مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
اضطراب اجتماعی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش، بررسی الگوی پیش بینی علایم اضطراب اجتماعی بر پایه مولفه تکاملی-سرشتی بازداری رفتاری و مولفه های شناختی بوده است. فرض بر این است که بازداری رفتاری به عنوان یکی از علل تاریخچه ای نوعی و فردی علایم اضطراب اجتماعی، به همراه مولفه های فردی و شناختی مانند سوگیری در توجه و تعبیر رخدادهای اجتماعی، موجب بروز علایم اضطراب اجتماعی می شود. روش کار: در این پژوهش مقطعی، در سال 91-1390 تعداد 408 دانشجوی شاغل به تحصیل در دانشگاه های شهر تهران در این پژوهش شرکت کردند. این دانشجویان، پرسش نامه های بازداری رفتاری بزرگسالان، گذشته نگر بازداری رفتاری، کانون توجه، پیامدهای رویدادهای منفی اجتماعی و اضطراب اجتماعی را تکمیل کردند. داده ها با روش تحلیل رگرسیون چندگانه ی خطی گام به گام با کمک نرم افزارSPSS نسخه ی 16 تحلیل شدند. یافته ها: تمامی متغیرها، به طور معنی داری با اضطراب اجتماعی همبستگی داشتند (05/0 P<). هم چنین متغیرهای سرشتی و شناختی در بروز علایم اضطراب اجتماعی تاثیر معنی داری داشتند. در نهایت الگوی پیش بینی که در آن بازداری رفتاری به همراه عوامل شناختی موجب بروز علایم اضطراب اجتماعی می گردد، مورد تایید قرار گرفت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان از ابزارهای پژوهش به عنوان وسیله ای برای پیش بینی و در نهایت غربالگری افراد در معرض ابتلا به اضطراب اجتماعی بهره برد. هم چنین با توجه به تاثیر عوامل شناختی در بروز علایم اضطراب اجتماعی، می توان آموزش های مبتنی بر شکل گیری باورها و دیدگاه های متناسب و منطقی را از سنین پایه شروع کرده و این آموزش ها را در درمان نیز به کار برد.
مقایسه اثر بخشی« طرحواره درمانی» و «حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد» به روش موردی بر کاهش اضطراب اجتماعی: ارائه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق باهدف مقایسه اثر بخشی «طرحواره درمانی» و«حساسیت زدایی باحرکات چشم و پردازش مجدد» به روش موردی بر کاهش اضطراب اجتماعی مراجعین نا ایمن مرکز مشاوره اجرا گردید.روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی بود و نمونه به تعداد 22نفر با توجه به اجرای آزمون بر روی جامعه مراجعینِ مرکز مشاوره انتخاب و در سه گروه جایگزین تصادفی شدند.جهت گردآوری داده ها ازمقیاس اضطراب اجتماعی کانور( SPIN) وآزمون دلبستگی هازان و شیور(ASP) استفاده شد.داده های به دست آمده با استفاده از روش کوواریانس تحلیل گردید. نتایج نشان دادکه طرحواره درمانی و حساسیت زدایی در مقایسه با گروه لیست انتظار تاثیر معناداری در کاهش اختلال دارند.تفاوتی از لحاظ میزان تاثیر در بین دو روش درمانی مشاهده نشد.برای کاهش مولفه ترس اختلال اضطراب اجتماعی روش طرحواره درمانی موثر تر از حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد می باشد.بر این اساس میتوان برای کاهش اضطراب اجتماعی از هر دو روش درمانی بهره برد.وبرای کاهش مولفه ترس،طرحواره درمانی ارجحیت دارد
اثربخشی روان پویشی کوتاه مدت گروهی بر عزت نفس افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان پویشی کوتاه مدت گروهی بر عزت نفس افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی انجام گرفته است.برای انجام این پژوهش جامعه ی آماری 40 نفر بود که از این تعداد، نمونه ای به حجم 14 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. آزمودنی ها مراجعه کنندگان به بیمارستان ابن سینا شیراز بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از: پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانر(2000) و پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1965)، طرح پژوهشی به کار گرفته شده در این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود.یافته های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس یک راهه انجام گرفت و نتایج نشان داد که پس از تعدیل پیش آزمون تفاوت معناداری بین دو گروه وجود داشت. عزت نفس و هم چنین نشانه های اضطراب اجتماعی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بعد مداخله آزمایشی کمتر بود. با بهره گیری از درمان روانپویشی کوتاه مدت می توان گامی مؤثر در جهت افزایش میزان عزت نفس افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی برداشت.
مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت و آموزش نوروفیدبک بر بهبود باورهای فراشناختی و علائم اضطراب در دانشجویان دختر دارای اختلال اضطراب اجتماعی (تک آزمودنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت با نوروفیدبک در بهبود باورهای فراشناختی و علائم اختلال اضطراب اجتماعی بود. این پژوهش از نوع مطالعه تک آزمودنی و نمونه گیری داوطلبانه بود. 5 دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه فرهنگیان با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی، براساس شدت اختلال (خفیف تر یا شدید) همتا شده، به صورت تصادفی در دو گروه فراشناخت و نوروفیدبک جای گرفتند. از مصاحبه بالینی DSM-IV-TR، پرسشنامه هراس اجتماعی کانور، پرسشنامه اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و پرسشنامه باورهای فراشناختی استفاده شد. درمان فردی فراشناخت در 8 جلسه هفتگی و نوروفیدبک 16جلسه، سه بار در هفته اجرا شد. پرسشنامه ها در خط پایه، انتهای درمان و پیگیری 45 روزه تکمیل شدند، به علاوه پرسشنامه کانور دوبار در میانه درمان (یک سوم و دو سوم مدت دوره درمان) نیز تکمیل گردید. برای تحلیل داده ها از شاخص درصد بهبودی استفاده گردید. یافته ها نشان دهنده اثربخشی هردو درمان در نشانه های اضطرابی آزمودنی ها، با دامنه درصدهای بهبودی متفاوت در هر فرد بود. میانگین درصدهای بهبودی آزمودنی ها برای هردو درمان در اختلال اضطراب اجتماعی، تفاوت معناداری نداشت. اگرچه بیشترین بهبودی در باورهای فراشناختی در آزمودنی های گروه فراشناخت ایجاد شده بود. بهبودی همه آزمودنیها در دوره پیگیری ادامه یافته بود. بطورکلی درمان فراشناخت و نوروفیدبک به طور اثربخشی توانستند اختلال اضطراب اجتماعی را بهبود بخشند اما اثربخشی بیشتر درمان فراشناخت برای کاهش علائم اضطراب اجتماعی خفیف و نوروفیدبک برای اختلال اضطراب اجتماعی شدیدتر مشاهده شد.
اثربخشی روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت بر اضطراب اجتماعی کودکان کم توان ذهنی با اختلال ادراک بصری غیروابسته به حرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: کودکان کم توان ذهنی دارای اختلال های گوناگون هستند. شناسایی مشکلات آنان و عوامل مرتبط با آن و در نظر گرفتن مداخله های درمانی و آموزشی می تواند در حمایت و راهنمایی این کودکان و خانواده های شان توسط سازمان های حمایتی مورد استفاده قرار گیرد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت بر اضطراب اجتماعی کودکان کم توان ذهنی با اختلال ادراک بصری غیروابسته به حرکت انجام شد.
مطالعه اضطراب اجتماعی، خودپنداشت، و تصویر بدن در دانش آموزان با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف:بدون بینایی درک فرد از دنیای اطرافش متفاوت خواهد بود و همین مشکل می تواند به مشکلات عاطفی و اجتماعی مانند اضطراب اجتماعی و خودپنداشت منفی در او منجر شود. این پژوهش با هدف مطالعه اضطراب اجتماعی، خودپنداشت، و تصویر بدن در دانش آموزان با و بدون آسیب بینایی انجام گرفت.
مدل ساختاری نقش مستقیم و غیر مستقیم طرح واره های ناسازگار اولیه بر اضطراب اجتماعی با میانجی گری تنظیم هیجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :اختلال اضطراب اجتماعی، شایع ترین نوع اختلالات اضطرابی است که به عملکرد و روابط اجتماعی فرد آسیب می رساند. از جمله عوامل مؤثر در ابتلا و تداوم این اختلال، طرح واره های ناسازگار اولیه و نقایص در تنظیم هیجان است. هدف از پژوهش حاضر، ارایه مدل ساختاری نقش مستقیم و غیر مستقیم طرح واره های ناسازگار اولیه بر اضطراب اجتماعی با میانجی گری تنظیم هیجان بود. مواد و روش ها:مطالعه حاضر به صورت توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز را تشکیل می داد که از بین آن ها تعداد 300 نفر به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه طرح واره ناسازگار Young، اضطراب اجتماعی Kanwar، تنظیم هیجان Gross و John و جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده گردید. یافته ها:طرح واره های بریدگی/ طرد، خودگردانی/ عملکرد مختل، محدودیت مختل، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری، به واسطه تنظیم هیجانی نقش مثبت و معنی دار در نشانه های اضطراب اجتماعی داشت (01/0 > P). از سوی دیگر، در بین طرح واره های ناسازگار اولیه نقش گوش به زنگی، خودگردانی/ عملکرد مختل و بریدگی/ طرد در اضطراب اجتماعی، برجسته تر از طرح واره های محدودیت مختل و دیگر جهت مندی بود. نتیجه گیری:اضطراب اجتماعی نه تنها از بدکارکردی شناختی در قالب طرح واره های ناسازگار تأثیر می پذیرد، بلکه نشانه های این اختلال به واسطه بدتنظمی های هیجانی، تشدید می شود؛ به نحوی که اثرات منفی شناخت واره های معیوب بر اضطراب اجتماعی از طریق عملکرد معیوب تنظیم هیجانی افزون تر شده و باعث تشدید علایم اضطراب اجتماعی می گردد.
سرکوبی بیانی و اضطراب اجتماعی: نقش تعدیل کننده یا واسطه گر رجحان نیمکره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت متغیرهای تعدیل کننده و واسطه گر در علت یابی و پیش بینی اختلالات روانی، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گر یا تعدیل کننده ی رجحان نیمکره در رابطه ی بین سرکوبی بیانی و اضطراب اجتماعی بود. در این پژوهش، 120 دانش آموز دختر دوره ی دبیرستان که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند، نمونه ی پژوهش را تشکیل دادند. در این پژوهش، شرکت کنندگان پرسشنامه ی اضطراب اجتماعی کانور، پرسشنامه ی تنظیم هیجان و مقیاس رجحان نیمکره را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون ناپارامتری خی دو و همبستگی پیرسون و همچنین از آزمون Z برای بررسی معناداری تفاوت دو ضریب همبستگی در نمونه های مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که سرکوبی بیانی با اضطراب اجتماعی همبستگی معنادار مثبت دارد. همچنین رجحان نیمکره ی راست با اضطراب اجتماعی بالاتر رابطه ی معنادار مثبت داشت. در نهایت نتایج نشان داد که رجحان نیمکره در بین رابطه ی سرکوبی بیانی و اضطراب اجتماعی نقش تعدیل کننده دارد. با توجه به یافته ها، به نظر می رسد که سرکوبی بیانی همراه با نقش تعدیل کننده ی رجحان نیمکره، بهتر می تواند اضطراب اجتماعی را پیش بینی کند.
پیش بینی اعتیاد به فضای مجازی بر اساس سبک های فرزندپروری، جو عاطفی خانواده، اضطراب اجتماعی در دانش آموزان دبیرستانی شهر قم
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف، پیش بینی اعتیاد به فضای مجازی بر اساس سبک های فرزندپروری، جو عاطفی خانواده و اضطراب اجتماعی در بین دانش آموزان دبیرستانی شهر قم در سال تحصیلی 96- 95 انجام گرفت. تحقیق حاضر از نوع کمی همبستگی و پیش بین بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دبیرستانی بود که از جامعه مذکور 360 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در تحقیق شرکت داده شدند. پرسشنامه های مورد استفاده دراین پژوهش شامل 4 پرسشنامه اعتیاد به فضای مجازی (یانگ) سبک های فرزندپروری (بامریند)، جوعاطفی (هیل برن) و اضطراب اجتماعی (کانور) بود. جهت تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی، آزمون های آماری، درصد فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و شاخص های استنباطی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد که نتایج نشان داد بین اعتیاد به فضای مجازی و اضطراب اجتماعی و بین سبک تربیتی استبدادی با اعتیاد به فضای مجازی همبستگی مستقیم و معنادار و بین سبک تربیتی سهل گیرانه با اعتیاد به فضای مجازی و بین سبک تربیتی مقتدرانه با اعتیاد به فضای مجازی و بین اعتیاد به فضای مجازی وجوعاطفی رابطه معکوس و معنادار وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیری نشان داد که به ترتیب، سبک مقتدرانه و اضطراب اجتماعی پیش بینی معناداری را در ارتباط با اعتیاد به فضای مجازی ارائه می دهند و سبک استبدادی و سبک سهل گیرانه به دلیل معنادار نبودن از مدل خارج می شوند.
نقش واسطه ای تعهد دینی در رابطه بین اضطراب اجتماعی با ایده پردازی خودکشی در دانش آموزان نوجوان دختر شهرستان ورامین
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای تعهد دینی در رابطه بین اضطراب اجتماعی با ایده پردازی خودکشی در دانش آموزان نوجوان دختر شهرستان ورامین انجام شد. تحقیق حاضر در زمره تحقیقات بنیادی و از لحاظ روش اجرا در زمره تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. کلیه دانش آموزان دختر دبیرستانی از مدارس منطقه دو شهرستان ورامین تشکیل دادند و نمونه به وسیله جدول مورگان 200 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرس شنامه تعه د دین ی س ندیچ(1999)، پرسشنامه فوبی اجتماعی فوا و همک اران (2000) و مقیاس ایده پردازی خودکشی بک توسط بک (1979) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات بدست آمده و آزمون فرضیات پژوهش از آزمون تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS طبقه بندی و تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تأثیر مستقیم اضطراب اجتماعی بر تعهد دینی(11/0-)، در سطح 01/0 معنادار است، تأثیر مستقیم باورهای خودکشی (24/0 )، تأثیر غیرمستقیم اضطراب اجتماعی بر ایده پردازی (03/0) از طریق تعهد دینی در سطح 01/0 معنادار است. نتیجه این که تعهد دینی در رابطه بین اضطراب اجتماعی با ایده پردازی خودکشی نقش واسطه ای دارد.
واکاوی رابطه بین مؤلفه های اضطراب اجتماعی و اشتیاق به رایانه دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به منظور بررسی رابطه بین مؤلفه های اضطراب اجتماعی و اشتیاق به رایانه دانشجویان انجام شد. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی- همبستگی بود و به روش میدانی اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامسر به تعداد 2780 بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان با توجه به حجم جامعه، 338 نفر تعیین شد. افراد نمونه به صورت تصادفی و با روش نمونه گیری طبقه ای بر اساس جنسیت انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه های اشتیاق به رایانه هاینسن و همکاران و پرسش نامه اضطراب اجتماعی واتسون و فرند استفاده شد. پایایی دو پرسش نامه به روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید و به ترتیب با ضریب آلفای 0/78 و 0/80 تأیید گردید. به منظور بررسی فرضیه پژوهش از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین مؤلفه های اضطراب اجتماعی و اشتیاق به رایانه دانشجویان (0/58= P=0/000 ، r) در سطح احتمال 95 درصد رابطه معنی دار وجود دارد و هم چنین، هر دو مؤلفه اضطراب اجتماعی؛ یعنی، اجتناب و پریشانی اجتماعی، و ترس از ارزیابی منفی، 33/6 درصد از واریانس اشتیاق به رایانه دانشجویان (0/336= R 2) را تبیین می کنند.
تدوین مدل ارتباط اضطراب اجتماعی با اختلال بدریخت انگاری بدن: نقش میانجی ترس از ارزیابی مثبت و منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال بدریخت انگاری بدن یک اختلال وسواسی جبری است که در عملکرد اجتماعی، تحصیلی و شغلی تداخل ایجاد می کند. هدف پژوهش تعیین ارتباط اضطراب اجتماعی و اختلال بدریخت انگاری بدن با میانجی گری ترس از ارزیابی مثبت و منفی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دختر مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بود که در سال تحصیلی 95-1394 در دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین مشغول به تحصیل بودند. 1000 دانشجو به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه های مورد نظر پاسخ دادند. سپس با روش نمونه گیری هدفمند 218 نفر به عنوان نمونه نهایی برگزیده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ارزیابی فراشناخت بدریخت انگاری بدن ربیعی و همکاران، هراس اجتماعی کانور و همکاران، ترس از ارزیابی منفی فرم کوتاه لیری و ترس از ارزیابی مثبت ویکز و همکاران بود. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد که ترس از ارزیابی مثبت و منفی، ارتباط بین اضطراب اجتماعی و اختلال بدریخت انگاری بدن را میانجی گری می کنند. همچنین اثر مستقیم اضطراب اجتماعی بر اختلال بدریخت انگاری بدن تأیید شد. بنابراین، مداخلاتی که ترس از ارزیابی های مثبت و منفی را به عنوان مؤلفه های مرکزی اضطراب اجتماعی مورد هدف درمانی قرار دهند، می توانند به متوقف کردن رشد نشانه های اختلال بدریخت انگاری بدن کمک کنند.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر اضطراب اجتماعی نوجوانان پسر کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر اضطراب اجتماعی نوجوانان پسر کم توان ذهنی شهر یزد انجام شده است. روش این پژوهش آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده و جامعه آماری دانش آموزان پسر کم توان ذهنی 11 تا 20 ساله را شامل می شد که در سال تحصیلی 94-93 در مدارس خاصّ کم توان ذهنی شهر یزد مشغول به تحصیل بوده اند. نمونه این پژوهش شامل 40 دانش آموز است که به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (20 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. ابزار پژوهش، مقیاس اضطراب اجتماعی لاجرسا برای نوجوانان بود. برنامه آموزش مهارت های ارتباطی طی 12 جلسه 50 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، علاوه بر آمار توصیفی از آمار استنباطی مانند آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه از لحاظ اضطراب اجتماعی و تمامی ابعاد آن تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0p<). نتایج حاصل از تحلیل داده ها حاکی از آن است که آموزش مهارت های ارتباطی باعث کاهش اضطراب اجتماعی (%58 =اندازه اثر) و مؤلفه های آن، یعنی ترس از ارزیابی منفی، اجتناب و اندوه اجتماعی در موقعیت جدید و اجتناب و اندوه عمومی (%30/59 =اندازه اثر) در دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است. از این رو این پژوهش پیشنهاد می کند که بر آموزش مهارت های ارتباطی به دانش آموزان کم توان ذهنی تأکید شود.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش اضطراب اجتماعی و ارزیابی شناختی منفی در دختران سخت شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف عمده پژوهش حاضر بررسی «اثربخشی درمان شناختی رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش اضطراب اجتماعی و ارزیابی شناختی منفی در دختران سخت شنوا» بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل نابرابر و پیگیری بعد از یک ماه بود. بدین منظور با استفاده از نمونه گیری در دسترس از کلیه دختران سخت شنوای کانون ناشنوایان شهر مشهد، در محدوده سنی ۲۹ ۱۸ سال به کمک پرسشنامه های اضطراب اجتماعی کانور (SPIN) و پیامدهای رویدادهای منفی اجتماعی (CNSEQ)۱۶ نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (در هر گروه ۸ نفر) جایگزین شدند. در این روش، گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه، تحت درمان شناختی- رفتاری گروهی قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه درمانی دریافت نکردند. در پایان برای بررسی فرضیه های پژوهش، داده های جمع آوری شده از پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، از تحلیل کواریانس چند متغیره به کمک نرم افزار spss_ 22 مورد تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد که درمان شناختی-رفتاری به شیوه گروهی، بر اضطراب اجتماعی و ارزیابی شناختی منفی (خود ارزیابی منفی و ادراک ارزیابی منفی توسط دیگران) دختران سخت شنوا تأثیر معنی داری دارد(01/0>p). همچنین مداخله توانست اثربخشی خود را مرحله پیگیری بر روی اضطراب اجتماعی و خود ارزیابی منفی حفط کند اما بر ادراک ارزیابی توسط دیگران در بلند مدت کارایی آن موفق نبود.
بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه سبک ادراک نزدیکی خطر در نمونه ای از جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک ادراک نزدیکی خطر یک سبک شناختی است که باعث ایجاد آسیب پذیری نسبت به اضطراب می شود. این سبک شناختی توسط پرسشنامه سبک ادراک نزدیکی خطر (LMSQ-R) سنجیده می شود. در پژوهش حاضر ساختار عاملی، روایی همگرا و تشخیصی، همسانی درونی و پایایی بازآزمایی ترجمه فارسی این پرسشنامه در نمونه ای از دانشجویان ایرانی به تعداد 343 نفر (152 پسر، 190 دختر) مورد بررسی قرار گرفت. شرکت کنندگان پرسشنامه سبک ادراک نزدیکی خطر (LMSQ-R)، مقیاس هراس اجتماعی کانور (SPIN)، پرسشنامه نگرانی پن (PSWQ) و زیرمقیاس افسردگی مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS-42) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی از مدل دوعاملی این مقیاس شامل ادراک نزدیکی خطر فیزیکی و ادراک نزدیکی خطر اجتماعی حمایت کرد. همچنین نتایج تحلیل همبستگی تفکیکی نشان داد که پرسشنامه سبک ادراک نزدیکی خطر با نشانه های اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی، اما نه افسردگی مرتبط است، که نشان دهنده روایی همگرا و تشخیصی مناسب این مقیاس است. همسانی درونی و پایایی بازآزمایی پرسشنامه سبک ادراک نزدیکی خطر نیز در حد رضایت بخش مورد تایید قرار گرفت. بنابراین بر اساس نتایج پژوهش حاضر پرسشنامه سبک ادراک نزدیکی خطر برای سنجش اضطراب در نمونه های ایرانی از روایی و پایایی کافی برخوردار است.
رابطه سیستم های مغزی-رفتاری و عواطف با اضطراب اجتماعی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش جهت بررسی روابط همبستگی بین میزان حساسیت سه سیستم مغزی رفتاری با شدت اضطراب اجتماعی انجام شده است. همچنین بررسی رابطه میزان عاطفه مثبت و منفی به عنوان واسطه، و اینکه در پیش بینی شدت اضطراب اجتماعی چقدر نقش دارند. روش: طرح این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است و از مسیریابی نیز برای بررسی روابط همبستگی بین متغیرها استفاده گردید. تعداد 409 نفر دانشجو، از دانشکده های دانشگاه فردوسی مشهد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سه پرسشنامه اضطراب اجتماعی (کانُور و همکاران، 2000)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی پاناس (واتسون و همکاران، 1988) و مقیاس سیستم های مغزی رفتاری (کاروِر و وایت، 1994) را به صورت خودگزارشی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از مدل ساختاری و با نرم افزار لیزرل مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که سیستم بازداری رفتاری به صورت مستقیم با اضطراب اجتماعی رابطه معنادار دارد، همچنین به صورت غیرمستقیم از طریق عاطفه منفی با اضطراب اجتماعی رابطه دارد. این سیستم با عاطفه مثبت، رابطه منفی و معنی دار دارد. سیستم روی آوری رفتاری نیز به طور غیرمستقیم و از طریق عاطفه مثبت می تواند بر اضطراب اجتماعی اثرگذار باشد. همچنین سیستم جنگ/گریز/بهت از طریق عاطفه منفی با اضطراب اجتماعی رابطه دارد. عاطفه مثبت و عاطفه منفی نیز هر دو با اضطراب اجتماعی رابطه معنی دار دارند. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، سیستم های مغزی رفتاری با اضطراب اجتماعی رابطه دارند. از طرف دیگر تغییرات سطح عاطفه مثبت و منفی، می توانند در پیش بینی اضطراب اجتماعی موثر باشند.
اثربخشی طرحواره درمانی در کاهش پرخاشگری و اضطراب اجتماعی نوجوانان پسر 17 تا 18 سال شهرستان همدان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش تعیین اثربخشی طرحواره درمانی در کاهش پرخاشگری و اضطراب اجتماعی نوجوانان پسر 17 تا 18 سال شهرستان همدان بود . روش : این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای است. جامعه آماری شامل 3000 نفر از دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه ناحیه ی یک آموزش و پرورش شهر همدان بود. در نمونه گیری این پژوهش از بین دو ناحیه آموزش و پرورش یک ناحیه به صورت تصادفی انتخاب شد. در مرحله بعد از بین مدارس متوسطه این ناحیه یک مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و از بین دانش آموزان این مدرسه 32 نفر انتخاب شدند. مقیاس پرخاشگری باس و پری [1] و مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان [2] بر روی دانش آموزان اجرا شد. در گروه آزمایش و گواه هر گروه 16 نفر جایگزین شدند و متغیر مستقل (طرحواره درمانی) طی 10 جلسه ی 60 دقیقه ای به گروه آزمایش ارائه گردید. یافته ها : بررسی میانگین های تعدیل شده نشان از اثر بخشی طرح واره درمانی بر روی پرخاشگری بدنی(3/20= F ، 05/0= P )، پرخاشگری کلامی(6/16= F ، 05/0= P )، خشم (5/104= F ، 05/0= P )، خصومت(2/7= F ، 05/0= P ) و اضطراب اجتماعی(9/8= F ، 05/0= P )، بود. نتیجه گیری : نتایج نشان داد که طرحواره درمانی بر کاهش پرخاشگری و اضطراب اجتماعی نوجوانان پسر 17 تا 18 ساله شهرستان همدان موثر است.
مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه، نگرانی از تصویر بدنی و سبک های اسناد در بین نوجوانان مبتلا به اضطراب اجتماعی و نوجوانان عادی
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه، نگرانی از تصویر بدنی و سبک های اسناد در بین افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی و افراد عادی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. از این رو تعداد 220 (110 نفر دارای اختلال اضطراب اجتماعی و 110 نفر از افراد عادی) دانش آموز که به روش خوشه ای چن د مرحله ای از مقطع دبیرستان شهرستان کرج انتخاب و مقایسه گردیدند. هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه طرحواره یانگ، پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی، پرسشنامه سبک اسناد و مقیاس هراس اجتماعی تکمیل نمودند داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون تی مستقل و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد، افراد دارای اضطراب اجتماعی نسبت به افراد عادی نگرش منفی تری نسبت به بدن خود دارند. بین نوجوانان عادی و افراد دارای اضطراب اجتماعی از نظر جهت مندی، گوش بزنگی و محدودیتهای مختل تفاوت معناداری وجود دارد اما از نظر متغیر خودگردانی، عملکرد مختل و بریدگی و طرد تفاوت معناداری وجود ندارد.. در متغییرکاربرد سبک های اسنادی درونی/ بیرونی تفاوت معناداری بین دو گروه وجود ندارد اما از نظر متغیر ثبات / عدم ثبات و موقعیت خاص/ موقعیت عام تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری : یافته ها بیانگر این است که نوجوانان مبتلا به اضطراب اجتماعی تصویر منفی تری نسبت به ویژگیهای ظاهری و سبک های اسنادی ناکارآمدی دارند. که این عامل باعث تشدید علائم اضطراب اجتماعی در این نوجوانان می شود.. از آنجایی که این اختلال مانع از رشد مهارتهای بین فردی در روابط با همسالان می گردد پیشنهاد می شود که پژوهشگران به تدوین بسته های مداخله ای/ آموزشی جهت ارائه حمایت های روانشناختی به نوجوانان مبتلا به این اختلال بپردازند.
مقایسه اثر بخشی درمان شناختی رفتاری و درمان پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجانی و خودکارامدی زنان مبتلا به اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثر بخشی درمان شناختی رفتاری و درمان پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجانی و خودکارامدی زنان مبتلا به اضطراب اجتماعی شهر تهران بود. این پژوهش از نوع آزمایشی و طرح پیش آزمون پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل همراه با پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری حدود 1000 زن 35 25 ساله دارای اضطراب اجتماعی است که در سال 96 1395 به خانه های سلامت شهر تهران مراجعه کرده بودند. از طریق نمونه گیری خوشه ای و با توجه به نمره برش پرسشنامه ها، ملاکهای ورود و خروج و مصاحبه ساختاریافته به منظور تشخیص قطعی اضطراب اجتماعی، تعداد 45 زن انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه (درمان شناختی رفتاری، درمان پذیرش و تعهد و کنترل) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارت است از مصاحبه ساختار یافته، سیاهه اضطراب اجتماعی کانور (2000)، پرسشنامه تنظیم هیجانی (2001) و پرسشنامه خودکارامدی شرر (1982). هر یک از گروه های آزمایش دوازده جلسه تحت درمان شناختی رفتاری و درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد هر دو درمان در بهبود تنظیم هیجانی و خودکارامدی موثر بوده است (p<0/01)؛ ولی درمان پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان شناختی رفتاری در افزایش تنظیم هیجانی و خودکارامدی در پس آزمون و پیگیری برتری داشته است (p<0/01)؛ بنابراین درمان پذیرش و تعهد در بهبود مشکلات روانشناختی زنان و هم چنین ارتقای سلامت روان آنان کمک بسزایی کرده است.
مقایسه اثربخشی تحلیل رفتار کاربردی و آموزش پاسخ محور بر جهت گیری زندگی، پذیرش مثبت بی قید و شرط و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
57 - 69
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی تحلیل رفتار کاربردی و آموزش پاسخ محور بر جهت گیری زندگی، پذیرش مثبت بی قید و شرط خود و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم انجام گرفت. روش: طرح پزوهش حاضر به صورت نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم شهرستان ساری که در شش ماهه دوم سال 1395 به مراکز آموزش کودکان استثنایی مراجعه کردند، بود. حجم نمونه شامل 24 نفر بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین شدند. گروه های آزمایش درمان های ABA و PRT را دریافت کردند اما گروه گواه درمانی دریافت نکرد. ابزارهای این پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه پذیرش بی قید و شرط خود(USAQ) ، پرسشنامه جهت گیری زندگی(LOT) و مقیاس اضطراب اجتماعی (SPI) که در دو مرحله اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از مدل عمومی خطی: تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون در مرحله ی پس آزمون در متغیرهای جهت گیری زندگی، پذیرش مثبت بی قید و شرط خود و اضطراب اجتماعی بین گروه های آزمایشی (آموزش پاسخ محور و تحلیل رفتار کاربردی) تفاوت معنادارای وجود نداشت و تنها یک روند بهبود مشاهده شد. نتیجه گیری: مداخلات آموزش پاسخ محور و تحلیل رفتار کاربردی تأثیر مهمی بر جهت گیری زندگی، پذیرش مثبت بی قید و شرط خود و اضطراب اجتماعی مادران کودکان اوتیستیک نداشت اما یک روند بهبودی نسبت به گروه کنترل در اضطراب اجتماعی ماداران مشاهده شد. لذا تحقیق بیشتر در خصوص امکان اجرای مؤثرتر این مداخلات به محققان توصیه می شود.