مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
الحاد
حوزه های تخصصی:
در باور کردن بسیاری از حوادث تاریخی که تاکنون نقل شده، به تعقل بیشتر و اندیشه ای ژرف تر نیاز است؛ به ویژه اتفاقاتی که به شخصیت های بزرگ ادبی، علمی و سیاسی مربوط می شود. اخباری که در مورد بشار بن برد و علت قتل او گزارش گردیده نیز از این نوع است. بسیاری علت قتل او را زندیق بودن او می دانند، اما به علل زیر به نظر می رسد که حقیقت، این گونه نباشد:
1. بشار هجوگو بوده و هجا را حتی برای خلفا و بزرگان هم به کار برده و این کار باعث شعله ورشدن آتش کینه و حسد در دل آن ها شده است.
2. در کنار اشعاری که در الحاد و کفر به او منسوب است، اشعار توحیدی دیگری نیز هست که بر موحد بودن وی دلالت دارد.
3. با آنکه کیفر زندیق اعدام بوده، اما بشار در ابتدای امر اعدام نشده، که با ضربات شلاق فوت کرده است و این خود باعث ابهام دیگری در علت قتل اوست.
4. اشعاری از بشار یافت می شود که نشان دهنده توبه وی از گناهان گذشته است و اطلاق زندیق بر شخص تائب وجهی ندارد.
5. ندامت مهدی (خلیفه عباسی) از قتل شاعر دلیل واضحی است که اعدام وی به علت کینه بزرگان و صاحب منصبان و نه کفر و الحاد بوده است.
حقیقت غایی در آیین بودا
حوزه های تخصصی:
آیین بودا، که در شرق آسیا جایگاه خاص و ویژه ای دارد، دارای سه فرقة مهم و اصلی است. این فرقه ها با نام های مهایانه، تراودا و چرخ الماس یا لامایی شناخته میشوند.
از سوی دیگر، مباحث الهیات، مخصوصاً نگرش این عده به حقیقت غایی، موضوعی جذاب و جالب توجه است که باید با دقت بیشتری به آن توجه کرد. در این نوشتار، تلاش بر این است که نگرش این سه مکتب به امر الوهی و حقیقت غایی را بررسی کرده، الحادی بودن تراودا، و همه خدایی و یا شرکآمیز بودن مهایانه و چرخ الماس را نشان دهیم.
البته لازم به ذکر است که فرقة لامایی درحقیقت تقریری از فرقة مهایانه در این موضوع شمرده میشود.
جستاری در باب خداشناسی در اندیشة ناگارجونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نحوة مواجهة ناگارجونه با مسئلة خدا و شناخت او نشان می دهد که توسل به دیدگاه های الاهیاتی ای چون خداباوری، الحاد، لاادری گرایی، و وحدت وجود نمی تواند برداشت درستی از دیدگاه مکتب مادهیمیکه در باب وجود خداوند را فراروی ما نهد. ناگارجونه در پی آن است با تحلیلی نقادانه به سراغ تصوری برود که عامة مردم از مفهوم خدای شخصی دارند. این مقاله می کوشد براهین ناگارجونه را به شیوة فلسفة دین نظام مند کند و در اختیار خوانندگان قرار دهد. رویکرد حقیقی مکتب مادهیمیکه به وجود خداوند برخلاف آن چه مرسوم شده نه رویکردی توحیدی است و نه رویکردی الحادی؛ توحیدی نیست، چون این مکتب نمی گوید «خدا وجود دارد» و الحادی هم نیست، زیرا از گزارة «خدا وجود ندارد» نیز دفاع نمی کند و هر دو را غیر عقلانی می داند. این رویکرد توجه محققان اندیشه های مکتب مادهیمیکه را در گذشته به خود جلب نکرده و امید است که این جستار بتواند فهم بهتری از تلقی مکتب بودایی مادهیمیکه در باب مسئلة وجود خداوند به دست بدهد.
بررسی و تطبیق مفهوم خدا و اصالت در اندیشه کرکگور و سارتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی چگونگی قرار گرفتن انسان در جای گاه حقیقی و واقعی خود و یافتن موقعیت پایدار برای وی، تاریخی به موازات عمر بشر دارد. از سوی دیگر، بخش سترگی از پرسش ها و پاسخ های اندیش مندان در طول تاریخ، به امری ماورایی و نیرویی مافوق طبیعی( خدا) اختصاص داشته است. از این رو، دو مسئله و پرسش بسیار مهم که هم واره ذهن بشر را به خود مشغول کرده، یکی مسئله خداوند است و دیگری جای گاه حقیقی انسان که به وسیله یک انسان با اصالت و اصیل، به دست می آید، بوده است. به نظر برخی از فلاسفه، انسان اصیل کسی است که رابطه ای استوار و محکم با خداوند داشته و از دستورات او به خوبی پیروی کند. و به نظر برخی دیگر، اصالت انسان منوط به درک این واقعیت است که وجود انسان محور و نقطه ثقل هستی است. بر این اساس، نباید انسانیت خود را به بهای اندکِ وعده های آسمانی بفروشد. سورن کیرکگور، فیلسوف اگزیستانسیالیست خداباور معاصر، با نگاهی ایمان محور دیدگاه های گیرایی در این زمینه ارائه داده و در طرف مقابل، هم نحله او ژان پل سارتر، فیلسوف اگزیستانسیالیست ملحد، به گونه ای دیگر و با پیش زمینه ای انسان محور، پاسخ هایی قابل تامل به این مسائل ارائه داده. از این رو، در این مقاله سعی شده با حفظ اختصار، مسئله خدا و اصالت انسان به صورت دقیق از نگاه این دو اندیش مند، مورد بررسی قرار گیرد.
داوری معرفتی بین خداباوری و الحاد براساس فضیلت گرایی معرفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سه نگره خداباوری، الحاد و لاادری گری با حجم انبوهی از مناقشات، در کانون مباحث فلسفه دین بوده و طرف داران هریک سعی در غلبه بر ادله مخالف و اثبات ادعای خود داشته و دارند. یکی از پیش زمینه های ضروری برای داوری بین این ادعاها، تعیین الگوی حاکم و مبنای ارزیابی است که قرینه گرایی، ایمان گرایی، معرفت شناسی اصلاح شده و رویکردهای مصلحت اندیشانه و عمل گرایانه، نمونه هایی از این معیارها به شمار می روند. معرفت شناسی فضیلت محور از رویکردهای نوین است که نقش فضایل عقلانی را در ارزش معرفتی باورها پررنگ می کند و راه اصابت باور را به صدق، برآمدن آن از فعالیت فضایل عقلانی می داند. درنتیجه برای ارزش سنجی معرفتی هر باوری باید کم و کیف به کارگیری فضایل پیش گفته را در فرایند معرفتی عامل ردیابی کرد. این پژوهش با سیری کلی در گونه های رایج برای داوری بین خداباوری و الحاد و نیز گزارشی کوتاه از معرفت شناسی فضیلت محور به روایت لیندا زگزبسکی درصدد نشان دادن ارزش معرفتی اعتقاد به خدا در مقابل عدم آن براساس رویکرد پیش گفته است.
توهم خدا یا توهم داوکینز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو، شرح تقابل اندیشه دو شخصیت معروف در دو حوزه الهیات و الحاد است. یکى از این دو، ریچارد داوکینز، مى کوشد در کتاب «پندار خدا» از همه تخصص خود در حوزه زیست شناسى فرگشتى یارى بجوید و به بى خدایى و الحاد برسد و در نقطه مقابل، آلیستر مک گراث، با تصنیف کتاب «پندار داوکینز» تلاش دارد به نقدى منصفانه از این کتاب بپردازد و به مخاطبان نشان دهد که علوم تجربى و به طور خاص، نظریه فرگشت با خداباورى در تنافى نیستند. نکته درخور توجه اینکه هر دو نفر در فضاى دانشگاه آکسفورد تنفس کرده و هر دو تجربه الحاد را از سر گذرانده اند؛ با این تفاوت که اولى هنوز با پافشارى بر الحاد خود، مشهورترین و پرارجاع ترین ملحد جهان شده، ولى دومى با وجود تخصص در علوم تجربى، از الحاد دست شسته و به مدافعى سرسخت براى خداباورى بدل گشته است.
اتهام به الحاد و مصادیق آن در دوران سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الحاد در علم کلام و فقه اسلامی به معنای انکار وجود خدای یگانه، نپذیرفتن دین حق، بازگشت از دین اسلام یا ارتکاب گناه در مسجد الحرام است. لیکن در طول تاریخ، طبقه حاکم و رهبران فرقه های مذهبی مکرراً از اتهام به الحاد به عنوان دستاویزی برای حذف رقیبان و مخالفان استفاده نمودند. در دوره سلجوقیان، مناسبات حکومت با دستگاه خلافت عباسی که بر دعوی قیمومیت سیاسی و مذهبی بر سرزمین های اسلامی مبتنی بود، وارد مرحله متفاوتی شد که به تبع، بر نوع نگرش و مصادیق اتهام بر الحاد تأثیرگذار بود. پژوهش حاضر ضمن بررسی مصادیق اتهام به الحاد در دوره سلجوقی و ویژگی های شخصیتی و فکری متهمان به الحاد، درصدد پاسخ به این پرسش است که اتهام به الحاد در دوران سلجوقیان بیشتر متأثر از شرایط سیاسی و اجتماعی بوده یا از گرایشات و تعصبات دینی نشأت گرفته است. در این پژوهش، داده ها به روش کتابخانه ای گردآوری و به شیوه توصیفی–تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته. حاصل پژوهش مبین این امر است که جهت گیری سیاسی حاکمیت، میزان وابستگی سلجوقیان به نهاد خلافت، تعصب دینی و مذهبی نظام حاکم و علما، فضای اجتماعی– مذهبی و به سخن دیگر عوامل سیاسی و مذهبی توأمان در ایراد اتهام الحاد به افراد، گروه ها یا مکاتب فکری نقش مهّمی داشته است.
از سازگارگرایی تا ضدسازگارگرایی خداباوری و تکامل داروینی: بررسی و نقد چهار دیدگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، با ارائه یک دسته بندی چهارگانه از معتقدان به سازگارگرایی و ضدسازگارگرایی تکامل داروینی با الهیات و خداباوری، آرای برخی از مهم ترین نمایندگان این دسته های چهارگانه مطرح شده است. داکینز و دنت از گروه ضدسازگارگرایان اتئیستی و علامه طباطبایی از گروه ضدسازگارگرایان خداباور انتخاب شده اند. جان هات در گروه سازگارگرایان تفکیکی و شهید مطهری و پلانتینگا نیز در گروه سازگارگرایان خداباور مورد بررسی قرار گرفته اند. پس از بررسی آرای هر گروه و بیان برخی از انتقادات، در پایان، در مورد امکان سازگاری تکامل داروینی (با برخی ویژگی های آن مثل انتخاب طبیعی) با الهیات و خداباوری تردیدهایی مطرح شده است.
الحادِ اصل موضوعی سارتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژان پل سارتر یکی از فیلسوفان ملحد قرن بیستم است. او با دلایل فلسفی به موضع الحادی خود نرسید بلکه دلایل روان شناختی و جامعه شناختی باعث شد تا در دوازده سالگی الحاد را، به تعبیر خودش، «شهود» کند. بنابراین الحاد سارتر در اصل غیرفلسفی و غیراستدلالی است و در فلسفه او به عنوان یک نتیجه یا نقطه پایان مطرح نمی شود بلکه نقش یک اصل موضوع یا نقطه شروع را ایفا می کند. در این مقاله برای اثبات این جنبه از الحاد سارتر سه دلیل آورده شده است.
قانون علیت به مثابه بنیان هستی شناختی خداشناسی عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خداشناسی عقلی بر سه دسته مبادی تصدیقی، یعنی مبادی معرفت شناختی، زبان شناختی و هستی شناختی استوار است که مهم ترین مبنای هستی شناختی آن، قانون علیت و فروع آن است. درمجموع چهار دیدگاه در مناط نیاز به علت و به بیان دیگر، چهار تقریر از قانون علیت وجود دارد که پذیرش هر یک، نتایج خاصی در خداشناسی فلسفی در پی دارد.
بنا به ادعای برخی فیلسوفان غربی، «هر موجودی نیازمند علت است»؛ درنتیجه راهی برای اثبات وجود خدا به مثابه علت غیرمعلول و خالق غیرمخلوق وجود ندارد. الحاد و خداناباوری بسیاری از اندیشمندان غربی در نادرستی برداشت ایشان از قانون علیت ریشه دارد.
بر پایه سه تقریر دیگر می توان وجود خدا را اثبات کرد؛ اما در تصویر نحوه نیازمندی غیرخدا به خداوند متعال، اختلاف دارند. بنا بر تقریر متکلمان و مردم عادی، «هر حادث زمانی، محتاج علت است». با این تقریر، وجود خدا اثبات می شود؛ ولی مخلوقات تنها در حدوث خود نیازمند به اویند. بنا بر تقریر فیلسوفان پیش از ملاصدرا «هر ممکن الوجودی محتاج علت است»؛ در نتیجه خدا به مثابه واجب الوجود اثبات می شود و همه ممکنات در حدوث و بقای وجود خود، نیازمند واجب اند. اما طبق دیدگاه ملاصدرا «هر موجود رابط، محتاج علت است». امتیاز این دیدگاه بر دو دیدگاه پیشین، این است که تحلیل عمیق تر و دقیق تری از نحوه نیازمندی مخلوقات به خداوند متعال را به تصویر می کشد
مسئلة خفای الهی از دیدگاه جان شلنبرگ و پل موزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنتی برای وجود خداوند را اصلاً قانع کننده نمی یابند. آن چه ممکن است بدتر از آن باشد، این است که بعضی از مردم با خلوص نیت در جست وجوی خداوند هستند، اما او را نمی یابند و ناچار می شوند با احساس ناخشنودی و دلسردی، این جست وجو را رها کنند. «خفای الهی» نامی است که فلاسفه بر این پدیده نهاده اند. جان شلنبرگ، فیلسوف معاصر، معتقد است که خفای الهی، الحاد را توجیه می کند. پل موزر فیلسوف تحلیلی معاصر، برعکس جان شلنبرگ، نه تنها معتقد نیست که خفای الهی، الحاد را توجیه می کند بلکه اساساً از نظر او خفا ویژگی لازم و ضروری مثبت خدای یهودی-مسیحی است. ما در این مقاله به بررسی و مقایسة دیدگاه ها و دلایل این دو فیلسوف معاصر دربارة مسئلة خفای الهی می پردازیم و اعتبار برهان خفای الهی در توجیه الحاد را با توجه به نظرات این دو فیلسوف مورد بررسی قرار می دهیم. نتایجی که از بررسی های انجام شده در این مقاله به دست می آید از این قرارند که اولاً برخلاف دیدگاه موزر مسئلة خفای الهی نیازمند توجیه و استدلال به طور کلی است؛ ثانیاً استدلال شلنبرگ بر مبنای خفای الهی از سوی خداباوران قابل پاسخ گویی است و نمی تواند الحاد را توجیه کنند.
توجیه ناپذیری الحاد ابن راوندی؛ مواضع معتزلیان در باب مذهب ابن راوندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
833 - 854
حوزه های تخصصی:
ابن راوندی متکلمی از معتزلیان شیعه شده در سده سوم هجری بوده که منابع کلامی و رجالی اهل سنت چهره سیاهی از وی ارائه کرده اند. خاستگاه عمده این گزارش ها به معتزلیان بازمی گردد. سؤال مطرح این است که چرا ابن راوندی این گونه مورد هجمه معتزلیان قرار گرفته است؟ آیا گرایش فلسفی و امامی شدن وی از یک سو و نوع نقدهای او بر آموزه های الهیاتی اعتزال از سوی دیگر در مواضع معتزلیان علیه وی مؤثر بوده است؟ فرضیه مطرح این است که علت این اتهامات و انتسابات را باید در تعاملات و تقابلات بین مذاهبی و جریان های فکری همان دوره بازکاوی کرد. در این مقاله تلاش می شود با بررسی و تحلیل گزارش های موجود در منابع شیعه و اهل سنت درباره ابن راوندی این فرضیه اثبات شود و به این نتیجه دست یابیم که علت تخریب شدید ابن راوندی توسط معتزلیان را باید در انتقادهای تند و نسبت هایی که وی در دو حوزه توحید و عدل به بزرگان معتزلی داده است، در کنار گرایش های فلسفی وی رصد کرد.
نقد استدلال های داوکینز در نفی وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئلة «وجود خدا و رابطة آن با جهان» همواره یک حوزة زنده و پویا در بحث های فلسفی بوده است. با مطرح شدن نظریة تکامل داروین در محافل علمی غرب، سؤالات بسیار مهمی در این مسئله به وجود آمد. ریچارد داوکینز یک زیست شناس معتقد به نظریة تکامل داروین است که در آثار خود ضمن برشماری انتقادات مطرح شده به برخی از براهین اثبات وجود خدا، از جمله برهان وجودی، برهان نظم، برهان علیت و... در آثار خود، استدلال هایی برای رد وجود خداوند ارائه کرده است: برهان «نامحتملی وجود خدا»، برهان «باور خدا به مثابة ویروس ذهنی» و برهان «رقابت تبیینی خدا با علم»، از استدلال های اصلی او برای انکار وجود خداوند است. در این مقاله دلایلی که داوکینز برای رد وجود خداوند مطرح کرده است، تبیین می گردد و در ادامه بر اساس اندیشه های شهید مطهری، الیستر مک گراث و دیگر فیلسوفان دین معاصر، به نقد و بررسی آن ادله پرداخته می شود.
«پدر ناکارآمد» بررسی علل گرایش به الحاد از دیدگاه جان. جی. پاسکویینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال شانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
1 - 28
حوزه های تخصصی:
مطالعات میان رشته ای و افزایش سطح تعامل میان رشته های مختلف علوم انسانی در بررسی ها و مطالعات اخیر جایگاه ویژه ای یافته است. علل گرایش به الحاد نیز موضوعی است که امکان دارد از زوایای مختلف روانشناسانه، جامعه شناسانه و دین شناسانه بررسی شود. در این مقاله چرایی و چگونگی تأثیرگذاری علل غیرفلسفی مانند آسیب های عاطفی، روانی، تربیتی و فضای فکری و فرهنگی جامعه (که اغلب توسط روشنفکران رهبری می شود) بررسی خواهد شد تا مشخص شود که مداخله عوامل غیرفلسفی تا چه اندازه در برگزیدن جهان بینی الحادی مؤثر است. پاسکویینی با استفاده از نظریه «پدر ناکارآمد» پروفسور ویتز، نقش عوامل روانشناسانه و اجتماعی را در گرایش به الحاد بررسی کرده است.
شبهه خدا به مثابه فرافکنی (بررسی و نقد الحاد انسان شناختی فویرباخ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هفدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
541 - 566
حوزه های تخصصی:
از شبهات مطرح در حوزه خداشناسی معاصر، شبهه خدا به مثابه فرافکنی است. بر پایه این شبهه، خدا همان آروزها و خواست های برآورده نشده انسان بوده که طی فرایندی موسوم به فرافکنی به بیرون افکنده شده است و سپس به خدا تبدیل می شود. در این نوشتار به شیوه تحلیلی – توصیفی تلاش خواهد شد که این شبهه با تکیه بر آثار خود فویرباخ و شارحان او تقریر شود و سپس با عنایت بیشتر به آرا و نظریات فیلسوفان و الهیدانان مسلمان مورد نقادی قرار گیرد. بر پایه این نوشتار، اموری مانند تفاوت بین فرافکنی فویرباخ و فرافکنی روانشناسان، عدم اثبات نظریه، انسان گرایی افراطی، الحاد انسان شناختی و عدم کارایی توجیهات کارکردگرایانه، برخی از اشکال هایی هستند که بر این دیدگاه وارد است.
بررسی تطبیقی عللِ اخلاقی گرایش به الحاد از دیدگاه مطهری و پاسکویینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
112 - 170
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، آرای مطهری و پاسکویینی به عنوان نمایندگان دو تفکر فلسفی- الهیاتی، در باب مسأله الحاد بررسی شده است. ایشان در زمینه علل گرایش به الحاد، عوامل غیر فلسفی، شامل علل اخلاقی و شناختی را با اهمیت شمرده اند. این مقاله با هدفِ یافتن اشتراکات، افتراقات و نوآوری های هر یک از این دو اندیشمند، آثار آنها را مورد بررسی قرار داده است. یافته ها حاکی از این است که مطهری و پاسکویینی معتقدند گرایش به الحاد علاوه بر اینکه جریانی خلاف طبیعت و فطرت بشر است باید به عنوان مسأله ای اخلاقی و اجتماعی نیز مورد مطالعه و کنکاش قرار گیرد؛ گرایشات روزافزون به الحاد در حوزه اخلاق و اجتماع نشان می دهد عوامل غیر فلسفی دیگری وجود دارند که تلاش می کنند افکار عمومی را به سمتی هدایت کنند که اعتقاد به خدا را مانعی بر سر راه آزادی های فردی و اجتماعی و نیز پیشرفت جوامع تلقی کنند. زیرا دوگانه ایمان و الحاد عرصه اعتقاد و عمل را به هم پیوند داده و در عرصه عمل، بشر را با چالش های اخلاقی و اجتماعی مواجه ساخته است. گرایش به الحاد علاوه بر اینکه در چگونگی شکل گیری تصور و شناخت خدا نقش اساسی دارد، مجموعه باورهای اخلاقی جوامع را نیز تحت تأثیر قرار داده و آنها را از معنویت به لذت گرایی و سودمحوری سوق می دهد.پس در نظر مطهری و پاسکویینی، گرایش به الحاد علاوه بر اینکه موضوعی اعتقادی و استدلالی است می تواند ابعاد و شئون روانشناختی، تربیتی، اخلاقی، اجتماعی و رسانه ای نیز داشته باشد.
ایمان، مرگ و معنای زندگی در اندیشه کیرکگور و سارتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متن خبر مورد نپیش رفت ها و تحولات اندیشه و انقلاب هایی که در تاریخ تکنولوژی صورت گرفته، انسان را به پرسش از معنای زندگی سوق داده است، به این دلیل، به دنبال هدف، فایده و ارزش های نهفته در زندگی خود می گردد. در اثر این تحولات سترگ و به دلیل حذف مفهوم خداوند، برخی زندگی را بی معنا و بی هدف و بدون ارزش می دانند. بحث معنای زندگی با مفهوم خدا، انسان و مرگ ارتباط تنگاتنک دارد. برخی انسان را معیار معنا می دانند و برخی دیگر، بازگشت به معنویت و جستجو و کشف ایمان اصیل خداوند را که منوط به پذیرش زندگی جاویدان و جهان پس از مرگ است، عامل ایجاد معنای زندگی می پندارند. یکی از نحله های فلسفی تأثیر گذار معاصر، اگزیستانسیالیسم است که به بسیاری از پرسش های انسان، از جمله بحث معنای زندگی، پاسخ های خداباورانه و غیرخداباورانه ارائه داده است. سورن کیرکگور، پدر اگزیستانسیالیسم به ویژه از نوع خداباور و ژان پل سارتر ملحد، از جمله فلاسفه ی پرتلاش این نحله هستند که بررسی پاسخ های آن ها به مسائل مرتبط با این پژوهش، جذاب و بدیع خواهد بود.ظر
نقد و بررسی الحاد در فلسفه سارتر از منظر حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
85 - 106
حوزه های تخصصی:
انسان به عنوان موجودی که دارای قدرت عاقله است، همواره در تلاش برای کشف حقیقت هستی بوده است. یکی از اصلی ترین پرسش هایی که در پی پاسخ به آن بوده است، یافت منشأ هستی و چگونگی پیدایش آن است. در این میان ادیان الهی و پیامبران در پی پاسخ به این مسئله مبادی توحید را تبیین کردند. پذیرش وجود واجب به عنوان اصل مشترک همه ادیان الهی و فیلسوفان الهی است؛ اما همواره بعضی از متفکران وجود واجب را متناقض نما می دانند؛ به طوری که به عقیده آنها نمی توان وجود خدا را اثبات کرد. یکی از این متفکران ملحد، ژان پل سارتر است که در مهم ترین اثر فلسفی خودش به عنوان هستی و نیستی، دو دلیل اصلی برای رد واجب الوجود ذکر کرده است. این دو دلیل که درحقیقت نقد دیدگاه های دکارت و لایب نیتس درباره واجب هستند، یکی به دنبال اثبات متناقض بودن وجود واجب است و دیگری ضرورت منطقی واجب الوجود را رد می کند. او همچنین وجود خدا را به عنوان یک موجود لغیره مانع تحقق آزادی انسانی می بیند. سارتر آزادی را به وجود انسان بر می گرداند و انسان را از هر گونه قید و بند رها می داند و به همین دلیل در نگاه او هر چیزی که مانع تحقق این آزادی ذاتی شود، نمی تواند موجود باشد و انسان برای فرار از این آزادی و مسئولیت خود مفهوم خدا را ساخته است. این پژوهش بر آن است با تبیین این دلایل، با مبانی حکمت الهی متعالیه که واجب الوجود در آن نقشی اساسی دارد، به نقد آنها بپردازد.
باز پژوهی منطق مواجهه اهل بیت علیهم السلام با پدیده «الحاد»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
117 - 135
حوزه های تخصصی:
جریان فکری الحاد و زندقه یکی از جریان های انحرافی پویا در دوران پیشوایان معصوم: بوده است، به گونه ای که تشکیل «حلقه الحاد» را می توان ناشی از این جریان دانست. الحاد در زمان پیشوایان معصوم: بر پایه «حس گرایی»، «نفی لایه های فرامادی و متافیزیکی» و«شبهات مبتنی بر عقلانیت مغالطه محور» استوار بوده است. اهل بیت: با اتکا به شیوه های خاصی با الحاد برخورد نموده اند. به طور کلی می توان سه شیوه «اخلاقی»، «صوری»، و «محتوایی» را استخراج نمود. برجسته ترین شیوه ای صوری «بر انگیختن درونی پرسشگر»، «دفع ضرر محتمل»، «نفی استبعاد» و «استناد به امور در دسترس» می باشد. همچنین از روش «معادله معکوس»، «استناد به خویشتن»، «برهان چند سطحی»، «تأکید بر اصل علیت» و استفاده از علوم تجربی و دانش طب» می توان به عنوان مهم ترین شیوه های محتوایی برخورد با الحاد در سخنان اهل بیت: نام برد. در این تحقیق گونه های مختلف الحاد و زندقه تبیین شده و سرچشمه های الحاد در عصر اهل بیت: نیز کاویده شده است. به طور کلی سه منشأ اساسی را می توان برای این جریان برشمرد؛ «فتوحات اسلامی»، «نهضت ترجمه»، «آموزه های مسیحیت و یهودیت». در این مقاله با روش نقلی، تحلیلی منطق مواجهه با الحاد باز پژوهی شده است.
بررسی تحلیلی اثبات وجود خدا از رهگذر نفی نیهیلیسم با اتکا به آراء هانس کونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
183 - 202
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم در اندیشه بشر، مسئله وجود خداست؛ اینکه آیا خدا وجود دارد؟ آیا باور به خدا باوری موجه است؟ هانس کونگ متفکر و اندیشمند مسیحی با اشاره به تحولات الهیات در دوران مدرن و ناکارآمدی براهین عقلی در اثبات وجود خدا، در صدد برآمد تا با تمرکز بر جایگاه خدا به عنوان مبنا و بنیاد واقعیت، وجود او را اثبات نماید و باور به او را توجیه کند. هانس کونگ انکار وجود خدا را مستلزم انکار وجود واقعیت و گرفتار آمدن در دام نیهیلیسم می داند. به اعتقاد او انسان با مواجهه عملی با واقعیت خودش و جهان، بدون تمسک به هیچ گونه استدلالی، وجود خدا را تصدیق خواهد کرد. در این مقاله با بررسی و تتبع در آثار کونگ از جمله اثر مهم او با عنوان آیا خدا و جود دارد؟ ضمن ارائه تحلیلی دیدگاه کونگ به نقد و بررسی آن پرداخته ایم. به نظر می رسد علی رغم تلاش کونگ در پرهیز از ارائه استدلال بر وجود خدا به نوعی استدلال استعلایی تمسک جسته است.