مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
رابطه
حوزههای تخصصی:
ماهیت جهان ممکنات بر ارتباط استوار است و به لحاظ وجود ارتباط است که رابطه علت و معلولی به منصه ظهور می رسد. ارتباط شامل ارتباط انسانی، ارتباط انسان با محیط، انسان ها، اشیاء، فضا و ... می شود. به دلیل گستردگی زیرمجموعه های مبحث ارتباط انسان با محیط، این نوشتار به روش تاریخی به بررسی یکی از این زیرمجموعه ها با عنوان روابط اجتماعی و محیط خواهد پرداخت و به دنبال این نکته است که با وجود این رابطه در تمامی زمان ها، تا چه اندازه صاحب نظران این رشته از گذشته تا دوران ظهور پست مدرنیته به این مفهوم توجه داشته اند و نوع نگاه آن ها چه بوده است. این نوشتار در طول فرایند تکامل توجه به این مفهوم، از توجه خاص به توده های مردم و طراحی برای آنان، به در نظر گرفته مفهوم رابطه اجتماعی حاکم بر مردم در طراحی شهر رسیده که در نهایت نوع تکامل یافته تر آن، به توجه به این مفهوم در خاطرات جمعی شهروندان، تصویر ذهنی آن ها از شهر، فاصله اجتماعی مردم، ساختار شهر و ... می رسد.
نسبت فقه و اخلاق در مفهوم و منبع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم فقه و اخلاق از قدیمی ترین علوم اسلامی هستند که در رفتار انسان تأثیر مستقیم داشته و همچون گذشته، زنده و بالنده، به نقش آفرینی پرداخته و به توسعه و گسترش قلمرو خود ادامه می دهند، همانگونه که فقه، مجموعه ای از قوانین وآیین زندگی انسان است اخلاق نیز مجموعه ای از صفات روحی و باطنی بشمار می رود. از این رو شناخت فقه و مکاتب فقهی و در مقایسه با آن، دانستن اخلاق و مکاتب اخلاقی، به عنوان دو دانش رفتاری، ما را در مسیر عمق بخشی به فهم تعاملات و روابط آن دو یاری می رساند و با طرح مباحث گوناگون و مقایسه ای از جمله تعریف دقیق و منبع شناخت فقه و اخلاق، می توان به چگونگی نسبتِ میان آن دو دست یافت. بدین جهت این مقاله برآن است، تا با بررسی مفهوم و منابع معرفتی آن دو، چگونگی رابطه علمی و منطقی و یا تمایز میان آن دو را بیان کند.که باتوجه به وجود نوعی همپوشانی بین آن دو، قطعاً در مقام تعارض و تباین یک دیگر نیستند
بررسی سه جزئی یا دو جزئی بودن تحلیل ارسطو از قضیه حملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی نوشتار حاضر بررسی و تبیین دو جزئی یا سه جزئی بودن تحلیل ارسطو از گزاره حملی و نقد برخی آرا و دیدگاه های مطرح در این زمینه است. در این مقاله کوشیده ایم با استناد به آثار ارسطو نشان دهیم: اولاً از دیدگاه ارسطو، هرچند تحلیل زبانی گزاره حملی می تواند دوجزئی یا سه جزئی باشد، اما در مقام تحلیل منطقی، گزاره حملی همواره از دو جزء اصلی اسم (موضوع) و فعل (محمول) تشکیل می شود و نسبت یا رابطه، به دلیل گنجانده شدن در معنای فعل (محمول)، جزء مستقلی به شمار نمی آید و بر همین اساس نسبت دادن تحلیل سه جزئی گزاره حملی به ارسطو، به عنوان یک تحلیل منطقی، نادرست است؛ ثانیاً برخلاف بعضی آرا و دیدگاه ها، ما در آثار منطقی ارسطو با دو تحلیل متفاوت از گزاره حملی مواجه نیستیم و مبنای بحث های وی درباره «قیاس» در آثار منطقی متأخرش (تحلیلات اولیه) همان تحلیل دوجزئی ای است که وی در آثار منطقی اولیه اش (درباره عبارت) به دست داده است. روش اصلی ما در این پژوهش، رجوع به متن سخنان ارسطو، و در موارد لازم مفسران و پیروان یا منتقدان ارسطو؛ دقت و تأمل در آنها؛ و تحلیل، استنباط و نتیجه گیری بر اساس آنها بوده است.
درباب واقعیت های منطقی: واقع گرایی درباره رابطه نتیجه منطقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به یک تعبیر، واقع گرایی درباب منطق واقع گرایی درباب موضوع منطق است.اما، منطق واقعاً درباره چیست؟ صحبت از منطق کم و بیش به معنای صحبت از رابطه نتیجه منطقی تلقی می شود؛ رابطه ای که میان مقدمه های یک استدلال و نتیجه آن استدلال برقرار است. در تاریخِ منطق همواره این چنین نبوده است:در قرن بیستم دیدگاه فرگه-راسلی مبنی بر تلقی کردنِ منطق به عنوان مجموعه ای از صدق های منطقی در جامعه علمی حاکم بود. در این مقاله ابتدا دلایلی ارائه خواهیم کرد که نشان دهد که بهتر است که موضوع علم منطق را رابطه نتیجه منطقی بدانیم و نه صدق منطقی. آنگاه دلایلی ارائه می کنیم تا نشان دهیم که چرا بحث درباره متافیزیک منطق اهمیت دارد. در متافیزیک منطق، نظریات واقع گرا عموماً فرض کرده اند که موضوع علم منطق صدق منطقی است.در تقابل با این رویکرد غالب، الگوهایی ارائه کرده ایم که با فرض اینکه موضوع منطق رابطه نتیجه منطقی باشد، چگونه می توان درباب منطق واقع گرا بود. این الگوها الهام گرفته از راه حل هایی هستند که در ذیل مسئله متافیزیک رابطه ها در تاریخ متافیزیک مطرح شده اند
گونه شناسی تجربه زیسته عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق از مهم ترین مفاهیم انسانی و پایه اساسی شکل دهی ارتباط بین دو جنس است که در علوم مختلف و آرا و نظریات فلاسفه و متفکران به روش های متفاوتی بررسی شده است. با وجود این، درباره نگاه از درون و از منظر کنشگران درگیر در رابطه عاشقانه، کمتر بحث شده است. هدف پژوهش حاضر، کاوش در تجربه زیسته عشق و گونه شناسی آن بود. برای این منظور با رویکرد پدیدارشناسی با 14 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان و دانشگاه صنعتی اصفهان که عشق را تجربه کرده بودند، مصاحبه عمیق شد. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش کولیزی، نشان دهنده آن بود که چهار گونه عشق ورزی از تجربه مشارکت کنندگان استخراج شدنی است: 1- عشق به منزله دستاورد، با دو زیرمقوله ساخت تجارب مشترک و صعود، 2- عشق به منزله تجربه عاطفی غیرمنتظره، با دو زیرمقوله تجربه دست یافتنی و تجربه دست نیافتنی، 3- عشق به منزله اعتیاد و 4- عشق به منزله تجربه فیزیولوژیک. همچنین گونه تجربه غیرعاشقانه ای در یافته ها شناسایی شد: «تجربه رابطه جنسی عاری از عشق». در مجموع می توان گفت کنشگران بر مبنای تجارب گوناگون در طول زندگی و ساختاری که در آن رشد کرده اند، گونه های مختلف عشق ورزی را شکل می دهند؛ اما تجربه مشترک در همه آنها، رویارویی با عشق به منزله امری زمینی و دست یافتنی است.
بازنگری در تعریف نظریه با رویکرد کتاب شناختی
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۰
75 - 93
حوزههای تخصصی:
برای نظریه تعاریف گوناگونی در متون ارائه شده است که با رویکرد کتاب شناختی و تحلیل محتوا قابل دسترسی هستند. این گوناگونی در کلیدواژه هایی که در تعاریف وجود دارند قابل مشاهده است. در این مقاله تعاریف موجود از نظریه در متون استخراج شد و با استفاده از روش تحلیل محتوای آن تعاریف، واژگان اصلی و مترادف و بسامد هر کدام محاسبه شد. تحلیل محتوای 125 تعریف منجر به شناسایی 9 واژه ی اصلی و 67 واژه ی مترادف شد. واژگان اصلی یافت شده در این تحلیل محتوا عبارتند از: مفهوم، تبیین، رابطه، پدیده، مجموعه، فرضیه، نظام مند، پیش بینی، و روش. در نهایت، با رویکرد کتاب شناختی تعریف بازنگری شده ای از نظریه ارائه شد که نمایانگر مفهوم آن و واژگان اصلی دربرگیرنده ی این مفهوم در متون است. به طور کلی در تعریفی که در این پژوهش از نظریه ارائه شده است به رویکرد کتابشناختی و تجربی گرایانه توجه شده است و به وجوه توصیف، تبیین، پیش بینی و کنترل به صورت فرایندی و در یک حالت سطح بندی در تعریف نظریه با استفاده از واژگان کلیدی توجه شده است.
رابطه بین عقاید دینی و سلامت عمومی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد لردگان
از نظر بهداشت و روان افراد سالم افرادی نیستند که موقعیت های تنش زائی را تجربه نکنند بلکه افراد سالم افرادی اند که در عین برخورد با این موقعیت ها هم چنان از سلامت عمومی مناسب و خوبی برخوردار باشند و از طرفی نیز سعی کنند که بهترین راه حل را برای خود انتخاب نمایند. در این پژوهش کلیه ی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد لردگان جامعه ی آماری این پژوهش را تشکیل می دهند. از بین جامعه ی آماری به تصادف 100 نفر را (دانشجویان) به روش تصادفی ساده انتخاب نمودیم. از آن جا که هدف این پژوهش بررسی و مقایسه ی سلامت عمومی و خودکار آمدی بین دانشجویان با عقاید مذهبی بالا و دانشجویان با عقاید مذهبی پایین است، طرح پژوهش ما از نوع علی – مقایسه ای می باشد. در این پژوهش برای جمع آوری داده های مرتبط با موضوع از پرسش نامه ی نگرش مذهبی، پرسش نامه ی GHQ و پرسش نامه خود کار آمدی شرز و همکاران GSE ، استفاده شده است.
چیستی رابطه صمیمانه در قرآن و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی ماهیت و چیستی رابطه صمیمانه در قرآن کریم و روایات اسلامی است؛ برای گردآوری و تحلیل داده ها، از روش تحلیل کیفی محتوای متون اسلامی استفاده شده و نتایج ذیل حاصل شد: 1. علاقه ها و پیوندهای خالص، نزدیک، شدید و بلندمدت دو یا چندجانبه همراه با خودفاش سازی، بی طرفی و عدالت، اجزای تشکیل دهنده رابطه صمیمانه است؛ 2. عبور از یک رابطه سطحی به رابطه صمیمانه ویژگی هایی را می طلبد که می توانند ماهیت و چیستی این رابطه را تشکیل دهد؛ این ویژگی ها در روان شناسی عبارتند از: 1. تأثیرگذاری عاطفی؛ 2. رازدل گویی؛ 3. پایداری؛ 4. صداقت؛ 5. همدلی. اما ویژگی های رابطه صمیمانه در منابع اسلامی بنیادی تر و اساسی تر بوده و از نظر کمی رابطه های کمتری را شامل شده و به لحاظ کیفی از عمق و شدت بیشتری برخوردار است. این ویژگی ها عبارتند از: 1. خدامحوری؛ 2. اخلاص؛ 3. پایداری؛ 4. تأثیرگذاری عاطفی. هر یک از این چهار ویژگی نشانه های خاص خود را دارند و حتی پایداری در منابع اسلامی با پایداری در رابطه صمیمانه از نظر روان شناختی تفاوت روشنی دارد؛ در این منابع علاوه بر تأکید به پایداری دوستی در دنیا، دوستان صمیمی نگرش و گرایش به آخرت را نیز در طرف مقابل مورد نظر قرار می دهند. به این ترتیب، علاوه بر آنکه در ویژگی ایمان به خدا و اخلاص، رابطه صمیمانه بر اساس منابع اسلامی از رابطه صمیمانه روان شناختی متمایز می شود، در نحوه دوام دوستی نیز رابطه صمیمانه مبتنی بر منابع اسلامی تفاوت فاحشی با وجود همین ویژگی در رابطه صمیمانه روان شناختی دارد.
تقریری انضمامی از خود در جامعه: نقد و بررسی کتاب ازخودبیگانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
الیناسیون یا ازخودبیگانگی از مفاهیم مهم فلسفی و اجتماعی از هگل به بعد بوده که در دوران اخیر تا حدودی از اقبال و توجه بدین مفهوم کاسته شده بود. کتاب ازخودبیگانگی «راهل یگی» با بازخوانی این مفهوم بر اساس رویکردی فلسفی و اجتماعی، سابقه ازخودبیگانگی را تا اندیشه روسو به عقب برده و با نقد رویکرد ذات گرایانه وی و دیگران، بر آن است که ازخودبیگانگی را باید در متن روابط انضمامی و اجتماعی بررسی نمود. در این دیدگاه، الیناسیون زمانی پدیدار می شود که نوع رابطه آدمی با دیگران از جمله در نقش هایی که بر عهده گرفته، مختل شده و به تعبیر وی در «رابطه بی رابطه گی» قرار گیرد. یگی بر آن است که انسان ماهیت و ذاتی مجزا و مستقل از جامعه و روابط و نقش های آن ندارد که بتواند در حکم معیاری برای ارزیابی وضعیت ازخودبیگانگی انسان به کار گرفته شود. از این رو با آنکه نقش های اجتماعی و روابط جمعی گاه موجب ازخودبیگانگی انسان می شود، در عین حال همین تعاملات اجتماعی ارائه گر ظرفیت ها و امکاناتی برای رهایی آدمی نیز هست و لذا رهایی از الیناسیون را نباید جایی بیرون و خارج از جامعه و روابط آن جستجو نمود.
رابطه بین انگیزش تحصیلی و انتظار از ازدواج در میان دانشجویان تاریخ و علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان پردیس آیت اله کمالوند خرم اباد
حوزههای تخصصی:
تحقیق با هدف بررسی رابطه انگیزش تحصیلی و انتظار از ازدواج در بین دانشجویان فرهنگیان پردیس آیت الله کمالوند خرم آباد انجام گرفت. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دوره ی کارشناسی و نمونه انتخاب شده تعداد 100 نفر که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع هدف کاربردی و از نوع توصیفی – همبستگی بود.برای سنجش انگیزش تحصیلی از پرسشنامه هارتر و برای سنجش انتظار از ازدواج از پرسشنامه انتظار از ازدواج (ام ای اس )که روایی آن ها به شیوه اعتبار یابی محتوایی و پایایی ان ها با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، استفاده شد. روش های آماری( فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون، ازمون تی و رگرسیون) استفاده شد. نتایج نشان داد: بین ابعاد انتظار از ازدواج [انتظار واقع گرایانه] با انگیزش تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد و با ابعاد [ انتظار بدبینانه و انتظار ایده آل گرایانه ] با انگیزش تحصیلی رابطه معنی داری وجود ندارد. محاسبه ضرایب رگرسیون جهت پیش بینی انگیزش تحصیلی نشان داد که9درصد واریانس انگیزش تحصیلی توسط ابعاد انتظار واقع بینانه، انتظار ایده آل گریانه و انتظار بدبینانه پیش بینی می شود. همچنین بر اساس ضرایب بتا(β) مشاهده می شود که بعد انتظار واقع بینانه با ضریب بتای 28. پیش بینی کننده معنادار انگیزش تحصیلی است و انتظارایده ال گریانه با ضریب بتای04. و انتظار بدبینانه با ضریب بتای.02. به ترتیب پیش بینی کننده ی غیرمعنادار انگیزش تحصیلی هستند.
نسبت سنجی میان ایمان و عقل در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۲
۱۵۷-۱۷۶
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه که تجلی گاه پیوند عمیق بین ایمان و عقل است، در بسیاری از گزاره های آن نیز تبیین عقلانی و رویکرد فلسفی مشهود است. سنجش نسبت میان ایمان و عقل از دو بعد وجودشناختی، معرفت شناختی و بررسی معنا، زاوایا، منشاء و تعاملات این دو با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی در نهج البلاغه، مسئله این پژوهش است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در نهج البلاغه بخشی از ایمان، ناظر به احساسات و عواطف و بخشی ناظر به عقل عملی و بخش دیگر آن ناظر به عقل نظری است و بر خلاف اشاعره که ایمان را صرفا به عقل نظری معطوف نموده و معتزله که ایمان را منحصر در عقل عملی می دانند، ایمان هر دو عقل را در برگرفته و گزاره های ناظر به ایمان در نهج البلاغه با عقلانیت سازگاری و تعاضد داشته و لازمه ایمان آوری، عقلانیت است؛ هر چند که سهم عقل عملی در ایمان دینی بیشتر است.
درباره مسأله رابطه بدون مربوط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳
404 - 425
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات فراراهِ واقع گرایی ساختاری هستی شناختی حذف گرا مسأله رابطه بدون مربوط است: از یک سو، مطابقِ این نوع واقع گرایی، جهان صرفاً از ساختارها و روابط قوام یافته و تهی از اشیاء منفرد است، و از سوی دیگر، مطابق با فهم برآمده از ریاضیات، ساختارها و روابط به اشیاء منفرد به مثابه مربوط تکیه دارند. استیون فرنچ در مقام مدافع این نوع واقع گرایی چنین پاسخ می دهد که فرضِ وابستگی رابطه به مربوط به منبع بازنمایی باز می گردد، در حالی که واقع گرایی فوق مدعی ست که رابطه در هدف بازنمایی موجودی خودایستاست. در این مقاله نشان داده خواهد شد که این پاسخ همراه با نظر وی در مورد معناشناسی جملاتِ ظاهراً ناظر بر اشیاء منفرد نامنسجم است.
روابط فرازناشویی و بسترهای آن: مطالعه ای کیفی در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: تغییرات اجتماعی فرایندهای گوناگونی را در روابط بین زوجین رقم زده و زمینه ساز ظهور و گسترش انواع مختلفی از روابط جنسی پیشا و پسا ازدواج شده اند. اما این روابط نه در هوا بلکه در زمین و بسترهای خاصی نمود می یابند. اهداف: مقاله حاضر با هدف درک و توصیف بسترها و زمینه های شکل گیری روابط فرازناشویی در شهر رشت انجام شده است. روش مطالعه: رویکرد روش شناختی مطالعه حاضر از نوع کیفی بوده و برای جمع آوری داده ها با تعداد 14 نفر از زنان و مردان درگیر در روابط فرازناشویی مصاحبه عمیق به عمل آمد. در نهایت داده ها به کمک تکنیک تحلیل محتوای کیفی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان دادند که روابط فرازناشویی به عنوان امری تعاملی بین فرد و جامعه در دو بستر فردی و اجتماعی بروز می یابند. بسترهای اجتماعی برخی ریشه در ارزش های سنتی مانند پدرسالاری دارند و برخی در ریشه در افول ارزش های سنتی. ارزش های فردی، ویژگی های شخصیتی و احساس ناامنی در روابط در شرایط مداخله گری رسانه ای به گسترش روابط چندگانه عاطفی و تجربیات فرازناشویی منجر شده است. نتیجه گیری: در چنین شرایطی جاذبه های محیطی و افول ارزش ها از یک سو در ترکیب با مفهوم سازی نو از عشق از سوی دیگر مکانیسم روابط فرازناشویی را قابل تبیین و تفسیر می نماید.
رابطه ی خودکنترلی و جهت گیری مذهبی با نگرش به روابط قبل از ازدواج در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رباط کریم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه ارتباط قبل از ازدواج یکی از موضوعات مهم جامعه محسوب می شود که می تواند سلامت جوانان را متأثر سازد. از طرفی نقش مذهب و خودکنترلی نیز در بررسی مشکلات بهداشت روانی دارای اهمیت ویژه یی است. به همین دلیل پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط خودکنترلی و جهت گیری مذهبی با نگرش به روابط قبل از ازدواج انجام شده است. روش کار: در این پژوهش که به روش همبستگی صورت گرفته، 357 نفر از دانشجویان، به صورت نمونه گیری طبقه یی انتخاب شدند و پرسش نامه ی خودکنترلی تانجی، پرسش نامه ی جهت گیری مذهبی آلپورت و پرسش نامه ی نگرش به روابط قبل از ازدواج با جنس مخالف را تکمیل کردند. داده ها نیز از طریق آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بین خودکنترلی و جهت گیری مذهبی درونی (r= 0/148)، خودکنترلی و جهت گیری مذهبی بیرونی (r= -0/153)، خودکنترلی و نگرش به رابطه ی قبل از ازدواج (r= -0/107)، جهت گیری مذهبی درونی و نگرش به رابطه ی قبل از ازدواج (r= -0/174) و همچنین جهت گیری مذهبی بیرونی و نگرش به رابطه ی قبل از ازدواج (r= 0/197) در دانشجویان رابطه ی معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، جهت گیری مذهبی و خودکنترلی از عوامل تأثیرگذار بر نگرش افراد به روابط قبل از ازدواج با جنس مخالف است. با بررسی جهت گیری مذهبی و خودکنترلی می توان این نگرش افراد را پیش بینی کرد.
رابطه فلسفه و دین در مسیح شناسی بوئثیوس با تکیه بر رسائل کلامی و تسلّای فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
53 - 75
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به روش تحلیلی-توصیفی درصدد تبیین رابطه فلسفه و دین در مسیح شناسی بوئثیوس است. بدین منظور در رسائل کلامی به عنوان نماینده دیدگاه های کلامی بوئثیوس سه کار صورت می پذیرد: 1- تعیین و تبیین مسأله کلامی بوئثیوس در مسیح شناسی. 2- تبیین مؤلفه هایی همچون: تبیین عقلانی «تثلیث» به کمک مقوله «رابطه»، تعریف دقیق «شخص» و «طبیعت» در مسأله «تثلیث»، تأکید بر تمایز بین طبیعت و شخص و نشان دادن ضعف آرای اوتیکس و نسطوریوس. 3- پاسخ نهایی بوئثیوس به این مسأله کلامی. در تسلّای فلسفه به عنوان نماینده فلسفه بوئثیوس به دنبال واکاوی دو مسأله هستیم: 1.آیا این رساله چنانکه برخی ادّعا کرده اند، فاقد هرگونه نشان و تعلیم مسیحی است؟ 2. آیا بوئثیوس در این رساله به صراحت تعالیم مسیحی را زیر سؤال می برد یا اینکه تنها آشکارا به مسیحیّت اشاره نمی کند؟ بررسی این موارد مودّی به این نتیجه شد که در رسائل کلامی ، بوئثیوس به دنبال تبیین عقلانی اینکه تثلیث، به معنای سه خدایی نیست و توحید است، کمّ و کیف مشترک در سه شخص الهی، یعنی مقوله جوهر را عامل وحدت تثلیث و تمایز بین پدر، پسر و روح ا لقدس را از نوع مقوله رابطه می داند که البته این رابطه، مایه تغیّر در جوهر و ذات نمی شود. او که در رسائل کلامی، ایمان مسیحی را با تبیین عقلانی در توافق با عقل می دید، در تسلّای فلسفه، نیازی به اشاره مستقیم به تعالیم مسیحی نمی دید؛ وی به دنبال نجات بخشی عقل است و این هیچ تعارضی با ایمان مسیحی او ندارد. او ابتدا با رسائل کلامی ایمان را می فهمد و بعد به واسطه تسلّای فلسفه به نجات بخشی ایمان می رسد، بدین صورت تسلّای فلسفه می تواند تکمله رسائل کلامی و ایمان مسیحی او محسوب شود.
تبیین رابطه محبت و توکل به خدا از نگاه قران و حدیث
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
30-53
حوزههای تخصصی:
توکل اعتقاد جازم بر رخ دادن همه امور از جانب پروردگار و عدم دخالت هیچ قدرت بر هیچ امری، مگر به واسطه اوست. توکل کردن در امور زندگی از مهمترین دستورات خداوند و فرستادگان ایشان است که معلول عوامل فراوانی از جمله محبت به خداوند است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای- نرم افزاری و استناد به آیات قرآن، روایات و کلام بزرگان دین، رابطه بین توکل و محبت به خدا را تبیین می کند و به این نتایج دست یافته است که بین محبت به خدا با همه اقسامش و توکل نوعی همبستگی معنادار وجود دارد، به گونه ای که لازمه توکل به خداوند، محبت داشتن به اوست. از این رو توکلی که پایه و اساس آن محبت به خداست، از أعلی ترین درجات توکل است؛ زیرا عالمانه و عاشقانه مالکیت خداوند بر همه امور انسان را به رسمیت شناخته و هیچ کس را در آن سهیم نمی داند و به ثمره این معرفت، فقط او را منشأ آثار می داند و برای رسیدن به اهداف خود، ضمن فراهم کردن اسباب و مقدمات مورد نیاز، تأثیر آنها را متأثر از قدرت خداوند می داند. لذا محبت به خداوند به عنوان یک محرک درونی، زمینه ساز تحقق فعالیتهای مادی و معنوی است و توکل نیز به عنوان یکی از ثمرات آن در زندگی فرد، راهکاری ارزشمند در جهت جلب یاری خداوند، بهبود کیفیت زندگی و نیرویی مضاعف برای رهایی از ترس، کاهش اضطراب و تنش های روانی و ایجاد یک زندگی آرام و با نشاط است. کلید واژه: محبت، محبت به خدا، توکل، تبیین، رابطه.
تبیین معناشناختی و هستی شناختی تنهایی وجودی و ارائه رهیافت های آن از دیدگاه اروین د. یالوم و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
موضوع نوشتار پیش رو تبیین معناشناختی و هستی شناختی دغدغه «تنهایی وجودی» و ارائه رهیافت های آن از سوی اروین یالوم و ملاصدرا است. یالوم بر این باور است که انسان ها می باید تنهاییِ وجودی را در پیوندیافتگی با دیگران مدیریت نمایند؛ حال یا پیوند با هم نوع و یا با موجودی الهی. او در تبیین رهیافت خود معتقد است که پسندیده ترین شکل پیوند با دیگران، می باید بر پایه «عشق عاری از نیاز» باشد. ملاصدرا نیز بر این باور است که تمامی موجودات از جمله انسان، عین الربط به وجود پروردگار دانسته می شوند. در این مقاله، نگارندگان با اتخاذ روش توصیفی_ تحلیلی، رهیافت های یالوم و صدرا را در رهایی از تنهایی وجودی مطالعه نموده اند. در رهیافت صدرایی دو رویکرد ملحوظ بوده است: 1. رویکردِ حکیمانه (دقیق) با محوریت وحدت تشکیکیِ وجود و رابط انگاری موجودات؛ 2. رویکرد عارفانه (ادقّ) با محوریت وحدت شخصیه هستی و نمودانگاری موجودات. یافته پژوهش حاضر این گردید که یکی از بهترین مصادیق «عشق عاری از نیاز» در حکمت متعالیه نهفته است که ملاصدرا از آن با عنوان «عشق ذاتی و فطری موجودات به حق تعالی» یاد نموده است. نتیجه آن گردید که با وجود مبانی صدرایی پیرامون وجود انسان، «تنهایی وجودی» بی معنا است.
رویکردی نظری به مسئله رابطه دین و تمدن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله رابطه دین و تمدن از جمله موضوعات بنیادینی است که به رغم اهمیت بسیارآن، چندان که باید با رویکردی نظری بررسی نشده است. نوشتار حاضر درصدد است از منظری تئوریک به این موضوع بپردازد و با روش توصیفی - تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که نوع نگرش به رابطه دین و تمدن وگستره آن تابع کدام متغیرهای کلیدی است. بنابر یافته های این تحقیق، دو متغیر اساسی در این جهت دخیل اند: نخست نوع نگرش به دین و قلمرو آن، و دوم نوع تعریف از تمدن و ابعاد آن. از یکسو، نوع رویکرد حداکثری یا حداقلی در تعیین قلمرو دین، به صورت مستقیم در تعیین نسبت آن با تمدن اثرگذار است. از سوی دیگر تعریف تک بعدی یا دوبعدی در تعریف تمدن در تعیین نوع و میزان رابطه آن با دین نقش دارد. از تضارب این نگرش ها با یکدیگر، سه دیدگاه حداکثری، حداقلی و منفی درباره رابطه دین و تمدن به دست می آید که هر کدام از منظری متفاوت این رابطه را تحلیل می کنند.
رابطه مؤلفه های مدیریت جهادی در بیانات مقام معظم رهبری، با محبوبیت سردار سلیمانی و اولویت بندی آن ها
منبع:
شاهد اندیشه دوره سوم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵)
97 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام پژوهش پیش رو بررسی رابطه مؤلفه های مدیریت جهادی بیانات مقام معظم رهبری در محبوبیت سردار سلیمانی و اولویت بندی آن ها است. جامعه آماری، کلیه دبیران و اولیای مدارس خاص (تیزهوشان، شاهد و نمونه) دخترانه مقطع متوسطه اول شهر بوشهر در سال تحصیلی 99-98 است؛ که بنا بر آمار رسمی، 80 نفر است. روش پژوهش، توصیفی از نوع دلفی و همبستگی است. ابزار پژوهش، دو پرسشنامه محقق ساخته است. از روش های آمار توصیفی مانند درصد فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و روش آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند عاملِ مدل اینتر مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که 5 مؤلفه از مؤلفه های مدیریت جهادی منتخب خبرگان پژوهش با محبوبیت سردار سلیمانی رابطه دارند و از میان مؤلفه های متعدد مدیریت جهادی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب در محبوبیت سردار سلیمانی با توجه به مقادیر تی و بتا به ترتیب ابعاد خدمت با نیت الهی، تخصص، علم و درایت، شوق خدمت و روحیه خدمت گزاری بی منت، بصیرت و عدم غفلت از وجود دشمن، تداوم و استقامت در کار دارای اولویت های اول تا پنجم می باشند.
بررسی دیدگاه کانت درباره عدم استنتاج «باید» از «هست» با تأکید بر اندیشه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
143 - 177
حوزههای تخصصی:
هستی شناسی اخلاق و منطق اخلاق، برخی از مباحث مهم فرااخلاق را تشکیل می دهند. مهم ترین بحث هستی شناسی اخلاق، واقعی بودن یا واقعی نبودن ارزش ها و مهم ترین بحث منطق اخلاق، استننتاج یا عدم استنتاج «باید» از «هست» است. با توجه به ارتباط عمیق میان مباحث فرااخلاق، عدم استنتاج «باید» از «هست» را باید لازمه غیر واقع گرایی اخلاقی دانست. با این حال، کانت به رغم باور به واقعیت داشتن ارزش ها، اما به عدم استنتاج «باید» از «هست» معتقد است. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی ابتدا به بیان دیدگاه کانت در این باره پرداخته و سپس دیدگاه وی را با تأکید بر اندیشه های آیت الله جوادی آملی در حوزه فلسفه اخلاق، مورد بررسی قرار داده است. دستاورد این تحقیق که نوآوری آن نیز به شمار می رود، این است که با نگاهی نو و نقدهای جدید نشان خواهیم داد که دیدگاه کانت مبنی بر عدم استنتاج «باید» از «هست»، درست نیست و این نادرستی در نادرستیِ تحلیل ایشان از واقع گرایی اخلاقی و چگونگی ارجاع ارزش های اخلاقی به واقعیت ریشه دارد.