۱.
کلیدواژهها:
ایمان عمل صالح اهل کتاب متکلمان اسلامی رستگاری سرنوشت اخروی
چه سرنوشتی در آخرت در انتظار پیروان سایر ادیان خواهد بود؟ آیا سرنوشت اُخروی غیرمسلمانان تابع نحوه ی عملکردشان در دنیا است یا این که سرنوشت اخروی آنها بدون ارتباط با اعمال دنیوی آنان، دوزخ خواهد بود؟ هدف این مقاله بررسی سرنوشت اُخروی غیرمسلمانان از دیدگاه متکلمان اسلامی است. دیدگاه های اصلی در بحث را می توان به چهار دسته تقسیم نمود: 1- انحصارگرایی مذهبی 2- انحصارگرایی دینی 3- شمول گرایی و 4- کثرت گرایی.
دیدگاه کثرت گرایی در باب نجات، بدین معنا که پیروان همه ادیان به طور برابر اهل نجاتند؛ در میان متکلمان اسلامی قایلی ندارد. این پژوهش نشان خواهد داد که اکثر متکلمان در این بحث انحصارگرا هستند. اما غالب متکلمان انحصارگرا هم با این که صریحاً، پیروان دین یا مذهب خود را اهل نجات و غیر آن را اهل هلاکت معرفی کرده اند اما در آراء و عقاید کلامی آنان با اصولی برخورد می کنیم که حداقل نشان از شمول گرایی دارد که با مبنای آنها یعنی انحصارگرایی مغایرت خواهد داشت. علی رغم این که در هر زمانی یک دین حق وجود دارد و پیروان راستین آن اهل نجاتند، پیروان سایر ادیان مشروط به شرایطی نیز می توانند نجات یابند و رحمت و لطف و عفو الهی ایجاب می کند که واجدان ایمان و عمل صالح و غیرمعاندان از رستگاری اخروی بهره مند گردند.
۲.
کلیدواژهها:
ابن عربی معاد روحانی معاد جسمانی جسم طبیعی جسم عنصری
ابن عربی معاد را هم روحانی و هم جسمانی می داند . از نظر وی، ماهیت حقیقی معاد و حشر ، جمع شدن نفوس جزیی درنفس کلّی است . معاد جسمانی نیز دارای دو کیفیت متفاوت برای بهشتیان و دوزخیان است. زیرا حشر جسم بهشتیان به شکل دنیوی نیست ؛ بلکه جسم محشور شدة آنها ، جسم لطیف ملکوتی است که موسوم به جسم طبیعی است و از نشأت عنصری و دنیوی برتر است و خواصّ دنیوی ندارد . امّا حشر جسم دوزخیان ، به گونة عنصری ، و مبتنی بر مزاج دنیوی است و قابل زوال و تغییر و کون و فساد است ؛ زیرا دوزخیان به علّت اتکاء به دار عنصری و هوا و هوسهای زود گذر دنیوی ، درهای روحانیت برای همیشه به روی آنها بسته است ؛ لذا از عالم عناصر رهایی نخواهند یافت. در این مقاله به بیان دیدگاه ابن عربی در مورد لزوم معاد جسمانی و نیز به کیفیّت این معاد پرداخته شده است .
۳.
کلیدواژهها:
شیخ اشراق معرفت نفس معرفت شهودی هدف غایی اهداف واسطه ای تربیت عرفانی
با توجه به رشد فزاینده انگیزه های عرفانی در جوانان، که سبب رشد مسلک ها و دیدگاه های نابخردانه گردیده است، این مقاله به دنبال بررسی دیدگاه های عرفانی برآمده است. بدین لحاظ دیدگاه عرفانی سهروردی را به لحاظ غنای فلسفی آموزه های عرفانی، مورد بررسی قرار می دهیم تا از منظر او به بررسی مبانی فلسفی، مراحل و شرایط سلوک عرفانی و شناخت دلالت های تربیتی دیدگاه وی مبادرت نماییم. در این مقاله از روش توصیفی- تحلیلی که روشی رایج در مطالعات و تحقیقات مربوط به حوزه فلسفه تعلیم و تربیت می باشد، استفاده شده است. بازتاب مراحل سلوک و اندیشه های تربیتی در اهداف آموزش متجلی می شود، اهداف تربیت عرفانی به «اهداف واسطه ای» و «هدف غایی» تقسیم می شود، اهداف واسطه ای عبارت است از کسب معرفت شهودی، پرورش عقل، عشق، عبودیت و هدف غایی که در مسیر زندگی، چیزی جز استمرار حضور و احساس خدا نیست که از آن به فنای فی الله تعبیر می شود. هم چنین اصول و روش های تربیت عرفانی از میان آثار شیخ اشراق استخراج و بیان گردیده است. این پژوهش بر معرفت شهودی که شخصی ترین معرفت است و از طریق دیدار حقایق به چشم دل و قلب متحقق می گردد و ابزار آن نیز تزکیه نفس و تصفیه روح می باشد و قلب انسان آن را واجد می گردد، تاکید کرده است. از نظر شیخ اشراق معرفت نفس محوری ترین ابزار شناخت است، که بر اساس علم حضوری و خودآگاهی استوار است.
۴.
کلیدواژهها:
معیار صدق و کذب در ارتباط پزشک و بیمار
در اهمیت راستگویی همین بس که حضرت امام جعفر صادق فرموده اند: راستگو در محل نجات و کرامت است و دروغگو درتباهی و هلاکت. از سویی معیار صدق و کذب فارغ از آنکه اخلاقی باشد یا منطقی ، نزد دانشمندان یکی از این چهار گزینه است: 1) خبر غیر مطابق با واقع 2) خبر غیر مطابق با واقع همراه با علم و آگاهی به آن و نه سهوا 3) خبر غیر مطابق با باور گوینده 4) خبر غیر مطابق با باور گوینده که موجب فریب شود. اما اینکه پزشکان در هنگام بیان خبر بد به بیماران ، موازین صدق و کذب را چگونه رعایت کنند جای بحث فراوان دارد بخصوص آنکه احادیث بسیاری مبنی بر رفق و مدارای پزشک با بیمار در دست است و در مقاله اشاره خواهد شد. پس معیار صدق و کذب در ارتباط پزشک و بیمار چیست؟ از امیرالمومنین (ع) روایت شده است که: «الصدق مطابقة المنطق للوضع الالهى و الکذب زوال المنطق عن الوضع الالهى»؛ یعنی آنچه خداوند قرار دهد و بپسندد معیار راستی و درستی است و نه مطابقت با واقع یا مطابقت قول یا فعل با اعتقاد گوینده یا فاعل. حال اگر فعل و یا قولی بر مبنای قرارداد الهی انجام شد و مطابق با واقع بود و یا مبتنی بر باور گوینده بود که به طریق اولی صادق است، اما اگر هم که نبود گوینده کاذب نیست و فعل یا قول شخص دروغ نخواهد بود. در این مقاله با بحث روایی و همچنین منطقی ، معیاری نظری و متفاوت از چهار معیار فوق در صدق و کذب ارائه می کنیم و بیان میداریم که رعایت حقیقت گویی در رابطه پزشک و بیمار، معیار عملی همه جایی نداشته و معتقدیم که این معیار نظری ارائه شده در این مقاله در این ارتباط خاص رهگشاست.
۵.
کلیدواژهها:
پارادوکس استقراء تأیید حکم کلی کلاغ ها سآبی
مقاله حاضر در مورد مباحث مهم معرفت شناسی، یعنی بحث استقراء، انشاء حکم کلی از مشاهده برخی مصادیق جزئی و تهیه شواهد و قرائن خوب برای تأیید آن است. مسأله این است که ما برای تأیید یک حکم کلی به چه تعداد و با چه کیفیتی از شواهد و قرائن نیازمندیم. همه ما قضیهG1 «هر حکم کلی، بوسیله مصداقیش تأیید می شود» را قبول داریم. ولی دو پارادوکس تأیید، با عنوان پارادوکس کلاغ ها و سآبی می خواهند نشان دهند که قبول این قضیه در برخی موارد دچار پارادوکس می شود. پارادوکس کلاغ ها که توسط کارل همپل کشف شد نشان می دهد یک کفش سفید، باید مؤید قضیه «همه کلاغ ها سیاه هستند» باشد در حالیکه ما به روشنی می دانیم چنین نیست. سآبی(سبز+آبی)، واژه اختراعی نلسون گودمن برای نشان دادن نارسایی G1 است. شی ء x ، سآبی به شمار می آید اگر و تنها اگر یکی از دو شرط ذیل را داشته باشد: X سبز است و ملاحظه شده است.X آبی است و ملاحظه نشده است. بنابراین طبق تعریف، مجموعه اشیاء سآبی تنها از اشیاء سبز ملاحظه شده، به همراه اشیاء آبی ملاحظه نشده ساخته می شود. مطابق قضیه اول همه زمردهای ملاحظه شده از آنجا که همه آنها سبز هستند، سآبی محسوب می شوند. بنابراین طبقG1 آنها مؤید این فرضیه که همه زمردها سآبی هستند می باشند. ولی این نامعقول است زیرا اگر این فرضیه که همه زمردها سآبی هستند درست باشد پس زمردهای ملاحظه نشده آبی خواهند بود. ولی همه می دانیم که این نادرست است.