مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
صمیمیت
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸
134 - 129
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مقایسه بلوغ عاطفی و زیرمقیاس های آن بر اساس صمیمیت زناشویی در افراد متاهل بود. روش تحقیق علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه زنان و مردان متاهل ساکن شهرستان گتوند استان خوزستان بود که از جامعه مذکور به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 103 نفر (56 زن و 47 مرد) انتخاب شدند و با تکمیل پرسشنامه های مقیاس بلوغ عاطفی و پرسشنامه صمیمیت زناشویی در این تحقیق شرکت کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 26 و با بهره گیری از آزمون t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین افراد با صمیمیت زناشویی بالا و افراد دارای صمیمیت زناشویی پایین، به لحاظ میزان بلوغ عاطفی و تمام زیرمقیاس های آن تفاوت وجود دارد و این تفاوت به لحاظ آماری معنادار است (p<0.005). با توجه به میانگین ها، برتری در میزان بلوغ عاطفی با افرادی است که صمیمیت زناشویی بالاتری داشته اند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر به روانشناسان خانواده پیشنهاد می شود برای بهبودی روابط زوجین بر مبنای بهبود سطح صمیمت زناشویی آنان، به اهمیت ارتقای بلوغ عاطفی زوجین توجه داشته باشند.
پیش بینی نگرش به خیانت زناشویی بر اساس مؤلفه های رضایت جنسی و صمیمیت در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، پیش بینی نگرش به خیانت زناشویی بر اساس مؤلفه های رضایت جنسی و صمیمیت در زوجین شهر کرمانشاه است. پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه در سال 1400-1399 بود. نمونه مورد نظر در پژوهش حاضر مطابق با فرمول کوکران، 200 تن بود که با روش نمونه گیری در دسترس از مراکز مشاوره انتخاب شدند و به پرسشنامه های نگرش به خیانت زناشویی مارک ویتلی، رضایت جنسی لارسون (1988) و صمیمیت زناشویی (MIS) پاسخ دادند. نتایج به دست آمده با استفاده از رگرسیون چند متغیره و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین مؤلفه های رضایت جنسی، شامل تمایل به برقراری رابطه جنسی، نگرش جنسی، کیفیت زندگی جنسی، سازگاری جنسی و صمیمیت با نگرش به خیانت زناشویی در زوجین همبستگی منفی و معناداری وجود دارد. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت هر قدر مؤلفه های رضایت جنسی و صمیمیت در زوجین بالاتر باشد، نگرش منفی نسبت به خیانت زناشویی وجود دارد. بنابراین با توجه به اهمیت و نقش مؤلفه های رضایت جنسی و صمیمیت در زندگی زناشویی، می توان نگرش به خیانت در زوجین را تبیین نمود.
نقش میانجی رفتارهای مراقبتی در رابطه ی روابط موضوعی و صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی رفتارهای مراقبتی در ارتباط بین روابط موضوعی و صمیمیت زناشویی انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش زنان و مردان متاهل شهر تهران در سال 1399 بودند که بیش از دوسال از زندگی مشترک آنها گذشته بود؛400 نفر به روش نمونه گیری دردسترس (200 زن و 200 مرد) انتخاب و مقیاس صمیمیت تامپسون و واکر (1983) (MBI)، پرسشنامه ی رفتارهای مراقبتی کانس و شاور (1994) (CBQ) و پرسشنامه ی روابط موضوعی بل (۱۹۹۵) (BORRTI) را به صورت آنلاین تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاکی از برازش مطلوب مدل پژوهش بود؛ نتایج نشان داد که بین روابط موضوعی با صمیمیت زناشویی و رفتارهای مراقبتی همبستگی منفی معنادار (01/0>P) و بین صمیمیت و زیرمقیاس رفتار مراقبتی حفظ نزدیکی، رفتار مراقبتی حساس و وسواس گونه همبستگی مثبت معنادار (01/0>P) وجود دارد. یافته های تحلیل مسیر موید نقش میانجی رفتارهای مراقبتی در رابطه ی روابط موضوعی و صمیمیت زناشویی بود که زیرمقیاس رفتار مراقبتی حفظ نزدیکی، حساس و وسواس گونه (01/0>P) به ترتیب بیشترین نقش را داشتند. به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد که هرچه فرد روابط دلبسته مدار ناایمن تری را تجربه کرده باشد، به واسطه رفتارهای مراقبتی کمتر یا استفاده از اشکال نامناسب رفتارهای مراقبتی (از جمله استفاده از رفتارهای مراقبتی کنترل کننده) در روابط بعدی، صمیمیت کمتری را در زندگی زناشویی خود تجربه می کند.
پاسخگویی ادراک شده همسر یک سازه بازدارنده (محافظت کننده) تأثیرگذار؛ مستحکم ترین پل برای تجربه صمیمیت در روابط: یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افراد با استفاده از سازوکارهای مختلف می توانند با یکدیگر صمیمی شوند اما یکی از کلیدی ترین این عوامل، پاسخگویی ادراک شده همسر (PPR) است. ازآنجاکه ادبیات پژوهشی غنی در مورد این سازه در کشور وجود نداشت، هدف مطالعه حاضر روشن ساختن مفهوم پاسخگویی ادراک شده همسر، عناصر سازنده آن، نحوه اثرگذاری این سازه، تأثیرات قابل توجه این سازه بر حوزه های مختلف زندگی افراد و پیامدهای مثبت وجود آن در روابط و پیامدهای منفی فقدان آن در تعاملات انسان ها بود. این مطالعه، مروری نظام مند در بین اکثر منابع علمی مرتبط با این سازه در پایگاه داده های علمی بود. منابع مرتبط از سال 1992 تا سال 2022 از پایگاه های داده گوگل اسکالر، پابمد، اسکوپوس، ساینس دایرکت، سیج، وایلی، اشپرینگر، تیلور و فرانسیس و شبکه اجتماعی- علمی ریسرچ گیت دانلود گردیدند و آن دسته از منابعی که منطبق با ملاک های پژوهش (منابعی که دربردارنده نقش خنثی کنندگی پاسخگویی ادراک شده همسر بودند و هم چنین کلید واژه های PPR و صمیمیت را شامل می شدند) بودند وارد مطالعه شده (57 مطالعه) و منابع نامرتبط (84 مطالعه) کنار گذاشته شدند (درمجموع 141 مطالعه). یافته های پژوهش های مختلف دلالت بر این دارند که پاسخگویی ادراک شده همسر از طریق خنثی کردن پیامدهای منفی و افزایش هیجانات، عواطف مثبت و نگرش سازنده افراد نسبت به یکدیگر در تعاملات، همواره مهم ترین پیش بین صمیمیت و رضایت در روابط بوده است. در نتیجه، PPR خوشبختی و بهزیستی افراد را افزایش می دهد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی - رفتاری با زوج درمانی سیستمی - رفتاری بر صمیمیت و تمایزیافتگی خود در زوجین با تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آذر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
۱۷۹۸-۱۷۷۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: فقدان صمیمیت و پایین بودن سطح تمایزیافتگی زوجین می تواند یکی از علل اصلی طلاق باشد. اثربخشی زوج درمانگری شناختی - رفتاری بر متغیرهای مختلف تأیید شده است، اما در زمینه کارایی آن بر روی سطح تمایزیافتگی، جامعه مورد مطالعه و همچنین مقایسه این درمان با درمان سیستمی - رفتاری پژوهشی صورت نگرفته است. هدف: این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی سیستمی - رفتاری و شناختی - رفتاری بر صمیمیت و تمایزیافتگی خود زوجین دارای تعارض زناشویی انجام گرفت. روش: تحقیق حاضر مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را زوجین مراجعه کننده به دو مرکز بهداشتی درمانی منطقه 4 شهر تهران به علت تعارض زناشویی در طی سال 1398 تا 1399 تشکیل دادند. از میان مراجعه کنندگان به این دو مرکز، پس از تکمیل پرسشنامه تعارض زناشویی (ثنایی، 1387) 27 زوج (54 نفر) انتخاب و پس از همتاسازی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل؛ مقیاس صمیمیت الکسیس جی و همکاران (1983) و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1998) بود. یکی از گروه های آزمایش زوج درمانی سیستمی - رفتاری کرو و ریدلی (2005) و گروه دیگر پروتکل زوج درمانی شناختی - رفتاری داتیلیو (2009) را به صورت زوجی در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط و آزمون تعقیبی بن فرونی انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد، هر دو روش زوج درمانی بصورت معناداری بر بهبود صمیمیت و تمایزیافتگی خود زوجین دارای تعارض زناشویی مؤثر بودند و در طول دروه پیگیری ماندگاری داشته است. همچنین نتایج نشان داد بین اثربخشی دو مدل درمانی تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/05 >p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت هر دو رویکرد درمانی اثربخش بودند و لذا استقاده و بکارگیری از این دو رویکرد برای بهبود صمیمیت و تمایزیافتگی در زوجین دارای تعارض زناشویی توصیه می شود.
تجربۀ صمیمیت در موقعیت قرنطینگی (مورد مطالعه خانواده های استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
101 - 125
حوزه های تخصصی:
صمیمیت یکی از عواطف مهم انسانی است که دارای دلالت های فرهنگی اجتماعی و بدنمندی است. هدف اصلی این تحقیق، مطالعه کیفی تجربه صمیمیت و پیوندهای اجتماعی در دوران کرونا و موقعیت قرنطینگی است. مطالعه با تکیه بر روش کیفی و از طریق مصاحبه های نیمه ساخت یافته انجام شده است. با توجه به منطق اشباع نظری، با چهل نفر از شهروندان استان گیلان به صورت فردی مصاحبه صورت گرفت. سپس، مصاحبه ها پس از تقریر به شیوه تحلیل مضمون بررسی شدند. یافته های این پژوهش نشان می دهد سه سنخ صمیمیت محبت آمیز، سنخ خنثی و سنخ جدال آمیز در خانواده های مصاحبه شوندگان مشاهده می شود. در شرایط قرنطینگی خانواده های طبقه پایین از پیوند اجتماعی ضعیف تر و طبقات متوسط و بالا از پیوند اجتماعی قوی تری برخوردار بوده اند. همچنین، کشاکش سوژه های قرنطینه بیشتر مثبت، محبت ورزانه و در جهت حفظ نظم ناشی از بلبشوی کرونا بوده است. بنابراین، موقعیت قرنطینگی در این پژوهش، هرچند موجب کاهش تعاملات و افزایش فرسایش سرمایه اجتماعی در سطح جامعه و به زوال امر اجتماعی منجر شده، اما موجد بسط عواطف انسان ها و پیوند اجتماعی خانوادگی بوده است.
مقایسه اثربخشی مداخله آدلری و هیجان مدار بر صمیمیت زنان دارای تعارض زناشویی: رویکردی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مداخله آدلری و هیجان مدار بر صمیمیت زنان دارای تعارض زناشویی انجام پذیرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، با گروه کنترل همراه و با مرحله پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری را کلیه زنان دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی منطقه 12 شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند که در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس تعداد 60 نفر زن دارای نمره بالاتر از 111 در پرسشنامه تعارضات زناشویی انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش (20 نفر گروه مداخله آدلری و 20 نفر گروه درمان هیجان مدار) و یک گروه کنترل (20 نفر) جای گذاری شدند. گروه آزمایش اول، در 10 جلسه 90 دقیقه ای مداخله آدلری و گروه آزمایش دوم در 10 جلسه 90 دقیقه ای درمان هیجان مدار قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های تعارضات زناشویی MCQ ثنایی ذاکر و همکاران (1387) و مقیاس صمیمیت زناشویی MIS تامپسون و والکر(1983) استفاده شد. نتایج با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس، اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که هر درمان مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل، اثربخشی معناداری بر افزایش صمیمیت داشته است (05/0>P). افزون بر این، براساس آزمون تعقیبی بن فرونی، درمان هیجان مدار اثربخشی بیشتری بر افزایش صمیمیت زناشویی دارد(05/0>P).
مدل سازی تعارض زناشویی بر اساس خودمتمایزسازی و خانواده گرایی با نقش میانجی صمیمیت و بلوغ عاطفی در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
394 - 417
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مدل سازی تعارض زناشویی بر اساس خودمتمایزسازی و خانواده گرایی با نقش میانجی صمیمیت و بلوغ عاطفی در خانواده بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش از نوع همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری است.در این پژوهش جامعه شامل کلیه زوجین ساکن شهر تهران است. و از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. تعداد ۱۱۰۷ نفر به پرسشنامه پاسخ دادند و از بین آنها تعداد ۲۹۵زوج( ۵۹۰ زن و شوهر) به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب شدند. برای اجرای پرسشنامه، نسخه آنلاین برای افرادی که برای همکاری اعلام آمادگی کردند ارسال شد ابزار گردآوری داده ها شامل: پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ)، پرسشنامه خود متمایز سازی (DSI)، پرسشنامه خانواده گرایی، پرسشنامه صمیمیت و پرسشنامه بلوغ عاطفی بود. در بخش آمار استنباطی برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه از تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری و از نرم افزار spss و smart-pls استفاده شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد این مدل از برازش مناسب برخوردار است و بین خود متمایز سازی و تعارض زناشویی؛ بین خود متمایز سازی و بلوغ عاطفی؛ بین خانواده گرایی و بلوغ عاطفی؛ بین خانواده گرایی و تعارض زناشویی؛ بین صمیمیت و تعارض زناشویی؛ و بین بلوغ عاطفی و تعارض زناشویی رابطه معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد نقش میانجی بلوغ عاطفی در مدل معنادار بود ولی نقش میانجی صمیمیت در مدل معنادار نبود. در نتیجه می توان در مراکز درمانی و مشاوره ای در حل تعارض زناشویی این متغیر ها را در نظر گرفت.
اعتبار سنجی الگوی آموزشی صمیمیت و رضایتمندی زناشویی در بین زوجین ناسازگار با دیدگاه ذهن آگاهی الن لنگر
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
91 - 105
حوزه های تخصصی:
هدف : با توجه به افزایش تعارض بین زوجین ، محققان بر شناسایی عوامل موثر بر ناسازگاری زوجین که منجر به فروپاشی خانواده می شود تمرکز نموده اند . هدف از انجام پژوهش حاضر اعتبارسنجی الگوی صمیمیت و رضایتمندی زوجین ناسازگار با تاکید بر نظریه الن لنگر بود . روش : متغییرهای مورد نظر برای تحلیل عاملی تاییدی عبارت بودند از : عوامل خانوادگی و 4 گویه معرف آن ، عوامل بین فردی و 10 گویه آن، عوامل فردی و 9 گویه. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان و متخصصان حوزه مورد مطالعه اعم از متخصصان مشاوره و روانشناسی بودند که 230 نفر ( 103 زن ، 127 مرد ) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به فرم نظرسنجی 23 گویه ای عوامل موثر بر تعارض زوجین پاسخ دادند . داده های پژوهش حاضر به کمک نرم افزار SPSS وAMOSبا استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی انجام شدند. یافته ها : نشان داد که بارهای عاملی مربوط به همه مؤلفه های خانوادگی، بین فردی و فردی در وضعیت بسیار مطلوبی قرار دارند (بین 8/0 تا 9/0). به عبارت دیگر، همبستگی مؤلفه ها در حد بالا برآورد می شوند. نتیجه گیری :در نتیجه ابزار سنجش این متغیرها از اعتبار عاملی برخوردار است.
مقایسه اثر بخشی زوج درمانی به شیوه واقعیت درمانی با زوج درمانی مبتنی بر ایماگو بر بر بهبود کیفیت زندگی و افزایش صمیمیت زناشویی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی
زمینه و هدف: یکی از مهمترین عواملی که می تواند سلامت خانواده را مختل سازد، در هم شکستن تعهد و انحصار روابط عاطفی و جنسی و ایجاد روابط خارج از خانواده یا همان خیانت زناشویی است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی به شیوه واقعیت درمانی با زوج درمانی مبتنی بر ایماگو بر بهبود کیفیت زندگی و افزایش صمیمیت در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر یک تحقیق کاربردی و از نظر روش تحقیق از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی از نوع تحقیقات پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زوجینی که آسیب دیده از خیانت زناشویی که در سال 99-1398 به مجتمع مشاوره و خدمات روان شناختی آموزش پرورش شهر سبزوار مراجعه کردند بود که از بین آن ها تعداد 21 زوج (42 نفر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996) و مقیاس صمیمیت زناشویی (تامپسون – واکر، 1993) بدست آمدند. پروتکل زوج درمانی واقعیت درمانی (گلاسر و همکاران، 2005) و در هفت جلسه 90 دقیقه ای روی گروه آزمایش اجرا شد اما گروه گواه در لیست انتظار باقی ماند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین اثربخشی زوج درمانی به شیوه واقعیت درمانی با زوج درمانی مبتنی بر ایماگو بر بهبود کیفیت زندگی (001/0 > P ) و افزایش صمیمیت زناشویی (001/0 > P ) در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت زوج درمانی به شیوه واقعیت درمانی و زوج درمانی مبتنی بر ایماگو بر بهبود کیفیت زندگی و افزایش صمیمیت زناشویی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری ادامه داشت.
پیش بینی عوامل صمیمیت زوجین بر اساس پای بندی به اخلاق اسلامی همسران
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی عوامل صمیمیت بر اساس پای بندی به اخلاق اسلامی همسران است. روش پژوهش توصیفی از نوع هم بستگی، جامعه آماری زوج های شهرستان بابلسر استان مازندران، حجم نمونه شامل 243 نفر (124 زن و 119 مرد) است که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به مقیاس صمیمیت (تامپسون و واکر، ۱۹۸۳) و پرسش نامه پای بندی به اخلاق اسلامی همسران (نظری، ۱۳۹۴) پاسخ دادند. داده ها از طریق تحلیل عامل (به منظور مشخص شدن عامل های صمیمیت) و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که گویه های صمیمیت بر روی ۳ عامل احساس های مثبت، به فکر هم بودن و یکی شدن دارای بارهای عاملی معنادار هستند که می توانند ۶۰ درصد از واریانس صممیت را تبیین نمایند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که پای بندی به اخلاق اسلامی همسران می تواند عوامل صمیمیت یعنی احساس های مثبت (78/0)، به فکر هم بودن (85/0) و یکی شدن (78/0) را به صورت معناداری پیش بینی نماید. شاخص های برازش نشان داد که مدل تحلیل مسیر از برازش قابل قبول برخوردار است.
دگرگونی شیوه های صمیمیت: تحلیل تطبیقی صمیمیت زناشویی در میان سه نسل از زنان تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
557 - 586
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، دگرگونی های گسترده ای در روابط اجتماعی و صمیمی جامعه ایرانی به ویژه در میان زنان رخ داده است و امروزه زنان جوان دیدگاه و رویکرد متفاوتی در مقایسه با زنان نسل های قبلی نسبت به روابط صمیمی از خود نشان می دهند. مقاله حاضر، تجربه های صمیمی سه نسل از زنان تبریزی را در ارتباط با شرایط اجتماعی دوران جوانی شان بررسی می کند و ابعاد جدیدی از صمیمیت زناشویی را برجسته و تحلیل می کند. روش تحقیق از نوع کیفی است. برای جمع آوری اطلاعات، از مصاحبه های روایتی و برای تحلیل داده ها از رویکرد نظریه پردازی زمینه ای استفاده شده است. در این مقاله مدعی هستیم که در طول سه نسل مورد بررسی، نوعی دگرگونی در شیوه های صمیمیت رخ داده است. تحلیل یافته ها نشان می دهد در نسل اول و تا حدی نسل دوم، نظارت اجتماعی شدید روی برهم کنش های اجتماعی منجر به تنظیم شده بودن زندگی صمیمی شده بود، اما در نسل سوم با اشاعه نیروهای مدرن، به تدریج صمیمیت های ناب ظهور می یابند. همچنین در نسل های اول و دوم، برهم کنش های صمیمی در پشت صحنه زندگی های اجتماعی انجام می گرفت، ولی با اشاعه نیروهای مدرن و کاهش آستانه شرم، پرده های اجتماعی حوزه صمیمیت نازک تر شده است؛ به طوری که در نسل سوم، ابراز علنی صمیمیت، نشانه ای از مدرن بودن تلقی می شود. می توان الگوی رایج در نسل های اول و دوم را با اصطلاح «صمیمیت سنتی» و الگوی رایج در نسل سوم را با اصطلاح «صمیمیت مدرن» توصیف کرد.
تحلیل جامعه شناختی چگونگی بازنمایی هویت فردی و جنسیتی در آثار سینمایی دهه 1380 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
449 - 466
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل تغییرات در هویت فرد مدرن و تبدیل شکل هویت جنسی زن و مرد معاصر ایران در دهه 1380 میان طبقه متوسط شهری، به خصوص در کلان شهرها، می پردازد. این پژوهش درواقع با تحلیل کیفی و نشانه شناختیِ دو فیلم کنعان (مانی حقیقی) و شهرت (ایرج قادری) نشان می دهد که طی این دهه نوعی دگردیسی و تبدیل شکل صمیمیت میان انسان ها، به خصوص در رابطه با خود، شکل گرفته است که می تواند در تحولات مربوط به توسعه خود، فردی شدن جامعه، و تحول در هویت جنسی و سکسوالیته افراد به خصوص در میان طبقه متوسط شهری ریشه داشته باشد که در جست و جوی هویت سیال فردی و جنسیتی خویش است؛ تحولی که در عین داشتن لایه های دموکراتیک و اعطای نقش مرکزی به زنان و مردان در تصمیم گیری هایشان در قبال بدن، درواقع حامل پریشانی ها و آشفتگی ها در زندگی آن ها هم هست. بررسی این تحولات از دریچه سینما در این دهه می تواند لایه های باریک و ژرفی از حیات فرد مدرن و حیات ذهنی وی را به تصویر بکشد. درنهایت، یافته های این پژوهش می تواند افق روشنی را فراروی مسئولان و برنامه ریزان شهری قرار دهد؛ به خصوص در کلان شهرها به منظور برنامه ریزی بهتر و هوشمندانه و مهندسی معقول امور هنری و درنهایت سیاست های مرتبط با بدن و هویت فردی.
چرخش مضمونی در تبیین روابط زن و مرد در خانواده: ظهور جامعه شناسی صمیمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
109 - 131
حوزه های تخصصی:
مطالعات علمی اولیه درباره زنان و مردان در خانواده عموماً به مطالعه ساختار و کارکرد خانواده به مثابه نهادی اجتماعی و نقش های جنسیتی زنان و مردان در آن نهاد می پرداختند، اما در دهه های اخیر، جامعه شناسی خانواده دستخوش نوعی تحول مضمونی شده است: تغییر تمرکز از نهاد خانواده به روابط صمیمی زنان و مردان. این تحول فکری از دگرگونی های عمیق در زندگی خانوادگی معاصر و تحول نقش های زنان و مردان در خانواده ناشی می شود. جامعه شناسان و نظریه پردازان خانواده نظر به این دگرگونی ها، و لزوم اتخاذ شیوه هایی متناسب برای تحلیل پیچیدگی و تنوع شدید شکل های خانواده در دنیای معاصر، ناگزیر به بازتعریف سرشت موضوعی خود شده اند که این امر زمینه را برای ظهور حوزه جدید «جامعه شناسی صمیمیت» فراهم کرده است. تحول و چرخش مضمونی در جامعه شناسی خانواده و اتخاذ رویکردی نو به روابط صمیمی زنان و مردان می تواند واجد دلالت های پژوهشی و سیاسی گوناگونی باشد. مقاله حاضر با مرور و تحلیل تحولات نظری در جامعه شناسی خانواده می کوشد بروز نوعی تحول مفهومی یا به تعبیری، ظهور مفهوم صمیمیت را در این حوزه برجسته کند و وضعیت کنونی دانش خانواده را در چالش با تحولات معاصر با رویکرد تحلیل انتقادی تشریح و تبیین کند.
پیش بینی گرایش به روابط فرازناشویی از طریق عدم تعهد زناشویی و صمیمیت در زنان متأهل
حوزه های تخصصی:
پیش زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به روابط فرازناشویی از طریق عدم تعهد زناشویی و صمیمیت در زنان متاهل بود. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متاهل شهر شیراز در سال 1401 بود و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 150 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند، بود. مواد و روش کار: برای گردآوری داده ها پرسشنامه های گرایش به روابط فرازناشویی، تعهد زناشویی و صمیمیت استفاده شد که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفته است. یافته ها: نتایج نشان داد که بین تعهد زناشویی با گرایش به روابط فرازناشویی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد، همچنین بین صمیمیت با گرایش به روابط فرازناشویی رابطه معکوس و معناداری وجود داشت.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه تلاش های کلامی در یک نمونه ی دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۹
33 - 48
حوزه های تخصصی:
تلاش های کلامی به مجموعه نگرانی ها و نشخوارهای فکری مشترک و همچنین صمیمیت بین فردی اشاره دارد که افراد با مشکلات هیجانی به صورت یک رفتارایمنی بخش کلامی جهت کاهش و رهایی از علائم بیمارگون در ارتباط با دیگران به کار می گیرند. این پژوهش به دنبال بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ی تلاش های کلامی در یک نمونه ی دانشجویی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است. از طریق روش نمونه گیری خوشه ی 550 نفر از بین دانشگاه های شهر تهران به صورت تصادفی انتخاب و از همه ی افراد مایل به همکاری خواسته شد که به سوالات پرسشنامه های مربوطه پاسخ دهند. مقادیر بارهای عاملی حاکی از آن است بارهای عاملی همه سوال ها(نشخوارفکری مشترک، نگرانی مشترک، و صمیمت) روی مولفه اصلی معنی دار و رضایت بخشی است. بار عاملی همه سئوالات غیر از سئوال 42 بالاتر از 40/0 است. ضریب آلفای کرونباخ و دونیمه کردن گاتمن برای پرسشنامه تلاش های کلامی 95/0 و 92/0 برآورد شده است. که بیانگر همسانی درونی مطلوب این مقیاس است. بنابراین با توجه به همسانی و ارتباط ساختاری قوی بین مولفه های پرسشنامه ، مولفه های این مقیاس در یک سازه جدیدتر به نام تلاش های کلامی به عنوان یک روش مقابله ای اهمیت می یابد. این سازه ی جدید با توجه به نتایج این پژوهش می تواند در فهم مشکلات هیجانی نقش مهمی داشته باشد.
رابطه ساختاری هوش هیجانی و تمایزیافتگیِ خود با ثبات ازدواج: نقش میانجیگری صمیمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
107 - 136
حوزه های تخصصی:
برپایه نظام های خانواده بوئن، میزان تمایزیافتگی خود، عاملی مهم در تعیین کیفیت روابط زناشویی و ثبات آن است. شناخت و مدیریت هیجانات خود و همسر، نقشی اساسی در این ثبات ایفا می کند و صمیمیت نیز به ویژه در ثب ات بخشیدن به ازدواج، نقشی مهم دارد. هدف از این پژوهش، تعیین رابطه دو متغیر هوش هیجانی و تمایزیافتگی خود با پایداری ازدواج ازطریق میانجیگری صمیمیت است. این پژوهش، توصیفی و ازنوع همبستگی است و جامعه آماری آن، افراد متأهل و زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه های دو و پنج تهران را شامل می شود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 345 نفر مرد و زن در سال 1399برای شرکت کردن در پژوهش انتخاب شدند و افراد موردنظر، پرسشنامه های شاخص بی ثباتی ازدواج بوث، جانسون و ادواردز (1983)، هوش هیجانی گریوز و برادبری (2005)، تمایزیافتگی خود اسکورن و فریدلندر (2003)، و مقیاس صمیمیت واکر و تامپسون (1983) را تکمیل کردند. در تجزیه وتحلیل آماری از ضریب همبستگی پیرسون و برای برازش مدل از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان می دهند میان ضریب مسیر کل هوش هیجانی با ثبات ازدواج (01/0>p، 609/0=β) و تمایزیافتگی خود با ثبات ازدواج (05/0>p، 226/0=β) و صمیمیت با ثبات ازدواج (01/0>p، 451/0=β)، رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد. درنهایت، ضریب مسیر غیرمستقیم هوش هیجانی و ثبات ازدواج (01/0>p، 288/0=β) و ضریب مسیر غیرمستقیم تمایزیافتگی خود و ثبات ازدواج (05/0>p، 082/0=β)، مثبت و معنادار بود و بنابراین، نقش واسطه ایِ صمیمیت بین تمایزیافتگی خود و هوش هیجانی با ثبات ازدواج تأیید می شود. تمایزیافتگی خود، هوش هیجانی و صمیمیت درمجموع، 49 درصد از واریانس ثبات ازدواج را تبیین می کنند و در این حوزه، برگزارشدن کارگاه های آموزشی برای شناخت و ارتقای هوش هیجانی، تمایزیافتگی، صمیمیت و مؤلفه های آن جهت ثبات ازدواج توصیه می شود.
بررسی تطبیقی «عشق» در داستان «از خم چنبر» دولت آبادی و داستان «هرگز رهایم مکن» ایشیگورو بر اساس نظریه «مثلث عشق استرنبرگ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۲۸
317 - 346
حوزه های تخصصی:
این مقاله در زمینه ادبیات تطبیقی با استفاده از نظریه روانشناختی «مثلث عشق» استرنبرگ، به بررسی «عشق»، یکی از رایج ترین مضامین ادبیات داستانی، در دو رمان داخلی و خارجی معاصر پرداخته است. از نظر استرنبرگ، عشق دارای سه مؤلفه شامل «صمیمیت»، «هوس» و «تعهد» است. بر اساس چگونگی ترکیب این مؤلفه ها با یکدیگر هشت نوع عشق به وجود می آید؛که عبارتند از: «فقدان عشق»، «دوست داشتن»، «شیفتگی»، «عشق پوچ»، «عشق رمانتیک»، «عشق رفاقتی»، «عشق ابلهانه» و «عشق کامل». این پژوهش، مؤلفه های مذکور را در دو داستان «از خم چنبر» اثر «محمود دولت آبادی» نویسنده معاصر ایرانی، و داستان «هرگز رهایم مکن» اثر «کازئوو ایشیگورو»، نویسنده معاصر ژاپنی- بریتانیایی، شناسایی و انواع عشق را مشخص کرده است؛ تا دیدگاه دو نویسنده را در چگونگی بیان «عشق» به دست دهد و با یکدیگر مقایسه کند. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای انجام شده است. براساس یافته های این تحقیق، مؤلفه «صمیمیت» و «عشق دوستانه یا رفاقتی» در رمان «ایشیگورو»، بیشتر به تصویر کشیده شده است. در رمان دولت آبادی، هر سه مؤلفه ، به صورت متنوع تری روایت می شود؛ در هیچکدام از رمان ها عشق آرمانی یا عشق کامل وجود ندارد بلکه عشق از نوع «پوچ و ابلهانه» بیشتر به چشم می خورد.
دیالکتیک صمیمیت و احترام در یک گفت وگوی تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مفهوم وجهه به معنای پیوند و جدایی رابطه ای در فرهنگ ایرانی مطابق با نظریه ساخت وجهه می پردازد و ابتدا استدلال می کند که تفسیر و تأویل مفهوم نظری وجهه به معنای پیوند و جدایی رابطه ای در فرهنگ ایرانی، به ترتیب، عبارت است از دو مفهوم صمیمیت و احترام. سپس، نحوه ساخت وجهه به معنای دیالکتیک صمیمیت/پیوند و احترام/جدایی در بخش هایی از گفت وگوی بین مجری و مهمان در برنامه دورهمی بررسی و نشان داده می شود که چگونه دیالکتیک صمیمیت/پیوند و احترام/جدایی با استفاده از ابزارهای زبانی و غیرزبانی مثل نحوه به کارگیری شیوه های خطابِ مفرد و جمع یا ترکیبی، تعارفات مرسوم، ادات تکریم، مکث ها، طول نوبت، جهت نگاه، و جز آن ساخته می شود. افراد در هر لحظه از تعامل با توجه به تفسیری که در آن لحظه از رابطه خود با دیگری دارند با به کارگیری ابزارهای مختلف زبانی و غیرزبانی رابطه صمیمیت و احترام را مشترکاً و به شکلی پویا برمی سازند. این پویایی رابطه را نمی توان با فهرست راهبردهای حفظ وجهه سلبی و ایجابی، آن چنان که در نظریه براون و لوینسن معمول است، نشان داد.
تحلیل الگوهای روابط عاشقانۀ شخصیت های زن در مثنوی های عطار بر اساس نظریۀ مثلث عشق استرنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت های زن چه در جایگاه عاشق و چه معشوق در مثنوی های عطار، به صورت فعالانه با مردان ارتباط عاطفی برقرار می کنند که نگرش آنان دربارۀ عشق، در شکل گیری این ارتباط نقش مؤثری دارد. هدف در این پژوهش نیز بررسی شناخت این شخصیت ها، از ابعاد عشق در مثنوی های عطار (منطق الطیر، الهی نامه و مصیبت نامه) بر اساس نظریۀ عشق استرنبرگ و با روش اسنادی است و به این پرسش ها پاسخ داده می شود که آیا الگوهای روابط عاشقانۀ زنان در حکایت های عطار، با ابعاد عشق از نظر استرنبرگ مطابقت دارد؟ زنان به کدام ابعاد عشق بیشتر توجه نشان داده اند و تفاوت نگاه آنان با مردان در این زمینه ها چه بوده است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد، الگوی روابط عاشقانۀ زنان مطابق با دیدگاه استرنبرگ بوده است؛ اما به دلیل تفاوت های فرهنگی و نگرش های عرفانی، شخصیت های زن حکایت های عطار، به برخی از ابعاد و مؤلفه های عشق بیشتر توجه نشان داده اند؛ چنان که از نظر آنان، مردان در جایگاه عاشق، پیش از پرداختن به بعد شور و اشتیاق، باید صمیمیت و تعهد خود را اثبات کنند و پس از آن است که می توان اظهار شور و اشتیاق آنان را پذیرفت. خود زنان نیز در جایگاه عاشق، همواره هر سه بعد عشق را رعایت می کنند و در کل، در عشق _ ورزی راهنمای مردان برای دست یابی به عشق کامل و آرمانی هستند.