شناخت رابطه بین رضایتمندی اقتصادی و مسئولیت پذیری اجتماعی (مطالعه موردی: کارکنان پارس جنوبی (عسلویه))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
305 - 338
حوزه های تخصصی:
جوامعی که در آن افراد پاسخگوی وظایف مدنی خود هستند و منافع شخصی خود را فدای منافع کل جامعه می کنند و احساس مسئولیت پذیری اجتماعی را در خود پرورش داده اند و نهادینه کرده اند، با آهنگ رشد سریع تری در مقایسه با سایر جوامع به سمت توسعه پایدار حرکت می کنند. هدف اصلی این مطالعه، شناخت رابطه بین رضایتمندی اقتصادی و مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان پارس جنوبی بود که با روش توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار پرسش نامه انجام شد. جامعه آماری مطالعه شده، کارکنان پارس جنوبی بودند. برای تحلیل یافته ها از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مانند همبستگی، مقایسه میانگین ها، رگرسیون چندگانه و سایر آزمون ها استفاده شد. تعداد نمونه مطالعه شده 400 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که میانگین مسئولیت پذیری اجتماعی در میان کارکنان برابر 51/83 است که این نمره در مقایسه با میانگین موردانتظار (105) در حد کمتری قرار دارد و بیانگر میزان مسئولیت پذیری پایین کارکنان است. نتایج نشان می دهد که بین میزان رضایتمندی اقتصادی و میزان مسئولیت اجتماعی آن ها (29/0 =<) رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که رضایتمندی اقتصادی به اندازه (19/0= <) در تبیین متغیر وابسته تأثیر دارد و 53/0 درصد از واریانس متغیر مسئولیت پذیری اجتماعی را تبیین کرده و توضیح داده است (53/0=<). بحث اساسی در این پژوهش مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان پارس جنوبی است. آنچه از نتایج پژوهش حاضر برمی آید، این است که میانگین مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان کمتر از حد متوسط است. این نتیجه آن چیزی را که فایول مطرح می کند مبنی بر اینکه مسئولیت پذیری اجتماعی افراد در سازمان، در تن دادن آن ها به قواعد و اصول برنامه ریزی شده ای است که در سازمان برای آن ها مطرح است، تا حدی در بُعد قانونی مسئولیت پذیری اجتماعی خدشه دار می کند. به تعبیر زیمل، مسئولیت پذیری اجتماعی، نوعی وظیفه مدنی است که به رفاه دیگران در جامعه کمک می کند.