روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران (اندیشه و رفتار)

روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران (اندیشه و رفتار)

روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران دوره 24 تابستان 1397 شماره 2 (پیاپی 93) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

مقالات

۱.

جهانی سازی و درمانهای ادارکی رفتاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: جهانی سازی درمان های ادراکی رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۷۸
درمان های ادراکی رفتاری به یکی از رویکردهای اصلی برای سلامت ذهن در جهان تبدیل شده اند. پایگاه داده بزرگی وجود دارد که از کارآمدی درمان های ادراکی رفتاری برای گستره ای از اختلالات حمایت می کند [1] . برخی نویسندگان تاکنون گام های زیادی برداشته اند تا درمان های ادراکی رفتاری را به عنوان «استاندارد طلایی» برای اختلالات خاص اعلام کنند [2] . علاوه بر این، در حالی که بسیاری از مدل های درمان ادراکی رفتاری اولین بار در کشورهای غربی توسعه داده شده اند، اکنون از نظر فرهنگی تطبیق داده شده اند و برای استفاده گسترده جهانی ارتقا یافته اند [3] . ارتقای درمان های ادراکی رفتاری و رشد جهانی آن ها در غیاب بیشتر راهبرد یا برنامه ریزی نظام مند روی داده است. کنفرانس های منطقه ای درمان های ادراکی رفتاری و به طور قابل توجه انجمن اروپا برای درمان های رفتاری و ادراکی و همچنین کنفرانس های جهانی با مبنای سه سالانه پیشنهادی توسط هر کمیته کنگره جهانی و انجمن بین المللی روان درمانی ادراکی برگزار شده اند. در نهایت، کمیته کنگره جهانی توافقی ضعیف بین چندین طرف برای برگزاری کنگره جهانی است (کنگره بعدی در برلین آلمان در ماه ژوئن سال 2019 برگزار می شود. به سایت www.wcbct2019.org رجوع شود). در واقع، سازمانی جهانی وجود نداشته است که گستره وسیعی از رویکردهای معاصر به درمان های ادراکی رفتاری را ارائه کند. امید این کارگروه این است که نهاد جهانی جدیدی به زودی ظهور خواهد کرد. کنفدراسیون جهانی درمان های ادراکی رفتاری که نام کاری آن WCBCT است، به عنوان سازمان جهانی سازمان ها متصور شده است. ساختار پیشنهادی این سازمان شامل نمایندگانی از مناطق مختلف سازمان های درمان های ادراکی رفتاری می شود که خود نماینده سازمان های ملی درمان های ادراکی رفتاری زیادی در منطقه جغرافیایی خود هستند؛ برای مثال، انجمن اروپا برای درمان های رفتاری و ادراکی، انجمن درمان های ادراکی رفتاری آسیا، انجمن درمان های ادراکی رفتاری آمریکای لاتین ( ALAMOC ). کارگروهی وجود داشته است که اعضای آن از جمله نویسنده کنونی، در حال تدوین طرح پیشنهادی و گرفتن پاسخ از سازمان های منطقه ای هستند. امید ما آن است که کنفدراسیون جهانی درمان های ادراکی رفتاری بتواند به صورت رسمی فعالیت های خود را تا کنگره جهانی سال 2019 آغاز کند. کنفدراسیون جهانی درمان های ادراکی رفتاری از توسعه درمان های ادراکی رفتاری در سراسر جهان حمایت می کند. کشورهایی وجود دارند که هنوز سازمان ملی درمان های ادراکی رفتاری ندارند؛ بنابراین هدف اصلی آنان ارتقای این توسعه در جایی که معنادار است، خواهد بود. امید است زمانی سازمان های ملی کافی در آفریقا نیز تشکیل شود؛ برای مثال، انجمن درمان های ادراکی رفتاری آفریقا نیز شکل گیرد. کنفدراسیون جهانی درمان های ادراکی رفتاری همچنین می تواند توسعه درمان های ادراکی رفتاری را به مثابه رشته ای علمی و فعالیتی حرفه ای در سراسر جهان تسهیل کند. هدف از این کار توسعه وب سایتی است که به مطالب و متخصصانی ارجاع دهد که می توانند آموزش متخصصان و ارائه خدمات را تسهیل کنند. برای انجام این کار، کنفدراسیون جهانی درمان های ادراکی رفتاری امیدوار است به عامل مؤثری در کمک به توسعه و گسترش درمان های ادراکی رفتاری تبدیل شود. تصور بر این است که تمام شکل ها و مدل های درمان های ادراکی رفتاری با ساختار منطقه ای کنفدراسیون جهانی درمان های ادراکی رفتاری درک خواهند شد؛ در نتیجه این کنفدراسیون می تواند به منظور افزایش تمرکز بر تحقیق، آموزش، تمرین بالینی و گسترش درمان های ادراکی رفتاری اتحادهای همکاری مؤثری را بین کشورها تشکیل دهد. اگر کنفدراسیون جهانی در این مسیر موفق شود، می تواند با سازمان های دولتی و غیردولتی دیگر مانند سازمان بهداشت جهانی، یونسکو و هلال احمر/هلال سبز همکاری کند. به راحتی می توان اتحادی جهانی از متخصصان درمان های ادراکی رفتاری را تصور کرد که آماده به اشتراک گذاری منابع، آموزش دهی یا پاسخ دهی سریع به فجایع جهانی هستند. در جهانی که به علت ارتباطات جهانی، آثار بین المللی کنونی و مسافرت مانند گرم شدن جهانی «در حال کوچک تر شدن است»، نیازی جدی به رهبری و ارتباطات مؤثر وجود دارد. در واقع، حتی نقشی برای اصول و فرایندهای ادراکی رفتاری در مذاکرات بین المللی وجود دارد [4] . بنابراین امید این کمیته سازمان دهی این است که کنفدراسیون جهانی درمان های ادراکی رفتاری به صدای مؤثری برای درمان های ادراکی رفتاری و درمان های شواهد محور و همچن
۲.

پیشگیری از خشونت خانگی: اجرای برنامه آزمایشی جلب حمایت در یک منطقه شهری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: حمایت طلبی خشونت خانگی همسرآزاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۳ تعداد دانلود : ۵۲۴
اهداف این مطالعه با هدف اجرای آزمایشی برنامه حمایت طلبی توسعه ایمنی و پیشگیری از خشونت خانگی در سازمان ها و نهادها و نیز جمعیت زیر پوشش مرکز بهداشت غرب تهران انجام شد. مواد و روش   ها پژوهش حاضر پروژه ای کاربردی و پایلوت، با روش مطالعه کمّی و کیفی بر اساس مداخله مبتنی بر جامعه و پژوهش خدمات بهداشتی صورت گرفته است. جامعه آماری شامل نهادها و سازمان های ذی نفع و فعال در پیشگیری از خشونت خانگی در منطقه جنوب غرب شهر تهران بود. نمونه گیری به روش در دسترس از بین تمام جامعه آماری شامل مرکز بهداشت غرب تهران، مرکز مداخله در بحران سازمان بهزیستی، بخش فرهنگی اجتماعی منطقه 9 شهرداری تهران، کلانتری 119 مهرآباد (نیروی انتظامی)، انجمن دفاع از قربانیان خشونت و نیز 25 نفر از کارکنان انجام شد. ابزار مطالعه پرسش نامه پایش و ارزشیابی، مصاحبه، مشاهده، متون آموزشی، مستندات مکتوب، صورت جلسه ها و گزارش های کارکنان بود. یافته   ها یافته ها نشان داد به طور کلی بیشتر نهادها و سازمان های ذی نفع، به ویژه بخش سلامت و معاونت بهداشتی، در اجرا و حمایت طلبی از برنامه ایمنی و پیشگیری از خشونت خانگی همکاری داشتند. با این حال برخی مشکلات گزارش شده حاصل از یافته های کیفی شامل عدم رضایت کارکنان و عدم حمایت و پیشرفت فعالیت ها بوده است. در بسیاری از یافته های کیفی علاقه، انگیزه و نگرش مثبت به یاری رسانی در میان کارکنان و مدیران و متخصصان گزارش شد که در رفتار و وظایف سازمانی آن ها نیامده بود. یافته های کمّی و کیفی از کاستی در همکاری و حمایت درون بخشی و برون بخشی، همکاری کم مدیران و معتمدان محلی و ضعف در ثبت پرونده ها و داده ها حکایت می کردند. نتیجه   گیری برنامه جلب حمایت که در سند ملی ایمنی و پیشگیری از خشونت خانگی پیشنهاد شده است، برنامه ای اجرایی، مستند به شواهد و کاربردی است. در میان سازمان های مشارکت کننده در این پژوهش، بخش سلامت و معاونت بهداشتی بیش از دیگر سازمان ها مشارکت داشته است. با این حال برای اجرای مؤثرتر برنامه پیشگیری از خشونت خانگی به تصویب سطوح بالای مدیریت کشور و برنامه ریزی برای مشارکت بیشتر دیگر سازمان ها، تخصیص بودجه مناسب برای یاری رساندن به قربانیان و حمایت همه جانبه از قربانیان نیاز است.
۳.

نقش تکانشگری، حساسیت به پاداش و بی لذتی در تمایزگذاری میان افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی و افراد عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: تکانشگری حساسیت به پاداش بی لذتی سندرم نقص پاداش مغز اختلال شخصیت مرزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۵ تعداد دانلود : ۴۱۸
اهداف هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تکانش گری، حساسیت به پاداش و بی لذتی در تمایزگذاری افراد دارای اختلال شخصیت مرزی و افراد عادی بود. مواد و روش   ها روش پژوهش حاضر توصیفی همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 95-96 بود که براساس روش پژوهش، 200 نفر در مرحله اول ( به صورت غربالگری) و بر اساس فرمول فیدل و تاباخنیک و 80 نفر در مرحله دوم (به صورت نمونه گیری هدفمند) انتخاب شد. برای اندازه گیری متغیرها از پرسش نامه میلون-3، برای غربالگری افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی در مرحله اول پژوهش تکلیف رایانه ای خطرپذیری بادکنکی برای سنجش متغیر تکانش گری و متغیر حساسیت به پاداش، مقیاس لذت اسنس و همیلتون برای سنجش متغیر بی لذتی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل ممیز و نسخه 23 نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته   ها نتایج پژوهش حاضر نشان داد متغیر تکانش گری با ضریب 61/0بیشترین نقش را در کل تابع تشخیص دارد. همچنین متغیر حساسیت به پاداش با ضریب 47/0 در مرتبه دوم در کل تابع تشخیص قرار دارد. متغیر بی لذتی نیز با ضریب 42/0 – در مرتبه سوم در کل تابع تشخیص قرار دارد. نتیجه   گیری سندرم نقص پاداش مغز می تواند عامل زیربنایی در آسیب شناسی نشانه های تکانش گری و بی لذتی در افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی باشد؛ چراکه نقص در سیستم پاداش مغز نوعی محرومیت از مکانیزم های حسی در افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی است. این امر باعث بی لذتی و کم انگیختگی و درنهایت تکانش گری در این افراد می شود.
۴.

تجربه آزار هیجانی کودکی و ویژگیهای اختلال شخصیت مرزی در بزرگسالی: نقش واسطه ای سبکهای دلبستگی و تنظیم هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سبکهای دلبستگی اختلال شخصیت مرزی تنظیم هیجانی آزار هیجانی مدل یابی معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۲ تعداد دانلود : ۶۱۶
اهداف پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای سبک های دلبستگی و تنظیم هیجانی در رابطه بین آزار هیجانی دوران کودکی و ویژگی های اختلال شخصیت مرزی انجام شده است. مواد و روش   ها طرح پژوهشی حاضر از نوع توصیفی همبستگی است. به این منظور، 312 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسش نامه های ضربه های کودکی، شخصیت مرزی، مشکلات در تنظیم هیجانی گراتز و سبک های دلبستگی بزرگسالان پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری از نوع تحلیل مسیر و نرم افزارهای LiSREL - 8.7 و AMOS-23 انجام شد. یافته   ها ارزیابی مدل فرضی پژوهش نشان داد این مدل، شاخص های برازش مناسبی دارد. نتایج مشخص کرد سبک دلبستگی ناایمن مضطرب و مشکلات در تنظیم هیجانی می تواند با واسطه گری کامل، ویژگی های اختلال شخصیت مرزی را پیش بینی کند. نتیجه   گیری یافته های پژوهش حاضر علاوه بر حمایت از مدل فرضی برای ویژگی های شخصیت مرزی، چارچوب مناسبی برای سبب شناسی این اختلال ارائه می دهد.
۵.

مقایسه آسیب روانی و ویژگیهای شخصیتی در مادران سه گروه کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی، اختلال وسواسی جبری و گروه بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: کودکان اختلالات اضطرابی اختلال وسواسی جبری آسیب روانی مادران شخصیت مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۳ تعداد دانلود : ۳۶۷
اهداف پژوهش حاضر با هدف مقایسه صفات شخصیتی و آسیب روانی در مادران سه گروه کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی، اختلال وسواسی جبری و گروه بهنجار انجام شد. مواد و روش   ها طرح پژوهش حاضر توصیفی و علّی مقایسه ای و از نوع مقطعی بود. شرکت کنندگان در این پژوهش 93 نفر از مادران (35 نفر گروه اضطرابی ، 27 نفر گروه وسواسی و 31 نفر گروه بهنجار) بودندکه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از مصاحبه بالینی ساختارمند ( SCID-I ) و پرسش نامه شخصیتی نئو فرم کوتاه ( NEO-FFI -60 ) استفاده شد. داده ها با روش آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون کروسکال والیس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه20 تحلیل شدند. یافته   ها نتایج پژوهش نشان داد بین مادران سه گروه کودکان بهنجار، گروه وسواس و گروه اضطرابی از لحاظ آسیب روانی تفاوت معناداری (001/0 >P ) وجود دارد. آسیب روانی در مادران گروه اضطرابی و وسواس به طور قابل توجهی بیشتر از گروه بهنجار است. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد بین سه گروه مادران در متغیرهای روان رنجورخویی، برون گرایی و گشودگی به تجربه تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون تعقیبی شفه نیز نشان داد بین میانگین مادران گروه بهنجار با مادران گروه اضطرابی و وسواس از لحاظ متغیرهای روان رنجورخویی و گشودگی و بین مادران گروه وسواسی با مادران گروه اضطرابی و بهنجار از لحاظ صفت گشودگی به تجربه تفاوت معنادار وجود دارد. بین میانگین سه گروه مادران از لحاظ متغیر برون گرایی تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه   گیری با توجه به یافته های پژوهش تفاوت معناداری از آسیب روانی و صفت روان رنجورخویی در مادران دو گروه کودکان اضطرابی و کودکان مبتلا به وسواس در مقایسه با گروه بهنجار به دست آمد. نتایج این مطالعه نشان می دهد توجه به آسیب روانی و ویژگی های شخصیتی مادران در درمان و پیشگیری اختلالات اضطرابی و وسواسی در کودکان می تواند اهمیت زیادی داشته باشد.
۶.

حمایت اجتماعی، مسئولیت پذیری و اهمالکاری شغلی: نقش میانجی گرانه ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: نیاز حمایت اجتماعی مسئولیت پذیری اهمالکاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۳ تعداد دانلود : ۴۳۰
اهداف پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گرانه ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در رابطه بین حمایت اجتماعی و مسئولیت پذیری با اهمال کاری شغلی مشاوران مدارس انجام شد. مواد و روش   ه ا روش این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است. تمام مشاوران مدارس شهر سبزوار به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسش نامه حمایت اجتماعی واکس و همکاران، پرسش نامه اهمال کاری شغلی تاکمن، خرده مقیاس مسئولیت پذیری پرسش نامه روان شناختی کالیفرنیا و پرسش نامه ارضای نیازهای بنیادی در روابط بودند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS نسخه 23 و AMOS نسخه 22 و به روش تحلیل معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته   ها بین مؤلفه های حمایت اجتماعی با اهمال کاری شغلی رابطه منفی معنی داری وجود دارد (05/0 >P ). نقش میانجی گرانه نیازهای بنیادین روان شناختی در رابطه بین حمایت اجتماعی با اهمال کاری شغلی تأیید شد (05/0 >P )، ولی نقش میانجی گرانه نیازهای بنیادین روان شناختی در رابطه بین مسئولیت پذیری با اهمال کاری شغلی تأیید نشد. نتیجه   گیری نیازهای بنیادین روان شناختی نقش میانجی گرانه معنی داری در رابطه بین حمایت اجتماعی با اهمال کاری شغلی مشاوران ایفا می کند.
۷.

اعتباریابی مدل صفات چهارگانه تاریک شخصیت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: صفات تاریک شخصیت ماکیاولیسم خودشیفتگی جامعه ستیزی دیگرآزاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱۸ تعداد دانلود : ۵۱۷
اهداف مدل صفات چهارگانه تاریک شخصیت، فرمول بندی جدیدتری از شخصیت ناسازگارانه است که پس از مدل صفات سه گانه تاریک شخصیت مطرح شده است و به ترکیب صفات خودشیفتگی، ماکیاولیسم، جامعه ستیزی، متغیر چهارم را با عنوان دیگرآزاری اضافه کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اعتبار مدل صفات چهارگانه تاریک شخصیت در نمونه ایرانی بود. مواد و روش ها این مطالعه به صورت مقطعی روی 500 دانشجوی کارشناسی در سال تحصیلی 96-95 انجام شد. نمونه پژوهش با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و با مقیاس دوجین کثیف و مقیاس کوتاه تکانش دیگرآزاری ارزیابی شد. داده های گردآوری شده با نرم افزار های spss نسخه 22 و نرم افزار لیزرل نسخه 8 تحلیل شدند. به منظور آزمون روایی سازه مدل صفات چهارگانه تاریک شخصیت از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد یافته   ها نتایج روایی سازه نشانگر تأیید ساختار چهارعاملی مدل و برازش خوب آن با داده های حاصل بود. ضرایب باز آزمایی برای کل مقیاس و مؤلفه ها در دامنه ای بین 76/0 تا 84/0 قرار داشت که نشانگر پایایی آزمون بود. ضریب همسانی درونی برای کل مدل و نیز خرده مقیاس ها بین 68/0 تا 88/0 به دست آمد که نشانگر انسجام درونی آزمون بود. نتیجه   گیری مدل صفات چهارگانه تاریک شخصیت در نمونه ایرانی مورد تأیید بوده و برازش مطلوبی دارد.
۸.

نقش سرگشتگی ذهنی خودبه خود و عمدی و بهوشیاری زمینه ای در پیشبینی نشانه های وسواس دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سرگشتگی ذهنی عمدی و خودبه خود بهوشیاری زمینهای نشانه های وسواس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۸ تعداد دانلود : ۳۸۲
اهداف هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سرگشتگی ذهنی خودبه خود و عمدی و بهوشیاری زمینه ای در پیش بینی نشانه های وسواس دانشجویان بود. مواد و روش   ها در این تحقیق توصیفی، همبستگی و مقطعی، 391 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز به روش در دسترس انتخاب و وارد پژوهش شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های وسواس فکری عملی مادزلی، پرسش نامه سرگشتگی ذهنی عمدی و خودبه خود و پرسش نامه بهوشیاری پنج وجهی ذهن آگاهی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان استفاده شد. یافته   ها نتایج همبستگی نشان داد سرگشتگی ذهنی عمدی (05/0 >P ، 19/0 r =)و سرگشتگی ذهنی خودبه خود (01/0 >P ، 64/0 r =) با نشانه های وسواس رابطه مثبت و مستقیم دارد. از بین مؤلفه های بهوشیاری، مؤلفه های مشاهده (05/0 >P ، 11/0- r =)، عمل همراه با آگاهی (01/0 >P ، 41/0- r =)، عدم قضاوت به تجربه درونی (01/0 >P ، 50/0- r =) و عدم واکنش به تجربه درونی (01/0 >P ، 61/0- r =) با نشانه های وسواس رابطه منفی و معکوسی دارند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون همزمان نشان می دهد که از بین مؤلفه های سرگشتگی ذهنی، تنها متغیر سرگشتگی ذهنی خودبه خود (01/0 > P ، 51/0( β =و از بین مؤلفه های بهوشیاری، عمل همراه با آگاهی، عدم قضاوت به تجربه درونی و عدم واکنش به تجربه درونی به ترتیب (20/0-( β =، (22/0- β =)، (41/0- ( β =قادر به پیش بینی نشانه های وسواس هستند (01/0 > P ). نتیجه   گیری یافته های این پژوهش بر نقش سرگشتگی ذهنی غیرعمدی و مؤلفه های عمل همراه با آگاهی، عدم قضاوت به تجربه درونی و عدم واکنش به تجربه درونی در پیش بینی نشانه های وسواس دانشجویان تأکید می کند که می تواند تبیین و سبب شناسی نشانه های وسواس را تسهیل کند.
۹.

ویژگیهای روانسنجی نسخه فارسی مقیاس توانمندسازی خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: روانسنجی توانمندسازی خانواده اوتیسم بیشفعالی/نقص توجه یادگیری خاص

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۳۳۵
اهداف هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس توانمندسازی خانواده در خانواده های با کودکان با اختلال های بیش فعالی/نقص توجه، طیف اوتیسم و یادگیری خاص بود. مواد و روش   ها پژوهش حاضر یک مطالعه روان سنجی بود. 210 والد از کودکان با اختلال های بیش فعالی/نقص توجه، طیف اوتیسم و یادگیری خاص از مراکز آموزش کودکان استثنایی نواحی 1 و 2 آموزش و پرورش شهر اهواز به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به مقیاس های توانمندسازی خانواده و رضایت زناشویی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و نرم افزار آماری 21- SPSS تحلیل شدند. یافته   ها بر اساس یافته ها مقیاس توانمندسازی خانواده ( FES ) شامل سه عامل توانمندسازی با توجه به سیستم خانوادگی، توانمندسازی با توجه به سیستم خدماتی و توانمندسازی با توجه به سیستم اجتماعی سیاسی می شود (با حذف چهار ماده). ضرایب آلفای کرونباخ کل مقیاس 94/0 و برای سه عامل استخراج شده از 91/0 تا 93/0، ضریب بازآزمایی 86/0 (001/0 >P ) و ضریب روایی همگرا بین مقیاس حاضر و مقیاس رضایت زناشویی 31/0 (001/0 >P ) مشاهده شد. نتیجه   گیری بر اساس نتایج به دست آمده، از این مقیاس می توان به عنوان ابزار مناسبی برای اندازه گیری توانایی های والدین برای ارائه خدمات به کودکان با اختلال های بیش فعالی/نقص توجه، طیف اوتیسم و یادگیری خاص در مراکز استثنایی و بازپروری استفاده کرد. همچنین می توان از آن در تبیین و شناسایی پیشایندها و پیامدهای ناشی از این نوع اختلال ها بهره برد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۸