مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
اضطراب اجتماعی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب اجتماعی، شایعترین نوع اختلالات اضطرابی است که به عملکرد و روابط اجتماعی فرد آسیب می رساند. هریک از درمانهای روانشناختی، بر درمان جنبه ای از عوامل زیربنایی آسیب دیده در این اختلال تمرکز کرده و فقط تا حدودی موفق بوده است. اخیرا درمانهای جدیدتر مانند فراشناخت و آموزش نوروفیدبک مدنظر قرار گرفته اند. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت با نوروفیدبک در کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی بود.
روش: این پژوهش از نوع مطالعه تک آزمودنی و نمونه گیری داوطلبانه بود. 7 نفر دانشجو با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی از دانشگاه فردوسی و فرهنگیان مشهد، همتا شده، بصورت تصادفی در سه گروه (کنترل، فراشناخت و نوروفیدبک) جای گرفتند. از پرسشنامه هراس اجتماعی کانور و مصاحبه تشخیصی DSM-IV-TR استفاده شد. درمان فردی فراشناخت بصورت 8جلسه هفتگی و نوروفیدبک 16جلسه، سه بار درهفته اجرا شد. پرسشنامه دوبار در میانه درمان، سپس انتهای درمان و در پیگیری 45روزه، تکمیل شد و برای تحلیل داده ها از درصد بهبودی استفاده گردید.
یافته ها: درمان فراشناخت و نوروفیدبک در دو آزمودنی دارای اختلال اضطراب اجتماعی خفیف، 88 و47درصد بهبودی در انتهای درمان نشان دادند. تغییرات سه آزمودنی دارای اختلال شدیدتر در گروه فراشناخت یا نوروفیدبک، در محدوده17 تا 39درصد بهبودی بوده و بهبودی آزمودنیها در پیگیری ادامه یافته است.
نتیجه گیری: درمان فراشناخت و نوروفیدبک بطور اثربخشی توانستند اختلال اضطراب اجتماعی را نسبت به گروه کنترل بهبود بخشند اما اثربخشی بیشتر درمان فراشناخت برای کاهش علائم اضطراب اجتماعی خفیف و نوروفیدبک برای اختلال اضطراب اجتماعی شدیدتر مشاهده شد.
مقایسه خودبیمارانگاری، اضطراب اجتماعی و اجتناب شناختی در مادران دانش آموزان با و بدون مشکلات ویژه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف پژوهش حاضر مقایسه خودبیمارانگاری، اضطراب اجتماعی و اجتناب شناختی در بین مادران دانش آموزان با و بدون مشکلات ویژه یادگیری بود.
روش: روش پژوهش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مادران دانش آموزان 9 تا 14 ساله با و بدون مشکلات ویژه یادگیری شهر اردبیل در سال 1392 بود. آزمودنی های پژوهش شامل 80 نفر از مادران دانش آموزان با مشکلات ویژه یادگیری بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و 80 نفر از مادران دانش آموزان عادی که به شیوه همتاسازی (بر اساس سن مادر، تحصیلات و تعداد فرزندان) انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های خود بیمار انگاری، اضطراب اجتماعی و اجتناب شناختی استفاده شد. داده های جمع آوری شده به وسیله تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین مادران دانش آموزان با و بدون مشکلات ویژه یادگیری در خودبیمار انگاری، اضطراب اجتماعی و اجتناب شناختی تفاوت معناداری وجود دارد ( P< 0/001)
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که مادران کودکان با مشکلات ویژه یادگیری در مقایسه با مادران کودکان بدون مشکلات ویژه یادگیری از خودبیمارانگاری، اضطراب اجتماعی و اجتناب شناختی بیشتری رنج می برند، بنابراین انجام مداخله های آموزشی و درمانی برای بهبود وضعیت روان شناختی مادران دانش آموزان با مشکلات ویژه یادگیری ضروری است.
اضطراب اجتماعی ، خود باوری و کارآفرینی زنان سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر شاهد روند رو به رشد زنانی هستیم که به تنهایی مسئولیت زندگی خویش را به دوش می کشند و به عنوان زنان سرپرست خانوار در جامعه معرفی می شوند. شاخص های آماری نشان می دهند که رشد زنان سرپرست در کشور ما نیز در حال افزایش است. هدف از نگارش این مقاله بررسی نقش اضطراب اجتماعی و خودباوری بر کارآفرینی زنان سرپرست خانوار می باشد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی است و با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش توصیفی – همبستگی (مبتنی بر معادلات ساختاری) می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی (ره) مدیریت شهرستان ارومیه است که از میان آنها 374 خانوار به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد و مورد مطالعه قرار گرفت. برای سنجش کارآفرینی از پرسشنامه آلن، آر، کن یون(1992)، برای سنجش خودباوری از مقیاس چن، گالی و ادن (2001) و همچنین از پرسشنامه واتسون و فرند1969) برای سنجش اضطراب اجتماعی استفاده شد. یافته ها ی پژوهش نشان می دهد که رابطه ی منفی معناداری میان اضطراب اجتماعی و خودباوری زنان سرپرست خانوار تحت حمایت مدیریت شهرستان ارومیه در سطح معناداری 0.01 وجود دارد. یافته ها بیانگر وجود رابطه مثبت معنادار بین خودباوری و کارآفرینی زنان سرپرست خانوار در سطح معناداری 0.01 است. همچنین یافته ها حاکی از نقش میانجی خودباوری در رابطه ی بین اضطراب اجتماعی و کارآفرینی می باشد.
نقش روان بنه های سازش نایافته اولیه در تبیین اضطراب اجتماعی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت نقشِ روان بنه های سازش نایافته اولیه در اختلال های روانی، در پژوهش همبستگی حاضر نقش روان بنه های سازش نایافته اولیه در تبیین اضطراب اجتماعی نوجوانان مورد بررسی قرار گرفت.
روش: 384 دانش آموز از مدارس شهر رشت که به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند، از طریق مقیاس های اضطراب اجتماعی (لاجرسا و لوپز، 1998) و روان بنه های سازش نایافته اولیه (یانگ، 2005) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از شاخص های آماری شامل فراوانی، میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی پس از حذف اثرات مخدوش کننده سن و جنسیت، تحلیل گردیدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد حوزه های روان بنه های سازش نایافته اولیه مجموعاً 40% از واریانس مشترک اضطراب اجتماعی نوجوانان را تبیین می کنند (p<0/0001 ، F=41/35). روان بنه بریدگی/ طرد (p<0/0001 ، β=0/40) ، روان بنه خودگردانی/ عملکرد مختل (p=0/004 ، β=0/17) و همچنین روان بنه دیگرجهت مندی (p=0/001 ، β=0/19)به طور معناداری توانستند سطوح اضطراب اجتماعی را پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق روان بنه های سازش نایافته اولیه می تواند بر اضطراب اجتماعی تأثیرگذار باشد. بنابراین شناسایی روان بنه های سازش نایافته اولیه درک بهتری از سبب شناسی این اختلال فراهم می آورد. دلالت های ضمنی این نتایج برای طراحی راهبردهای مداخله ای به منظور کاهش اضطراب اجتماعی مورد بحث قرار گرفته است.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه رفتارهای اجتماعی انتظاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه رفتارهای اجتماعی انتظاری (ASBQ یا Anticipatory social behaviors questionnaire) در جمعیت دانشجویی انجام شد.
مواد و روش ها: شرکت کنندگان در این پژوهش 460 نفر (280 نفر دختر، 180 نفر پسر) بودند که پرسش نامه رفتارهای اجتماعی- انتظاری را تکمیل کردند و 284 نفر (198 نفر دختر، 86 نفر پسر) که علاوه بر پرسش نامه رفتارهای اجتماعی- انتظاری، چک لیست اضطراب و فوبی اجتماعی (SPAI یا Social phobia and anxiety inventory)، پرسش نامه ارزیابی فراوانی اجتناب مخفی (SAFE یا Subtle avoidance frequency examination)، مقیاس فوبی اجتماعی (SPIN یا Social phobia inventory) و مقیاس هراس اجتماعی (SPS یا Social phobia scale) را پاسخ گفتند. 55 بیمار مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی نیز به ASBQ پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون t مستقل، تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA)، ضریب همبستگی Pearson، ضریب Cronbach’s alpha و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد.
یافته ها: در محاسبه روایی ملاکی، ضریب همبستگی Pearson بین نمره ASBQ با نمره های پرسش نامه های ذکر شده معنی دار بود. انجام روایی تحلیل عاملی، ساختار دو عاملی برای این پرسش نامه به دست داد و محاسبه روایی تمایز گروهی با روش آزمون t مستقل و MANOVA نشان داد که تفاوت نمره ASBQ و خرده مقیاس های آن در دو گروه مبتلا به اضطراب اجتماعی و غیر مبتلا در سطح معنی دار بود. همچنین، همسانی درونی پرسش نامه رفتارهای اجتماعی انتظاری بر حسب ضریب Cronbach’s alpha بالا و قابل قبول به دست آمد و پایایی بازآزمایی نیز تأیید شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت که نسخه فارسی ASBQ ابزاری معتبر برای سنجش رفتارهای اجتماعی- انتظاری در جمعیت ایرانی است.
رابطه چند متغیری هدف گرایی پیشرفت اجتماعی با افسردگی و اضطراب اجتماعی در دانشجویان دختر کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی چند متغیری مؤلفه های هدف گرایی پیشرفت اجتماعی با افسردگی و اضطراب اجتماعی در دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. حجم نمونه در این پژوهش شامل 225 نفر دانشجوی دختر بود که به روش تصادفی چند مرحله ای از بین دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسش نامه هدفگرایی پیشرفت اجتماعی (SAGOS)، پرسش- نامه افسردگی بک (BDI-II) و پرسش نامه اضطراب اجتماعی(SAD) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و رگرسیون چند گانه استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد در پیش بینی افسردگی از بین اهداف پیشرفت اجتماعی (تبحرگرا، عملکردگرا، عملکرد گریز) مؤلفه های عملکردگریز و عملکرگرای اجتماعی نقش مهمی دارند. همچنین در پیش بینی اضطراب اجتماعی از بین اهداف پیشرفت اجتماعی (تبحرگرا،عملکردگراو عملکردگریز) مؤلفه ی عملکرد گریزاجتماعی نقش مهمی دارد و نتایج حاصل از تحلیل کاننی نیز نشان داد که بین ترکیب خطی مؤلفه های هدفگرایی اجتماعی (تبحری، عملکردی و عملکردگریز اجتماعی) با ترکیب خطی متغیرهای افسردگی و اضطراب اجتماعی همبستگی چندگانه وجود دارد
مقایسه بازشناسی هیجان چهره در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی در مقایسه با افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به دیدگاه دی رویتر و بروسکوت (1995) افراد مبتلا به اختلال هراس اجتماعی هنگام روبرو شدن با موقعیت اجتماعی، ابتدا نسبت به نشانه های تهدید آمیز گوش به زنگ می باشند و پس از تشخیص این نشانه ها از آن اجتناب می کنند. در راستای این نظریه هدف از پژوهش حاضر از یک طرف بررسی بازشناسی هیجان در چهره در افراد مبتلا به اختلال هراس اجتماعی در مقایسه با افراد بهنجار و از طرف دیگر مقایسه بازشناسی هیجان در دو گروه از افراد مبتلا به اختلال هراس اجتماعی با ارائه محرک های هیجانی در زمان های متفاوت است.
حجم نمونه بالغ بر 45 نفر است که شامل 30 نفر از افراد مبتلا به اختلال هراس اجتماعی و 15 فرد به عنوان گروه بهنجار می باشد، 30 فرد مبتلا به هراس اجتماعی به دوگروه تقسیم شدند، بدین صورتکه 15 نفر از آنها در معرض 500 میلی ثانیه ای محرک هیجانی و 15 نفر باقیمانده نیز در معرض 5/2 ثانیه ای محرک های هیجانی قرار گرفتند.
نتایج حاکی از آن بود دو گروه از افراد مبتلا به هراس اجتماعی ، تنها در هیجان خنثی و تنفر با هم تفاوت معناداری داشتند به گونه ای که در هر دو هیجان افراد که در معرض ارائه 500 میلی ثانیه محرک های بازشناسی قرار داشتند عملکرد ضعیف تری نشان دادند.
بنابراین نمی توان اجتناب از بازشناسی هیجان های منفی در این گروه از افراد را با توجه به دیدگاه دی رویتر و بروسکوت (1995)، توجیه کرد.
تأثیر آموزش رفتار جرأتمندانه برکیفیت زندگی در مدرسه و اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش رفتار جرأتمندانه بر افزایش کیفیت زندگی در مدرسه و کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر اهواز در سال تحصیلی 90-91 بود. برای این منظور، 100 دانش آموز پرسشنامه های پژوهش را پرکردند و از این بین، 30 نفر که نمره های بالایی در اضطراب اجتماعی داشتند، انتخاب و به تصادف در دو گروه گذاشته شدند و سپس به تصادف برای یکی از این گروه ها آموزش ارائه شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب اجتماعی واتسون و فرند (1969) و مقیاس کیفیت زندگی در مدرسه اندرسون و بروک (2000) بود. طرح این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. پس از انجام مداخله آزمایشی که طی هشت جلسه صورت گرفت، دوباره میزان اضطراب اجتماعی و کیفیت زندگی در مدرسه سنجیده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نیز میانگین های پیش آزمون و پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل حاکی از تفاوت معنی دار بین این دو گروه در متغیرهای پژوهش بود. می توان گفت که آموزش رفتار جرأتمندانه موجب افزایش کیفیت زندگی در مدرسه (000/0>p) و کاهش اضطراب اجتماعی (001/0p<) شده است.
اثربخشی آموزش حل مسئله بر اضطراب امتحان و اضطراب اجتماعی دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، بررسی میزان اثربخشی آموزش حل مسئله بر اضطراب امتحان و اضطراب اجتماعی دانش آموزان پسر دبستانی بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر نجف آباد در سال تحصیلی 1393-1392 بود که از میان آن ها تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارش شدند. هردو گروه در مراحل پیش آزمون و پس آزمون، به پرسشنامه اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران (1375) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی جرابک (1996) پاسخ دادند. برای گروه آزمایش، هشت جلسه گروهی آموزش حل مسئله به صورت یک بار در هفته اجرا شد، اما گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تمام متغیرهای وابسته در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، کاهش معناداری داشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، آموزش حل مسئله می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر در جهت کاهش اضطراب امتحان و اضطراب اجتماعی در دانش آموزان دبستانی در نظر گرفته شود.
نقش میانجی تفکر ارجاعی در ارتباط بین کمال گرایی و اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی گر تفکر ارجاعی در رابطه بین کمال گرایی و اضطراب اجتماعی بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) شهر قزوین به تعداد 7030 نفر در سال 1394 بود؛ که به روش نمونه گیری تصادفی ساده 200 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. ابزار پژوهش مقیاس های تفکر ارجاعی اهرینگ (2010)، کمال گرایی فراست (1990) و اضطراب اجتماعی کانور (2000) بود. داده های آزمودنی ها با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفکر ارجاعی رابطه بین کمال گرایی و اضطراب اجتماعی را میانجی گری می کند. نتیجه-گیری: کمال گرایی و تفکر ارجاعی به نوعی نقش پیش بینی کننده برای اضطراب اجتماعی دارند. به طوری که با افزایش کمال گرایی و تفکر ارجاعی، اضطراب اجتماعی نیز افزایش می یابد. افراد کمال گرایی که مشخصه های تفکر ارجاعی را دارند، اضطراب اجتماعی بیشتری را متحمل می شوند. در تدوین برنامه های درمانی برای اضطراب اجتماعی باید به کمال گرایی و تفکر ارجاعی که به عنوان فرآیندهای فراتشخیصی مطرح می شوند توجه ویژه شود.
تاثیر درمان پذیرش و تعهد بر فرانگرانی، نگرانی اجتماعی و نگرانی سلامتی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی بررسی تاثیر درمان پذیرش و تعهد بر فرانگرانی، نگرانی اجتماعی و نگرانی سلامتی دانشجویان بود. پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد همدان به تعداد 15000 نفر در سال 1394 بود. نمونه این تحقیق مشتمل بر 30 دانشجو (20 دختر و 10 پسر) از جامعه مذکور بود. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. آزمودنی ها به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار سنجش این پژوهش، مقیاس افکار اضطرابی ولزبود. این ابزار سه مقیاس اضطراب اجتماعی، اضطراب فراگیر (فرانگرانی) و اضطراب سلامتی را می سنجد. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مداخله 8 جلسه 45 دقیقه ای به صورت انفرادی و هفتگی در مرکز پژوهشی منشور مهر اجرا شد. آزمودنی ها قبل از درمان، و یک ماه پس از درمان به پرسشنامه پاسخ دادند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد.نتایج نشان داد، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث کاهش فرانگرانی و اضطراب اجتماعی می شود، اما نگرانی سلامتی کاهش پیدا نکرد. پیشنهاد می گردد، پژوهشگران مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و پروتکل مورد استفاده در این پژوهش را در سایر جوامع و گروه های سنی استفاده نمایند.
نقش واسطه ای بلوغ عاطفی در رابطه بین عزت نفس و اضطراب اجتماعی نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه ی عزت نفس و اضطراب اجتماعی با توجه به نقش واسطه ای بلوغ عاطفی در دانش آموزان دختر شهر یزد انجام شد. طرح پژوهش حاضر همبستگی از نوع تحلیل مسیر است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم و هشتم دبیرستان های دوره اول یزد بود که در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 261 دانش آموز دختر بود که به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرهای پژوهش از مقیاس بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا، مقیاس عزت نفس روزنبرگ و مقیاس اضطراب اجتماعی برای نوجوانان استفاده گردید. نتایج تحلیل مسیر نقش واسطه ای بلوغ عاطفی در رابطه بین عزت نفس و اضطراب اجتماعی را تأیید کرد. همین طور، عزت نفس به طور مستقیم هم قادر به پیش بینی اضطراب اجتماعی بود. نتایج نشان می دهد که عزت نفس بالاتر منجر به بلوغ عاطفی بالاتر و اضطراب اجتماعی پایین تر می شود.
پیش بینی میزان اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر بر اساس ویژگی های شخصیتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین اختلالات روان شناختی که همراه با تحولات اجتماعی، بیشتر خود را نشان داده، اختلال اضطراب اجتماعی است. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف پیش بینی میزان اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه مازندران بر اساس ویژگی های شخصیتی آن ها صورت پذیرفت.\nروش کار: جامعه آماری این پژوهش توصیفی، شامل تمام دانشجویان دختر دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 94-1393 بود و تعداد 384 نفر دانشجو از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مربوط به اضطراب اجتماعی از مقیاس اضطراب اجتماعی واتسون و فرند (FNE,SAD) و برای ویژگی های شخصیتی از فرم کوتاه پرسش نامه ی شخصیتی (NEO) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه ی 22 و به روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه (هم زمان) انجام پذیرفت.\nیافته ها: نتایج نشان داد که بعد روان رنجورخویی، پیش بینی کننده ی مثبت و معنی دار اضطراب اجتماعی (000/0P<، 50/0=β) و ابعاد برون گرایی (000/0P<، 32/0- =β) و توافق پذیری (049/0P<، 10/0- =β)، پیش بینی کننده ی منفی و معنی دار اضطراب اجتماعی هستند. ابعاد تجربه پذیری و وظیفه شناسی، توان پیش بینی اضطراب اجتماعی را ندارند.\nنتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر حاکی از این است که ویژگی های شخصیتی مختلف پیش بینی کننده های متفاوت از سطوح اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر می باشند.
مقایسه وضعیت سلامت روانی و منبع کنترل نوجوانان دختر خانواده های معتاد و غیرمعتاد
حوزههای تخصصی:
هدف: از پژوهش حاضر ، بررسی و مقایسه نقش منبع کنترل در سلامت روانی نوجوانان دختر خانواده های معتاد و غیرمعتاد بود. در این پژوهش مقایسه ای،به تعداد 120 نفر،که از این تعداد60 نفر نوجوان وابسته به خانواده های معتاد و 60 نفر وابسته به خانواده های غیر معتاد از شهرستان رباط کریم شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد و مورد بررسی قرار گرفت ، اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه سلامت روانی (GHQ) جمع آوری شد و با استفاده از روش آماری t و تحلیل واریانس دو طرفه (شیفر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده به شرح زیر می باشد: تفاوت معناداری بین سلامت روانی نوجوانان دارای منبع کنترل درونی با توجه به84/2=t وجود داشت , و همچنین تفاوت معناداری بین سلامت روانی نوجوانان دختر خانواده های معتاد و غیر معتاد با توجه به 61/2 =t وجود داشت، که بین سلامت روانی نوجوانان دختر خانواده های معتاد و غیر معتاد ،با در نظر گرفتن منبع کنترل هم و با توجه به 86/2 =f تفاوت معناداری وجود داشت. نوجوانان دختر دارای منبع کنترل درونی وابسته به خانواده های غیر معتاد از سلامت روانی بیشتری برخوردار بودند. و سر انجام نوجوانان خانواده های معتاد دارای منبع کنترل بیرونی و نوجوانان خانواده های غیر معتاد دارای منبع کنترل درونی به ترتیب از کمترین و بیشترین میزان سلامت روانی برخوردارند ، رشد و تقویت منبع کنترل درونی یکی از روش های مناسب برای پبشگیری و کاهش آسیب پذیری است.
ارتباط بین کمال گرایی و اضطراب اجتماعی با توجه به نقش واسطه ای عزت نفس در میان دانش آموزان پایه سوم دبیرستان های شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین کمال گرایی و اضطراب اجتماعی با توجه به نقش واسطه ای عزت نفس در میان نوجوانان پایه سوم دبیرستان بود. بدین منظور از بین دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم دبیرستان در نواحی چهارگانه آموزش وپرورش شیراز در سال تحصیلی91-90 نمونه ای به تعداد 222 نفر (115 دختر و 107 پسر) به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند و با استفاده از مقیاس های اضطراب اجتماعی جرابک (1996)، عزت نفس روزنبرگ (1965) و مقیاس چندبعدی کمال گرایی هویت و فلت (1991)، مورد آزمون قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه هم زمان و از روش بار اُن و کنی (1986)، ارزیابی شدند. نتایج یافته ها حاکی از آن بود که کمال گرایی جامعه مدار پیش بینی کننده مثبت و معنی دار اضطراب اجتماعی می باشد. کمال گرایی جامعه مدار پیش بینی کننده منفی و کمال گرایی خودمدار پیش بینی کننده مثبت عزت نفس می باشد و عزت نفس نقش واسطه ای در ارتباط کمال گرایی جامعه مدار و اضطراب اجتماعی ایفا می کند.
ارزیابی بالینی تأثیر سایکودراما در درمان اضطراب اجتماعی (موردپژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فوبیای اجتماعی که در DSM 5 به اضطراب اجتماعی تغییر نام داده است، سبب ناتوانی شدید فرد در برقراری ارتباطات اجتماعی و احساس شرمندگی و عدم تمایل به حضور در موقعیت های اجتماعی خاص می شود. بنابراین به کارگیری یک روش درمانی مؤثر در مورد آن بسیار حائز اهمیت است. اگرچه روش های درمانی نمایش محور برای درمان این اختلال توصیه شده اند اما کاربرد این روش ها به صورت بالینی در پژوهش ها به چشم نمی خورد. بنابراین مهم ترین هدف پژوهش حاضر، آزمون اثربخشی سایکودراما به عنوان یک روش درمانی نمایش محور در درمان اضطراب اجتماعی بود. پژوهش حاضر یک پژوهش تجربی از نوع موردپژوهی ست که از طرح AB استفاده کرده است. درمانجو، یک پسربچه ی ده ساله ی مبتلا به اضطراب اجتماعی و آزمونی که برای برآورد میزان و نوع اضطراب درمانجو به کار گرفته شد، آزمون اضطراب کودکان اسپنس بود. نتایج مشاهده توسط درمانگر و مادر درمانجو، نشان دهنده ی کاهش قابل توجه نشانه های اضطراب اجتماعی درمانجو بود. هم چنین مقایسه ی نمرات درمانجو در آزمون اضطراب کودکان اسپنس در پیش آزمون و پس آزمون، بیانگر کاهش قابل ملاحظه ی میزان اضطراب اجتماعی او بود. با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت که سایکودراما، روش درمانی مناسب و مؤثری در درمان اضطراب اجتماعی است اما با توجه به این که پژوهش حاضر یک موردپژوهی است، به سختی می توان نتایج آن را تعمیم داد. لذا پیشنهاد پژوهشگر حاضر، انجام پژوهش های بیشتری با هدف آزمون اثربخشی سایکودراما در درمان اختلال مذکور است.
اثر آموزش گروهی تکنیک آموزش توجه بر اضطراب، توجه معطوف به خود و فرانگرانی های نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی حاضر با هدف بررسی اثر تکنیک آموزش توجه بر اضطراب، توجه معطوف به خود و فراشناخت ها در نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی انجام شد. از بین 200 شرکت کننده، 34 شرکت کننده با توجه به نمره ای که در پرسشنامه ی اضطراب اجتماعی، افسردگی بک و مصاحبه ی ساختار یافته بر اساس DSM-IV-TR کسب کردند، غربال شده و در نهایت 16 شرکت کننده با نمره ی بالا در مقیاس توجه معطوف به خود، پرسشنامه ی فراشناخت و پس از ارائه ی مطلبی در مقابل دو بزرگسال (غربال دوم)، انتخاب شدند. شرکت کننده ها به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه تکنیک آموزش توجه دریافت کرد. بعد از جلسه ی چهارم، جلسه ی هشتم و 1 ماه بعد از آموزش هر دو گروه به مقیاس توجه معطوف به خود، پرسشنامه ی فراشناخت، مقیاس سندرم شناختی- توجهی و پرسشنامه ی اضطراب اجتماعی پاسخ دادند. طبق نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، گروه آزمایش کاهش معناداری در توجه معطوف به خود، باورهای فراشناختی مثبت و منفی، نظارت شناختی، سندرم شناختی- توجهی و اضطراب اجتماعی نشان دادند. بر اساس نتایج این مطالعه، اضطراب می تواند از طریق دستکاری توجه بدون به کارگیری تکنیک های شناختی- رفتاری به طور دیرپایی اصلاح شود؛ با این حال تصمیم گیری قطعی مطالعات بیشتری را می طلبد.
تأثیر توجه متمرکز بر خود بر سوگیری حافظه در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مطالعه ی حاضر مقایسه اثر توجه متمرکز بر خود بر سوگیری حافظه در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی است. برای انجام این پژوهش 45 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه تبریز که نمره بالای خط برش مقیاس هراس اجتماعی کانور داشتند، در مطالعه شرکت داده شدند. روش نمونه گیری بصورت دسترس بود. شرکت کنندگان به طور تصادفی به سه تقسیم شدند: دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل. برای همه ی آزمودنی ها، کلمات دارای بار هیجانی، برای به خاطر سپردن، ارائه می شد. در حین آزمایش در یکی از گروه ها از طریق بازخورد کاذب، افزایش توجه متمرکز بر خود و در گروه دیگرکاهش توجه متمرکز بر خود ایجاد شد و گروه کنترل بازخورد غیرمرتبط دریافت کردند. در مرحله بعد واژه های هیجانی قبلی به همراه یک سری کلمات دیگر به آزمودنی ها ارایه شد تا آنها را بازشناسی نمایند. سوگیری پاسخ (ß) و حساسیت پاسخ(d') ، برای بازشناسی کلمات هیجانی با استفاده از تئوری تشخیص علامت محاسبه و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در حساسیت پاسخ در بین سه گروه وجود دارد، اما تفاوت معناداری در سوگیری پاسخ در بین گروه ها یافت نشد. مبتنی بر یافته های این پژوهش، حساسیت افراد دچار اضطراب اجتماعی به انگیختگی درونی در مواجهه با موقعیت های استرس زای اجتماعی و سوگیری حافظه این افراد تأیید می گردد.
مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت و آموزش نوروفیدبک بر بهبود باورهای فراشناختی و علائم اضطراب در دانشجویان دختر دارای اختلال اضطراب اجتماعی (تک آزمودنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت با نوروفیدبک در بهبود باورهای فراشناختی و علائم اختلال اضطراب اجتماعی بود. این پژوهش از نوع مطالعه تک آزمودنی و نمونه گیری داوطلبانه بود. 5 دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه فرهنگیان با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی، براساس شدت اختلال (خفیف تر یا شدید) همتا شده، به صورت تصادفی در دو گروه فراشناخت و نوروفیدبک جای گرفتند. از مصاحبه بالینی DSM-IV-TR، پرسشنامه هراس اجتماعی کانور، پرسشنامه اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و پرسشنامه باورهای فراشناختی استفاده شد. درمان فردی فراشناخت در 8 جلسه هفتگی و نوروفیدبک 16جلسه، سه بار در هفته اجرا شد. پرسشنامه ها در خط پایه، انتهای درمان و پیگیری 45 روزه تکمیل شدند، به علاوه پرسشنامه کانور دوبار در میانه درمان (یک سوم و دو سوم مدت دوره درمان) نیز تکمیل گردید. برای تحلیل داده ها از شاخص درصد بهبودی استفاده گردید. یافته ها نشان دهنده اثربخشی هردو درمان در نشانه های اضطرابی آزمودنی ها، با دامنه درصدهای بهبودی متفاوت در هر فرد بود. میانگین درصدهای بهبودی آزمودنی ها برای هردو درمان در اختلال اضطراب اجتماعی، تفاوت معناداری نداشت. اگرچه بیشترین بهبودی در باورهای فراشناختی در آزمودنی های گروه فراشناخت ایجاد شده بود. بهبودی همه آزمودنیها در دوره پیگیری ادامه یافته بود. بطورکلی درمان فراشناخت و نوروفیدبک به طور اثربخشی توانستند اختلال اضطراب اجتماعی را بهبود بخشند اما اثربخشی بیشتر درمان فراشناخت برای کاهش علائم اضطراب اجتماعی خفیف و نوروفیدبک برای اختلال اضطراب اجتماعی شدیدتر مشاهده شد.
رابطه تصویرسازی ذهنی منفی با کارکردهای اجرایی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تصویرسازی ذهنی منفی و کارکردهای اجرایی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 300 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه خوارزمی بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند و پس از تکمیل پرسشنامه اضطراب اجتماعی و پاسخگویی به سوالات مصاحبه نیمه ساختاریافته تصویرسازی ذهنی، تعداد 60 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. از این تعداد 20 نفر دارای علایم اضطراب اجتماعی بالا و تصاویر ذهنی منفی، 20 نفر دارای خصوصیات پایین اضطراب اجتماعی و تصاویر ذهنی منفی و 20 نفر نیز دارای خصوصیات پایین اضطراب اجتماعی و بدون تصاویر ذهنی منفی بودند. آزمون استروپ، کلمه سازی با نشانه های حروف اولیه و آزمون برج لندن بر روی هر سه گروه اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که دو گروه دارای تصویرسازی ذهنی منفی از لحاظ میزان خطا در تکلیف استروپ و حروف کم بسامد و بسامد میانه، به طور معنی داری ضعیف تر از گروه بدون تصویرسازی ذهنی منفی عمل کردند. همچنین نتایج نشان داد گروه دارای اضطراب اجتماعی منفی در زمان فکر کردن بعدی آزمون برج لندن از گروه بهنجار دارای تصویرسازی ذهنی عادی، ضعیف تر عمل کرد. سه گروه در زمان واکنش استروپ، حروف پر بسامد، زمان فکر کردن قبلی و تعداد حرکات برج لندن تفاوت معنی داری نشان ندادند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت اصلاح تصویرسازی ذهنی منفی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی، می تواند با عملکرد بهتر آنها در کارکردهای اجرایی همراه باشد.