مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
ریاضی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی روش تدریس حل مساله بریادگیری ریاضی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر لردگان پرداخته است. در پژوهش حاضر جامعه ی آماری کلیه دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر لردگان است و نمونه گیری به صورت خوشه ای چندمرحله ای انجام شد. بدین صورت که ابتدا شهر لردگان از لحاظ جغرافیایی تقسیم شد. از هر ناحیه جغرافیایی یک منطقه و از هر منطقه یک مدرسه در بین پنج ناحیه، به صورت تصادفی یک مدرسه و از آن مدرسه تعداد 60 دانش آموز انتخاب شدند. از بین 60 نفر به طور تصادفی 30 نفر در گروه آزمایش در یک کلاس و 30 نفر در گروه کنترل در کلاس دیگر قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد یادگیری استفاده شده است. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات آزمون تحلیل کواریانس استفاده گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد بین روش تدریس حل مساله بریادگیری ریاضی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر لردگان اثرگذاری معناداری وجود دارد.
چالش های اجرای ارزشیابی توصیفی درس ریاضی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین چالش های اجرای ارزشیابی توصیفی برای درس ریاضی در دوره ابتدائی، بخشی از یک طرح پژوهشی بود که در این مقاله به آن پرداخته شده است. این پژوهش به رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد و در آن، 24 معلم داوطلب دوره ابتدائی شرکت کردند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته، یک جلسه هم اندیشی و یادداشت های میدانی و تعامل بین پژوهشگران جمع آوری شد. این کار، به قصد مثلثی سازی (همسوسازی) جهت اعتبار داده ها و اعتماد یافته ها انجام شد. پس از چند مرحله کاهش نظام وار داده ها، چالش های شناسایی شده در چهار مقوله اصلی «چالش های سیاست گذاری»، «چالش های اجرایی - آموزشی»، «چالش های مفهومی» و «چالش های فرهنگی - اجتماعی» برچسب گذاری شدند. نتیجه گیری این پژوهش، ارائه تصویر روشن تری از چگونگی اجرای طرح ارزشیابی توصیفی از دید معلمان دوره ابتدایی است که مجریان اصلی آن هستند و ضرورت دارد سیاست گذاران، برای رویارویی اصولی با این چالش ها، چاره اندیشی نمایند.
تاثیر چند رسانه ای آموزشی بر درک مفهوم و حل مسئله ریاضی دانش آموزان
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۴
23 - 51
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تأثیر چندرسانه ای آموزشی بر درک مفهوم و حل مسئله ریاضی دانش آموزان پایه پنجم است. روش مورد استفاده از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و دو گروه آزمایش و کنترل است. جامعه ای که هدف این مطالعه می باشد دانش آموزان پسر پایه پنجم شهرستان قرچک که در سال تحصیلی 99-98 مشغول به تحصیل بوده اند و نمونه های انتخاب شده به تعداد 60 نفر از دانش آموزان به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (30) نفر و آزمایش (30) نفر قرار داده شدند. ابزار پژوهش برای آموزش چند رسانه ای از نرم افزار کیف الکترونیک آریا و برای درک مفهوم (فضایی، مکانی و زمانی) و حل مسئله ریاضی که سوالات محقق ساخته بود، مورد استفاده قرار گرفت. اعتبار این آزمون از طریق آلفای کرونباخ 734/0 بود و روایی آن با توجه به دیدگاه متخصصان مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده در پژوهش با استفاده از نرم افزار spss و با استفاده از روش های آمار توصیفی از شاخص های میانگین، انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتیجه ی پژوهش نشان می دهد بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه کنترل و آزمایش در متغیر وابسته درک مفهوم و حل مسئله ریاضی تفاوت معناداری وجود دارد . این مطلب مؤید نقش مؤثر چندرسانه ای آموزشی بر درک بهتر مفاهیم ریاضی (درک فضایی، درک مکانی و درک زمانی) و حل مسائل ریاضی دانش آموزان پایه پنجم بوده است.
کاربرد چندرسانه در تدریس ریاضی یک ایده ی خلاقانه
قرن بیست و یکم، قرن پشت سر گذاشتن جامعه صنعتی و وارد شدن به جامعه ای جدیدی با عنوان جامعه اطلاعات و دانش است. این عصر جدید تغییراتی را در پارادایم در تدریس، یادگیری و تغییر انتظارات در مورد کیفیت آموزش طلب می کند. از دنیای امروز به دلیل ویژگی های بسیار خلاقانه،پیشرفت روزافزون فناوری ها و نوآوری ها تحت عنوان عصر خلاقیت و نوآوری نام برده می شود، در این دوران فرآیندها، پدیده های خلاقیت و نوآوری، عرصه های بسیار گسترده ای از جامعه انسانی را تحت تأثیرات عمیق خود قرار داده است. از این رو، عامل اساسی پایداری، پویایی و موفقیت های جوامع، حرکت با محوریت خلاقیت و نوآوری است. اما باید این مهم را در نظر داشت که مسیر این پیشرفت از آموزش و پرورش می گذرد. به همین دلیل آموزش و پرورش چشم در پی تغییر دارد. زیرا سکون و کهنگی در محیط، به طور مداوم مشکلاتی را پدید می آورد. و این تغییرات صورت نمی گیرد مگر اینکه معلمان از شیوه های خلاقانه و جدید برای تدریس استفاده کنند. زیرا دیگر نمی توان با روش های سنتی، جامعه و افراد را به سوی یک تحول پیشرفته حرکت داد. امروزه، آموزش های چند رسانه ای به شکل گسترده ای در تدریس استفاده می شود که از پیامدهای همین پیشرفت فناوری و نوآوری می باشد. آموزش های چند رسانه ای دارای مزایایی است که مدل آموزش سنتی نمی تواند با آن ها مقایسه شود. هدف از نگارش مقاله حاضر ارائه پیشنهاد برای استفاده از چند رسانه در فرآیند آموزش ریاضی می باشد و با روش مروری-کتابخانه ای نگارش یافته شده است. نتیجه ی اصلی این مقاله نشان می دهد که آموزش به وسیله چند رسانه ای در درس ریاضی، باعث ارتقاء انگیزه و علاقه به یادگیری در دانش آموزان می شود که می تواند راهی عملی برای درگیر شدن در یادگیری باشد.
تاثیر هنر نمایش بر ایجاد خلاقیت و حل تمرینات درس ریاضی پایه چهارم ابتدایی
این پژوهش در راستای تاثیر هنر نمایش بر ایجاد خلاقیت و حل تمرینات درس ریاضی پایه چهارم ابتدایی تهیه و تنظیم گردیده است. روش پژوهش به صورت میدانی و در برخی موارد کتابخانه ای می باشد. به این صورت که جهت تاثیر هنر نمایش و اجرای آن جهت خل تمرینات بر سر کلاس درس رفته و از لحظه لحظه فعالیتها عکس و فیلم تهیه شده و سپس در محیط کتابخانه به تحقیق و مطالعه در خصوص این رفتارها پرداخته شده است. ایجاد خلاقیت در کودکان و نحوه بازخورد آن از سوی والدین کار ساده ای نیست اما در این پژوهش سعی شده است تا حدی هنر نمایش و درس ریاضیات مورد ارزیابی قرار گرفته و تاثیر هر یک تا جایی که از حوصله مخاطب خارج نباشد مورد ارزیابی قرار گیرد.
تأثیر تلفیق درس تربیت بدنی با درس ریاضی بر یادگیری مهارت های بنیادی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فضای پیوسته در حال تغییر ، نظام های آموزشی و تربیتی عهده دار پیشرفت و توسعه آینده کشور هستند، یکی از مواردی که توجهات زیادی را در آموزش به خود جلب کرده سلامتی و داشتن مهارت های بنیادی در دانش آموزان هستند. این مطالعه با هدف کاربردی در آموزش وپرورش، بر اساس روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل به بررسی تأثیر تلفیق درس تربیت بدنی با درس ریاضی بر یادگیری مهارت های بنیادی دانش آموزان پرداخته است. جامعه آماری تمام دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی به تعداد 2000 نفر در سال تحصیلی 97-1396 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای، نمونه ای 30 نفری از دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی شهرستان خوی به عنوان شرکت کننده استفاده گردید. در راستای هدف پژوهش، دانش آموزان گروه آزمایش (15 نفر)، فعالیت های تربیت بدنی به صورت تلفیقی با درس ریاضی انجام دادند، درحالی که دانش آموزان گروه کنترل (15 نفر) فقط با همان روش سنتی درس ریاضی را خواندند. این پژوهش در قالب 10 جلسه 45 دقیقه ای و هفته ای یک بار انجام گرفت. برای جمع آوری داده ها از آزمون های آمادگی جسمانی شامل استقامت قلبی و تنفسی، انعطاف-پذیری، سرعت و تعادل (هادوی، 1388)، کتاب راهنمای ارزشیابی توصیفی دوم دبستان (احمدی، 1390)، آزمون ریاضی از کتاب راهنمای ارزشیابی توصیفی دوم دبستان (آزمون، 1391) و تکنیک های ارزشیابی اسمیت (1997) استفاده گردید. تحلیل آماری داده ها به کمک آزمون یومن ویتنی و تی مستقل بیانگر این بود که عملکرد در مهارت های بنیادی گروه آزمایش با سطح تفاوت آماری 05/0>p در پایان دوره بهتر از گروه کنترل بود. این یافته ها می تواند پیامدهای قابل توجه نظری و کاربردی برای تلفیق درس تربیت-بدنی با درس ریاضی بر روی مهارت های بنیادی دانش آموزان داشته باشد. در فضای پیوسته در حال تغییر ، نظام های آموزشی و تربیتی عهده دار پیشرفت و توسعه آینده کشور هستند، یکی از مواردی که توجهات زیادی را در آموزش به خود جلب کرده سلامتی و داشتن مهارت های بنیادی در دانش آموزان هستند. این مطالعه با هدف کاربردی در آموزش وپرورش، بر اساس روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل به بررسی تأثیر تلفیق درس تربیت بدنی با درس ریاضی بر یادگیری مهارت های بنیادی دانش آموزان پرداخته است. جامعه آماری تمام دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی به تعداد 2000 نفر در سال تحصیلی 97-1396 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای، نمونه ای 30 نفری از دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی شهرستان خوی به عنوان شرکت کننده استفاده گردید. در راستای هدف پژوهش، دانش آموزان گروه آزمایش (15 نفر)، فعالیت های تربیت بدنی به صورت تلفیقی با درس ریاضی انجام دادند، درحالی که دانش آموزان گروه کنترل (15 نفر) فقط با همان روش سنتی درس ریاضی را خواندند. این پژوهش در قالب 10 جلسه 45 دقیقه ای و هفته ای یک بار انجام گرفت. برای جمع آوری داده ها از آزمون های آمادگی جسمانی شامل استقامت قلبی و تنفسی، انعطاف-پذیری، سرعت و تعادل (هادوی، 1388)، کتاب راهنمای ارزشیابی توصیفی دوم دبستان (احمدی، 1390)، آزمون ریاضی از کتاب راهنمای ارزشیابی توصیفی دوم دبستان (آزمون، 1391) و تکنیک های ارزشیابی اسمیت (1997) استفاده گردید. تحلیل آماری داده ها به کمک آزمون یومن ویتنی و تی مستقل بیانگر این بود که عملکرد در مهارت های بنیادی گروه آزمایش با سطح تفاوت آماری 05/0>p در پایان دوره بهتر از گروه کنترل بود. این یافته ها می تواند پیامدهای قابل توجه نظری و کاربردی برای تلفیق درس تربیت-بدنی با درس ریاضی بر روی مهارت های بنیادی دانش آموزان داشته باشد.
مدل سازیی ریاضی تمدنی با استناد به اندیشه های سیاسی امام خمینی(ره)
منبع:
تمدن اسلامی و دین پژوهی سال اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
100 – 127
حوزه های تخصصی:
تمدن، محصول دانش و تعالی فرهنگی است و جامعه ای که نظم اجتماعی را پذیرا شود و در یک زندگی جمعی، با بهره گیری از علم، به رشد، تعالی و کسب فضایل انسانی بیندیشد، جامعه ای متمدن خواهد بود.تصویری که امام خمینی(ره) از چنین تمدنی در اسلام عرضه کرده آن است که آن، با تولد اولین حکومت اسلامی در مدینه پیامبرصلی الله علیه و آله شکل گرفت و با نهضتی علمی و بی مانند، به محوریت قرآن و سیره پیامبرصلی الله علیه و آله به اوج شکوفایی رسید. در واقع، دین اسلام، خالق تمدنی عظیم و همه جانبه شد و ملت های گوناگون را به یکدیگر پیوند داد و این سرمایه را در کمک به علم و تمدن اسلامی هزینه کرد . از طرفی ریاضیات، یک سیستم نشانه شناسی مانند زبان است که در آن، نوعی شباهت بین معنی و خود نشانه وجود دارد، ولی برخلاف زبان که رابط بین انسان هاست، ریاضی،زبان گفتگوی انسان و طبیعت است.همیشه تفسیر ما از طبیعت، بر ریاضی تاثیر داشته است، پس برای شناخت ریاضی باید جهان پدیداری را نیز شناخت و به دلیل آنکه طبیعت و جهان پدیداری، در نزد اقوام متفاوتند، در نتیجه،ریاضی آنها نیز متفاوت است. بنابراین اگر بخواهیم ریاضی یک تمدن را عوض کنیم، جهان پدیداری تمدن نیز، باید تغیییر کند. از این رو، هدف پژوهش فوق، مدل سازی ریاضی سه بخش اصلی (شکل گیری، شکوفایی و انحطاط) تمدن ها، با تمرکز اصلی بر تمدن اسلامی و نیز فرموله کردن عوامل موثر بر حادث شدن هر بخش می باشد.
اثربخشی ترکیب بازتوانی شناختی(کامپیوتری) و نوروفیدبک بر اختلال یادگیری خاص ( ریاضی، خواندن و نوشتن) در کودکان دبستانی منطقه ۵ تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال یادگیری خاص، نقص در مهارت های تحصیلی عمومی محسوب می شود که در زمینه های روخوانی، ریاضی و بیان کتبی مشخص می شود و مشکل قابل توجهی در زمینه پیشرفت تحصیلی، عملکرد شغلی و یا فعالیت های روزمره زندگی فرد ایجاد می کند.هدف پژوهش حاضر اثربخشی ترکیب توانبخشی شناختی و نورو فید بک بروی اختلال یادگیری خاص (ریاضی، خواندن و املا) بروی کودکان دبستانی منطقه ۵ بود. روش پژوهش: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. 30 نفر در دو گروه با استفاده از آزمون تشخیص اختلال یادگیری به عنوان گروه آزمایش(15 نفر برای ترکیب بازتوانی شناختی و نوروفیدبک) و کنترل(15 نفر) انتخاب شد. سپس برای گروه آزمایش مداخلات ارائه خواهد شد و گروه کنترل از آموزش های معمول مدرسه استفاده کرد. از هر دو گروه آزمایش و کنترل، پیش آزمون و پس آزمون گرفته شد و بعد از گذشت دو ماه آزمون پیگیری بر روی هر دو گروه آزمایش انجام گرفت. آزمون تشخیص اختلال یادگیری (مک کارنی،2007)بود.برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل کواریانس چندمتغیره با کاربرد نرم افزار spss22 استفاده شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که پس از مداخله، گروه درمان در متغیر های یادگیری خاص خواندن و نوشتن و ریاضی با بهبود مواجه شدند، تفاوت گروه ازمایش و کنترل نیز در مرحله پیگیری ادامه داشت.
چگونه توانستم با استفاده از روش های تدریس فعال و ایجاد موقعیت های یادگیری کاربردی، میزان علاقه، انگیزه و پیشرفت دانش آموزان پایه ششم را در درس ریاضی بهبود بخشم؟
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
15 - 40
حوزه های تخصصی:
اقدام پژوهی حاضر با عنوان «چگونه توانستم با استفاده از روش های تدریس فعال و ایجاد موقعیت های یادگیری کاربردی، میزان علاقه، انگیزه و پیشرفت دانش آموزان پایه ششم را در درس ریاضی بهبود بخشم؟» با نمونه آماری 26 دانش آموز، در دبستان شهید باهنر 2 آموزش و پرورش ناحیه2 شهر همدان در سال تحصیلی 99-1398 انجام گرفته است. هدف اصلی، ایجاد علاقه و بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی بوده است. بعد از مشاهده مشکلاتی مانند کم توجهی، انجام ندادن درست تکالیف، اضطراب و عدم اعتماد به نفس، با استفاده از مصاحبه با دانش آموزان، مشاهده رفتار، تشکیل جلسات دیدار با اولیاء و بررسی روش های تدریس و مشخص کردن وضعیت درسی دانش آموازن ریشه های مشکل بررسی شد. در این پژوهش، از راهکارهایی نظیر استفاده از روش های فعال تدریس؛ نظیر روش حل مسئله و روش اکتشافی، ایجاد انگیزه، نحوه درست تفهیم مسائل، تدریس ریاضی به شکل کاربردی و ایجاد موقعیت های کاربردی در زندگی و توجه به تفاوت های فردی استفاده شد. پس از اجرای این راهکارها، نتایج نشان داد که نمرات «خیلی خوب» و «خوب» دانش آموزان در نوبت دوم (خرداد ماه) نسبت به اوایل سال تحصیلی، 6/34 درصد رشد داشته و میزان علاقه 7/57 درصد از دانش آموزان، نسبت به اوایل سال تحصیلی زیادتر شده است.
مدیریت برقراری ارتباط با دانش آموز در کلاس ریاضی
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین وظایف معلمان در فرایند آموزش، برقراری روابط صحیح و سالم با دانش آموزان است. دانش آموز باید از طریق مدرسه و به وسیله معلّم، اجتماعی شدن را بیاموزد و با کسب مهارت های اجتماعی مورد نیاز جامعه، هم موجب موفقیت و پیشرفت خود و هم باعث اعتلای جامعه گردد. مقاله حاضر سعی دارد با عنایت به فرایند کنش پژوهی صورت گرفته، اصولی را در مدیریت برقراری ارتباط با دانش آموز در کلاس ریاضی ارائه نماید. در راستای این هدف با مطالعه ی کتاب ها و مقالات مختلف و مداقه و تأمل ویژه بر تعاملات پژوهشگر در محیط مدرسه، سعی شد نقاط ضعف یا گسل های تهدیدگر ارتباطی شناسایی و طی شش جلسه ی تدریس به نقاط قوت یا فرصت تبدیل نماییم. از نتایج مهم حاصله، لزوم دقت در رفتار خود بصورت عام و خاص است. این مهم از آن جهت است که ارتباط صرفا جنبه ی کلامی ندارد و تمامی افعال، ایماها، اشاره ها و... همگی در بردارنده پیام و حاوی نشانه اند. احترام به شخصیت همه در هر جایگاه اجتماعی شالوده ی حفظ کرامت انسانی طرفین و برقراری تعامل سازنده می باشد. به طور کلی در راستای ارتباط موثر هشت راهکار عملی به عنوان فرضیه در بوته ی آزمایش قرار گرفت که صحت سنجی شد و فرضیه های سره از ناسره بازشناسی گردیدند.
ارزیابی کارایی درونی برنامه درسی دوره کارشناسی آموزش ریاضی از دیدگاه دانشجویان و اساتید دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور ارزیابی کارایی درونی برنامه درسی دوره کارشناسی پیوسته رشته آموزش ریاضی دانشگاه فرهنگیان صورت گرفت. با استفاده از روش سرشماری تعداد 55 دانشجوی رشته ریاضی و 7 نفر از اساتید مدرس در این رشته به عنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی(به روش تحلیل گویه) و پایایی(با ضریب آلفای82/0) آن به تایید رسید. داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. طبق یافته های بدست آمده؛ کارایی درونی برنامه درسی رشته آموزش ریاضی از دیدگاه دانشجویان و اساتید این رشته قابل قبول؛ اما از سطح کفایت مطلوب پایین تر بود. بعلاوه، از منظر دانشجویان، عناصر «زمان»، «فعالیت های یادگیری» و «اهداف» به ترتیب بهترین وضعیت را نسبت به سایر عناصر برنامه درسی آموزش ریاضی دارا می باشند. در حالی که از دیدگاه استادان، عناصر «نقش استاد»، «مکان» و «فعالیت های یادگیری» به ترتیب وضعیت بهتری نسبت به سایر عناصر برنامه درسی آموزش ریاضی دارا هستند. در هر حال به نظر می رسد بازاندیشی و بازنگری در برنامه درسی دوره کارشناسی آموزش ریاضی به منظور ارتقای کیفی کارایی درونی اهمیت و ضرورت دارد.
راهکارهای پیشگیری و اصلاح بدفهمی های ریاضی (یک مطالعه کیفی)
حوزه های تخصصی:
بدفهمی، بخشی از فرآیند یادگیری دانش آموزان است که تصادفی یا ناشی از بی دقتی نبوده و دارای ساختارهای شناختی محکمی است که معمولاً به راحتی اصلاح نمی شوند و موجب بروز خطاهای نظام مند می گردند. هدف پژوهش حاضر، بیان راهکارهایی جهت پیشگیری و اصلاح بدفهمی های ریاضی است که با روش تحلیل مضمون ادبیات، پیشینه و نتایج پژوهش انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه تحقیقات انجام شده در رابطه با بدفهمی های ریاضی در کشورمان می باشد. نمونه گیری بر اساس اشباع نظری و به صورت هدفمند انجام گردید. به این ترتیب تعداد 49 مقاله انتخاب شد. علاوه بر این، دو طرح پژوهشی و دو کتاب نیز به دلیل اینکه از منابع اصلی و پرارجاع در اکثر پژوهش های حوزه ی آموزش ریاضی بودند، به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. با واکاوی این پژوهشها، راهکارهای مختلف ارائه شده در آنها به صورت 168 مضمون پایه، استخراج و سپس در 19 مضمون کلی دسته بندی گردید. درنهایت مضامین کلی حاصل، در سه مقوله ی دانش، روش و نگرش، سازماندهی شده و مورد بررسی قرار گرفتند.
بهره گیری از روش بازی در بهبود بی علاقگی و کم توجهی دانش آموز دبستانی به درس ریاضی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در سال تحصیلی 1397-98 در پایه سوم دبستانی واقع در ناحیه یک شیراز انجام شده است. پژوهشگر در طول دوره کارورزی با دانش آموزی در ارتباط بوده که تنها نسبت به درس ریاضی بی علاقه و بی توجه بوده و این بی علاقگی و بی توجهی او در انجام فعالیت های درس ریاضی و رضایت بخش نبودن نتایج آزمون های عملکردی او مشهود بوده است. هدف از انجام این تحقیق، افزایش میزان علاقمندی او به درس ریاضی و انجام فعالیت های آن در درس موردنظر بوده است. بر این اساس، پژوهشگر با استفاده از منابع گوناگون مانند بررسی پوشه کار و کارنامه تحصیلی او، مصاحبه با آموزگار، مصاحبه با والدین و مرور دیدگاه صاحب نظران، به جمع آوری اطلاعات پرداخت. بعد از تجزیه و تحلیل داده ها جهت شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد مساله، به ارائه راه حل پیشنهادی پرداخت. سپس به اجرای راه حل پیشنهادی که استفاده از روش بازی در آموزش مفاهیم ریاضی و اعتبار سنجی آن است، اقدام نمود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که استفاده از روش های جذاب و متنوع و از آن جمله روش بازی، علاوه بر تعمیق یادگیری مفاهیم ریاضی در فراگیران، انگیزه ی آنان به یادگیری بیش تر را نیز افزایش می دهد.
بررسی اثربخشی آموزش عملی ریاضی در دوران پیش از دبستان بر شایستگی ریاضی و رفتارهای یادگیری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
71 - 93
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش عملی ریاضی بر شایستگی ریاضی و رفتارهای یادگیری کودکان است، روش انجام این پژوهش طرح شبه آزمایشی می باشد. بدین منظور 60 نفر از کودکان ( دختر )دوره پیش دبستانی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در ابتدا از دوگروه آزمون شایستگی ریاضی گرفته شد. سپس آموزش عملی مولفه های مشخص شده ریاضی پیش از دبستان طی 6 ماه در گروه آزمایشی اجرا گردید، و گروه کنترل آموزشهای معمول پیش دبستانیها را دریافت کرد. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. نتایج نشان داد تفاوت میانگین شایستگی ریاضی در دو گروه بطور کلی معنی دار است. بررسی فعالیتهای یادگیری در حین آموزش نشان داد نوع برنامه و روش ارائه در نوع فعالیت، رفتار کلامی و مشارکت کودکان موثر بوده و بیشترین تاثیر را بر نوع فعالیت گذاشته است.
نقش خودکارآمدی، ارزش تکلیف و جهت گیری هدف در پیش بینی هیجان های تحصیلی ریاضی
منبع:
آموزش پژوهی دوره اول تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
1 - 25
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ی خودکارآمدی، ارزش تکلیف و جهت گیری هدف درونی- بیرونی با هیجان های تحصیلی لذت، ملالت، غرور و شرم در درس ریاضی بود. در این تحقیق از روش همبستگی استفاده گردید. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های دولتی نواحی پنج گانه تبریز بود که در سال تحصیلی 93-92 به تحصیل اشتغال داشتند. از این جامعه، نمونه ای شامل 345 نفر (167 دختر، 178 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه هیجان های تحصیلی و پرسشنامه یادگیری خودتنظیم استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل گردید. ماتریس همبستگی بین متغیرها حاکی از ارتباط مثبت و معنی دار هیجان های لذت و غرور با متغیرهای انگیزشی بود. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که ارزش تکلیف و خودکارآمدی 35 درصد واریانس هیجان تحصیلی لذت در درس ریاضی را تبیین نمودند. عوامل انگیزشی ارزش تکلیف، خودکارآمدی و جهت گیری هدف بیرونی، پیش بینی کننده 21 درصد از واریانس ملالت در کلاس ریاضی بودند. درمورد هیجان تحصیلی غرور، تنها پیش بینی کننده معنی دار، خودکارآمدی با تبیین واریانس 8 درصد بود. خودکارآمدی، و جهت گیری هدف بیرونی پیش بینی کننده 12 درصد از واریانس هیجان شرم بودند.
مقایسه ی تأثیر آموزش مبتنی بر برنامه ی رایانه ای و آموزش سنتی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان سوم ابتدایی
منبع:
آموزش پژوهی دوره دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۶)
49 - 66
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر آموزش مبتنی بر برنامه ی رایانه ای و تدریس سنتی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی بود. پژوهش حاضر، مطالعه ای شبه آزمایشی همراه با پس آزمون بود. تعداد 228 دانش آموز (122 دختر و 106 پسر) کلاس سوم با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند برای اجرای یک برنامه آموزشی جدید انتخاب شد. آزمودنی ها به طور تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. مبحث کسر، با استفاده از یک نرم افزار آموزشی در یک جلسه 45 دقیقه ای و به صورت همزمان در 4 کلاس آموزش داده شد. پس از پایان آموزش، به صورت همزمان از هر 4 گروه، آزمونی مشتمل بر 6 سؤال که با مشارکت آموزگاران متخصص هر 4 کلاس از قبل طراحی شده بود، به عمل آمد. یافته ها نشان داد که اجرای تدریس با استفاده از شیوه برنامه ی رایانه ای می تواند تأثیر مثبت و معناداری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی بگذارد. دانش آموزان پسر گروه آزمایش بیشترین میانگین نمره را در پس آزمون کسب نمودند و عملکرد آنها در مقایسه با پسران و دختران گروه گواه، افزایش معناداری داشت. تعامل جنسیت و گروه نیز بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان معنادار بود.
تاثیر دو روش تدریس سنتی وتلفیقی درس تربیت بدنی بر یادگیری درس ریاضی ومهارت های بنیادی دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر روش های تدریس سنتی (متداول) وتلفیقی درس تربیت بدنی بر یادگیری درس ریاضی و مهارت های بنیادی دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و جامعه آماری متشکل از تمام دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی شهرستان خوی به تعداد 1250 نفر در سال تحصیلی 97-1396 بود؛ که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای نمونه ای به تعداد 30 نفر از این دانش آموزان به صورت تصادفی انتخاب شده و در دو گروه (گروه تدریس سنتی15 نفر و گروه تدریس تلفیقی15 نفر) قرار گرفتند. در طول این دوره ده هفته ای در گروه سنتی، دروس تربیت بدنی وریاضی و مهارت های بنیادی به شیوه رایج (مجزا از هم) تدریس شدند در حالی که در گروه تلفیقی،دروس ریاضی و مهارت های بنیادی با برنامه های تربیت بدنی تلفیق وتدریس شدند. برای گردآوری اطلاعات از آزمون های یومن ویتنی، و تی برای توزیع طبیعی داده ها، استفاده شد. نتایج نشان داد که در سطح 5./.>p تفاوت معنا داری بین میزان یادگیری دروس ریاضی در دو گروه سنتی وتلفیقی وجود دارد. همچنین نتایج آزمون تی نشان داد که تفاوت معنا داری بین میانگین نمره های آمادگی جسمانی آزمونی ها در روش تلفیقی نسبت به روش سنتی در سطح5./.> p وجود دارد. نتایج حاکی از آن است که روش تلفیقی می تواند جایگزین مناسبی برای روش تدریس سنتی باشد.
بررسی حساب جُمل و ریاضی در دیوان انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پی ریزی علوم گوناگون در ادوار مختلف سبب شد تا ادبیات نیز تحت تاثیر آن قرار گیرد. در این راستا شعرا به کمک انواع علوم، مبانی خاصی را در تفهیم مضامین مورد نظر خویش به کار بردند. یکی از این مبانی، حساب جُمل و علم ریاضی بود که با پیشرفت علم ریاضی، به شیوه ای نو در بیان مقاصد مبدل شد. انوری از شاعرانی است که حساب جُمل و ریاضی را با ادبیات در هم آمیخت و مفاهیم خویش را در قالب مباحث مذکور بیان نمود. احاطه وی بر حساب جُمل و ریاضی سبب شد تا برای تفهیم بسیاری از ابیات، از مباحث بیان شده کمک گرفت تا مقصود شاعر را به خوبی دریابیم. همچنین وی خواسته ها و حتی تمجیدهای خود از ملوک عصرش را با حساب جُمل و ریاضی درهم آمیخته است که این امر باعث دشواری فهم بسیاری از ابیات وی شده است. در این پژوهش، ضمن شناسایی ابیاتی از دیوان انوری که موضوع علم ریاضی و حساب جُمل در آنها مطرح شده، به تحلیل مبانی علوم مذکور در اشعارش پرداخته، و با تفسیر هر یک از آنها، مفاهیم ابیات و مقصود شاعر را برای مخاطبان شرح نموده ایم.
تطبیق محتوای کُتب ریاضی پایه اول ابتدایی کشورهای منتخب، بر اساس هوش های چندگانه گاردنر
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی محتوای کتاب های ریاضی پایه اول ابتدایی کشورهای منتخب بر اساس هوش های چندگانه گاردنر است. روش این پژوهش کیفی و از نوع تحلیل محتوا و بر اساس روش نظریه هوش های چندگانه گاردنر انجام گرفته است. جامعه آماری، تصاویر و نمودارهای کتاب های ریاضی اول ابتدایی کشورهای ایران، آمریکا(ایالت کالیفرنیا) و ژاپن -منتشر شده در بین سال های 98 – 1397 یا سال های 19- 2018 -است. تعداد 20 تصویر به طور تصادفی از قسمت های مختلف هر کتاب برای نمونه انتخاب شد. محتوای منتخب، براساس هوش های چندگانه گاردنر تحلیل و بررسی شد. سپس داده های به دست آمده، توصیف و تجزیه و تحلیل شد. بین داده های به دست آمده از فراوانی هوش های موجود در محتوای هر کتاب، مقایسه تطبیقی صورت گرفت و نتایج، در نموداری به نمایش در آمد. با توجه به بررسی های انجام شده، هوش منطقی-ریاضی در محتوای کتاب ریاضی پایه اول ابتدایی کشور ایران فراوانی یازده دارد که بسیار کم است و این مقدار برای یک کتاب ریاضی، مطلوب نیست. از این رو لازم است برنامه ریزان و طراحان کتاب های درسی به این امر توجه لازم داشته باشند و محتوای کتاب های ریاضی بخصوص پایه اول ابتدایی را با برنامه ریزی و دقت بیشتری تدوین نموده تا تناسب بیشتری با مطالب و مفاهیم ریاضی داشته باشد.
تأثیر آموزش مبتنی بر مغزمحوری بر یادگیری ضرب و تقسیم دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی شهر بیرجند
منبع:
آموزش پژوهی دوره هفتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
71 - 82
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر پژوهشگران شناختی در رابطه با آموزش ریاضی پژوهش های قابل توجّهی انجام داده و رویکرد شناختی را به عنوان یکی از رویکردهای مهم در آموزش مؤثر ریاضی معرفی نموده اند. به دلیل اهمیّت این رویکرد در این حوزه، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش مبتنی بر رویکرد مغز محوری بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی می پردازد. برای این کار، 50 نفر از دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی شهر بیرجند به روش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند و مفهوم ضرب و تقسیم از کتاب ریاضی پایه چهارم ابتدایی انتخاب گردید. با استفاده از پژوهش های صورت گرفته در نحوه به کارگیری رویکرد مغز محوری برای آموزش ریاضی، روش آموزش مبتنی بر این رویکرد برای مفهوم ضرب و تقسیم طراحی شد. ابتدا از دانش آموزان پیش آزمون محقق ساخته ریاضی به عمل آمد و سپس برای گروه کنترل به روش معمول و برای گروه آزمایش براساس رویکرد مغز محوری، آموزش ارائه گردید. در پایان، پس آزمون ریاضی اجرا شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش ریاضی با رویکرد مغز محوری نسبت به روش معمول بر سطوح درک و فهم و کاربرد حیطه شناختی یادگیری و توجه و پاسخ دادن حیطه عاطفی یادگیری ریاضی دانش آموزان تأثیر مثبت و معناداری دارد.