مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اختلالات اضطرابی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به نقش تنظیم شناختی- هیجانی در کنترل هیجانات مثبت و منفی، این پژوهش با هدف بررسی رابطه مؤلفه های تنظیم شناختی- هیجانی با اختلالات اضطرابی در کودکان و نوجوانان انجام شد.
مواد و روش ها: روش پژوه حاضر از نوع کاربردی و شیوه انجام آن همبستگی بود.240 نفر (83 پسر و 154 دختر) از کودکان و نوجوانان شهر اصفهان پرسشنامه ی نسخه تجدیدنظریافته ی غربال اضطراب مرتبط با اختلالات هیجانی کودکان و پرسشنامه ی تنظیم شناختی– هیجانی را تکمیل کردند. در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد.داده ها به وسیله تحلیل های همبستگی چندگانه و رگرسیون چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها:یافته ها نشان داد که بین اکثر متغیرهای تظیم شناختی- هیجانی با اختلالات اضطرابی رابطه معنی داری وجود دارد.همچنین یافته های تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نشان داد که فاجعه سازی و نشخوار فکری با همدیگر 18 درصد از واریانس نمره کلی اختلالات اضطرابی کودکان و نوجوانان را تبیین می کند.
بحث و نتیجه گیری: در مجموع می توان نتیجه گرفت که بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی و اختلالات اضطرابی رابطه وجود دارد و بعضی از راهبردهای نادرست می تواند در اختلالات اضطرابی دخیل باشد.
تأثیر شن بازی درمانی بر کاهش اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شن بازی درمانی در کاهش اختلالات اضطرابی دختران دبستانی شهرستان بابل انجام شد. در چهارچوب روشی آزمایشی و در قالب یک طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، 40 دختر7 - 10 ساله که در پرسشنامه اضطراب اسپنز نمره یک انحراف معیار بالاتر از میانگین کسب کرده بودند، به عنوان نمونه داوطلب انتخاب شده و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند؛ سپس گروه آزمایش 10 جلسه تحت تأثیر متغیر مستقل شن بازی درمانی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان مداخله هر دو گروه آزمون شدند تا تأثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته «اختلالات اضطرابی» مشخص شود. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتیجه پژوهش نشان داد که شن بازی درمانی بر کاهش اختلالات اضطرابی تأثیر معنا داری دارد و همچنین باعث کاهش علائم هراس و ترس از فضای باز، اضطراب جدایی، ترس از آسیب فیزیکی، ترس اجتماعی، وسواس فکری و عملی و اضطراب عمومی می شود. احتمالاً کار با سینی شن به کودک این فرصت را می دهد تا در محیطی امن ترس های خود را جستجو و کشف کند و با بازآفرینی رویدادها به ترس های خود عینیت بخشد، نسبت به آن ها به شناخت و بینش برسد و برای حل مسائل مختلف راه حل پیدا کند.
مقایسه اختلالات اضطرابی در دختران دارای اضافه وزن با دختران دارای وزن طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: چاقی دوران کودکی و نوجوانی به صورت یک معضل سلامتی و بهداشتی در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه درآمده است و علاوه بر عوارض جسمی، میتواند پیامدهای روانی زیادی از جمله افزایش سطح اضطراب را در برداشته باشد، بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه اختلالات اضطرابی در دختران دارای اضافه وزن با دختران دارای وزن طبیعی می باشد.
روش: طرح پژوهش حاضر یک طرح علّی- مقایسه ای است. بدین منظور 140 دانش آموز دختر پایه ششم ابتدایی شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان با توجه به شاخص توده بدنی (BMI) به دو گروه ( 70 نفر دارای اضافه وزن و 70 نفر دارای وزن طبیعی) تقسیم شدند. شرکت کنندگان به مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (1998) پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که اضطراب در بین دختران دارای اضافه وزن با دختران دارای وزن طبیعی تفاوت معنی داری داشت و در بین مولفه های اضطراب، مولفه های ترس از فضاهای شلوغ، اضطراب اجتماعی و وسواس فکری و عملی در سطح معنی داری در بین دختران دارای اضافه وزن با دختران دارای وزن طبیعی تفاوت معنی دار دارد و سه مولفه باقی مانده اضطراب جدایی، ترس از آسیب فیزیکی و اضطراب فراگیر بین این دو گروه تفاوت معنی داری ندارد (05/0>p).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر آگاهی دادن به والدین در خصوص پیامدهای چاقی و اضافه وزن و راهکارهای پیشگیری از چاقی از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. همچنین هرگونه مداخلات زود هنگام و برنامه ریزی های مناسب در حوزه سلامت و بهداشت کودکان، از دیگر اقدامات مهمی است که پیشنهاد می شود
بررسی رابطه ساده و چندگانه صفات طیف اوتیسم و وسواس جبری در دانش آموزان دختر دوره راهنمایی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به شیوع بالای صفات طیف اوتیسم در افراد دارای اختلال وسواس جبری و همچنین تشخیص اختلالات اضطرابی در افراد با صفات طیف اوتیسم بالا، هدف از این پژوهش بررسی رابطه ساده و چندگانه اختلال وسواس جبری و صفات طیف اوتیسم در دانش آموزان دختر دوره راهنمایی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره راهنمایی شهر یزد می باشد که در این پژوهش 250 شرکت کننده به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه های مورد استفاده شامل پرسشنامه 50 سوالی ضریب طیف اوتیسم و مقیاس وسواس جبری SCL-90 می باشد. داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از رگرسیون چندگانه به روش ورود گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که به طور کلی صفات طیف اوتیسم می تواند 10 درصد تغییرات وسواس جبری در دانش آموزان را پیش بینی کند. در بهترین حالت از بین صفات طیف اوتیسم، ضعف در تغییر توجه و ناتوانی در مهارت اجتماعی بهترین پیش بین برای تغییرات وسواس جبری در گروه نمونه می باشد. در نتیجه، صفات طیف اوتیسم در افراد دارای اختلال وسواس جبری شایع است.
مقایسه سبک های دفاعی من در افراد مبتلا به اختلال جسمانی سازی، اضطرابی و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تمایز قائل شدن میان افراد مبتلا به اختلال جسمانی سازی و اضطرابی همواره مورد توجه روانشناسان بالینی بوده است. هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه سبک های دفاعی من در بین افراد مبتلا به اختلال های جسمانی سازی، اضطرابی و افراد عادی بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام افراد مبتلا به اختلال های جسمانی سازی و اضطرابی مراجعه کننده به کلینیک های دولتی و خصوصی سطح شهر تهران در سال 1391 و همچنین افراد عادی ساکن این شهر بود. برای دستیابی به این هدف، 90 نفر (30 بیمار جسمانی-سازی، 30 بیمار اضطرابی و 30 نفر از افراد عادی) از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ) پاسخ دادند. افراد گروه عادی علاوه بر مقیاس نامبرده به مقیاس افسردگی اضطراب استرس (DASS-21) نیز پاسخ دادند. برای تحلیل داده های پژوهش حاضر، از شاخص های آمار توصیفی، تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) و آزمون تعقیبی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادند که اختلاف میانگین نمرات سبک دفاعی رشدنایافته بین هر سه گروه معنادار بود. علاوه بر این، میانگین نمرات سبک های دفاعی رشدیافته و نوروتیک نیز بین گروه های افراد عادی، بیماران اضطرابی و جسمانی سازی دارای تفاوت معنادار بودند. البته سبک های دفاعی رشدیافته و نوروتیک میان گروه های بیماران اضطرابی و جسمانی سازی تفاوت معناداری نداشتند. نتیجه گیری: بر اساس این نتایج می توان از بررسی سبک های دفاعی برای تمیز اختلالات اضطرابی و جسمانی سازی استفاده کرد. به عبارت دیگر، سبک های دفاعی من باید کانون توجه بالینی در درمان اختلالات جسمانی سازی و اضطرابی قرار گیرند.
ارزیابی کیفیت وب سایت های فارسی حوزه اختلالات اضطرابی بر اساس مقیاسWebMedQual(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: از جمله حوزه های سلامت که افراد بسیاری به دنبال کسب اطلاعات در مورد آنها در اینترنت هستند حوزه اختلالات اضطرابی است. این اختلالات با کاهش کیفیت زندگی، احتمال افزایش ابتلا به بیماری های مختلف را به دنبال دارد. لذا ارزیابی اطلاعات مبتنی بر وب در مورد این اختلالات با توجه به گستردگی ابتلا در سراسر دنیا و همچنین در ایران، به منظور تعیین وب سایت های معتبر از نظر اطلاعات ضروری به نظر می رسد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر ارزیابی وب سایت های فارسی حوزه اختلالات اضطرابی بر اساس ابزار WebMedQual بوده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر پیمایشی تحلیلی و از نوع مطالعات کاربردی است. به منظور گردآوری داده ها از سیاهه وارسی مبتنی بر مقیاس استانداردWebMedQual که با نظر متخصصان حوزهای روانشناسی، کتابداری و طراحی وب سایت بومی سازی شد استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل 15 وب سایت فارسی حوزه اختلالات اضطرابی در اسفند ماه 1391 خورشیدی بود که مطالب تخصصی در خصوص اضطراب و وسواس ارائه می دادند. حداکثر امتیاز برای هر وب سایت 83 ، حداقل آن صفر و امتیاز متوسط 5/41 بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای در نرم افزار SPSS نسخه 18 استفاده شد و یافته ها به صورت میانگین امتیاز و نمره مطلوب ارائه گردید.
یافته ها: بر اساس مقیاس WebMedQual میانگین امتیاز وب سایت های فارسی حوزه اختلالات اضطرابی در 6 شاخص محتوای اطلاعات(18/2±40/7)، اعتبار منابع(11/2±10/5)، دسترس پذیری و قابلیت استفاده(37/0±23/2)، پیوندها(09/1±37/1)، پشتیبانی از کاربر(33/1±57/4) و محرمانگی اطلاعات(95/2±07/3) ضعیف و کمتر از متوسط و تنها در شاخص طراحی(29/1±27/9) بالاتر از امتیاز متوسط بود. برترین وب سایت در حوزه اختلالات اضطرابی وب سایت های «انجمن روان شناسی بالینی ایران» و «روان یار» با 5/38 امتیاز و ضعیف ترین وب سایت «یک فراکاو» با 5/25 امتیاز بودند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده ضروری است کاربران هنگام استفاده از اینترنت، به مطالب موجود در این محیط به دیده انتقادی نگریسته و بدون در نظر گرفتن معیارهای اعتبار یک منبع، به آن اعتماد نکنند.
پیش بینی کیفیت تعامل مادر-کودک با انواع اختلالات اضطرابی در کودکان دبستانی با توجه به ویژگی های فرهنگی مادران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: چگونگی رفتار والدین با فرزندان در شکل گیری نظام رفتاری کودکان نقش مهمی ایفا می کند. نوع روابط مادر کودک نظیر طرد کردن،کنترل بیش از حد، محافظت بیش از حد، الگوسازی رفتارهای اضطرابی و باورهای غیرمنطقی و خشک والدین در بروز اختلال های اضطرابی دوران کودکی نقش بسزایی دارند. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی است و با هدف پیش بینی کیفیت تعامل مادر-کودک با انواع اختلالات اضطرابی در کودکان دبستانی با توجه به ویژگی های فرهنگی مادران ایرانی طراحی و اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان دبستانی 11 و12 ساله (دختر و پسر) شهر ساری در سال تحصیلی 91-90 بود.بر این اساس نمونه آماری این پژوهش شامل 200 دختر و200 پسر(11تا12 ساله) و 400 مادر بود که به شیوه ی تصادفی چند مرحله ای و از بین مدارس دو ناحیه ی 1و2 آموزشی شهر ساری انتخاب شدند . برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه ی ارزیابی رابطه مادر-کودک رابرت راس و همچنین پرسشنامه تشخیصی اختلالات مرتبط با اضطراب کودکان (دارای دو فرم والد و کودک) بیماهر استفاده شد . داده های پژوهش با استفاده از تحلیل رگرسیون به روش همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند (05/0 P#,
مقایسه اختلالات اضطرابی و مدرسه هراسی در دانش آموزان نارساخوان و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:هدف پژوهش حاضر مقایسه اختلالات اضطرابی و مدرسه هراسی در دانش آموزان نارساخوان و عادی بود. روش: پژوهش حاضر، از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی مبتلا به نارساخوانی مراجعه کننده به مراکز اختلالات یادگیری شهرهای بوشهر و برازجان و کلیه دانش آموزان عادی دختر و پسر پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی شهرهای بوشهر و برازجان در سال تحصیلی 95-94 تشکیل دادند به منظور انجام این پژوهش، 78 نفر از دانش آموزان مشکوک به نارساخوانی به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و سپس از میان آن ها تعداد 50 دانش آموز پس از اجرای آزمون های تشخیصی (از جمله آزمون هوش وکسلر کودکان، آزمون خواندن، آزمون ADHDو آزمون اختلال سلوک) به صورت تصادفی برگزیده شدند و 50 دانش آموز عادی نیز به روش تصادفی مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. هر دو گروه پرسش نامه تشخیص اختلالات مرتبط با اضطراب کودکان بیرماهر و همکاران را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA)استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین دانش آموزان نارساخوان و عادی از لحاظ اختلالات اضطرابی و مدرسه هراسی تفاوت معنی دار وجود دارد. بین دانش آموزان نارساخوان و عادی از لحاظ اضطراب تعمیم یافته، اضطراب اجتماعی، اضطراب جدایی و هراس/ جسمانی شکل تفاوت معنی دار به دست آمد (001/0 ≤ P). نتیجه گیری :بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که در طراحی و برنامه ریزی مداخله های درمانی برای دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی می بایست وضعیت طیف اختلالات اضطرابی و مدرسه هراسی آنان در نظر گرفته شود تا بتوان کارآیی این مداخلات را افزایش داد.
درمان های یکپارچه شده دینی- معنوی و اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اختلال اضطراب فراگیر، اختلال فراگیری است که از طریق اضطراب بیش از حد و نگرانی کنترل ناپذیر مشخص می شود و مکانیسم ها و عوامل خطرساز متعددی در ایجاد و تداوم آن دخیل می باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف مرور رابطه بین دینداری و معنویت گرایی با اختلال اضطراب فراگیر و همچنین، درمان های یکپارچه شده دینی و معنوی این اختلال انجام گرفت. بررسی پیشینه پژوهش نشان داد که بین دینداری و مقابله های دینی با اختلال اضطراب فراگیر رابطه معنی داری وجود داشت. همچنین، دینداری و معنویت گرایی به گونه موفقیت آمیزی با درمان های اختلال اضطراب فراگیر یکپارچه شده است. علاوه بر این، درمان های یکپارچه شده دینی و معنوی تأثیر معنی داری بر نشانه های این اختلال دارد. نتایج پژوهش حاضر بیانگر اهمیت ترکیب عوامل دینی و معنوی در سایر رویکردهای درمانی اختلال اضطراب فراگیر است.
مقایسه آسیب روانی و ویژگیهای شخصیتی در مادران سه گروه کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی، اختلال وسواسی جبری و گروه بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر با هدف مقایسه صفات شخصیتی و آسیب روانی در مادران سه گروه کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی، اختلال وسواسی جبری و گروه بهنجار انجام شد. مواد و روش ها طرح پژوهش حاضر توصیفی و علّی مقایسه ای و از نوع مقطعی بود. شرکت کنندگان در این پژوهش 93 نفر از مادران (35 نفر گروه اضطرابی ، 27 نفر گروه وسواسی و 31 نفر گروه بهنجار) بودندکه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از مصاحبه بالینی ساختارمند ( SCID-I ) و پرسش نامه شخصیتی نئو فرم کوتاه ( NEO-FFI -60 ) استفاده شد. داده ها با روش آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون کروسکال والیس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه20 تحلیل شدند. یافته ها نتایج پژوهش نشان داد بین مادران سه گروه کودکان بهنجار، گروه وسواس و گروه اضطرابی از لحاظ آسیب روانی تفاوت معناداری (001/0 >P ) وجود دارد. آسیب روانی در مادران گروه اضطرابی و وسواس به طور قابل توجهی بیشتر از گروه بهنجار است. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد بین سه گروه مادران در متغیرهای روان رنجورخویی، برون گرایی و گشودگی به تجربه تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون تعقیبی شفه نیز نشان داد بین میانگین مادران گروه بهنجار با مادران گروه اضطرابی و وسواس از لحاظ متغیرهای روان رنجورخویی و گشودگی و بین مادران گروه وسواسی با مادران گروه اضطرابی و بهنجار از لحاظ صفت گشودگی به تجربه تفاوت معنادار وجود دارد. بین میانگین سه گروه مادران از لحاظ متغیر برون گرایی تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری با توجه به یافته های پژوهش تفاوت معناداری از آسیب روانی و صفت روان رنجورخویی در مادران دو گروه کودکان اضطرابی و کودکان مبتلا به وسواس در مقایسه با گروه بهنجار به دست آمد. نتایج این مطالعه نشان می دهد توجه به آسیب روانی و ویژگی های شخصیتی مادران در درمان و پیشگیری اختلالات اضطرابی و وسواسی در کودکان می تواند اهمیت زیادی داشته باشد.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر حساسیت اضطرابی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پرفشاری خون دارای صفت شخصیت اجتنابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر حساسیت اضطرابی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پرفشاری خون با صفت شخصیت اجتنابی انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه در چارچوب طرح های تجربی از نوع مورد- منفرد بود. جامعه آماری را بیماران مبتلا به پرفشاری خون اولیه که در سال 1395 به یکی از مراکز بهداشتی- درمانی علوم پزشکی اصفهان مراجعه کرده بودند و فشار خون سرخرگی آن ها بیشتر از 140 بر 90 میلی متر جیوه بود و بیماری آن ها توسط پزشک تأیید شده بود، تشکیل داد. بیماران سابقه بیماری قلبی و نارسایی کلیوی نداشتند و طبق نظر روان پزشک بر اساس ملاک های Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-5 th Edition (DSM-5) و غربالگری با پرسش نامه بالینی چند محوری 3-Millon (Millon Clinical Multiaxial Inventory-III یا III-MCMI) در مقیاس A2، برای آن ها تشخیص صفت شخصیت اجتنابی گذاشته شده بود. از بین این بیماران، 3 آزمودنی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. دو جلسه جهت مصاحبه و تعیین خط پایه و سپس مداخله 8 جلسه ای درمان ACT به صورت انفرادی بر اساس مدل Hayes و همکاران به مدت 100 دقیقه انجام گرفت و در نهایت، مرحله پیگیری اجرا شد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسش نامه های حساسیت اضطرابی (Anxiety Sensitivity Index-Revised یا ASI-R) و کیفیت زندگی (36-Item Short Form Health Survey یا 36-SF) بود. شاخص های تغییر روند، اندازه اثر و شاخص Cohen ارایه گردید. یافته ها: روش ACT توانست حساسیت اضطرابی را کاهش و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پرفشاری خون با صفت شخصیت اجتنابی را افزایش دهد. ضرایب تأثیر، اثر معنی دار و قابل توجهی برای هر سه بیمار را نشان داد. نتیجه گیری: رویکرد ACT بر حساسیت اضطرابی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پرفشاری خون با صفت شخصیت اجتنابی موثر می باشد.
مقایسه اختلالات اضطرابی وسبک های دلبستگی در کودکان پرورش یافته به شیوه فرزندپروری اسلامی با سایر کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
21 - 38
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش اختلالات اضطرابی و سبک های دلبستگی در کودکان پرورش یافته به شیوه فرزندپروری (تربیت) اسلامی با سایر کودکان مقایسه شد. شیوه های فرزندپروری در دو تقسیم بندی کلی شامل شیوه های فرزندپروری رایج در جهان (مستبدانه، مقتدرانه، سهل گیرانه، بی اعتنا و...) و شیوه فرزندپروری اسلامی استمی باشد. طرح این پژوهش، علی مقایسه ای است. در این پژوهش نمونه آماری شامل 100 نفر بود و از سه پرسش نامه شامل پرسش نامه محقق ساخته شیوه فرزندپروری اسلامی، مقیاس اضطراب اسپنس (1998) و پرسش نامه روابط میانی دلبستگی هالپرن و کوپنبرگ (2006) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. روش آماری این پژوهش آزمون t و تحلیل واریانس چندمتغیری بود. نتایج نشان داد که کودکان پرورش یافته با روش فرزندپروری اسلامی از لحاظ میزان اضطراب کلی، اضطراب تعمیم یافته و هراس از مکان های باز و نیز از لحاظ دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا نسبت به سایر کودکان پایین تر هستند که این تفاوت از لحاظ آماری معنا دار بود؛ نتایج نشان می دهد در شیوه فرزندپروری اسلامی، توجه به سه دوره سید، عبد و وزیر و انجام رفتارهای متناسب با ویژگی های هر مرحله موجب کاهش اضطراب کلی و همچنین کاهش دلبستگی های ناایمن در کودکان می شود.
اثربخشی برنامه بین المللی فرندز بر ارتقاء تاب آوری هیجانی و افزایش آرامش روانی کودکان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه بینالمللی فرندز بر ارتقاء تابآوری هیجانی و افزایش آرامش روانی کودکان 8 تا 11 سال بوده است روش این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون، پسآزمون صورت گرفته است. جامعه آماری آن تمام کودکان پایه اول تا پنجم ابتدایی مدارس اصفهان در سال 1392بودند که از بین آنان به صورت نمونهگیری تصادفی هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس اضطراب اسپنس SCAS فرم کودک و فرم والدین (2002) کودکان طیف 7 تا 12 سال بود که قبل از آموزش بر روی هر دو گروه اجرا شد. سپس آموزش برنامه فرندز در 9 جلسه 90 دقیقهای به صورت بازی، هفتهای دو جلسه صرفاً برای گروه آزمایش اجرا گردید و بعد از آن پسآزمون برای هر دوگروه انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافتهها نشان داد که دورهی برنامهدرمانی فرندز بر روی ترس از فضای باز، اضطراب جدایی، ترس از آسیب بدنی، ترس اجتماعی، وسواس فکری-عملی و اضطراب فراگیر در سطح 01/0>P اثربخش بوده است. با توجه به شیوع نسبتا بالای اختلالات اضطرابی در کودکان و جذابیت کارتهای بازی و ورزشی و نیز قابلیت اجرایی برنامه فرندز از سنین کودکی میتوان از این برنامه جهت افزایش آرامش کودکان و کاهش اختلالات اضطرابی برای کودکان استفاده نمود.
مقایسه علائم اختلالات اضطرابی، ابراز هیجان و پذیرش اجتماعی در کودکان دارای تجربه طلاق و مرگ والدین با کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۲
259-283
حوزه های تخصصی:
تجربه ی طلاق و مرگ والدین، می تواند به مشکلات روانشناختی و رفتاری زیادی در کودکان منجر شود. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی علایم اختلالات اضطرابی، ابراز هیجان و پذیرش اجتماعی در کودکان طلاق، دارای تجربه مرگ والدین و عادی بود. روش پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای بود. در این پژوهش 71 کودک طلاق و 63 کودک مواجه با مرگ یکی از والدین به صورت کل شماری و 134 کودک عادی به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی غربالگری اضطراب کودک مرتبط با اختلالات هیجانی، مقیاس ابراز هیجان و مقیاس پذیرش اجتماعی و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری دوراهه (مانکوای دوراهه) استفاده شد. نتایج نشان داد که علایم اختلالات اضطرابی (اختلال پانیک، اختلال اضطراب فراگیر، اختلال اجتنابی، اختلال اضطراب اجتماعی، اختلال اجتناب از مدرسه)، مشکل در ابراز هیجان ( ابراز هیجان ضعیف، بی میلی در ابراز هیجان) در کودکان طلاق و دارای تجربه ی مرگ والدین بیشتر از کودکان عادی بود. همچنین میانگین اختلالات اضطرابی (ابعاد آن) و مشکل در ابراز هیجان (ابعاد آن) در دختران بیشتر از پسران بود. علاوه براین، پذیرش اجتماعی در کودکان طلاق کمتر از کودکان عادی بود. براساس نتایج، استفاده از آموزش ها و درمان های روانشناختی برای علایم اختلالات اضطرابی، مشکل در ابراز هیجان و پذیرش اجتماعی پایین در کودکان دارای تجربه ی طلاق والدین و مرگ والدین والدین پیشنهاد می شود.
بررسی ویژگی های روانسنجی سنجه اضطراب کودکان و نوجوانان بر اساس DSM-5(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی سنجه اضطراب کودکان و نوجوانان - 5-DSM بود. روش: 400 نفر به روش نمونه گیری چند مرحله ای شامل کودکان و نوجوانان گستره سنی 8 تا 15 سال مشغول به تحصیل در یکی از مدارس دولتی شهر ارومیه انتخاب شدند و به پرسشنامه های 5- YAM، حساسیت اضطرابی ریس و همکاران (198۶)، مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (SCAS) پاسخ دادند. داده ها با آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و نرم افزارهایspss و لیزرل تحلیل شدند. یافته ها: ضریب همبستگی مؤلفه های 5- YAM با مؤلفه های دیگر پرسشنامه ها روایی ملاکی همزمان مطلوبی نشان داد. آلفای کرونباخ این مقیاس (89/0) و دامنه مقادیر ضرایب همسانی درونی، دونیمه کردن و بازآزمایی مؤلفه ها (60/0 تا 90/0) همسانی درونی و پایایی خوب این مقیاس و زیرمقیاس هایش را نشان داد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، ۱۰ عامل با مقدار ویژه بیش تر از یک را آشکار کرد که در مجموع ۶۴/۴۸ ٪ از واریانس کل را تبیین می کردند. شاخص های برازش کلی دلالت بر برازش مطلوب مدل ده عاملی این سنجه داشت. نتیجه گیری: این ابزار می تواند برای سنجش و تشخیص اختلالات اضطرابی در نمونه ایرانی استفاده شود.
اثربخشی برنامه اقدام در مقابل اضطراب بر کاهش علائم بالینی کودکان پیش دبستانی مبتلا به اختلال اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثر بخشی برنامه اقدام بر کاهش علائم بالینی کودکان پیش دبستانی مبتلا به اختلال اضطرابی بود. روش: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق، کودکان 5 تا 6 ساله مبتلا به اضطراب شهرستان گرگان و مادران آنها بودند، که از بین آنها، 27 کودک با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل اختصاص داده شدند. برنامه اقدام در 8 جلسه برای کودکان و 4جلسه آموزشی مجزا برای والدین گروه آزمایش انجام شد. به منظور بررسی تاثیر مداخله در ابتدا و انتهای درمان و مرحله پیگیری، مقیاس اضطراب پیش دبستانی اسپنس بر روی مادران تمام کودکان اجرا شد. در نهایت از تحلیل کوواریانس و فرمول درصد بهبودی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج کاهش معنادار در اضطراب کودکان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون و پیگیری نشان داد(05/0P<). نتایج معناداری بالینی هم نشان داد که اضطراب گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری، به طور معناداری بهبود یافت. نتیجه گیری: برنامه اقدام در بهبود علایم کودکان مبتلا به اضطراب موثر است. نتیجه این پژوهش و پژوهش های مشابه می تواند در حوزه های تشخیصی و درمانی اختلالات اضطرابی در کودکان مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر درمان یکپارچه فراتشخیصی بر بهبود مشکلات رفتاری درونی سازی شده، تنظیم هیجان و همدلی کودکان دچار اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان یکپارچه فراتشخیصی بر بهبود مشکلات رفتاری درونی سازی شده، تنظیم هیجان و همدلی کودکان دچار اختلالات اضطرابی انجام شد. پژوهش حاضر یک طرح آزمایشی تک موردی از نوع طرح خط پایه چندگانه با 3 آزمودنی متفاوت (8، 9 و 10 سال) بود که طی 15 جلسه درمانی و دو دوره پیگیری 2ماهه اجرا شد. داده ها با استفاده از روش های ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی تجزیه وتحلیل شدند. ابزارهای استفاده شده شامل سیاهه رفتاری کودک (فرم والدین)، چک لیست تنظیم هیجان و پرسشنامه همدلی گریفیث بود. نتایج درمان یکپارچه فراتشخیصی نشان داد هر سه کودک مبتلا به اختلالات اضطرابی، در طی درمان و پس از درمان، کاهش درخورِ ملاحظه ای در نمرات سیاهه رفتاری کودک، تنظیم هیجان و همدلی نشان دادند و دستاوردهای درمانی در دو دوره 2ماهه پیگیری حفظ شد. یافته ها حاکی از اثربخشی درمان یکپارچه فراتشخیصی در نمرات زیرمقیاس های مشکلات رفتاری درونی سازی شده در سیاهه رفتاری کودک، زیرمقیاس های تنظیم هیجان و زیرمقیاس های همدلی، در کودکان دچار اختلالات اضطرابی بود. طبق یافته های این پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که درمان یکپارچه فراتشخیصی در بهبود مشکلات رفتاری درونی سازی شده، تنظیم هیجان و توانایی همدلی کودکان دچار اختلالات اضطرابی اثربخش است و براین اساس استفاده از این روش به متخصصان این حوزه درمانی توصیه می شود.
اثربخشی درمان گروهی سایکودراما بر کاهش علائم اختلال اضطراب جدایی کودکان 9- 5 ساله شهر زاهدان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: اختلال اضطراب جدایی یکی از اولین و شایع ترین اختلالات روانی در کودکان هست؛ بنابراین انجام مداخلات درمانی جهت کاهش این اختلال دارای اهمیت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی سایکودراما بر کاهش علائم اختلال اضطراب جدایی کودکان 9-5 بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون، همراه پیگیری با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه کودکان 9-5 ساله مبتلابه اختلال اضطراب جدایی شهر زاهدان در سال تحصیلی 99-98 بود. برای انتخاب نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای و به صورت در دسترس 30 کودک انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش،7 جلسه ۹۰ دقیقه ای، درمان گروهی سایکودراما را دریافت کرده و بر روی گروه کنترل هیچ مداخله ای اجرا نگردید. در پایان جلسات آموزشی-درمانی پس آزمون اجرا و پس از یک ماه هر دو گروه مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش، پرسشنامه اضطراب کودکان اسپنس نسخه والدین (SCAS-P) و پرسشنامه علائم مرضی نسخه والدین (CSI-4) بود. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS 22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل یافته ها نشان داد که علائم اضطراب جدایی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، کاهش معناداری را نشان داد (01/0 P≤). نتیجه گیری: از درمان گروهی سایکودراما جهت کاهش علائم اضطراب جدایی کودکان 9-5 ساله شهر زاهدان می توان استفاده نمود و این رویکرد درمانی برای این جمعیت قابلیت کاربرد دارد.
مقایسه اثربخشی برنامه گروهی گربه سازگار کندال و آموزش مدیریت والدین بر اضطراب و تاب آوری دانش آموزان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
۱۶۶-۱۵۲
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلالات اضطرابی از اختلال های رایج کودکی است که میزان بهبودی خودبه خودی پایین و همبودی بالایی با سایر اختلالات دارند. تاب آوری روند تحول را از آسیب های روان شناختی حفظ می کند و باعث می شود افراد در مواجهه با فشارهای روانی از سبک های کنار آمدن مؤثرتری استفاده کنند. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی برنامه گربه سازگار و آموزش مدیریت والدین بر میزان اضطراب و تاب آوری دانش آموزان دارای اختلال اضطرابی انجام شد. روش: این پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایشی ویک گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال اضطرابی شهر مبارکه (استان اصفهان) در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود. در این پژوهش ۴۵ دانش آموز دبستانی دارای اختلال اضطرابی به صورت تصادفی، در گروه های آزمایشی و گواه جایدهی شدند. دانش آموزان گروه آزمایشی 1 تحت آموزش ده جلسه ۶۰ دقیقه ای برنامه گربه سازگار و مادران گروه آزمایشی 2 تحت آموزش ده جلسه ۷۵ دقیقه ای آموزش مدیریت والدین قرار گرفتند. گروه ها قبل، بعد از مداخله، و ۴۵ روز بعد به پرسش نامه های اضطراب سنج (اسپنس، ۱۹۹۷) و تاب آوری (مرل، ۲۰۱۰) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته در محیط SPSS24 انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد هر دو برنامه گربه سازگار و آموزش مدیریت والدین بر کاهش اضطراب و افزایش تاب آوری تأثیر معنادار داشته اند (001/0P<). اثربخشی برنامه گربه سازگار در کاهش اضطراب از برنامه مدیریت والدین بیشتر است (001/0P<) و بین دو برنامه در افزایش تاب آوری، تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: برنامه های گربه سازگار و مدیریت والدین روش هایی مناسب جهت کاهش اضطراب و افزایش تاب آوری دانش آموزان بوده و این الگوها جهت گسترش سلامت روانی پیشنهاد می شود.
عوامل آسیب پذیری عام و خاص اختلالات اضطرابی: ارزیابی یک مدل ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلالات اضطرابی رایج ترین اختلالات روانپزشکی هستند که رنج زیادی برای بیماران و هزینه های فراوانی برای جوامع تحمیل می کنند. بنابراین شناسایی عوامل آسیب پذیری این اختلالات ضروری به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی عوامل آسیب پذیری عام و خاص اختلالات اضطرابی در چارچوب یک مدل ساختاری بود. روش : 420 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به سیاهه شخصیتی پنج عاملی، پرسشنامه کنترل اضطراب تجدیدنظر شده، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی، شاخص حساسیت اضطرابی، مقیاس حساسیت انزجاری، مقیاس ترس از ارزیابی منفی، نسخه چهارم پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر، پرسشنامه وحشت زدگی و هراس آلبانی و جدول زمینه یابی ترس - فرم دوم پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: براساس یافته های این پژوهش روان رنجورخویی به عنوان عامل آسیب پذیری زیستی ( 10/0 ، 05/0، 10/0، 17/0 =β) و فقدان کنترل ادراک شده را به عنوان عامل آسیب پذیری روانشناختی عام ( 16/0 ، 04/0، 10/0، 15/0 =β) تمام اختلالات اضطرابی می توان در نظر گرفت. از سویی برون گرایی را می توان عامل آسیب پذیری زیستی برای اختلال اضطراب اجتماعی تلقی کرد (23/0- =β ). همچنین یافته های این پژوهش منجر به شناسایی عوامل آسیب پذیری خاص هر کدام از اختلالات اضطرابی شد. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش می توان مدل آسیب پذیری سه گانه را چارچوبی مناسب برای تبیین سبب شناسی اختلالات اضطرابی قلمداد کرد.