مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
خودشکوفایی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی دو رویکرد آموزشی مبتنی بر مدل پرما و توانمندسازی روان شناختی بر جهت گیری آینده و خودشکوفایی دانش آموزان اجرا شد. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه نهم دوره متوسطه اول شهر شیراز بود که در سال تحصیلی 99-1398 تحصیل می کردند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 175 دانش آموز (87 دختر و 88 پسر؛ شامل 3 کلاس دخترانه و 3 کلاس پسرانه) از بین دانش آموزان پایه نهم انتخاب شدند و به طور تصادفی گروهی در سه گروه مبتنی بر مدل پرما (55 نفر)، توانمندسازی روان شناختی (47 نفر) و کنترل (73 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه جهت گیری آینده دی ماگیو و همکاران و سیاهه خودشکوفایی اهواز بود. پس از اجرای پیش آزمون، گروه های آزمایشی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مبتنی بر مدل پرما و یا توانمندسازی روان شناختی قرار گرفتند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. پس از آن در هر سه گروه پس آزمون و بعد از دو ماه پیگیری به عمل آمد. نتایج تحلیل کواریانس حاکی از افزایش معنی دار میانگین نمرات پس آزمون جهت گیری آینده در هر دو گروه مداخله پرما و توانمندسازی روان شناختی در مقایسه با گروه کنترل بود. همین یافته در مورد خودشکوفایی نیز مشاهد شد. اگرچه در نمرات پیگیری خودشکوفایی بین گروه توانمندسازی روان شناختی و گروه کنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد و تنها در گروه پرما تاثیر بسته آموزشی بر خودشکوفایی ماندگار بود. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که به عنوان راهکارهایی برای عبور از بحران نوجوانی و افزایش توانمندی و خودشکوفایی دانش آموزان می توان از این دو مداخله استفاده کرد.
بازخوانی انگاره «هستی» در معنویت گرایی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۹
53 - 72
حوزه های تخصصی:
دیدگاه افراد درباره چیستیِ هستی و نسبت انسان و خدا با کلّ هستی، در نحوه معنویت گرایی آنها مؤثر است. شیوه معنویت گرایی فردی که هستی(طبیعت، ماوراء طبیعت، انسان و خدا) را یک کلّ یکپارچه و بدون تمایز فرض می کند با فردی که عرصه غیب و شهود را متمایز می داند و انسان و خدا را دو موجود مستقل به حساب می آورد تفاوت هایی بسیار دارد. در این مقاله با استفاده از پژوهش های موجود درباره عقاید معنویت گرایان جدید نشان خواهیم داد که انگاره هستی در این جریان چگونه ترسیم می شود و هستی شناسی برخاسته از این انگاره چه تأثیراتی در خداشناسی و انسان شناسی معنویت گرایان جدید دارد. در مقاله حاضر با استفاده از مفهوم مونیسم سعی خواهیم کرد این مدل هستی شناختی را تبیین کرده و به اجمال به برخی لوازم اعتقادی آن اشاره کنیم.
بررسی نیاز عشق در شخصیت تهمینه و سودابه براساس نظریه آبراهام مزلو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
آثار ادبی، از جهت حضور انسان، موضوع نقد روان شناختی واقع می شوند و بستر مناسبی برای این پژوهش ها به شمار می آیند. ویژگی برخی از آثار، ارائه تصویری از انسان خودشکوفاست. انسان گرایی از جریان های تأثیرگذار در روان شناسی است که انسان و رسیدنش به خودشکوفایی از مباحث مهم آن به شمارمی آید. مزلو، از پیشگامان انسان گرایی، الگویی ارائه می دهد که در آن نیازهای اساسی را در پنج سطح طبقه بندی می کند. این الگو در بعضی از آثار مانند شاهنامه که ماهیتی انسان محور دارد، قابل بررسی است. هدف این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، بررسی عشق در شخصیت تهمینه و سودابه، براساس نظریه مزلو است که می تواند رهنمونی در بررسی دیگر شخصیت ها، برای شناسایی انسان خودشکوفا باشد. از این رو این دو شخصیت، براساس شاخص های هرم مزلو سنجیده می شوند. با بررسی این دو شخصیت، تهمینه، الگوی افراد خودشکوفا و سودابه نمونه ناشکوفایی شخصیت معرفی می گردد و دلایل آن مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، شخصیت های حماسی تا چه حد به رشد انسانی دست یافته و چه اندازه با الگوهای شخصیت رشدیافته حوزه روان شناسی، منطبق هستند. در میان شخصیت های شاهنامه، تهمینه از معاشیق داستان های حماسی غنایی است و می توان شاهد ویژگی های افراد خودشکوفا در رفتار او بود. عشق، موضوع مشترک داستان های غنایی و نیازهای نظریه مزلو، تهمینه را تا خودشکوفایی پیش می برد و باعث رشد او می شود. در تقابل با تهمینه، سودابه را می توان مورد توجه قرارداد؛ بررسی شخصیت سودابه بیانگر ناکامی او در تأمین نیازها و گذر نکردن از پایین ترین سطوح آن است.
تحلیل قصه اعرابی و سبوی آب بر اساس نظریه مازلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال بیستم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
119 - 144
حوزه های تخصصی:
داستان «اعرابی و سبوی آب» از جمله داستان هایی است که درمثنوی مولانا و مصیبت نامه عطار و در برخی دیگر از آثار منظوم و منثور زبان فارسی آمده است. این داستان تاکنون از زوایای مختلف نظیر ابعاد اجتماعی ،عرفانی،آموزه های اخلاقی و... مورد بررسی قرار گرفته است و در این مقاله به تحلیل وبررسی این موضوع از بعد روان شناسی شخصیت با رویکرد انسان گرایی بر اساس نظریه ی روانشناس انسان را آبراهام مازلو ( 1908-1970 ) پرداخته شده است. فضای کلی داستان گفتگوی دوجانبه اعرابی و همسرش می باشد که از طریق همین گفتگوها ویژگی های شخصیتی آنان به روش توصیفی - تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله می کوشد به این سوال پاسخ بدهد که: آیا نیاز های مادی تأثیری بر خلق و خوی افراد دارد و انسان توانسته است با بی اعتنایی به مادیات به کمال برسد؟ و در نهایت دیده می شود که انسان با غلبه بر مشکلات و سختی های زندگی و توکل به خداوند می تواند بر بسیاری از مشکلات خود فائق آمده و به مرحله خود شکوفایی که همان مرحله کمال یا نقطه اوج است، دست بیابد.
تاثیر هوش معنوی و هوش هیجانی بر خلاقیت با نقش میانجی خودشکوفایی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
68 - 55
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هوش هیجانی و هوش معنوی بر خلاقیت با نقش میانجی خودشکوفایی دانش آموزان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع تحلیل مسیر می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره اول متوسطه شهر زاهدان در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 6500 نفر که براساس جدول مورگان حجم نمونه 363 نفر برآورد گردید، روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی که داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های هوش هیجانی بارون(1980)، هوش معنوی کینگ(2008)، سنجش خلاقیت تورنس(1992) و پرسشنامه خودشکوفایی مازلو(1970) جمع آوری گردیدند. در نهایت، برای تحلیل های آماری داده ها از نرم افزار SPSSنسخه 26 و نرم افزار LISREL نسخه 8.8 استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد بین هوش معنوی و خلاقیت با نقش میانجی خودشکوفایی دانش آموزان رابطه مستقیم و غیرمستقیم معنی دار وجود داشت. همچنین بین هوش هیجانی و خلاقیت با نقش میانجی خودشکوفایی دانش آموزان رابطه مستقیم و غیرمستقیم معنی دار مشاهده گردید. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که خودشکوفایی می تواند در ارتباط بین هوش معنوی و هوش هیجانی با خلاقیت میانجی گری کند.
مدل علّی انگیزه تحصیلی بر اساس خودشکوفایی و خودتنظیمی با میانجیگری معنای تحصیلی در شرایط پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
354 - 372
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف، ارائه مدل علّی انگیزه تحصیلی براساس خودشکوفایی تحصیلی، خودتنظیمی با میانجیگری معنای تحصیلی در دانش آموزان مدارس مقطع متوسطه در شرایط پاندمی کرونا انجام شد. روش پژوهش: روش این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران در سال 1398 تشکیل می دادند که از میان آن ها، تعداد 485 نفر (در مدل یابی معادلات ساختاری تعیین حجم نمونه می تواند بین ۵ تا ۱۵ مشاهده به ازای هر متغیر اندازه گیری شده تعیین شود) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه انگیزه تحصیلی هارتر (1981)، خودشکوفایی تحصیلی جونز و کراندال (1968)، پرسشنامه خودتنظیمی پینتریچ و همکاران (1991) و پرسشنامه معنای تحصیلی هندرسون-کینگ و اسمیت (2006). به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که خودشکوفایی تحصیلی بر انگیزه تحصیلی دانش آموزان تاثیر مثبت و معناداری دارد (58/0=β، 001/0>P) و بین معنای تحصیلی و انگیزش تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (86/0=β، 001/0>P). همچنین بین هیجان های پیشرفت با انگیزش تحصیلی در دانش آموزان رابطه وجود دارد (54/0=r، 001/0>P) و خودشکوفایی تحصیلی، خودتنظیمی بر انگیزه تحصیلی با میانجیگری معنای تحصیلی در دانش آموزان مقطع متوسطه تاثیر دارد (001/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که خودشکوفایی تحصیلی، خودتنظیمی بر انگیزه تحصیلی با میانجیگری هیجان های پیشرفت در دانش آموزان مقطع متوسطه تاثیر دارد.
شاخص های سلامت روان در مشاوره فطرت محور با رویکرد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مجادله فطری نگری-تجربی نگری، همواره یکی از مباحثات تاریخی و پردامنه در خصوص ماهیت انسان بوده است. پژوهش حاضر با هدف تبیین شاخص های سلامت روان در مشاوره فطرت محور با رویکرد اسلامی و مقایسه آن با سه مکتب روان تحلیل گری، رفتاردرمانی و درمان فردمدار، ارائه شده است. این پژوهش، بنیادی بوده و با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که سلامت روان بر مبنای رویکرد فطرت محور، مفهومی فرازمانی، فرامکانی، فرافرهنگی و فراموقعیتی است. ارتباط چهارگانه انسان با خود، خدا، خلق و خلقت، پیش نیازهای اساسی است که متضمن وصول فرد به این مفهوم است. بر این اساس، انسان سالم کسی است که با چهار عامل اساسی مذکور، ارتباطی «پویا» و «تکامل بخش» داشته و آن را تجربه نماید. همچنین این پژوهش نشان داد، در رویکرد فطرت محور، تمامی روش ها و مدل های درمانی در وصول به سلامت شخصیت مراجع، بر اساس «کمال طلبیِ» فطریِ مراجع طراحی می شود و باقی فطریات و تمایلات غریزی، تابع این گرایش خواهند بود.
بررسی ارتباط بین میزان سطح خود شکوفایی افراد در هرم عصبی –منطقی دیلتز با مبداء احساس های وجودی انسان (Core)و کاربرد آن در کوچینگ
حوزه های تخصصی:
در نیمه دهه 70 میلادی ، پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که درک هر انسانی از مسایل، منحصر به همان فرد است و این تفاوت ها در درک انسانی از کانال های ترجیحی افراد نشات می گیرد. پس از الحاق و کامل شدن نظرات در این خصوص ، علم موسوم به ان. ال.پی(N.L.P) ، که ترکیبی از سه کلمه عصب Neuro) )، زبان (Linguistic) و برنامه ریزی (Programming) است شکل گرفت . سطوح مختلف عصبی – منطقی هرم دیلتز و پی بردن به سرچشمه احساس های وجودی انسان (Core)که از آن می توان جهت رفع مشکلات افراد در کوچینگ و ان. ال.پی استفاده کرد، از جمله موضوع های مرتبط با مباحث مذکور است. هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین میزان سطح خود شکوفایی افراد در هرم عصبی –منطقی دیلتز به عنوان بالاترین سطح در هرم مذکور با سرچشمه احساس های وجودی انسان(Core) شامل ؛ عشق بدون قید و شرط ، صلح درون، آرامش مطلق ، وحدت با هستی و حس پذیرش به نحوی که فرد احساس کند همه چیز خوب است be ok)) می باشد تا بدین وسیله از نتایج پژوهش مذکور در کوچینگ و ان . ال. پی استفاده شود.بدین منظور پرسشنامه ای برای حدود 40 نفر به صورت تصادفی از جامعه آماری که طی 40 روز به طور مستمر به برنامه خود شکوفایی پرداخته اند ارسال شده است . پرسشنامه به سوال هایی در خصوص ارتباط بین بالاترین سطح هرم عصبی -منطقی هرم دیلتز با پنج حس درونی به عنوان مبداء احساس های وجودی انسانی core)) پرداخته است.
واکاوی نمودهای شخصیت خودشکوفا در بوستان و گلستان سعدی با رویکرد تطبیقی به نظریۀ راجرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴
153 - 178
حوزه های تخصصی:
نیمه دوم قرن بیستم، مکتب «انسان گرایی» پدیدار شد. هدف در این مکتب، تلاش برای بالابردن سطح خودآگاهی انسان و کشف توانمندی های بشر امروزی است. یکی از طرفداران و نظریه پردازان این مکتب کارل راجرز (1902‑1987 م.) بود. او ویژگی هایی را برای افراد در مسیر رشد و شکوفایی برگزید. از میان حکیمان و بزرگان ادب فارسی، سعدی در دوران زندگی با مسائل گوناگون اجتماعی روبه رو بوده است. وی در قالب حکایت و شخصیت های داستانی، راهکارهایی برای رسیدن انسان به رستگاری معرفی می کند. در این پژوهش، شخصیت های دو اثر مهم و ارزشمند بوستان و گلستان سعدی برپایه الگوی انسان خودشکوفای راجرز بررسی می شود و مطابق با دیدگاه وی تطبیق می یابد. نگارندگان در این پژوهش، خودشکوفایی و انسان خودشکوفا را بحث و بررسی می کنند. نتیجه بررسی ها نشان می دهد در این دو اثر تعلیمیِ ارزشمند که رهاورد سیر آفاقی و انفسی سعدی است، شخصیت هایی از اقشار گوناگون، ازجمله عالم، عارف، زاهد، ملک زاده و همسر مرد درویش نقش تأثیرگذاری داشته اند. آنان با پذیرش روبه رو شدن با دشواری های زندگی، خلّاقیت و اراده آزاد در تصمیم گیری ها، مطابق نظریه راجرز، توانسته اند به خودآگاهی و کمال انسانی راه یابند.
تعیین رابطه میان ویژگی های شخصیتی، خلاقیت و خودشکوفایی در دانشجویان رشته طراحی صنعتی: نقش تفاوت جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
115 - 124
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق پی بردن به رابطه میان برخی از متغیرهای بنیادین در آموزش هنر نظیر ویژگیهای شخصیت، خلاقیت و خودشکوفایی با در نظر گرفتن تفاوت های جنسیتی در میان دانشجویان هنر بوده است. دانشجویان رشته طراحی صنعتی هر چهار سال تحصیلی از میان دانشجویان دانشگاه هنر بصورت غیر تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در تحقیق عبارنتد از: ابزار سنجش خلاقیت آزمون تفکر خلاق تورنس (TTCT)؛ آزمون پنج عاملی ویژگیهای شخصیت (NEO-FFI)؛ ابزار خودشکوفایی استعداد (MAP) میباشند. جهت تحلیل همبستگی در SPSS از ابزار پیرسون استفاده شد. تحقیق حاضر در پی یافتن پاسخ این پرسش است که چه رابطهای میان ویژگیهای شخصیتی و خلاقیت با خودشکوفایی در دانشجویان رشته طراحی صنعتی وجود دارد و همچنین چه تفاوتی میان دانشجویان پسر و دختر وجود دارد. یافته های تحقیق نشان میدهد که میان دانشجویان پسر و دختر تفاوتهای اندکی وجود دارد بدینصورت که تنها تفاوت میان دانشجویان پسر و دختر بین ویژگیهای شخصیت با خلاقیت در عامل روان آزردهخویی است. همچنین تنها تفاوت میان دو گروه بین شاخص خلاقیت و خودشکوفایی در وظیفه شناسی است. در نهایت، میان خلاقیت با خودشکوفایی میان دانشجویان دختر و پسر تفاوت وجود ندارد.
تأثیر سطح توسعه یافتگی مناطق و تحصیلات بر پیامدهای خشونت نمادین علیه زنان در خانواده با نقش میانجی خشونت نمادین (مورد مطالعه زنان متأهل شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
خشونت واقع بر زنان در خانواده می تواند به سلامت و امنیت آنان (بعنوان نیمی از جامعه) و کودکان (آینده سازان جامعه) آسیب رساند و خانواده را دچار بحران نماید. به علاوه این امر در خانواده نه یک موضوع خانوادگی بلکه یک معضل اجتماعی است چنانچه بحران خانواده دامن جامعه را نیز خواهد گرفت و خود از عوامل بازدارنده توسعه می باشد. تحقیق حاضر در تلاش است تا پیامد های خشونت نمادین را در روابط خانوادگی مورد بررسی قرار دهد؛ خشونتی که حافظه جمعی از آن بعنوان خشونت یاد نمی کند و مورد غفلت جمعی قرار گرفته است. روش پژوهش از نوع پیمایشی و با ابزار پرسش نامه است. هدف تحقیق کاربردی است. جامعه آماری تحقیق شامل زنان متأهل شهر تهران هستند که بر اساس ملاک توسعه یافتگی، مناطق 2، 6، 10، 13 و 17 انتخاب و 450 نفر از زنان این مناطق به عنوان حجم نمونه براساس نرم افزار sample power تعیین شده و به روش نمونه گیری سهمیه ای مورد بررسی قرار گرفته اند. واحد تحلیل فرد است و در تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از همبستگی پیرسون و مدل سازی معادله ساختاری استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد متغیر آموزش و تحصیلات برخودشکوفایی، ازخودبیگانگی و بر سرمایه فرهنگی فرزند با نقش میانجی خشونت نمادین معنادار است. ولی متغیر توسعه یافتگی مناطق بصورت مستقیم بر خشونت نمادین موثر است اما بر خودشکوفایی بر ازخودبیگانگی و بر سرمایه فرهنگی فرزند با نقش میانجی خشونت نمادین معنادار نیست. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که متغیر خشونت نمادین در رابطه بین متغیر سطح تحصیلات و پیامدهای خشونت مذکور، نقش میانجی ایفا می کند اما در رابطه بین متغیر سطح توسعه یافتگی مناطق و پیامدهای این خشونت نقش میانجی ندارد.
بررسی نقش برخی از متغیرهای شخصیتی به عنوان پیش بین های موفقیت و شکست مدیران در کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۳۸۸ شماره ۲
129 - 152
حوزه های تخصصی:
ه دف پژوهش حاضر بررسی نقش منبع کنترل درونی، تحمل ابهام، عزت نفس، خودکارآمدی، خودشکوفایی، خطرپذیری و نوآوری به عنوان پیش بین های موفقیت و شکست مدیران واحدهای تولیدی در کارآفرینی بود. نمونه ی این پژوهش شامل190 مدیر (105 مدیر موفق و 85 مدیر ناموفق از نظر کارآفرینی) بود، که به صورت تصادفی از واحدهای تولیدی استان های مرکزی و اردبیل انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس منبع کنترل درونی، مقیاس تحمل ابهام، مقیاس خودکارآمدی، مقیاس خودشکوفایی، مقیاس عزت نفس و پرسشنامه شخصیتی استفاده شده است. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل ممیز استفاده شد. نتیجه های به دست آمده از معادله تابع ممیز، فرضیه ی پژوهش را تأیید کرد و یافته ها نشان دادند که مدیران موفق و ناموفق در کارآفرینی را می توان از روی متغیرهای شخصیتی پیش بینی کرد. نتیجه های به دست آمده و مدل ارایه شده توسط این پژوهش مورد بحث قرار خواهد گرفت.
تأثیر خرددرمانی بر خودشکوفایی معلمان با تحصیلات بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تأثیر خرددرمانی بر خودشکوفایی معلمان با تحصیلات بالا انجام گرفته است که در آن از روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل نابرابر استفاده شده است. جامعه آماری، شامل همه معلمان زن با تحصیلات دکتری تخصصی شهرستان همدان در سال 1400 است که براساس روش نمونه گیری هدفمند، 32 نفر از آ ن ها به عنوان نمونه، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 16 نفری (آزمایش و کنترل) تقسیم شدند، سپس برنامه خرددرمانی (برگرفته از کتاب کردنوقابی ،1400) در یازده جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار سنجش خودشکوفایی، پرسش نامه خودشکوفایی جونز و کرندال (1968) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون کوواریانس تک متغیره به کمک برنامه SPSS 22 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تأثیر درمان، معنادار بوده (05/0> (P و رویکرد خرددرمانی شخصی، تأثیر مثبتی بر افزایش خودشکوفایی معلمان با تحصیلات بالا داشته است. بنابراین می توان گفت مسؤلین آموزش و پرورش می توانند از این راهکار برای افزایش خودشکوفایی معلمان استفاده کنند.
تربیت متعالی در دیدگاه امام محمد غزالی و آبراهام مازلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی و به شیوه استقرایی کوشیده است با بررسی آراء و افکار امام محمد غزالی _اندیشمند و عارف مسلمان قرن پنجم هجری_ و آبراهام مازاو _روان شناس انسان گرای قرن بیستم_ مدل تربیتی آن دو را برای دستیابی به بالاترین مراتب تعالی بررسی و مقایسه نماید. جامعه آماری پژوهش، آثار دو اندیشمند شامل کتاب ها، مقالات و سخنرانی هاست. بررسی نشان می دهد که نظام تربیتی این دو، اشتراکات و نیز تفاوت هایی دارد. مهمترین تفاوت در تعیین هدف غایی از تربیت متعالی است که غزالی آن را هدفی اخروی می داند. در شیوه تربیتی غزالی، بر اعتدال، ایجاد عادت به عمل نیک، و حضور مربیان فرهیخته تأکید شده است؛ درحالی که مازلو بر ارضای سلسله مراتب پایین تر نیازها، و تکیه بر خلاقیت و آزادی فردی تأکید می کند. اگرچه ارزیابی نشان می دهد که نظام تربیتی غزالی از انسجام بیشتری برخوردار است اما تأکید بر خلاقیت و آزادی انتخاب _آن چنان که در دیدگاه مازلو وجود دارد_ همزمان با حضور مربیان متعالی به عنوان الگوی متربیان، می تواند به کارآمدتر شدن این نظام کمک کند.
بررسی اندیشه های عرفانی- تربیتی کتاب کشف المحجوب هجویری بر اساس نظریه خودشکوفایی آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشف المحجوب یکی از متون مهم عرفانی است. این کتاب و نیز سایر متون عرفانی به دلیل مطرح نمودن مفهوم انسان کامل، قابلیت بررسی از دیدگاه روان شناسی کمال و به طور ویژه، نظریه خودشکوفایی آبراهام مزلو را دارند. مزلو در نظریه خود، ملاک هایی برای افراد خود شکوفا برمی شمارد. این ملاک ها کمابیش در حالات و کردار عارفان قابل مشاهده است. به همین منظور در این پژوهش، پس از ذکر توضیحات لازم در مورد کتاب، مفاهیم و اصطلاحات مربوط به نظریه مزلو بیان شده و شواهدی از متن ذکر شده است. می توان گفت دیدگاه نویسنده کشف المحجوب با نظریه خودشکوفایی مزلو شباهت هایی دارد، اما هنوز تا تطبیق کامل با آن فاصله دارد. توزیع فراوانی عوامل فردی خودشکوفایی نسبت به عوامل اجتماعی آن نشان می دهد که شیوه تربیت عرفانی هجویری در کتاب کشف المحجوب، بیشتر یک شیوه خودسازی فردی است تا اجتماعی. بنابراین اگر چه هر دو نفر، ملاک های کمال یا خودشکوفایی را بیان می کنند، اما نوع نگاه هجویری نسبت به مسأله خودشکوفایی با نگاه مزلو متفاوت است.
رویکردی تحلیلی به تبیین آموزه ی «فطرت» و رابطه آن با «سازمان شناختی» انسان در «دست یابی به کمال و سلامت روان» مبتنی بر آموزه های اسلامی
حوزه های تخصصی:
بک و الیس در یک نگاه کلی، بر ایجاد تغییرات عاطفی و رفتاری از طریق ایجاد تغییرات شناختی در فرد تأکید کرده اند. پژوهش حاضر باهدف تبیین رابطه «سازمان روانی فطرت» با «سازمان شناختی» انسان در دست یابی به کمال و سلامت روان مبتنی بر آموزه های اسلامی، ارائه شده است. این پژوهش، بنیادی بوده و با تحلیل و توصیف داده ها و برقراری ارتباط منطقی میان آن ها، به تبیین نتایج خود پرداخته است، که بر مبنای آن، حاکمیت و عدم حاکمیت فطرت بر سازمان شناختی انسان، سلامت و عدم سلامت روانِ انسان را تعیین می کند. نتایج این پژوهش نشان داد، فطرت برای بروز رفتاریِ خود، نیاز به یک عامل محرک دارد و آن، سازمان شناختی است. زیرا نتیجه پژوهش حاکی از آن است که بلوغ سازمان شناختی، پیش نیاز درک و دریافت هدایت های فطری است. این پژوهش همچنین نشان داد، این سازمان شناختی است که تقویت یا تضعیف می گردد، نه فطرت. ازاین رو فرایند تغییر در رویکرد فطرت محور، مبتنی بر تقویت سازمان شناختی، با محوریت بازگرداندن مراجع به فطرت اصیل خود و شکوفایی فطریات وی تبیین شده است.
شناخت رابطه بین رضایتمندی اقتصادی و مسئولیت پذیری اجتماعی (مطالعه موردی: کارکنان پارس جنوبی (عسلویه))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
305 - 338
حوزه های تخصصی:
جوامعی که در آن افراد پاسخگوی وظایف مدنی خود هستند و منافع شخصی خود را فدای منافع کل جامعه می کنند و احساس مسئولیت پذیری اجتماعی را در خود پرورش داده اند و نهادینه کرده اند، با آهنگ رشد سریع تری در مقایسه با سایر جوامع به سمت توسعه پایدار حرکت می کنند. هدف اصلی این مطالعه، شناخت رابطه بین رضایتمندی اقتصادی و مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان پارس جنوبی بود که با روش توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار پرسش نامه انجام شد. جامعه آماری مطالعه شده، کارکنان پارس جنوبی بودند. برای تحلیل یافته ها از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مانند همبستگی، مقایسه میانگین ها، رگرسیون چندگانه و سایر آزمون ها استفاده شد. تعداد نمونه مطالعه شده 400 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که میانگین مسئولیت پذیری اجتماعی در میان کارکنان برابر 51/83 است که این نمره در مقایسه با میانگین موردانتظار (105) در حد کمتری قرار دارد و بیانگر میزان مسئولیت پذیری پایین کارکنان است. نتایج نشان می دهد که بین میزان رضایتمندی اقتصادی و میزان مسئولیت اجتماعی آن ها (29/0 =<) رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که رضایتمندی اقتصادی به اندازه (19/0= <) در تبیین متغیر وابسته تأثیر دارد و 53/0 درصد از واریانس متغیر مسئولیت پذیری اجتماعی را تبیین کرده و توضیح داده است (53/0=<). بحث اساسی در این پژوهش مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان پارس جنوبی است. آنچه از نتایج پژوهش حاضر برمی آید، این است که میانگین مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان کمتر از حد متوسط است. این نتیجه آن چیزی را که فایول مطرح می کند مبنی بر اینکه مسئولیت پذیری اجتماعی افراد در سازمان، در تن دادن آن ها به قواعد و اصول برنامه ریزی شده ای است که در سازمان برای آن ها مطرح است، تا حدی در بُعد قانونی مسئولیت پذیری اجتماعی خدشه دار می کند. به تعبیر زیمل، مسئولیت پذیری اجتماعی، نوعی وظیفه مدنی است که به رفاه دیگران در جامعه کمک می کند.
اثربخشی برنامه آموزش بهبود کیفیت زندگی کاری بر تعارض کار-خانواده و خودشکوفایی کارکنان بر اساس نقش تعدیل گر امنیت شغلی ادراک شده و خوش بینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
169 - 192
حوزه های تخصصی:
هر سازمانی به دنبال حفظ دارایی های با ارزش خود است تا از این طریق بقا و بالندگی خود را تضمین کند. ارزشمندترین دارایی هر سازمان نیروی انسانی آن است، بنابراین ضروری است تا کاهش چالش ها و افزایش شکوفایی آنان مورد توجه قرار گیرد؛ بر این اساس هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه آموزش بهبودکیفیت زندگی کاری بر تعارض کار-خانواده و خودشکوفایی کارکنان بر اساس نقش تعدیل گر امنیت شغلی ادراک شده و خوش بینی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان بخش تولید کارخانه تولیدی و صنعتی نهان گل بروجن در بر می گرفتند که از میان آنها 30 نفر بر اساس شیوه نمونه گیری تصادفی در قالب دو گروه آزمایش و کنترل در مطالعه شرکت یافتند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس تعارض کار-خانواه کاربالو-پنلا و همکاران(2018)، پرسشنامه امنیت شغلی ادراک شده اولدهام (1986) به نقل از گُرتزکی (2016)، مقیاس خودشکوفایی فاراسی و کانیستراسی (2015) و آزمون جهت گیری به زندگی(شییر و کارور، 1985) بود. داده های بدست آمده از طریق روش تحلیل واریانس با اندازه های مکرر، تحلیل مسیر، رگرسیون خطی و الگوی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS24 و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که برنامه آموزش بهبود کیفیت زندگی کاری در کارکنانی که دارای احساس امنیت شغلی متوسط و پایینی هستند باعث کاهش تعارض کار-خانواده شده و از سوی دیگر باعث افزایش خودشکوفایی در کارکنانی که خوش بینی بیشتری دارند، می گردد.
مقایسه اثربخشی آموزش معکوس و راهبرد فراشناختی بر خودشکوفایی دانش آموزان و ارائه راهکارهای عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
6 - 25
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش معکوس و راهبرد فراشناختی بر خودشکوفایی دانش آموزان و ارائه راهکارهای عملیاتی انجام شد. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش جمع آوری داده ها، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه ناحیه 1 کرج در سال ۱۴۰۰ بودند که طبق ملاک های ورود و خروج در پژوهش تعداد 45 نفر بر اساس فرمول کوکران و بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه تقسیم بندی شدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش، پرسشنامه خودشکوفایی جونز و کراندال (1986) بود. در مرحله پیش آزمون متغیر وابسته روی گروه آزمایشی اول، گروه آزمایش دوم و گروه کنترل اجرا شد. متغیر مستقل (آموزش معکوس) بر روی گروه آزمایش اول و آموزش راهبردهای فراشناختی روی گروه آزمایش دوم اجرا شد و گروه کنترل به روش سنتی آموزش دیدند. در مرحله پس آزمون متغیر وابسته روی هر سه گروه آزمایش اول، آزمایش دوم و گروه کنترل اجرا و در مرحله پیگیری یعنی یک ماه پس از مرحله پس آزمون متغیرهای وابسته روی هر دو گروه آزمایشی اجرا شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و جهت آزمون فرضیه های پژوهش از آمار استنباطی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت میانگین متغیر خودشکوفایی، بین دو گروه تحت آموزش قرار گرفته با گروه کنترل معنادار است (P<0.01). از طرفی نتایج نشان داد که اثربخشی آموزش معکوس با آموزش راهبردهای فراشناختی در درس علوم بر خودشکوفایی در طول زمان از پایداری مناسبی برخوردار است.
نقش میانجی پذیرش خود در رابطه بین خودشکوفایی، تعالی خود و تحمل پریشانی در بیماران دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
317 - 340
حوزه های تخصصی:
تحمل پریشانی از عوامل تأثیرگذار بر خودمدیریتی بیماران دیابتی است. این پژوهش به منظور تعیین نقش میانجی پذیرش خود در ارتباط بین خودشکوفایی، تعالی خود و تحمل پریشانی در بیماران دیابتی نوع دو انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و با روش تحلیل مسیر انجام گرفت. به این منظور 207 پرسشنامه به روش در دسترس در بیماران دیابتی نوع دو ساکن استان یزد اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تحمل پریشانی Simons & Gaher و مقیاس تکامل وجودی Loonstra بود. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر در نرم افزار AMOS 24 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که پذیرش خود با تحمل پریشانی (001/0 > P و 24/0 r =)، خودشکوفایی با تحمل پریشانی (01/0 > P و 22/0 r =) و تعالی خود با تحمل پریشانی (05/0 > P و 23/0 r =) ارتباط معنی دار مثبتی دارند. همچنین پذیرش خود نقش میانجی معنی داری در رابطه بین خودشکوفایی و تحمل پریشانی (01/0>p) و نیز تعالی خود و تحمل پریشانی (05/0>p) بازی می کند. میزان تحمل پریشانی فرد دیابتی تا 22 درصد توسط عوامل خودشکوفایی، تعالی خود و پذیرش خود قابل پیش بینی بود (01/0>p). نتایج نشان داد افراد مبتلا به دیابت نوع دو که پذیرش خود، تعالی خود و خودشکوفایی بالاتری دارند، تحمل پریشانی بالاتری داشته اند. بنابراین پیشنهاد می شود که مراکز بهداشتی-درمانی به آموزش های روان شناختی جهت ارتقاء خودشکوفایی، تعالی خود و بطور خاص پذیرش خود در بیماران دیابتی توجه ویژه ای داشته باشند.