مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
یادگیری فعال
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه میان سبک های مدیریتی، خلاقیت و تعهد سازمانی با رضایت شغلی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مدیران دبیرستان های شهر قرچک است که تعداد140 مدیر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای برای حجم نمونه انتخاب شد. سپس پرسشنامه چندعاملی مدیریت بس و آوولیو، پرسشنامه خلاقیت تورنس، پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر و پرسشنامه رضایت شغلی هرزبرگ بین آنها توزیع شد. در پایان داده های پژوهش جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد میان سبک مدیریت تحول آفرین، سبک مدیریت تبادلی، خلاقیت و تعهد عاطفی با رضایت شغلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (p<0/01) و خلاقیت، سبک مدیریت تبادلی و تعهد عاطفی در یک مدل پیش بین توانستند 35 درصد از واریانس رضایت شغلی را پیش بینی کنند و نیز سهم خلاقیت در پیش بینی رضایت شغلی بیش از سایر متغیرها بوده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت خلاقیت، سبک مدیریت تبادلی و تعهد عاطفی باعث افزایش رضایت شغلی مدیران می شود.
نقش داستان سرایی در یادگیری و علاقه مندی به محتوای درس هویت اجتماعی (اقدام پژوهی)
هدف پژوهش این بود که آیا می توان با استفاده از داستان سرایی، یادگیری و علاقه مندی دانش آموزان در درس هویت اجتماعی را بهبود بخشید؟. روش این تحقیق از نوع اقدام پژوهی (بکارگیری یکی از روش های یادگیری فعال تحت عنوان داستان سرایی) است. در این پژوهش 23 دانش آموز تجربی، 28 دانش آموز ریاضی – فیزیک و 70 معلم شرکت داشتند. برای گرآوری اطلاعات از دو دسته شواهد استفاده شد. دسته اول شواهد شامل آزمون تستی – تشریحی از دانش آموزان پایه دوازدهم مدرسه علی ابن ابیطالب (ع) شهر فردیس و دسته دوم شامل نظرسنجی از معلمان پایه دوازدهم استان البرز بود (گروه انسانی)، که به صورت تصادفی انتخاب شدند. نتایج شواهد اول حاکی از عملکرد ضعیف دانش آموزان (با میانگین نمره 12) و همچنین علاقه مندی پایین آنها در درس مربوطه بود. اما نتایج شواهد دوم نشان داد که استفاده از روش داستان سرایی منجر به بهبود میزان یادگیری (با میانگین نمره 16) و افزاش علاقمندی دانش آموزان در درس مربوطه می شود.
خواندن «روایت» پیشینه های معماری؛ راهکاری برای ارتقاء توان طراحی دانشجویان معماری
حوزه های تخصصی:
روایت گویی در تمامی تمدن های شناخته شده انسانی به عنوان یک سنت وجود دارد و به عنوان ساختاری که دانسته ها و عقاید بشری و دستاورد تجارب زیسته آن ها را منتقل می نماید، همواره مورد توجه بوده است. امروزه بهره گیری از شیوه روایت گویی در آموزش فعال مورد توجه بسیار قرار گرفته است. این نوشتار برین اساس خواندن روایت معمارانه فضا، در مواجهه با آثار و پیشینه های معماری را به عنوان پیشنهادی برای کاربست محیط یادگیری سازنده گرا در آتلیه های طراحی معرفی می کند و برین باور است که این روش می تواند ارتقای توان طراحی دانشجویان را به دنبال داشته باشد. برای این منظور این نوشتار با راهبرد تحقیق کیفی و با رویکرد تفسیرگرایی و با رجوع به مطالعات اسنادی و کتابخانه ای در تلاش است تا از طریق تبیین مفهوم روایت و محیط های یادگیری سازنده گرا، چگونگی خواندن روایت معمارانه فضا از پیشینه ها و آثار معماری در اتلیه های طراحی را شرح داده و چگونگی تاثیر آن بر توانایی طراحی دانشجویان را مورد مطالعه قرار دهد و درین مسیر درمی یابد که چنین رویکردی می تواند با تقویت تصویرسازی ذهنی، تجسم تجربه جانشینی و توسعه راه حل های خلاق، ارتقای توان طراحی دانشجویان را در پی داشته باشد.
طراحی و اجرای الگوریتم آدابوست عارضه مبنا مبتنی بر یادگیری فعال به منظور طبقه بندی پوشش زمین در تصاویر با حد تفکیک مکانی بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با بهبود حد تفکیک مکانی تصاویر سنجش از دور، اطلاعات دقیق تری از صحنه تصویر همچون ساختارهای بافت، فراهم شده است. این منابع داده، به دلیل جزئیات بسیار، دارای واریانس درون کلاسی زیاد و واریانس بین کلاسی اندک اند؛ ازاین رو استخراج اطلاعات پوشش زمین از آنها به فرایندی چالش برانگیز تبدیل شده است. در این تصاویر، تفسیر بصری زمان بر و پرهزینه است و تفسیر اتوماتیک آنها لزوماً به دقت بالا منجر نمی شود و رسیدن به دقت تفسیر مطلوب نیازمند طراحی الگوریتم های اتوماتیک است؛ به صورتی که توانایی مقابله با مشکلات ناشی از پیچیدگی صحنه تصویر را داشته باشند. برای غلبه بر این مشکل، روش آنالیز عارضه مبنای تصویر که به مورفولوژی صحنه تصویر حساس است، به ویژه در مطالعه ای شهری که تراکم ساختارهای شکل گرفته به دست انسان بالاست، ممکن است کارآمد باشد. در طبقه بندی عارضه مبنا، پیکسل های بیانگر یک عارضه در ترکیب با یکدیگر، تجزیه و تحلیل می شوند؛ در نتیجه، فضای مسئله به نسبت طبقه بندی پیکسل مبنا کاهش می یابد و مزیت این امر افزایش سرعت محاسبات است. درعین حال به دلیل اندازه متنوع اشیای تصویری، طبقه بندی نظارت شده عارضه مبنا در ایجاد مجموعه آموزشی بهینه با چالش هایی مواجه است. در تحقیق حاضر، به منظور طبقه بندی عارضه مبنا، از الگوریتم آدابوست استفاده شده است. برای غلبه بر مشکل فقدان تناسب فضای ویژگی ناشی از تعداد اندک نمونه های آموزشی و توزیع نامتناسب آنها در مقایسه با ابعاد بالای فضای ویژگی (شامل ویژگی های طیفی، مکانی و هندسی)، دو راهبرد دنبال شده است. در یک رویکرد برای تولید مجموعه آموزشی بهینه، مکانیسم یادگیری فعال با الگوریتم آدابوست ادغام شده و در رویکردی دیگر به منظور کاهش ابعاد فضای ویژگی، براساس همبستگی بین ویژگی ها (افزونگی) و همبستگی بین ویژگی ها و کلاس ها (مطابقت)، زیرمجموعه ویژگی منتخب استخراج شده است. روش پیشنهادی روی مجموعه داده استاندارد وهینگن کشور آلمان اجرا و نتایج حاصل از آن با طبقه بندی پیکسل مبنا مقایسه شده است. به منظور بررسی معنی داری اختلاف های حاصل شده در نتایج ارزیابی ها نیز، آزمون آماری مک نمار به کار رفته است. نتایج تجربی نشان دادند که رویکرد عارضه مبنای پیشنهادی، در قیاس با رویکرد پیکسل مبنا، به طور متوسط 6% دقت کلی و 7% ضریب کاپا را بهبود داده است. همچنین سرعت محاسبات در روش آدابوست عارضه مبنای پیشنهادی، در مقایسه با رویکرد پیکسل مبنا افزایش چشمگیری یافته است. این نتایج بیانگر عملکرد بهینه رویکرد پیشنهادی، هم از نظر دقت و هم از نظر سرعت محاسبات است.
نقش داستان سرایی در یادگیری و علاقه مندی به محتوای درس هویت اجتماعی (مطالعه ای مبتنی بر روش اقدام پژوهی)
حوزه های تخصصی:
داستان سرایی موجب از بین رفتن موانع خلاقیت می گردد و قدرت حل مساله را برای دانش آموزان فراهم می کند. هدف اصلی پژوهش آن بود که با بکارگیری یکی از روش های یادگیری فعال، یعنی داستان سرایی، یادگیری و علاقه مندی به مطالب درس هویت اجتماعی دانش آموزان را بهبود ببخشد. بنابراین، پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که، آیا می توان با استفاده از داستان سرایی، یادگیری و علاقه مندی دانش آموزان به محتوای درس هویت اجتماعی را بهبود بخشید؟. روش این تحقیق از نوع اقدام پژوهی (پژوهش در عمل) است. نمونه پژوهش متشکل از 26 دانش آموز تجربی و 28 دانش آموز ریاضی – فیزیک مدرسه علی ابن ابیطالب (ع) شهر فردیس (پایه دوازدهم) و 70 معلم پایه دوازدهم استان البرز بود (گروه انسانی)، که به صورت تصادفی انتخاب شدند. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از دو دسته شواهد استفاده شد. دسته اول شواهد شامل آزمون سنتی (تستی – تشریحی) از دانش آموزان و نظرسنجی از معلمان بود. و دسته دوم شواهد شامل داستان سرایی (از جمله ابزارهایی که یادگیری فعال را تقویت می کند) بود. نتایج شواهد اول حاکی از عملکرد ضعیف دانش آموزان (با میانگین نمره 12) و همچنین علاقه مندی پایین آنها در درس مربوطه بود. اما نتایج شواهد دوم نشان داد که استفاده از روش داستان سرایی منجر به بهبود میزان یادگیری (با میانگین نمره 16) و افزایش علاقمندی دانش آموزان در درس مربوطه می شود.
تحلیل محتوای کتاب مبانی و روش های عمومی حسابداری از منظر درگیری ذهنی: کاربرد روش ویلیام رومی
حوزه های تخصصی:
از جمله اصول کلی در آموزش، شرکت فعال فراگیران در یادگیری می باشد به نحوی که بتوانند با محتوای کتاب ارتباط برقرار نموده و واکنشی فعال از خود نشان دهند. آموزش و یادگیری فعال به محتوای درسی فعال نیازمند است که کتاب ها مهمترین ابزار آن می باشند. از جمله روش هایی که در شناسایی نقاط قوت و ضعف کتابها و برطرف نمودن معایب آنها به مدرسان و مولفان حسابداری کمک می نماید روش تحلیل محتوا می باشد. هدف از پژوهش حاضر که به روش مطالعه موردی انجام گردیده، معرفی روش تحلیل محتوا با استفاده از روش ویلیام رومی است که در این روش مدرسان حسابداری می توانند ضریب درگیری ذهنی و درگیری فعال دانشجویان با محتوای کتاب را در سه قسمت متن، پرسش و تصاویر بررسی نمایند. جامعه آماری پژوهش کل محتوای کتاب مبانی و روش های عمومی حسابداری چاپ چهلم (سال 1400) از انتشارات سازمان حسابرسی می باشد که به صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به یافته های پژوهش ضریب درگیری دانشجویان با محتوای متون، پرسش ها و تصاویر کتاب مذکور به ترتیب 04/0 ، 35/1 و 0 به دست آمده که نشان می دهد پرسش ها به صورت فعال و مطلوب طراحی گردیده در حالیکه متون و تصاویر کتاب به صورت غیرفعال تدوین شده و به بازنگری نیاز دارد.
شناسایی و رتبه بندی روش های یادگیری فعال در آموزش حسابداری با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (Fuzzy AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش تعیین روش های یادگیری فعال در آموزش حسابداری و رتبه بندی آن ها با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی است. روش: روش های یادگیری فعال در آموزش حسابداری با استفاده از بررسی کتابخانه ای شناسایی و در یازده روش طبقه بندی و بر اساس الگوی تحلیل سلسله مراتبی فازی، توسط آزمودنی ها رتبه بندی شدند. سپس بین رتبه های موجود قبل از استفاده از این الگو و بعد از آن، مقایسه تطبیقی صورت گرفت تا تفاوت های احتمالی مشخص شود. جامعه آماری پژوهش استادان رشته حسابداری و روش جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که بر اساس فرایند رتبه بندی تحلیل سلسله مراتبی فازی، روش های حل مسئله توسط دانشجویان به صورت جداگانه در کلاس، سخنرانی اصلاح شده، پرسش های شفاهی از دانشجویان، کوییزهای کلاسی و حل مسئله در قالب گروه های کوچک در کلاس بالاترین رتبه را دارند. افزون بر این، بین رتبه بندی روش های یادگیری فعال در آموزش حسابداری قبل از استفاده از الگوی فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی و بعد از آن تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش، می توان گفت استفاده از روش های یادگیری فعال منجر به اثربخشی آموزش در رشته حسابداری می گردد. دانش افزایی: انتظار می رود روش های شناسایی شده در این پژوهش منجر به بهبود آموزش موثر در رشته حسابداری گردد و در نتیجه فاصله بین نیازهای جامعه و مهارت حسابداران کاهش یابد. همچنین نتایج این پژوهش می تواند به کمیته برنامه ریزی رشته حسابداری، استادان این رشته و کمیته های آموزشی دانشگاه ها به منظور ارتقای کیفیت آموزشی خصوصاً در رشته حسابداری کمک شایانی نماید.
بررسی رابطه ی افکار مثبت با خودباوری و یادگیری فعال
سابقه و هدف: شواهد نشان داده است که داشتن افکار مثبت با تاثیری که بر روی میزان خودباوری افراد دارد منجر به بهبود یادگیری در افراد و شکل گیری عزت نفس افراد می شود لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط میان داشتن افکار مثبت و احساس خود باوری و یادگیری فعال صورت پذیرفت. مواد و روش ها: مطالعه حاضر به صورت مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی بر روی تعداد ۱۹۰ دانش آموز پایه هفتم، هشتم و نهم مدارس شهرستان زهک، سیستان و بلوچستان، در سال ۱۴۰۱ انجام پذیرفت. دانش آموزان با استفاده از پرسشنامه های حاوی سوالات مربوط به افکار مثبت، خودباوری و یادگیری فعال مورد ارزیابی قرار گرفتند. در نهایت داده ها وارد نرم افزار SPSS V22 قرار گرفته و آنالیز شدند. یافته ها: میانگین سنی شرکت کنندگان ۸۷/۰ ± ۲۴/۱۴ سال و کمترین و بیشترین سن به ترتیب ۱۳ و ۱۶ سال بود. ۵/۵۰٪ دانش آموزان دختر بودند. نتایج حاکی از آن بود که بین متغیر نمره افکار مثبت افراد شرکت کننده در مطالعه حاضر و نمره خودباوری آنها همبستگی معنی دار مشاهده شد(p=0.000 ، r=0.674) در نتیجه مشخص شد که با افزایش نمره افکار مثبت دانش آموزان، میانگین نمره خودباوری آنها نیز افزایش می یافت. همچنین همبستگی قابل ملاحظه ای میان نمره افکار مثبت با متغیر یادگیری فعال دانش آموزان یافت شد(p=0.000 ، r=0.712) به طوریکه دانش آموزانی که نمره افکار مثبت بالاتری داشتند به طور قابل ملاحظه ای میانگین نمره یادگیری فعال بیشتری نیز داشتند. حال آنکه میان متغیرهای سن و پایه تحصیلی دانش آموزان با نمره افکار مثبت، خودباوری و یادگیری فعال مشاهده نشد. با این حال دانش آموزان دختر نمره افکار مثبت بالاتری نسبت به دانش آموزان پسر داشتند (P= 0.007) اما میانگین نمره دریافتی خودباوری و یادگیری فعال در دو جنس تفاوت قابل ملاحظه ای نداشت(P>0.05). بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که داشتن افکار مثبت در دانش آموزان با افزایش میزان خودباوری و یادگیری فعال آنها همراهی دارد.
تأثیر تدریس مبتنی بر قصه گویی خلاق بر یادگیری فعال و کاهش اختلال های روانشناختی کودکان
منبع:
پژوهش ملل اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۸۷
173-188
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تأثیر تدریس مبتنی بر قصه گویی خلاق بر یادگیری فعال و کاهش اختلالات روانشناختی کودکان پرداخته است. انتخاب روش قصه گویی بین انواع روش های مختلف به دلایل مختلفی از جمله تأثیر بیشتر روش های غیرمستقیم بر یادگیری، همچنین قدمت تاریخی آن و موفق بودنش در آزمایش های طول زمان که باعث ماندگاری آن بعد از این میزان زمان شده است و نیز به دلیل پرورش قدرت تخیل و ابتکار و نوآوری و قرار گرفتن در دسته روش های درمانی اختلالات یا مشکلات رفتاری بخصوص کاربردی تر بودن در دوره کودکی بعنوان موضوع مورد مطالعه در این مقاله قرار گرفته است و از اهمیت بالایی برخوردار است. روش تحقیق در مقاله پیش رو مروری-کتابخانه ای می باشد و برای گردآوری مطالب آن از مقالات، کتاب ها و دیگر منابع معتبر و مرتبط با این موضوع استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که استفاده به موقع و درست از قصه می تواند در یادگیری بیشتر کودک، افزایش خلاقیت و کاهش خصیصه کمرویی همچنین کاهش اختلالات یا مشکلات رفتاری همچون استرس و اضطراب، پرخاشگری و افسردگی شود
نقش فعالیت های پژوهشی و یادگیری فعال در توسعه شایستگی های حرفه ای دانشجومعلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش فعالیت های پژوهشی و یادگیری فعال در توسعه شایستگی های حرفه ای دانشجومعلمان بود. جامعه آماری را دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان/ پردیس شهید باهنر کرمان (دخترانه) در دو مقطع کاردانی و کارشناسی و ده رشته تحصیلی تشکیل می داد که نمونه موردنظر به تعداد 248 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسش نامه استفاده شد: پرسش نامه فعالیت های پژوهشی نیمی و نوگی (2014)، پرسش نامه یادگیری فعال (نیمی، 2002) و پرسش نامه شایستگی های حرفه ای نیمی (2012). همسانی درونی پرسش نامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روایی سازه آنها از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. جهت آزمون فرضیه ها از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که فعالیت های پژوهشی و دو مؤلفه آن (سواد پژوهشی و پژوهش درباره حرفه معلمی) به صورت مستقیم و غیرمستقیم (از طریق یادگیری فعال) منجر به توسعه شایستگی های حرفه ای دانشجومعلمان می شوند. همچنین نتایج بیانگر این است که پژوهش درباره حرفه معلمی نسبت به سواد پژوهشی نقش تعیین کننده تری در یادگیری فعال و توسعه شایستگی های حرفه ای دانشجومعلمان ایفا می کند. سرانجام، نتیجه گیری شد که مطالعات و فعالیت های پژوهشی می توانند به عنوان مسیری برای تعمیق یادگیری حرفه ای و مهارت های قرن بیست و یکم عمل کنند.
ترمودینامیک مهندسی شیمی: بازنگری در محتوا و آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۹
11 - 26
حوزه های تخصصی:
دانشکده مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر، با بازنگری در برنامه درسی، سرفصل جدیدی از دروس مهندسی شیمی از جمله مجموعه دروس ترمودینامیک را تدوین کرده است. این کار با هدف هماهنگی با روند فعلی آموزش مهندسی شیمی در سراسر جهان و پاسخگویی به انتظارات صنعت از فارغ التحصیلان مهندسی شیمی انجام گرفته است. بر اساس برنامه پیشنهادی پیشین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، تمرکز بخشی از درس ترمودینامیک 2 بر چرخه های ترمودینامیکی بود. ناگزیر محتوای دروس پوشش کافی از برخی موارد مختص رشته مهندس شیمی از جمله انواع تعادلات فازی (تعادلات دیگر علاوه بر تعادل بخار- مایع) نداشت. در این مقاله به بیان گزیده ای از مطالب در خصوص محتوا و سرفصل مطالب دروس ترمودینامیک مهندسی شیمی، کتاب های مرجع رایج و روش های تدریس این درس در دانشگاه های منتخب دنیا پرداخته می شود. در نهایت محتوا و سرفصل پیشنهادی، به انضمام نکاتی در خصوص روش های یاددهی، رویکرد یادگیری فعال و منابع مناسب موجود برای مجموعه دروس ترمودینامیک، با هدف بهبود طراحی درس و آموزش ترمودینامیک مهندسی شیمی ارائه می گردد. هدف تحقیق حاضر بهبود محتوا و طرح درس و روش های آموزش مجموعه دروس ترمودینامیک مهندسی شیمی است.
روشهای نوین دانشجو محور در آموزش مهندسی
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۵۲
1 - 21
دانشجویان به شیوه های مختلفی مطالب درسی را یاد می گیرند. روشهای آموزش و تدریس نیز متنوع است. یادگیری دانشجویان در کلاس، در کنار عوامل دیگر، به تطابق بین سبک یادگیری ترجیحی دانشجویان و سبک آموزش استاد بستگی دارد. در روش سنتی آموزش دانشگاهی بیشتر وقت کلاس به سخنرانی استاد و نگاه کردن و گوش دادن دانشجویان می گذرد. دانشجویان به تنهایی تکالیف را انجام می دهند و کارگروهی تشویق نمی شود. در مقابل، در روشهای دانشجو محور تمرکز فعالیتها از آموزشگر به فراگیر منتقل می شود؛ به بیان دیگر، در این روشها مسئولیت ساماندهی آنچه باید فراگرفته شود به خود دانشجو واگذار می شود. مهم ترین این روشها عبارت ا ند از: یادگیری فعال، که در آن دانشجویان به طور مؤثر درگیر آنچه می آموزند می شوند، به سؤالات پاسخ می دهند، خود سؤالاتی را طرح می کنند، وارد بحث می شوند و مطالب را توضیح می دهند. در یادگیری مشارکتی دانشجویان به صورت گرو هی، تحت شرایطی که هم کار گروهی مؤثر و هم مسئولیت فردی ایشان اقناع شود، تکالیف یا پروژه ها را انجام می دهند. در یادگیری مسئله محور ابتدا مسئله ای طرح می شود و سپس، دانش و مهارتهای لازم برای حل آن مسئله به تدریج در اختیار دانشجو قرار می گیرد. روشهای دانشجو محور نسبت به روش سنتی استاد محور برتری بارزی دارند که در مواردی چون یادگیری سریع تر و با ماندگاری بیشتر، درک عمیق تر مواد درسی، به کارگیری تفکر نقادانه یا مهارتهای مشکل گشایی خلاقانه و ایجاد نگرش مثبت به آنچه تدریس می شود، قابل مشاهده است.
بررسی رابطه انعطاف پذیری استادان و یادگیری فعال دانشجویان
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۶۴
39 - 57
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی رابطه انعطاف پذیری استادان (اعضای هیئت علمی) با یادگیری فعال دانشجویان کارشناسی ارشد پردیس مهندسی دانشگاه شیراز بود. این تحقیق از نظر هدف «کاربردی» و از نظر روش جزو پژوهشهای توصیفی و از نوع «همبستگی» بود. جامعه تحقیق شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل در پردیس مهندسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 91 1390 بود که حدود 850 دانشجو را شامل می شد و از این میان طبق جدول مورگان تعداد 300 دانشجو از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل سیاهه سبک فردی (تاگرت و تاگرت هاسلادن، 1993) و پرسشنامه ادراک دانشجو (کیم، 2009) بود. پرسشنامه ها در میان افراد نمونه توزیع و پس از جمع آوری، داده ها در نرم افزار SPSS 16 وارد و تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که دانشجویان کارشناسی ارشد پردیس مهندسی دانشگاه شیراز، میزان انعطاف پذیری استادان و همچنین، یادگیری فعال خود را در حد متوسط برآورد کرده ا ند. همچنین، از دیدگاه آنان انعطاف پذیری استادان بر یادگیری فعال دانشجویان تأثیر معنا دار دارد.
بازنگری شیوه ی آموزش درس «تأسیسات مکانیکی» رشته ی معماری و پیشنهاد یک سیستم کمک آموزشی، مبتنی بر تکنولوژی واقعیت افزوده
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۷۷
92 - 112
معماران با داشتن اطلاعات فنی کافی و توانائی به کارگیری خلاقانه ی آنها، علاوه بر طراحی بهینه ی طرح های معماری، امکان تعامل هرچه بهتر با مهندسین سازه، برق و تأسیسات، در محیط حرفه ای، خواهند داشت. بخشی از راهکارها جهت ایجاد چنین شرایطی، مرتبط با بازبینی محتوای آموزشی و شیوه ی آموزش دروس فنی رشته ی معماری است؛ به صورتی که دانش نظری دروس فنی در فرآیند تجربه اندوزی دانشجویان کسب شود و در توانائی طراحانه ی آنها نمود پیدا کند. هدف اصلی پژوهش، دستیابی به محتوا و شیوه ی کارآمد در آموزش درس تأسیسات مکانیکی ساختمان به دانشجویان دوره ی کارشناسی معماری است. این تحقیق از نوع کاربردی و روش تحقیق آن پیمایشی بوده و از طریق مطالعه کتابخانه ای و تدوین پرسشنامه صورت گرفته است. سوالات پرسشنامه براساس مطالعه ی نظریات روانشناسی آموزشی در زمینه ی مکاتب آموزشی انسان گرائی، ساخت گرائی و رویکردهای یاددهی-یادگیری مبتنی بر آنها، یادگیری فعال، مروری بر شرایط موجود در زمینه ی آموزش معماری در سه نمونه از دانشگاه های برتر جهان و همچنین یک ابزار کمک آموزشی پیشنهادی، مبتنی بر تکنولوژی واقعیت افزوده، شکل گرفته است. نهایتاَ راهکارهای پیشنهادی حاصل از این پژوهش در زمینه ی محتوا، شیوه ی آموزشی و ابزار کمک آموزشی پیشنهادی، به نظرسنجی اساتید درس تأسیسات مکانیکی ساختمان گذاشته شده است، که نشان از تأکید بر برگزاری بخشی از واحدهای درس به صورت کارگاهی، برقراری ارتباط با درس کارگاه طراحی معماری در ترم های مختلف و مقبولیت ابزار کمک آموزشی پیشنهادی از جنبه های ایجاد نقش فعال برای یادگیرنده، افزایش دقت و تمرکز یادگیرنده، تقویت امکان تجسم فضایی اجزا و مسیرها و آگاهی از تاثیرات نهائی بر کالبد معماری دارد.
روش آموزش بر مبنای حل مسئله
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۳ پاییز ۱۳۸۰ شماره ۱۱
51 - 71
در این مقاله سعی شده است تا ضمن معرفی روش آموزشی دانشجو محوری، معرفی ابعاد مختلف آن، اصول یادگیری و نحوه اجرای مدل آموزش بر مبنای حل مسئله(P. B. L.)، اهمیت یادگیری فعال نیز مورد تأکید قرار گیرد. روش های آموزشی متداول در دانشگاه ها اکثرا بر آموزش مطالب تئوری تأکید دارند و دانشجویان نیز اغلب گیرنده غیر فعال هستند. در نتیجه، یادگیری آنها اکثراً بدون تفکر در ایجاد مکانیزم پدیده های مختلف و ارتباط آنها با یکدیگر است. روش آموزش P. B. L. با ادغام تئوری های آموخته شده در کلاس های درس و مسائل واقعی محیط کار فارغ التحصیلان دانشگاه ها، موجب کمتر شدن فاصله بین تئوری و کسب تجربه های عملی می شود. چون اجرای روش P. B. L. به صورت بحث گروهی است، نقش استاد به عنوان مشاور دانشجویان، فعالیت گروهی همراه با نحوه اجرای 7 مرحله این روش مورد بررسی قرار گرفته است.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ادراک دانش آموزان از یادگیری فعال مبتنی بر فناوری در هنرستان های تربیت بدنی استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش ویژگیهای روان سنجی پرسشنامه ادراک دانش آموزان از یادگیری فعال مبتنی بر فناوری در هنرستان های تربیت بدنی استان البرز بود. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان هنرستان های تربیت بدنی استان البرز تشکیل دادند که از بین آنها تعداد 412 پرسشنامه به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای جمع آوری شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه یادگیری فعال مبتنی بر فناوری شروف و همکاران (2019) که مشتمل بر 20 سؤال بوده و دارای مؤلفه های مشارکت تعاملی، مهارت حل مسئله، علاقه و بازخورد می باشد استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و آزمون های آماری ضریب آلفای کرونباخ و رایکوف برای تعیین همسانی درونی و تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی برای تعیین روایی سازه در نرم افزارهای آماری SPSS، LISREL و Stata استفاده شد. نتایج نشان داد همسانی درونی پرسشنامه یادگیری فعال مبتنی بر فناوری (968/0) می باشد. در خصوص روایی سازه و بر اساس میزان روابط و سطح معناداری، تمامی سؤالات رابطه معناداری با عامل ها داشتند و توانستند پیشگوی خوبی برای مؤلفه خود باشند. همچنین در خصوص روابط مؤلفه ها با مفهوم یادگیری فعال مبتنی بر فناوری نتایج نشان داد که تمامی چهار مؤلفه توانستند پیشگوی خوبی برای مفهوم یادگیری فعال مبتنی بر فناوری باشند و در نتیجه در سنجش کارکردهای استفاده از فناوری در حوزه یادگیری فعال در دانش آموزان می توان از آن استفاده نمود.
تأثیر بازی وارسازی در آموزش معکوس بر تفکر انتقادی دانشجویان رشته مربی کودک دانشگاه فنی حرفه ای شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
18 - 1
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش بررسی تأثیر استفاده از بازی وارسازی در کلاس درس معکوس بر تفکر انتقادی دانشجویان رشته مربی کودک دانشگاه فنی حرفه ای شهر یزد در بحران کووید 19 و مقایسه آن با روش کلاس درس معکوس معمول است. نوع پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان رشته مربی کودک دانشکده فنی و حرفه ای دختران یزد به تعداد 150 نفر بودند و دانشجویان ترم دوم رشته مربی کودک دانشکده فنی و حرفه ای دختران یزد در درس اصول سرپرستی در مراکز پیش از دبستان به تعداد 56 نفر به شیوه در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. قبل از شروع کار آموزش از هر دو گروه مورد پژوهش، پیش آزمون (با استفاده از پرسشنامه تفکر انتقادی) گرفته شد. در حین کار به گروه آزمایش، روش آموزش معکوس مبتنی بر بازی وارسازی و به گروه گواه روش آموزش معکوس معمول آموزش داده شد؛ و در پایان آموزش از هر دو گروه پس آزمون (با استفاده از پرسشنامه تفکر انتقادی) گرفته شد. پرسشنامه به کاررفته در پژوهش، پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس است و جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغییره استفاده شده است. نتایج آزمون تحلیل کواریانس (078/657=F، 05/0p<) نشان فرض صفر رد شده است و متغییر مستقل در گروه آزمایش تفکر انتقادی دانشجویان را افزایش داده است. همچنین نتایج آزمون بر سه مولفه تفکر انتقادی نشان می دهد که در گروه آزمایش تفکر انتقادی دانشجویان به طور معنی داری نسبت به گروه دیگر افزایش پیدا کرده است(05/0p<).