود را تنها هژمون نظام بین المللی می داند و دارای منافع امنیتی فراوانی در منطقه شرق آسیا است، تهدیدی امنیتی محسوب می شود. از این رو، این مسئله امریکا را بر آن داشته است تا با پیگیری سیاست ائتلاف سازی با کشورهای منطقه درصدد پاسخ گویی و ایجاد موازنه در برابر قدرت روبه رشد چین برآید. در این راستا، مقاله پیش رو به دنبال پاسخ گویی به این پرسش اصلی است که رقابت امریکا و چین در شرق آسیا چه تأثیری در معادلات و نظم این منطقه داشته است؟ فرضیه پژوهش حاکی از آن است که از آنجا که امریکا خود را تنها قدرت هژمونی جهان فعلی می داند، خیزش چین را آشکارا چالش و تهدیدی اساسی برای جایگاه جهانی خود برمی شمارد. بنابراین، امریکا با ایجاد روابط گسترده امنیتی و نظامی با کشورهای شرق آسیا، در تلاش برای مهار و انزوای پکن برآمده تا از این طریق محاسبات قدرت و ترتیبات امنیتی منطقه را در راستای اهداف و منافع واشنگتن و هم پیمانان آن در منطقه شکل بخشد. امضای پیمان دفاعی- امنیتی اخیر بین امریکا و متحدان منطقه ای خود، جنگ اقتصادی و افزایش تعرفه های تجاری ترامپ علیه پکن، دخالت های مستمر در مسائل داخلی چین، برگزاری مستمر مانورهای نظامی در آب های مورد مناقشه این کشور و… همگی در این راستا قابل ذکر است. نتیجه ملموس این اقدامات امریکا در سال های اخیر به کاهش رشد اقتصادی چین از حدود 9درصد به 6درصد منجر شده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و در چارچوب نظریه موازنه تهدید شکل می گیرد.
موازنه تهدید در خاورمیانه؛ از یازده سپتامبرتا بهار عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مولفه های مهم در بررسی اوضاع خاورمیانه در سال های 2011-2001 کنش و واکنش دو اردوگاه اتحاد ایران – سوریه و امریکا و متحدانش می باشد. با توجه به این رویارویی،نویسنده پرسش ها و فرضیه های ذیل را مطرح کرده است: 1- علت اصلی کنش و واکنش اتحاد ایران – سوریه و امریکا و متحدانش در خاورمیانه در سال های 2011-2001 چه بوده است ؟ 2- راهبردهای اتحاد ایران – سوریه و امریکا و متحدانش در کنش و واکنش های خود در سال های 2011-2001 چه بوده است؟ بر اساس پرسش های فوق، فرصیه های ذیل مطرح می شود:1- علت اصلی کنش و واکنش اتحاد ایران – سوریه و امریکا و متحدانش در منطقه خاورمیانه در بازه زمانی 2011-2001 برداشت تهدید بوده است.2- راهبرد اتحاد ایران – سوریه در مقابل امریکا و متحدانش در سال های 2011-2001 خاورمیانه به ترتیب: دنباله روی و موازنه و راهبرد امریکا و متحدانش در مقابل اتحاد ایران – سوریه موازنه بوده است. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی- تحلیلی بر مبنای روش کیفی و روش گردآوری داده ها منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
متغیرهای منطقه ای اثرگذار بر تحولات امنیتی ژاپن: 2019-2012(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
57 - 83
حوزه های تخصصی:
شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم و از دست دادن قوای نظامی و ممنوعیت کنشگری مستقلانه نظامی پس از این دوران این کشور را از نظر امنیتی به یک دولت وابسته و منفعل تبدیل کرد. اگر چه در سال های پس از جنگ جهانی دوم چتر امنیتی آمریکا توانست ژاپن را از بحران های جنگ سرد و پس ازآن حفظ کند اما احساس عدم امنیت وجودی در سال های اخیر باعث ایجاد پویایی های قابل توجهی در راهبردهای کلان این کشور شده است و ما شاهد آن هستیم که ژاپن به عنوان یک قدرت متوسط[1] به سمت از میان برداشتن موانع کنشگری فعالانه در سیاست بین الملل و افزایش توانمندی های نظامی حرکت کرده است. این احساس عدم امنیت ناشی از دگرگونی در محیط امنیتی شرق آسیا بوده که باعث تغییر در ادراکات سیاست گذاران امنیتی ژاپن شده و این کشور را در مسیر پاسخ گویی به این تهدیدها و چالش ها قرار داده است. سؤالی که در این زمینه مطرح می شود این است که چه متغیرهای محیطی باعث درک ژاپن از تهدید وجودی شده و پاسخ ژاپن به این تهدیدها چه بوده است؟ فرضیه پژوهش حاضر بر این مبنا استوار است که چین و کره شمالی بر اساس چهار مؤلفه تعریف کننده تهدید(قابلیت کلی، مجاورت جغرافیایی، توانمندی تهاجمی، نیات خصمانه) که در نظریه موازنه تهدید استفن والت مطرح شده است به عنوان یک تهدید علیه امنیت وجودی ژاپن تعریف شده و این کشور را به سمت موازنه سازی تهدید به دو صورت داخلی و خارجی سوق داده است. روش پژوهش در این مقاله در قالب رویکردهای تبیینی-تحلیلی و با بکارگیری روش تلفیقی(تلفیق روش های کمی و کیفی) خواهد بود. شیوه گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای و مبتنی بر آمار و اسناد بین المللی است.
جایگاه اعراب سنی عراق در راهبرد امنیتی آمریکا در عراق (2003 تا 2021)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
147 - 174
حوزه های تخصصی:
با حمله آمریکا به عراق در سال 2003، رژیم بعثی به رهبری صدام حسین با فروپاشی روبه رو شد و دولت مردان آمریکایی مسئولیت امنیت سازی و تشکیل دولت نوین در عراق را برعهده گرفتند. براساس استراتژی اولیه آمریکا در دولت جدید عراق، بسیاری از جریان های عرب سنی با مسئله طرد و حاشیه راندگی مواجه شدند. اما تحولات بعدی در عراق و چیدمان قدرت در این کشور برخلاف اهداف آمریکایی ها در حال پیشروی بود که این امر تجدیدنظر در استراتژی آمریکایی ها به دنبال تحولات رخ داده در عراق را به همراه داشت. آنچه که در مقاله پیش رو تحت عنوان سوال و مسئله اصلی مطرح شده این است که نقش و جایگاه اعراب سنی در راهبرد امنیتی آمریکا در قبال تحولات عراق بعد از سقوط رژیم صدام چیست؟ یافته های پژوهش نشانگر این است که با وجود طرد اولیه اعراب سنی عراق از سوی آمریکا، به موازت قدرت گیری شیعیان و نفوذ ایران در عراق، این نیروها به عنوان یک اولویت استراتژیک در سیاست های راهبردی آمریکا جهت تعدیل تهدیدات جدید (شیعیان عراق، ایران) نهادینه گشتند.
ماهیت رقابت هند و چین در حوزه جنوب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
هند و چین پس از تحول اساسی در سیاست خارجی خود، در راستای به دست آوردن پایه های جدیدِ قدرت گام برداشته و خیزش دو قدرت زمینه های رقابت آن ها را در محیط های پیرامونشان به ویژه جنوب آسیا فراهم کرده است. اگرچه اکنون ماهیت این رقابت ها در حوزه رقابت های ژئواکونومی متمرکز است، اما تشدید این روندها می تواند رقابت های ژئوپلتیک میان این بازیگران را نیز افزایش داده و آن ها را وادار به اتخاذ استراتژی های جدید در تعمیق پیوندهای استراتژیک با بازیگران منطقه ای کند. در این راستا، این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش محوری است که ماهیت رقابت هند و چین در حوزه جنوب آسیا بر چه مبنایی است؟ نگارندگان بر این باور ند که به دلیل رشد و توسعه چین، هند احساس تهدید کرده و در جست و جوی تقویت پیوندهایش با دیگر رقبای چین و شرکای خود است. هند که در همسایگی این کشور قرار داشته و به قدرت اقتصادی و توانایی های نظامی آن واقف است، گسترش نفوذ این کشور را تهدیدی علیه خود تلقی کرده و در واکنش به این کشور به برقراری ارتباط با کشورهایی روی آورده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و گردآوری داده ها براساس منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
»موازنه همه جانبه» و ائتلاف سازی عربستان سعودی در قبال جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره هشتم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۶
85 - 110
حوزه های تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ائتلاف های منطقه ای متعددی در مناطق ژئوپلتیک پیرامونی ایران و به ویژه در شبه جزیره عربستان ایجاد شده است. یکی از بازیگران منطقه ای و محوری این ائتلاف ها، عربستان سعودی است. مبنای استدلال مقامات سعودی در این ائتلاف سازی ها، «موازنه تهدید» بوده که در مواجهه با جمهوری اسلامی، به مثابه منشاء تهدید شکل می گیرند. این مقاله با ردّ استدلال مذکور درپی پاسخ به این سؤال است که نقش آفرینی عربستان در موازنه سازی در منطقه خاورمیانه؛ به ویژه در حوزه خلیج فارس و شبه جزیره عربستان علیه جمهوری اسلامی برچه مبنایی انجام می شود؟ فرضیه ای که به عنوان پاسخ اولیه پردازش شده، این گونه صورت بندی شده است که ریشه واقعی ائتلاف سازی های عربستان از شکل گیری شورای همکاری خلیج فارس تا ائتلاف حمایت از عملیات «طوفان قاطعیت» علیه جنبش انصار الله یمن در سال 2015 علیه جمهوری اسلامی، «موازنه همه جانبه» است که منشاء آن، به بحران های داخلی این کشور برمی گردد. فرضیه این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی پردازش شده است.