مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
سنتزپژوهی
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
۲۳۷-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
آموزش قرآن کریم بخش مهمی از برنامه های درسی فراگیران دوره ابتدایی را تشکیل می دهد این مهم علاوه بر نقشی که در تثبیت هویت دینی فراگیران دارد موجب تحقق سایر اهداف تربیتی در نظام آموزشی می شود. شناخت مولفه ها و شاخص های برنامه درسی آموزش روخوانی و زمینه طراحی الگویی جامع در زمینه تربیت دینی را فراهم می آورد. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های الگوی برنامه درسی آموزش روخوانی و روان خوانی قرآن کریم است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن سنتزپژوهی است. جامعه پژوهش کلیه مقالاتی می باشند (134 مقاله) که از سال 2012 میلادی و 1389 شمسی تاکنون در مورد مؤلفه های برنامه درسی آموزش روخوانی و روان خوانی قرآن کریم در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 30 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوا به شیوه مقوله بندی برمبنای الگوی سنتزپژوهی روبرتس استفاده شده است. جهت بررسی اعتبار یافته ها از کدگذاری مجدد یافته ها بر مبنای روش اسکات (2012) استفاده شده و ضریب توافق بین ارزشیابان 74 درصد محاسبه گردید. مؤلفه های الگوی برنامه درسی آموزش روخوانی و روان خوانی قرآن کریم در 5 بُعد، 18 محور و 76 مقوله شامل مؤلفه های رویکردی آموزش، مؤلفه های روشی در آموزش، مؤلفه های مرتبط با معلم، الزامات محیطی و ارزشیابی شناسایی شدند.
شاخص ها و مؤلفه های برنامل درسی محیط کار استادان دانشگاه: رویکردی در راستای توسعه حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
103 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شاخص ها و مؤلفه های برنامه درسی محیط کار برای استادان دانشگاه است؛ رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن سنتزپژوهی است. جامعه پژوهش نیز تمامی مقالاتی هستند (218 مقاله) که از سال 2010 تا 2023 میلادی در مورد شاخص های برنامه درسی محیط کار برای استادان دانشگاه ارائه شده اند. نمونه پژوهش 30 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی مقالات مورد مطالعه، گردآوری شده اند. در راستای اعتبارسنجی یافته ها معیارهای لینکلن و گوبا (1989) به کار گرفته شد، به این صورت که صحت و استحکام یافته ها از طریق سه معیار تأییدپذیری، اعتبار و اطمینان حاصل شد. با تجزیه و تحلیل داده ها، ابعاد برنامه درسی محیط کار برای استادان در 5 بُعد، 16 محور و 59 شاخص شامل ابعاد راهبردها و برنامه های آموزشی (شامل شاخص هایی چون نیازسنجی، یادگیری شبکه ای، خودراهبری، کوچینگ و منتورینگ و توجه به مهارت های یادگیری)، مدیریت دانش (دانش افزایی و کسب دانش، تسهیم دانش، انتقال و انتشار دانش)، بُعد سازمانی (مشتمل بر شاخص های توجه به ویژگی های شخصیتی و ادراکی استادان، رهبری تحول آفرین و تعهد سازمانی و شغلی)، پژوهش محوری (ارزش گذاری به یافته های پژوهشی و نتایج تحقیقاتی، کیفیت بخشی به برنامه های پروژه ای و پژوهش های کاربردی و توجه به روحیه پژوهشی استادان) و شبکه سازی و ایجاد اجتماعات یادگیرنده (مشتمل بر محورهایی چون شبکه سازی درون دانشگاهی و برون دانشگاهی) مورد سازمان دهی قرار گرفت. نتایج نشان داد برنامه درسی محیط کار استادان دارای ابعاد مختلفی است که توجه به آن زمینه تحول در توسعه حرفه ای استادان را فراهم می آورد.
سنتزپژوهی موانع انتقال یادگیری در آموزش های سازمانی؛ مقدمه ای برای برنامه ریزی آموزشی در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به تغییرات سریع در دانش و اطلاعات انسانی و در نهایت تغییر اهداف سازمان ها، نیاز به همگام شدن نیروی انسانی احساس می شود که مهمترین راهکار در این راستا، آموزش است که دانش، مهارت ها و توانایی های کسب شده در یک برنامه آموزشی منجر به تغییر پایدار در نحوه انجام وظایف کاری می شود که به مفهوم انتقال یادگیری اطلاق می شود. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی و چارچوب بندی موانع انتقال یادگیری سازمانی بود.روش شناسی: استراتژی این پژوهش سنتزپژوهی و از طریق رویکرد کیفی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اسناد و مدارک موجود در منابع پایگاه های استناد جهان اسلام، جهاد دانشگاهی و مگیران،گوگل اسکالر و ساینس دایرکت بود. نمونه گیری، هدفمند و نمونه شامل کلیه اسناد موجود در زمینه آموزش سازمانی، یادگیری سازمانی، انتقال یادگیری سازمانی، موانع انتقال یادگیری سازمانی، مهارت آموزی و آموزش های ضمن خدمت بود. جمع آوری منابع و اسناد تا زمانی که داده ها از لحاظ نظری اشباع نشد، ادامه یافت. از میان 247پژوهش دریافت شده، 70مورد بر اساس میزان تطابق با پژوهش حاضر انتخاب شدند. ابزار پژوهش چک لیستی برگرفته از مقالات مرتبط با کلیدواژگان بود. سپس تحلیل داده ها به شیوه استقرایی صورت گرفت و مضامین و عوامل تکرار شونده حذف و موانع اصلی و نهایی دسته بندی و برای هر دسته عنوانی کلی اتخاذ گردید. سپس عناوین کلی در اختیار اساتید صاحب نظر قرار گرفت و آنها صحت بعضی مقولات را تأیید و بعضی را رد کردند. مقولات تأیید شده به صورت منسجم درآمد و مرجع هر مقوله مقابل آن ذکر شد. یافته ها: یافته ها نشان داد اصلی ترین موانع انتقال یادگیری سازمانی؛ به ترتیب شامل عدم کیفیت آموزشی و مدیریتی مربیان، عدم وجود فرهنگ یادگیری، عدم وجود مدیریت تحول گرا و حمایتگر، حجم زیاد وظایف شغلی و چالش پذیری آنها، عدم مطلوبیت محتوای ارائه شده ، ارزشیابی نامطلوب، عدم نظارت یا نظارت نادرست بر کارآمدی دوره، زمان بندی نامناسب دوره ها و عدم آمادگی یادگیرنده می باشد. نتیجه گیری و پیشنهادات: با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود؛ انتخاب مدرسین دوره های متناسب با شرایط یادگیرندگان و به صورت تخصصی صورت بگیرد ، سیاست ها و راهبردهای کلان آموزشی و مدیریتی از ابتدا بر اساس کاربست آموزش بنا شود و امتیازاتی که صرفاً مربوط به حضور و شرکت در دوره های آموزشی است، حذف گردد.نوآوری و اصالت: پژوهش حاضر برای اولین بار، به شناسایی تمامی موانع انتقال یادگیری سازمانی در سازمان های مختلف داخل و خارج کشور به صورت جامع با استفاده از استراتژی سنتزپژوهی پرداخته است.
سنتزپژوهی عوامل موثر بر اثربخشی دعا در زندگی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶
20 - 37
حوزههای تخصصی:
انس با خدا لازمه زندگی بشر است؛ چراکه با یاد خداست که دل ها آرام می گیرد. هدف این تحقیق استخراج مؤلفه های اثربخش مناجات، دعا و ارتباط با خدا و تاثیر آن ها بر زندگی انسان با خدا بود. این تحقیق که از نظر هدف کاربردی بود، به روش کیفی با رویکرد سنتزپژوهی انجام شد. در این راستا برای بررسی پیشینه پژوهش و گردآوری داده ها با توجه به اهداف، از مقاله ها، پایان نامه های ارشد و دکتری داخلی و خارجی استفاده گردید. واژگان مورد استفاده ارتباط با خدا، انس با خدا، انگیزه بخشی دعا و مناجات و اثر دعا و مناجات بر زندگی انسان بود که ابتدا بر اساس معیار ورود 325 پژوهش شناسایی، ولی بر اساس معیار خروج 280 مورد از آن ها کنار گذاشته شد و در نهایت، 45 پژوهش برای تحلیل نهایی از طریق نرم افزار NVivo10 برگزیده شد. یافته های تحقیق منجر به شناسایی سه درون مایه «شناختی»، «عاطفی» و «رفتاری» شد؛ به طوری که درون مایه «شناختی» شامل خودشناسی، خداشناسی، نبی شناسی، معصوم شناسی، معادشناسی و فریضه شناسی؛ درون مایه «عاطفی» متشکل از سه طبقه «خدادوستی»، «خوددوستی» و «انسان دوستی» و درون مایه «رفتاری» مشتمل بر سه طبقه «عمل به واجبات»، «ترک محرمات» و «عمل به مستحبات» است. در نهایت، بر اساس عوامل شناسایی شده الگویی ارائه گردیده است که می تواند منشور راهنمای دست اندرکاران تعلیم وتربیت و مروجان دین و زندگی برای تبیین انس با خدا به منظور رسیدن به سعادت و کمال باشد.
شناسایی مؤلفه های الگوی اقناع افکار عمومی در رسانه های اجتماعی: یک مطالعه ی سنتز پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳۹
68 - 41
حوزههای تخصصی:
امروزه نقش واهمیت رسانه ها در اطلاع رسانی و شکل دهی به افکار عمومی بر کسی پوشیده نیست ودر میان انواع رسانه ها،رسانه های اجتماعی با تحولاتی که در ابعاد مختلف فناوری، تجهیزات، حجم و روش داشته اند، می توانند به عنوان حامل و فرستنده پیام دراقناع افکار عمومی بیشترین تاثیرراداشته باشند.تحقیق حاضرباهدف شناسایی مولفه های الگوی اقناع افکار عمومی در رسانه های اجتماعی انجام شده ورویکرد پژوهش از نوع کیفی با استفاده از راهبرد سنتز پژوهی میباشد. جامعه آماری در بخش اول شامل کلیه مقاله های مرتبط با موضوع "اقناع "، "افکار عمومی"، "رسانه های اجتماعی" در بازه زمانی 2010 تا 2023 بود. نمونه آماری شامل کلیه اسناد و منابع مرتبط با موضوع به تعداد 75 سند می باشد که22 موردپس از چندین مرحله غربالگری بر اساس عنوان، چکیده و محتوا،انتخاب و وباروش کدگذاری مخصوص مطالعات کیفی تحلیل گردید.نتیجه نشان داد مولفه های الگوی اقناع افکار عمومی در بستر رسانه های اجتماعی شامل پنج مولفه اصلی(مقوله هسته ای) است که عبارتند از: راهبرد های متقاعدسازی، اعتماد و صداقت، مخاطب محوری، کمیابی و ویژگی پیام . با توجه به نتیجه تحقیق پیشنهاد می شودازسوی فعالان ،کنشگران ومدیران عرصه رسانه برای اقناع افکاری عمومی در رسانه های اجتماعی ،اعتمادسازی درمیان مخاطبان صورت گیرد. سپس، برای تولید پیام های اقناعی عناصری چون صداقت،اعتبار ،جذابیت وجلب اعتماد مخاطب را درنظر گرفته و راهبردها وتکنیک های اقناعی مناسب را انتخاب نمایند. همچنین به مخاطب، نیاز ها و اهداف او از حضور در رسانه های اجتماعی توجه نموده، پیام های غیرتکراری و جذاب تولید و منتشر نمایند.
واکاوی مؤلفه های برنامه درسی ریاضی دانش آموزان با آسیب بینایی مبتنی بر رویکرد دانش آموز محور: سنتز پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به رویکرد دانش آموز محوری در برنامه درسی ریاضی دانش آموزان با آسیب بینایی باید برای فرد فرد دانش آموزان اهداف خاص و منحصر به فردی تدوین تا نیازهای ویژه هر یک از آنها برطرف شود. هدف پژوهش حاضر شناسایی ویژگی مؤلفه های برنامه درسی ریاضی دانش آموزان با آسیب بینایی با رویکرد دانش آموز محور بود. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع سنتزپژوهی انجام شد. منابع مورد مطالعه، شامل پژوهش های علمی معتبر در این زمینه بود که با توجه به جستجوی منظم در پایگاه های اطلاعاتی براساس معیارهای ورودی تعداد 1896 پژوهش علمی شناسایی و در نهایت براساس معیارهای خروجی 23 مقاله جهت تحلیل نهایی انتخاب شد. برای گزارش و ثبت اطلاعات پژوهش های اولیه از سیاهه ی طراحی شده توسط پژوهشگر استفاده شد. با توجه به الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس اطلاعات به دست آمده کدگذاری و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: ویژگی های مؤلفه های برنامه درسی ریاضی دانش آموزان با آسیب بینایی با رویکرد دانش آموز محور براساس عناصر دهگانه ا کر ارائه شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که برنامه درسی ریاضی با رویکرد دانش آموز محور برنامه ای مرتبط با نیازها، علایق و توانایی های دانش آموزان با آسیب بینایی است که به تجربیات قبلی مرتبط با زندگی واقعی آنها توجه می کند. در این برنامه درسی؛ مشارکت در یادگیری، داشتن مهارت های لازم معلم در آموزش ویژه برای یادگیری ریاضی و برجسته سازی لمسی دارای اهمیت است.
ارائه مدل مفهومی مؤلفه های بی انگیزگی تحصیلی: یک مطالعه سنتز پژوهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های کیفی در علوم تربیتی سال اول تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳
75 - 107
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل مفهومی بی انگیزگی تحصیلی بود. این پژوهش با روش کیفی سنتزپژوهی انجام گرفت. جامعه آماری، شامل کلیه متون پژوهشی داخلی و خارجی در دسترس، مراجع مرتبط و اسناد بالا دستی نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 17 سند که به صورت مرتبط به حوزه بی انگیزگی تحصیلی پرداخته بودند، انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش چک لیست بود که روایی صوری و محتوایی آن مورد تأیید 3 نفر از متخصصان علوم تربیتی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک تحلیل مضون استفاده شد. براساس یافته های پژوهش، 55 ویژگی در چهار مضمون اصلی و 18 مضمون فرعی با عناوین: مضمون عوامل فردی با شش مضمون فرعی (خودتنظیمی، تجربه هیجانات در مدرسه، اضطراب و وسواس فکری، عدم آگاهی، نداشتن هدف)، مضمون عوامل خانوادگی با پنج مضمون فرعی (خانواده از هم گسیخته، سبک فرزندپروری، پایگاه اقتصادی اجتماعی، تعارض رفتاری، نشاط و انگیزه)، مضمون عوامل آموزشی با پنج مضمون فرعی (معلم اثربخش، روش تدریس نوین، جایگاه مشاور، زیرساخت آموزشی، محتوای درسی)، بعد مهارت مدیریتی با دو مؤلفه (مدیریت کلاس، سازماندهی کلاس) و مضمون عوامل اجتماعی با دو مضمون فرعی (رسانه های اجتماعی، ارتباطات اجتماعی) تلخیص و دسته بندی شدند. بر پایه مضامین شناسایی شده، مدل مفهومی بی انگیزگی تحصیلی ارائه و اصول آن نیز پیشنهاد شد. نتیجه اینکه انگیزه تحصیلی به مجموعه عوامل و تعاملات پیچیده بین آنها بستگی دارد عوامل زیادی به صورت زنجیروار بر از بین بردن انگیزه و ایجاد بی انگیزگی تحصیلی مؤثر است، که می توان به عوامل فردی، اجتماعی، خانوادگی و آموزشی اشاره کرد.